eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
735 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
271 ویدیو
22 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«بدعت» ✍ جالبه است، جماعتی که دو ماه عزادار امام حسین علیه‌السلام بودند، عید امامت امام زمان عج را قبول ندارند و می‌گویند بدعت است. اما که با لعن و کلمات رکیک جشن می‌گیرند، که باعث تفرقه و ضد وحدت و ولایت هست قبول ندارند که بدعت هست!! در کدام روایت یا حدیثی چنین عملی از اهل بیت یاد شده که اینها اصرار به انجامش دارند. تا جایی که شنیدم لعن در خفا توصیه کردند. علىّ بن عاصم به امام حسن عسکری "سلام‌الله‌علیه" گويد: من از اينكه شما را با دست يارى كنم ضعيف و ناتوانم و جز اظهار دوستى و ولايت نسبت به شما و بيزارى از دشمنان شما و لعنت كردن آنها در تنهایى قدرت ندارم، حال من چگونه خواهد بود اى سرور من؟ امام فرمود: پدرم از جدّم و او از رسول خدا نقل كرد كه آن حضرت فرمود: «مَنْ ضَعُفَ عَلَی نُصْرَتِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ لَعَنَ فِی خَلَوَاتِهِ أَعْدَاءَنَا بَلَّغَ اللَّهُ صَوْتَهُ إِلَی جَمِیعِ الْمَلَائِکَةِ» كسى كه از يارى ما اهل‌بيت عاجز باشد و دشمنان ما را در تنهایى‌ها لعنت كند، خداوند صداى او را به تمام فرشتگان می‌برساند. «فَکُلَّمَا لَعَنَ أَحَدُکُمْ أَعْدَاءَنَا صَاعَدَتْهُ الْمَلَائِکَةُ وَ لَعَنُوا مَنْ لَا یَلْعَنُهُمْ» پس هرگاه يكى از دشمنان ما را لعنت كند فرشتگان آن را بالا برند و كسى كه آنها را لعنت نكند لعنت كنند، و هر گاه صداى او به فرشتگان رسد براى او طلب آمرزش كنند و بر او درود فرستند و گويند: خداوندا! بر روح اين بنده‌ات كه در راه يارى دوستان تو تلاش كرد درود فرست و اگر توانایى زيادترى داشت و بيشتر مى‌توانست يارى كند حتماً يارى مى‌كرد. در اين هنگام از طرف پروردگار ندايى رسد كه: اى فرشتگان من دعاى شما را درباره بنده‌ام اجابت كردم و صداى شما را شنيدم و بر روح او به همراه ارواح بندگان صالح ديگر درود فرستادم و او را از برگزيدگان نيكو قرار دادم. این هم از حکایت لعن، بیایم با خودمان دو تا چارتا کنیم! حضرت زهر سلام الله علیها به کدام کار راضی تر می‌شدند!؟ به جشنی که خیری در آن نیست و باعث مظلومیت امام مهدی عج و شیعیان پسرش می‌شود!! یا جشنی که دلهایی را برای چند دقیقه یا ی ساعتی یا یک عمر با فرزندش مونس کرد!؟ عجب دارد این زمانه که جماعتی امام حاضر خود را نادیده گرفتند و به روایت های نامستند پسند کرد. ایمان بیاوریم، که امام زمان عج غریب تر از امام حسین علیه السلام در زمان خود است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📚 بحارالأنوار،ج۵۰،ص۳۱۷ 📚 ریاض‌الأبرار،ج۲،ص۵۰۵ 📌 @AFKAREHOWZAVI
‌ 🔹گفتگوی سرکار خانم فاطمه شکیب‌رخ باعنوان: «غیبت کبری فرصتی برای رشد و شکوفایی شیعیان است» در خبرگزاری حوزه منتشر شد. -----------❀❀✿❀❀--------- پژوهشگر تاریخ تشیع و اسلام، مهم‌ترین ویژگی غیبت کبری را فرصتی برای رشد و شکوفایی شیعیان دانست و گفت: وجود چنین اعتقادی افزون بر امیدآفرینی در اجتماع مسلمین، سبب رشد فزاینده‌ باور و اعتقادات آنان می‌شود. متن خبر را از اینجا بخوانید👇 https://hawzahnews.com/xd4CJ @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟🌟 محبوبه میرزایی✍ اَللَّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ، لَمْ اَعْرِفْ نَبِّیک اَللّهُمَّ عَرِّفنی رَسوُلَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لمَ تُعَرِّفْنی رَسوُلَکَ، لَمْ اَعْرِفْ حُجَتَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتَک فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَن دینی» ⛅ کاش تو را می شناختم شمس پنهان، که اگر می شناختم شور و شعور انتظارت را باهم داشتم. کی شب انتظارت پایان می یابد تا جان به پای وجودت بریزم و دل سفید کنم از رنگ های روزگار. فرو ریزم رنگ های ظاهری و تهی کنم وجودم را از آنچه وجود را از حضور وجود گرامی ات دور می کند. تا جان را برسانم به سفیدی و زلالی. ظاهر نخواهد شد بهار حضورت تا حاضر نباشد دل و جان من. تا باد خزان بر وجودم نخیزد و نریزد برگ های رنگی کبر و غرور و نفاق و دنیا دوستی را، نخواهم رسید به سفیدی زمستان که آغازگر بهار ظهورت باشد. دل شکوه کند از دوری و درازای شب هجران و شب به پایان نرسد مگر دل روشن شود با نور امید که یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور 🌟🌟 ای وارث اوصیا و انبیاء مبارکت باشد تاج کرامت و امامت. @AFKAREHOWZAVI
┉━❀یک عاشــــــقانه آرام❀━┅ ✍ نرگس ایرانپور «میسره» از سفر تجاری برگشته و مشغول شرح وقایع بود. «خدیجه» اما مثل چند روز پیش، خاطرش مشغول رویای چند سحر گذشته بود. همان رویایی که خورشید، گرداگرد کعبه چرخیده و‌ آرام در منزل خدیجه فرود آمده بود، خدیجه خوابش را با «ورقه بن نوفل» در میان گذاشته و ورقه، پسر عموی یکتا پرستش، نوید آینده‌ای روشن را به او داده بود.[۱] میسره، کارگزار خدیجه در کاوران، آسمان را به ریسمان بافته و مشغول شرح احوال سفر بود. لابه‌لای کلماتش از کرامات و بزرگی اخلاق محمدامین می‌گفت، از سخنان دانشمند یهودی و مژده ظهور نبوت در محمد.[۲] حرف‌های میسره رشته خیال خدیجه را گسسته و چنان نوری از دریچه قلبش نفوذ کرده و ارادتش به محمد را بیش از پیش می‌کرد. از همان روزهایی که آوازه امانت‌داری و صداقت محمد امین کوچه به کوچه و دهان به دهان گشته و به کاروان تجاری خدیجه رسیده بود، بانو، تمام کمالات انسانی را به غایت در رفتار محمد دیده و سرمایه‌اش را به دست امین مکه سپرده بود. اکنون ۲۵ روز از بازگشت کاروان از شام گذشته و خدیجه در فکر در هم شکستن قالب‌های پوسیده جاهلیت در ازدواج بود. پیش از آن به خواستگاری بزرگان و اشراف قریش دست رد زده و به سرشناسانی مانند عقبه‌ابن‌ابی‌محیط، صلت‌ابن‌ابی یهاب، ابوجهل و ابوسفیان پاسخ منفی داده بود. اکنون بانو در نهایت هوش و خردمندی، سعادت دو دنیای خویش را در دستان امین قریش دیده و برخلاف زنان قبیله که در تصمیم به ازدواج مال و‌ مکنت دنیوی و مادی افراد را می‌‌سنجیدند، او دل به دریای کرامت و فضیلت محمد بن عبدالله سپرد و او را در آستانه محبت خویش نشاند. خدیجه در حالی به همسری محمد رغبت نشان داد که بزرگانی از مکه طالب وصلت دختر خویلد بودند. تمامی این مردان، رفاه و آسایش مطلوب غالب زنان را به وی ارزانی می‌داشتند و غلامان و کنیزان و جاه و جلال مضاعفی را به وی تقدیم می‌کردند؛ اما او با شناخت روح محمد که از چشم مشرکین مکه به دور مانده بود، مردی را برگزید که نه تنها در همان آغاز تهیدست بود که هیچ گاه نیز بر ثروت همسر نیفزود و تمام آن را نیز به زعم اهل تکاثر به باد داد. محمد نه تنها غلام و کنیزی در خانه خدیجه نیفزود که زید را نیز آزاد کرد و او را به خلاف سنت اشرافی، پسر خوانده خود خواند و همچون فرزندی واقعی بر سر سفره خدیجه نشاند. ورقه، واسطه خواستگاری خدیجه بانو از محمد شد‌ و ابوطالب خطبه خواند: «الحمد لله الذی جعلنا من زرع ابراهیم و ذریة اسماعیل، و جعل لنا بیتا محجوجا و حرما آمنا یجبی الیه ثمرات کل شی‌ء...»[۳] و خدیجه را که در تاریکی عصر جاهلیت طاهره بود با محمدامین دست به دست کرده و خدیجه در سرزمین «فبیتی بیتک و انا جاریتک»قدم گذاشت که ثروت و اعتبار و آبرو خرج کرد و نامش نه تنها بر بی‌کران قلب رسول‌الله که در پیشانی اسلام، بر بلندای عزت ثبت و سپید بخت‌ترین عروس تاریخ شد.[۴] ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پی‌نوشت: [۱]. بحارالانوار، ج6، ص 104. [۲]. سیره ابن هشام، ج1، ص189. [۳]. من با یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۷. [۴]. سفینة البحار،ج1،ص379. @AFKAREHOWZAVI
بازگشت به نوجوانی ✍زهرا مهرجویی روزهایی که به اردو می رویم در کنار فعالیت زیاد و خستگی، شیرینی حضور در جمع های مادر دختری تجربه ای وصف ناشدنی است. برای من که نزدیک به ۳۰ سال است نوجوانی را پشت سر گذاشتم ، زمان حضور در کنار نوجوان ها ، کودک درونم عجیب به جنب و جوش در می آید ؛فرقی نمی کند در مدرسه باشم یا در جمع های صمیمی تر و در قالب اردو. حضور در کنار این قشر ناخودآگاه مرا به دوران نوجوانی ام می برد زمانی که می خواستی مستقل باشی اما دیگران این حس استقلال را درک نمی کردند؛ می خواستی به رسمیت شناخته شوی اما نمی شدی؛ پر از هیجان و نشاط اما دیگران رفتارهایت را دور از شأن تلقی می کردند. کاش نوجوانان را بیشتر درک کنیم و ذهنیت تلخ گذشته خودمان را با شیرینی ارتباط موثر با این قشر پاک کنیم و با آنان به‌جای سرزنش، همدلی کنیم. همدلی برای غرق شدن در فضای های مجازی و دوری از واقعیت های شیرین زندگی، همدلی برای تنهایی هاشون که بسیاری از آنان در خانواده های کم جمعیت با ارتباطات اجتماعی محدود تعریف می‌شوند، همدلی برای زیستن در دورانی که به ظواهر بیش از باطن و استعداد ها اهمیت داده می شود. کاش به این نسل توجه ویژه داشته باشیم، نسلی که قرار است مادران اینده جامعه ایران اسلامی باشند و حضور در رکاب امام زمان عج را رقم بزنند . @AFKAREHOWZAVI
. همراهان آرامشنجمه صالحی در دنیای پرهیاهو و شلوغ امروز، نیاز به آرامش بیشتر احساس می‌شود و این آرامش را می‌توان در هم‌نشینی با یک کتابخوان واقعی یافت. این افراد با هر صفحه‌ای که ورق می‌زنند، دنیای جدیدی را به روی ما می‌گشایند و ما را از دغدغه‌های روزمره دور می‌کنند. گفت‌وگو با آن‌ها نه تنها به تبادل نظر دربارهٔ کتاب‌ها می‌انجامد، بلکه به درک عمیق‌تری از زندگی و مفاهیم آن منجر می‌شود. هم‌نشینی با یک کتابخوان واقعی، فرصتی برای فرار از پوچی و خستگی‌های روزمره است. این افراد به ما یادآوری می‌کنند که زمان ارزشمند است و باید از آن به بهترین نحو استفاده کنیم. آن‌ها با واژگان تازه و افکار عمیق، ذهن ما را گسترش می‌دهند و به ما امیدی واقعی می‌دهند که بر پایهٔ فهم و آگاهی استوار است. کتاب و هم‌نشینی با کتابخوان‌ها، زندگی را به سطحی از فهم و آگاهی می‌برد و لحظات معناداری را خلق می‌کند. این تجربیات به ما کمک می‌کند تا از مشکلات رها شویم و به افکار بزرگ پیوند بخوریم. بنابراین، باید تلاش کنیم تا این نوع هم‌نشینی‌ها را در زندگی‌مان حفظ کنیم و از آن‌ها بهره‌مند شویم. @zemzemh60
. «عشقِ آسمانی» ✍🏻 فاطمه شکیب رخ رسول الله فرمودند: «انّی رزقتُ حُبّها» خدا عشق او (حضرت خدیجه) را رزق من قرار داده است... او که رزقِ عشقِ بهترین بنده ی خداوند متعال بود و مفتخر به قامت محبت‌ِ بی همتای حضرت ختمی مرتبت گشته بود؛ عشق را در معنای ایمان و وحدانیت، ارزانی به محضر رسول الله می داشت و در آن هنگام که محمد (ص)، رسولی غریب و یتیم شناخته می شد، با گذشت از تمام هستی اش، بذل تمام مهربانی اش، خدمتی بی مثال برای نهال نورس اسلام به یادگار گذاشت. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در حق ایشان فرمود که خداوند زنی بهتر از خدیجه (س) به من نداد؛ در آن هنگام که مردم مرا تکذیب می‌کردند، او مرا تصدیق می نمود و هنگامی که مردم مرا تحریم می کردند، با اموال و دارایی اش، کمکم می کرد (شیخ مفید، الافصاح، ص۲۱۷). خدیجه (س)، اول بانوی مومن مسلمان برای آنکه اسلام، گسترش یابد؛ از پیله ی روزگار، خویشتن را رهانید! تا ایام گذران عمر را در طبق عشق، به محمد (ص)، صبورانه بخشش کند. حضور حضرت خدیجه سلام الله در کنار رسول خدا (ص)، تنها همراهی همسرانه نبود و جایگاه و مقام شناخته شده ی حضرت، حمایتی همه جانبه را برای یاری فرستاده ی پروردگار مهیا ساخته بود. همراهی با دل، رفتار، گفتار، مال، جان و غیره، زاویای مختلفی از همبستگی به یادگار مانده ی بانویی است که در توصیف جایگاه ایشان، رسول الله فرمودند؛ هیچ کس برای من خدیجه (س) نمی شود (بحار الانوار؛ ج 43؛ ص 131). او که مفتخر به عشق آسمانی گشته بود؛ خدیجه ای باشرافت بود که دل خویشتن را در پهنای آسمان وا نهاده بود. دهم ربیع الاول سالروز ازدواج پیامبر عزیز اسلام و حضرت خدیجه بر همه پیروان آن وجود نازنین مبارک باد. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «دعوا داریم» ✍🏻 فاطمه شکیب رخ صحبت های آقای رئیس جمهور را که از جعبه جادویی خانه شنیدم، در جستجوی واکنش های ناب، متوجه یکی از کاربران شدم که نوشته بود؛ آقای پزشکیان اتفاقاً ما با آمریکا پدر کشتگی داریم! پس برای همین، دعوا هم داریم! گفتم جادویی، چون ظاهراً سخنران و مستمع رو باهم جادو می کنه! حالا جادوگر کیه، الله اعلم! مثلاً دیشب از یاد خیلی ها رفت که آمریکا اصلاً اولین حضور جدی اش در ایران با کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی حکومت قانونی وقت بود که این اقدامش سبب استقرار دولت دست‌نشانده و استبداد بی‌سابقه شد! بعد از آن نیز، تأسیس ساواک که نتیجه کوشش مشترک سازمان سیا و موساد بود و برای سرکوب مردم ایران و پیشبرد اهداف نظام سلطه امریکایی انجام شد، به عنوان دومین سند مهم دعواهای ناجوانمردانه آمریکا با ایرانیان شمرده می شود! حادثه ۱۶ آذر و قربانی کردن سه دانشجوی معترض در پای ریچارد نیکسون، معاون وقت رئیس‌جمهور امریکا هم، سند دیگری از دعواهای آمریکا با ایرانیان است! حمایت از رژیم صدام و تشویق او برای حمله به ایران و تجهیز ارتش بعثی عراق به انواع تسلیحات شیمیایی نیز، از مهمترین سندهای تاریخی دعواهای آمریکا ست! حمله به هواپیمای مسافربری ایران و اعطای مدال شجاعت به فرمانده ناوِ شلیک کننده موشک و یا حمایت از جریانات ضدایرانی و تجزیه‌طلب، منافقین، تحریم بی‌سابقه ملت ایران اعم از تحریم‌های ضدانسانی دارویی، تحریم‌های اقتصادی و تلاش های بی وقفه، برای نابودی تجارت و اقتصاد ایران، اسنادی بی سابقه را در دعواهای آمریکا با ایرانیان به سینه تاریخ بشر، چسبانده است! ترور دانشمندان هسته‌ای، طراحی و تأسیس جریانات تروریستی تکفیری همچون داعش و هدایت آن‌ها به سمت دشمنی با ایران و شیعیان و البته تلخ ترین آن، ترور سردار پرافتخار ایرانی و و و هزاران مورد از این دست اقدامات، تنها بخشی از دعواهای چرک و بی شرمانه آمریکایی ‌ست که مشاوران فکری رییس جمهور، تمایلی به یادآوری آن برای ایشان ندارند؛ چون دوستی با آمریکا را در هرحال دوست دارند! @AFKAREHOWZAVI