eitaa logo
احکام شیرین
13.1هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
308 ویدیو
5 فایل
شماره تماس حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای عزیزی شاهرودی برای پاسخ به سؤالات شرعی 09102043478
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌹🌷🌹🌷 💠برتری حضرت علیه السلام از انبیاء از بن صوحان روایت است که وی هنگامی که علیه السلام به حکومت رسید بر آن وارد شد وگفت شما بیشتری دارید یا آدم؟ حضرت فرمود: نیست که کسی ازخودش تعریف نماید . لکن از این جهت که فرموده است: های خدادادی به خود را نقل کنید : باید بگویم : من از حضرت افضلم، دلیل این برتری را جویا شد و خلاصه پاسخ امام (علیه السلام) چنین است: برای آدم همه جور وسایل و و نعمات در فراهم بود و فقط خداوند او را از خوردن منع نمود. با وجود این ممنوعیت، آدم از خورد و از رانده شد. در حالی که من از خوردن منع نشده ام و چون را قابل توجه نمی بینم به میل و اراده خود، هرگز نخورده ام. سپس پرسید شما افضلید یا نوح الانبیاء؟ حضرت پاسخ داد: من از افضلم و علت این برتری بر را چنین فرمود: نوح(علیه السلام) خود را به سوی خدا دعوت کرد، ولی آن ها او را اطاعت نکردند و به آن بزرگوار و بسیاری رساندند. سپس پیغمبر، آنان را کرد و گفت: ! احدی از کافرین را بر روی زمین باقی نگذار. ولی من با وجود این که بعد از خاتم الانبیاء، صدمات و آزار فراوانی از این امت را دیدم. نکرده و کاملا صبر پیشه کردم. در خار و در استخوانی بود. آنگاه پرسید: شما هستید یا (علیه السلام)؟ ایشان پاسخ داد: من از افضل می باشم و دلیلش را در از زبان ابراهیم چنین می فرماید: {رَبِّ أّرِنِی کَیفَ تُحیِ المَوتی قالَ أَوَلَم تُؤمِن قالَ بَلی وَلِکِن لِیَطمَئِنَّ قَلبِی} چگونگی زنده کردن را به من نشان ده خداوند فرمود: آیا باور نداری؟ پاسخ داد: چرا باور دارم، اما می خواهم با آن دلم آرام گیرد اما من : اگر کشف گردد پرده ها بالا رود، من زیادتر نخواهد شد. صعصعه، باز پرسید: یا ! تو افضلی یا (ع)؟ امام خود را از (علیه السلام) نیز افضل و برتر خواند و دلیل آن را چنین فرمود: وقتی که او را مأموریت داد تا به دعوت به مصر رود، مطابق مجید، ایشان عرض کرد: {رَبِّ إنِّی قَتَلتُ مِنهُ نَفساً فاَخافُ اَن یَقتُلُونِ وَ أخِی هارُونُ هُوَ أفصَحُ مِنِّی لِساناً فَاَرسِلهُ مَعِی رِداً یُصَدِّقُنِی اِنِّی أخافُ أن یُکَذِّبُون} من از آنها یک نفر را کشته ام و میترسم که آنان مرا به قتل برسانند. برادرم هارون را که فصیح تر و گویاتری از من دارد، با من همراه گردان تا یاور و شریک من در امر باشد، و مرا تصدیق نماید، زیرا میترسم آنها رسالتم را تکذیب نمایند اما موقعی که خدا (صلی الله علیه و آله) به من مأموریت داد تا به مکه معظمه روم، و آیات اول سوره را در بالای بام بر کفار قریش قرائت نمایم­_ با آنکه در آنجا کمتر کسی را میتوان یافت که یکی از خویشان و بستگانش به دست من کشته نشده باشد هرگز و ابداً نهراسیدم. صعصعة عرض کرد: یا : تو هستی یا بن مریم (ع)؟ همچنین امام (علیه السلام) خود را برتر و افضل از مسیح دانست و دلیل آن را نیز چنین بیان کرد: به اذن و قدرت ، وقتی در گریبان مریم دمید، او شد و زمانی که موقع وضع حملش رسید به وحی شد که: از خانه المقدس بیرون آی، این محل عبادت است نه محل ولادت و اخرجی عن البیت فإنّ هذه بیت العبادة لابیت الولادة)} به همین دلیل از المقدس بیرون رفت و در بیابان خشکیده ای متولد شد. اما وقتی من بنت اسد درد گرفت در وسط کعبه به مستجار کعبه شد وگفت: بار بحق این و بحق کسی که این را بنا نهاده است، درد زایمان را برمن سهل و آسان گردان. در همان وقت دیوار شکافته شد و مادرم با ندای غیبی به داخل خانه راه یافت و مرا در خانه خدا به دنیا آورد و سه روز مهمان بودم. بنابراین چون معظمه بر بیت المقدس برتری دارد و از زادن عیسی در المقدس مکانی پایین تر از مکه نهی شد، ولی علی(علیه السلام)، برای به دنیا آوردن او به درون کعبه مکانی برتر از المقدس دعوت شد، بدین جهت ، و بدن او از پاکیزه تر است. صعصعه عرض کرد: یا تو افضل هستی یا حضرت مصطفی (ص)؟ فرمود: (أنا عبد من عبید محمد) من ای از آن حضرت هستم . 🌷ولادت الموحدین حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام راخدمت همه دوستان تبریک عرض میکنم🌷 علیه السلام مبارک @ahkameshirin
♻دلسوزی برای دو نفر♻ 💚روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بود ، به زیارت آن حضرت آمد ، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از او پرسیدند : ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان‏ها هستی، آیا در هنگام جان کندن آن‏ها دلت برای کسی رحم آمد؟ عزرائیل گفت: در این مدت دلم برای سوخت : 1⃣ اولی روزی دریا 🌊 طوفانی شد و سهمگین دریا یک کشتی را در هم شکست، همه سرنشینان کشتی⛵️ غرق شدند، تنها یک نجات یافت، او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره‏ ای افکند ، در این میان فرزند پسری از او متولد شد، من مأمور شدم جان آن زن را قبض کنم، دلم به حال آن پسر سوخت. 2⃣ دومی هنگامی که ، سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بی نظیر خود پرداخت، و همه توان و امکانات و💰 خود را در ساختن آن صرف کرد، و خروارها طلا و گوهرهای دیگر برای ستون‏ها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل شد. وقتی که خواست از آن دیدار کند، همین که خواست از اسب 🐎 پیاده شود و پای راست از رکاب بر زمین نهاد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را قبض کنم. آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت از این رو که او عمری را به امید دیدار بهشتی که ساخته بود به سر برد، سرانجام هنوز چشمش بر آن نیفتاده بود ، اسیر مرگ شد. 💟 در این هنگام به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و گفت : ای محمد! خدایت سلام می‏رساند و می‏فرماید: به عظمت و جلالم سوگند که آن همان شداد بن عاد بود، او را از دریای بی کران به لطف خود گرفتیم ، بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم ، 💠 در عین حال کفران نعمت کرد، و و تکبر نمود ، و پرچم مخالفت با ما برافراشت، سرانجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت، تا جهانیان بدانند که ما به کافران مهلت می‏دهیم ولی آن‏ها را رها نمی‏کنیم ‼️ 📚 جوامع الحکایات، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، صفحه ۳۳۰ احکام احکام شیرین @ahkameshirin