eitaa logo
تذکّر
77 دنبال‌کننده
329 عکس
145 ویدیو
13 فایل
☘️☘️☘️☘️☘️☘️و ذکّر فانّ الذّکری تنفع المومنین . سوره مبارکه الذاریات آیه ۵۵☘️☘️☘️☘️☘️ السلام علیکِ ایّتها الصّدّیقه الشهیده، سیّده نساء العالمین.
مشاهده در ایتا
دانلود
🎥 اولین کسی که قمه زنی را باب کرد که بود؟ ▫️تا حالا پرسیدین اولین کسی که قمه زنی کرد، کی بوده و هدفش چی بوده!! این استوری ارزش چندبار دیدن را داره
متن کامل شعر " ای اهل حرم میر و علمدار نیامد " ای اهل حرم میرو علمدار نیامد، علمدار نیامد، علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد، علمدار نیامد، علمدار نیامد از خیمه رسد واعطشا از لب طفلان در علقمه شد کشته عمو با لب عطشان دستی که زده بوسه بر آن ساقی کوثر با نیزه و شمشیر جدا گشته ز پیکر ای اهل حرم میرو علمدار نیامد، علمدار نیامد، علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد، علمدار نیامد، علمدار نیامد رخصت بده از داغ شقایق بنویسم از بغض گلوگیر دقایق بنویسم می خواهم از آن ساقی عاشق بنویسم نم نم به خروش آیم و هق هق بنویسم دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد " ای اهل حرم میر و علمدار نیامد" در هر قدمت هر نفست جلوۀ ذات است وصف تو فراتر ز شعور کلمات است در حسرت لب های تو لب های فرات است عالم همه از این همه ایثار تو مات است از علقمه با دیدۀ خونبار نیامد " ای اهل حرم میر و علمدار نیامد" سقا تویی و اهل حرم چشم به راهت دل ها همه مست رجز گاه به گاهت هرچند تو بودی و عطش بود و جراحت دلواپس طفلان حرم بود نگاهت سقای ادب جلوۀ ایثار نیامد " ای اهل حرم میر و علمدار نیامد" افتاد نگاه تو به مهتاب دلش ریخت وقتی به دل آب زدی آب دلش ریخت فرق تو شکوفا شد و ارباب دلش ریخت با سجدۀ خونین تو محراب دلش ریخت صد حیف که آن یار وفادار نیامد " ای اهل حرم میر و علمدار نیامد" انگار که در علقمه غوغا شده آری خونبارترین واقعه بر پا شده آری در بزم جنون نوبت سقا شده آری دیگر پسر فاطمه تنها شده آری این قافله را قافله سالار نیامد " ای اهل حرم میر و علمدار نیامد" ای علقمه از عطر تو لبریز برادر ای قصه ی دست تو غم انگیز برادر بعد از تو بهارم شده پاییز برادر برخیز حسین آمده برخیز برادر عباس ترین حیدرکرار نیامد " ای اهل حرم میر و علمدار نیامد"
چشـمان زمین دوباره تر خواهد شد ماه از سر شب، بدون سر خواهد شد تاریـخ دوبـاره به خـودش می‌لـرزد شـق القـمـری بزرگتـر خواهـد شد (جواد منفرد) امشب، محرم در ایستگاه عاشورا توقف می‌کند تا برای همیشه تاریخ، واقعه‌ای را به ثبت برساند که در قامت آن، تمام حق در برابر تمام ظلم می‌ایستد و مظلومیتی بی‌تکرار مجسم می‌شود. واقعه‌ای که در اوج شقاوت و ظلم یزیدیان، عاشقانه‌ای را  در حرمِ حسین(ع) و یارانش به تصویر خواهد کشید. عاشقانه‌ای برای وصل به معبود، در سرزمینی که میعادگاه عارفانه دلدادگان و رهروان راه حسینی خواهد شد. از همین روست که حضرت علی(ع) در روزی که گذرش به کربلا افتاد فرمود: «اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است، شهیدانی که نه شهدای گذشته و نه شهدای آینده به پای آنها نمی‌رسند.» آری امشب همان وعده‌گاهی است که حسین(ع) و یارانش، حسین(ع) و اهل بیتش و حسین(ع) و تمام هستی‌اش، به خاک و خون می‌افتند تا مرثیه  شش گوشه و شش ماهه تا قیامت چهره یزید، حرمله، معاویه و تمام ظلم و کفر را روسیاه کند. مکن ای صبح طلوع!... امشب ماه، در بهت و حیرتی غریب ، برای طلوع نکردن خورشید، آمین می‌گوید تا درازای این شب بلند، پرده‌پوش غربت و مظلومیت سلاله پاک محمد(ص) باشد.  عاشورا، مطلع دردناک تنهایی حسین(ع) و مرثیه‌ی غمبار کاروانی است که جز حقانیت و عشق، توشه‌ای نداشتند و کربلا صدف ممتازی است که مروارید وجود این کاروان را در کام خود گرفت تا برای همیشه، قبله‌گاه استجابت دعای عاشقان و عاشورائیان باشد. از این روست که صادق آل محمد(ع) فرمود:«هر کس که امام حسین(ع) را در روز عاشورا زیارت کند، بهشت بر او واجب می‌شود.» عاشورا همان روزی است که ندای «هل من ناصر ینصرنی» حسین(ع) طنین انداز می‌شود تا همگان بدانند سلاله پاک پیامبر(ص)، در برابر همه ظلم بی‌یاور شد. پیامبر خدا(ص) فرمود: «پسرم حسین(ع) در سرزمینی به خاک سپرده می‌شود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازی که همواره گنبد اسلام بوده است، چنانکه خدا، یاران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد.» امام سجاد(ع) فرمود: «زمین کربلا، در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدی می‌درخشد و ندا در می‌دهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکی که پیشوای شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است. » و عاشورا همان میعادگاهی است که تا همیشه تاریخ ندای سیدالشهدا(ع) را در گوشمان تکرار می‌کند تا باز هم از دل‌های آزاده، «حُر» بسازد و آزادگی را سهم سرنوشت جاماندگان کند. عاشورا؛ میقات اشک‌های بی‌اختیار، روز غمبار اسیری اهل بیت اباعبدالله الحسین(ع) بر حضرت ولی‌عصر(عج) و تمام شیفتگان و دلباختگان حضرت سیدالشهدا(ع) تسلیت و تعزیت باد.
دعا کنید خدا صاحب ما را برساند در خلوتمان با خدا، تضرعاتمان، تـوبـه مـان ، نمـازهـایمان ، عباداتمان ، مخصوصاً دعای شریف « عظم البلاء و برح الخفاء » را بخوانیم؛ از خدا بخواهیم برساند صاحب کار را؛ با او باشیم. حالا اگر رساند؛(چه بهتر) اگر نرساند ، دور نرویم از کنار او ، از رضای او دور نـرویم. او می بیند ، او می داند حرفهایی که ما به همدیگر می زنیم. او عین الله الناظره [است]وجلوتر از ماها می شنود حرف ما را؛ بلکه خودمان که حرف می زنیم این صـدا از لــب می آیــد بـه [طـرف] گوش، فاصـله ای دارد ، او جلـوتـر از این فاصـله ، حـرف خـودمان را می شـنود، از خودمان، کلام خودمان را؛ آن وقت [آیا] ما مـی تـوانـیم کـاری بکنیم کـه او نفهـمد ؟ می توانیم کاری بکنیم که او نداند؟ بخشی از سخنان آیت ا.. بهجت (ره)  - کتاب برگی از دفتر آفتاب
بشارت به قبول توبه گنهکاران خداوند به حضرت داوود (علیه السلام) وحی فرمود که "ای داوود! به گنهکاران بشارت بده که من توبه ی شما را می پذیرم و عفوتان می کنم چون آنها غیر از من کسی را ندارند، گنهکاران دلشکسته اند. گناه کرده اند و امیدشان به عفو من است"یکی از داش مشتی ها چند سال پیش رفته بود مکه، رو به روی خانه خدا به خدا می گفت: "خدایا! ما در تهران نخود و لوبیا را با آشغال هایش می خریم،ما هم آشغال هستیم و به مکه آمده ایم،تو ما را همراه خوب ها بخر"خدا اینها را دوست دارد.خدا ناله ی بنده ی گنهکار را از ذکر سبحان الله و لااله الا الله که دیگران می گویند، بیشتر دوست دارد. نیمه شب گریه می کند که "خدایا مرا می آمرزی یا نمی آمرزی؟" شب و روز گریه می کند... خدا به حضرت داوود می فرماید که "به این بنده ها بشارت بده که گناهانتان را می بخشم و عفو می کنم"- الکریم اذا قَدَرَ عفا- مرد عربی خدمت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) رسید و عرض کرد: "یا رسول الله ! روز قیامت حساب بنده ها با کیست؟" حضرت فرمودند: "با خود خدا" مرد عرب خوشحال شد و گفت: "خیالم راحت شد" و رفت. حضرت فرمود: "این مرد حقیقت مطلب را فهمیده است" (فرازی از فرمایشات آیت ا... مجتهدی تهرانی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام خمينى (ره) توجه خاصى به قرآن داشتند، به ‏طورى كه روزى، هفت ‏بار قرآن مى‏خواندند! امام در هر فرصتى كه به ‏دست مى‏آوردند، ولو اندك، قرآن مى‏خواندند. بارها ديده شد كه امام، حتى در دقايقى قبل از آماده شدن سفره افطار - كه معمولا به بطالت مى‏گذرد - قرآن تلاوت مى‏كنند ! ... امام بعد از نماز شب تا وقت نماز صبح، قرآن مى‏خواندند . (برداشت‏هايى از سيره‏ امام خمينى ، ج ۳، ص ۱۹۸)
سخت کوشی درانجام وظیفه تا آخرین لحظه ...ای پاهای من در این لحظات آخر عمر آبروی مرا حفظ کنید. شـما سالـهای دراز به من خـدمت کـرده‌ایـد، از شـما می‌خواهم که در این آخرین لحظه نیز وظیفه ی خود را به بهترین وجه ادا کنید. ای پاهای من سریع و توانا باشید، ای دستهای من قـوی و دقـیق باشـید،ای چشـمان من تیزبین و هوشیار باشـید، ای قلب من، این لحـظات آخرین را تحمل کن، ای نفس، مرا ضعیف و ذلیل مگذار، چند لحظه بیشتر با قدرت و اراده صبور وتوانا باش. به شما قول می‌دهم که چند لحظه دیگر همه شما در استراحتی عمیق وابدی، آرامش خود را برای همیشه بیابید و تلافی این عمر خسته کننده و این لحظات سخت و سنگین را دریافت کنید. چند لحظه دیگر به آرامش خواهید رسید، آرامشی ابدی.دیگر شما را زحمت نخواهم داد. دیگر شب و روز استثمارتان نخواهم کرد. دیگر فشار عالم و شکنجه روزگار را بر شما تحمیل نخواهم کرد. دیگر به شما بی خوابی نخواهم داد و شما دیگر از خستگی فریاد نخواهید کرد. از درد و شکنجه ضجّه نخواهید زد. از گرسنگی و گرما و سرما شکوه نخواهید کرد. و برای همیشه در بستر نرم خاک، آرام و آسوده خواهید بود... بخش‌هایی از آخرین دست نوشته شهید دکتر مصطفی چمران
حق شناسی و توجه به ادای حق دیگران براي همه عجيب بود. علامه و گريه؟! آن هم براي از دنيا رفتن کسي؟ درست است که همسر علامه از دنيا رفته بود و او تمام 27 روز آخر بيماري او حتي يک لحظه تنهايش نگذاشته بود اما اين همه گريه و سوگواري آن هم از کسي که همه را در مصيبت ها دعوت به آرامش مي کرد، عجيب بود. رفته بودند پيشش که دلداري اش بدهند و از راز گريه علامه سر در بياورند. اين طور جواب گرفته بودند. « مرگ حق است. همه بايد بميريم. من براي مرگ همسرم گريه نمي کنم. گريه من براي کدبانوگري و محبت هاي خانم است. ما زندگي پر فراز و نشيبي داشتيم. در نجف اشرف با سختي هايي مواجه مي شديم و من از حوائج زندگي و چگونگي اداره آن بي اطلاع بودم. اداره زندگي به عهده خانم بود. در طول مدت زندگي ما هيچگاه نشد خانم کاري بکند که من حـداقل در دلـم بـگويم کـاش اين کـار را نمي کرد. يا کاري را ترک کند که بگويم کاش اين عمل را انجام داده بود. در تمام دوران زندگي ما هيچگاه به من نگفت چرا فلان عمل را انجام دادي يا چرا ترک کردي؟»بعد هم که تا سه چهار سال هر روز سر مزار همسرش مي رفت و بعدها هم شد هفته اي دو روز به صورت مرتب . مي گفتند بنده خدا بايستي حق شناس باشد. اگر آدمي نتواند حق مردم را ادا کند حق خدا را هم نمي تواند ادا کند. نقل از فرزند مرحوم علامه محمد حسین طباطبایی
وای بر هر عیبجوی مسخره کننده. سوره همزه/۱ امام باقر(ع):از طعنه زدن به مومنین بپرهیزید. ثواب الاعمال/ص۲۷۱ طعنه و نیش و کنایه هم با زبان است و هم با دست و چشم. و عامل بسیاری از اختلافات و نیز باعث جهنمی شدن انسان می شود.
امام سجاد(ع): هر که بر روزگار خرده گیرد، اعتراض بسیار خواهد داشت.بحار/ج۶۸/ص۱۵۴ نارضایتی از زمین و زمان و نگرانی و تشویش، همه از عدم شناخت خالق هستی و عدم قناعت است، به همین دلیل رسول خدا(ص) می فرماید:هر که توکل کند و قناعت نماید و راضى باشد به هدف رسیده است.بحار/ج۶۸/ص۱۵۵
نسخه های نجات بخش قال علي(ع): قَرَأْتُ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ واختَرَتُ مِنْ كُلِّ كِتَابٍ كَلِمَةً، فمن التوراة : من صَمَتَ نجا، وَ مِنَ الْإِنْجِيلِ مَنْ قَنِعَ شَبِعَ،وَ مِنَ الزَّبُورِ مَنْ تَرَكَ الشَّهَوَاتِ سَلِمَ من الْآفَاتِ ، وَ مِنَ الْفُرْقَانِ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه » حضرت علي (ع) فرمود: تورات و انجيل و زبور و فرقان را خواندم و از هر كتابي كلمه اي را انتخاب كردم : از تورات؛ هر كس سكوت كرد، (از بلاها و مهلكه ها) نجات يابد. و از انجيل: هر كس قانع باشد، سير گردد. و از زبورحضرت داود(ع) : هركس هواهای نفسانی را ترك كند، از آفات در امان خواهد بود. و از قرآن :هر كس بر خدا توكل كند، خداوند او را كفايت مي كند. تحریر المواعظ العدديه، ص ۳۴۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*به رسم ادب* *روزخود را با سلام بر مادر خوبیها آغاز میکنیم* هرگاه به هر امامي سلام دهید خود آن امام جواب سلام تان را ميدهد ولي اگرکسي بگويد: *“السلام عليک يا فاطمه الزهرا(س)”* همه ي امامان جواب ميدهند … ميگويند : چه شده است که اين فرد نام مادرمان را برده است!؟ *السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ* *السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ* *السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ* *السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ* السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّة السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّه تا ابد اين نکته را انشا کنيد پاي اين طومار را امضاکنيد هرکجا مانديد درکل امور رو به سوي حضرت زهرا کنيد ** *امیرالمومنین علی علیه السلام* *دلبستگی به دنیا ، باوجود مشاهده دگرگونی های آن ، نادانی است* غررالحکم ، ح ۱۹۷۹
باز ماندن نامه اعمال سه طایفه پس از مرگ خیلی‌ها وقتی می‌میرند نامه عملشان بسته می‌شود. در حدیث است: إِذَا مَاتَ ابْنُ آدَمَ انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلا مِنْ ثَلاثٍ : یعنی اولاد آدم که می‌‌میرند (نامـه عـمل) قطـع می‌شود مـگر سه طایفه. ۱) عالمی که مردم از علمش بهره ببرند؛ مثلا وقتی از کتاب‌های حاج شیخ عباس قمی ومرحوم مجلسی استفاده می‌کنید در نامه عملِ این مؤلف کتاب، می‌‌نویسند.۲) اولاد صالح؛ کسی که از دنیا می‌رود ولی فرزندش را آورده اینجا طلبه کرده که حالا این طلبه کتاب می‌‌نویسد و منبر می‌‌رود و تدریس می‌‌کند، در نامه عمل این پدر و مادر می‌‌نویسند.حضرت مسیح از جایی رد شد دید یه قبری را عذاب می‌کنند. سال بعد که آمد رد شود دید که عذاب نمی‌کنند. گفت خدایا من پارسال از اینجا رد می‌شدم صاحبش را داشتند عذاب می‌‌کردند. خطاب رسید که این یک بچه داشت. امروز در مکتب خانه، استادش بهش گفت: بگو بسم الله الرحمن الرحیم. این بچه گفت: بسم الله الرحمن الرحیم. تا گفت بسم الله الرحمن الرحیم عذاب از این صاحب قبر برداشته شد.۳) صدقه ‌جاریه؛ کسانی که بیمارستان می‌‌سازند و مدرسه می‌سازند و مسجد می‌سازند به این‌ها گفته می‌شه صدقه جاریه. قدیمی‌ها آب انبار می‌‌ساختند، مردم می‌رفتند از آب انبار آب می‌‌آوردند. کسانی که در بنای آنها شرکت داشتند، ثواب در نامه عملشان می‌‌نویسند. (فرازی از فرمایشات آیت ا... مجتهدی تهرانی)
برای چند دقیقه می ارزد که این متن را مطالعه فرمایید: 🌸 ✍️ استاد جواد محدثی هیچ باغبانی را سرزنش نمی کنند که چرا دور باغ خود حصار و پرچین کشیده است، چون باغ بی دیوار، از آسیب مصون نیست و میوه و محصولی برای باغبان نمی ماند . هیچ کس هم با نام «آزادی » دیوار خانه خود را برنمی دارد و شب ها در حیاطش را باز نمی گذارد، چون خطر رخنه ی دزد، جدی است . هیچ صاحب گنج و گوهری هم جواهرات خود را بدون حفاظ، در معرض دید رهگذران نمی گذارد تا بدرخشد، جلوه کند و چشم و دل برباید، چون خود جواهر ربوده می شود . هر چیز که قیمتی تر باشد، درصد مراقبت از آن بالاتر می رود . هر چه که نفیس تر باشد، بیم ربودن و غارت بیشتر است و مواظبت، لازمتر . اگر در شیشه ی عطر را باز بگذارید، عطرش می پرد . اگر رشته ی مرواریدت را در کمد و صندوق نگذاری و در آن را نبندی، گم می شود . اگر در مقابل پنجره ی خانه ات، توری نزنی، از نیش پشه ها و مزاحمت مگس ها در امان نخواهی بود . وقتی راه ورود پشه ها را می بندی، خود را «مصون » ساخته ای، نه «محدود» و زندانی. وقتی در خانه را می بندی، یا پشت پنجره ی اتاقت پرده می آویزی، خانه خود را از ورود بیگانه و نگاه های مزاحم در پناه قرار داده ای، نه که خود را در قید و بند و حصار افکنده باشی. اگر برای ایمنی از خطرها و آسودگی از مزاحمان، خود را بپوشانی، نه کسی ایراد می گیرد و نه اگر هم ایراد بگیرد، اعتنا می کنی، چرا که سخنش را بی منطق و ناآگاهانه می دانی و می بینی . اینکه «دل باید پاک باشد»، بهانه ای برای گریز جاهلانه از همین مصونیت است و آویختن به شاخه ی «لاقیدی » وگرنه از دل پاک هم نباید جز نگاه و رفتار پاک برخیزد . ظاهر، آینه ی باطن است و . . . «از کوزه همان برون تراود که در اوست » . زن، به خاطر ارزش و کرامتی که دارد، باید محفوظ بماند و خود را حراج نکند و در بازار سوداگران شهوت، خود را به بهای چند نامه و نگاه و لبخند نفروشد . زن به خاطر لطافتی که دارد، نباید در دست های خشن کامجویان دیو سیرت، که نقاب مهربانی و عشق به چهره دارند، پژمرده شود و پس از آن که گل عصمتش را چیدند، او را دور اندازند، یا زیر پاشان له کنند . زن به خاطر عصمتی که دارد و میراث دار پاکی مریم است، نباید بازیچه ی هوس و آلوده ی به ویروس گناه گردد . گوهر عفاف و پاکی، کم ارزش تر از طلا و پول و محصول باغ و وسایل خانه نیست . دزدان ایمان و غارتگران شرف نیز فراوانند . سادگی و خامی است که کسی خود را در معرض دید و تماشای نگاه های مسموم و چشم های ناپاک قرار دهد و به دلبری و جلوه گری بپردازد و خیال کند بیماردلان و رهزنان عفاف را به وسوسه نمی اندازد و از زهر نگاه ها و نیش پشه های شهوت در امان می ماند! خراب کردن همه ی دیوارها و برداشتن همه ی پرده ها و باز گذاشتن همه ی پنجره ها، نشانه ی تیره اندیشی است، نه روشنفکری! علامت جاهلیت است نه تمدن ! می گویی نه؟ به طومار کسانی نگاه کن که پس از رسوایی و بی آبرویی، با دو دست پشیمانی بر سر غفلت خویش می زنند و بر جهالت خود لعنت می فرستند . کسی که از «جماعت رسوا» نگریزد «رسوای جماعت » می شود! آنکه ایمان را به لقمه ای نان می فروشد، آنکه یوسف زیبایی را با چند سکه ی قلب عوض می کند، آنکه «کودک عفاف » را جلوی صدها گرگ گرسنه می برد و به تماشا می گذارد، روزی هم «پشت دیوار ندامت » اشک حسرت بر دامن پشیمانی خواهد ریخت، در آخرت هم به آتش بی پروایی خود خواهد سوخت . از اول که جامه ی عفاف سفید و شفاف است، نباید گذاشت چرکابه ی گناه بر آن بپاشد . از اول باید مواظب بود این کاسه ی چینی نشکند و این جام بلورین ترک بر ندارد . از اول نباید به پای بیگانه، اجازه ی ورود به مزرعه نجابت داد، که بوته های نورس عصمت را لگدمال کند . ولی . . . گریه بی حاصل است و بی ثمر، وقتی که شاخه شکست و گل چیده:🍁🌼☘️
دستی که به مادرش خدمت کند مقدس است يك هفته بود مادرم در بيمارستان بستري بود. مصطفي به من سفارش كرد كه «شما بالاي سر مادرتان بمانيد ولش نكنيد، حتي شبها». و من هم اين كار را كردم. مامان كه خوب شد و آمديم خانه، من دو روز ديگر هم پيش او ماندم، يادم هست روزي كه مصطفي آمد دنبالم، قبل از اين كه ماشين را روشن كند دست مرا گرفت و بوسيد، مي بوسيد و همان طور با گريه از من تشكر مي كرد. من گفتم: «براي چي مصطفي؟» گفت: اين دستي كه اين همه روزها به مادرش خدمت كرده براي من مقدس است و بايد آن را بوسيد.» گفتم: از من تشكر مي كنيد؟ خب اين كه من خدمت كردم مادر من بود، مادر شما نبود كه اين همه كارها مي‏كنيد.»گفت: «دستي كه به مادرش خدمت مي كند مقدس است و كسي كه به مادرش خير ندارد به هيچ كس خير ندارد. من از شما ممنونم كه با اين همه محبت و عشق به مادرتان خدمت كرديد.» هيچ وقت يادم نرفت كه براي او اين قدر ارزش بوده كه من به مادر خودم خدمت كردم. (راوی: همسر سردار شهيد مصطفي چمران/س ، بولتن
قال علی علیه السلام: العِلمُ قائدُ الحِلمِ. غرر الحکم: ۸۴۱. امام علی علیه السلام: دانش، راهبر بردباری است.