eitaa logo
ادمین یار نهضت(هر محب علی یک کانال)
2.2هزار دنبال‌کننده
986 عکس
42 ویدیو
2 فایل
آرشیو محتوای کانالهای پویش هر فرد یک کانال برای امیر المومنین علیه السلام شماره تماس :3174(025) شماره پیامک: 10003130313 ادمین و پشتیبانی: @nehzati04
مشاهده در ایتا
دانلود
ختم روزانه نهج البلاغه(25).mp3
3.47M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۳۰ تا ۲۸ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۰ تا ۲۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : ( پس از پخش شایعات دخالت امام علیه السلام در قتل عثمان در سال ۳۵ هجری این خطبه افشاگرانه را ایراد فرمود.) 🔹پاسخ به شايعات دشمن ♦️اگر به کشتن او (عثمان) فرمان داده بودم، قاتل بودم و اگر از آن باز می داشتم از ياوران او به شمار می آمدم، با اين همه کسی که او را ياری کرد، نمی تواند بگويد که از کسانی که دست از ياری اش برداشتند بهترم و کسانی که دست از ياری اش برداشتند نمی توانند بگويند ياورانش از ما بهترند. من جريان عثمان را برايتان خلاصه می کنم: عثمان استبداد و خودکامگی پيشه کرد و شما بی تابی کرديد و از حد گذرانديد و خدا در خودکامگی و ستمکاری و در بی تابی و تندروی حکمی دارد که تحقّق خواهد يافت. ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (پس از آنکه ضحاک بن قیس از طرف معاویه در سال۳۸ هجری به کاروان حجاج بیت الله، حمله کرد و اموال آنان را به غارت برد، فرمود.) 🔹 علل شكست كوفيان ♦️ای مردم کوفه! بدن های شما در کنار هم، امّا افکار و خواسته های شما پراکنده است؛ سخنان ادّعايی شما سنگ های سخت را می شکند، ولی رفتار سُست شما دشمنان را اميدوار می سازد؛ در خانه هايتان که نشسته ايد، ادّعاها و شعارهای تند سر می دهيد، امّا در روز نبرد می گوييد: ای جنگ! از ما دور شو و فرار می کنيد. آن کس که از شما ياری خواهد، ذليل و خوار است و قلبِ رها کننده ی ما آسايش ندارد. بهانه های نابخردانه می آوريد، چون بدهکارانِ خواهانِ مهلت، از من مهلت می طلبيد و برای مبارزه سسُتی می کنيد. بدانيد که افراد ضعيف و ناتوان هرگز نمی توانند ظلم و ستم را دور کنند و حق جز با تلاش و کوشش به دست نمی آيد. شما که از خانه خود دفاع نمی کنيد چگونه از خانه ديگران دفاع می نماييد؟ و با کدام امام پس از من به مبارزه خواهيد رفت؟ به خدا سوگند! فريب خورده آن کس که به گفتار شما مغرور شود. کسی که به اميد شما به سوی پيروزی رود با کندترين پيکان به ميدان آمده است و کسی که بخواهد دشمن را به وسيله شما هدف قرار دهد با تيری شکسته تيراندازی کرده است. به خدا سوگند، صبح کردم در حالیکه گفتار شما را باور ندارم و به ياری شما اميدوار نيستم و دشمنان را به وسيله شما تهديد نمی کنم. راستی شما را چه می شود؟ دارويتان چيست؟ و روش درمان شما کدام است؟ مردم شام نيز همانند شمايند؟ آيا سزاوارست شعار دهيد و عمل نکنيد؟ و فراموش کاری بدون پرهيزکاری داشته، به غير خدا اميدوار باشيد؟ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۰ تا ۲۸ ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📜 : (این خطبه را در یکی از روزهای عید فطر ایراد فرمود) 🔹دنياشناسی ♦️"پس از حمد و ستايش الهی؛ همانا دنيا روی گردانده و وداع خويش را اعلام داشته است و آخرت به ما روی آورده و پيشروان لشکرش نمايان شده. آگاه باشيد! امروز روز تمرين و آمادگی و فردا روز مسابقه است. پاداش برندگان، بهشت و کيفر عقب ماندگان آتش است. آيا کسی هست که پيش از مرگ از اشتباهات خود توبه کند؟ آيا کسی هست که قبل از فرا رسيدن روز دشوار قيامت، اعمال نيکی انجام دهد؟ آگاه باشيد! هم اکنون در روزگار آرزوهاييد که مرگ را در پی دارد؛ پس هر کس در ايّام آرزوها، پيش از فرا رسيدن مرگ، عمل نيکو انجام دهد بهره مند خواهد شد و مرگ او را زيانی نمی رساند و آن کس که در روزهای آرزوها، پيش از فرا رسيدن مرگ کوتاهی کند، زيانکار و مرگ او زيانبار است؛ همانگونه که به هنگام ترس و ناراحتی برای خدا عمل می کنيد، در روزگار خوشی و کاميابی نيز عمل کنيد. آگاه باشيد! هرگز چيزی مانند بهشت نديدم که خواستاران آن در خواب غفلت باشند و نه چيزی مانند آتش جهنّم که فراريان آن چنين در خواب فرو رفته باشند. آگاه باشيد! آن کس را که حق، منفعت نرساند، باطل به او زيان خواهد رساند و آن کس که هدايت راهنمای او نباشد، گمراهی او را به هلاکت خواهد افکند. آگاه باشيد! به کوچ کردن فرمان يافتيد و برای جمع آوری توشه آخرت راهنمايی شديد. همانا وحشتناک ترين چيزی که بر شما می ترسم، هواپرستی و آرزوهای دراز است. پس از اين دنيا توشه بر گيريد تا فردا خود را با آن حفظ نماييد. (می گويم: اگر سخنی باشد که مردم را به سوی زهد بکشاند و به عمل آخرت وادار سازد همين سخن است، که می تواند علاقه انسان را از آرزوها قطع کند و نور بيداری و تنفّر از اعمال زشت را در قلب ايجاد کند و از شگفت آورترين جمله های مزبور اين جمله است که فرمود: «الا و انّ اليوم المضمار و غدآ السّباق والسبقئ الجنئ والغايئ النار». «آگاه باشيد امروز روز تمرين و آمادگی و فردا روز مسابقه است و جايزه برندگان بهشت و سرانجام عقب ماندگی آتش خواهد بود». زيرا با اينکه در اين کلام الفاظ بلند و معانی گرانقدر و تمثيل صحيح و تشبيه واقعی می باشد سرّی عجيب و معنايی لطيف در آن نهفته شده است و آن جمله «والسبقئ الجنئ والغايئ النار» است، امام(علیه السلام) بين اين دو لفظ «السبقئ» و «الغايئ» به خاطر اختلاف معنا جدايی افکنده است، نگفته «السّبقئ النار» چنانکه «السّبقئ الجنّئ» گفته است، زيرا سبقت جستن در مورد امری دوست داشتنی است، و اين از صفات بهشت است و اين معنا در آتش «که از آن به خدا پناه می بريم» وجود ندارد، امام جايز ندانسته که بگويد: «السبقئ النار» بلکه فرموده است: الغايئ النّار، زيرا مفهوم غايت پايان مفهوم وسيعی است که در موضوعات مسرّت بخش و غيرمسرّت بخش به کار می رود و در حقيقت مرادف «مصير» و «مآل» است که به معنی سرانجام می آيد، چنانکه خداوند می فرمايد: «قل تمتّعوا فانّ مصيرکم الی النّار» «به کافران بگو بهره بگيريد که سرانجام شما به سوی آتش است». در اين خطبه دقّت کنيد که باطنی شگفت آور و عُمقی زياد دارد. و چنين است ديگر سخنان امام(علیه السلام). و در بعضی نسخه های اين خطبه چنين آمده است «والسُّبقئ الجنئ» به ضم سين به جايزه ای گفته می شود که به پيشتازان و برندگان مسابقه داده می شود خواه وجه نقد باشد يا جنس ديگری و معنی هر دو کلمه به هم نزديک است؛ زيرا پاداش را برابر کار نيک می پردازند نه بد.") ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
همراهان گرامی.m4a
58.5K
⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️ با سلام به همراهان گرامی 📢 این بخش که مربوط به نهج البلاغه می باشد ، ان شاالله پس از آماده سازی در کانال قرار خواهد گرفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و شصت‌وهشتم 🔹محمدبن‌ابی‌بکر به شهادت رسید [ خبر شهادت محمد را به مردم دادم: ] 🔻بدانید که مصر را فتح کردند. جماعتی فاجر و علاقمند به ستم که مردم را از راه خدا منحرف کرده و اسلام را تحریف می‌کنند مصر را تصرف کردند. و بدانید که محمدبن‌ابی‌بکر نیز به شهادت رسید. خدایش رحمت کند که شهادت او را به حساب خدا می‌گذاریم. 🔹غم ما به اندازهٔ شادمانی‌ دشمنان [ در نامه‌ای به عبدالله‌بن‌عباس خبر شهادت محمد را دادم. و در غم‌از دست دادن محمد‌بن‌ابی‌بکر،به مردم گفتم: ] 🔻غم‌ ما در کشته‌شدن او، به‌قدر شادمانی آنان[اهل شام] است! آنان دشمن خود را از میان برداشتند و ما دوستی محبوب را از دست‌‌ دادیم. ❇️ فتنه‌انگیزی در بصره 🔹معاویه در اندیشهٔ تسلط بر بصره [ معاویه پس از فتح مصر و به شهادت رساندن محمدبن‌ابی‌بکر، در اندیشهٔ تصرف بصره بود و برای این کار عبدالله‌بن‌حَضرمی را مأموریت داد که عازم بصره شود و طرف‌داران عثمان را در آن شهر متحد کند. «بنی تمیم» از وی استقبال کرده و گروه‌های بسیاری از مردم بصره با وی اعلام همبستگی کردند. این اخبار در شهر کوفه پیچید و بر اثر تعصبات قبیله‌ای، اختلاف پیش آمد که چه کسی برای مقابله با این فتنه اعزام شود! برای حل این اختلاف سخنرانی کردم و مردمان را از ناسزاگویی و ستم بر حذر داشتم. سپس أعین‌بن‌ضُبیعة‌المجاشعی را خواستم و به او گفتم: ] 🔻ای أعین، آیا خبر نداری که قوم تو در بصره با ابن‌حَضرمی همراه شده و بر فرماندار من شوریده‌اند و اکنون مردم را به جدایی از من فرا‌می‌خوانند و به یاری گمراهان فاسق بر ضد من شتافته‌اند؟! [ او در پاسخ من اظهار کرد: ای امیرالمؤمنین، ناراحت‌ مباش. حتماً خلاف میل تو اتفاقی رخ نخواهد داد. مرا به سوی آنان بفرست که تعهد می‌کنم همهٔ آنان را به‌ فرمان تو آورم و جمعشان را بپراکنم و ابن‌حضرمی را بکشم یا از بصره بیرون کنم.] 🔹نامه به مردم بصره و‌ اتمام حجت [ با یک نامه أعین را به سوی مردم بصره فرستادم. اما أعین در بصره ترور شد و به شهادت رسید. جاریةبن‌قدامه را خواستم و او را با یک نامه به سوی مردم بصره فرستادم: ] 🔻این نامه که به دست شما می‌رسد، حجت را بر شما تمام می‌کند و بعد از آن دیگر نامه‌ای نخواهم نوشت. اگر نصیحت مرا نپذیرید و فرستادهٔ مرا آزرده‌خاطر کنید، بی‌درنگ خودم سراغ شما خواهم‌ آمد، اگر خدا بخواهد. والسلام. [ پس از ورود جاریة‌بن‌قدامه به بصره و قرائت این نامه، بزرگان شهر برخاستند و گفتند: شنیدیم و اطاعت می‌کنیم. ما با هرکس که مخالف امیرالمؤمنین باشد، می‌جنگیم و با هرکس که تسلیم امیرالمؤمنین باشد، در صلح و صفا هستیم. جاریة‌بن‌قدامه توانست بر این فتنه غالب آید و ابن‌حَضرمی به دستور وی کشته شد.] ❇️ مقابله با غارت ضحاک در اطراف عراق 🔹مقابله با غارتگران معاویه [ معاویه برای نا‌امن ساختن عراق، افرادی را اجیر کرد و آن‌ها را برای غارت شهرها و کشتن مردم بی‌گناه مجهز ساخت. اولین نفری که برای غارت فرستاد ضحاک‌بن‌قیس‌فهری بود که با سه هزار نفر اعزام شد. معاویه به وی دستور داد: حرکت کن و خود را به اطراف کوفه برسان؛ هرکسی را که در طاعت علی دیدی غارت کن، به هر گروه‌ یا مرکز نظامی برخورد کردی حمله کن، اگر هنگام صبح در شهری بودی حتماً شب به شهر دیگری هجوم ببر و در یک‌ جا استقرار نداشته باش و اگر لشکری برای جنگ با تو فرستادند، از مقابله با آن پرهیز کن و فرار را بر قرار ترجیح بده. ضحاک به اطراف کوفه آمد و اموال فراوانی غارت کرد و جمعی از مسلمانان را کشت و به قافله‌های حجاج هجوم برد و اموالشان را غارت کرد. هنگامی که خبر فجایع ضحاک به کوفه رسید، بالای منبر رفتم و به مردم گفتم: ] 🔻ای مردم کوفه، خودرا به قتلگاه بندهٔ صالح خدا عمرو‌بن‌عمیس، برسانید و به یاری لشکریانتان بشتابید که برخی از آنها کشته شده‌اند. اگر می‌خواهید کاری انجام دهید، برخیزید و با دشمنانتان مقابله کرده و از حریم خویشتن محافظت کنید. [ پاسخ مردم بسیار ضعیف بود و نشان می‌داد که جدیّتی ندارند! از این رو به آنان گفتم: ] 🔻به خدا سوگند، دوست دارم به جای صد مرد از شما، یکی از آنها همراه من باشد!.. [ از منبر پایین آمده و پیاده به خارج شهر کوفه رفتم، در آنجا حُجربن‌عدی را خواستم و پرچم جنگ را به دست او دادم و با چهارهزار نیرو روانه ساختم. حُجر شتابان در پی ضحاک رفت و در ناحیه «تدمر» به او رسید. او را متوقف ساخت و ساعتی نبرد کردند. شب‌ که فرا رسید، ضحاک از صحنه نبرد گریخت.] 📚منابع: ۱. تاریخ‌ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۵ ۲. الغارات، ج۲، ص۲۷۳ ۳.نهج‌البلاغه، حکمت۳۲۵ ۴. أنساب‌ الاشراف، ج۲، ص۴۲۸ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔵 راه بى نیازى 💠 بهترین بى نیازى، ترک آرزوهاست. حکمت۳۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔸🔸 نامه ی ۳۱ نهج البلاغه 🔸🔸 🔸 منشور تربیت بشریت (۲) 🔸 🔻 ما گاهی به سمت خانواده داری می رویم، از جامعه و انقلاب و وظایفمان باز می مانیم، به سمت دیگری می رویم، از خانواده خود می زنیم و بعد هم به مشاور مراجعه می کنیم که بدانیم کدام اولویت دارد. 🔻انسان مؤمن و انقلابی باید چنان زندگی کند که همه را جزء اولویت هایش بداند. ما اگر انقلابی نباشیم نمی توانیم خانوادهٔ درستی تربیت کنیم و اگر خانوادهٔ درستی تربیت نکنیم نمی توانیم انقلابی باشیم. رابطهٔ انقلاب و خانواده رابطهٔ روشنی است. 🔻 حضرت، الگوی یک مرد انقلابی است که در اوج هیجانی به اسم جنگ با معاویه و عوارضی که همچنان به قلب او جریحه وارد می کند، تکلیفش را نسبت به فرزندش فراموش نمی کند. ✅ باید روزگار و زمانه را بشناسیم 🔻 در بخش اول نامه که درس ماست، حضرت یک روش و سیره و مدل ارائه می کند و هر پدری که می خواهد فرزند خود را نصیحت و تربیت کند باید این ادبیات را بین خود و فرزندش برقرار کند. فضایی که بین روح و ذهن پدر و روح و ذهن فرزند ایجاد می شود، باید دنیایی کاملاً هم تراز باشد تا بتواند برای فرزند پذیرا باشد؛ نباید از موضع تکبّر باشد. 🔻حضرت در یک ادبیات ویژه که یقیناً مثل آن را در هیچ جا پیدا نخواهید کرد، گفتمانی را ایجاد کرده که هم فرزند پذیرفته و هم پدر، هم فرزند تشویق به حرکت می شود و هم پدر در این حرکت نقش ایفا می کند. چطور؟ 🔻 امام در قسمت اول می گوید پسرم! امروزِ تو، دیروز من است و امروز‍‍ِ من، فردای توست. پس اصل اول این است که دنیا و روزگار و زمانه را بشناسیم. اگر نشناسیم روزگار بی رحمانه ترین بلاها را در غالب زیباترین فریب ها بر سر ما می آورد. این تمام حرف حضرت در چند خط اول این نامه است. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع 📒 ، نامه ۳۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎 ‏لزوم جلب خشنودی حداکثری مردم در راستای حق امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطاب به مالک اشتر فرمودند: دوست داشتنی ترین چیزها در نزد تو، در حق میانه ترین و در عدل فراگیرترین و در جلب خشنودی مردم گسترده‌ترین باشد، که همانا خشم عمومی مردم، خشنودی خواص را از بین می‌برد، اما خشم خواص را خشنودی همگان بی اثر می کند. 📚 ، نامه ۵۳، بند۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃 🌸🍃 شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم روزانه نهج البلاغه(27).mp3
2.93M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۲۷ تا ۲۶ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۷ تا ۲۶ ┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄ 📜 : (وقتی خبر تهاجم سربازان معاویه به شهر انبار در سال ۳۸ هجری و سستی مردم به امام علیه السلام ابلاغ شد، فرمود:) 1⃣ ارزش جهاد در راه خدا ♦️پس از ستايش پروردگار، همانا جهاد در راه خدا دَری از درهای بهشت است که خدا آن را به روی دوستان مخصوص خود گشوده است. جهاد لباس تقوا و زره محکم و سپر مطمئن خداوند است؛ کسی که جهاد را ناخوشايند دانسته و ترک کند، خدا لباس ذلّت و خواری بر او می پوشاند و دچار بلا و مصيبت می شود و کوچک و ذليل می گردد. دل او در پرده گمراهی مانده و حق از او روی می گرداند، به جهت ترک جهاد به خواری محکوم و از عدالت محروم است. 2⃣ دعوت به مبارزه و نكوهش از نافرمانی كوفيان ♦️ آگاه باشيد، من شب و روز، پنهان و آشکار، شما را به مبارزه با شاميان دعوت کردم و گفتم پيش از آنکه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد کنيد. به خدا سوگند، هر ملّتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گيرد، ذليل خواهد شد. امّا شما سُستی به خرج داديد و خواری و ذلّت پذيرفتيد، تا آنجا که دشمن پی در پی به شما حمله کرد و سرزمين های شما را تصرّف کرد. و اينک فرمانده معاويه، مرد غامدی با لشکرش وارد شهر انبار شده و فرماندار من، حسّان بن حسّان بکری را کشته و سربازان شما را از مواضع مرزی بيرون رانده است. به من خبر رسيده که مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان و زنی غير مسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده وارد شده، و خلخال و دستبند و گردن بند و گوشواره های آنها را به غارت برده، در حالیکه هيچ وسيله ای برای دفاع، جز گريه و التماس کردن نداشته اند. لشکريان شام با غنيمت فراوان رفتند بدون اينکه حتّی يک نفر آنان زخمی بردارد و يا قطره خونی از او ريخته شود. اگر برای اين حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسّف بميرد ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است. شگفتا! شگفتا! به خدا سوگند، اين واقعيّت قلب انسان را می ميراند و دچار غم و اندوه می کند که شاميان در باطل خود وحدت دارند و شما در حقِّ خود متفرّقيد. زشت باد روی شما و از اندوه رهايی نيابيد که آماج تير بلا شديد، به شما حمله می کنند، شما حمله نمی کنيد؟! با شما می جنگند، شما نمی جنگيد؟! اين گونه معصيت خدا می شود و شما رضايت می دهيد؟ وقتی در تابستان فرمان حرکت به سوی دشمن می دهم، می گوييد هوا گرم است، مهلت ده تا سوز گرما بگذرد و آنگاه که در زمستان فرمان جنگ می دهم، می گوييد: هوا خيلی سرد است بگذار سرما برود. همه اين بهانه ها برای فرار از سرما و گرما بود. وقتی شما از گرما و سرما فرار می کنيد، به خدا سوگند که از شمشير بيشتر گريزانيد. 3⃣ مظلوميت امام (علیه السلام) و علل شكست كوفيان ♦️ ای مرد نمايان نامرد! ای کودک صفتان بی خرد که عقل های شما به عروسان پرده نشين شباهت دارد. چقدر دوست داشتم که شما را هرگز نمی ديدم و هرگز نمی شناختم، شناسايی شما - سوگند به خدا - که جز پشيمانی حاصلی نداشت و اندوهی غم بار سرانجام آن شد. خدا شما را بکشد که دل من از دست شما پر خون و سينه ام از خشم شما مالامال است. کاسه های غم و اندوه را جُرعه جُرعه به من نوشانديد و با نافرمانی و ذلّت پذيری رأی و تدبير مرا تباه کرديد، تا آنجا که قريش در حقِّ من گفت: بی ترديد پسر ابی طالب مردی دلير است، ولی دانش نظامی ندارد. خدا پدرشان را مزد دهد، آيا يکی از آنها تجربه های جنگی سخت و دشوار مرا دارد؟ يا در پيکار توانست از من پيشی بگيرد؟ هنوز بيست سال نداشتم، که در ميدان نبرد حاضر بودم، هم اکنون که از شصت سال گذشته ام. امّا دريغ، آن کس که فرمانش را اجرا نکنند رأيی نخواهد داشت. ┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۷ تا ۲۶ ┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄ 📜 : ( پس از کشته شدن محمدبن ابی بکر در مصر در سال ۳۸ هجری امام علیه السلام این سخنرانی را در کوفه ایراد فرمود که سیّد رضی قسمت هایی از آن را آورده است.) 1⃣ شناخت فرهنگ جاهليت ♦️خداوند، پيامبر اسلام حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله) را هشداردهنده جهانيان مبعوث فرمود، تا امين و پاسدار وحی الهی باشد. آنگاه که شما ملّت عرب، بدترين دين را داشته و در بدترين خانه زندگی می کرديد؛ ميان غارها، سنگ های خشن و مارهای سمّیِ خطرناک، فاقد شنوايی، به سر می برديد؛ آب های آلوده می نوشيديد و غذاهای ناگوار می خورديد؛ خون يکديگر را به ناحق می ريختيد و پيوند خويشاوندی را می بريديد، بت ها ميان شما پرستش می شد و مفاسد و گناهان شما را فرا گرفته بود. 2⃣ مظلوميت و تنهايی علی (علیه السلام) ♦️"(قسمت ديگری از همين خطبه) پس از وفات پيامبر(صلی الله علیه و آله) و بی وفايی ياران، به اطراف خود نگاه کرده ياوری جز اهل بيت خود نديدم؛ «که اگر مرا ياری کنند، کشته خواهند شد.» پس به مرگ آنان رضايت ندادم. چشم پر از خار و خاشاک را ناچار فرو بستم و با گلويی که استخوان شکسته در آن گير کرده بود جام تلخ حوادث را نوشيدم و خشم خويش فرو خوردم و بر نوشيدن جام تلخ تر از گياه حَنظَل، شکيبايی نمودم." 3⃣ معرفی عمروعاص و ضرورت آمادگی نظامی ♦️ "(قسمت ديگری از همين خطبه) عمروعاص با معاويه بيعت نکرد مگر آنکه شرط کرد تا برای بيعت، بهايی (حکومت مصر) دريافت دارد، که در اين معامله شوم، دست فروشنده هرگز به پيروزی نرسد و سرمايه خريدار به رسوايی کشانده شود. ای مردم کوفه! آماده پيکار شويد و سازوبرگ جنگ فراهم آوريد؛ زيرا که آتش جنگ زبانه کشيده و شعله های آن بالا گرفته است، صبر و استقامت را شعار خويش سازيد که پيروزی می آورد." ┄═❁✦❀•◦•◦•🌹•◦•◦•❀✦❁═┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۷ تا ۲۶.mp3
1.8M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۷ تا ۲۶ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت صد و شصت‌ونهم ❇️ مقابله با غارت‌های نُعمان و ابن‌مسعده و یزید‌بن‌شجره 🔹توطئه دیگر معاویه: اعزام جمعی دیگر برای غارت شهرها [ بعد از غارت ضحاک و بازگشت وی به شام، معاویه چندین‌ بار به قلمرو ما یورش برد و کسانی را برای غارت و تهدید مردم مأمور کرد. نخست معاویه به نُعمان‌بن‌بشیر مأموریت داد برای ناامن ساختن عراق و تهدید مردم آن، دست به غارت بزند. نعمان با دو هزار نیرو به منطقه «عین‌التمر» رفت. مسئولیت منطقه با مالک‌بن‌کعب ارحبی بود. نامه‌ای به من نوشته و درخواست کمک کرد. عدی‌بن‌حاتم اعلام آمادگی کرد، دستور دادم با هزار مرد از قبیله «طی» که تحت فرمانش بودند، تا رسیدن نیروی کمکی از قبایل دیگر، در نُخَیله اردو بزند. هزار نیروی رزمنده دیگر به آنها افزوده شد. آنها توانستند به کمک مالک‌بن‌کعب رفته و سپاه نعمان را شکست دهند. ] 🔹سومین توطئهٔ معاویه: اعزام نیروهای غارتگر به مکه و مدینه [ معاویه به سراغ عبدالله‌بن‌مسعده‌ فزاری فرستاد و هزار و هفتصد نیرو را در اختیارش گذاشت تا مکه و مدینه را غارت کنند. با شنیدن این خبر، مسیّب‌بن‌نجبه فزاری را خواستم و به وی گفتم: ] 🔻ای مسیّب، تو از جمله کسانی هستی که به شایستگی و مردانگی و خیرخواهی آنان اعتماد دارم. گرچه این جماعت قوم تو هستند، به سراغ آنها برو و با قاطعیت خویش، آنها را از غارتگری پشیمان کن. [ مسیُب با دو هزار مرد جنگی به مقابله با آنان رفت؛ اما در مأموریتش کوتاهی کرد و باعث شد که آنان فرصت فرار پیدا کنند. مسیّب را سرزنش کرده و او را چند روزی حبس کردم. ] 🔹چهارمین توطئه معاویه: اخلال در مراسم حج [ خبر رسید که معاویه لشکری با فرماندهی یزیدبن‌شجره رهاوی به مکه فرستاده‌ است تا مراسم حج را مختل کنند. معقل‌بن‌قیس ریاحی را خواستم و به وی گفتم: ] 🔻تصمیم گرفته‌ام تو را به مکه بفرستم، برای مقابله با گروهی از اهل شام که به سوی مکه گسیل شده‌اند. [ معقل این مأموریت را با روی باز پذیرفت. با تلاش زیاد توانستیم معقل را با هزارونهصد نیروی رزمنده به سمت مکه اعزام کنیم. ] ❇️ مقابله با غارت بُسربن‌أرطاة در حجاز و یمن 🔹پنجمین توطئهٔ معاویه: اعزام بُسربن‌‌ابی‌أرطاة برای غارت سرزمین حجاز و یمن [ معاویه وحشی‌ترین و خون‌خوارترین فرد را برای غارت حجاز و یمن انتخاب کرد و او کسی نبود جز بُسربن‌أرطاة که در سنگ‌دلی و خشونت‌ورزی شهره بود. خطبه‌ای برای بسیج مردم با هدف مقابله با غارتگری بُسر ایراد کردم. سکوت مسجد را فرا گرفت و هیچ‌کس سخن نگفت. خطاب به آنان گفتم: ] 🔻شما را چه شده است؟! لال شده‌اید که توان سخن گفتن ندارید؟ [ ابوبردة‌بن‌عوف ازدی برخاست و گفت: ای امیرالمؤمنین، اگر تو خود رهسپار شوی، ما نیز با تو می آییم! با ناراحتی و عصبانیت پاسخ دادم: ] 🔻بارخدایا، اینان چه می‌گویند؟! چرا سخن سنجیده بر زبان نمی‌آورید؟! آیا برای چنین کاری باید من رهسپار شوم؟! برای این‌ کار یکی از سواران شجاع شما کافی است. سزاوار نیست که من کار کشور و لشکر و بیت‌المال و قضاوت و حقوق مردم را رها کنم و با دسته‌ای از سواران از این بیابان به آن کوه و از آن کوه به این بیابان در تاخت‌وتاز باشم. به خدا سوگند، این فکر نادرست و زشتی است. [ جاریة‌بن‌قدامه و وهب‌بن‌مسعود خثعمی داوطلب شدند. جاریه با دوهزار نفر و خثعمی نیز با دوهزار نفر حرکت کردند. به آنان سفارش کردم که مسلمانی را تحقیر نکنند یا غیر مسلمانی را که در پناه اسلام است، خوار نشمارند. پس از رفتن جاریه نامه‌ای به وی نوشتم و تذکرات بیشتری به او دادم. ] 🔹تسلط بُسربن‌أرطاة بر یمن بُسربن‌أرطاة توانست به مناطق زیادی دست یابد از جمله مدینه، مکه، طائف، منطقه بنی کنانه و یمن. او در این مناطق فجایع زیادی به بار آورد و مردم زیادی را کشت. از جمله همسر و دو فرزند عبیدالله‌بن‌عباس و صد نفر از بزرگان ایرانی که در صنعا حاضر بودند. [ مردم را از غارت‌های بُسر خبردار کردم و از کوتاهی آنان در امر جهاد و سرپیچی آنان از فرمانم انتقاد کردم: ] 🔻برای من جز کوفه قلمروی باقی نمانده است. تنها ادارهٔ کارهای کوفه است که با من است. ای کوفه، اگر جز تو جای دیگری برای من نمانده‌ است و تو نیز دستخوش گردبادهای توفنده‌ای، خدا چهره‌ات را زشت کند! پس از آن مردم را از تسلط بُسربن‌أرطاة بر یمن خبر دادم و از کاهلی مردان و نافرمانی‌شان گلایه کردم. 📚منابع: ۱. الغارات، ج۲، ص۲۹۵ ۲. تاریخ‌ بعقوبی، ج۲، ص۱۹۶ ۳.نهج‌البلاغه، کتاب۳۳ ۴. تاریخ دمشق، ج۳، ص۳۲۲ ۵. الإرشاد، ج۱، ص۲۷۲ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا