eitaa logo
ادبخانه 🏴
1.9هزار دنبال‌کننده
724 عکس
267 ویدیو
54 فایل
🌍ادبخانه موسسه فرهنگی هنری ایلیا ترنج 🔶ادبخانه، دانشخانه مجازی ادبیات و آیین است. در این سرای دانش، بُن مایه های شعر وادبیات ، پژوهش های ادبی، آیینی و....را می توان یافت. 🔷آیدی مدیر (صادق خیری) جهت تبلیغات: @Sadeghkheyri
مشاهده در ایتا
دانلود
؟ در لغت به معنی «راه گذر و گذشتن» است و در اصطلاح ادبی، استعمال کلمه‌ای در غیر معنی حقیقی خود است که از جهتی مناسبت با معنی اصلی داشته باشد. در واقع، در برابر قرار می‌گیرد. بنابراین، می‌توانیم چنین بگوییم که هرگاه کلمه‌ای را در معنا به جای کلمه‌‌ی دیگری بیاوریم، «صنعت مَجاز» به‌کار برده‌ایم و نقش ویژه‌ای در خیال‌انگیز شدن شعر یا متن ادبی ایجاد کرده‌ایم. دقت کنید که نمی‌توانیم هر کلمه‌ای را جایگزین کلمه‌ای دیگر کنیم و بگوییم مَجاز است. باید رابطه‌ای وجود داشته باشد که این جایگزینی را توجیه کند. به این رابطه در اصطلاح ادبی «علاقه‌ی مَجاز» می‌گوییم. ادبا علاقه‌های مجاز را در دسته‌های مختلفی بیان کرده‌اند که در ادامه، به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم: به علاقه‌ی جزئیه : در این «جزئی از یک شیء به‌جای کلّ» آن به کار می‌رود. مثلاً وقتی می‌گوییم «سرتان سلامت»، از را به‌‌جای آن استعمال کرده‌ایم و می‌گوییم «سر» از «بدن» است به یا . در بیت زیر از نظامی، بیت از شعر، به «علاقه‌ی جزء به کلّ» است: به یاد روی شیرین بیت می‌گفت چو آتش تیشه می‌زد کوه می‌سفت به علاقه‌ی کلیه : برعکس است و کل یک شیء به‌جای جزئی از آن به‌کار می‌رود. در بیت زیر از مسعود سعد سلمان، منظور از «آب سر»، همان «آب چشم» است و مَجاز از به است: آب صافی شده است خون دلم خون تيره شده است آب سرم به علاقه‌ی محلیه : در «مجاز به علاقه‌ی محلیه»، محلّ چیزی را به‌جای خود آن به‌کار می‌بریم. مثلاً در بیت زیر از سعدی، «سر» که محل تفکر و عزم و اراده است به‌کار رفته است: سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی چه خیال‌ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی به علاقه‌ی حالیه : در «مجاز به علاقه‌ی حال»، را بیان می‌کنیم و منظورمان است. در بیت زیر از حافظ، «می» از «ظرف می» است: گل در بر و می در کف و معشوق به کام است سلطان جهانم به چنین روز غلام است به علاقه‌ی سببیه : در «مجاز به علاقه‌ی سببیه»، چیزی را به جای «خود آن چیز» به‌کار می‌بریم. در بیت زیر از عطار، «بازو» و علت نیرو و قدرت، و از آن است: خسروی كارگدایی كی بوَد این به بازوی چو مایی كی بوَد به علاقه‌ی لازمیه : در این ، چیزی را به‌جای چیزی دیگر به کار می‌بریم که همراهی دائمی با آن دارد. در بیت زیر از مولوی، مجاز با «علاقه‌ی لازميه» از و است: گر نبندی زين سخن تو حلق را آتشی گيرد بسوزد خلق را به علاقه‌ی آلیه : در «مجاز به علاقه‌ی آلیه»، ابزار (به ویژه اندام‌های بدن) را به‌جای که با آن انجام می‌شود به‌کار می‌بریم. در بیت زیر از سعدی، «زبان» از «سخن گفتن» است: برآشفت عابد که خاموش باش تو مرد زبان نیستی گوش باش در مجموع می‌توان چنین گفت که خود نوعی است و «علاقه‌ی مَجاز» همان است. کانال آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie