eitaa logo
یادداشت های مهدی افراز
989 دنبال‌کننده
63 عکس
7 ویدیو
4 فایل
مهدی افراز دانش‌طلب درس‌خارج و دکتری سیاست‌گذاری فرهنگی شاگرد مکتب امام خمینی @mahdi_afraz
مشاهده در ایتا
دانلود
نشست دوم «چشم انداز جبهه ی مقاومت» باحضور: 👤 جناب آقای مهدی افراز مولف و پژوهشگر حوزه مقاومت 🗓 سه‌شنبه ۱۱دی‌ماه ؛ ساعت ۱۵ 📍 دانشگاه خواجه نصیر، دانشکده مهندسی هوافضا، سالن موسوی نائینیان بسیج دانشجویی دانشگاه خواجه نصیر اینستاگرام | X | بله | آپارات @basijkntu @afrazmahdi
خواجه نصیر.mp3
49.72M
🎙صوت نشست "چشم انداز جبهه مقاومت" ▪️مهدی افراز | دی ماه۱۴۰۳ | دانشگاه خواجه نصیر ▫️مقاومت در کدام دوره از سیر تطور خود به سر می برد؟ ▫️برای آینده مقاومت چه سناریوهایی را می توان محتمل دانست؟ @afrazmahdi
عمل مقدس.pdf
210.5K
💠عمل مقدس؛ قیام پیوسته، راهگشایی در تاریکی ✍متن منتشرنشدۀ سخنرانی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در جمع فرماندهان سپاه دربارۀ سه ویژگی نیروهای جمهوری اسلامی @afrazmahdi
💡چرا یمن متوقف نمی شود؟ ✍مهدی افراز 🔹توسعه نیافتگی بزرگترین امکان یمن برای عدم توقف در مسیر حمایت از مقاومت غزه بوده است. یمن تنها نیرویی است که در طول ۱۵ ماه گذشته، موفق شده به صورت پیوسته بانک متنوعی از سرمایه های اسرائیل و حامیانش را مورد هدف قرار بدهد. امریکا‌‌ برای سرد کردن سرب هایی که برعلیه اش داغ می شوند، همواره از الگوهایی استفاده می کند که یمن خود را خارج از آن ها تعریف کرده است‌. 🔸در صنعا هیچ سفارت خانه غربی وجود ندارد، هیچ درآمدی از این کشور در فدرال رزرو بلوکه نمی شود، هیچ تفاهم نامه مشترکی برای توسعه میادین نفتی و گازی مآرب‌ و حضرموت با توتال، بریتیش پیترولیوم‌ و هانت منعقد نشده است، در بندر الحدیده‌ هیچ مگاپروژه ای مبتنی بر طرح کوئیز با سرمایه گذاری آژانس توسعه بین المللی ایالات متحده وجود ندارد، در یمن طبقه متوسط حقوق بگیری شکل نگرفته که پرداخت ماهیانه آن ها در گرو برنامه تسهیلات ساختاری و تسهیلات مالی تمدید شده با صندوق بین المللی پول باشد، در حجه و عمران و صنعا هیچ پیشران صنعت اروپایی راه اندازی نشده است که تحریم ها اخلالی در زنجیره تامین آن ایجاد نماید، یمن بازار مصرف فربهی ندارد که در عین منجمد بودن روند صادرات، تراز تجاری آن دچار کسری عجیب و غریبی شده باشد، هیچ طرح توسعه شهری در ساحل دریای سرخ تدوین نشده است که برای تامین منابع آن وزارت دارایی یمن، به استقراض مالی از بانک جهانی و شریک نمودن اتحادیه اروپا در آن ها مجبور باشد و ... 🔹سودای توسعه و قرارگیری در وضعیت ذهنی عقب ماندگی، مهم ترین امکان غرب برای تحمیل حکمرانی مطلوبش در کشورهای غیرغربی است. سیاست های توسعه پایدار، ابزارهای صورت بندی شده ای از ایدئولوژی آمریکایی برای کنترل رفتارها در جهان سوم است. این سیاست ها بدون توسل به نظامی گری، ضمانت های لازم را برای همراهی با سناریوهای جهانی تامین می کند. توسعه یافتگی به عنوان انتزاعی بی معنا، اهرم تمام عقلانیت ها، رفتارها و سازوکارهای کنترلی شده و جهان اسلام را با شرکت های صهیونیستی چندملیتی هم سرنوشت کرده است. 🔸امروز جهان اسلام بیمار سیاستی است که پس از جنگ دوم در پیش گرفته شد، افسانه ای که به نام توسعه برای ملت های مسلمان تصویرسازی شده، الفبای اداره را هم از دسترس دولت ها خارج کرده است. دست و پا زدن بی پایانِ مصر، اردن، لیبی، عراق و لبنان در بحران داخلی، بدهی های خارجی و انکار مطلق استقلال ملی، اطمینانی است برای این که یمن مسیر عاقلانه تر و پایدارتری برای پیشرفت و ترقّی خود در پیش گرفته است. 🔹یمن توقف ناپذیر شده چون ناخواسته از دام توسعه رهایی یافته، فقدان عقلانیت توسعه گرا در یمن ابزار بمباران های دائمی را هم بلاوجه کرده است. حوثی ها برای اجرای تصمیمات سرنوشت ساز خود، زیر فشار فریزشدن‌‌ فرآیندهای توسعه نیستند... توسعه نیافتگی یمن، نه تنها موقعیتی برای امروزِ مقاومت بلکه امکانی امیدبخش برای خروج ذهنیت ها از سراب توسعه و تولّد دوران ترقّی و پیشرفت، برای فردای کل منطقه می تواند باشد. 🔸از همین جهت و مزیّت، شاید یمن امروز همان گمشده ای است که سال ها قبل چامسکی، برای خارج کردن بشرِ قرن بیستمی، از چرخه آشفته و بی معنای توسعه آن را تمّنا می کرد! ؛ "در برابر این آشفتگی بی حد وحصر جهانی که همه، چه کشورهای توسعه یافته و چه مردمان کشورهای در حال توسعه، از آن در رنج هستند و در برابر شکست مطلق توسعه در نظریه و عمل، چه می توان کرد؟ آیا باید انتظار داشت که جنگ های جهانی آن را به پایان برند؟ در این صورت چه کسی حاضر است برای سیاست مداران آبروباخته، جان خود را فدا کند؟ چه کسی حاضر است بپذیرد که ملت ها هستند که واقعا در این جهان حکومت می کنند؟ چه کسی می تواند ضمانت کند که بشریت با هزاران سال عقب ماندگی خروج خود را از چنین جنگ هایی ناممکن نکند؟ آیا باید در انتظار انقلابی جهانی بود؟ در صورت چنین انقلابی کدام آرمان شهر را هدف دارد؟ قرن بیستم چه چیز از آرزوها و چشم اندازهای دوردست و شیرین باقی گذاشته است؟" @afrazmahdi
ناظر به یادداشتِ "چرا یمن متوقف نمی شود؟" اساتید بزرگوارم؛ حجج الاسلام علی محمدی و علی مهدیان برش های متفاوت و ارزنده ای به موضوع داشتند که جهت استفاده دوستان تقدیم میکنم 👇👇
💢 یمن هنوز مانده که بتوان به عدم توقفش حکم کرد!💢 در حاشیه یادداشت خوب «چرا یمن متوقف نمی‌شود؟» 🔹 یادداشت «چرا یمن متوقف نمی‌شود؟» از آقا مهدی افراز آنقدر خوب بود که نتوانستم بی‌خیال نقدش شوم. خداوند به زبان و بنان ایشان برکت روزافزون بدهد. 🤲 توصیه می‌کنم حتما یادداشت خوب ایشان را بخوانید. 🔹در سه بند، نقطه نظر خودم درباره این یادداشت را بیان می کنم: 1️⃣ یمن به لحاظ مرحله‌شناسی انقلابات در مرحله نهضتی خود است و نه مرحله ساخت‌یابی اجتماعی و تکامل اجتماعی. توجه به این نکته از آنرو حائز اهمیت است که نادیده گرفتن آن می‌تواند موجبات آدرس غلط درباره کیفیت پیشرفت عرصه‌های مختلف ایران امروز شود به این صورت که نوعی تمنای بازگشت به وضعیت ماقبل مدرن در آن تداعی شود. در حال حاضر می توان وضعیت کنونی یمن سرفراز و شجاع را با دوران نهضتی انقلاب اسلامی و تثبیت آن در بحبوحه‌ی هشت سال دفاع مقدس، در بین سالهای 55 تا 67 مقایسه نمود و متناظر دانست. دورانی که اتفاقا انقلاب اسلامی توانست در برابر تهاجم همه جانبه شرق و غرب دوام بیاورد و خود را به عنوان یک قدرت نوظهور جهانی و خارج از چارچوب قدرتهای شناخته شده مدرن، به رخ جهانیان بکشد. شاه بیت یادداشت آقای افراز در این یادداشت عبارتست از «سودای توسعه و قرارگیری در وضعیت ذهنی عقب ماندگی، مهم‌ترین امکان غرب برای تحمیل حکمرانی مطلوبش در کشورهای غیرغربی است. سیاست های توسعه پایدار، ابزارهای صورت‌بندی شده‌ای از ایدئولوژی آمریکایی برای کنترل رفتارها در جهان سوم است». بنده به تمامه با این گزاره راهبردی همراهم ولی باید توجه داشت که یمن هنوز راه نرفته زیاد دارد و در حال حاضر در دوگانه‌های سرنوشت‌ساز حرکت بر مدار توسعه مدرن و یا پیشرفت اسلامی یمنی، به موقعیت انتخاب و گزینش نرسیده است. 2️⃣ تاریخ صد و هفت ساله یمن از فروپاشی عثمانی در 1918 میلادی تاکنون هیچ شباهتی به تاریخ معاصر ایران از جنگهای ایران روس (1183 تا 1205 هـ .ش) تا اکنون ندارد. امتزاج پیچیده ملت و حکومت و نخبگان ایرانی با تمدن مدرن در دوره قاجار و به خصوص دوران مشروطه و همچنین تجربه استبداد مدرن پهلوی به هدف هدم تمامی سنتهای تاریخی، علمی و فرهنگی ایران در دوران پهلوی چیزی نیست که بتوان از آن انصراف داد و جامعه‎‌ای بیرون از این پیچیدگی را تمنا کرد. انقلاب اسلامی ایران را نیز باید پدیده‌ای به همین عمق و پیچیدگی فهم کرد که توانسته در جامعه‌ای به وقوع بپیوندد که برای مدرنیزاسیون آن بیش از دویست سال هزینه شده است. نهادینه شدن بروکراسی مدرن در اکثر عرصه های حیات اجتماعی و سیاسی مردم ایران و درگیری دو قرنی این جامعه با پدیده فناوریهای مدرن از سواره نظام و پیاده نظام دارالفنون گرفته تا ستادهای راهبری علوم شناختی و هوش مصنوعی امروزه، وضعیتی تاریخی برای ایران است که امکان انصراف از آن وجود ندارد و اگر اصلاحی باید صورت بگیرد که باید بگیرد و اگر تغییر ریلی از الگوهای توسعه مدرن به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت باید اتفاق بیفتد که باید اتفاق بیفتد، احتمالا تصویرش و افقش غیر از چیزی است که برای یمن با جامعه‌ای قومیت‌پایه در این یادداشت تصویر شده است. 3️⃣ بر این اساس، اگر الگوی توسعه مدرن را صورت فرموله شده ایدئولوژی مدرن برای کشورهای جهان سوم به منظور انحلال هویت تاریخی فرهنگی آنها و تبدیل شدن به عضوی اقماری در هژمونی استکبار جهانی بدانیم، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ـ و نه الگوی اسلامی یمنی پیشرفت ـ ، طرحی برای عبور از میانه توسعه مدرن است، نه طرحی برای عبور از کرانه‌ی آن؛ آنطور که احتمالا الگوی اسلامی یمنی پیشرفت می‌تواند متضمن آن باشد. سختی کار در ایران نیز همین ایستادن بر روی مسئله‌های واقعی شکل‌دهی دولت اسلامی، در این تراکم درگیریِ دو قرنه بین جهان مدرن و جهان ایرانی اسلامی است. «دولت‌سازی اسلامی» و «نشاندن ایده مقاومتِ در مسیر حق، در دستگاه اداره و تمشیت امور در مقیاس ملی»، مرحله‌ کنونی انقلاب اسلامی است که با ایده‌های «نا دولت»/ «ماقبل دولت» نمی‌توان به آن پاسخ داد؛ هرچند که دولت مدرن نیز همانگونه که در یادداشت خوب «چرا یمن شکست نمی‌حورد»، به خوبی آمده است نیز با فراگیر کردن الگوهای توسعه مدرن به عنوان تنها راه رشد و تکامل جوامع در ذهن و عمل ملت‌ها و حکومت‌ها، هر مجالی برای طرح دیگر را منتفی کرده است و تا جامعه‌ای به مقام اعراض و کفر به آن بر نیاید، امکان حیات در نشئه‌ای معنوی را نخواهد داشت. https://eitaa.com/alimohammadi1389/1851
هدایت شده از بر پا
ایران و ما ادراک ایران 🔺ایران با یمن متفاوت است. ایران پنجاه سال تحت تربیت و حاکمیت راس تمدن غرب یعنی انگلیس و آمریکا بوده. مردم ایران ذهنی آمیخته به نظام ارزشی غرب دارند، دانشگاه هایی دارند که علوم و نظام هنجاری غربی را در آن ها میآموزند. سالها احساس انفعال و ضعف نسبت به غرب داشته اند. این ها را شاید بگویید ضعف ما است و کاش چنین نبودیم. اما به نظرم اینها قوتی را در ما شکل داده. چه قوتی؟ ما در حال هضم کردن غربیم و نه کنار گذاشتن آن. برای همین ما میتوانیم الگو باشیم و نه یمن. ما میتوانیم سخن نوی ما بعد از تمدن غرب را بیافرینیم نه یمن. ما میتوانیم حقیقتی که در عالم بنا است رقم بزنیم اول در وجود خودمان محقق کنیم نه یمن. 🔺هیچ نقطه ای از این عالم با ایران قابل مقایسه نیست. غزه عزیز است، شریف است، جان و قلب ما است. اما ایران کجا و غزه کجا؟ ایران مقابل شاه شیعه ظاهرسازی قیام کرد که فریب دادن را خوب بلد بود. ایران طعم صهیونیست ها را از پشت شعار های جذاب او تشخیص داد. شاه خشن ولی مکار از عهده ایران هوشمند بر نیامد. ایران جریان به ظاهر انقلابی مجاهدین خلق با شعارهای آرمانخواهانه اش را تشخیص داد و به سرعت غی کرد چون طعم صهیونیستی و آمریکایی آنها را از پشت ظاهر انقلابی اش و چپ گرای آنها چشید. 🔺 ایران مقابل کل کشورهای ابرقدرت ایستاد در حالیکه که احدی در دنیا کمک کارش نبود و حتی پیام مظلومیتش سانسور میشد و به سمع و بصر کسی نمیرسید. دیروز سالگرد شهادت ۷۰ دانش آموز در دو مدرسه بروجرد بود که با موشک مستقیم شهید شدند، دختران و زنان ما در حین تشییع جنازه شهدایشان در دزفول بمباران میشدند، سیصد هزار نفر ذره ذره جلوی چشمانمان کشته شدند در سکوت دستگاه های خبری رسانه ای دنیا. 🔺امروز غزه با اسراییل بی نقاب میجنگد، بله، جنایت ها، بی نظیر است اما همین یعنی همه چیز برای همه روشن است. ایران مدتها در سوریه شهید میداد در حالیکه کل کشورهای عرب و عمده جریانهای اسلامگرا در منطقه مقابلش بودند او تشخیص میداد اسراییل کدام طرف است‌. او رهبری بلد است. 🔺جنگ برای غزه یکی دو سال است مبارزه در میان تحریم و اسارت هر چند سال است ایران از سال چهل یعنی حدود شصت سال پیش آغاز کرد مبارزه در مظلومیتش را برای آرمان فلسطین. برای سرزمینی که درش زندگی نمیکرد. همین امروز به دلیل بیش از بیست سال تحریم ظالمانه غرب کمر زن و مرد ایرانی زیر فشار اقتصادی در کشور ثروتمندش در حال شکستن است او البته بلد است چگونه عزت نفروشد و به اندیشه و عزم مردمش اعتماد کند. 🔺من واقعیتش خنده ام میگیرد وقتی میبینم برخی زمین خوردن بشار را زنگ خطر ایران میبینند. بشار اسد البته انسان مقاومی بود ولی او و سوریه کجا و ایران کجا. همین دو سال پیش تمام قدرتهای منطقه ای و جهانی و تمام مخالفان ایران دست به دست دادند که وسط مشکلات عجیب معیشتی، این مردم را منفعل کنند، ولی همه شان با هم هو شدند و زمین خوردند. حتی مخالفین نظام هم اینجا قابل مقایسه با دیگران نیست. آن قدر عاقلند که میفهمند تا وقتی سخن اثباتی عقیدتی و مستقل(از جنس جمهوری اسلامی) نیافرینند، حرکتشان بازگشت به پهلوی، آن هم از جنس اسکلی آن است. معلوم است که همراه نمیشوند. 🔺ایران قله مقاومت مقابل همه استکبار است ، الگوی آزادیخواهان است. فرق روح الله خمینی و سیدعلی خامنه ای با بقیه رهبران مقاومت در جهان نجومی است و این دقیقا همان فاصله ایران است با دیگران. برای همین است که دشمن ایران را راس اختاپوس میداند به قول خودش. اگر واقعا میخواهید خدمتی به مقاومت کنید هویت ایران را اثاره کنید و معرفی کنید. نه اینکه با خودتحقیری دیگران را توی سر مردمتان بزنید. اینجا حرم است. حرم اصلی. حرم صاحب الزمان. که اگر بماند همه حرمها میماند. اگر بماند مقاومت در عالم دوام میآورد. روشن تر بگویم ایران اساسا کشوری برای ما بعد استکبار است او سخن نویی دارد که در جانش محقق میکند، طرح تمدنی ناب دینی که در میانه این نبرد دنبالش میکند. ساختن دنیایی آباد ولی مقدس و معنوی.سیاستی از جنس بهشتی تا رییسی، جنگی از جنس چمران تا سلیمانی، سازندگی از جنس جهاد سازندگی تا جریانهای جهادی، علمی از جنس رویان و فخری زاده و شهریاری، این عطش انسان امروز است. @ali_mahdiyan
💡خون های غزه به گردن کیست؟
مهدی افراز
🔸جنگ دومِ جهانی، مدرسه است. یکی از درس هایش نفی مدخلیت عددِ کشته ها در تعیینِ طرف پیروز است. ثبت بیش از ۶۰ میلیون کشته از متفقین به عنوان فاتحان در برابر ۱۲ میلیون کشته از متحدین به عنوان بازندگان، کافی است تا برای همیشه بدانیم بحث از تعیین طرفین غالب و مغلوب و پرسش از پیروز کیست؟، با حساب و کتابِ تعداد کشته ها و مقایسه آن ها، تا چه حد لغو است. اما... 🔹از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۱۹ ژانویه ۲۰۲۵ را با چه شمارش کنیم؟! یک سال؟ ۱۵ ماه؟ ۴۷۰ روز؟ ۱۱ هزار ساعت؟ ۶۷۰ هزار دقیقه؟ بی تردید منصفانه ترین روش برای مرور این ایام، ثانیه هاست. ۴۰ میلیون لحظه... در لحظه به لحظه این ایام، در این ۴۰ میلیون مرتبه، خون های مقدس و معصومی ریخته شد که هرکدامش قرار و استقرار را از انسان می رباید. فارغ از تلاش برای اثباتِ وجه انتصاری آن، باید روشن شود که این خون ها به گردن کیست؟! 🔸می توانیم با یک فُرم حماسی و غرور آفرین القا کنیم که دستاوردهای طوفانِ مردم غزه آنقدر عظیم است که ارزش اش را داشت که برای خلق آن بیش از این هم در پیشگاه تاریخ و بشریت، قربانی داشته باشیم... می توانیم با یک خشم تمدنی، جنون تکنولوژیک و انحطاط ایدئولوژیک غرب را قاتل مباشر هزاران زن و کودک غزاوی بدانیم و منطق بچینیم که ذبح جمعی ۵۰ هزار انسان هزینه ای بود تا خبر فروپاشی نظام ارزشی مدرن را به گوش همگان برساند... می توانیم با زنده کردن عقده های فروخفته از مردان جمهوری اسلامی، به مداخلات دائمی آن ها به عنوان مشارکت کنندگان در این پرونده ضریب بدهیم و آن ها را به جرم کارکِشی‌ نیابتی، در تصویر ذهنی خود محاکمه و تیرباران نماییم... می توانیم ساده تر و سیاسی تر هم باشیم و همه لعن ها و نفرین های خود را به تیم نابکار و جنایتکار فعلی، پروتکل های دانشوران صهیون و الهیاتی چون برخیز اول تو بکش، نثار کنیم. 🔹اما می توانیم کمی از قتلگاه غزه بیشتر فاصله‌ بگیریم و بیابیم که زمینه سازان اصلی این فاجعه، دقیقا همان ها هستند که امروز نیستند... همان ها که در گفتگوهای راجرز به رژیم آموختند پیش پای ما جز مقاومت مسیری دیگری هم هست و برای انتخاب آن نیاز داریم تا کمی بیشتر کشته شویم... همان ها که در کمپ دیوید، جنگنده ها را بد عادت کردند که اگر هدفمندتر رهاکنی زودتر پسرعمو بودنمان را به یاد خواهیم آورد... همان ها که در اسلو روی کاغذ نوشتند که غده شما چندان هم سرطانی نیست و بدهید ما هم از آن به صورتِ خودگردان بمکیم... همان ها که در مادرید، گرا دادند که انتفاضه چی ها اقلیتی تندور هستند که باید برای حذفشان در انتخابات ها از ما حمایت شود... همان ها که در نیویورک شاخه زیتون به دست گرفتند و دست سنوارها‌، حمدان ها و عایش ها را برای یک تاریخ از سلاح خالی کردند... 🔸مصیبت های امروز غزه ریشه در سازش های دیروز دارد، خون ده ها هزار مؤمن که حتی مجال بر زمین ریختن هم نیافت و بر سقف ها و دیوارها پاشیده شد به گردنِ وادادگان‌ در نسل های قبلی فلسطینی است. کسانی که در همه دادگاه های ذهنی امروز غایب هستند. اگر امروز انسان فلسطینی مافوق تصور ایستاده و بی محابا هزینه می دهد، دلیلش این آگاهی تاریخی است که برای او سراب مذاکره و سازش به انتهای خط رسیده و برای انفتاحی دیگر باید هزینه های تحمیلی همان مسیر را قبل از آن که عمیق تر و سنگین تر شود پرداخت نماید‌. @afrazmahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸هویت هر شهر تابع سه مؤلفه‌ کارکردی، ارتباطی و نمادین است. شهر مقدس قم از هر سه جهت در معرض دگرگونی هویتی شدید قرار گرفته است. 🔹سال ۱۴۰۲ پژوهشی با مشارکت ۳۰۰ شهروند قمی با عنوان "گونه های هویت شهری قم" صورت گرفت. در نقشه های ادراکی‌ این شهروندان، کافه ها پس از حرم مطهر، مسجد جمکران، مجموعه سرای ایرانی و کوه خضر نبی در رتبه پنجمین نمادهای بصری پرتکرار قرار گرفته اند. 🔸در قم امروز، کافه صرفاً خلوت گاهی برای یک روزمرگی شبه مدرن نیست، "کافه" مهم ترین "گره ارتباطی" برای بازتولیدِ انقطاعِ هویتی در چرخه تعاملی شهروندان است. "کافه" در حال عملگری به عنوان پیشران انتقال هویت شهری قم از شهر زیارتی، شهر علم دینی و شهر مقدّس به یک شهر مصرفی است. @afrazmahdi
💡چرا جمهوری اسلامی آلترناتیو ندارد؟ ✍مهدی افراز 🔸آلترناتیو شخص نیست. ایده ای بنیادین برای تغییر است که مورد سرکوب واقع شده است. آلترناتیو راهکار آزموده نشده و میدان ندیده ای است که در عین برخورداری از سرمایه اجتماعی، می تواند تضمینی برای عبور از وضعیت موجود باشد. پس از گذشت ۴۶ سال، عدم بروز جایگزین به مهم ترین چالش برای معارضین جمهوری اسلامی مبدّل شده است. 🔹تضاد پارادایمی و ناسازگاری سیاسی جمهوری اسلامی با دو جریان رسمی امروز یعنی؛ سرمایه داری و مدرنیسم، می توانست مستعدترین زمینه برای ظهور فوری و بی دردسر گزینه های بدیل در نهاد علم و جامعه باشد. اما هرچه از ماه ها و سال های ابتدایی انقلاب گذشته، جستجو برای یافتن جانشین آن بیشتر به بن بست کشیده شده است. 🔸جمهوری اسلامی معدل فرهنگی - فکری، جامعه ایران است. همه دارایی ها و کاستی های ملت ایران، بروزش در پهنه مدیریتی کشور اعم از سیاست ها و مدیریت ها انعکاس دارد. جمهوری اسلامی در لحظه تأسیس خود، در میانه دو وضعیت انحصارگرایانه یعنی استبداد و استعمار بنیان گذاری شد و با دانش اندوزی از مقطع مشروطیت و ملی شدن نفت، بنای وجودی خود را در واگذاری حداکثری امور به اراده های عمومی و قدرت های داخلی قرار داد و هویت این نظام، با تسهیم و میدان دادن به همه ایده های کلانِ داخلی معنادار شد. 🔹بخش مهمی از روندهای زیگزاکی و چرخه های درجا زننده امروز محصولِ همین رویکرد ضد انحصارگرایانه جمهوری اسلامی است. شاید دیگران شاخص هایی را برای کارآمدی و افق هایی را برای موفقیت در نظر گرفته اند اما انقلاب، بزرگترین دستاورد خود را نگهداشتِ ایران در همین بستر می داند و دستیابی به آرمان های دیگر همچون عدالت، آزادی‌ و پیشرفت را بیرون از مسیر مردم سالاری نه دنبال می کند و نه اساساً ممکن می پندارد. 🔸آلترناتیو نداشتن به معنای مخالف یا معارض نداشتن نیست بلکه برآمده از فقدان ایده معارض است. مساله آتوریته یا رهبری شخصی نیست مساله جریان کلانی است که در عرض ایده جمهوری اسلامی حرف قابل توجهی برای امروز ایران داشته باشد. 🔹جمهوری اسلامی آلترناتیو ندارد چون همه اراده های ممکن برای تغییر ایران، در آن مشارکت داشته اند. جریانی می تواند در نقش بدیل ظاهر شود که در جامعه امروز موجود و در حاکمیت مفقود باشد، در شرایطی که هیچ جریان و ایده قابل اعتنایی بیرون از دایره حاکمیت باقی نمانده است. عمده کلنی های خلّاق از راست ترین تا چپ ترین و از اسلام گرا ترین تا غرب گراترین در عرصه های اداره پسا انقلاب، تجریه زیسته داشته و رویکردهای متضاد خود را هم به جامعه ارائه کرده و هم در موقعیت اجرا به کار بسته اند. چرخش های معنادار در نظام مسائل اجرایی کشور در یکسال گذشته نمونه عینی از همین رویکرد است. 🔸تحمل این وضعیت از کشورداری برای بسیاری ناگوار و به سان یک تراژدی در عقلانیت اداره محسوب می شود. در حالی که تعیّن این رویکرد در قانون اساسی، سیاست های کلی و رفتارهای عاقله نظام، نه از روی تشویش حکمرانی و نه از بابت بازی چینی سیاسی بلکه مساله به فهمی از مقوله قدرت بازمی گردد که قائل است حرکت پایدار و واقعی کشور بدون عزیمت و تشریک عمومی معنادار نیست. @afrazmahdi