eitaa logo
احکام شیرین
13.1هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
308 ویدیو
5 فایل
شماره تماس حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای عزیزی شاهرودی برای پاسخ به سؤالات شرعی 09102043478
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱✅🌱😂 😂😂 😊😁🌷🌹 پیرزنه دید داره میاد، رفت تو نشست، شروع کرد به خوردن. 🍱 نشست پیشش گفت:چیکار میکنی؟ با صدای گفت: میخورم! گفت: می خوایم بریم 😁😂☺️😂 🔰🔰 سؤال : آیا کردن است⁉️ جواب: 😢اگر علایم را در خود مشاهده میکند و حقی از دیگران یا عبادت به گردن دارد واجب است کند📄 اما در غیر اینصورت نیست بلکه است یعنی همانکه میگویند خوبه که آدم زیر باشه ☺️🗞📂 🔹🔹🔹 ❤️👇 @ahkameshirin
🌱✅🌱😂 😂😂 😊😁🌷🌹 پیرزنه دید داره میاد، رفت تو نشست، شروع کرد به خوردن. 🍱 نشست پیشش گفت:چیکار میکنی؟ با صدای گفت: میخورم! گفت: می خوایم بریم 😁😂☺️😂 🔰🔰 سؤال : آیا کردن است⁉️ جواب: 😢اگر علایم را در خود مشاهده میکند و حقی از دیگران یا عبادت به گردن دارد واجب است کند📄 اما در غیر اینصورت نیست بلکه است یعنی همانکه میگویند خوبه که آدم زیر باشه ☺️🗞📂 🔹🔹🔹 ❤️👇 @ahkameshirin
🌱✅🌱😂 😂😂 😊😁 پیرزنه دید داره میاد، رفت تو مهدکودک نشست، شروع کرد به خوردن. 🍱 عزرائیل نشست پیشش گفت:چیکار میکنی؟ پیرزنه با صدای بچگونه گفت: میخورم! عزرائیل گفت:بخور می خوایم بریم 😁😂☺️😂 🌷🌹🌹🌹🌹🌹🌷🌹 🌷🌹 🔰🔰 😢اگر انسان علایم را در خود مشاهده میکند و حقی از دیگران یا عبادت به گردن دارد واجب است وصیت کند✍️✍️ اما در غیر اینصورت مستحب است انسان خود را آماده داشته باشد. 🗞📂 احکام احکام شیرین ❤️👇 @ahkameshirin 💙❤️
🌱✅🌱😂 😂😂 😊😁 پیرزنه دید داره میاد، رفت تو مهدکودک نشست، شروع کرد به خوردن. 🍱 عزرائیل نشست پیشش گفت:چیکار میکنی؟ پیرزنه با صدای بچگونه گفت: میخورم! عزرائیل گفت:بخور می خوایم بریم 😁😂☺️😂 🌷🌹🌹🌹🌹🌹🌷🌹 🌷🌹 🔰🔰 😢اگر انسان علایم را در خود مشاهده میکند و حقی از دیگران یا عبادت به گردن دارد واجب است وصیت کند✍️✍️ اما در غیر اینصورت مستحب است انسان خود را آماده داشته باشد. 🗞📂 احکام احکام شیرین ❤️👇 @ahkameshirin 💙❤️
♻دلسوزی برای دو نفر♻ 💚روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بود ، به زیارت آن حضرت آمد ، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از او پرسیدند : ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان‏ها هستی، آیا در هنگام جان کندن آن‏ها دلت برای کسی رحم آمد؟ عزرائیل گفت: در این مدت دلم برای سوخت : 1⃣ اولی روزی دریا 🌊 طوفانی شد و سهمگین دریا یک کشتی را در هم شکست، همه سرنشینان کشتی⛵️ غرق شدند، تنها یک نجات یافت، او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره‏ ای افکند ، در این میان فرزند پسری از او متولد شد، من مأمور شدم جان آن زن را قبض کنم، دلم به حال آن پسر سوخت. 2⃣ دومی هنگامی که ، سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بی نظیر خود پرداخت، و همه توان و امکانات و💰 خود را در ساختن آن صرف کرد، و خروارها طلا و گوهرهای دیگر برای ستون‏ها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل شد. وقتی که خواست از آن دیدار کند، همین که خواست از اسب 🐎 پیاده شود و پای راست از رکاب بر زمین نهاد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را قبض کنم. آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت از این رو که او عمری را به امید دیدار بهشتی که ساخته بود به سر برد، سرانجام هنوز چشمش بر آن نیفتاده بود ، اسیر مرگ شد. 💟 در این هنگام به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و گفت : ای محمد! خدایت سلام می‏رساند و می‏فرماید: به عظمت و جلالم سوگند که آن همان شداد بن عاد بود، او را از دریای بی کران به لطف خود گرفتیم ، بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم ، 💠 در عین حال کفران نعمت کرد، و و تکبر نمود ، و پرچم مخالفت با ما برافراشت، سرانجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت، تا جهانیان بدانند که ما به کافران مهلت می‏دهیم ولی آن‏ها را رها نمی‏کنیم ‼️ 📚 جوامع الحکایات، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، صفحه ۳۳۰ احکام احکام شیرین @ahkameshirin