.
«نمازهای نشستنی»
✍طیبه فرید
صدای اذان که بلند می شود ما همچنان توی ترافیک عصر پنج شنبه ایم.تا از دل دود و دم بزنیم بیرون و برسیم محله خودمان درست یک ساعت از اذان گذشته.از چراغ های روشن مسجد سر خیابان پیداست فرشته ها هنوز بساطشان را جمع نکرده اند.به بچه ها می گویم حالا که وقت نمازمان گذشته حداقل برویم مسجد نماز بخوانیم.خدائی نمازخواندن توی مسجد تومنی صنّار با نماز توی خانه توفیر دارد.
برخلاف شب های قبل مسجد حسابی شلوغ است.مداح رسیده به این فراز دعای کمیل :
حَتّى اَسْرَحَ اِلَيْكَ فى مَيادينِ السّابِقينَ وَ اُسْرِعَ اِلَيْكَ فِى الْبارِزينَ وَ اَشْتاقَ اِلى قُرْبِكَ فِى الْمُشْتاقينَ...
به جز تعداد قلیلی از دو ردیف اول ،سمت راست قسمت زنانه تا آخر همه نمازهایشان را نشستنی می خوانند.همه یک چیزشان هست.یکی زانویش یکی کمرش یکی ستون فقراتش یکی ......
ته مسجد بچه ها توی آتش سوزاندن مسابقه گذاشتند.با اینکه خودم آخر مسجدم اما این را وقتی می فهمم که توی رکعت سوم نماز عشا صدای حاج خانمی که پشت میز خدمت ته مسجد نشسته در می آید.راه می افتد بین بچه ها و یکی یکی با داد و پرخاش می گوید« زود برو پیش مامانت بشین،چرا میاین مسجد...»
صحنه برایم جدید نیست اما پرخاشگری و عصبانیتش نوبر است.حتما زن ها گلایه کردند.حاج خانمهایی که دوست دارند سر دل استراحت توی یک فضای معنوی آرام عبادت کنند.نمازم را تمام می کنم و می گردم پیدایش می کنم.تا می فهمد میخواهم درباره بچه ها حرف بزنم با همان لحنی که پرخاش کرده بود من را هم می شورد و پهن می کند جلو آفتاب و می گوید بروخانمحوصله ندارم!
دوست دارم به او بگویم خب چرا وقتی حوصله نداری میاید مسجد؟نمی بینی نصف مسجد را صندلی پر کرده؟.اما نمی گویم .مگر با این گلوله ی گر گرفته آتش می شود حرف زد؟معلومست گوشش بدهکار نیست.بچهها رفتند پیش مادرهایشان و دیگر هیچ کدامشان ته مسجد آتش نمی سوزانند.
قیافه خانمی که پشت میز خدمت نشسته ،لحن و صداو حالت صورتش آن قدر تلخ و گزنده هست که حس و حال آدم بزرگ ها را به مسجد خراب کند بچه ها که جای خود دارند.بی خیالش می شوم.دعا تمام شده وحاج خانم ها توی حیاط قرص و محکم دور هم ایستاده اند به تعریف کردن.انگار یادشان رفته کمر درد دارند،زانویشان ساییدگی دارد ویک چیزیشان هست.جلو در خروجی مسجد دختر بچه ای دستش را از دست مادربزرگش بیرون می کشد.مادر بزرگ می گوید امشب خیلی اذیت کردی دیدی دعوایمان کردند؟دیگر نمی آورمت مسجد....
دختر لی لی کنان از پیرزن جلومی زند ومی گوید ؛
«خب نیار!خودم میااام»
خنده ام می گیرد....
کاش همینطور بود که دخترک می گفت.
مخلص کلام اینکه بچه ها چشم و چراغ و زینت مساجدند.بچه ها واسطه های فیضند.بچه ها باعث میشوند دعای آدم بزرگ ها زودتر مستجاب شود ونمازشان از سقف بالاتر برود.کاش راهی برای گفت وگو با این نسل خسته صندلی نشین بود تا به آن ها می گفتم مسجد با کلیسافرق دارد.اگر دنبال عبادت در آرامش و سکوتید توی همه خانه ها اتاقی هست که بشود درش را بست و آنجا روی صندلی لم داد و عبادت کرد...مساجد جای تولید اراده و هم فکری و همدلیست.جای جوان ها و نوجوان ها و پیرها.
ظاهرا بعضی ها اشتباه گرفتند.
خدا همه ما را هدایت کند که هیچ وقت برای هدایت شدن دیر نیست.مسخره اش را درآوردند...
پ.ن:قطعا روی صحبت این یادداشت کسانی نیستند که واقعا برای نشسته نماز خواندن توجیه پزشکی و شرعی دارند.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
دشت اول
✍مریم حمیدیان
سرحالی اول صبح جان میدهد برای نوشتن متنهای حماسی. با اینکه همه دیشب را بیدار بودم، دلم نیامد بینالطلوعین را نبینم! مثل کاسبها برای قلمم، دنبال دشت اول بودم. چند دقیقه از یک دیدار رزقم شد. دیدار پرصلابت و باشکوه دو ابرمرد. شاید از حوادث چندماه آینده باخبرند. شاید میدانند که دشمن مهمان را میزند تا هیمنه و وحدت محور مقاومت را زخمی کند وگرنه چطور از بازگشت نیرنگ کافران به خودشان آیه میخوانند؟
"أَمْ يُرِيدُونَ كَيْدًا ۖ فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ طور ۴۲"
"ذَٰلِكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكَافِرِينَ انفال۱۸"
حرف همدیگر را بیواسطه میفهمند. یکی فارسی صحبت میکند و دیگری عربی. همان چیزی که قرنها پول و نیرنگ خرج کردند تا نشود. همان وحدتی که این دو مرد در عین حفظ هویتشان ایجاد کردند. شیعه انگلیسی و سنیآمریکایی ساختند تا یهود دولت نامشروعش را در اختلاف مسلمین بزاید! اما رهبران شیعه و سنی اصیل و انقلابی نشستهاند رو به روی هم آیه میخوانند. آرامششان طعنه میزند به مدعیان قدرت! به راستی قدرت چیست؟ همان داشتن هرچه بیشتر ادوات و جنگافزارهای نظامی؟
یا داشتن قلب سلیمی که در آخرین روزهای قبل از ظهور نلرزد؟
قدرت از آن اوست. او مطلق بینهایت است. همه عالم و هرچه در آن است برای خداست. فقط سلیمالنفسهایی به قدرت بینهایت او وصل میشوند که از اتصال به من درون قطع شده باشند. آن قلبی که از گناه به سلامت گذر کرده باشد در میدان معرکه و جهاد و فتنه نمیلرزد.
این رهبران نورانی و شجاع اول قهرمان درون شدهاند که این چنین معادلات مدعیان قدرت را بهم میریزند.
آخرالزمان آدم خودش را میطلبد. این ابرمردان نمونه کامل انسانهای قبل از ظهورند..
و ما ملت عاشق امام حسین راهی جز رد شدن از موانع درونی، برای قوی شدن و سربلندی در حوادث آخرالزمان نداریم...
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
🔻 انتشار یادداشت «دنیا دار فانی» در روزنامه سراسری سراج به تاریخ ۱۴/۵/۱۴۰۳.
به قلم سیده ناهید موسوی
از اینجا👇بخوانید:
https://serajonline.com/Newspaper/Page/1486/2
@banoomousavi
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
☕️
دلتنگ چایِ تلخ و شیرینِ عراقی
حدود ۵ متری با هم فاصله داشتیم دستم را به نشانهی سلام برایش بالا بردم او نیز دستش را بالا بُرد اما اجازه نداد سلامش کنم، از همان فاصله با صدای رسایی گفت: چای نخور، میفهمی چای نخور.
خانم غرضی را میگویم، غرض خاصی نداشت فقط چون طب سنتی کار کرده و دید رنگ به رو ندارم از جهتِ طبیب دوار بودن این نکته را تذکر دادند.
سلامی کردم، چشمی گفتم و تا ۶ماه چایی را ترک کردم تا اینکه مُحرم شد یک چای روضه خوردم و باز نمکگیر شدم.
در مدتی که تارک چایی بودم فهم نمودم:
۱. چایی حکم بزرگترهای فامیل را دارد که محفل گرمکناند و همه را گِرد گرمای وجودشان جمع میکنند.
۲. حتی اگر تارک چای هستی، مهمانی که میروی از آن بنوش چه بسا این چایی تمام دارایی میزبان برای پذیرایی از توست و او کتری و سماور را به عشق تو به جوش و خروش آورده است.
اربعین اگر رفتی کربلا وقتی میزبان از تو میپرسد شای ایرانی یا عراقی بگو عراقی آن وقت ببین چگونه در پوستش نمیگنجد چرا که میزبان علاقه دارد به سبک و سیاق خود از مهمانش پذیرایی کند، چای ایرانی که اینجا هست پس دل بدست آور...
از قدرت چایی حسینی همین بس که دو ملت ایران و عراق را به عشق امامحسین علیه السلام به هم جوش داده است.
🖊مرضیه رمضانقاسم
یادم افتاد مسیر حرم از راه نجف
باز کردم هوس چای عراقی ها را
#اربعین
#داستانک
#چای_عراقی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«اندکی به یاد مشروطه»
✍🏻فاطمه شکیب رخ
امروز ۱۴ مرداد، مصادف با سالروز صدور فرمان مشروطیت، توسط مظفرالدین شاه قاجار است. شاید اهمیت چنین روزی برای امثال ما که در سایه سار قانون اسلامی سال هاست، زندگی می کنیم، چندان قابل درک نباشد! اما وقتی به پای نوشتهجات روشنفکرانی مثل حاج زینالعابدین مراغهای، عبدالرحیم طالبوف، میرزا فتحعلی آخوندزاده، ملکم خان، میرزا آقاخان کرمانی و سید جمال الدین اسدآبادی و دیگران می نشینیم، به فهم این مسئله دست خواهیم یافت که قانون و اجرای آن در ایران، روزگاری نه چندان دور، آرزوی نواندیشانی بود که می خواستند؛ مانند اروپاییان، تجدد را در کشور خویش پیاده سازند؛ زیرا که استبداد، کمر ملتی متمدن را خم و چاره رهایی از آن، در پذیرش مشروطه دیده می شد!
بدنبال گران شدن قند در تهران و اقدام علاءالدوله حاکم تهران، مبنی بر به چوب بستنِ هفده نفر از بازرگانان به جرم گران کردن قند؛ تحصن در سفارت انگلیس رخ داد و در نهایت، مهاجرت صغری و کبری انجام شد.
در واقع، با وقوع این جریان، تمام زمینه های تحقق رویای مشروطه خواهان، رقم خورد؛ با این حال، در همین جا سردمدارانی بودند که هنوز نمی دانستند، آخر مشروطه و خواستاری او به کجا ختم خواهد شد؛ این را از برخی مواضع علمایی مانند شیخ فضل الله نوری هم می شود فهمید؛ آنگاه که شیخ دریافت، قانون تصویبی روشنفکران، به مواضع شرعی اهمیت نداده است! هرچند که شیخ شهید، یک تنه، آستین مطالبه را بالا زد و با استقامت بی مثال خویش، سبب شد، در آخر مشروطه مشروعه شود!
در این باره، آدمیت نویسنده، تاریخنگار و همچنین از مقامات عالیرتبه وزارت امور خارجه ایران در زمان پهلوی دوم، تاکید می کند که روشنفکران از همان ابتدا برای تمام ساختارهای حکومت قانون، طرح و برنامه داشتند و از این رو، به محض قبول مشروطه توسط شاه، قوانین را آن طور که می پسندیدند بر کاغذ تقدیر ایرانیان، پیاده ساختند! ادعای او اگرچه تا حدی قابل پذیرش است و چندان به دور از ذهن نیست؛ چرا که روشنفکران مشروطه طلب، اساسا در دامان غرب تربیت و الزام فکری به فرهنگ غیر بومی داشتند؛ اما به نظر می رسد که از اغراق هم خالی نباشد و یا حداقل بتوان اذعان کرد که این مطلب با اقدامات آنان، تناقض داشته است؛ زیرا روشنفکران با وجود دارندگی اندیشه، در تصمیمات و اقدامات، از خویش آنالیز فکری، نشان نداده اند! آنان حتی به درک عمق ریشه های مذهب و سنت در جامعه ایرانی، پی نبرده بودند که با گزینش چنین رویکردی، برای آینده ی مردمی که باور مذهبی با پوست و گوشت آنان آمیخته بود، اینگونه به محکمه تصمیم نشستند!
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
هدایت شده از گذرگاه «انجمن علمیپژوهشی تاریخجامعةالزهرا(س): قم»
بهناماو
#پویش
#مسابقه
معرفی تکیههای تاریخی شهر
📌انجمن علمی تاریخ جامعه الزهرا(س) در نظر دارد به معرفی حسینیههای تاریخی ایران بپردازد.
دوستان در هر شهر و یا استانی هستید میتوانید در این پویش شرکت کنید و علاوه بر معرفی تکیه و حسینیه تاریخی خود از جوایز این پویش بهرهمند شوید.
📌تهران، تبریز، قزوین، کرمان، کرمانشاه، مشهد، قم و همه ایران...
📌معرفی این اماکن در راستای حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی راهگشاست.
📌مطالب دوستان با نام خودشان به مرور در کانال گذرگاه بارگذاری میشود.
📌در پایان ماه صفر به قید قرعه به سه تن از بهترین معرفی، هدیه نقدی تقدیم میشود.
📌مطالب خود را همراه با عکس برای آیدی زیر ارسال بفرمایید.👇
@tarikh_jz
#انجمن_علمی_تاریخ
#گذرگاه
-----------❀❀✿❀❀---------
@tarikh_j
📚 سیزدهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی برگزار میشود
💮 به صورت فردی، خانوادگی و گروهی
🔹 عناوین موضوعی:
✨ امام رضا علیهالسلام
✨ حضرت محمد صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم (بخش ویژه)
📲 شرکت در مسابقه از طریق نشانی اینترنتی:
https://ketabkhooon.ir/
🗓 مهلت شرکت در این مسابقه: تا 30 آذر 1403
#جشنواره_رضوی | #امام_رضا
#مسابقه_کتابخوانی
┄┅═══••✾••═══┅┄
🆔کانال معاونت پژوهش
https://eitaa.com/jz2602
.
خدا کند کسی جای تو نباشد
خدا کند کسی جای تو نباشد، جای تو بودن سخت است، خیلی سخت.
با گرگ دنبه خوردن و با چوپان گریه کردن کار هر کسی نیست، اما تو نشان دادی این کارهای...
تو میتوانی به مراسم تشییع #شیمون_پرز بروی و خودت را اندوهگین نشان دهی، کنار نتانیاهو بایستی و با همسر مرحوم ابراز همدردی کنی، اما کک مبارک هم نگزد که هموطنت را، کسی که عمری برای مبارزه با اسرائیل گذاشته، در خواب ناجوانمردانه به شهادت رسانند و تو قبول زحمت نکنی تا قطر بروی و حد معاون بسنده میکنی.
خیلی سخت است که هموطنانت در خاک و خون بغلتند و نسل کشی غزه را ببینی و تو در کرانه باختری در سن ۸۸ سالگی سالم باشی، مریض هم نشوی سرطان هم نگیری، افسرده نشوی، حتی سرما هم نخوری.
از غم نسل کشی فرزندان اسماعیل باید مرد، چرا نمردی؟ تو که بزرگ سرزمین بزرگی هستی، چرا از این داغ، داغ نشدی؟
گذشتن از قدیمیترین قطعه تاریخ جهان در کرانه باختری، بزرگی نمیخواهد، حماقت میخواهد، بلاهت میخواهد، تو چهطور به گذشتن از #اریحا رسیدی؟ چهطور توانستی بیت مقدس را با کسی شریک شوی و نمیری؟
خدا کند هیچکس جای تو نباشد.
چهقدر جای تو بود سخت است! #ابو_مازن
#محمود_عباس
🖊فاطمه میریطایفهفرد
"#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
رقص خون
✍زینب سادات سید میرزایی
✅ در زیارت جا معه کبیره خطاب به حضرات معصومین علیهمالسلام می خوانیم:" انتم الصراط الاقوم"
"شما راههای محکم هستید"
🔴 این راه پیمودنی است. این مسیر ادامه داراست. هر سری که بر زمین می افتد، هر پیکری که در خون می غلطد. تبدیل می شود به یک ستاره.
✳️ ستاره پس ازستاره...
و این تابناکها به درخشندگی آفتاب راه را می نمایانند. به سمتی که انسان برسد به وصال انسان کامل و فلسفه موجودیت آدم برای موجودات بازخوانی شود.
🔺 دراین راه ابراهیم ها در شعله عشق . رقص خون می کنند.
🔺 و اسماعیلها در مذبح استقامت قربانی می شوند،حتی اگر میهمان باشند.
🔺 "ابراهیم و اسماعیل"
-علیهما السلام- پیش زمینه هستند برای آمادگی ذهنی بشر برای استقامت یاران اباعبدلله-علیه السلام- و منتظران حضرت منجی(عج). اساسا، میهمانکشی رسم دوستداران شیطان است.
🔹روزی دعوتنامه می دهند وبیعت می کنند،اما میهمان را تشنه به مسلخ می کشانند
🔹 وروزی دیگر، میهمان محترم جبهه حق را ناجوانمردانه در سرزمین میزبان به شهادت می رسانند.
🔺واین شهادتها مهر قبول اقتدا بر ابا عبدالله علیه السلام است." یا حسین "که بگویی باید "باحسین " باشی. هم قدم و همراه و همفکر و هم جبهه.
🔸 هیچگاه استقامت حسین علیه السلام شکسته نشد.
🔹 ایستاد و خروشید و غرید و درخشید. هیچگاه سرخم نکرد. دیپلماسی اباعبدالله دکترین مقاومت بود نه دیپلماسی التماسی.
🔹 برای با حسین بودن، گام به گام. عمود به عمود، موکب به موکب باید عاشق باشی و عطشان. عاشق که شدی طلبت می کنند و عطشان که گشتی از،جام زرین شهادت سیرابت می سازند .
🔸 ورمز عبور با حسین بودن همواره و همه جانبه پا درر رکاب مسلم بودن است. پا در رکاب مسلم امام زمان(عج) بمانیم.
لبیک یا خامنهای
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
🔰گفتگوی سرکار خانم نجمه صالحی با خبرنگار خبرگزاری حوزه و معرفی کتاب بر دین حسین علیهالسلام
لینک گفتگو👇
https://hawzahnews.com/xcZnY
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI