#امام_رضا علیه السلام
فَعَلى مِثلِ الحُسَينِ فَليَبكِ الباكونَ؛ فإنَّ البُكاءَ عَلَيهِ يَحُطُّ الذُّنوبَ العِظامَ. ...... كانَ أبي عليه السلام إذا دَخَلَ شَهرُ المُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِكا، و كانَتِ الكَآبَةُ تَغلِبُ عَلَيهِ حَتّى تَمضِيَ عَشرَةُ أيّامٍ..
بر كسى چون حسين بايد كه گريندگان بگريند؛ زيرا كه گريستن بر او گناهان بزرگ را مىزدايد......چون ماه محرّم مىرسيد كسى پدرم عليهالسلام را خندان نمىديد. غم و اندوه بر او چيره بود تا آن كه ده روز مىگذشت.
وسائل الشيعة ج ٨ ص ١٠ ح ٣٩٤
حسابرس اعمال بیناست
روزی جمعی از شاگردان آیت اللّه العظمی بروجردی قدس سره در محضر ایشان، از خدمات و کارهای آن بزرگوار تمجید می کردند. آیت اللّه سیدمصطفی خوانساری می گوید: من نیز در آن جمع، حاضر بودم ولی چیزی نمی گفتم، آیت اللّه بروجردی رو به من کرد و فرمود: شما چرا ساکت هستید؟ یک مطلبی بگویید. عرض کردم: مطلبی ندارم، جز حدیثی که از اجدادم به خاطر دارم، اگر اجازه بفرمایید آن حدیث را عرض کنم؟ فرمود: بگو.عرض کردم: جدم رسول خدا (ص) نقل کرد که خدا فرمود: وَأخْلِصِ الْعَمَلَ، فَإِنَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ؛ و «عمل» خود را پيراسته كن ، كه «حسابرس» بينا است، بينا !تا این عبارت را خواندم ، اشک از دیدگانشان جاری شد و حالشان دگرگون گردید . رو کردند به آقایان فرمودند : «بله ! اگر در قیامت شما باشید مسأله حل است ولی نه .وَأخْلِصِ الْعَمَلَ، فَإِنَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ.» پس از آن ، هرگاه به من بر می خوردند می فرمودند : «وَأخْلِصِ الْعَمَلَ، فَإِنَّ النّاقِدَ بَصیرٌ بَصیرٌ.» و حالشان دگرگون می شد. آیت ا... بروجردی واقعا به معاد باور داشت و به آن یقین پیدا کرده بود.
منبع: داستان دوستان/۵۷۴
چهار لِنگه زبان !
لقمان عليه السلام گفت: «هر كس بسيار بگويد، بسيار اشتباه مى كند و هر كس اشتباهش بسيار شود، بيهوده گويى اش بسيار مى گردد و هر كس بسيار بيهوده گو باشد دروغش زياد مى شود و هر كس زياد دروغ گويد ، گناهانش بسيار مى گردد و هر كس گناهانش بسيار باشد ، سزاوار آتش جهنّم است. خداوند زبان را به خاطر زيانِ بسيارش، با چهار لِنگه در ، باز داشته است: دو لب انسان ، دو لنگه و دندان هاى [بالا و پايين ]انسان نيز دو لنگه اند»
[ إرشاد القلوب : ص ۱۰۴ ]
نسخه های نجات بخش
امـام عـلی (ع) می فـرمـایند: خداوند چهارچیز را درچهارچیز مخفی نموده: ۱.رضـای خـود را در طاعـت ها،پس هیچ عبادتی را کم نشمارید شاید همان مورد رضای خدا باشد. ۲.غضبش را در گناهان، پس هیچ گناهی را کوچک نشمارید شاید همان مورد غضب او باشد. ۳.استجابت خـود را در دعـاها، پس هیچ دعایی را انـدک مپنداریـد شایـد هـمان مستجاب باشد . ۴.ولی و دوست خود را در میان بندگانش پـس هیـچ بـنده ای را بی اعتـنایی نکـنید شـایـد هـمان ولـی خـدا باشـد و شـما نشناسیدش .
تحف العقول، ص ۱۸۲
قالَ الحَسَنُ عليه السلام: هَلاكُ النّاسِ في ثَلاثٍ: الكِبرِ وَالحِرصِ وَالحَسَدِ؛ فَالكِبرُ هَلاكُ الدّينِ؛ وبِه ِ لُعِنَ إبليسُ، وَالحِرصُ عَدُوُّ النَّفسِ؛ وبِه ِ اخرِجَ آدَمُ مِنَ الجَنَّةِ،وَالحَسَدُ رائِدُ السّوءِ؛ ومِنهُ قَتَلَ قابيلُ هابيلَ.
. كشف الغمّة، ج ۲، ص ۱۹۴. امام حسن عليه السلام فرمودند: نابودى مردم در سه چيز است: تكبر، حرص و حسد. تكبر دين را نابود مى كند، و شيطان براى تكبر لعنت مى شود. حرص دشمن نفس است، و آدم براى حرص از بهشت رانده شد. و حسد زشتى ببار مى آورد، و قابيل براى حسد هابيل را به قتل رساند.
دعا کنید خدا صاحب ما را برساند
در خلوتمان با خدا، تضرعاتمان، تـوبـه مـان ، نمـازهـایمان ، عباداتمان ، مخصوصاً دعای شریف « عظم البلاء و برح الخفاء » را بخوانیم؛ از خدا بخواهیم برساند صاحب کار را؛ با او باشیم. حالا اگر رساند؛(چه بهتر) اگر نرساند ، دور نرویم از کنار او ، از رضای او دور نـرویم. او می بیند ، او می داند حرفهایی که ما به همدیگر می زنیم. او عین الله الناظره [است]وجلوتر از ماها می شنود حرف ما را؛ بلکه خودمان که حرف می زنیم این صـدا از لــب می آیــد بـه [طـرف] گوش، فاصـله ای دارد ، او جلـوتـر از این فاصـله ، حـرف خـودمان را می شـنود، از خودمان، کلام خودمان را؛ آن وقت [آیا] ما مـی تـوانـیم کـاری بکنیم کـه او نفهـمد ؟ می توانیم کاری بکنیم که او نداند؟
بخشی از سخنان آیت ا.. بهجت (ره) - کتاب برگی از دفتر آفتاب
جز تو به فکر خیمهگاهم هیچکس نیست
بعداز تو آب آور بخواهم هیچکس نیست
پای شـریعــه لشـکـرم را دادم از دسـت
جز یک حرم زن، در سپاهم هیچکس نیست
(صابر خراسانی)
عجب غروب دلگیری است اینجا!... درست زیر تیغ آفتاب سرزمین نینوا؛ همانجا که حسین(ع) با کشتی نجات وجودش در ساحل سوزان خاکی پهلو گرفته، آنجا که از قطره قطره خون او و یارانش، سرخ خواهد شد و این ننگ تا ابد بر پیشانی یزیدیان باقی خواهد ماند.
اینک موسم تاسوعای حسینی است که از لحظهلحظهاش بوی مردانگی و صلابت عباس(ع) به مشام دل میرسد.
و ماه هم امشب پردهپوش سیاهی ابرها شده تا انعکاس مهتابش، شرمساری قمر منیر بنیهاشم(ع) را در آینه فرات، تصویر نکند.
اینجا همان یک قدم مانده به واقعهای است که اذن دخول آن، فهم کتاب وجود سقای کربلا است، تا یادآور شود شاه کلید فهم عاشورا، ولایتمداری ابوالفضلالعباس(ع) است.
کسی که سجاد آلطه(ع) در مقامش فرمود: «عباس(ع) را نزد خداوند منزلتى است كه در روز قيامت همه شهيدان بر آن رشك مىبرند.»
و در این روز بود که امام حسین(ع) به عباس(ع) فرمود: «به نزد آنها بازگرد و اگر میتوانی تا فردا از ایشان مهلت بگیر و امشب ایشان را از ما باز گردان تا امشب را برای پروردگار خود نماز خوانده، دعا کنیم و از او آمرزشخواهی نمائیم، زیرا خدا میداند که من نماز و تلاوت کتابش قرآن و دعای بسیار و استغفار را دوست دارم.»
امام صادق(ع) فرمود: «تاسوعا روزی است که حسین(ع) و اصحاب او در کربلا محاصره شدند و سپاه شامی بر ضد آنان گرد هم آمدند. ابن زیاد و عمربنسعد نیز از فراهم آمدن آن همه نیرو خوشحال شدند و آن روز حسین(ع) و یارانش را ناتوان شمردند و یقین کردند که دیگر برای او کمکی نخواهد رسید و عراقیان نیز او را پشتیبانی نخواهند کرد»
آری امشب تاسوعا است و فردا همان وعدهگاهی است که حسین(ع) را چشم به راه علمدارش خواهد گذاشت تا جهانیان تا قیامت نوحه سرایی کنند:
تو را به حرمت حسین(ع) سوگند میدهیم، دستگیر دلهای بیقرار مان باش و با گوشهچشمی دلهای خسته ما را به حقیقت عاشورا گره بزن تا به لطف الهی از جاماندگان این مسیر نباشیم.
تاسوعای حسینی بر همگان تسلیت و تعزیت باد.
hajifirouz29.asset.aparat.com/aparat-video/cd478044dd01e5772e40ce32dc27948524864948-360p.mp4?wmsAuthSign=eyJhbGciOiJIUzI1NiIsInR5cCI6IkpXVCJ9.eyJ0b2tlbiI6IjI3Y2IxMTBkMGY2OWQ3ZTY1N2U3MDYxM2E4ZWFjMjU4IiwiZXhwIjoxNjkwNDc4ODI4LCJpc3MiOiJTYWJhIElkZWEgR1NJRyJ9.WStbG2beLCBju1allY2qgiaXh9cPkpo70aQfOF2jNb0
https://hajifirouz29.asset.aparat.com/aparat-video/cd478044dd01e5772e40ce32dc27948524864948-360p.mp4?wmsAuthSign=eyJhbGciOiJIUzI1NiIsInR5cCI6IkpXVCJ9.eyJ0b2tlbiI6IjI3Y2IxMTBkMGY2OWQ3ZTY1N2U3MDYxM2E4ZWFjMjU4IiwiZXhwIjoxNjkwNDc4ODI4LCJpc3MiOiJTYWJhIElkZWEgR1NJRyJ9.WStbG2beLCBju1allY2qgiaXh9cPkpo70aQfOF2jNb0
متن کامل شعر " ای اهل حرم میر و علمدار نیامد "
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد، علمدار نیامد، علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد، علمدار نیامد، علمدار نیامد
از خیمه رسد واعطشا از لب طفلان
در علقمه شد کشته عمو با لب عطشان
دستی که زده بوسه بر آن ساقی کوثر
با نیزه و شمشیر جدا گشته ز پیکر
ای اهل حرم میرو علمدار نیامد،
علمدار نیامد، علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد،
علمدار نیامد، علمدار نیامد
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
می خواهم از آن ساقی عاشق بنویسم
نم نم به خروش آیم و هق هق بنویسم
دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است
وصف تو فراتر ز شعور کلمات است
در حسرت لب های تو لب های فرات است
عالم همه از این همه ایثار تو مات است
از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت
دل ها همه مست رجز گاه به گاهت
هرچند تو بودی و عطش بود و جراحت
دلواپس طفلان حرم بود نگاهت
سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
افتاد نگاه تو به مهتاب دلش ریخت
وقتی به دل آب زدی آب دلش ریخت
فرق تو شکوفا شد و ارباب دلش ریخت
با سجدۀ خونین تو محراب دلش ریخت
صد حیف که آن یار وفادار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
انگار که در علقمه غوغا شده آری
خونبارترین واقعه بر پا شده آری
در بزم جنون نوبت سقا شده آری
دیگر پسر فاطمه تنها شده آری
این قافله را قافله سالار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
ای علقمه از عطر تو لبریز برادر
ای قصه ی دست تو غم انگیز برادر
بعد از تو بهارم شده پاییز برادر
برخیز حسین آمده برخیز برادر
عباس ترین حیدرکرار نیامد
" ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
چشـمان زمین دوباره تر خواهد شد
ماه از سر شب، بدون سر خواهد شد
تاریـخ دوبـاره به خـودش میلـرزد
شـق القـمـری بزرگتـر خواهـد شد
(جواد منفرد)
امشب، محرم در ایستگاه عاشورا توقف میکند تا برای همیشه تاریخ، واقعهای را به ثبت برساند که در قامت آن، تمام حق در برابر تمام ظلم میایستد و مظلومیتی بیتکرار مجسم میشود.
واقعهای که در اوج شقاوت و ظلم یزیدیان، عاشقانهای را در حرمِ حسین(ع) و یارانش به تصویر خواهد کشید. عاشقانهای برای وصل به معبود، در سرزمینی که میعادگاه عارفانه دلدادگان و رهروان راه حسینی خواهد شد.
از همین روست که حضرت علی(ع) در روزی که گذرش به کربلا افتاد فرمود: «اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است، شهیدانی که نه شهدای گذشته و نه شهدای آینده به پای آنها نمیرسند.»
آری امشب همان وعدهگاهی است که حسین(ع) و یارانش، حسین(ع) و اهل بیتش و حسین(ع) و تمام هستیاش، به خاک و خون میافتند تا مرثیه شش گوشه و شش ماهه تا قیامت چهره یزید، حرمله، معاویه و تمام ظلم و کفر را روسیاه کند.
مکن ای صبح طلوع!...
امشب ماه، در بهت و حیرتی غریب ، برای طلوع نکردن خورشید، آمین میگوید تا درازای این شب بلند، پردهپوش غربت و مظلومیت سلاله پاک محمد(ص) باشد.
عاشورا، مطلع دردناک تنهایی حسین(ع) و مرثیهی غمبار کاروانی است که جز حقانیت و عشق، توشهای نداشتند و کربلا صدف ممتازی است که مروارید وجود این کاروان را در کام خود گرفت تا برای همیشه، قبلهگاه استجابت دعای عاشقان و عاشورائیان باشد.
از این روست که صادق آل محمد(ع) فرمود:«هر کس که امام حسین(ع) را در روز عاشورا زیارت کند، بهشت بر او واجب میشود.»
عاشورا همان روزی است که ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین(ع) طنین انداز میشود تا همگان بدانند سلاله پاک پیامبر(ص)، در برابر همه ظلم بییاور شد.
پیامبر خدا(ص) فرمود: «پسرم حسین(ع) در سرزمینی به خاک سپرده میشود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازی که همواره گنبد اسلام بوده است، چنانکه خدا، یاران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد.»
امام سجاد(ع) فرمود: «زمین کربلا، در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدی میدرخشد و ندا در میدهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکی که پیشوای شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است. »
و عاشورا همان میعادگاهی است که تا همیشه تاریخ ندای سیدالشهدا(ع) را در گوشمان تکرار میکند تا باز هم از دلهای آزاده، «حُر» بسازد و آزادگی را سهم سرنوشت جاماندگان کند.
عاشورا؛ میقات اشکهای بیاختیار، روز غمبار اسیری اهل بیت اباعبدالله الحسین(ع) بر حضرت ولیعصر(عج) و تمام شیفتگان و دلباختگان حضرت سیدالشهدا(ع) تسلیت و تعزیت باد.
دعا کنید خدا صاحب ما را برساند
در خلوتمان با خدا، تضرعاتمان، تـوبـه مـان ، نمـازهـایمان ، عباداتمان ، مخصوصاً دعای شریف « عظم البلاء و برح الخفاء » را بخوانیم؛ از خدا بخواهیم برساند صاحب کار را؛ با او باشیم. حالا اگر رساند؛(چه بهتر) اگر نرساند ، دور نرویم از کنار او ، از رضای او دور نـرویم. او می بیند ، او می داند حرفهایی که ما به همدیگر می زنیم. او عین الله الناظره [است]وجلوتر از ماها می شنود حرف ما را؛ بلکه خودمان که حرف می زنیم این صـدا از لــب می آیــد بـه [طـرف] گوش، فاصـله ای دارد ، او جلـوتـر از این فاصـله ، حـرف خـودمان را می شـنود، از خودمان، کلام خودمان را؛ آن وقت [آیا] ما مـی تـوانـیم کـاری بکنیم کـه او نفهـمد ؟ می توانیم کاری بکنیم که او نداند؟
بخشی از سخنان آیت ا.. بهجت (ره) - کتاب برگی از دفتر آفتاب
بشارت به قبول توبه گنهکاران
خداوند به حضرت داوود (علیه السلام) وحی فرمود که "ای داوود! به گنهکاران بشارت بده که من توبه ی شما را می پذیرم و عفوتان می کنم چون آنها غیر از من کسی را ندارند، گنهکاران دلشکسته اند. گناه کرده اند و امیدشان به عفو من است"یکی از داش مشتی ها چند سال پیش رفته بود مکه، رو به روی خانه خدا به خدا می گفت: "خدایا! ما در تهران نخود و لوبیا را با آشغال هایش می خریم،ما هم آشغال هستیم و به مکه آمده ایم،تو ما را همراه خوب ها بخر"خدا اینها را دوست دارد.خدا ناله ی بنده ی گنهکار را از ذکر سبحان الله و لااله الا الله که دیگران می گویند، بیشتر دوست دارد. نیمه شب گریه می کند که "خدایا مرا می آمرزی یا نمی آمرزی؟" شب و روز گریه می کند... خدا به حضرت داوود می فرماید که "به این بنده ها بشارت بده که گناهانتان را می بخشم و عفو می کنم"- الکریم اذا قَدَرَ عفا- مرد عربی خدمت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) رسید و عرض کرد: "یا رسول الله ! روز قیامت حساب بنده ها با کیست؟" حضرت فرمودند: "با خود خدا" مرد عرب خوشحال شد و گفت: "خیالم راحت شد" و رفت. حضرت فرمود: "این مرد حقیقت مطلب را فهمیده است"
(فرازی از فرمایشات آیت ا... مجتهدی تهرانی)
امام خمينى (ره) توجه خاصى به قرآن داشتند، به طورى كه روزى، هفت بار قرآن مىخواندند! امام در هر فرصتى كه به دست مىآوردند، ولو اندك، قرآن مىخواندند. بارها ديده شد كه امام، حتى در دقايقى قبل از آماده شدن سفره افطار - كه معمولا به بطالت مىگذرد - قرآن تلاوت مىكنند ! ... امام بعد از نماز شب تا وقت نماز صبح، قرآن مىخواندند .
(برداشتهايى از سيره امام خمينى ، ج ۳، ص ۱۹۸)
سخت کوشی درانجام وظیفه تا آخرین لحظه
...ای پاهای من در این لحظات آخر عمر آبروی مرا حفظ کنید. شـما سالـهای دراز به من خـدمت کـردهایـد، از شـما میخواهم که در این آخرین لحظه نیز وظیفه ی خود را به بهترین وجه ادا کنید. ای پاهای من سریع و توانا باشید، ای دستهای من قـوی و دقـیق باشـید،ای چشـمان من تیزبین و هوشیار باشـید، ای قلب من، این لحـظات آخرین را تحمل کن، ای نفس، مرا ضعیف و ذلیل مگذار، چند لحظه بیشتر با قدرت و اراده صبور وتوانا باش. به شما قول میدهم که چند لحظه دیگر همه شما در استراحتی عمیق وابدی، آرامش خود را برای همیشه بیابید و تلافی این عمر خسته کننده و این لحظات سخت و سنگین را دریافت کنید. چند لحظه دیگر به آرامش خواهید رسید، آرامشی ابدی.دیگر شما را زحمت نخواهم داد. دیگر شب و روز استثمارتان نخواهم کرد. دیگر فشار عالم و شکنجه روزگار را بر شما تحمیل نخواهم کرد. دیگر به شما بی خوابی نخواهم داد و شما دیگر از خستگی فریاد نخواهید کرد. از درد و شکنجه ضجّه نخواهید زد. از گرسنگی و گرما و سرما شکوه نخواهید کرد. و برای همیشه در بستر نرم خاک، آرام و آسوده خواهید بود...
بخشهایی از آخرین دست نوشته شهید دکتر مصطفی چمران
حق شناسی و توجه به ادای حق دیگران
براي همه عجيب بود. علامه و گريه؟! آن هم براي از دنيا رفتن کسي؟ درست است که همسر علامه از دنيا رفته بود و او تمام 27 روز آخر بيماري او حتي يک لحظه تنهايش نگذاشته بود اما اين همه گريه و سوگواري آن هم از کسي که همه را در مصيبت ها دعوت به آرامش مي کرد، عجيب بود. رفته بودند پيشش که دلداري اش بدهند و از راز گريه علامه سر در بياورند. اين طور جواب گرفته بودند. « مرگ حق است. همه بايد بميريم. من براي مرگ همسرم گريه نمي کنم. گريه من براي کدبانوگري و محبت هاي خانم است. ما زندگي پر فراز و نشيبي داشتيم. در نجف اشرف با سختي هايي مواجه مي شديم و من از حوائج زندگي و چگونگي اداره آن بي اطلاع بودم. اداره زندگي به عهده خانم بود. در طول مدت زندگي ما هيچگاه نشد خانم کاري بکند که من حـداقل در دلـم بـگويم کـاش اين کـار را نمي کرد. يا کاري را ترک کند که بگويم کاش اين عمل را انجام داده بود. در تمام دوران زندگي ما هيچگاه به من نگفت چرا فلان عمل را انجام دادي يا چرا ترک کردي؟»بعد هم که تا سه چهار سال هر روز سر مزار همسرش مي رفت و بعدها هم شد هفته اي دو روز به صورت مرتب . مي گفتند بنده خدا بايستي حق شناس باشد. اگر آدمي نتواند حق مردم را ادا کند حق خدا را هم نمي تواند ادا کند.
نقل از فرزند مرحوم علامه محمد حسین طباطبایی
وای بر هر عیبجوی مسخره کننده. سوره همزه/۱
امام باقر(ع):از طعنه زدن به مومنین بپرهیزید. ثواب الاعمال/ص۲۷۱
طعنه و نیش و کنایه هم با زبان است و هم با دست و چشم. و عامل بسیاری از اختلافات و نیز باعث جهنمی شدن انسان می شود.
امام سجاد(ع):
هر که بر روزگار خرده گیرد، اعتراض بسیار خواهد داشت.بحار/ج۶۸/ص۱۵۴
نارضایتی از زمین و زمان و نگرانی و تشویش، همه از عدم شناخت خالق هستی و عدم قناعت است، به همین دلیل رسول خدا(ص) می فرماید:هر که توکل کند و قناعت نماید و راضى باشد به هدف رسیده است.بحار/ج۶۸/ص۱۵۵
نسخه های نجات بخش
قال علي(ع): قَرَأْتُ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ واختَرَتُ مِنْ كُلِّ كِتَابٍ كَلِمَةً، فمن التوراة : من صَمَتَ نجا، وَ مِنَ الْإِنْجِيلِ مَنْ قَنِعَ شَبِعَ،وَ مِنَ الزَّبُورِ مَنْ تَرَكَ الشَّهَوَاتِ سَلِمَ من الْآفَاتِ ، وَ مِنَ الْفُرْقَانِ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه » حضرت علي (ع) فرمود: تورات و انجيل و زبور و فرقان را خواندم و از هر كتابي كلمه اي را انتخاب كردم : از تورات؛ هر كس سكوت كرد، (از بلاها و مهلكه ها) نجات يابد. و از انجيل: هر كس قانع باشد، سير گردد. و از زبورحضرت داود(ع) : هركس هواهای نفسانی را ترك كند، از آفات در امان خواهد بود. و از قرآن :هر كس بر خدا توكل كند، خداوند او را كفايت مي كند.
تحریر المواعظ العدديه، ص ۳۴۳