.
✳️ در آغوش سر :
✍زینب سادات سید میرزایی
🔺دختر شهیدمدافع حرم شهید صدر زاده:"
بهش میگم زود بیا بعد دیر میاد شبا نمی تونم بخوابم"
🔹سکوت شب و اندوه بی پدری و غم دلتنگی حس مشترک همه رقیه هاست.
🔹شبهای بیقراری شکوه های تنهایی. ......
خوب گوش کنید از اعماق زمان صدای رقیه به گوش می رسد
و درست مثل فعل ماضی نقلی اثر آن تا امروز باقیست.
🔸 خوب بشنوید صدای رقیه را!! " بابایی مهربونم از وقتی رفتی . آدم بدا تند تند مارو کتک زدن .
عمه که بغلم می کرد عمه رو هم کتک می زدن .
🌹 بابایی مهربونم!
دلم برات تنگ شده بود تا می اومدم سرتو نگاه کنم بازم آدم بدا منو می زدن.
💐 چه خوبه که اومدی پیشم .
چون دخترای اینجا فکر می کردن بابا ندارم.
🔹دستتو بده! دستتو بده بابایی !بیا بریم پیش دخترا تا ببینن. بابای قشنگ منو .ببینن
بابای مهربون منو. " 🔸اینحال خوش لحظاتی،بیش،نبودو رقیه ازخواب پرید و سرزمین دلش،طوفانی شد و آسمان چشمانش بارانی .
صدا که به گوش اهریمن رسید صدای بیدار گر رقیه را تاب نیاورد و اینک سر پدر بردامان سه ساله بود ....
🔸برعکس روزهایی که رقیه سربردامان ابا عبدالله الحسین علیه السلام می گذاشت و اندکی بعد رقیه در آغوش سر، آرام گرفت.
✳️ امروز رقیه ها به تعداد پدران شهیدشان تکثیر شده اند و در همین شهر های پر ازازدحام زرق وبرقها، دلتنگ پدرند.
✳️رقیه های شهدا را درخرابه های فراموشی و روزمرگی هایمان رها نکنیم.
✳️ امروزرقیه های فلسطینی گاهی در آغوش پدر وهمزمان با او پر می کشند . فلسطین را تنها نگذاریم.
🔸رقیه دستان کوچک و کودکانه دارد. اما می تواند دست دخترانمان را بگیرد و اوج سعادت بالا ببرد.
🌼 دین و دنیای دخترانمان را به ضریح نگاه رقیه س پیوند بزنیم.
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
«أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ»
غزه ی امروز، یک معیار سنجش برای فهم انسانیت است؛ همان فهم ترسناکی که ما را از هم زیستی در کنار موجوداتی انسان نما، آگاه می کند!
از انسانیت می گویم، یکی از ویژگیهای آدم چهارپا که با حسابهای مادی، جور در نمیآید!
برای تفکیک انسانیت از عنوان انسان، توصیف ها گفته اند؛ مانند آنکه، انسان چیزی است و انسانیت چیز دیگری!
همانطور که حیوان یک عنوان حیوان دارد و صفات و ویژگی هایی مانند درندگی یا اسب بودن را!
قصه به بیراهه نرود، راستی دنیا آنقدر که گفته بودند؛ دوست داشتنی نبود!
یاد فرشتگان افتادم، به خداوند اعتراض کردند که خدایا، چرا انسان هایی را می آفرینی که خون هم را می ریزنند! و خداوند حکیم به آنها پاسخ داد، بر چیزی که به آن علم ندارید سخن نگویید!
عرض می دارم، ای دادرس مظلومان، ما نیز مانند فرشتگانت، علم به چرایی ابقای ظلم مطلق، در ملک پادشاهی تو نداریم!
اینکه چرا آه مظلوم، هنوز نفس ظالم را نبریده است را نمی دانم!
و باز نمی دانم که چرا در بین چهارپایانی که خلق کردی، انساننما بسیار است و انسانیت کم!
و بازهم نخواهم فهمید که چگونه در این دنیای پر از ظلم و جنایت، هنوز زنده مانده ام!
تنها چیزی که می دانم، علم بر راستگویی وعده نجات توست؛ پس خویشتن را با همین منطق الهی، آرام می کنم؛ تا روزی که عدالت تو را در حق مظلومان این عالم به تماشا بنشینم!
✍🏻 فاطمه شکیبرخ
#غزه
#جهاد_روایت
@AFKAREHOWZAVI
براعت استهلال حسنی
✍️نجمه صالحی
براعت استهلال در فارسی خوش آغازی و حسن ابتدا نام دارد یعنی سخنران، مقدمهی سخن را چنان شیوا و جذاب بگوید که شنونده را برای شنیدن باقی آن تشویق کند و در جریان اطلاعات مرتبط با موضوع قرار دهد. استفاده از این شیوه از عصر جاهلی تا عصر اموی معمول بوده و امام حسن مجتبی علیهالسلام نیز به عنوان یک راهبر و خطیب ماهر، از این شیوه بهره میبردند. آن حضرت بعد از اميرالمؤمنين علیهالسلام دومین شخصیتی است که در کتب تاریخی بیشترین خطابه از ایشان ثبت شده و با اندک تأملی در محتوا و صورت ادبی خطابهها، شرایط سخت و حساس دوران سبط اکبر علیهالسلام قابل تشخیص است؛ البته طول خطبههای ایشان، متناسب با حال مخاطب و شرایط زمانی مختلف، متغیر است.
به عنوان نمونه، معاویه در مجلسی پس از تحمیل صلح بر حضرت، برای اینکه بخواهد شأن امام حسن علیهالسلام را در بین مردم بکاهد، ایشان را دعوت به خطابه کرد و چون "عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد" امام علیهالسلام چنان خطبهای ایراد نمودند که در صفحات تاریخ به یادگار مانده است.
هر چند آشکار است که خطبه با هدف سیاسی و تبیین وضعیت نابسامان اجتماعی مسلمانان ایراد شده ولی سرشار از مباحث توحیدی صفات خداوند و رضا به قضای الهی بوده و از طرفی جایگاه امامت و جایگاه اهل بیت علیهمالسلام محور توحید معرفی شده است. در این خطابه، امام علیهالسلام اشاره میکنند نه تنها توحید و امامت دو روی یک سکهاند بلکه خلافت و حکومت نیز حق انحصاری اهل بیت علیهمالسلام است.
خطابهی حضرت، علاوه بر آراسته بودن به زیور براعت استهلال، مزین به حسن ختام نیز بوده و این همان انسجام بافت عبارات منطبق با عالیترین مهارتهای سخنوری در زبان عرب است که کریم آل طه علیهالسلام از آن برخوردار بود.
پ.ن۱: هفتم صفر به روایتی شهادت امام حسن علیهالسلام، است که البته برخی اساتید محقق از نظر تاریخی آن را نادرست میدانند! به نظرم فرقی ندارد سالروز شهادت کدام روز باشد، هر دو را محترم بداریم! به احترام اولین عصاره و گل زندگی خانواده آسمانی، امیرالمومنین علیهالسلام و حضرت زهرا سلاماللهعلیها، به یاد سبط اکبر، امام حسن مجتبی علیهالسلام!
پ.ن۲: نمونه سخنان امام حسن (ع) از هنگام صلح تا کناره گیری از خلافت
ویراستی نویسنده
#امام_حسنی_ام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@AFKAREHOWZAVI
.
💢 از عروس کردن بحرین تا گذاشتن داغ بر دل صدام
✍نرگس ایرانپور
مرداد سال ۱۳۵۰ است. تقویم روزهای غم باری را نشان میدهد که گوشهای از خاک کشور را عروس کرده و به حجله گاه غارت فرستادهاند. بحرین چهاردهمین استان از ایران بود که به دلیل ضعف و ناتوانی پهلوی و به دلیل ترس از جنگ و هجمه غربیها با عقبنشینی آشکار تهران و بدون ذرهای مقاومت، از کشور جدا شده و جالب است، شخص اول مملکت اولین کسی بود که این استقلال را تبریک گفته و آن را به رسمیت شناخت.
هویدا نخست وزیر وقت، در سخنی گفت: «بحرین دختر ایران است و وقت آن رسیده شوهر کند و اگر چنین نشود باید با بیگانگان در منطقه بجنگیم!»
ادامه مطلب⬇️⬇️⬇️
🌐https://btid.org/fa/news/279114
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
عزادار حقیقی
✍ چمنخواه
امام حسین(علیهالسلام) فرمودند:«من کشتهی اشکم و هیچ مؤمنی مرا یاد نمیکند؛ مگر آنکه از برای مصیبتهایم، گریه میکند.»
عزاداری برای ائمه اطهار(علیهم السلام)، به خصوص امام حسین (علیهالسلام)، نه تنها شیعیان، بلکه برای آیینهای دیگر هم از اهمیت خاصی برخودار است.
قدرت سازندگی و آثار یک عزاداری صحیح و منطبق با هدف اصلی قیام سیدالشهدا(علیهالسلام) به قدری زیاد است که اگر عزاداران از این وسیله استفاده کافی و صحیح را ببرند، مانع نفوذ آفات در آن میشوند.
عزاداران مانند مؤمنان، دارای درجاتی هستند که میزان قرب آنان را به معصومین(علیهمالسلام) نشان میدهد؛ گرچه تمامی درجات دارای اجر و ثواب میباشند.
درجهی اول: شخصی از مصیبت وارده به امام حسین غمگین و ناراحت میشود، بدون اینکه این ناراحتی را نشان دهد. این پایینترین درجه است. در زیارت وارث چنین آمده است:«خداوند لعنت کند امتی را که تو را کشتند و به تو ظلم کردند و خدا لعنت کند امتی را که خبر چنین جنایتی را شنیدند و به آن راضی شدند.
درجه دوم: در این مرحله عزادار غم و نارضایتی خود را به شکلهای گوناگون از قبیل: گرفتگی چهره، گرفتن حالت بغض، گریه کردن، پوشیدن لباس عزا و به سینه زدن و...بروز میدهد. در این درجه هم پیروان دیگر آیینها وجود دارند.
درجهی سوم: شیعیان در این درجه، بیشترین نفرات هستند. عزادار نفرت خود را نسبت به عاملین مصیبت و جنایت در حق سیدالشهدا(علیه السلام) و یارانش و به طور کلی همه معصومین اظهار میکنند و بر آنها لعن و نفرین نثار میکنند. آنچه موجب پیشرفت عزادار از درجه دوم به درجه سوم شده است. شناخت وی نسبت به ائمه(علیهم السلام) میباشد.
از آفتهای عزاداری میتوان به حذف شدن عنصر معرفت از عزاداریها و محوریت، مسائل عاطفی و تکیه بر ظواهر است. اصلیترین آفت این است که عزادار بدون شناخت کامل دقیق از مسئله عاشورا بخواد به آن عمل کند و عزاداری برای او همچون دیگر عبادات دینی، یک عادت شود. امام صادق (علیهالسلام) در این مورد فرمودند:«خداوند هیچ عملی را جز با شناخت نمیپذیرد».
درجهی چهارم: در این درجه که از آن شیعیان است. فرد بیشتر دوست دارد در مورد معصومین بداند و به همین خاطر به سراغ منابع و کتابهایی در این باب میرود تا آگاهیهای خود را بالا ببرد و یا پای سخنرانیهای پرمحتوا و ارزشمند مینشیند. مهمترین منابع شناخت اهل بیت (علیهم السلام): قرآن کریم، زیارت عاشورا، جامعه کبیره، زیارت ناحیه مقدسه میباشد.
درجهی پنجم: این درجه از درجه قبلی کاملتر و پربارتر و از معرفت عمیقتری برخوردار است. در این درجه عزادار که دیگر یک عزادار حقیقی شده به مودت نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) و نیز به حس انتقام نسبت به دشمنان آنان دست یافته است و عزادار بیشتر به عمل کردن رو میآورد. عزادار واقعی کسی است که با شناخت کامل به ائمه و راه آنها تمام رفتار و سکنات خود را در مسیر مولا و امامش قرار میدهد. یک عزادار واقعی اگر به درجه پنجم برسد و معرفت کامل نسبت به امام و هدف امامش داشته باشد، به یک منتظر حقیقی تبدیل میشود و پیوند بین امام حسین(علیهالسلام) و حضرت مهدی(علیهالسلام) را پیدا میکند. حق را میشناسد و از باطل دوری میکند. و همیشه برای او «کلُ یومٍ عاشورا و کلُ ارضٍ کربلا» است.
#فرهنگ_مهدویت
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
مجله افکار بانوان حوزوی
. #ویژه_خواهران 🔶🔹 سلسله نشستهای «در آستانهی قله» 1️⃣ جلسهی یکم: ریشههای ما 🔰 ارائهدهنده: اس
#ویژه_خواهران
🔶🔹 سلسله نشستهای «در آستانهی قله»
2⃣ جلسهی دوم: ریشههای ما(۲)
🔰 استاد ارائهدهنده: مهندسمحمدعلیشکوهیانراد
🗓 زمان: شنبه ۲۷مردادماه ۱۴۰۳
⏰ ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۹
📍مکان: قم، بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوچهی ۶، سازمان تبلیغات اسلامی
🆔 ثبتنام:
@Ketabsal003
#جهاد_روایت
#جهاد_تبیین
@AFKAREHOWZAVI
بهناماو
مرواریدی داشتیم زیبا و پر تلألو در رشتهای از مرواریدها.
مرواریدی داشتیم از قبلِ تاریخ تا ۵۲ سال پیش، در تلاقی دو بحر، به نام بحرین.
مرواریدی درون فیروزه نیلگون همیشه پارس. ناگهان چشم بیگانه به آن افتاد و او را از گردن آویز زیبایمان ربود. مانند دست کودکی که از مادر کنده شود آنهم به ظلم.
ما ماندیم و حسرت ربودنش. ۵۲ سال است که جای نبودنش درد میکند؛ دردی از جنس خیانت و بیلیاقتی، دردی شبیه دستکش مخملی و دست چدنی، دردی از جنس ردپای روباهپیر.
🖊فاطمه میریطایفهفرد
#بحرین
#خلیج_فارس
#مرداد
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
🍃بسم رب شهدا و صدیقین🍃
✍بغدادی
دلتنگم... ترسم از این است که امسال لیاقت حضور در آن میعادگاه عظیم را نداشته باشم.
میعادگاهی که خوب می دانم از ابتدای خلقت بشر چه دل هایی برای آن خون شده است و چه جان هایی بی جان.
وحالا پس از قرن ها
،شکنجه،اسارت،شهادت،رشادت به آسانی در دستان ما قرار داده شده .نمی دانم چقدر قدر دان این نعمت عظیم بوده ام🙏.
می گویند رنسانس نقطه ی عطفی در تاریخ تمدن بشری است ولی آیا روی آوردن به ماده گرایی و پشت پا زدن به معنویت تمدن ساز خواهد بود؟
شاید کمی باید از بالا تر ها نظر بیفکنیم ... جایی در نزدیکی های آسمان ...
آنوقت است که خواهیم دید نقاط عطف تاریخ ،بعثت پیامبران است همان هایی که دارای عزم قوی هستند...
گریه بر سید و سالار شهیدان باران رحمتی ست برای اتصال به آن بی نیاز بی همتا...که حتی انبیا و اولیاء الهی نیز از آن بهره ها برده اند و به شوق رسیدن به کاروان نینوا راهی سرزمین کربلا شدند حتی در زمانی بسیار دورتر از کربلای سال ۶۱ هجری...
《ما من نبی الا و قد زار کربلا و وقع علیها》
و اربعین تحقق تمام آن آرمان هاست ...نشسته ایم به انتظار دیدن جلوه های بی نظیر عاشورا ...که در اربعین به بار خواهند نشست و دیدگان جهانیان را مبهوت خود خواهد ساخت...
هم سفر می شوم در مسیری چند هزار ساله با انبیاء برای هجرت از تعلقات دنیا به سوی کوی دوست...
و خوب می دانم این هجرت یک کوچ دسته جمعی ست به سوی دیار یار...
از انجا که یار یدالله را با جماعت قرار داده هم عهد می شوم با عهد اَلَست و یک دست می شویم برای آن حرکت کاروانی که قرن ها ست
بشریت را با خود همراه کرده است.
همان کاروانی که نوح (ع) و مومنین را بر کشتی نجات سوار کرد و موسی(ع)را با بنی اسرائیل از نیل عبور داد و ...
و حالا در انتهای تاریخ، پیاده روی اربعین لبیک به ندای《هل من ناصر ینصرنی》امام است.
من نیز خود را به سیل عشاق الحسین(علیه السلام) خواهم رساند و پا به پای زینب کبری(سلام الله علیها)و امام سجاد(علیه السلام)و اسرای دشت نینوا و جابر ابن عبدالله انصاری و عطیه حرکت خواهم کرد و با این کاروان که فرا زمانی شده است خود را خواهم رساند به یکی از علامت های مومنین که زیارت اربعین اوست.
دشمنان خدا این را خوب فهمیده اند کمر بسته اند برای تحریف آن و می خواهند جز عبادتی سطحی چیزی از عظمت متعالی آن باقی نماند...وگرنه این سیل به خروش آمده آنها را هم با خود خواهد برد...
پس تا پای جان می مانیم بر سر احیای امر اهل بیت که اگر از هر کاری در راه پیشرفت این کاروان دریغ کنیم معلوم نیست چه مقدار ظهور را به تاخییر انداخته ایم و بشریت را از ظهور افتاب عالم تابش محروم کرده ایم.
در این غافله جاماندگان نیز جا نخواهند ماند حسرت نوری می شود برای ملحق کردن جان ها به جانان...
《من کان فینا باذلا مهجته موطنا علی لقاءالله نفسه فلیرحل معنا》
🌱🌱🌱🌱🌱
برگرفته شده از قسمت اول کتاب قدم عاشقی اثر استاد عابدینی
#جهاد_تبیین
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
خاصترین هجرت
✍نجمهصالحی
هجرت در زندگی بشر و پیشرفت و تحول و ایجاد تمدنهای جدید نقش تعیینکنندهای داشته است. مهاجرت معمولاً هدفی دارد و در پی آن هدف، حرکتی رخ میدهد. هجرت انواعی دارد اما شاید بتوان گفت بهترین نوع هجرت، هجرت از دنیای گفتار به دنیای نوشتار است. یعنی روزی که تصمیم میگیریم قلم به دست بگیریم و در قالب کلمات مکتوب، فکر کنیم. یعنی روزی که تصمیم میگیریم هر روز بنویسیم و هر روز روی کاغذ با خودمان و دیگران حرف بزنیم و با نوشتن، شخصیتی متفاوت از خود را بشناسیم.
هنگامیکه درباره چنین مهاجرتی با دیگران صحبت میکنم، پرتکرارترین سوالی که با آن مواجه میشوم این است:
"از چه بنویسم؟" در پاسخ میگویم "ببینید چه چیزی شما را به نوشتن وا میدارد؟ غم؟ یا شادی؟ بلاتکلیفی؟ یا نیاز به همصحبتی؟ نیاز به تخلیهی هیجانی؟ یا شروع یک کار جدید؟ یا... همان را بنویسید!" در واقع این پیشنهاد، برای انگیزه دادن است، برای اینکه دست به قلم شوند اما گاهی بعد از این پاسخ، پشیمان میشوم!
علت پشیمانی هم مشخص است، چون یاد کسانی میافتم که هر بار به سراغ خواندن نوشتهشان میروم و از قبل میدانم با چه چیزی مواجه هستم. مثلاً میدانم فلانی هر بار پست تازهای میگذارد، موقع ناله کردن است یا دارد با افسردگی دست و پنجه نرم میکند و... دلم برای قلم سوخت اما گاهی چارهای نیست!
نوشتن قدر و قیمتی بالاتر از اینها دارد که در وقتِ تجربهی احساساتی ثابت به سراغش برویم. به نظرم در وقتِ خوشی باید نوشت. در وقتِ ناخوشی باید نوشت. در وقتِ سفر باید نوشت، در وقتِ تجربهی احساسات متفاوت باید نوشت. نوشتن باید با روح و جان همنشین باشد. نوشتن باید به چیزی از جنس خود نویسنده بدل شود. قلم باید به رنگوبوی نویسنده درآید. کلمات باید نماینده و رسانهی افکار او در دنیای فیزیکی باشد و نباید به هیچکدام از حالات روحی محدود شود.
آدمی پر از خُلق و خوی بالا و پایین است، پر از حالات گوناگون، پر از تناقض. چه بسا دربارهی هر بخشی از وجود که بیشتر بنویسیم، به آن محدودتر شویم در حالیکه ترجیح این است با آزادیِ تمام، قلم بزنیم! قلم را در دریای ژرف خیال رها سازیم و کلمات را همچو مرواریدی صید کنیم.
نوشتن، همچون سفری است که هر روز با آن به کشف و شناخت جدیدی از خود و جهان پیرامونمان میپردازیم. این سفر، نه تنها به ما کمک میکند تا احساسات و افکارمان را بهتر درک کنیم، بلکه به ما این امکان را میدهد تا با دیگران نیز ارتباطی عمیقتر و معنادارتر برقرار کنیم.
در این مسیر، ممکن است با چالشها و موانعی روبرو شویم. گاهی اوقات، ممکن است احساس کنیم که هیچ چیزی برای نوشتن نداریم یا اینکه نوشتههایمان به اندازه کافی خوب نیستند. اما به یاد داشته باشیم که نوشتن، یک فرآیند است و هر نوشتهای، حتی اگر به نظرمان کامل نباشد، گامی به سوی بهبود و پیشرفت است.
نوشتن، آیینهای است که تمامیت وجود ما را به تصویر میکشد. با هر کلمهای که مینویسیم، بخشی از خودمان را به جهان نشان میدهیم و این نشان دادن، به ما کمک میکند تا بهتر خودمان را بشناسیم و درک کنیم.
نوشتن، نه تنها یک فعالیت روزمره، بلکه ابزاری است که به ما این امکان را میدهد تا با خودمان و دیگران در ارتباط باشیم، ارتباطی که از آن به تغییر، تحول و پیشرفت راه مییابیم. برای همین چیزهاست که میشود گفت: نوشتن بهترین هجرتها برای خودآگاهی در مسیر رشد و تکامل است.
پ.ن: به مناسبت ششمین دوره تدریس کارگاه یادداشتنویسی
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#قلمدون
📣 بلای تبلیغ نامتوازن
#نوشتن، کار و زندگی است و #سخنرانی شعار و نشان؛ هر دو حیاتی و انکارناپذیر است.
◻️ ضرب المثل «به عمل کار برآید به سخندانی نیست» را همه شنیدهایم؛ یکی از مصادیق عمل، «نوشتن» است، هر چه بیشتر بنویسیم از میدان مغناطیس ادعا و کلیگویی دور میشویم.
🔻به سخنرانی که نمینویسد یا عبا و ردایش را از جامعه نویسندگان و سازندگان فرهنگ دور میدارد، عنوانی جز «حرّاف» نباید داد.
🔸نوشتن موج آفرین است، به جزئیات اجتماعی توجه میکند، دست خواننده را به آرامی میگیرد، احساسات را منطقی، مدیریت میکند، بر ادراک او تأثیر نرم میگذارد. ثمره نوشتن در بزنگاه عمل و اقدام بروز مییابد.
🖍 در حاشیه گذاشتن نوشتن و روایت مکتوب از سوی مدیران مجموعههای فرهنگی و دینی به ویژه حوزه علمیه، خیانتی راهبردی در برابر جامعه مؤمنان و تولید فرهنگ است.
📢 آیا نظام تبلیغ دینی با فربگی منبر روبهرو است؟!
#جهاد_روایت
#مهارت_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
🆔 @howzavian