.
#خواب، یك #حقیقت_فطری (۲)
✍فخری مرجانی
بعد از خستگیِ كارِ روزانه وارد منزل میشوم، غذایی روی اجاق میگذارم تا آماده شود. روی صندلی آشپزخانه مینشینم و از شدت خستگی چشمانم را چند لحظهای روی هم میگذارم. ناگهان بیاختیار خوابم میبرد. آنقدر عمیق که حتی بوی سوختن غذا را متوجه نمیشوم.
شاید دقایق خیلی کوتاهی چشمانم بسته بود؛ اما وقتی بیدار میشوم احساس نشاط دوباره به سراغم میآید. احساس میکنم یک شبانهروز خوابیدهام.
در عالم رؤیا چه اتفاقی برایم افتاد؟ آن مأمور الهی من را کجا برد که تا قبل از این خوابِ کوتاه، نیرویم به صفر رسیده بود؛ اما الآن کاملاً سر حال و با نشاط شدهام؟ چه غذایی به روح من تزریق شد که اینگونه متفاوت شدم و قوایم به حرکت افتاد؟
چرا این تحول بزرگ را خودم هم نفهمیدم؟
اگر یك راننده در شروع حركت ماشین و انتقال قدرت موتور به ماشین و چرخها، دقت كافی در تنظیم صفحهکلاج نكند، تمام ماشین میلرزد. اما اگر رانندۀ ماهری باشد، طوری ماشین را به حرکت میآورد كه سرنشینان نمیفهمند ماشین كِی به حركت افتاد.
این مأمور چه مهارت فوقالعادهای دارد! آنقدر قوی و ماهرانه روح من را به بدنم متصل میکند كه حتی لحظۀ آمدن را هم متوجه نمیشوم.
بردن و آوردن من دست چنین قدرتی است. خودم هم هیچ اختیار آن را ندارم.
«از آیههای خدا خواب شما در شب و روز است.»
من آنقدر ضعیفم كه حتی از درك آن نیرو كه من را میبرد و میآورد عاجزم. پس به چه چیز مغرور میشوم؟!
#فطرت
#چیستی_انسان
#حقیقت_خود
#حقیقت_خواب
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#خواب، یك #حقیقت_فطری (۳)
✍فخری مرجانی
زندگی در عالم رؤیا كه بیانات صریح و روشنی در قرآن دارد، چه چیزی را در ما بیدار میكند؟
چرا قرآن این همه در این مورد صحبت میكند؟
قرآن با زبان فطرت صحبت میكند و هر كس با توجه به استعداد خودش از آن بـهره میگیرد. حتی ممكن است چوپانی بیسواد در بیابان، با آن پاكیزگی فطری خودش به خوابیدن عمیقتر توجه كند و بیشتر دریابد که تمام وجودش صفر و هیچ است و قدرتی بر او حكومت میكند. اما ایبسا باسوادی كه آن سواد را برای خود امتیاز بداند و همین امتیازدانستن نگذارد توجه و دقت به فطرت داشته باشد و با همین مقدار، مشغولِ زاویۀ انحرافی شود. قرآن میخواهد عالِمی تربیت میكند كه هیچگونه منیّتی نداشته باشد.
خداوند در سوره زمر، آیه۴۲ میفرماید: «اللَّهُ یتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنامِها فَیمْسِكُ الَّتِی قَضى عَلَیهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْأُخْرى إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَكَّرُونَ»؛ خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامى باز مىستاند، و [نيز] روحى را كه در [موقع] خوابش نمرده است [قبض مىكند]؛ پس آن [نفسى] را كه مرگ را بر او واجب كرده نگاه مىدارد، و آن ديگر [نفسها] را تا هنگامى معيّن [به سوى زندگى دنيا] بازپس مىفرستد. قطعاً در اين [امر] براى مردمى كه مىانديشند نشانههايى [از قدرت خدا]ست.
در این آیه خداوند بهطور صریح و روشن، مرگ را با خواب یكی فرموده است؛زیرا در هر دو، نفس ایفا میشود. خواب را نوعی موت معرفی فرموده است که تمام موجودیت را به عالم دیگر منتقل میكند.
در تفكر به خواب و رؤیا حقایق زیادی وجود دارد. زندگی در عالم رؤیا، منهای این بدن مادی، نهتنها ضعیفتر نیسـت؛ بلكه بسـیار قویتر است. این روح، بدن را رها میكند، اما از بین نمیرود و در عالم دیگری زندگی میكند. روح به عالم رؤیا میرود و بدن اینجا عین یک تخته میشود.
آن عالم چگونه عالمی است که در آن زندگی میكنم؛ آنچنان قوی كه حتی بعد از دو سه روز با یادآوری آن، هنوز برایم لذتبـخش است و میخـواهم دوباره آنجا باشم؟! اما آیا دست من است که دوباره به آن عالم بروم؟
اینجاست که بیشتر به این نکته توجه پیدا میکنم که من هیچم و قدرتی بر من حكومت دارد.
#فطرت
#چیستی_انسان
#حقیقت_خواب
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
سیر ورود انسان به دنیا
فخری مرجانی
گفتیم عالمها با هم ارتباط دارند. پیوستگی شگفتانگیزی بین عالم قبل از دنیا، عالم دنیا و عالم پس از دنیا وجود دارد.
در این قسمت بحث بپردازیم به نحوۀ ورود انسان به دنیا؛ یعنی عالم رحم مادر. «وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ»؛ خدا خارج میكند شما را از بطون مادرانتان(سوره نحل، آیه78).
فهم این مطلب سخت نیست. با مختصر دقت، یك زیربنای فكری بسیار محكم برای انسان ایجاد میكند؛ بین آن عالم و این عالم چه ارتباط و پیوستگیای وجود دارد؟ درعینحال كه این دو عالم، مستقلاند و نظام مخصوص به خود دارند، هر آنچه در زندگی این عالم نیاز داریم، همگی در آن عالم قبلی ساخته شده است. اگر در عالم رحم مادر به ما میگفتند چشمت را مراقب باش تا ناقص و کور نشود که در عالم بعد (دنیا) به آن نیاز داری و اگر كور شوی، تمام وجود تو در عذاب است؛ این حرفها برایمان قابل درک نبود. اگر هم به فرض محال قابل درک باشد، او نمیفهمد که چشم و دیدن چیست؛ چون دیدن، در ظرفیت آن عالم نیست؛ دیدن مربوط به نظام بالاتری است. اصلاً درك آن معنی در آن عالم، محال است؛ چون آن عالم با این عالم (دنیا) كاملاً متفاوت است. اما درعینحال، پیوستگی خیلی عجیبی دارد. آنقدر پیوستگی دارد كه چشم باید در آن عالم ساخته شود و در این عالم استفاده شود. و همۀ اینها در خود شخص است و در خود شخص ساخته میشود.
چشم فقط یك مثال است. همه چیز به همین شکل است.
در آن عالم، غذای كودك از طریق خون مادر تغذیه میشود،اما درک خون برای کودک هیچ معنایی ندارد. هر چه هست باید در آن عالم ساخته شود و هر چه شد، دیگر همان خواهد شد. اگر در آنجا چیزی ناقص ساخته شود، اینجا هم در زندگی به همان اندازه كه ناقص است، از آن محروم است. اعضای دیگر هم اینچنین است.
در این ساختهشدن، دو چیز بسیار مهم دخالت دارد:
1-خون مادر (خون آن عالم) همواره حركت میكند.
2- مأمورینی از عالم ملكوت، آن مواد را میگیرند و از آن مواد كه در داخل خون است، اعضای مختلف بدن را میسازند.
این امام سجاد (علیهالسلام) است كه با توصیف خود، ملائكه را به ما میفهماند و نقش و كاركرد هر یك از آنها را در عالم برای ما شرح میدهد. اگر علوم ذهنی بخواهد به این وادی پا بگذارد، میسوزد. محال است منابع علوم دیگر بتوانند آن را درك كنند.
با قبول همه قوانین این عالم كه مثلاً استخوان از كلسیم ساخته میشود، یا مغز از فسفر موجود در خون ساخته میشود و...، این مأمورین ملكوتی هستند كه مهندسی آن را انجام میدهند و تمام دستگاههای ریزریز این بدن را از گردش این مواد به شكل خون میگیرند و میسازند؛ وگرنه خون در حرکت خودش است. آنكه اینها را میگیرد و میسازد برای عالم بعد، آن مهندسین ملكوتی هستند.
با فهم این مطالب، تازه میفهمیم كه این عالم، چقدر دقیق و حسابشده است؛ آنهم مرتبه به مرتبه. حتی بعد از اینکه در دوره نوزادی به این عالم آمدیم، نه چشممان میبیند و نه گوشمان میشنود؛ به عبارتی هنوز در زندگی این عالم نیستیم. در برزخی هستیم كه آمادۀ این عالم میشویم.
آن جنینی كه در آن عالم نمیفهمید، الآن در این عالم میفهمد كه من كور مادرزادم یعنی چه. کوری چیزی بیرون از من نیست، خودم هستم. مغزم قوی است یا ضعیف و... همه اینها در خود من است.
كیست كه این معنا را متوجه نشود؟ اصلاً فطرت با صراحت بیان میكند كه وجودی كه الآن داری، همه در عالم دیگر ساخته شده است و زندگی بدون این بدن امکان ندارد.
«وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیئاً». آنجا كه این نظام خلقت را آفرید، به تو خودآگاهی نداد. حتی لحظه تولد هم به تو آگاهی نداد.
«وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ». برای تو یكسری ابزار شناخت مثل شنوایی و بینایی و افئده دادیم. «فؤاد» آن قسمت از انسان است كه روح بهوسیله آن میتواند حقایق این عالم را بفهمد. با همۀ اینها تازه به عالمی وارد شدیم که کارگاه است.
دوباره باید حرکت کنیم تا به عالم بعد برویم.
در آن عالم (رحم مادر)؛ خون مادر و مأمورین الهی من را ساختند؛ در این عالم چه چیزی من را میسازد؟ خونی که باعث ساختهشدن ما به عالم بعد است، چیست؟
#فطرت
#چیستی_انسان
#حقیقت_خود
#حقیقت_خواب
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI