eitaa logo
اهل قلم
136 دنبال‌کننده
167 عکس
4 ویدیو
0 فایل
محفلی برای خواندن نوشتار نویسندگان و فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی که دل در گرو اهل بیت علیه السلام و معارف دین و انقلاب و نظام دارند.. اهل قلم هیچگونه مسئولیتی در قبال نوشته های منتشر شده در این کانال ندارد..! ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Jr14710
مشاهده در ایتا
دانلود
«مردم، صاحبان اصلی انقلاب» بازخوانی یک توصیه بنیادین امام خمینی (ره) ✍️حجت‌الاسلام غلامرضا تربقان در سالگرد ارتحال ملکوتی امام خمینی (ره)، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران، بازخوانی اندیشه‌ها و توصیه‌های راهبردی ایشان، به‌ویژه در حوزه «نقش مردم در نظام اسلامی» بیش از هر زمان دیگری اهمیت می‌یابد. یکی از جمله‌های کلیدی که امام خمینی (ره) بارها بر زبان می‌آوردند، این بود که:(مردم ولی‌نعمت ما هستند) این جمله، فراتر از یک تعبیر احساسی یا اخلاقی، ریشه در نگاه عمیق دینی و اجتماعی امام (ره) دارد و مبنایی برای تفکیک حکومت اسلامی از سایر اشکال قدرت‌محور در طول تاریخ است. 🔹در بسیاری از حکومت‌های استبدادی و طبقاتی، مردم صرفاً ابزاری برای تأمین منافع حاکمان هستند و حقوق و کرامت آنان تابع اراده و میل صاحبان قدرت است. اما در نگاه اسلامی، و به‌ویژه در منطق امام خمینی (ره)، حاکمان امین مردم و پاسدار حقوق آنان اند، نه مالکان و صاحبان سرنوشت ملت. در قرآن و سیره اهل بیت (ع)، رابطه مردم و حاکمان رابطه‌ای دوطرفه، همراه با مسئولیت و پاسخگویی است. اگر قرار باشد یکی از این دو برای دیگری باشد، این حاکم است که برای مردم است، نه بالعکس. چنان‌که سعدی نیز در حکایتی زیبا می‌گوید: گوسفند از برای چوپان نیست، بلکه چوپان برای خدمت اوست. 🔹در حکومت اسلامی، قدرت و مسئولیت یک امانت الهی است که مردم، با رضایت و آگاهی، به مسئولان واگذار می‌کنند. از این‌رو حاکمان موظف‌اند در برابر مردم پاسخگو باشند و از این امانت جز در مسیر خدمت، عدالت و تقوا استفاده نکنند. 🔻امیرالمؤمنین علی (ع) به کارگزاران خود بارها تأکید می‌فرمود که حکومت طعمه نیست، بلکه مسئولیت و امانت است. 🔻به حاکم آذربایجان فرمودند: این حکومت، لقمه چربی نیست که به چنگ آورده باشی. بلکه امانتی است که بر دوش تو گذاشته‌اند، و تو باید در برابر مردم و خدا پاسخگو باشی. 🔻همچنین خطاب به مأموران مالیاتی فرمودند: با مردم به عدالت رفتار کنید و در رفع حاجات آنان شکیبا باشید؛ شما خزانه‌داران مردم، نمایندگان ملت و سفیران حکومت هستید. این نگاه مسئولیت‌محور، امروز نیز باید در سطوح مختلف حاکمیت ما جاری باشد. واقعیت آن است که در سال‌های اخیر، مردم در مواردی از تبعیض‌ها، بی‌عدالتی‌ها و بهره‌مندی ناعادلانه برخی از مسئولان گلایه‌مندند. استفاده نامتوازن از بیت‌المال، رانت‌های خاص، امتیازات ویژه برای برخی مدیران و فرزندان‌شان، و در مقابل، فشار اقتصادی بر اقشار ضعیف جامعه، از مهم‌ترین نگرانی‌های امروز مردم است. 🔹یکی از روستائیان در گلایه‌ای به حقیر میگفت: فلان شخص نظامی بازنشسته، همه پسران و دامادهایش را در مؤسسات دولتی شاغل کرده، اما فرزندان من حتی برای آبدارچی شدن هم جایی ندارند. چرا این‌گونه است؟ این سخنان ساده اما واقعی است. مردم نظاره‌گر عملکرد مسئولان‌اند و عدالت‌خواهی، صداقت، و خدمت‌رسانی صادقانه را در رفتار آنان جست‌وجو می‌کنند. 🔻امیرالمؤمنین علی(ع) نه‌تنها درگفتار، که در عمل نیز مراقب بود که حتی نزدیک‌ترین افرادش از خط عدالت عبور نکنند. همان برخورد قاطع با برادرش عقیل، که سهم بیشتری از بیت‌المال طلب می‌کرد، گواه همین حساسیت است. پس امروز نیز مسئولان در همه سطوح، از دولت و مجلس گرفته تا استانداران،فرمانداران و مدیران، باید بدانند که زیر ذره‌بین افکار عمومی‌اند و در آینده، تاریخ در خصوص عملکرد آنان قضاوت خواهد کرد. 🔹امیرالمؤمنین (ع)در انتخاب کارگزاران، بر شایستگی، دیانت، تقوا و تجربه تأکید داشتند، نه رابطه‌های سیاسی و حزبی. به مالک اشتر فرمودند: برای کارگزاری، افراد باحیا، باتجربه و امانت‌دار را از خانواده‌های صالح برگزین؛ زیرا اخلاق‌شان بهتر، طمع‌شان کمتر و آینده‌نگری‌شان بیشتر است. امام خمینی (ره) نیز همین مسیر را رفتند؛ تاکید بر مردمی بودن، ساده‌زیستی، شفافیت، رعایت بیت‌المال و خدمت بی‌منت به مردم. امروز، اگر می‌خواهیم یاد و راه امام خمینی (ره) را زنده نگه‌داریم، باید به خواسته‌های مردم گوش دهیم، صدایشان را بشنویم، و عدالت را نه در شعار، بلکه در رفتار و تصمیمات اجرایی، جاری سازیم. زیرا در نهایت، این مردم‌اند که صاحبان اصلی نظام‌اند، و اگر نبودند، هیچ مقامی، معنا و مشروعیتی نداشت. @ahalieghalam
«امامت در امتداد رسالت» ✍️حجت‌الاسلام غلامرضا تربقان 🔹یکی از مهم‌ترین اصول اعتقادی ما مسلمانان، “امامت“ می‌باشد. امامت به معنای پیشوایی و رهبری است. امام کسی است که مردم به او اقتدا کرده از او پیروی می‌کنند. مقصود از امامت در مباحث اعتقادی، پیشوایی و رهبری جامعه اسلامی به‌ عنوان خلافت و جانشینی پیامبراسلام(ص) است و همه وظایفی را که پیامبر(ص) برعهده داشت، خلیفه و جانشین او (امام) نیز به‌جز وحی بر عهده دارد. 🔹امامت، روح و جان عقاید و اعمال انسان است. یعنی عقاید و اعمالی که به‌عنوان برنامه تکامل انسان در اسلام مطرح‌ شده تا اصل امامت به آن ضمیمه نشود بی‌روح و بی‌اثر است و هیچ‌گونه نقشی در رهایی انسان و رشد و تکامل فرد و جامعه نمی‌تواند داشته باشد. می‌توان گفت روح اسلام و به عبارت دقیق‌تر روح قوانین تکامل انسان و مبدأ حرکت امت اسلامی، اصل امامت است. 🔻از پیامبر(ص) نقل‌شده است؛ «کسی که بدون امام یا شناخت امام بمیرد مرگش مرگ جاهلیت است». (مرگ جاهلیت یعنی مرگ بدون اسلام). 🔻امام علی(ع) می‌فرمایند: «امامت، نظام امت است». نظام به نخ تسبیح یا گردنبند می‏گویند که دانه‏ها را به‌هم ‌پیوسته دارد. امام رشته‌ای است که دانه‌های پراکنده یک جامعه را تحت نظام ویژه‌ای در می‌آورد و آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد و زمانی این نخ پاره شود دانه‌ها پراکنده می‌شوند. 🔻امام باقر(ع) به یکی از یارانش بنام (زراره) در رابطه با اصول بنیادی اسلام می‌فرماید: «اسلام بر پنج اساس بنا شده؛ نماز، زکات، حج، روزه و ولایت». 🔻زراره می‌گوید: عرض کردم کدام‌یک از این امور باارزش‌تر است؟ امام فرمود: «ولایت با ارزش‌تر است چون آن کلید بقیه است». ⭕️عقیده به امامت؛ 🔹بسیاری از معتقدان به امامت از عقیده به این اصل، چنین تصور می‌کنند که ولایت و عقیده به امامت یعنی شادی در ولادت آن‌ها و غمناک بودن در ایام عزای ائمه است. یقیناً معتقد به امامت، شناخت و ارادت و محبت نسبت به امام دارد. ولی این عقیده فقط شناخت و ارادت نیست بلکه نوعی مسئولیت است که عبارت است از (در کادر رهبری عینی امام حق بودن) است و معتقد به اصل امامت بودن یعنی در این کادر زندگی کردن است و فلسفه امامت هم همین است و بی‌شک پس از پیامبر بزرگ اسلام(ص) امامان معصوم بهترین الگو و نمونه‌های عینی برای ما در صحنه زندگی فردی و اجتماعی هستند. ⭕️مواضع مختلف امامان معصوم(ع)؛ نوع زندگی و چگونگی موضع‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی امامان معصوم زمانی برای ما روشن می‌گردد که از شرایط خاص اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمان آنان آگاه شویم. چرا که پیشوایان معصوم، خط‌مشی اجتماعی مواضع سیاسی و شیوه مبارزاتی و تبلیغاتی خویش را بر اساس سنجش دقیق اوضاع‌واحوال و شرایط زمان. ارزیابی امکانات، مشکلات و موانع موجود و متناسب با برخوردهای گوناگون مخالفان اسلام تنظیم و طرح‌ریزی می‌کردند. عده‌ای از آنان با دشمن صلح کردند و برخی دیگر جنگ، تعدادی دانشگاه بزرگ اسلامی تأسیس کردند و برخی دیگر در شعاع محدودی گام‌های فرهنگی برداشتند. کسانی هم پیشنهاد خلافت را رد کردند؛ اما وقتی از شرایط حاکم بر زمان هریک از امامان آگاه شویم موضع‌گیری‌های مختلف آنان معنا پیدا کرده و متوجه می‌شویم هیچ‌گونه تضاد و تعارضی میان اصول و مبانی حرکت آنان نبوده و همه یک هدف را دنبال می‌کردند منتها نوع حرکت هریک از آنان برای رسیدن به مقصود به‌تناسب زمان و اقتضای شرایط انتخاب می‌شد. امامان از زمان امام علی(ع) تا امام حسن عسکری (از رحلت پیامبر تا سال ۲۵۵ هجری) به سمت هدفی واحد و مشخص یعنی پیاده کردن همه تعالیم اسلام در جامعه حرکت می‌کردند، اما برحسب اوضاع‌واحوال و شرایط اجتماعی، مبارزات و حرکت‌های آنان گاهی شتاب بیشتری داشت و گاهی کمتر و گاه موقتاً ناگریز به سکوت و سکون می‌گشتند. ادامه دارد..👇
امام حسین(ع)، چراغ همیشه‌ روشن هدایت و کشتی نجات بشریت ✍️حجت‌الاسلام غلامرضا تربقان 🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یا أَباعَبْدِاللَّهِ، وَ عَلَى الأَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ أَبَداً ما بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ. السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَ عَلَى أَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَ عَلَى أَصْحابِ الْحُسَیْنِ. قال رسولُ‌اللَّه (ص):«إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدى و سَفینَةُ النَّجاة» پیامبر اکرم(ص) فرمودند: به‌درستی که امام حسین(ع)، چراغ هدایت و کشتی نجات است. 🕊 «إنَّ لِقَتلِ الحُسَیْنِ حَرارَةً فی قُلُوبِ المُؤمِنینَ لا تَبرُدُ أَبَداً» رسول اکرم(ص): به راستی که با شهادت امام حسین(ع)، حرارت و شوری در دل مؤمنان پدید آمده است که هرگز سرد نخواهد شد. پرسیدم از هلال ماه چرا قامتت خم است؟ آهی کشید و گفت: که ماه محرم است گفتم که چیست محرم؟ به ناله گفت: ماه عزای اشرف اولاد آدم است 🔹محرم، یک تاریخ نیست؛ محرم، یک حادثه نیست. محرم مکان نمی‌شناسد، زمان ندارد. محرم، راه است؛ زندگی است؛ بودن است. محرم، عدالت است؛ محرم، استقامت است؛ محرم، ایثار است؛ محرم، مبارزه است؛ محرم، عشق است؛ محرم، جوانمردی است؛ محرم، جدال حق است با باطل؛ محرم، نبرد وجدان‌های بیدار است با زشتی‌ها؛ محرم، فطرت ناب انسان‌هاست در همه قرون. کعبه یک سنگ‌نشان است که ره گم نشود حاجی احرام دگر بند، ببین یار کجاست؟ 🔹 محرّم همان سنگ‌نشان است، همان آدرس همیشگی فطرت ما. محرم، ذکری ابدی است بر زبان ما و سلام بر حسین، وارث همه پیامبران از آدم تا خاتم؛ که چراغی به روشنایی خورشید برافروخت تا راه گم نشود. یادمان باشد: در محرم و غیر محرم، اول نماز حسین، بعد عزای حسین؛ اول شعور حسینی، سپس شور حسینی. محرم و صفر، زمان نالیدن نیست؛ زمان بالیدن است. بساط محرم، آموزه است، نه موزه؛ تمرین خوب نگریستن است، نه فقط خوب گریستن. 🔹 آیین محرم را آن‌گونه برگزار کنیم که شایسته‌ی صاحب این ماه، حسین‌بن‌علی(ع) است؛ نه آن‌گونه که صرفاً دل یا احساس ما می‌خواهد. عاشورا مکتب تعقّل و تفکّر است، نه مکتب تحجّر و جمود. عاشورا، مبارزه با جهل و خرافه است. عاشورا، راه روشنگری و بیان حقایق است. حسین گفتن و دل‌باختن به خویِ یزید؟ بِدا به غیرت ما کوفیانِ عصر جدید... چه سود در کنف رنگ و ریب فرسودن؟ مدام پرده‌ی تزویر و زور و زر بودن؟ چه سود دل به غمت دادن، و زبانم لال... حسین گفتن و آتش زدن به بیت‌المال؟ حسین، کوفیِ پیمان‌شکن نمی‌خواهد حسین، سینه‌زنِ راهزن نمی‌خواهد حسین را ز مرامش شناختن، هنر است حسین، دیگری از تو ساختن، هنر است بزرگ فلسفه‌ی قتل شاه دین این است که مرگ سرخ، به از زندگی ننگین است 🔰در حادثه‌ی کربلا، با سه نمونه شخصیت مواجه می‌شویم: 1⃣ امام حسین(ع): که هرگز زیر بار ذلت و ظلم نرفت. ایستاد؛ خودش، فرزندانش و یارانش کشته شدند، قطعه‌قطعه شدند، اما عزت را نفروخت. از آب گذشت، اما از آبرو نگذشت. 2⃣ یزید: که به دنبال تسلیم مطلق بود. صدای مخالف را تاب نیاورد؛ حتی نوه‌ی پیامبر(ص) را سر برید تا به خواسته‌ی دنیایی‌اش برسد؛ بی‌آن‌که از بی‌آبرویی باکی داشته باشد. 3⃣ عمر سعد: مردی در تردید؛ هم خدا را می‌خواست، هم خرما را. هم دنیا، هم آخرت. هم رضایت امام، هم حکومت ری. هم احترام مردم، هم جایگاه دربار. نه از قدرت می‌گذشت، نه از خوش‌نامی. اما در نهایت، به هیچ‌کدام نرسید. طبق نقل تاریخی، امام حسین(ع) تا روز هشتم محرم، هفت بار با عمر سعد سخن گفت و او را از عواقب جنگ آگاه کرد. او بهانه آورد: می‌ترسم خانه‌ام خراب شود، اموالم غارت شود. امام فرمودند: در کنار خانه‌ی پیامبر(ص) به تو خانه‌ای می‌دهم. گفت: می‌ترسم خانواده‌ام کشته شوند... و این ترس‌ها و توجیهات، او را به قتلگاه حقیقت کشاند. ما نیز باید بترسیم: مبادا در درون ما، عمر سعدی نهفته باشد؛ که در بزنگاه‌ها، به‌خاطر دنیا، حق را قربانی کنیم. مقام، شهرت، مال یا مصلحت، ممکن است ما را عمر سعد کند و دست‌مان را به خون حقیقت آلوده نماید. 🔹 روز عاشورا، عمر سعد نخستین تیر را به سوی خیمه‌های امام حسین(ع) پرتاب کرد و خطاب به سپاه کوفه گفت: ای لشکریان کوفه! نزد امیر عبیدالله گواهی دهید که من، عمر سعد، نخستین کسی بودم که تیر را پرتاب کردم. و این شد سند ننگ ابدی او... ادامه دارد..👇
«حسین یعنی نه»؛ به ظلم ✍️حجت‌الاسلام غلامرضا تربقان 🔹قیام امام حسین‌ (ع) ابعاد گسترده‌ای دارد. گرچه برخی برای کم‌رنگ جلوه دادن این حماسه عظیم، انگیزه قیام آن حضرت را تحریف کرده‌اند و می‌گویند: امام حسین (ع) تنها برای شفاعت از امت گنهکار جدش قیام کرد؛ او به شهادت رسید تا گناهان امت بخشیده شود. این طرز تفکر مشابه همان چیزی است که برخی مسیحیان درباره حضرت عیسی (ع) می‌گویند: اینکه او مصلوب شد تا فدای گناهان امت گردد. در مقابل، برخی دیگر براندازی حکومت، تسویه‌حساب قبیله‌ای یا انتقام‌گیری از بنی‌امیه را انگیزه اصلی نهضت عاشورا می‌دانند. اما با بررسی خطبه‌ها، وصیت‌نامه و سخنان امام حسین (ع)، به روشنی می‌توان دریافت که اهداف قیام او بسیار ژرف‌تر، اصیل‌تر و متکی بر اصول قرآنی و نبوی بوده است. 🔹اهداف و انگیزه‌های قیام حسینی: ۱. احیای اسلام ناب محمدی (ص): اسلام در دوران بنی‌امیه نیمه‌جان شده بود و تنها نامی از آن باقی مانده بود. قیام حسین بن علی (ع) برای احیای آن روح از دست رفته بود. ۲. آگاه‌سازی مردم و افشای چهره واقعی حکومت اموی: در مدینه، وقتی ولید بن عتبه والی یزید از حضرت تقاضای بیعت کرد، ایشان فرمودند: «أَیُّهَا الاَمیرُ! إِنّا أَهْلُ بَیْتِ النَّبُوَّةِ... وَ یَزیدُ رَجُلٌ فاسِقٌ شارِبُ خَمْر قاتِلُ النَّفْسِ المحَرَّمَةِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ، وَمِثْلی لا یُبایِعُ لِمِثْلِهِ...» (لهوف، سید بن طاووس، ص ۱۷) حضرت در این کلام، ابتدا جایگاه رفیع اهل‌بیت(ع) را یادآوری می‌کنند، سپس به افشاگری درباره یزید می‌پردازند و در پایان تصریح می‌فرمایند: کسی چون من با کسی چون یزید بیعت نمی‌کند. ۳. احیای سنت نبوی و سیره علوی ۴. اصلاح امت جدش رسول خدا (ص): امام می‌فرماید: «وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الإصْلاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی.» ۵. مبارزه با استبداد اموی ۶. رهایی ملت از سلطه و زورگویی قدرت‌طلبان ۷. اقامه حق و حمایت از حق‌پرستان ۸. مقابله با بدعت‌ها و انحرافات در دین ۹. تحقق عدالت اجتماعی و اجرای احکام اسلامی ۱۰. امر به معروف و نهی از منکر و همه این اهداف برای تأسیس یک مکتب عالی تربیتی و هویت‌بخشی به جامعه انسانی بود. 🔰فلسفه نه گفتن امام حسین (ع): یکی از مهم‌ترین و کمتر پرداخته‌شده‌ترین ابعاد قیام عاشورا، فریاد «نه» امام حسین (ع) است. اما این «نه» را به چه کسی گفت؟ چرا و به چه دلیل؟ دلایل مخالفت او با یزید بن معاویه چه بود؟ آنچه از منابع معتبر تاریخی، خطبه‌ها، وصیت‌نامه‌ها و سخنان آن حضرت در منازل مختلف از جمله منزل "بیضه" به‌دست ما رسیده، به روشنی دلایل این نه گفتن تاریخی را آشکار می‌سازد: 🔹دلایل تاریخی و اجتماعی نه گفتن امام حسین (ع) به یزید: ۱. تاراج بیت‌المال و گسترش فقر: در اثر فساد درباریان، نزدیکان حکومت و بی‌توجهی به حق مردم، جامعه اسلامی به تباهی کشیده شده بود. سکوت علما و نخبگان، که یا خریده شده بودند یا از ترس جانشان دم فروبسته بودند، این انحطاط را عمیق‌تر کرده بود. ۲. سرکوب معترضان و شیعه‌کشی: هرکس با حکومت مخالفت می‌کرد، نابود می‌شد. بیعت با یزید تبدیل به امری تحمیلی و مقدس شده بود و کسی جرات مخالفت با آن را نداشت. ۳. استفاده ابزاری از دین برای تحکیم سلطه: دین به استخدام قدرت درآمده بود. خلفای اموی خود را «جانشین خدا» معرفی می‌کردند و به نام دین مردم را استثمار و گمراه می‌کردند. مشروعیت حکومتشان، نه از ایمان بلکه از تحریف دین نشأت می‌گرفت. ادامه دارد..👇
عاشورا؛ منشور مقاومت امت اسلامی در برابر صهیونیسم و استکبار جهانی ✍️حجت‌الاسلام غلامرضا تربقان تا جهان باقی‌ست، باقی باد ایران بزرگ؛ دوستانش کامیاب و دشمنانش نامراد (ملک‌الشعرا) 🔹این روزها شاهد تجاوزگری رژیم صهیونیستی نوزادکش به کشور عزیزمان ایران هستیم. حملات نظامی رژیم غاصب به خاک ایران، تجاوزی آشکار به تمامیت ارضی کشور و نقض فاحش قواعد و حقوق بین‌المللی است. و از طرفی، شاهد اصابت انواع موشک‌های ظالم‌کش و ستم‌ستیز فرزندان ایران اسلامی به سرزمین‌های اشغالی و لانه متجاوزان هستیم و در شرایط بسیار حساس جنگی قرار داریم. اگر می‌خواهیم تلاش‌های مدافعانه فرزندان غیور این سرزمین به مرحله بالندگی، شکوفایی، و در نهایت پیروزی کامل برسد، وظیفه ماست که در مرحله اول، اتحاد و همبستگی را در عمل اثبات کنیم. اختلاف‌نظرها و سلیقه‌ها و نقدهای سیاسی، هرچند به‌جا، باید کنار گذاشته شده و در سایه وحدت و وفاق ملی قرار گیریم. اکنون زمان فریاد زدن بر سر یکدیگر نیست، بلکه زمان ایستادن در کنار هم و پشت سر نیروهای مسلح و پرتوان مدافع کشور است. امروز، هر صدای تفرقه‌انگیز و تنش‌زایی، از هر حلقومی که خارج شود، بی‌درنگ در راستای تضعیف جبهه خودی و تقویت دشمنان خواهد بود. به‌خاطر ایران، به‌خاطر ملت، به‌خاطر جان‌های بی‌گناه و به‌خاطر آینده‌ای که نباید قربانی نفرت و اختلاف شود، همگی یک‌صدا فریاد برآریم که: جانم فدای ایران، زنده و جاوید باد ایران، سلامت و پایدار باد مقام معظم رهبری. 🔸دشمن صهیونیستی، که در به شهادت رساندن جمعی از دانشمندان و سرداران و مردم غیرنظامی ایران ـ از جمله زنان و کودکان ـ و حمله به مراکز علمی و تحقیقاتی، بار دیگر ماهیت خطرناک و تجاوزکارانه خود را به اثبات رسانید؛ دشمنی که نه حریم مردم مظلوم غزه و کودکان آن را ارج می‌نهد، و نه حرمت امت اسلامی را. قومی که به‌خاطر بسیاری از اعمال و عقاید ناپسندشان، بارها مورد سرزنش قرآن قرار گرفته‌اند. قوم یهود به‌خاطر پیمان‌شکنی، خیانت و تجاوز به حقوق مردم و حدود الهی، تحریف کتاب خدا، دنیاگرایی و دلبستگی فوق‌العاده به لذایذ دنیوی، مرگ‌گریزی، کشتن انبیای الهی و صالحان، نژادپرستی و خودخواهی، سرزنش شده‌اند. 🔸دشمنی و فتنه‌انگیزی اسرائیل و یهود در ذات آن‌ها نهفته است، و صلح‌طلبی و همزیستی مسالمت‌آمیز با کشورهای اسلامی، شعار فریبنده‌ای بیش نیست. اینان همچنان به شرارت، ظلم و پیمان‌شکنی خود ادامه می‌دهند. علاوه بر قرآن، در کتاب «تلمود» ـ که شرح تورات، عهد قدیم است و مهم‌ترین کتاب و آداب و تعالیم یهود به‌شمار می‌رود ـ به افکار نژادپرستانه این قوم اشاره شده است. بی‌شک، سرچشمه‌ی بسیاری از جنگ‌ها و خونریزی‌ها در طول تاریخ بشر، برتری‌جویی نژادی بوده است. مخصوصاً در جنگ جهانی اول و دوم، که بزرگ‌ترین رقم تلفات و ویرانی را در طول تاریخ به همراه داشت، نژادپرستی عالمانه یا حزب نازی، عامل غیرقابل انکاری بود. اگر بنا شود که نژادپرستان جهان را رده‌بندی کنیم، بدون شک یهود در رده‌های بالا قرار خواهد گرفت. سرزمین فلسطین اشغالی را، که هم‌اکنون به نام اسرائیل تشکیل داده‌اند، بر مبنای همین مسئله نژادپرستی تأسیس کرده‌اند. چه جنایت‌های هولناکی که برای آن مرتکب شده‌اند و چه جنایت‌های وحشتناکی که برای نگهداری آن مرتکب می‌شوند؛ نمونه‌اش، ویرانی شهر غزه و کشتن بیش از ۵۰ هزار نفر زن و کودک و مردم مظلوم غزه و لبنان. 🔰در کتاب «تلمود» شرح تورات، آمده است که: ۱. امتیاز ارواح یهود از غیر یهود، به این است که ارواح یهود جزئی از خدا هستند، همچنان‌که پسر جزئی از پدر است. ارواح یهود نزد خدا نسبت به ارواح دیگران عزیز است، زیرا ارواح غیر یهود، ارواحی شیطانی و شبیه به ارواح حیوانات‌اند. نطفه‌ی غیر یهودی مانند نطفه‌ی دیگر حیوانات است. ۲. بر فرد یهود لازم است که تمام تلاش خود را صرف جلوگیری از حیات و پیشرفت دیگر ملت‌ها نماید، تا قدرت مطلقه تنها برای آن‌ها باشد. و پیش از آن‌که یهود بر همه ملت‌ها پیروز شود، لازم است که جنگ به حالت خود باقی بماند. ۳. یک فرد یهودی در نزد خدا از ملائکه بالاتر است. هرگاه غیر یهودی، یهودی را بزند، مثل این است که عزت الهی را زده، و مستحق مرگ خواهد بود. ادامه دارد..👇
«از صلح تحمیلی تا قیام عاشورا» چرایی و چگونگی مقابله امام حسین(ع) بافساد سیاسی و دینی حکومت بنی‌امیه ✍️حجت‌الاسلام غلامرضا تربقان گر نمی‌بود حسین، نام ز اسلام نبود ز خدا و ز محمد، ز علی نام نبود گر سرنیزه نمی‌خواند او آیه کهف هیچ آثار ز قرآن و ز احکام نبود 🔹برای درک صحیح واقعه عاشورا، ضروری است بخشی از تاریخ اسلام، به‌ویژه دوران سلطه بنی‌امیه (سال‌های ۴۰ تا ۶۰ هجری) را مرور کنیم؛ دورانی که حکومت اسلامی به سلطنت موروثی و قبیله‌محور بدل شده بود. پس از خلافت امیرالمؤمنین علی(ع)، مسیر رهبری جامعه اسلامی به‌کلی تغییر کرد و حکومت از ساختار الهی و ارزشی خود فاصله گرفت. با روی‌کارآمدن بنی‌امیه، دولتی نژادپرست و کاملاً عرب‌محور، در پوشش اسلام، بر جامعه مسلمانان چیره شد؛ حکومتی که مظاهر جاهلیت را احیا کرد، ارزش‌های دینی را دگرگون ساخت و دین را ابزاری برای تثبیت قدرت خود ساخت. 🔹تاریخ اسلام گواه آن است که هرگاه مسلمانان با دشمن آشکار درگیر شدند، پیروز میدان بودند. اما شکست‌های تاریخی امت اسلامی زمانی رخ داد که دشمنان در لباس دوست ظاهر شدند. نمونه بارز آن، ماجرای بنی‌امیه است. آنان که در ابتدا با شمشیر در برابر اسلام ایستادند و در بدر و خندق شکست خوردند، پس از آن‌که لباس توحید بر تن کردند و در صفین قرآن بر سر نیزه‌ها نمودند، توانستند شکست‌های گذشته را جبران کرده و ضربه‌هایی مهلک از درون به پیکره اسلام وارد سازند. 🔸مسلمانان در برابر این نقشه پیچیده دچار غفلت شدند. پس از شهادت علی(ع)، اسلام اصیل رو به ضعف نهاد و جاهلیت نوین تقویت شد. امام حسن(ع) وارث حکومتی بود که نفاق در لایه‌های آن نفوذ کرده بود. بسیاری از نزدیک‌ترین یارانش به معاویه گرایش یافته و برخی فرماندهان سپاه برای توطئه‌ای بزرگ، با دشمن معامله کرده بودند. شرایط به گونه‌ای پیش رفت که امام ناچار شد صلح تحمیلی را بپذیرد تا جان شیعیان حفظ شود. 🔸معاویه پس از تحکیم قدرت، سیاستی سخت‌گیرانه علیه شیعیان در پیش گرفت؛ دستور داد نام شیعیان علی(ع) از دیوان عطایا حذف شود، دوستان آن حضرت قتل‌عام گردند و هرکس به محبت علی(ع) متهم شود، کشته شود. در آن دوران هیچ‌کس جرأت نداشت فضائل علی(ع) را بر زبان جاری کند. ۷۰ هزار منبر در سراسر سرزمین‌های اسلامی برپا شد که بالای آن‌ها، علی(ع) مورد لعن قرار می‌گرفت. بنی‌امیه با ایجاد بدعت‌ها و اعمال جنایات گسترده، پایه‌های دین را متزلزل کردند و بنیاد آن را که با تلاش‌های پیامبر(ص) و خون شهدای بدر و احد بنا شده بود، در معرض نابودی قرار دادند. 🔰معاویه به‌نام دین، به جنگ دین آمد او مردم را با تزویر و دروغ فریفت و همان مردمی که روزی در رکاب پیامبر(ص) بودند، در زمان یزید به‌گونه‌ای شست‌وشوی مغزی شده بودند که امام حسین(ع) را مرتد و یاغی می‌پنداشتند. از نگاه آن‌ها، یزید خلیفه مسلمین بود و هر مخالفتی با او خروج از دین تلقی می‌شد؛ درحالی‌که یزید به فسق و فجور مشهور بود، اما حکومتش، به‌دلیل ابزارهای رسانه‌ای آن روز و سیاست‌های تبلیغاتی پدرش معاویه، به‌عنوان "خلافت دینی" جلوه داده می‌شد. این روند انحرافی تا امروز نیز ادامه دارد؛ دشمنان دین، همچنان با ابزار دین، به نابودی دین مشغولند. 🔹امام حسین(ع) وارث نهضتی بود که از پیامبر آغاز شد و توسط امام علی(ع) و امام حسن(ع) تداوم یافت. در آن زمان، مسلمانان به سه دسته تقسیم شده بودند: گروهی وضعیت را تاب نیاورده، قیام کردند و به شهادت رسیدند؛ گروهی به خلوت‌نشینی و سکوت پناه برده و از صحنه اجتماع خارج شدند؛ گروهی دیگر نیز افتخارات گذشته خود را به بهای دنیای فانی فروختند و با دروغ‌پردازی، حکومت باطل را تقویت کردند. امام حسین(ع) اما نه از جنس سکوت بود و نه اهل معامله با حقایق. ادامه دارد..👇
عاشورا؛ فریادی علیه تحریف دین و فساد قدرت ✍️ حجت‌الاسلام غلامرضا تربقان 🔴 نویسنده با بررسی دقیق شرایط پس از خلافت امیرالمؤمنین علی(ع)، نشان می‌دهد که با به قدرت رسیدن بنی‌امیه، اسلام از درون دچار انحراف شد. حکومتی که در ابتدا در برابر پیامبر(ص) ایستاده بود، پس از ظاهر شدن در لباس دین، با استفاده از تزویر و تبلیغات، حقیقت اسلام را وارونه جلوه داد. معاویه با نقض صلح‌نامه و سرکوب شیعیان، پایه‌های تحریف دین را بنا گذاشت و فرزندش یزید با فسق علنی، این انحراف را به اوج رساند 🔴 در چنین شرایطی، امام حسین(ع) برخلاف کسانی که به سکوت یا سازش پناه برده بودند، تصمیم به قیامی گرفت که هدفش نه کسب قدرت، بلکه اصلاح امت، احیای عدالت، و بازگرداندن اسلام به مسیر اصیل خود بود. او با تأکید بر اصل امر به معروف و نهی از منکر، راهی مکه شد تا با روشنگری و افشاگری، چهره واقعی حکومت یزید را برای امت آشکار سازد 🔴 در وصیت‌نامه‌اش به محمد حنفیه، امام به‌صراحت هدف قیام را بیان کرد: اصلاح در امت پیامبر، مبارزه با ظلم و فساد، و نه جاه‌طلبی یا تعصب قبیله‌ای. خطبه‌ها و مواضع امام، به‌ویژه در روز عاشورا، نشان می‌دهد که او آگاهانه و با بصیرت، خود را میان مرگ و ذلت مخیّر دید و فریاد زد: هیهات منّا الذلة! 🔴 قیام عاشورا، تنها یک حادثه تاریخی یا مبارزه سیاسی نبود؛ بلکه نقطه عطفی بود برای روشن ساختن مرز بین حق و باطل، و الگویی بی‌زمان برای همه آزادگان تاریخ. حسین(ع) جان داد، اما دین را زنده کرد؛ و این پیام، همچنان برای هر جامعه‌ای که گرفتار فساد قدرت و تحریف دین باشد، زنده و راهگشاست. در گستره تاریخ اسلام، دوره‌ای تاریک و پیچیده وجود دارد که با تحولات سیاسی و دینی بنی‌امیه گره خورده است؛ دورانی که پس از خلافت امیرالمؤمنین علی(ع)، مسیر حکومت الهی به سلطنت موروثی و قبیله‌محور تغییر کرد و ارزش‌های اصیل اسلام به تدریج رنگ باخت. «از صلح تحمیلی تا قیام عاشورا» روایتی است از چگونگی مقابله امام حسین(ع) با فساد سیاسی و انحراف دینی حکومت بنی‌امیه؛ قیامی که نه صرفاً یک اعتراض سیاسی، بلکه فریادی بود برای بازگشت به اصول ناب اسلام و احیای عدالت، حق‌طلبی و ایستادگی در برابر ظلم. این حرکت تاریخی، الگویی بی‌زمان برای مقاومت در برابر انحرافات قدرت و پاسداری از حقیقت دینی است که پیام آن تا امروز زنده و اثرگذار باقی مانده است. برای درک صحیح واقعه عاشورا، ضروری است بخشی از تاریخ اسلام، به‌ویژه دوران سلطه بنی‌امیه (سال‌های ۴۰ تا ۶۰ هجری) را مرور کنیم؛ دورانی که حکومت اسلامی به سلطنت موروثی و قبیله‌محور بدل شده بود. پس از خلافت امیرالمؤمنین علی(ع)، مسیر رهبری جامعه اسلامی به‌کلی تغییر کرد و حکومت از ساختار الهی و ارزشی خود فاصله گرفت. با روی‌کارآمدن بنی‌امیه، دولتی نژادپرست و کاملاً عرب‌محور، در پوشش اسلام، بر جامعه مسلمانان چیره شد؛ حکومتی که مظاهر جاهلیت را احیا کرد، ارزش‌های دینی را دگرگون ساخت و دین را ابزاری برای تثبیت قدرت خود ساخت. تاریخ اسلام گواه آن است که هرگاه مسلمانان با دشمن آشکار درگیر شدند، پیروز میدان بودند. اما شکست‌های تاریخی امت اسلامی زمانی رخ داد که دشمنان در لباس دوست ظاهر شدند. نمونه بارز آن، ماجرای بنی‌امیه است. آنان که در ابتدا با شمشیر در برابر اسلام ایستادند و در بدر و خندق شکست خوردند، پس از آن‌که لباس توحید بر تن کردند و در صفین قرآن بر سر نیزه‌ها نمودند، توانستند شکست‌های گذشته را جبران کرده و ضربه‌هایی مهلک از درون به پیکره اسلام وارد سازند. مسلمانان در برابر این نقشه پیچیده دچار غفلت شدند. پس از شهادت علی(ع)، اسلام اصیل رو به ضعف نهاد و جاهلیت نوین تقویت شد. امام حسن(ع) وارث حکومتی بود که نفاق در لایه‌های آن نفوذ کرده بود. بسیاری از نزدیک‌ترین یارانش به معاویه گرایش یافته و برخی فرماندهان سپاه برای توطئه‌ای بزرگ، با دشمن معامله کرده بودند. شرایط به گونه‌ای پیش رفت که امام ناچار شد صلح تحمیلی را بپذیرد تا جان شیعیان حفظ شود. ادامه دارد..👇
راز ماندگاری عاشورا؛ چرا حسین(ع) تاریخ را به تسخیر درآورد؟ ✍️حجت الاسلام غلامرضا تربقان اکنون، پس از عاشورا، این پرسش پیش روی ماست: چرا این حادثه، برخلاف صدها نبرد و قیام دیگر، نه‌تنها به فراموشی سپرده نشد بلکه روز‌به‌روز پررنگ‌تر و تأثیرگذارتر شد؟ حجت الاسلام رضایی تربقان در این یادداشت به علل ماندگاری عاشورا، ما را به تأملی دوباره در عظمت این نهضت دعوت می‌کند. واقعه عاشورا یکی از رویدادهای تلخی است که در آن گروهی اندک با انگیزه احیای ارزش‌های از دست رفته جامعه آرمانی که به‌وسیله آخرین فرستاده خدا، پیامبر اسلام(ص) ایجاد شده بود، در رویارویی با سپاهی گران که انگیزه‌ای جز ادای وظیفه سیاسی و اجتماعی و رسیدن به نام و نان نداشتند مورد ظلم و ستم قرار گرفته و به شهادت برسند. تاریخ سرگذشت انسان‌های بزرگ با اهداف والا را در برگه‌های خود دارد که برای اعتلای ارزش‌های الهی و جلوگیری از سقوط آن تمام هستی خود را فدا کرده‌اند، هم‌چنین زندگی مردمی که بدون درک و شناختی درست از این ارزش‌ها تنها به تحریک انسان‌های بدسیرت و بدنهاد ظلم‌ها و ستمگری‌ها کرده‌اند و دست به خون پاکان و آزادگان آلوده‌اند. در تاریخ بشر جنگ‌ها و نهضت‌های زیادی روی‌داده بعضی جنگ‌ها سیاسی و مادی بعضی مذهبی بوده‌اند. در این جنگ‌ها بعضی از اوقات آمار تلفات و کشته‌ها سرسام‌آور است، اما همه این جنگ‌ها را بشر از خاطر برده فقط یک جنگ و نزاع هست که از نظر انسان محو نشده، این جنگی است که 1384 سال قبل بین مرد حق و حقیقت و جرثومه‌ ظلم و ستم یعنی بین حسین‏ بن‏ علی(ع) و یزید بن معاویه علیه‏ العنه واقع شد. امام حسین(ع) در اواخر سال 60 هجرت در کمتر از چندماه حرکتی را بر علیه ستم بیدادگران شروع نمود و در اندک زمانی به دست حاکم بر جامعه اسلامی یعنی یزید به شهادت رسید. بازماندگانش اسیر شدند و دارایی اندک آن‌ها به غنیمت برده شد و دشمن پیروزمندانه جشن و پای‌کوبی بر پا نمود و برای این‏که قدرت خود را به رخ مخالفان بکشد، اسیران را شهر به شهر با فجیع‌ترین وضع در میان کوچه و بازار گرداند و عده‌ای از جنایت‌کاران ستمگر برای انجام این مأموریت مدال شجاعت و نشان افتخار دریافت کردند. اکنون جای این سؤال است؛ چرا از میان این‌همه حوادث، تاریخ واقعه عاشورا این‌گونه نمود یافت و جاودانه شد و غبار زمان نه‌تنها آن را به فراموشی نسپرد بلکه علی‌رغم تلاش‌هایی که در ادوار مختلف برای به فراموشی سپردن آن و محو حادثه عاشورا خصوصاً در عهد امویان، مروانیان و عباسیان به‌ویژه در عهد متوکل صورت گرفت و حتی چندین بار قبر امام حسین(ع) را به آب بستند و تمام علائم این قبر را از بین بردند و بنی‌عباس هزاران دسیسه به کار برد که این حادثه از یادها برود ولی موفق نبودند و نمایان‌ترش ساختند. مورخان متفکر، بر این باورند که آنچه عاشورا را ماندگار کرده، ترکیب سه عنصر ایمان خالص، آگاهی تاریخی و اقدام عملی در اوج ظلم است. برخلاف بسیاری از قیام‌ها که تنها جنبه نظامی یا سیاسی داشته‌اند، عاشورا به یک «فرهنگ» بدل شد؛ فرهنگی که ظلم‌ستیزی را با معنویت و آگاهی در هم آمیخت. 🔰در بررسی علل ماندگاری این واقعه عظیم عواملی چند توجه انسان را به خود جلب می‌کند که پاره‌ای از آن‌ها عبارتند از: 🔹انگیزه الهی خواست و اراده الهی یکی از دلایل ماندگاری این حادثه است که این واقعه چون مشعل هدایت در همه اعصار و تاریخ نورافشانی می‌کند. در قیام امام حسین هیچ هدف مادی متصور نیست نه برای حکومت و نه برای غنیمت و دیگر امور مادی. تمام یاران امام(ع) می‌دانستند که غروب عاشورا برابر است با غروب زندگی‌شان. آن‌ها از عزیزترین دارایی خود که جان بود دست کشیدند و آماده نبرد شدند. 🔹قربانی کردن بهترین‌ها حضور اعضای خانواده اعم از خردسالان و بیماران و زنان در صحنه کربلا با وجود این‏که امام به پایان کار خود وقوف داشت، هیبتی دیگر به جریان عاشورا داده است. خصوصاً این‏که همینان پس از اسارت و حضور در میان مردم به ترسیم آنچه روی‌داده پرداخته و شبانه‌روز به یاد آن واقعه مشغول بودند. ادامه دارد..👇
۷۳ حماسه‌ساز و نقش خانواده در حادثه عاشورا ✍️حجت‌الاسلام غلامرضا تربقان 💢 پس از شهادت امام حسین(ع) و یاران باوفایش در سرزمین کربلا، رسالت رساندن پیام نهضت و افشای چهره‌ واقعی دستگاه ظلم، بر عهده خاندان او قرار گرفت. زنانی که در کنار مردان به تاریخ‌سازی پرداختند و با بهره‌گیری از زبان خطابه، اشک، صبر، حکمت و بینش سیاسی، پیام کربلا را از دل خیمه‌های سوخته به سراسر تاریخ رساندند. تاریخ عاشورا را ۷۳ نفر رقم زدند؛ ۷۲ شهید میدان و یک کاروان اسیر، که در حقیقت "کاروان پیام‌آوران" بودند. در نگاه سطحی، ممکن است تصور شود حماسه کربلا با شهادت به پایان رسید، اما در واقع نقطه آغاز بیدارسازی عمومی پس از عاشورا رقم خورد. نقشی که قافله اسرا ایفا کردند، از نظر تاثیر اجتماعی، تاریخی و فرهنگی، جایگاه ممتازی در امتداد راه امام دارد. 🔻رهبری فکری، عاطفی و رسانه‌ای این کاروان بر دوش امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) بود؛ زن و مردی که هر دو زخم‌دار از مصیبت، اما آگاه، سخنور، و مسلط به شرایط اجتماعی دوران خود بودند. بنی‌امیه در جشن‌های پس از عاشورا گمان بردند که ریشه نهضت را بریده‌اند، اما با ورود اسرا به کوفه و سپس شام، وضعیت دگرگون شد. خطبه‌های حضرت زینب(س)، ام‌کلثوم(س) و حتی دختران خردسالی مانند سکینه(س) وجدان عمومی جامعه را بیدار کرد و مهر بطلانی بر روایت امویان زد. در مجلس عبیدالله‌بن‌زیاد در کوفه و سپس یزید در شام، حضور پرصلابت حضرت زینب(س) و پاسخ‌های کوبنده‌اش، منجر به شکسته‌شدن هیمنه حاکمان و افشای مظلومیت آل‌الله شد. ایشان نه با مظلوم‌نمایی صرف، بلکه با منطق وحی و تکیه بر مشروعیت خانوادگی و اعتقادی خود، دستگاه خلافت را به چالش کشیدند. 🔻در واقع اگر زینب(س) نبود، کربلا در کربلا می‌ماند. این جمله، نه یک شعار عاطفی، بلکه تحلیلی جامعه‌شناختی از نقش رسانه‌ای حضرت زینب(س) در مدیریت افکار عمومی پس از عاشورا است. قدرت بیانی که او از امیرالمؤمنین(ع) به ارث برده بود، به‌ویژه در لحظاتی که نیاز به واکنش سریع و حساب‌شده داشت، نقشی بی‌بدیل ایفا کرد. 🔸تاریخ‌نویسان، خطبه حضرت زینب(س) در کوفه را هم‌ردیف خطبه‌های نهج‌البلاغه می‌دانند. او اهل کوفه را به‌خاطر بی‌وفایی، نفاق و تسلیم در برابر قدرت سرزنش کرد. در شام نیز با استواری کامل، در حضور یزید سخن گفت و پرده از حقیقت عاشورا برداشت. یزید، که خود را پیروز میدان می‌پنداشت، با واکنش منطقی، قرآنی و پرصلابت حضرت زینب، نه تنها پاسخ نداشت، بلکه مجبور به ابراز پشیمانی شد و چند روزی اجازه عزاداری برای امام حسین(ع) را در دربار خود صادر کرد؛ نشانه‌ای از شکست رسانه‌ای حاکمیت اموی. 🔻این حضور آگاهانه زمینه‌ساز قیام‌هایی شد که در ادامه تاریخ رخ داد؛ از قیام سلیمان بن‌صرد خزاعی و توابین تا جنبش مختار ثقفی. این خیزش‌ها ریشه در موج آگاهی داشت که اسرا در جامعه ایجاد کردند؛ حرکتی که دیگر متوقف‌ناپذیر بود. مردم کوفه که روزی به امام حسین(ع) پشت کرده بودند، با دیدن اسرا و شنیدن خطابه‌ها، خود را خائن دیدند و ندامت، مقدمه قیام شد. 🔸در این میان، نقش زنان تأثیرگذار، چون دلهم (همسر زهیر بن‌قین)، ام‌وهب، رباب و فاطمه و سکینه دختران امام حسین(ع) نیز بسیار چشمگیر است. دلهم، با تشویق همسرش به پیوستن به امام، خود آغازگر یک انتخاب سرنوشت‌ساز شد. ام‌وهب تنها زن شهید کربلاست که نشان می‌دهد زنان در عاشورا تنها نظاره‌گر نبودند. رباب نیز در مجلس ابن‌زیاد با مرثیه‌سرایی برای امام حسین(ع) همه را متأثر ساخت. ادامه دارد..👇
تحلیل جامعه‌شناختی نقش حضرت زینب(س) در مهندسی افکار عمومی و تداوم پیام عاشورا در عصر خفقان اموی ✍️حجت‌الاسلام غلامرضا تربقان 🔹حماسه عاشورا با خون ۷۲ یار امام حسین(ع) در دشت نینوا رقم خورد، اما پیام و ثمره آن، به برکت رسالت پیام‌آوران این واقعه به‌ویژه حضرت زینب کبری(س) تا ابد زنده ماند. نقشی که بانوان کاروان حسینی به‌ویژه حضرت زینب(س) ایفا کردند، نه‌تنها مکمل نهضت عاشورا بود، بلکه آن را از خطر فراموشی و تحریف حفظ کرد. حضرت زینب(س) در حالی که اندوه شهادت عزیزانش را بر دوش داشت، با ایمان، بینش و شجاعتی مثال‌زدنی، پرچم قیام را برافراشته نگاه داشت. ایشان نه‌تنها وظیفه مراقبت از بازماندگان به‌ویژه امام سجاد(ع) را برعهده گرفت، بلکه با خطابه‌های روشنگرانه، وجدان جامعه خفته آن زمان را بیدار ساخت. ⭕️از عصر عاشورا تا آغاز یک رسالت جهانی پس از ظهر دهم محرم سال ۶۱ هجری، با شهادت امام حسین(ع) و یاران وفادارش، مرحله‌ای نو در مسیر نهضت آغاز شد. کاروان اسیران، حامل پیامی خونین بود که باید در میان خفقان بنی‌امیه به گوش جهان اسلام می‌رسید. حضرت زینب(س) با تدبیر الهی و صلابتی زینبی، این پیام را به سرمنزل مقصود رساند. وی در شرایطی سخت، با بدنی رنجور و دلی جریحه‌دار، مسئولیت سنگین انتقال پیام عاشورا، حفظ جان امام زمانش، صیانت از حریم اهل‌بیت، و مقابله فکری و تبلیغی با دشمن را بر دوش گرفت. ⭕️خطابه‌های افشاگرانه؛ نهیب بیدارباش به وجدان‌های خفته ورود اسیران به کوفه، نخستین میدان حضور اجتماعی حضرت زینب(س) پس از عاشورا بود. مردم کوفه که دچار فریب تبلیغات اموی شده بودند، با سخنان پرشور و توبیخ‌های آگاهانه ایشان از خواب غفلت بیدار شدند. خطبه ایشان، نظیر خطبه‌های پدر بزرگوارش، امیرالمؤمنین(ع)، به روشنی حاوی عناصر اصلاح اجتماعی، افشاگری سیاسی و بیدارگری دینی بود. موجی از ندامت در میان مردم ایجاد شد و زمینه‌ی قیام‌های بعدی چون قیام توابین و مختار ثقفی فراهم آمد. ⭕️در دارالاماره؛ تحقیر مستکبر با زبان حق حضرت زینب(س) در برابر عبیدالله‌بن‌زیاد در کوفه، با بی‌اعتنایی به هیبت دروغین دشمن، قدرت ایمان را به نمایش گذاشت. در پاسخ به یاوه‌گویی‌های ابن‌زیاد که شهادت اهل‌بیت را تحقیرآمیز تلقی کرده بود، فرمود: «ما رأیتُ الا جمیلا...» این کلام کوتاه، چکیده‌ای از مکتب عاشورا بود؛ دیدگاهی که شهادت را نه مرگ، بلکه جمال حق در قربانگاه عشق می‌بیند. ⭕️در شام؛ لرزش ارکان کاخ ظلم در شام نیز، حضرت زینب(س) در کاخ یزید با نطقی کوبنده و خطابه‌ای روشنگر، چنان یزید را رسوا ساخت که اشک از چشمان او جاری شد و در برابر کلمات حق، لال ماند. این خطابه نه‌تنها نقاب از چهره دروغین خلافت اموی برداشت، بلکه افکار عمومی شام را نیز نسبت به ماهیت حقیقی واقعه کربلا بیدار کرد. از آن پس، پایه‌های حکومت اموی به لرزه درآمد و یزید ناچار شد برای حفظ ظاهر، اسرا را محترمانه به مدینه بازگرداند. ⭕️بازگشت به مدینه؛ افشاگری بی‌وقفه در مدینه نیز، حضرت زینب(س) بیکار ننشست. مجالس عزای امام حسین(ع) را به کانون افشاگری علیه بنی‌امیه تبدیل کرد. سخنانش هراس و وحشتی در دل حکام اموی انداخت. آنان دریافتند که ادامه حضور این بانوی انقلابی در مدینه می‌تواند زمینه قیام‌های مردمی را فراهم آورد. لذا حکومت تصمیم به تبعید ایشان گرفت و آن حضرت را به مصر فرستادند، جایی که در همان دوران کوتاه، موجی از بیداری اسلامی را برانگیخت. 🔰 تحلیلی بر جایگاه علمی و اجتماعی حضرت زینب(س): از منظر جامعه‌شناسی دینی، حضرت زینب(س) را باید مؤسس جریان «زن‌بودن، آگاه‌بودن و فعال‌بودن» در فضای خفقان حکومت‌های استبدادی دانست. نقش ایشان، صرفاً عاطفی یا حمایتی نبود، بلکه کاملاً سیاسی، الهی، ساختارشکن و آگاهانه بود. او نخستین زن پس از عصر پیامبر(ص) بود که با زبان استدلال، بنیان خلافت اموی را در کاخ‌هایشان به چالش کشید و صدای مردمِ بی‌صدا شد. از منظر تاریخی نیز، استمرار انقلاب عاشورا در گرو همین حضور آگاهانه بود. بدون خطبه‌های زینبی، عاشورا تنها یک حادثه غم‌انگیز باقی می‌ماند، نه انقلابی تمدن‌ساز. این همان حقیقتی است که تاریخ‌نگاران اسلامی همچون «ابن اثیر»، «ابن طاووس» و «شیخ مفید» نیز در آثار خود بدان تصریح کرده‌اند. ادامه دارد..👇
🔰امام سجاد «ع»، نوه آخرین پادشاه ساسانی ایرانی تلاقی دو میراث آسمانی و ایرانی در سیمای زین‌العابدین ✍️حجت‌الاسلام‌غلامرضا تربقان 🔹چهارمین پیشوای شیعیان، امام سجاد (ع)، در پنجم شعبان سال ۳۸ هجری در مدینه متولد شد و در هجدهم یا دوازدهم یا بیست و پنجم محرم سال ۹۵ هجری به شهادت رسیدند. پدرش امام حسین (ع)، نوه پیامبر اسلام، و مادرش شهربانو دختر یزدگرد سوم بود که بعد از فتح ایران توسط مسلمانان، به همسری امام حسین (ع) درآمد. شهربانو، شاهزاده‌ای ایرانی از نسل پاک انوشیروان عادل، به عقد سرور عالمیان، حضرت حسین‌بن‌علی (ع)، درآمد و فرزندی به دنیا آورد که باعث افتخار او و دودمان و خاندانش شد و مایه مباهات ملت ایران؛ که فرزندان حضرت رسالت و ولایت از مادری به وجود آمدند که مایه ی فخر و مباهات ایران‌اند. امام سجاد (ع) از امامان مظلوم شیعه است که نه‌تنها از ناحیه دشمنان، بلکه از ناحیه دوستان ناآگاه مورد ستم قرار گرفته است. امامی را که نماد قهرمانی و شجاعت است، ناجوانمردانه با عنوان «عابد بیمار» یاد می‌کنند و با ذکر این لقب در ذهن آنان، شخصی رنجور، ناتوان و ضعیف معرفی شده است. امامی که در سخت‌ترین دوره‌های تاریخ اسلام، بار سنگین امامت را به مقصد رسانید. امام سجاد (ع) در کربلا مدت کوتاهی بیمار بود و پس از آن بهبود یافت و حدود ۳۵ سال امامت داشت. بی‌شک بیماری موقت آن حضرت در آن حادثه، حکمتی داشت. تا بدین وسیله از وظیفه جهاد معذور گردد و وجود مقدسش از خطر کشتار بنی‌امیه محفوظ بماند و از این رهگذر رشته امامت تداوم یابد. ⭕️عصر اختناق دوره امامت امام سجاد (ع) از خفقان‌آمیزترین دوره‌های امامت است. دوره‌ای که امویان و مروانیان خود را سرمست از پیروزی و فاتح بی‌رقیب میدان سیاست می‌دیدند. حادثه کربلا در کوتاه‌مدت، ضربت خردکننده‌ای بر نهضت شیعه وارد ساخت و انعکاس خبر وحشتناک کربلا، رُعب و وحشت شدیدی بر محافل شیعه وارد کرده بود؛ زیرا مسلم شد که یزید برای تثبیت حکومتش تا حد کشتن فرزند پیامبر (ص) و اسیر کردن زنان و کودکان نیز پیش می‌رود و از هیچ جنایتی دریغ نمی‌کند. جنایات هولناکی که بعد از حادثه عاشورا در واقعه حرّه اتفاق افتاد و سرکوب شدید و بی‌رحمانه نهضت مردم مدینه توسط نیروهای یزید، نشان‌دهنده اوج خفقان بود. یزیدیان در این حادثه فجایعی مرتکب شدند که قلم از نوشتن آن عاجز است. امام سجاد (ع) امامت را به‌صورت مخفی و با تقیه شدید، و در زمانی دشوار عهده‌دار گردید. و خفقان به حدی بود که امام (ع) می‌فرمودند: در همه مکه و مدینه، ۲۰ نفر نیستند که ما را یاری کنند. و امام (ع) در این دوره با چنین شرایطی، اسلام را از نو زنده کرد. بیست سال از دوره ۳۵ ساله امامت امام سجاد (ع) مصادف بود با یکی از سیاه‌ترین ادوار حکومت در تاریخ اسلام، و آن هم دوران خلافت عبدالملک‌بن‌مروان بود. نقل شده عبدالملک فردی خردمند، عاقل، دانشمند، ادیب، باهوش و جبار بود. او پیش از رسیدن به قدرت، از فقهای مدینه به شمار می‌رفت و به زُهد و عبادت و دینداری شهرت داشت و اوقات خود را در مسجد به عبادت سپری می‌کرد؛ به‌طوری‌که او را "کبوتر مسجد" می‌گفتند. گویند پس از مرگ پدرش مروان، هنگامی که خلافت به او رسید، سرگرم خواندن قرآن بود. و با شنیدن این خبر، قرآن را بست و گفت: «اینک، بین من و تو جدایی افتاد و دیگر با تو کاری ندارم». او به راستی از قرآن جدا شد و در اثر غرور قدرت چنان دستخوش مسخ شخصیت گردید که تاریخ از کارنامه سیاه او به تلخی یاد می‌کند. او آن‌چنان ظلم، فساد و بیدادگری کرد که گوی سبقت را از جباران ربود، در این دوران، عبدالملک به شدت امام سجاد (ع) را زیر نظر داشت؛ حتی امور شخصی و داخلی منزل امام را نیز کنترل می‌کرد و در چنین شرایطی، امکان هیچ حرکت انقلابی و قیامی نبود. ادامه دارد..👇
🔰آیا ماه صفر واقعاً نحس است؟ | واکاوی یک باور عامیانه از منظر قرآن، عقل، تاریخ و روایات اسلامی ◾️بعضی ماه‌ها نه به‌خاطر آنچه هستند، بلکه به‌خاطر آنچه مردم درباره‌شان باور کرده‌اند، به حاشیه رانده می‌شوند. «صفر» یکی از آن‌هاست؛ ماهی که سال‌هاست در فرهنگ عامه با بدیمنی و پرهیز همراه شده، بی‌آنکه این ذهنیت، پشتوانه‌ای قرآنی یا روایی داشته باشد. ✍️حجت‌الاسلام غلامرضا تربقان با آغاز ماه صفر، بسیاری از مردم ناخودآگاه درگیر ذهنیتی قدیمی و نهادینه‌شده می‌شوند که این ماه را زمان بدیمنی، حوادث ناگوار و بلاهای ناخواسته می‌دانند. توصیه‌هایی همچون صدقه دادن، خواندن دعای مخصوص، شکستن تخم‌مرغ و پرهیز از آغاز کارهای مهم در این ماه، نشانه‌هایی از رسوخ یک باور کهن در فرهنگ دینی و اجتماعی ماست. اما آیا این ذهنیت، پشتوانه‌ای در قرآن، روایات یا مبانی عقلانی دارد؟ یا آن‌که باوری برگرفته از ذهنیات عرب جاهلی و شرایط تاریخی خاص است که با آموزه‌های اسلام ناب سازگار نیست؟ در ابتدا باید دانست که اعراب پیش از اسلام، چهار ماه از سال قمری را به عنوان ماه‌های حرام می‌شناختند: رجب، ذی‌القعده، ذی‌الحجه و محرم. در این ماه‌ها جنگ و درگیری ممنوع بود و آتش‌بس موقتی میان قبایل برقرار می‌شد. پایان این دوران مصادف با آغاز ماه صفر بود؛ ماهی که دشمنی‌ها دوباره سر برمی‌آورد و خون‌خواهی‌ها از سر گرفته می‌شد. به همین دلیل در فرهنگ عرب آن زمان، صفر نماد ناامنی، درگیری و احتمال بروز فجایع بود. این ذهنیت، گرچه خرافی و بدون پایه دینی بود، در گذر زمان با فرهنگ اسلامی آمیخته شد و به شکلی ناخودآگاه در ذهن برخی مسلمانان باقی ماند. اما قرآن کریم دیدگاهی کاملاً متفاوت دارد. بر اساس تعالیم قرآن، هیچ روز، ماه یا ساعتی به خودی خود نحس نیست. در سوره فصلت آیه ۱۶ و سوره قمر آیه ۱۹ آمده است که عذاب الهی بر قوم عاد در «یوم نحس» فرود آمد. اما روشن است که نحوست آن روز به سبب رخداد عذاب بوده، نه به ذات زمان. در مقابل، درباره شب قدر می‌فرماید: «إنا أنزلناه فی لیلة مبارکة» (دخان/۳). آن شب، مبارک توصیف شده است، زیرا در آن، قرآن نازل می‌شود، فرشتگان فرود می‌آیند و مقدرات انسان‌ها رقم می‌خورد. بنابراین، مبارکی یا نحوست زمان از جنس حوادثی است که در آن رخ می‌دهد، نه از جنس خود زمان. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به‌صراحت می‌نویسد: «هیچ دلیلی عقلی بر سعد یا نحس بودن ایام وجود ندارد، زیرا همه اجزاء زمان، در ماهیت و طبیعت، یکسان‌اند. اختلاف در حوادث است، نه در خود زمان.» این تحلیل با نگاه کلامی نیز هماهنگ است؛ زیرا زمان و مکان به خودی خود فاقد فاعلیت‌اند و نمی‌توان برای آن‌ها اراده یا اختیار در حوادث قائل شد. حتی در منابع فقهی نیز اشاره‌ای به احکام خاص یا محدودیت‌هایی برای ماه صفر دیده نمی‌شود. هیچ فقیه معتبری آن را ماهی نحس یا زمان ممنوعیت برای ازدواج، سفر یا آغاز پروژه‌های مهم نمی‌داند. با این حال، برخی وقایع تاریخی که در این ماه اتفاق افتاده‌اند، از جمله رحلت پیامبر اعظم (ص) در ۲۸ صفر، شهادت امام حسن مجتبی (ع) و امام رضا (ع)، فضای این ماه را با غم و اندوه آمیخته‌اند. این غلبه حزن باعث شده تا ناخودآگاه جمعی جامعه شیعی، نسبت به صفر احساس سنگینی کند. اما باید دانست که این احساس، روانی و تاریخی است، نه دینی و معرفتی. شیعه‌بودن و محبت به اهل‌بیت (ع) ایجاب می‌کند که نسبت به این مناسبت‌ها سوگواری کنیم، اما نباید آن را با بدبینی نسبت به زمان آمیخت. از سوی دیگر، آموزه‌های نبوی به‌صراحت ما را از بدبینی و فال بد برحذر داشته‌اند. همچنین امام صادق (ع)می فرمایند: «الطِّيَرَةُ عَلَى مَنْ تَطَيَّرَ، وَمَنْ تَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، لَا طِيَرَةَ عَلَيْهِ.» یعنی؛ فال بد (طیره) اثرش بر کسی است که به آن باور دارد؛ و کسی که بر خدای بزرگ توکل کند، هرگز دچار فال بد نخواهد شد. (کافی/جلد۸/صفحه۱۹۵) فال بد، نوعی تلقین ذهنی و روانی است که می‌تواند تأثیراتی منفی در رفتار فرد و جامعه برجای گذارد. امروزه نیز روان‌شناسی شناختی این نکته را تأیید می‌کند که ذهنیت منفی نسبت به یک دوره زمانی، می‌تواند احتمال بروز خطا، اضطراب و حتی بیماری را افزایش دهد. ادامه دارد..👇