📌 رازِ مصطفی شدن
✍️نساء خلیلی
تا حالا فکر کردی که راه برگزیدهشدن و ممتازبودن چیست؟ شما هم وقتی به شهدا فکر میکنید، آنها را برگزیده میبینید؟ و دنبال کشفِ راز شهادت و شفاعتگری شهدا هستید؟ مگر اینها چه کسانی بودند؟ کدام افق را میدیدند؟ من برای یافتنِ پاسخ این سوالها، سراغِ مصطفیای رفتم که مصطفی شد. سوزنش در سال همت مضاعف گیر کرده بود. روزی که همه چیز متوقف شد، او بیشتر دوید؛ میگفت بالاخره روزی مسیر باز میشود، پس باید تلاش بیشتری کنیم تا عقبافتادگی این مدت را جبران کنیم.
موقعیتهای شغلی بهتری داشت، اما شش ماه برای پذیرش اصرار کرد تا بالاخره موفق شد. هدف خود را مشخص کرده بود؛ امر ولی نباید زمین بیفتد. ظرفیتسازی میکرد، تولیدکنندگان را قانع میکرد که شما میتوانید تمام نیازهای قطعهسازی را برطرف کنید. دنبال انجام کارهای نشدنی بود.
نسبت به بیتالمال حساس بود؛ میگفت: «اگر این جزئیات را رعایت کنید، چیزی میشوید». میدوید و با وجود تمام سنگاندازیهای خواسته و ناخواسته خسته نمیشد. میدوید نه فقط برای رسیدن به پیشرفت در یک صنعت خاص؛ بلکه برای اعتلای اسلام میدوید.
از تهدید نمیترسید و میگفت: «۴ لیتر خون داریم، در راه این نظام میدهیم». او مصداق این جملهٔ اخیر رهبر انقلاب بود که «باید بدون تأخیر وارد میدان بشویم. نباید تأخیر داشته باشیم. آن وقت به تناسب اهمیتی که آن کار دارد، خطرات را به جان بخریم.»(۱۹ دی ۱۴۰۱)
پاداشِ شهادت، گوارای وجودت، مصطفی #احمدی_روشن
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI