eitaa logo
کلاس احکام و عقاید حسین محققی
1.1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
51 فایل
بر اساس فتوای مراجع تقلید با محوریت فتاوای آیت الله خامنه ای ارتباط با استاد برای سوالات شما و مشاوره👇 @Ahkam2
مشاهده در ایتا
دانلود
💎امام على عليه السلام: من از پروردگار خود، نه فرزندانى زيبا رو خواستم و نه فرزندى خوش قد و قامت، بلكه از پروردگارم فرزندانى خواستم كه فرمانبردار خدا باشند و از او بترسند تا وقتى به او نگاه كردم و ديدم از خداوند فرمان مى برد شاد شوم 📙 غررالحكم حدیث5147
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌نتیجه جنگ همون شد که رهبری فرمودند 🔹‌هفته اول جنگ ۳۳ روزه لبنان سخت بود به ایران امدم و گزارش را به رهبری دادم. نکاتی گفت و اضافه کرد: این جنگ مثل جنگ احزابه، نتیجه آن هم مثل جنگ احزابه (پیروزی لبنان) 🔹‌بعنوان نظامی خیلی بعید میدانستم حتی در دلم گفتم «کاش این را نمیگفت» اما نتیجه همان شد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ‏این کلیپ کوتاه رو ببینید تا متوجه بشید چرا وقتی آقا می‌فرمایند؛ پیروزی قطعا برای فلسطین است نباید حتی ذره‌ای شک کرد!!!
💠 خودنمايى حرام‏ خودنمايى به منظور به گناه انداختن ديگرى حرام است. 👈 مثلًا خانمى به گونه‏اى خودنمايى كند كه نگاه مرد نامحرم به او جلب شود. راه رفتن به گونه‏اى خاص حرف زدن انجام حركات خاص لبخند زدن به نامحرم يا شوخى كردن يا نگاه كردن به قصد خودنمايى نمونه‏هايى از خودنمايى‏هاى حرام هستند. 📌 خودنمايى نيز براى به حرام انداختن نامحرم، حرام است. مواردى مثل پوشيدن لباس خاص و يا باز گذاشتن بازو و سينه به منظور جلب نظر نامحرم، انداختن گردن بند، حرف زدن، نگاه كردن و راه رفتن و انجام رفتارهاى شهوانى 👈 به منظور جلب نظر نامحرم و ... از اين قبيل خودنمايى‏ها هستند. 📚 پی‌نوشت: احكام روابط زن و مرد، ص 180
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📳 عاشورا سیاسی است یا غیر سیاسی؟ 🏴 اگر علیه السلام فقط احکام میگفت ،کربلا اتفاق می‌افتاد؟ 🗡 توزیع قمه توسط سفارت انگلیس ! 🏴 وقتی دغدغه برخی هیئت‌ها این بود که هئیت ما علمش سنگین‌تر است!
💥 خشم و غیبت 🔴 ناراحتی و خشمگین شدن انسان نسبت به دیگری او را وادار می‏کند که پشت سرش از نواقص و عیوب او سخن گوید و به این وسیله خشم خود را تسکین دهد و دلش را خالی کند. 👈خشم می تواند تبدیل به کینه شود. بخشیدن دیگران و گذشتن از کردارهای ناپسند آن ها در حقیقت کمک به خودمان است آیا روح و قلب ما لیاقت ارامش را ندارد؟
💠 خشک شدن کف دست برای مسح در وضو ✅سؤال: اگر رطوبتِ کف دست، خشک شود باید از ریش یا ابرو برای مسح استفاده شود حال اگر ریش و ابرویی وجود نداشته نباشد (مانند زنی که ابروهایش ریخته) وظیفه مکلف چیست؟ ✅ جواب: در این صورت از رطوبت بقیۀ اعضای وضو استفاده کند. 📚 پی‌نوشت: کانال فقه و احکام مقام معظم رهبری
﷽ ◾️ حقّ‌النــاس: 🔸 شخصی از حضرت آیت الله العظمی بهجت درخواست دستوری فرمودند. آقا که همیشه مشغول ذکر بودند، سر بلند کردند و فرمودند :«تا می‌توانید گناه نکنید» سپس سر به زیر انداختند و مجدّداً مشغول ذکر شدند. 🔸 بعد از چند لحظه سر بلند کردند و فرمودند: «اگر احیاناً گاهی مرتکب شدید سعی کنید گناهی که در آن حقّ‌الناس است نباشد». باز سر به زیر انداخته و مشغول ذکر شدند. 🔸 و بعد از چند لحظه باز سر بلند کردند و برای سومین بار فرمودند: «اگر گناه مرتکب شدید که در آن حقّ‌الناس است سعی کنید در همین دنیا آن را تسویه کنید و برای آخرت نگذارید که آن جا مشکل است.» 📚 برگرفته از کتاب فریادگر توحید، ص۲۱۸
جمعی از اصحاب در محضر رسول خدا بودند، حضرت فرمود: می خواهید کسل ترین، دزدترین، بخیل ترین، ظالم ترین و عاجزترین مردم را به شما نشان دهم؟ اصحاب: بلی یا رسول الله! فرمود: 1⃣ کسل ترین مردم کسی است که از صحت و سلامت برخوردار است ولی در اوقات بیکاری با لب و زبانش ذکر خدا نمی گوید. 2⃣ دزدترین انسان کسی است که از نمازش می کاهد، چنین نمازی همانند لباس کهنه در هم پیچیده به صورتش زده می شود. 3⃣ بخیل ترین آدم کسی است که گذرش بر مسلمانی می افتد ولی به او سلام نمی کند. 4⃣ ظالم ترین مردم کسی است که نام من در نزد او برده می شود، ولی بر من صلوات نمی فرستد. 5⃣ و عاجزترین انسان کسی است که از دعا درمانده باشد. 📚داستان های بحارالانوار
برخی از ویژگی‌های اولیای خدا☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تنها ۳ درصد از قرآن ممنوعیت‌هاست 👈 نظر پروفسوری که مسلمان شد! ⭕️ پروفسور جفری لانگ استاد ریاضیات دانشگاه کانزاس آمریکا
🔴 سید حسن نصرالله: پیروزی نهایی خواهد آمد خواهد آمد خواهد آمد. ما در مسجد الاقصی نماز خواهیم خواند
یک دفترچه کوچک داشت همیشه هم همراهش بود و به هیچکس نشان نمی‌داد.. یکبار یواشکی آن را برداشتم ببینم داخلش چه می نویسد.. فکر می‌کردم کارهای روزانه‌اش را می‌نویسد سر کی داد زده... کی را ناراحت کرده‌... به کی بدهکاره... همه را نوشته بود ریز و درشت، نوشته بود که یادش باشد در اولین فرصت صافشان کند... شهید 🕊🌹
💠 برداشت های نادرست از احکام استخاره اینترنتی 💬امروزه بسیاری از مردم از استخاره های اینترنتی کمک می گیرند. در حالی که اینگونه استخاره ها به دلیل رایانه ای بودن و عدم دخالت شخص، قابل اعتماد نیست. 📚 استفتاء از دفتر رهبر انقلاب
خون خود را بر زمین می‌ریزم تا شاید کسی به هوش بیاید، تا مگر وجدانی بیدار شود ولی افسوس که منافع مادی و حُبِ حیات همه را به زنجیر کشیده است! شهید🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مارا گناه محتاج این و آن کرد... وگرنه حسین(ع) میداد نان مان را
🔴 ‏چرا ایرانی ها دیگه مرکز نفرین زمین نیستند؟ چرا افغانستانی های مقیم ایران دیگه باعث غارت و کشتار و مسئله امنیت ملی نیستند؟ چرا دیگه خبری از برخورد خشن پلیس یا سپاه و بسیج با مردم نیست؟ چرا بار روانی مردم رو به سمت آرامشه؟ چرا دیگه ایران بد نیست؟ 📢 چون کارفرما درگیر جنگ با غزه است
🔺یکی از صالحان دعا می‌کرد : « پروردگارا ، در روزی ام برکت ده » 🔹کسی پرسید : چرا نمی‌گویی روزی ام ده ؟ 🔺گفت : روزی را خداوند برای همگان ضمانت کرده است . اما من برکت را در رزق طلب می‌کنم . چیزی است که خدا به هر کس بخواهد می‌دهد.. 🍃اگر در مال بیاید ، زیادش می‌کند . 🍃اگر در فرزند بیاید ، صالحش می‌کند . 🍃اگر در جسم بیاید ، قوی و سالمش می‌کند . 🍃و اگر در قلب بیاید ، خوشبختش می‌کند . 🌹 بار الها ... برکت ده
🔴 نگو بعد از مرگم کار خیر بکنید ✨ یکی از سرمایه داران مدینه وصیت کرد که انبار خرمای او را پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به بینوایان انفاق کند. پس از مرگ او، رسول خدا تمام خرماها را به فقرا داد، آن گاه یک عدد خرمای خشکیده و کم مغز برداشت و به مسلمانان فرمود: ✨سوگند به خدا که اگر خود این مرد، این یک دانه خرما را به بدبخت و گرسنه ای می داد، پاداش آن نزد پروردگار بیش از همه این انبار خرما بود که من به دست خود که پیامبر خدا هستم، به فقرا و بینوایان دادم...🍂 📚لئالی الاخبار، ج۳، ص۱۰۱
🔸ابراهيم از دوران کودکي و ارادت خاصي به امام خميني داشت. هر چه بزرگتر ميشد اين علاقه نيز بيشتر ميشد. تا اينکه در سالهاي قبل از به اوج خود رسيد. در سال 1356 بود. هنوز خبري از درگيريها و مسائل انقلاب نبود. صبح جمعه از جلسه اي در ميدان ژاله (شهدا) به سمت خانه برميگشتيم. 🔸از ميدان دور نشده بوديم که چند نفر از دوستان به ما ملحق شدند. شروع کرد براي ما از امام خميني تعريف کردن. بعد هم با صداي بلند فرياد زد: «درود بر خميني » ما هم به دنبال او ادامه داديم. چند نفر ديگر نيز با ما همراهي کردند. تا نزديک چهارراه شمس شعار داديم وحركت كرديم. دقايقي بعد چندين ماشين به سمت ما آمد. ابراهيم سريع بچه ها را متفرق کرد. در کوچه ها پخش شديم. 🔸دو هفته گذشت. از همان جلسه صبح جمعه بيرون آمديم. ابراهيم درگوشه ميدان جلوي ايستاد. بعد فرياد زد: درود بر خميني و ما ادامه داديم. جمعيت که از جلسه خارج ميشد همراه ما تکرار ميکرد. صحنه جالبي ايجاد شده بود. 🔸دقايقي بعد، قبل از اينکه مأمورها برسند ابراهيم را متفرق کرد. بعد با هم سوار تاکسي شديم و به سمت ميدان خراسان حرکت کرديم. دو تا چهار راه جلوتر يکدفعه متوجه شدم جلوي ماشينها را ميگيرند و مسافران را تک تک بررسي ميکنند. چندين ماشين و حدود 10 مأمور در اطراف خيابان ايستاده بودند. چهره مأموري که داخل ماشينها را نگاه ميکرد آشنا بود. او در ميدان همراه مردم بود! 🔸به ابراهيم اشاره کردم. متوجه ماجرا شد. قبل از اينکه به تاکسي ما برسند در را باز کرد و سريع به سمت پياده رو دويد. مأمور وسط يكدفعه سرش را بالا گرفت. ابراهيم را ديد و فرياد زد: خودشه خودشه، بگيرش... 🔸مأمورها دنبال ابراهيم دويدند. ابراهيم رفت داخل کوچه، آ نها هم به دنبالش بودند. حواس مأمورها که حسابي پرت شد کرايه را دادم. از ماشين خارج شدم. به آن سوي خيابان رفتم و راهم رو ادامه دادم... ظهر بود که آمدم خانه. از ابراهيم خبري نداشتم. تا شب هم هيچ خبري از ابراهيم نبود. به چند نفر از رفقا هم زنگ زدم. آ نها هم خبري نداشتند. خيلي نگران بودم. ساعت حدود يازده شب بود. داخل حياط نشسته بودم. 🔸يکدفعه صدائي از توي کوچه شنيدم . دويدم دم در، باتعجب ديدم ابراهيم با همان چهره و هميشگي پشتِ در ايستاده. من هم پريدم تو بغلش. خيلي خوشحال بودم. نميدانستم خوشحاليام را چطور ابراز کنم. گفتم: داش ابرام چطوري؟ نفس عميقي کشيد و گفت: خدا رو شکر، ميبيني که سالم و سر حال در خدمتيم. گفتم: شام خوردي؟ گفت: نه، مهم نيست. سريع رفتم توي خانه، سفره نان و مقداري از غذاي شام را برايش آوردم. 🔸رفتيم داخل ميدان غياثي(شهيد سعيدي)بعد از خوردن چند لقمه گفت: بدن قوي همين جاها به درد ميخوره. خدا كمك كرد. با اينکه آنها چند نفر بودند اما از دستشون فرار کردم. آن شب خيلي صحبت کرديم. از انقلاب، از امام و... بعد هم قرار گذاشتيم شبها با هم برويم لرزاده پاي صحبت حاج آقا چاووشي. شب بود که با ابراهيم و سه نفراز رفقا رفتيم مسجد لرزاده. حاج آقا چاووشي خيلي نترس بود. حرفهائي روي منبر ميزد که خيليها جرأت گفتنش را نداشتند. 🔸حديث امام موسي کاظم که ميفرمايد: «مردي از مردم را به حق فرا ميخواند. گروهي استوار چون پاره هاي آهن پيرامون او جمع ميشوند » خيلي براي مردم عجيب بود. صحبتهاي انقلابي ايشان همينطور ادامه داشت. 🔸ناگهان از سمت درب مسجد سر و صدايي شنيدم. برگشتم عقب، ديدم نيروهاي ساواک با چوب و چماق ريختند جلوي درب مسجد و همه را ميزنند. جمعيت براي خروج از مسجد هجوم آورد. مأمورها، هر کسي را که رد ميشد با ضربات محکم باتوم ميزدند. آنها حتي به زن و بچه ها رحم نميکردند. 🔸ابراهيم خيلي شده بود. دويد به سمت در، با چند نفر از مأمورها درگير شد. نامردها چند نفري ابراهيم را ميزدند. توي اين فاصله راه باز شد. خيلي از زن و بچه ها از مسجد خارج شدند. ابراهيم با با آنها درگير شده بود. يکدفعه چند نفراز مأمورها را زد و بعد هم فرار کرد. ما هم به دنبال او از مسجد دور شديم. بعدها فهميديم که درآن شب حاج آقا راگرفتند. چندين نفر هم و مجروح شدند. 🔸ضرباتي که آن شب به کمر ابراهيم خورده بود، شديدي براي او ايجاد کرد که تا پايان عمر همراهش بود. حتي در کشتي گرفتن او تأثير بسياري داشت. شهید 🕊🌹