eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
738 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
209 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 دهمین دورۀ جامعِ آموزش منظومۀ فکری رهبر انقلاب 🔻این دورۀ آموزشی، شما را در عرصۀ جهاد تبیین، توانمند می‌سازد. 🔺این دورۀ آموزشی، در سه بخشِ منظومۀ معرفتی، منظومۀ ارزشی و منظومۀ کنشی برگزار می‌گردد. 🟢 مزایا: ۱. بهره‌مندی از اساتید برجسته ۲. امکان شرکت در دوره‌های تخصصی سطح۲، در رشته‌های مختلف ۳. اعطای گواهینامه 🔸زمان ثبت‌نام: از یکم اسفند ۱۴۰۲ تا دهم فروردین ۱۴۰۳ 🔹شروع دورۀ آموزشی: یکم اردیبهشت ۱۴۰۳ ثبت‌نام از طریق پیوند زیر🔻 https://tabyinmanzome.ir/courses/maaref-enghelab/marefati10-pre 🟤 راه ارتباطی(ایتا): @manzome1 مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری @t_manzome_f_r
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «داستان آدمها» ✍صالحی منش داستان زندگی آدم‌ها جورواجور است مثل داستان جنگل. هر گیاهی می‌روید برای خودش داستانی جداگانه دارد. یکی از اول روی پای خودش می‌ایستد و درختی بلند می‌شود. یکی به پر و پاچه درختی دیگر می‌پیچد و خودش را بالا می‌کشد. یکی سربلند می‌کند اما خیلی قد نمی‌کشد. و دیگری اصلاً دوست ندارد قد بکشد، روی زمین پهن می‌شود. اما هر یک برای خود هدفی دارد. همه به سوی خورشید در حرکت اند. چه کسی گفته است آفتابگردان فقط رو به سوی او دارد، همه ی هستی به سوی او می‌روند. همه او را می‌طلبند. اما هر یک داستانی جداگانه دارند. رنگ جنگل سبز است زندگی همه آدم‌ها یک رنگ است نیازهای گوناگون سختی‌های بسیار آرزوهای بی شمار تفاوت آدم‌ها در رنگ و نژاد و ثروت و شهرت و دلربایی چهره‌هایشان نیست هویت آدم‌ها در حسب و نسب، وطن و مزار آنها نیست داستان زندگی آدم‌ها در خوردنی‌ها، پوشیدنی‌ها و لذت‌های زودگذر زندگی‌های کوتاهشان نیست تفاوت آدم‌ها در ‌همت ها و هدف هایشان است اراده ها ضعیف و قوی اند آرمان‌ها تاریک و روشن اند و اما آدم‌ها، در راه رسیدن به هدف‌ها و آرمان‌هایشان جور واجورند یکی هدفی روشن با همتی کوتاه و دیگری هدفی پست با همتی بلند. هر وقت همتت بلند و آرمانت نورانی بود، دل خوش دار، که آسمان و زمین پر است از نور خدا و از لشکریان او، تا دست آدم‌هایی را که به سوی نور حرکت می‌کنند بگیرند و با خود تا سرچشمه ببرند اگر در راه اهداف نورانی ‌اراده‌ای از خود نشان دادی و به سوی نور سر بلند کردی خدا به لشکریان خود امر میکند تا زیر بال و پرت را بگیرند و تو را پرواز دهند. تفاوت آدم‌ها در استقامت است. استقامت در راه نورانی شدن. خدا نور وجود است و هر که را بخواهد وجود میبخشد همو هر که را بخواهد به نور خود هدایت میکند. حالا که نور وجود خدا بر تو تابیده و نعمت وجود نصیبت شده است خود را دریاب که از نور هدایت خدا پر بهره باشی و در این راه استقامت ورزی. سر تا سر قرآن را که میخوانی همین یک نکته است: انان که گفتند پروردگار ما الله است و در این راه استقامت ورزیدند، هیچ ترس و اندوهی به وجودشان راه ندارد. الله اکبر فریاد استقامت ملت ایران است. ملتی بزرگ با آرمانی نورانی و همتی بلند. @AFKAREHOWZAVI
«رای اولی» ✍️ آمنه امان زاده این روزها که زمزمه های انتخاب و انتخابات و رای دادن کم کم به گوش می‌رسد یکهو یاد اولین سال رای دادنم یا همان رای اولی بودنم افتادم.شور و هیجان خاصی داشتم پدرم کارگر و مادرم خانه دار بود سخت مشغول تامین زندگی و شرایط دشوار آن بودند. هیچ کس از من نپرسید چه حسی داری روزی که میخواستم بروم و رای بدهم دلم میخواست همون اول صبح که بیدار شدم ناشتا نخورده مادرم همراهم بیاید، هیجان خاصی که من داشتم مادرم نداشت و در جواب این که مامان کی بریم گفت...وا چه خبره مگه حالا تا شب فرصت هست تازه چندبارم ساعتشو تمدید میکنن .تا عصر که نزدیک اذان شد چندبار شناسنامه ام رو باز و بسته کردم نگاه میکردم به اون جای مهرها .نمیدانم اصلا فرد مورد انتخابم چه خصوصیاتی داشت یا چکار میخواست برایمان بکند یا انتخاب کردنش به این گوشه از حاشیه ترین و محروم ترین نقطه ی شهر تاثیری داشت یا نه ،فقط این را می‌دانستم که من هم بزرگ شدم و عضوی از این خاک شدم من هم هستم . بلاخره ساعت موعود فرا رسید با هیجان خاصی وارد مسجد کوچک محله مان شدم دقیق در و پنجره ی سبز رنگ ،حیاط کوچک و اون پله ای که از حیاط میخورد داخل مسجد اون پرده سفید وسط مسجد یادمه. چهار پنج تا میز چیده بودند چند نفر پشت میز نشسته بودند یکیشون رو می‌شناختم بابای هم مدرسه ای ام بود ،با خجالت زیاد شناسنامه ام را دادم نگاهی به تاریخ کرد و به همکارش گفت سال و ماه فلانه، امسال رو میگیره؟؟صدای تپش قلبم را می‌شنیدم نکند بگویند چند ماه تفاوت دارد و واااای باید چهار سال دیگر صبر میکردم، چقدر حرف داشتم از امروز که فردا برم پیش دوستانم تعریف کنم، بغل دستیش گفت بده ببینم ...دیگه بدتر شد استرسم بالا گرفت داشتم می مردم که جواب داد: _آره می‌تونه بده ... ‌در آن لحظه همانند آنشرلی موقع شروع کارتن سوار بر کالسکه ی رویاها رو به ابرها در حال پرواز بودم و از بین شکوفه های بهاری عبور میکردم...نمیدانم خنده دار است یا نه آن حس و حال و هیجان ... فقط الان سوالی ذهنم را مشغول کرده آیا الان هم رای اولی ها این حس را دارند،احساس میکنند که بله بزرگ شده اند می‌توانند در حساس ترین تصمیمات کشورشان شرکت کنند، یا نه، شور و هیجان و احساسشان در بین کلیپهای رنگارنگ و معلوم الحال فضای مجازی و میان شبهات و رای بی رای ها گم شده است؟ @AFKAREHOWZAVI
📌«جمهوری اسلامی ایران، طلایه‌دار تمدن نوین اسلامی» 🖋آمنه عسکری منفرد امروز و در این زمان و مکان که دنیای اسلام در حال عبور از یک «پیچ تاریخی» قرار گرفته و ایران اسلامی طلایه‌دار تمدن‌ نوین اسلامی است، بیشتر از هر زمان ومکان دیگری این جمله تاریخی «خمینی عظیم» جان نواز است که: «حفظ نظام جمهوری اسلامی از حفظ جان حضرت ولی عصر عج الله هم بالاتر وبرتر است.» (صحیفه امام، ج۱۵،ص۳۶۵). دشمنان قسم خورده این مرز و بوم بدانند که ما ملت ایران، جان ومال وناموس خود را در راه حفظ ذره ذره خاک وطن خواهیم داد و اجازه نمی‌دهیم خون پاک شهدای این نظام که وامدار خون شهدای کربلاست، پایمال فتنه‌ها شود. آری! این انقلاب، میراث انقلاب پیامبران الهی است که به امانت به دست ما رسیده‌است و باز به فرموده‌ی رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (رحمت‌الله علیه)، «ما انشاءالله پرچم این نظام را به دست حضرت بقیه الله علیه‌السلام خواهیم داد.» (خاطره‌ها،محمدی ری‌شهری،ج۱،ص۲۴۲). @AFKAREHOWZAVI
. 🔰انتشار یادداشت سرکار خانم مرضیه عاصی در خبرگزاری حوزه لینک خبر👇 https://hawzahnews.com/xcGRM 🔰انتشار یادداشت سرکار خانم نجمه صالحی در خبرگزاری حوزه لینک خبر👇 https://hawzahnews.com/xcGS5 @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰روزانه نویسی ✍️ عاطفه نجفی تمام آموخته‌هایم از تو بوده! آنچه بعد قرن ها, میخوانم انگار با تو زندگی کردم! بیشتر از آن‌که مدیون حرف‌هایت باشم, مدیون رفتارت هستم. در خاطرم نیست که در کودکی و نوجوانی‌، مفصل از تو برایم میگفتند، از چی بود!! اما حس شوق و یک سال انتظار برای رسیدن عید مبعث ها با نماز و جشن و صلوات در جای جای شهر و مدارس با آن لباسهای زیبای بچه گانه و دستان حنایی از سر ذوق فراموش نشدنی است. طعم شیرین و واقعی نقل و نبات عید مبعث را وقتی چشیدم که پدر و مادرم می گفتند: «عجله کنید شب عیده، جانمونید» از ظاهر خانه ها معلوم بود که پیامبر مهربانی از کوچه عبور کرده، اما امروز شاهد حضور مهدی زهرا(عج) در شهر بودیم، چرا که او در نام و زیبایی محمدی دیگر است، آقای جهان است! لطف خدا بود که صفای پدرانه‌ات در هدایت به سوی خلق و خویت، شامل‌مان شد و تو چه می‌دانی چه معجونی است، این جشن های عیدانه مبعث و جلسات خانگی با مزه قرآن و صلواتش! به راستی، چطور یتیم مکه آقای جهان شد؟ به دنبال جواب سوالم بودم که پدر گفت: حسینیه ثارالله بمب گذاری شد و چقدر شهید شدن. اونها از منش و شیوه رسول الله در جذب خود استفاده می کنند. آقای جهان، ببخش که نشناختیمت، آن یهودی، داعشی، صهیونی و... بهتر از ما تو را شناختن و ما محروم از محبت پدرانه ایم، اما ازت میخوام بصیرت را عیدانه ما بدید، قول میدیم برای تسکین دل مهدی زهرا(عج) بذر محبت به خامنه ای را عاقلانه و عاشقانه در دل بکاریم و با رفقای فاطمی و سلیمانیمان گمنامانه قدم برداریم و نگذاریم دشمنان قسم خورده ات از صدر اسلام تاکنون، خیبری دیگر بسازند و دست به توطئه علیه عاشقانت. @AFKAREHOWZAVI
حسین علیه‏ السلام می آید تا… ✍م* صالحی حسین با کوله‏باری از عشق و ایمان. می‏آید، تا کمر طاغوت‏های جهان را بشکند و شوکت ستمگران رافرو بریزد. حسین می‏ آید؛ تا همه پنجره ‏های دنیا، رو به حق و حقیقت باز شوند؛ تا بندهای اسارت و بندگی را از پای بشر باز کند؛ تا ریشه ی باورهای سبز و آسمانی، نخشکد؛ تا فریاد آزادی و آزادگی، در سینه‏ ها یخ نزند و اسلام، جاودانه شود.. . امروز گلی می‌‏آید؛ گلی که کشتی‌بانِ «سفینة النّجاة» است. می‌‏آید و آرامش را برای دل‏‌های عاشقان به ارمغان می‏‌آورد. فرشتگان، دسته دسته از آسمان به استقبالش فرود می آیند؛ تمام کائنات، ایستاده‏اند تا ورودش را به نظاره بنشینند. حسین جان! تو از کدام تباری که بعد از هزار و چهارصدسال، باز هنوز نام بلندت نوای حنجره‏هاست.. چه کرده‌ای با دل‌های عشاقت؟! تو آمدی تا منکر، به ذلت آید و معروف برجهان سروری کند؛ تا باران آزادگی و عدالت ببارد.. و در این جادهٔ سراسر خطر، تار و پودت را با پروردگارت معامله کردی. آری، عاشورا خلاصه‏ای بود از روزهای سربلند زندگی‏ات؛ روزهایی که شانه‌های علی‏ وارَت، بار سنگین امامت را به دوش می‏کشید. در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم به گفت‏‌وگوی تو خیزم به جست‏‌وجوی تو باشم. اللهم ارزقنا شفاعة الحسین یوم الورود @AFKAREHOWZAVI