🌷🌹🌷🌹🌷
💠برتری حضرت #علی علیه السلام از انبیاء #اولوالعزم
از #صعصعة بن صوحان روایت است که وی هنگامی که #علی علیه السلام به حکومت رسید بر آن #حضرت وارد شد وگفت
شما #فضیلت بیشتری دارید یا#حضرت آدم؟
حضرت فرمود: #خوب نیست که کسی ازخودش تعریف نماید . لکن از این جهت که #خدا فرموده است: #نعمت های خدادادی به خود را نقل کنید : باید بگویم :
من از حضرت #آدم افضلم، #صعصعه دلیل این برتری را جویا شد و خلاصه پاسخ امام #علی(علیه السلام) چنین است: برای آدم همه جور وسایل #راحتی و#آسایش و نعمات در #بهشت فراهم بود و فقط خداوند او را از خوردن #گندم منع نمود. با وجود این ممنوعیت، آدم از #گندم خورد و از #بهشت رانده شد. در حالی که من از خوردن #گندم منع نشده ام و چون #دنیا را قابل توجه نمی بینم به میل و اراده خود، هرگز#نانگندم نخورده ام.
سپس #صعصعه پرسید شما افضلید یا نوح #شیخ الانبیاء؟
حضرت پاسخ داد: من از #نوح افضلم و علت این برتری بر #نوح را چنین فرمود: نوح(علیه السلام) #قوم خود را به سوی خدا دعوت کرد، ولی آن ها او را اطاعت نکردند و به آن بزرگوار#آزار و#اذیت بسیاری رساندند. سپس #نوح پیغمبر، آنان را #نفرین کرد و گفت: #پروردگارا! احدی از کافرین را بر روی زمین باقی نگذار. ولی من با وجود این که بعد از #وفات خاتم الانبیاء، صدمات و آزار فراوانی از این امت را دیدم. #نفرین نکرده و کاملا صبر پیشه کردم.
در#چشمم خار و در #گلویم استخوانی بود.
آنگاه #صعصعه پرسید: شما #افضل هستید یا #ابراهیم(علیه السلام)؟
ایشان پاسخ داد: من از #ابراهیم افضل می باشم و دلیلش را در #قرآن از زبان ابراهیم چنین می فرماید: {رَبِّ أّرِنِی کَیفَ تُحیِ المَوتی قالَ أَوَلَم تُؤمِن قالَ بَلی وَلِکِن لِیَطمَئِنَّ قَلبِی} #پروردگارا چگونگی زنده کردن #پرندگان را به من نشان ده خداوند فرمود: آیا باور نداری؟ پاسخ داد: چرا باور دارم، اما می خواهم با #مشاهده آن دلم آرام گیرد
اما من #گفتم : اگر کشف #حجاب گردد پرده ها بالا رود، #یقین من زیادتر نخواهد شد.
صعصعه، باز پرسید: یا #علی! تو افضلی یا #موسی(ع)؟
امام خود را از #موسی(علیه السلام) نیز افضل و برتر خواند و دلیل آن را چنین فرمود: وقتی که #خداوند او را مأموریت داد تا به دعوت #فرعون به مصر رود، مطابق #قرآن مجید، ایشان عرض کرد: {رَبِّ إنِّی قَتَلتُ مِنهُ نَفساً فاَخافُ اَن یَقتُلُونِ وَ أخِی هارُونُ هُوَ أفصَحُ مِنِّی لِساناً فَاَرسِلهُ مَعِی رِداً یُصَدِّقُنِی اِنِّی أخافُ أن یُکَذِّبُون}#خداوندا من از آنها یک نفر را کشته ام و میترسم که آنان مرا به قتل برسانند.
برادرم هارون را که #زبان فصیح تر و گویاتری از من دارد، با من همراه گردان تا یاور و شریک من در امر #رسالت باشد، و مرا تصدیق نماید، زیرا میترسم آنها رسالتم را تکذیب نمایند
اما موقعی که #پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) به من مأموریت داد تا به مکه معظمه روم، و آیات اول سوره #برائت را در بالای بام #کعبه بر کفار قریش قرائت نمایم_ با آنکه در آنجا کمتر کسی را میتوان یافت که یکی از خویشان و بستگانش به دست من کشته نشده باشد هرگز و ابداً نهراسیدم.
صعصعة عرض کرد: یا #علی: تو #افضل هستی یا #عیسی بن مریم (ع)؟
همچنین امام #علی (علیه السلام) خود را برتر و افضل از #عیسی مسیح دانست و دلیل آن را نیز چنین بیان کرد: به اذن و قدرت #پروردگار، وقتی #جبرئیل در گریبان مریم دمید، او #حامله شد و زمانی که موقع وضع حملش رسید به #مریم وحی شد که: از خانه #بیت المقدس بیرون آی، این #خانه محل عبادت است نه محل ولادت و #زایشگاه
اخرجی عن البیت فإنّ هذه بیت العبادة لابیت الولادة)} به همین دلیل از #بیت المقدس بیرون رفت و #عیسی در بیابان خشکیده ای متولد شد. اما وقتی #مادر من #فاطمه بنت اسد درد #زاییدن گرفت در وسط کعبه به مستجار کعبه #متوسل شد وگفت: بار#الها بحق این #خانه و بحق کسی که این #خانه را بنا نهاده است، درد زایمان را برمن سهل و آسان گردان. در همان وقت دیوار #کعبه شکافته شد و مادرم #فاطمه با ندای غیبی به داخل خانه راه یافت و مرا در خانه خدا به دنیا آورد و سه روز مهمان #پروردگارم بودم. بنابراین چون #مکه معظمه بر بیت المقدس برتری دارد و #مریم از زادن عیسی در #بیت المقدس مکانی پایین تر از مکه نهی شد، ولی #مادر علی(علیه السلام)، برای به دنیا آوردن او به درون کعبه مکانی برتر از #بیت المقدس دعوت شد، بدین جهت #روح، #نفس و بدن او از #عیسی پاکیزه تر است.
صعصعه عرض کرد: یا #علی تو افضل هستی یا حضرت #محمد مصطفی (ص)؟
#امام فرمود: (أنا عبد من عبید محمد) من #بنده ای از #بندگان آن حضرت هستم .
🌷ولادت #مولی الموحدین حضرت امیرالمؤمنین #علی علیه السلام راخدمت همه دوستان تبریک عرض میکنم🌷
#میلاد_امام_علی
#امام_علی
#روز_پدر
#میلاد_امام_علی علیه السلام مبارک
#یا_علی_علیه_السلام
@ahkameshirin
♻دلسوزی #ملک_الموت برای دو نفر♻
💚روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بود ، #عزرائیل به زیارت آن حضرت آمد ، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از او پرسیدند :
ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسانها هستی، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی رحم آمد؟
عزرائیل گفت: در این مدت دلم برای #دو_نفر سوخت :
1⃣ اولی روزی دریا 🌊 طوفانی شد و #امواج سهمگین دریا یک کشتی را در هم شکست، همه سرنشینان کشتی⛵️ غرق شدند، تنها یک #زن_حامله نجات یافت، او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره ای افکند ، در این میان فرزند پسری از او متولد شد، من مأمور شدم جان آن زن را قبض کنم، دلم به حال آن پسر سوخت.
2⃣ دومی هنگامی که #شداد_بن_عاد، سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بی نظیر خود پرداخت، و همه توان و امکانات و💰 #ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد، و خروارها طلا و گوهرهای دیگر برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل شد.
وقتی که خواست از آن دیدار کند، همین که خواست از اسب 🐎 پیاده شود و پای راست از رکاب بر زمین نهاد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را قبض کنم.
آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت از این رو که او عمری را به امید دیدار بهشتی که ساخته بود به سر برد، سرانجام هنوز چشمش بر آن نیفتاده بود ، اسیر مرگ شد.
💟 در این هنگام #جبرئیل به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و گفت : ای محمد! خدایت سلام میرساند و میفرماید:
به عظمت و جلالم سوگند که آن #کودک همان شداد بن عاد بود، او را از دریای بی کران به لطف خود گرفتیم ، بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم ،
💠 در عین حال کفران نعمت کرد، و #خودبینی و تکبر نمود ، و پرچم مخالفت با ما برافراشت، سرانجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت، تا جهانیان بدانند که ما به کافران مهلت میدهیم ولی آنها را رها نمیکنیم ‼️
📚 جوامع الحکایات، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، صفحه ۳۳۰
احکام
احکام شیرین
@ahkameshirin