#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علی علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت چهل و یکم
✳️ برداشت نادرست عثمان از اعتراضات مردم
♻️ تلاش عثمان برای فرافکنی
🔻[ عثمان با مشکلات متعددی روبرو شده بود. روزی به دیدار من آمد و گفت: ای ابالحسن! نمیدانم که زنده بودن تو برای من بهتر است یا مرگ تو؟ اگر بمیری، دوست ندارم بعد از تو زنده باشم و اگر زنده باشی، مخالفان و منتقدان من همواره تو را تکیه گاه خود قرار میدهند و به تو پناه می آورند. اصلاً نمیدانم با تو و مخالفان چه کنم؟!
🔻تو همانند فرزند ناخلفی هستی که اگر بمیرد، مصیبتی برای پدرش خواهد بود و اگر زنده بماند، از دست او در عذاب است. یا تسلیم باش! که ما هم با مسالمت با تو برخورد کنیم، یا جنگ کن تا ما هم با تو بجنگیم. فقط مرا بین زمین و آسمان، متحیّر رها مکن!
🔻به خدا سوگند! اگر مرا به قتل برسانی، بعد از من روی خوش نخواهی دید و اگر من هم تو را بکشم بعد از تو راحت نخواهم شد و فتنهگر نمیتواند زمام این امت را در دست بگیرد.
در پاسخ او گفتم: ]
🔻چه شده است که مخالفان و منتقدان به من تکیه کردهاند؟! این تصور تو که مرا پناهگاه مخالفان و منتقدان و سرزنش کنندگان خود می پنداری، از بدگمانی و سوءظنی که به من داری سرچشمه می گیرد و موجب می شود در دل خود این گونه قضاوت کنی!
🔻اگر از من نگران هستی، من به تو اطمینان میدهم که از طرف من آسیبی به تو نخواهد رسید و عهد پیمان خدایی با تو میبندم که "تا وقتی دریا پشم را خیس می کند"، از ناحیه من مشکلی تو را تهدید نخواهد کرد و به یقین مراعات حال تو را خواهم کرد. اما چه کنم که کارهای من در نظر تو ارزش چندانی ندارد و برای تو سودی نمی بخشد.
🔻اما اینکه گفتی مرگ و فقدان من، تو را در هم می شکند، هرگز چنین نیست. تا هنگامی که ولید و مروان راداری از فقدان من در هم شکسته نخواهی شد!
✳️ عثمان؛ گرفتار تحلیل غلط از اوضاع جامعه
🔻 [ عثمان خیال میکرد که من مردم را علیه وی می شورانم. روزی به من گفت: تو را به خدا سوگند می دهم که مبادا باب تفرقه را بگشایی!
🔻من به یاد دارم که تو با ابوبکر و عمر از در سازگاری وارد شدی، گویی از رسول خدا ﷺ اطاعت می کردی. من هم کمتر از آن دو نیستم؛ بلکه از لحاظ خویشاوندی به تو نزدیکترم. اگر می پنداری این حکومت را رسول خدا ﷺ برای تو قرار داده است، ما خود شاهد بودیم که پس از رحلت او، نخست اعتراض کردی؛ ولی سرانجام به خلافت دیگران تن دادی! چگونه با آن دو بیعت کردی و راه مسالمت پیش گرفتی و با من مخالفت میکنی؟! اگر میگویی آن دو پسندیده رفتار کردند، من هم در دین خود و نسبت با پیامبر ﷺ کمتر از آن دو نیستم؛ پس با من هم آنگونه باش که با آن دو بودی.]
📚 منابع:
۱. شرح نهج البلاغه، ج ۹، ص ۲۲ و ۲۳.
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔹 اگراز او بخواهی به تو می بخشد.
🔻 بدان خدایی که گنجینه های آسمان ها و زمین به دست اوست به تو اجازه ی دعا داده و اجابت آن را به عهده گرفته و تو را فرمان داده که از او بخواهی تا به تو ببخشد و از او رحمت طلب کنی تا تو را رحمت کند..
.
💌 نامه ۳۱ نهج البلاغه
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
04.شرح حکمت ۱۱,قسمت چهارم.mp3
2.9M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت12
⭕️ دوستی و برادری 4⃣
🔺ویژگیهای دوستان خوب ۳ ( یاران شهید)
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت12
🔴 قسمت چهارم
🔹 یاران شهید
🔻 در ادامه ویژگیهای دوستان خوب، بعد از دوازده ویژگی که در حکمت ۲۸۹ حضرت بیان فرمودند دوازده ویژگی هم درباره یاران شهیدشان در خطبه ۱۲۱ بند ۲ بیان می فرمایند:
✅ «دُعُوا إِلَى الْإِسْلَامِ فَقَبِلُوهُ» شهدا کسانی بودند که وقتی آنها را به اسلام دعوت کردند، قبول کردند.
✅ «وَ قَرَءُوا الْقُرْآنَ فَأَحْكَمُوهُ» قرآن را قرائت کردند و آن را حاکم زندگی خودشان قرار دادند.
🔻4.3 «وَ هِيجُوا إِلَى الْجِهَادِ فَوَلِهُوا وَلَهَ اللِّقَاحِ إِلَى أَوْلَادِهَا» ؛ وقتی به سمت جهاد دعوتشان کردند، چنان واله و شیدای جهاد بودند مثل شتری که به فرزند خودش واله و شیداست.
✅ «وَ سَلَبُوا السُّيُوفَ أَغْمَادَهَا »آنقدر در جهاد در راه خدا حضور داشتند که گویا شمشیرهایشان را از غلاف محروم کرده بودند. یعنی هیچ وقت شمشیرهایشان در غلاف نرفت.
✅ «وَ أَخَذُوا بِأَطْرَافِ الْأَرْضِ زَحْفاً زَحْفاً وَ صَفّاً صَفّاً بَعْضٌ هَلَكَ وَ بَعْضٌ نَجَا » ؛ گرداگرد زمین را گروه گروه، صف به صف احاطه کردند. بعضی شهید شدند و برخی نجات یافتند.
✅ « لَا يُبَشَّرُونَ بِالْأَحْيَاءِ »؛ از زنده ماندن کسی در جهاد به همدیگر بشارت نمی دادند، یعنی از شهید نشدن همدیگر خوشحال نمی شدند.
✅ «وَ لَا يُعَزَّوْنَ عَنِ الْمَوْتَى» از اینکه کسی در جنگ به شهادت رسیده باشد، همدیگر را تعزیت نمی دادند.
✅ «مُرْهُ الْعُيُونِ مِنَ الْبُكَاءِ »؛ از گریه های طولانی چشمهایشان آسیب دیده بود.
✅ «خُمْصُ الْبُطُونِ مِنَ الصِّيَامِ» ؛ از شدت روزه داری، شکمهایشان لاغر و به پشت چسبیده بود.
✅ «ذُبُلُ الشِّفَاهِ مِنَ الدُّعَاءِ» لبهایشان از فراوانی دعا خشک شده بود.
✅ «صُفْرُ الْأَلْوَانِ مِنَ السَّهَرِ» رنگ صورتهایشان از شب زنده داری های طولانی زرد بود.
✅ «عَلَى وُجُوهِهِمْ غَبَرَةُ الْخَاشِعِينَ» بر چهره آنها غبار خشوع و فروتنی در مقابل خدا بود.
🔻 حضرت در ادامه میفرمایند: «أُولَئِكَ إِخْوَانِي الذَّاهِبُونَ» ؛ اینها برادران عزیز من بودند که از دست من رفتند.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
برنامه به توان خدا96-11-14@betavanekoda.mp3
1.66M
🌱 نوجوانانه ۱۰
🔴 من نمی توانم از خطاهای دیگران گذشت کنم یعنی دلم از آنها پاک نمی شود و قلبم رضایت نمی دهد تا کسانی را که به من بدی کرده اند راببخشم لطفا راه چاره رابرایم بگویید.
🎙بشنويد پاسخ حجت الاسلام مهدوی ارفع را
📺 برنامه تلویزیونی به توان خدا
🗓 ۱/بهمن/ ۹۶
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
10.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 علی باوران و مهدی یاوران عزیز به جمع نورانی دوستداران امیرالمؤمنین خوش آمدید.
🌱 حضورتان مستدام...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی