#طنزنوشت
جاپدری
✍️سمیه رستمی
پدرها از زمان بشر اولیه اینقدر جایگاه ویژهای در خانه و خانواده داشتند که اصلاً در خانههای اولیه مکان خاصی را به نام جا پدری قرار میدادند، حتی اگر پدر هم در جاپدری حضور نداشت بچههای اولیه جرأت نداشتند تا شعاع چندکیلومتری پایشان را جلویش دراز کنند. پدرهای اولیه؛ پدرهای تماموقت بودند و تأثیرشان همیشه واضح و مبرهن بود. صبح به صبح بچه را با خودشان میبردند شکار، طناب پیچش میکردند به درخت. حیوان که میآمد سمت بچه، آن را شکار میکردند. اینطوری باگ تربیتی بچه را هم پیدا میکردند؛ چون بچه هنگام ترس، خود واقعیاش را نشان میداد. بعد با یک پسگردنی دوآتشه بچه را برمیگردانند به تنظیمات کارخانه، هر چه فحش و لیچار سیو کرده بود، شیفت دیلیت میشد. بنابراین پدر، تماموقت با بچه در تعامل سازنده بود. هرچه تعداد بچهها بیشتر بود طبیعتاً تعداد شکار هم زیاد میشد. این کار گاهی یکی دو تا پرتی داشت و طعمه از دست میرفت.
با پیشرفت بشر اندکی رنگ و روی نقش پدرها کم شد و به پدرهای نیمهوقت تبدیل شدند. بچهها حتی اگر در بعضی کارهای خانوادگی مشارکت داشتند باز هم نیمی از وقت خود را در مدرسه میگذراندند البته هنوز جا پدری در خانهها وجود داشت و گاهی که بچهها جرأت به خرج میدادند، آنجا پایشان را دراز میکردند. ضربات ریست کننده و تعاملی هم همچنان کارکرد داشت تا آن نیمهوقت که بچه از اشراف اطلاعاتی پدر خارج میشود همچنان بای دیفالت دست از پا خطا نکند.
ولی زندگی بشر همچنان دچار گسترش شد. پدرها برای بهدستآوردن چندرغاز جوری بیرون از خانه مشغول بودند که دیگر جا پدری کاربردی نداشت. به این نوع پدرها، پدرهای وقتوبیوقت میگفتند که گاهی سروکلهشان در خانه پیدا میشد و البته آنقدر با سیلی صورتشان را سرخ نگه داشته بودند که از تعداد و شدت ضربات ریست کننده کاسته شده بود. تعامل بین پدر و فرزند که میتوانست در آینده بچه نقش مهمی ایفا کند به پایینتر حد خود رسیده بود.
زندگی بشر همچنان دچار گسترشهای فراخی شد که شاید بهتر باشد از تعبیر گسست برای آن بهره برد. این گسست بیشترین تأثیر را بر پدرها گذاشت. جاپدری کلاً تعطیل شد. در عوض جابچهای، کل محیط خانه را در بر گرفت. این بار پدر بود که طعمه بود تا بچه خواستههایش را شکار کند و پدر در این راه حقیقتاً دچار گسستهای عمیقی میشد که به این نوع پدرها؛ پدرهای پارهوقت میگویند و از توضیح بیشتر در این باره به دلیل رعایت حرمت قلم معذوریم. از تعامل سازنده پدر و بچه نیز اطلاعی در دست نیست.
📌منتشر شده در دفتر طنز حوزه هنری تهران
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#طنزنوشت
آداب زیارت خاصه امام رضا از اونور
✍️سمیه رستمی
برای رسیدن به مشهد راههای زیادی وجود دارد راه زمینی، هوایی و دریایی. خوب شاید بگویید چطور میشود از راه دریا به مشهد رسید که جوابش معلوم است؛ با کشتی! قایق! با اینها هم نشد با شنا. مهمتر از اینکه چطور به مشهد برسیم؛ این است که چطور آداب زیارت را رعایت کنیم تا بیشترین بهره معنوی را ببریم.
از مهمترین آداب زیارت که در هیچیک از کتب ادعیه به آن اشاره نشده میشود رزرو شیکترین و مجللترین حرم نما را گفت. اساساً هر مسلمانی باید همیشه به دنبال رفاه زائران حرم باشد بهویژه اینکه آن زائر خودش باشد. ستارههای هتل همان تأثیری را در روند زیارت دارند که دب اکبر و دب اصغر و باقی صور فلکی در سیستم ناوبری بشر دارند و راه را نشان میدهند.
کسی که بهقصد زیارت آمده باید حواسش به خواب و خوراکش باشد که تقویت بشود، ضعف بنیه او را از انجام آداب زیارت محروم نکند. فیالواقع باید جوری میز غذا را شلخته درو کند و پیش برود، انگاری در زندگی قبلیاش، سردسته ملخهای مهاجم بوده است. حرم نما بودن هتل اینجا به کار میآید، کسی که تا خرتنافش لقمه چپانده و شبیه پدر جد بوم غلتان شده و نمیتواند برود زیارت، پس سعادت نصیبش میشود همانطور که روی تختش ولو شده گنبد را نگاه کند.
و اما خریدکردن یکی از اصول چندگانه زیارت است و اصلاً از جهات مختلفی ثواب از آن چکه میکند. هرکس امتیاز این مرحله را از دست بدهد گیم اُور میشود. خریدکردن یعنی دستگیری از مؤمنین، علیالخصوص کسبه پاساژها و مراکز خرید. بزرگان طریق کسب ثواب از بازار گفتهاند: هرکه خریدش بیش، ثوابش بیشتر!بعضی بزرگواران جوری روی این ثواب قفلی زدهاند که مارکوپولو اگر زنده بود، چهارگوشه دنیای تجارت را تف میکرد و میرفت در قطب جنوب به پنگوئنها بستنی یخی میفروخت.
ازآنجاکه دورتادور حرم؛ مغازه و پاساژ و بازار است کسی که به امر مهم پاساژ گردی بپردازد، حرم را هم طواف کرده؛ یک تیر دو نشان نموده. البته باید مراقب باشد که هیچ بازار روسی را از دست ندهد، آنقدری که به مشهد بازار روسها هست در خود روسیه بازار ندارند.گردش مالی بازار نوردان در همان دو سه روز با گردش مالی ایلان ماسک، برابری میکند و از لحاظ سرعت چرخش هم سرعتی برابر با سانتریفیوژ نسل جدید تنه میزند و اینجور مواقع باز هم حرم نما بودن هتل که به کار میآید. زائری که با هزاران سختی و از راه دور به مشهد آمده و واله و شیداست میتواند همانطور که پهن شده روی تخت چشمش به گنبد باشد.حالا شاید یکی دو باری حواسش برود پی باقی خرید که قابل اغماض است و کار آن ابلیس لاکردار است.
و بالاخره اگر ناغافل گذرش به حرم افتاد یا بهخاطر حجم خرید و مخارج سفر، ته جیبش سوراخ عظیمی حفر شد جوری که از لحاظ شرعی ابن سبیل محسوب بشود؛ برای گرفتن حاجت مجبور باشد برود حرم و باید این مراحل آخر آداب زیارت را با خلوص نیت بیشتری انجام بدهد. اگرچه بعضی معتقدند هیچ آداب و ترتیبی مجو هر جور میخواهی به زیارت برو! ولی عدهای دیگری هستند برای گرفتن حاجات و تحصیل بهره معنوی؛ مانیفست تخلف ناپذیری دارند...
🔗متن کامل در صفحه نویسنده
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#طنزنوشت
اهداگران کتاب لو رفتند! :دسته بندی اهداگران
✍️ الهه ایزدی
به مناسبت روز جهانی اهدای کتاب (۲۵ بهمن) بیایید نگاهی به انواع اهداگران و ویژگیهایشان داشته باشیم:
وابستگان: آنقدر به کتابهایشان وابستهاند که وقتی میخواهند کتابی به کسی بدهند، دستوپایشان میلرزد، چند بشکه اشک میریزند، با کتابها گودبای پارتی میگیرند و بعد راهیشان میکنند.
کوچککنندگان: اگر یک اتاق کتاب هم اهدا کنند، فکر میکنند هیچ کاری نکردهاند و از این که دیگران مدام ازشان تشکر کنند، خجالت میکشند. این دسته افراد سعی میکنند چراغ خاموش اهدا کنند تا توجه کسی را جلب نکنند.
کمجایان: بعضیها چون مستاجرند و موقع اسبابکشی خیلی اذیت میشوند و کمبود جا دارند، کتاب اهدا میکنند. البته برخی از صاحبخانهها هم همینطورند. کلا کمبود جا چیزی است که بین خانهدار و بیخانه فرقی نمیگذارد ولی به بیخانهها فشار بیشتری میآورد.
فرهنگیان: برخی برای کادو دادن کتاب را انتخاب میکنند تا بر معلومات طرف مقابل اضافه شود و کار فرهنگی بکنند. اینها بعدها با یادآوری کاری که کردهاند، هی به خودشان افتخار میکنند که گام کوچکی در جهت اعتلای فرهنگ و ادبیات برداشتهاند!
غیروابستگان: معتقدند کتاب یکبار که خوانده شد، پایانش لو رفته و دیگر به درد نمیخورد. آنها به کتاب وابسته نمیشوند و آن را سریع رد میکنند برود.
غیرفرهنگیان: اینها اهل کتاب نیستند ولی دوستان کتابخوانی دارند که مدام بهشان کتاب کادو میدهند. چون قدر آن را نمیدانند، معتقدند اضافی است و باید سریع از دستش خلاص شوند.
جاداران: فضای خوبی برای نگهداری کتاب دارند ولی چون معمولا با فرهنگیان دوست صمیمی هستند و خصلتهای هم را گرفتهاند، معتقدند باید کار فرهنگی کنند. اینطوری جا برای کتابهای جدیدتر هم باز میشود...
بقیه مطلب را در این لینک بخوانید.
https://b2n.ir/b69177
#پویش_نوشتن
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI