eitaa logo
محفل تبلیغی معارج
188 دنبال‌کننده
64 عکس
6 ویدیو
24 فایل
محفلی برای ارائه : محتوای علمی اصیل روشی جدید ارتباط با ادمین کانال: @Ahtth3
مشاهده در ایتا
دانلود
📣 نمونه منبر کوتاه یا بین نماز، موضوع: مرنج و مرنجان آيت الله مجتهدی می فرماید: آخوند ملاعلی همدانی که از علمای طراز اول همدان است، روزی در مشهد خدمت حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی رسید و از ایشان تقاضای موعظه کرد. حاج شیخ حسنعلی در جواب می‌گوید: «مرنج و مرنجان». مرحوم آخوند ملاعلی همدانی می‌گوید: خب «مرنجان» راحت است، ما کاری می‌کنیم که خودمان را بسازیم و کسی را از خود ناراحت نکنیم، اهانت به کسی نمی‌کنیم، غیبت کسی را نمی‌کنیم و این را می‌شود انجام داد، اما «مرنج» را چکار کنیم؟ کسی به ما بدی می‌کند، غیبتمان را می‌کند، پولمان را می‌خورد، قهراً انسان رنجش پیدا می‌کند. می‌شود چنین چیزی که انسان نرنجد؟ فرمودند: «بله» گفت: «چطور؟» فرمود: «خودت را کسی ندان»، عیب کار ما همین‌جا است. ما خودمان را کسی می‌دانیم. به ثروتمان، به علممان، به ریاستمان، به هر چیزی می‌بالیم. لذا هیچ کس جرئت ندارد به ما، تو بگوید. شاعر چقدر زیبا سروده است: بر مال و جمال خویشتن غره مشو کان را به شبی‌ برند و آن را به تبی حال این قضیه را شاعر خوش ذوق دیگری اینگونه سروده است: شنیدم من از عالم نکته دانی به من گفت در عنفوان جوانی دلی را بدست آر اگر اهل حالی وگرنه مرنجان دلی تا توانی
📣 نمونه منبر کوتاه یا بین نماز، موضوع: مکافات عمل مرد فقیری بود که همسرش کره می‌ساخت و او آن را به یکی از بقالی‌های شهر می‌فروخت، آن زن کره‌ها را به صورت دایره‌های یک کیلویی می‌ساخت. مرد آن را به یکی از بقالی‌های شهر می‌فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را می‌خرید. روزی مرد بقال به اندازه کره‌ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامی که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانی شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمی‌خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من می فروختی در حالی که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما وزنه ترازو نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار می‌دادیم.
📣 نمونه منبر کوتاه یا بین نماز، موضوع: اخلاص در عمل روزی جمعی از شاگردان آیةاللّه العظمی بروجردی  در محضر ایشان، نشسته بودند، شهید مطهری  می فرماید: در همین کسالت قلبی که ایشان پیدا کرده بودند که منتهی به فوت ایشان شد، ظاهرا سه چهار روز هم بیشتر طول نکشید، در همان حال ، خیلی متأثر بود و فرمود که من خیلی ناراحتم از اینکه کاری نکرده‌ام و می‌روم . آنهایی که دور و بری هستند خیال می‌کنند در این مسائل هم تملق‌ گفتن خیلی خوب است، سخن از بعضی از خدمات آن مرجع بزرگوار به میان آوردند و در این باره می‌گویند:ای آقا، شما چه می‌فرمایید؟ شما الحمدلله اینهمه توفیق پیدا کردید، اینهمه خدمتها که شما کردید کی [ کرده ]؟! ای کاش ما هم مثل شما بودیم. شما که الحمدلله کارهایی که‌ کردید خیلی درخشان است . ایشان اعتنا نکرد به این حرفها و در جواب آنها این جمله را که حدیث است گفت : خَلِّصِ العَمَل فَاِنَّ النَّاقِدَ بَصِیرٌ بَصِیرٌ. یعنی عمل را خالص بگردان که آن که نقدمی‌کند ، صرافی می‌کند و عمل را در محک می‌گذارد ، او خیلی آگاه و بیناست ، از زیر نظر او کوچکترین عمل مغشوشی بیرون نمی‌رود ، یعنی چه‌ می‌گویید ما کار کردیم ؟ ! از کجا که این عمل های ما عملی باشد که واقعا خلوص داشته باشد ؟ به نقلی دیگر: آیةاللّه سیدمصطفی خوانساری می گوید: من نیز در آن جمع، حاضر بودم ولی چیزی نمی گفتم، آیةاللّه بروجردی  رو به من کرد و فرمود: تو هم سخنی بگو. عرض کردم: مطلبی ندارم، جز حدیثی که از اجدادم به خاطر دارم، اگر اجازه بفرمایید آن حدیث را عرض کنم؟ فرمود: بگو. عرض کردم: جدم رسول خدا  نقل کرد که خدا فرمود: اَخلِصِ العَمَل فَاِنَّ النَّاقِدَ بَصِیرٌ بَصِیرٌ؛ عمل خود را خالص کن، زیرا بازرس عمل، بسیار بینا و دقیق سنج است. همین که این حدیث را خواندم، اشک از چشمان ایشان سرازیر شد حالشان دگرگون گردید و به آقایان فرمودند: بله اگر در قیامت شما باشید و من، مسئله حل است، ولی این‌گونه نیست،راستی اگر اعمال ما خالص و برای خدا نباشد، چه خواهد شد؟ آری ناقد تیزبین و بینا است. فراموش نمی کنم، پس از این ماجرا، هر وقت آن مرد بزرگ به من برخورد می کردند، می فرمودند: اَخلِصِ العَمَل فَاِنَّ النَّاقِدَ بَصِیرٌ بَصِیرٌ و حالشان منقلب می شد. عبادت به اخلاص نیت نکوست وگرنه چه آید ز بی مغز پوست
📣نمونه منبر کوتاه یا بین نماز، موضوع: ازدواج عجیب پدرِ مقدس اردبیلی در دوران جوانی، کنار جوی آبی نشسته بود، دید سیبی بر روی آب می‌آید. دست برد و سیب را برداشت و خورد. بعد از خوردن سیب، به فکر افتاد که این سیبی که خوردم از کدام باغ بود؟ رفت تا به باغی که سیب از آن باغ بود، رسید. به صاحب باغ گفت که مرا حلال کنید یا آنکه قیمتش را بپردازم. صاحب باغ گفت: این باغ فقط از من نیست، ما چهار برادریم و من سهم خودم را به شما بخشیدم. دو تا دیگر از برادرانم در ایران هستند و یکی در خارج از ایران (آذربایجان). نزد آن دو برادر رفت و حلالیت طلبید و سپس بار سفر بست و به خارج از ایران رفت و خود را به در خانه آن برادر رسانید و قصه را بیان کرد. آن برادر چهارم تعجب کرد که این فرد کیست که برای یک چهارم سیب، این همه راه را طی کرده و به اینجا آمده تا حلالیت بطلبد؟ گفت: من سهم خودم را به شما بخشیدم ولی به یک شرط: دختری دارم از چشم، کور و از زبان، لال و از گوش، کر است اگر قبول کنی با او ازدواج کنی حلالت می کنم و الا نه. جوان قدری تأمل کرد و پذیرفت. وقتی مراسم عقد تمام شد و داخل حجله رفتند، عروس را حوریه‌ای از حوران بهشتی دید. از حجله بیرون آمد و به پدر دختر گفت: شما گفتید دخترتان کور و کر و لال است؟! گفت: آری، من دروغ نگفتم. گفتم: کور است چون تا به حال چشمش به نامحرم نیفتاده، و گفتم: کر است، چون گوش او صدای نامحرم و صدای ساز و آواز و غنا نشنیده، و گفتم: لال است، زیرا زبانش به دروغ و غیبت و ناسزا و تکلم با نامحرم باز نشده است. مدتها از درگاه حضرت حق درخواست می کردم که خدایا داماد خوبی که هم کفو این دختر باشد به من مرحمت کن. خدا دعای مرا مستجاب کرد و دامادی متقی چون تو نصیبم کرد. از این ازدواج خداوند فرزندی صالح و بی نظیر، عالمی ربانی، افقه الفقهاء زمان، شیخ احمد مقدس اردبیلی را عنایت فرمود.»
📣نمونه منبر کوتاه یا بین نماز، موضوع: 4 ستون زندگی اهلبیت ع سبک زندگی و از کی بگیریم؟ چطوری زندگی کنیم؟ الگومون کی باشه؟ همش شنیدیم الگومون باید پیامبر عظیم الشان اسلام و اهلبیت پاکش باشن، حالا چطوری بدونیم که اون بزرگوارا زندگیشون چطوری بوده؟ یه روایت خیلی زیبایی می‌خوام براتون بخونم که کاملا به ما سبک زندگی اهلبیت ع و نشون می‌ده: قِيلَ لِلصَّادِقِ ع عَلَى مَا ذَا بَنَيْتَ أَمْرَكَ ؟ فَقَالَ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ: عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلِي لَا يَعْمَلُهُ غَيْرِي فَاجْتَهَدْتُ؛ وَ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطَّلِعٌ عَلَيَّ فَاسْتَحْيَيْتُ؛ وَ عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِي لَا يَأْكُلُهُ غَيْرِي فَاطْمَأْنَنْتُ؛ وَ عَلِمْتُ أَنَّ آخِرَ أَمْرِي الْمَوْتُ فَاسْتَعْدَدْتُ. از امام صادق ع پرسیدند: امر (زندگی) خود را بر چه اساسى استوار ساخته‏ اى؟ فرمودند: بر چهار اصل: 1. فهمیدم كه عمل مرا كسى ديگر انجام نمى ‏دهد پس (برای انجام آن) تلاش نمودم؛ 2. دانستم كه خدا بر کار من آگاه است، پس (از انجام کارهای ناشایست) حيا كردم؛ 3. فهمیدم كه روزى مرا ديگرى نمى‏ خورد پس آرام گرفتم؛ 4. دانستم كه پايان كار من مرگ است پس براى آن آماده شدم. پس اگه ما بخواهیم بر اساس مبانی زندگی امام صادق ع اهلبیت عصمت و طهارت ع زندگی کنیم باید این چهار چیز و مبنای زندگی خودمون قرار بدیم: 1. تلاش و کوشش برای دین و آخرت؛ 2. حیاء کردن از خدا؛ 3. غصه روزی نخوردن؛ 4. آمادگی برای مرگ. بحار الانوار: ج75، ص228،
🔴 و پاک‌سازي و زيباسازي جان ✍️احمدحسين شريفي 🔸اوج ميهمان‌پذيري خداي متعال در ماه رمضان، در شبهاي قدر است. ميهمان نيز بايد در اين شبها، شايستگي خود را از هر جهت نشان دهد. به همين دليل، اعمال خاصي در اين شب وارد شده است که در مجموع پنج ‌دسته‌اند: 1)پاک‌سازي جسم و جان: أ) غسل پيش از غروب آفتاب، ب) صد مرتبه ذکر «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ‏ وَ أَتُوبُ‏ إِلَيْه‏» همراه با توجه و تمرکز بر مضمون آن، ج) احيا و شب‌زنده‌داري. به تعبير زيباي مولوي: مهمان توام ای جان زنهار مخسب امشب ای جان و دل مهمان زنهار مخسب امشب روی تو چو بدر آمد امشب شب قدر آمد ای شاه همه خوبان زنهار مخسب امشب ای سرو دو صد بستان آرام دل مستان بردی دل و جان بستان زنهار مخسب امشب ای باغ خوش خندان بی ‌تو دو جهان زندان آنی تو و صد چندان زنهار مخسب امشب 2)اعتراف به توحيد و خداباوري: دعاي «يا ذَا الَّذِي كانَ قَبْلَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ، ثُمَّ خَلَقَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ، ثُمَّ يَبْقى‏ وَ يَفْنى كُلُّ شَيْ‏ءٍ، يا ذَا الَّذِي لَيْسَ فِي السَّمواتِ الْعُلى‏ وَ لا فِي الْأَرَضِينَ السُّفْلى‏، وَ لا فَوْقَهُنَّ وَ لا بَيْنَهُنَّ وَ لا تَحْتَهُنَّ إِلهٌ يُعْبَدُ غَيْرُهُ، ...» 3)ابراز ضعف و ناتواني و هيچ بودن خود: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَمْسَيْتُ لَكَ عَبْداً داخِراً لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرّاً وَ لا نَفْعاً، وَ لا أَصْرِفُ عَنْها سُوءً، أَشْهَدُ بِذلِكَ عَلى‏ نَفْسِي، وَ أَعْتَرِفُ لَكَ بِضَعْفِ قُوَّتِي، وَ قِلَّةِ حِيلَتِي، ...» 4)توسل به واسطه‌هاي فيض الهي: أ) توسل به قرآن و واسطه‌ قرار دادن آن و بر سر گذاشتن آن: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتابِكَ الْمُنْزَلِ، وَ ما فِيهِ وَ فِيهِ اسْمُكَ الْأَكْبَرُ، وَ أَسْماؤُكَ الْحُسْنى‏ ...» ب) توسل به ديگر واسطه‌هاي فيض الهي يعني پيامبران و اوليايي الهي و اهل بيت(ع): «اللَّهُمَ‏ بِحَقِ‏ هذا الْقُرْآنِ‏، وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ، وَ بِحَقِّ كُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِيهِ، وَ بِحَقِّكَ عَلَيْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّكَ مِنْكَ، بِكَ يا اللَّهُ، بِمُحَمَّدٍ، بِعَلِيٍّ، بِفاطِمَةَ، ...» ؛ و زيارت مخصوص سيدالشهداء در شبهاي قدر. 5)زيباسازي جان با ذکر خدا: أ) نماز (دو رکعت، در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سوره توحيد، و بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفر الله و اتوب اليه»؛ ب) صد رکعت نماز؛ ج) دعاي جوشن کبير (خواندن هزار اسم خداوند) و د) ساير ادعيه‌ مثل ابوحمره ثمالي و .... 🔸و چه زيبا سروده است شاعر جوان آييني معاصر، محمد فردوسي: امشب ای خالق یکتا همه را می‌بخشی در شب قدر، خدایا همه را می‌بخشی ای کریمی که همه ریزه خورخوان تواند سفره ات هست مهیّا همه را می‌بخشی گر چه ما غرق گناهیم ولی از سر لطف می کنی باز مدارا همه را می بخشی به علی، احمد و زهرا، به حسین و به حسن تو، به این حُرمت اَسما همه را می بخشی مِهر و کینه دو پر و بال عروج دل ماست به تولّی و تبرّی همه را می بخشی شیعه ی حیدر و آتش ... چقَدَر بی معناست مطمئنّم که به مولا همه را می بخشی دست خالی نرود هیچ کسی از اینجا تو در این لیله ی احیا همه را می‌بخشی پر توبه بده تا سوی تو پرواز کنم تا ببینم که چه زیبا همه را می بخشی من زمین خورده ام امّا نه شبیه عبّاس به زمین خوردن سقّا همه را https://eitaa.com/ahasan_1369
📣 نمونه منبر کوتاه یا بین نماز، موضوع: 6 نتیجه برای6 کار وجود مقدّس امیر المومنین، علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) در روایتی می‌فرمایند: «جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِیِّ فَقَالَ فردی به محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد، زرنگ بود و همه چیز را با هم خواست. عرضه داشت: یا رسول الله! «عَلِّمْنِی عَمَلًا» عملی را به من یاد بده که به سبب آن ... 1. «یُحِبُّنِی اللَّهُ عَلَیْهِ» پروردگار عالم مرا دوست داشته باشد. 2. «وَ یُحِبُّنِی الْمَخْلُوقُونَ» و بندگان خدا هم مرا دوست بدارند. 3. «وَ یُثْرِی اللَّهُ مَالِی» ثروتم را زیاد کند. 4. «وَ یُصِحُّ بَدَنِی» بدنم را تندرست قرار دهد. 5. «وَ یُطِیلُ عُمُرِی» عمرم طولانی شود. 6. «وَ یَحْشُرُنِی مَعَکَ» و در آخر هم با شما محشور شوم؛ یعنی همان عاقبت به خیر شدن. پیامبر(ص) فرمودند: «فَقَالَ هَذِهِ سِتُّ خِصَالٍ تَحْتَاجُ إِلَى سِتِّ خِصَالٍ». فرمودند: این شش مرتبه‌ای که تو گفتی، نیاز به شش خصلت دارد که اگر انسان این شش خصلت را داشت، طبعاً این شش مرتبه‌ای که تو گفتی هم به وجود می‌آید. حضرت فرمودند: «إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یُحِبَّکَ اللَّهُ فَخَفْهُ وَ اتَّقِهِ» اگر دوست داری خدا دوستت داشته باشد؛ بترس و تقوی داشته باش. «وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یُحِبَّکَ الْمَخْلُوقُونَ فَأَحْسِنْ إِلَیْهِمْ وَ ارْفُضْ مَا فِی أَیْدِیهِمْ» اگر می‌خواهی عند النّاس هم محبوب باشی؛ به آن‌ها نیکی کن و چشم طمع از دست مردم بکش. «وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یُثْرِیَ اللَّهُ مَالَکَ فَزَکِّهِ» در مرحله بعدی اگر می‌خواهی پروردگار عالم مالت را زیاد کند، مالت را تزکیه کن (یعنی زکات و خمسش را بده و از آن صدقه بده). «وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یُصِحَّ اللَّهُ بَدَنَکَ فَأَکْثِرْ مِنَ الصَّدَقَةِ» صدقه، صحّت بدن می‌آورد و تدفع البلاء است، ضمن این که خود صدقه، مال را هم اضافه می‌کند! «وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یُطِیلَ اللَّهُ عُمُرَکَ فَصِلْ ذَوِی أَرْحَامِکَ » اگر می خواهی طول عمر پیدا کنی، صله ارحام کن. «وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یَحْشُرَکَ اللَّهُ مَعِی» اگر اراده کردی و می‌خواهی فردای قیامت با من محشور باشی، «فَأَطِلِ السُّجُودَ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ» سجده‌های طولانی در محضر آن حضرت واحد داشته باش. https://eitaa.com/ahasan_1369
🔰کانال «محفل تبلیغی معارج» محفلی برای مبلغان گرامی جهت دسترسی به : معارج را دنبال کنید: https://eitaa.com/ahasan_1369
📣 نمونه منبر کوتاه یا بین نماز، موضوع: پنج تقاضای قبر پیامبر اکرمفرمود: اَلْقَبْرُ یُنَادِی فِی کُلِّ یَوْمٍ بِخَمْسِ کَلِمَاتٍ: قبر هر روز با پنج جمله، ندا می دهد: اَنَا بَیْتُ الْوَحْدَه فَاحْمِلُوا اِلَیَّ اَنِیساً؛ من خانه تنهایی هستم، پس انیس و مونسی به سوی من بیاورید. وَ أَنَا بَیْتُ الظَّلَمَه فَاحْمِلُوا اِلَیَّ سِرَاجاً؛ من خانه تاریکی هستم، پس به سوی من چراغ همراه آورید. اَنَا بَیْتُ التُّرَابِ فَاحْمِلُوا اِلَیَّ فِرَاشاً؛ من خانه خاکی هستم پس فرش همراه داشته باشید، اَنَا بَیْتَ الْفَقْرِ فَاحْمِلُوا اِلَیَّ کَنْزاً؛ من خانه فقر و نداری هستم، پس سرمایه و گنج همراه بیاورید وَ اَنَا بَیْتُ الْحَیَّاتِ فَاحْمِلُوا اِلَیَّ تَرْیَاقاً. و من خانه مارها هستم پس پادزهر با خود حمل کنید؛ وَ اَمَّا الْاَنِیسُ فَتِلَاوَه الْقُرْآنِ؛ اما مونس، تلاوت قرآن می باشد، اَمَّا السِّرَاجُ فَصَلَوه اللَّیْلِ؛ امّا چراغ [قبر] پس نماز شب است، وَ اَمَّا الْفِرَاشُ فَعَمَلُ الصَّالِحِ؛ و اما فرش، پس عمل نیک، وَ اَمَّا الْکَنْزُ فَلَا اِلَهَ اِلَّا الله؛ و گنج [عالم قبر] [کلمه توحید و گفتن] لا اِله اِلّا الله است، وَ اَمَّا التَّرْیَاقُ فَالصَّدَقَه. و پادزهر آن، صدقه است. https://eitaa.com/ahasan_1369
📣 نمونه منبر کوتاه یا بین نماز، موضوع: ظلم یا عدل زنی به حضور حضرت داوود آمد و گفت: ای پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟ داوود فرمود: خداوند عادلی است که هرگز ظلم نمی‌کند؛ سپس فرمود: مگر چه حادثه‌ای برای تو رخ داده است که این سؤال را می‌کنی؟ زن گفت: من بیوه‌زن هستم و سه دختر دارم، با دستم ریسندگی می‌کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه‌ای گذاشته بودم و به طرف بازار می‌بردم تا بفروشم و با پول آن غذای کودکانم را تهیه سازم. ناگهان پرنده‌ای آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزی ندارم که معاش کودکانم را تأمین نمایم. هنوز سخن زن تمام نشده بود که در خانه داوود را زدند، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد. ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود آمدند و هر کدام صد دینار (جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پول‌ها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود از آنها پرسید: علت این که شما دسته‌جمعی این مبلغ را به اینجا آورده‌اید چیست؟ عرض کردند: ما سوار کشتی بودیم، طوفانی برخاست، کشتی آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم. ناگهان پرنده‌ای دیدیم، پارچه سرخ بسته‌ای به سوی ما انداخت، آن را گشودیم، در آن شال بافته دیدیم، به وسیله آن مورد آسیب دیده کشتی را محکم بستیم و کشتی بی خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار بپردازیم و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده‌ایم تا هر که را بخواهی، به او صدقه بدهی. حضرت داوود به زن متوجه شد و به او فرمود: پروردگار تو در دریا برای تو هدیه می‌فرستد، ولی تو او را ظالم می‌خوانی؟ سپس ‍ هزار دینار را به آن زن داد و فرمود: این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاه‌تر از دیگران است.
📣 نمونه منبر کوتاه، موضوع: شیرین ترین رزق و روزی (اذکار هفته) گفت پیغمبر که چون کوبی دری عاقبت زان در برون آید سری چون نشینی بر سر کوی کسی عاقبت بینی تو هم روی کسی هر دری رو یه بار دوبار سه بار ... چند بار بزنی بالاخره یکی می گه کیه؟ یا در و باز می کنه! برای خداوند هم همین طوره! اگه خدا رو چند بار صدا بزنی بالاخره نگاهت می‌کنه! البته خداوند متعال دو نوع نگاه و توجه داره: 1. نگاه و توجه عام: به تمام مخلوقاتش نگاه می کنه و توجه داره چون خداست، چه صداش کنن، چه صداش نکنن، چه قبولش داشته باشن چه نداشته باشن! الله اکبر!!! 2. نگاه و توجه خاص: به کسی که صداش می کنه و قبولش داره، اضافه بر نگاه و توجه عام، توجه و نگاه خاص هم می کنه قطعا. حال من و شما اگه در هر روز 100 مرتبه خدا رو صدا بزنیم قطعا اون و نگاه و توجه خاص خدا شامل حالمون می شه ان‌شاءلله. در 7 روز هفته ذکرهایی رو فرمودن که هر کدام و 100 بار بگیم: شنبه: یا ررب العالمین یکشنبه یا ذذالجلال و الاکرام دوشنبه: یا ققاضی الحاجات سه شنبه: یا اارحم الراحمین چهارشنبه: یا ححی و یا قیوم پنج شنبه: للا اله الا الله الملک الحق المبین جمعه االلهم صل علی محمد و آل محمد ما می خوایم هر روز این 100 مرتبه اذکار و بگیم به دلایل مختلف شاید نگیم یکی از اون دلایل اینه که یادمون می ره چه ذکری و چه روزی بگیم؟ برای این کار حروف اول هر ذکر و به ترتیب کنار هم قرار دادیم شد: رذق احلا = رزق احلی یعنی شیرین ترین رزق و روزی پس این رزق احلی رو حفظ و شروع کن هر روز بسم الله.....
📣 نمونه منبر کوتاه یا بین نماز، موضوع: آزمایش و جایزه در زمان‌های گذشته، پادشاهی تخته سنگی را در وسط جاده قرار داد و برای این که عکس‌العمل مردم را ببیند، خودش را در جایی مخفی کرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی‌تفاوت از کنار تخته سنگ می‌گذشتند؛ بسیاری هم غر می‌زدند که این چه شهری است که نظم ندارد؛ حاکم این شهر عجب مرد بی‌عرضه‌ای است و… با وجود این هیچ‌کس تخته سنگ را از وسط برنمی‌داشت. نزدیک غروب، یک روستایی که پشتش بار میوه و سبزیجات بود، نزدیک سنگ شد. بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناری قرار داد. ناگهان کیسه‌ای را دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود. کیسه را باز کرد و داخل آن سکه‌های طلا و یک یادداشت پیدا کرد. پادشاه در آن یادداشت نوشته بود: هر سد و مانعی می‌تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد. دنیا هم دقیقا مثل همین است و همه ما در معرض امتحان و دروبین مخفی‌های خداوند متعال قرار داریم. خوش بحال اونایی که از این امتحانات الهی پیروز و برنده و ممتاز بیرون بیان!
📣 نمونه منبر کوتاه یا بین نماز، موضوع: چهار امتیاز امام حسین  أَحْمَدُ بْنُ فَهْدٍ قَالَ رُوِيَ: احمد بن فهد حلی در عده الداعی گفت که نقل شده است که أَنَّ اَللَّهَ عَوَّضَ اَلْحُسَيْنَ مِنْ قَتْلِهِ أَرْبَعَ خِصَالٍ، همانا خدا به حسین  به عوض کشته شدنش چهار خصلت (ویژگی) داد، 1. جَعَلَ اَلشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ، قرار داد شفا [یافتن] را در تربتش، 2. وَ إِجَابَةَ اَلدُّعَاءِ تَحْتَ قُبَّتِهِ، و اجابت [شدن] دعا را زیر قبه‌اش، 3. وَ اَلْأَئِمَّةَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ، و ائمه را از ذریه‌اش، 4. وَ أَنْ لاَ تُعَدَّ أَيَّامُ زَائِرِيهِ مِنْ أَعْمَارِهِمْ. و اینکه روزهای زائرین او از عمرهای ایشان به حساب نمی‌آید. عُدَّةِ اَلدَّاعِي [ج ۱، ص ۵۷].
📣 نمونه منبر کوتاه یا بین نماز، موضوع: گفتگوی دنیویون با برزخیون امام علی عليه السّلام، وقتى از جنگ صفین برمی گشت، به قبرستان پشت دروازه كوفه رسيد. اصحاب به سبب وقایع این جنگ ناراحت بودند‌. ایشان رو به مردگان كردند و فرمودند: (یکی از روش های تبلیغ صحبت کردن با شخص سوم است که حضرت به کار می برند) می فرمایند: يَا أَهْلَ الدِّيَارِ الْمُوحِشَةِ، وَالْمَحَالِّ الْمُقْفِرَةِ، وَالْقُبُورِ الْمُظْلِمَةِ، يَا أَهْلَ التُّرْبَةِ، يَا أَهْلَ الْغُرْبَةِ، يَا أَهْلَ الْوَحْدَةِ، يَا أَهْلَ الْوَحْشَةِ.اى ساكنان خانه هاى وحشت زا، و محلّه هاى خالى و گروهاى تاريك، اى خفتگان در خاك، اى غريبان، اى تنها شدگان، اى وحشت زدگان، شما پيش از ما رفتيد و ما در پى شما روانيم، و به شما خواهيم رسيد. من علی برای شما سه تا خبر دارم: امّا خانه هايتان أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُكِنَتْ،ديگران در آن سكونت گزيدند؛ و امّا زنانتان وَأَمَّا الازْوَاجُ فَقَدْ نُكِحَتْ با ديگران ازدواج كردند؛ و امّا اموال شما وَأَمَّا الامْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ در ميان ديگران تقسيم شد. هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا، فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَكُمْ؟. اين خبرى است كه ما داريم، حال شما چه خبر داريد؟ (سپس به اصحاب خود رو كرد و فرمود) بدانيد كه اگر اجازه سخن گفتن داشتند، شما را خبر مى دادند كه: انَّ خیر الزّاد التّقوی، بهترين توشه، تقوا است. نهج البلاغه، حکمت ۱۳۰ التماس دعا.