eitaa logo
احادیث زندگی
3.8هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
5.1هزار ویدیو
8 فایل
تبلیغ، ارسال سوژه و ارتباط با مدیر👇 @admin40 کانال های ما در سروش👇 https://splus.ir/bohloool https://splus.ir/ahadiis کانال های دیگه ما در ایتا👇 @bohlool @emptyy
مشاهده در ایتا
دانلود
10.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 از سبوی غدیر... 🔻بزرگان اهل سنت همه بر کوی علی(علیه السلام) و آل علی(علیهم السلام) کرنش کردند.. اما در طول تاریخ تنها کسانی به اهل بیت پاک جسارت کردند که اساسا خود مشکل داشتند... 👈«از سبوی غدیر» روایتی از علمای اهل سنت که کمتر شنیده اید. | | @resane_monji
⭐ لوح | فعال کرار؛ مثل امیرالمؤمنین 🔻 رهبر انقلاب: امیرالمؤمنین یکی از القابش «کرّار غیر فرّار» است... یعنی مهاجم، مقتدر، دارای فکر و بدون عقبگرد.... اگر به زندگی نگاه کنید، میبینید از اول تا آخر، زندگی آن بزرگوار این‌گونه است. علاج ما هم در همین است... فعال، کرّار، خستگی‌ناپذیر و دنبال کننده‌ی اهداف خود؛ آینده‌ی چنین ملتی روشن است. ۱۳۸۴/۰۵/۲۸ علیه السلام @ahadiis
♥️ عليه السلام فرمودند: 🍀 آفَةُ اَلسَّخَاءِ اَلْمَنُّ 🍃 آفت سخاوت، منّت گذارى است. 📖غرر الحكم ص ۲۷۸ @ahadiis
💠 به جرج جرداق گفتند: شما یک مسیحی هستی و خیلی هم مذهبی نیستی، چه شد که در مورد حضرت علی (ع) کتاب نوشتی؟ به گریه افتاد و گفت مرحوم علامه امینی هنگامی که کتاب الغدیر را نوشت چند جلد از کتاب را برای من فرستاد. یک نامه هم نوشت و گفت آقای جرد جرداق شما یک حقوقدان و وکیل دادگستری هستی، نه شیعه هستی و نه سنی که بگوییم طرفداری می‌کنی، کار تو دفاع از مظلوم است. ما با اهل سنت بر سر علی (ع) دعوا داریم ما می‌گوییم حق با علی است آنها می گویند نه. حالا این چند جلد کتاب الغدیر را به عنوان پرونده مطالعه کنید. تمام مدارک هم از اهل سنت است. من از شیعه چیزی در آن ننوشته‌ام. شما هم در حد یک وکیل دادگستری قضاوت خود را برای من بنویسید. جرداق می گوید: من دیدم وقتی انسانی مرا به عنوان یک وکیل دادگستری مخاطب قرار داده و از من کمک خواسته بی‌انصافی است اگر کمک نکنم بنابراین پذیرفتم. وقتی کتاب‌ها را دقیق خواندم دیدم در تاریخ از علی(ع) مظلوم‌تر نمی‌شناسم و لذا تصمیم گرفتم به اقتضای شغلم که وکیل دادگستری است، از این مظلوم دفاع کنم و کتاب «الامام علی صوة العدالة الانسانیة» را نوشتم. 📚نکته هایی از زندگانی بزرگان, همه یادداشت‌ها / ۱۴۰۰-۰۵-۲۵ @ahadiis
💠 وقتی که امام علیه‏السلام به کوفه رسید، جوانی از اصحابش رغبت به نکاح کرد تا زنی را تزویج نماید. روزی آن حضرت، نماز صبح را گزارده، به یک نفرفرمود: برو به فلان موضع که آنجا مسجدی است و بر یک جانب آن مسجد، خانه‏ای است که مرد و زنی در آنجا صدا بلند کرده اند، هر دو را نزد من بیاور. آن مرد رفته، زن و مرد را به نزد حضرت آورد، حضرت فرمود: امشب نزاع شما به درازا کشید؟ جوان گفت: یا امیرالمؤمنین علیه‏السلام! من این زن را خواستم و تزویج کردم، چون شب زفاف شد در خلوت در نفس خود نفرتی از او مانع نزدیکی شد، و اگر توانایی داشتم در شب، او را بیرون می‏کردم، پس او غضبناک شد و میان ما درگیری شد تا این وقت که مأمور شما ما را به حضور شما دعوت کرد. حضرت به حضار مجلس گفت: بعضی سخنان را نتوان در میان عموم گفت لذا شما بیرون روید. وقتی همه رفتند حضرت به آن زن گفت، این جوان را می‏شناسی؟ گفت: نه، یا امیرالمؤمنین! حضرت امیر فرمود: اگر من خبر دهم چنان چه او را بشناسی، منکر نمی‏شوی؟  گفت: نه، یا امیرالمؤمنین علیه‏السلام. فرمود: تو دختر فلان کس نیستی؟ گفت: بلی.  فرمود: تو را پسر عمویی نبود که به هم میل و رغبت داشتید؟ گفت: بلی؛ فرمود: پدر تو، تو را از او منع نمی‏کرد و او را از نزد خود اخراج نکرد؟ گفت آری.  فرمود: فلان شب به خاطر کاری بیرون رفتی، و پسر عمویت به اکراه با تو نزدیکی کرد و تو از او حامله شدی و پنهان از مادرت می‏داشتی و عاقبت مادرت اطلاع یافت، از پدرت پنهان می‏داشتید.  و چون وضع حمل تو نزدیک شد مادر، تو را در شب از خانه بیرون برد، و تو در فلان جا وضع حمل نمودی و آن کودک را که متولد شد در جامه‏ای پیچیده و در خارج دیوار در جایی که قضای حاجت می‏کردند گذاشتید، سگی آمد او را ببوید و تو ترسیدی که سگ او را بخورد، سنگی انداختی و بر سر آن طفل آمد و شکست، و تو و مادرت بر سر کودک رفتید و مادرت از جامه خود پارچه‏ای جدا کرد و سر او را بست، بعد از آن، او را گذاشتید و راه خود گرفتید و دیگر ندانستید که حال او چه شد. دختر چون اینها را از آن حضرت شنید ساکت شد.  حضرت فرمود: به حق سخن گو، دختر گفت: بلی؛ قسم به خدا یا امیرالمؤمنین علیه‏السلام که این کار را غیر از من و مادرم کسی نمی‏دانست.  حضرت فرمود: خداوند ذوالجلال، مرا بر این کار مطلع ساخت و بعد فرمود: چون شما او را گذاشتید، در صبح آن شب (بنی فلان) آمدند او را برده و تربیت کردند تا بزرگ شد و با اینها به کوفه آمد و آن کودک، این مرد است که تو را خواست تزویج کند. اکنون پسر تو است و به جوان گفت: سرت را بگشا چون گشود، اثر شکستگی بر سر او ظاهر بود؛ آنگاه فرمود: حق تعالی از آن چه بر او حرام بود نگاه داشت، فرزند خود را بگیر و برو که در میان شما ازدواج نیست. 📚داستانهایی از امام علی‏ نویسنده : حميد خرمي‏ @ahadiis
8.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 این علی کیست؟ ❇️ یا علی نام تو بردم، نه غمی ماند و نه همی... 🔰 فضائل امیرالمومنین (علیه‌السلام) را نمیتوان شمرد @ahadiis
🌟 علی علیه السلام : 💎 وَ قَالَ (عليه السلام): مَنْ أَوْمَأَ إِلَي مُتَفَاوِتٍ خَذَلَتْهُ الْحِيَلُ. 💎 و درود خدا بر او فرمود: كسی كه به كارهای گوناگون پردازد، خوارشده، پیروز نمی گردد. 📚 ، ۴۰۳ @ahadiis