eitaa logo
کانال اهل ولاء
2.5هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
530 ویدیو
11 فایل
• بِسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ • اخلاق، عرفان و معارف اهل بیت علیهم‌السّلام استاد مهدی طیّب www.ahlevela.com ارتباط با ما و ارسال نظرات و پیشنهادات: @ahlevela14
مشاهده در ایتا
دانلود
🕋 باطن مناسک حج - بخش هشتم ▪️حال، اگر انسان بخواهد به کمال برسد، چه؟ ▫️کمال خاک، در قربانی کردن خودش در برابر گیاه بود. کمال گیاه، در قربانی کردن خودش در برابر حیوان بود. کمال حیوان، در قربانی کردن خودش در برابر انسان بود. کمال انسان در چیست؟ ▫️کمال انسان در این است که در برابر ولیّ خدا قربانی شود؛ در برابر حجّت خدا قربانی شود. اصحاب اباعبدالله الحسین علیه السّلام را نگاه کنید! هر موجودی در راه موجود بزرگتر قربانی شود، می‌شود جزء وجود او؛ لذا در واقعۀ کربلا، هفتاد و دو تن و یک تن نداریم؛ هفتاد و سه نفر نداریم؛ در واقعۀ کربلا یک نفر بیشتر نداریم و او اباعبدالله الحسین علیه السّلام است. همه فانی در او هستند؛ همه فانی در اباعبدالله علیه السّلام هستند؛ و به کمال خودشان رسیده‌اند. چه کمالی بالاتر از اینکه انسان، در حجّت خدا فانی شود؛ قربان حجّت خدا شود؛ قربانی ولیّ خدا شود؟! ▪️حال، کمال ولیّ خدا در چیست؟ در این است که قربان خود خدا شود؛ لذا اباعبدالله علیه السّلام هم قربان خود خدا شد.. ▫️صحنۀ عاشورا، جلوۀ یک قربانگاه بزرگ است؛ برای اینکه از آن درس تکامل را یاد بگیریم؛ ببینیم چگونه می‌شود برای بالا رفتن، از تعلّقات بُرید؛ همه چیز را، همۀ تعلّقات را قطع کرد. اصحاب اباعبدالله علیه السّلام، در راه امام حسین از زن، از بچه، از سلامتی، از خانه، از راحت، از عنوان، از شهرت، از مقام، و بالاخره از جانشان گذشتند؛ و امام حسین علیه السّلام در راه خدا از همه چیزش گذشت. ▫️اگر در ماجرای حضرت ابراهیم، ذبح حضرت اسماعیل را داریم، در ماجرای اباعبدالله علیه السّلام، به میدان فرستادن علی اکبرِ امام حسین علیهما السّلام را داریم. ▫️دیدید چگونه حضرت، علی اکبر را به میدان فرستاد! حالا بوی محرّم هم می‌آید. اولین قربانی‌های کربلا، یکی دو روز پیش به شهادت رسیدند: مسلم بن عقیل و هانی بن عروه، پیش قراولان سپاه شهادت و قربانی اباعبدالله علیه السّلام. ▫️لذا شما دیدید؛ هر یک از اصحاب و حتّی اهل بیت علیهم السّلام که آمدند خدمت اباعبدالله برای اینکه اذنِ میدان رفتن بگیرند، حضرت آنها را کمی معطّل کردند؛ نگهشان داشتند؛ با هرکدام به صورتی صحبت کردند؛ هر کس را خواستند به گونه‌ای معاف کنند؛ لااقل کمی معطّلش کردند که دیرتر برود. ▫️به حر که خواست بلافاصله برود، فرمودند: نه! تو مهمان مایی. از اسبت پیاده شو؛ بیا کمی پیش ما بنشین. از همان حر شروع کردند. یک یک اصحاب، هرکدام که خواستند بروند، کمی معطّلشان کردند؛ کمی نگهشان داشتند. حتّی وقتی آن غلام سیاه آمد و خواست اجازه بگیرد که به میدان برود، حضرت فرمودند: تو یک عمر به خانوادۀ ما خدمت کرده‌ای. بنا نیست که جانت را هم بدهی؛ برو؛ من تو را در راه خدا آزاد کردم؛ کسی هم کاری به کار تو ندارد. آن غلام گریست؛ خیلی گریه کرد. گفت: یا اباعبدالله! می‌دانم؛ من مثل اصحاب شما نیستم؛ پوستم سیاه است؛ بدنم بدبوست ... به هرحال، هر کدام را به گونه‌ای کمی معطّل می‌کردند؛ نگاهشان می‌داشتند. قاسم بن الحسن آمد، به یک صورت؛ برادر کوچک قاسم آمد، به یک صورت دیگر. هرکدام را به نحوی معطّل کردند. ▫️امّا علی اکبر که به قلب اباعبدالله وصل بود، وقتی علی اکبر خدمت پدر آمد تا اذن میدان رفتن بگیرد، حضرت یک لحظه هم تأمّل نکردند؛ بلافاصله حضرت فرمودند: برو؛ مأذونی. فقط وقتی می‌رفت، فرمودند: کمی آهسته برو. ▫️نمی‌دانم چرا امروز از اینجاها سر درآوردیم! به هرحال، وادی کمال، وادی قربان شدن است؛ و هر که طالب سیر و سلوک به سوی کمال است، باید خودش را برای قربان شدن آماده کند؛ چون این راه، راهی است که با کَرب و بلا توأم است. گفت: ▪️نازپرورده تنعّم نبرد راه به دوست ▪️عاشقی شیوۀ رندان بلاکش باشد ▫️کسی می‌تواند به قرب دوست برسد که قربانی دوست شود. راه دیگری وجود ندارد. تنها راه، همین است. و عجیب اینجاست که در این عالم، همه دارند خودشان را قربانی می‌کنند. شما یک نفر را پیدا کنید که قربان نشود؛ منتها مشکل این است که چیزی که خودشان را قربانی آن می‌کنند، غالباً ارزش آن را ندارد. ▫️خدای متعال در حدیث قدسی فرمود: خَلَقْتُ الْأَشْیآءَ لِأَجْلِک، وَ خَلَقْتُک لِأَجْلی: ای بشر! همه چیز را برای تو آفریدم؛ همه چیز باید قربانی تو شود؛ تو باید قربانی من شوی. تو را برای خودم آفریدم. ▫️همۀ خلق دارند خودشان را قربانی می‌کنند؛ یکی خودش را در راه پول قربانی می‌کند، یکی در راه مقام، یکی در راه شهرت، یکی در راه شهوت. کیست که خودش را قربانی نکند؟ همه دارند در راه محبوبشان جان می‌دهند. ان‌شاءالله انسان به معرفت برسد؛ به شعور برسد و از وادی معرفت و شعور، به سرزمین عشق و منا سر در بیاورد، تا بفهمد چه چیزی ارزش دارد که انسان خودش را قربانی آن کند. ادامه دارد.... استاد مهدی طیّب ۸۴/۱۰/۲۲ @ahlevela_channel
💠 روز عيد قربان 🌷 روز عيد قربان از اعياد مهمّ اسلامى است. اين روز يادآور اخلاص و بندگى حضرت ابراهیم علیه السّلام در برابر پروردگار خويش است، آن جا كه فرمان حقّ براى ذبح اسماعیل صادر شد و ابراهيم علیه السّلام آن بندۀ فرمانبردار خداوند آماده اجراى اين فرمان شد و اسماعیل را به قربانگاه برد و كارد بر حلقومش نهاد، ولى ندايى رسيد كه اى ابراهيم از عهدۀ اين آزمون الهى برآمدى! دست نگهدار كه فرمانبردارى خويش را به درستى اثبات كرده‌اى. 🌷 جبرئيل همراه با «قوچى» فرود آمد و ابراهيم آن را قربانى كرد و سنّت قربانى در منا از آن روز برقرار شد. 🌷 اين روز، روز عيد و خوشحالى و سرور است، زيرا علاوه بر اين كه بنده‌اى مخلص از آزمونى دشوار سربلند بيرون آمد و بندگى خويش را در پيشگاه خداى بزرگ ثابت كرد، گروه عظيمى از بندگان مخلص خدا به او تأسّى جسته به زيارت خانه خدا مى‌شتابند و مراسم منا و از جمله قربانى را انجام مى‌دهند.... استاد مهدی طیّب @ahlevela_channel
4_6048633607239500994.mp3
3.12M
💎 عید قربان؛ عید قبولی در مدرسۀ عبودیّت 💐 بزرگ‌ترین و زیباترین صحنۀ تسلیم در برابر مشیّت حضرت حق ▫️تجلی و ظهور عبودیت مطلق ▫️روز قطع تعلّق از هر چه غیر خداست، حتّی اسماعیل ... @ahlevela_channel
هدایت شده از کانال اهل ولاء
🌿 تکبیرات بعد از نماز روز عید قربان ⭐️ یکی از مراقبات روز عید قربان، تکبیرات مشهوری است که از نماز ظهر عید باید شروع کرد و در تعقیب نمازها خواند. ▪️برای كسی كه در منا باشد، در تعقیب پانزده نماز، كه اوّلش نماز ظهر روز عيد است و آخرش نماز صبح روز سيزدهم. ▪️ و كسانی كه در ساير شهرها هستند، در تعقیب ده نماز، از نماز ظهر روز عيد تا نماز صبح روز دوازدهم : ✨ اللهُ اَكْبَرُاللهُ اَكْبَرُ، لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَاللهُ اَكْبَرُ، اللهُ اَكْبَرُ اللهُ اَكْبَرُ وللهِ الْحَمْدُ، اللهُ اَكْبَرُ عَلی ما هَدانا، اَللهُ اَكْـبَـرُ عَلی ما رَزَقَنا مِنْ بَهيمَةِ الاَْنْعامِ، وَالْحَمْدُللهِ عَلی ما اَبْلانا ✨ ▫️خدا بزرگ‌تر است، خدا بزرگ‌تر است، معبودی جز خدا نيست، خدا بزرگ‌تر است، خدا بزرگ‌تر است، حمد تنها برای اوست، خدا بزرگ‌تر است بر آنچه ما را هدايت فرمود، خدا بزرگ‌تر است بر آنچه به ما روزی داد از چهارپايان بی ‏زبان و سپاس خدای را بر آنچه ما را آزمود. ▪️و مستحب است تكرار اين تكبيرات در تعقیب نمازها بـه قدر امكان و خواندن بعد از نوافل. @ahlevela_channel
💠‍ جلسۀ هفتگی خانم‌های اهل ولاء، در روز دو‌شنبه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۱، به علّت آلودگی هوا، بطور مجازی برگزار شد. @ahlevela_channel
💠‍ جلسۀ هفتگی خانم‌های اهل ولاء، در روز دو‌شنبه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۱، به علّت آلودگی هوا، بطور مجازی برگزار شد. ▫️در بخشی از جلسه، به مناسبت دهۀ اوّل ذی‌الحجّه و نزدیک بودن روز عرفه و عید قربان، استاد طیّب فرمودند: ▫️این ایّام، فرصت‌هايی بسيار استثنائی است! بنابر حديثی كه منسوب به پيغمبراكرم صلّی الله‌ عليه‌ و‌ آله‌ و‌سلّم است، اين ده شبانه‌روز در تمام سال ممتاز است. اين ده روز بر تمامی ایام سال، حتّی بر ايّام ماه مبارک رمضان و ليالی قدر امتياز دارد. هيچ شب و روزی از سال به پای اين ده شبانه‌روز نمی‌رسد. در دعایی که در این ده روز، بعد از نماز صبح و پیش از نماز مغرب می‌خوانيم، عرضه می‌داریم: اللَّهُمَّ هَذِهِ الْأَیّامُ الَّتِی فَضَّلْتَها عَلَی الْأَیّامِ وَ شَرَّفْتَها؛ وَ قَدْ بَلَّغْتَنِیها بِمَنِّکَ وَ رَحْمَتِکَ: خدایا! اين ایّام، ايّامی است که آن را بر سایر ايّام، برتری و شرافت دادی و به لطف و رحمتت، مرا به درک آن نائل کردی. اميدواریم دوستان این دعای بسيار زيبا را فراموش نكنند! بعضاً دوستانی هم كه اهل مراقبات عبادی هستند، اين دعا از دستشان می‌رود؛ يعنی یکباره می‌بينند اذان مغرب گفته شد، بی‌آنكه اين دعا را خوانده باشند؛ يا مدتی پس از نماز صبح، می‌بينند فراموش كرده‌اند که اين دعای زيبا را بعد از نماز بخوانند. امیدوارم به خواندن اين دعا موفّق باشيم، تا به فضيلت و اهمّيّت اين ايّام و ليالی بیشتر متوجّه شویم و زمينه‌ای گردد برای توفیق بيشتر در بهره بردن از فرصت‌های فوق‌العاده عظيم این دهه. امیدوارم خدای متعال عنايت كند که از اين فرصت بسيار فوق‌العاده كه در دسترس ما قرار داده است، بيشترين بهره را ببريم.  ▫️امیدوارم ذائقۀ ما بيدار شود و حلاوت و شيرينی اين لحظه‌ها را بچشیم. بدانيم! فقط خوراكی‌ها نيستند كه طعم و بو دارند؛ لحظه‌ها هم اينگونه‌اند. زمان‌ها هم طعم و عطر دارند. امیدوارم شامّه و ذائقۀ روح ما بيدار شود و حلاوت ساعات و لحظات اين دهه، و عطر خوش بهشتی اين ايّام و ليالی را احساس كنيم؛ و لذّت بودنِ در اين ده شبانه‌روز را با همۀ وجود بچشيم! گاهی فرد از نعمتی استفاده می‌كند؛ ولی از آن لذّتی نمی‌برد؛ حواسش نيست و طعم آن را احساس نمی‌كند. خدای متعال اين توفيق را هم به ما عنايت فرمايد که قدرشناسانه و شاكرانه از اين موقعيّت و فرصت‌ها استفاده كنيم؛ خصوصاً از روز عرفه! شب عرفه هم فوق‌العاده عظيم است. روز ترويه (روز هشتم ذی‌الحجّه) هم روز بزرگی است؛ ولی روز عرفه كه روز دعاست، روز فوق‌العاده عظيمی است. روز عرفه، هم روز اعتراف به نقص‌ها، كاستی‌ها، عيب‌ها و خطايا در پيشگاه حقّ متعال است، و هم روز معرفت و شناخت است؛ شناخت خود و معرفت خداوند. و اين معرفت و شناخت است كه انسان را مستعدّ قربان شدن می‌كند. اميدوارم توشه و بهرۀ ما از روز عرفه، معرفت‌الله به معنای شايستۀ كلمه باشد. ▫️روز عيد قربان به‌دنبال روز عرفه است؛ چون تا انسان معشوق و محبوب را نشناسد، حُسن و جمال او را نبيند و با همۀ وجود به او دل نبازد و عاشق و شيدا و مفتون او نشود؛ قربانی او نخواهد شد. قربان شدن يعنی فدا شدن و فنا شدن در محبوب و يكی شدن با معشوق و رسيدن به مقام جمع، وحدت و يگانگی. آن كه قربان می‌شود، با كسی كه در راه او دارد قربان می‌شود، يكی می‌گردد، به او می‌پيوندد و آن حقيقت در جان او تجلّی می‌كند. اگر بخواهيم در روز عيد قربان، با قربان كردن خود در پيشگاه حقّ متعال، به چنين مرتبه‌ای نائل شويم، لازمه‌اش اين است كه در روز عرفه به جمال، حُسن، لطف و نِعَم الهی واقف و عارف شويم و معرفت پيدا كنيم. معرفت مقدّمۀ قربان شدن، فنا شدن و به حقيقت حق واصل شدن است. اميدوارم خدای متعال چنين توفيقی را نصيب همۀ اهل ايمان گرداند؛ به‌خصوص نصیب دوستان عزيز اهل ولايی ما كه توجّه بيشتری به مراقبات عبادی و قدرشناسی و بهره بردن از فرصت‌های معنوی و عبادی دارند. @ahlevela_channel @OstadMahdiTayyeb eitaa.com/ahlevela_channel instagram.com/ahlevela
کانال اهل ولاء
💠#حديث ۲٨٩٣ بنا به نقل، امام سجّاد عليه السّلام فرمودند: قربانى كردن حاجى، فديه او در برابر آتش خواه
💠 ۲٨٩٤ بنا به نقل، پيامبر اكرم صلّی الله عليه و آله و سلّم فرمودند: هنگامى كه بندگان در پيشگاه خدا مى‌ايستند، آواز دهنده‌اى ندا دهد: آن كس كه مزدش با خداست برخيزد و به بهشت رود. گفته مى‌شود: چه كسى مزدش با خداست؟ مى‌گويد: گذشت كنندگان از مردم. 🔅 إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ مَنْ كَانَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَلْيَدْخُلِ الْجَنَّةَ فَيُقَالُ مَنْ ذَا الَّذِي أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَيُقَالُ الْعَافُونَ عَنِ النَّاسِ. بحارالانوار، ج ٦٤، ص ٢٦٦ @ahlevela_channel
🕋 در حجّ باطنی که سیر به سوی خدا و لقاءالله است نیز کسی که به معرفت نرسد، سیرش باطل است. بعد از وقوف در مشعر، وقتی حاجی روز عید قربان وارد مِنیٰ شد و شیطان را رمی ‎کرد و گوسفند را به نشانه‎ی نفس خودش سر برید، که مستحب است اگر خودش هم ذبح بلد نیست، دستش را روی دست کسی بگذارد که ذبح می‎کند، به نیّت اینکه خودش دارد ذبح می‎کند، و بعد از اینکه سرش را به نشانه‎ی اینکه من عبد و بنده‎ی توأم تراشید، خدا سه شب او را در مِنیٰ مهمان می‎کند. اگر کسی این سه شب را در مسجدالحرام تا صبح احیا بگیرد و نخوابد، گرچه حجّش باطل نیست، ولی این تنها جریمه‎ی غیبت از مهمانی خداست و به پای فضیلت در مِنیٰ بودن نمی‎رسد. 🌱 مرحوم حاج اسماعیل دولابی🌱 📙 مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب @ahlevela_channel
🕋 باطن مناسک حج - بخش نهم حاجی بعد از قربانی، سر می‌تراشد. به این عمل، حلق گفته می‌شود. آقایان خصوصاً در سفر اوّل سرشان را می‌تراشند. غالب مراجع معتقدند در سفر اوّل، سر باید تراشیده شود و حَلق انجام گیرد. در سفرهای بعد هم مستحب است که سر را بتراشند؛ امّا فرد می‌تواند به جای حلق، تقصیر کند؛ یعنی مقدار کمی از مویش را بزند یا مقداری از ناخن را بگیرد. خانم‌ها هم همین کار را می‌کنند؛ تقصیر می‌کنند؛ مو یا ناخن را کوتاه می‌کنند. تراشیدن سر هم خیلی معنا دارد؛ یعنی ته ماندۀ تشخّص و تعیّن خودت را ببُر؛ دیگر هیچ چیز از خودت باقی نگذار. شیطان را که با سنگ زدی؛ نفست را هم که سر بریدی؛ حالا ته ماندۀ تعیّنات و تشخّصات خودت را هم بریز. همۀ چیزهایی که به تو جلوه می‌داد، همه را بریز؛ سرت را بتراش و عبد شو. ▫️می‌دانید؛ تراشیدن سر، یک نوع توهین است. سر افرادی را که مجرم و زندانی هستند، می‌تراشند؛ مویشان را کوتاه می‌کنند. سر تراشیدن، نوعی حقارت است. حاجی بعد از قربانی، می‌رود سرش را می‌تراشد؛ یعنی دیگر به عبودیّت مطلق حضرت حقّ، تن می‌دهد؛ یعنی خدایا تمام عیار بندۀ تو هستم؛ دیگر هیچ تعیّنی از خودم ندارم؛ هیچ تشخّصی از خودم ندارم؛ هیچ شخصیّتی از خودم ندارم؛ هیچ چیز از خودم ندارم. هیچ کس نیستم؛ دیگر نیستم؛ من نیستم. ▫️مقام عبودیّت مطلق، اینجاست؛ آنجایی است که دیگر فرد، وجود خودش را هم نمی‌بیند؛ و الاّ تا وقتی وجود و هستی خودش را می‌بیند، هنوز به معنای مطلق، عبد نشده است؛ هنوز آلوده به گناه است. ▫️فرمود: وُجُودُکَ ذَنْبٌ لا یُقاسُ بهِ ذَنْبٌ وجود تو، گناهی است که هیچ گناهی با آن قابل مقایسه نیست. همین که احساس می‌کنی هستم، وجود دارم، این، گناه است؛ امّا وقتی حاجی رفت سرش را تراشید، دیگر آخرین ته مانده‌های تعیّن و تشخّص را هم از وجود خودش زدود و شد عبد مطلق خدا. عبد که شد، دیگر رسید؛ به دوست رسید. ▫️حالا خدای متعال او را مهمان خود می‌کند؛ حالا مهمان حضرت دوست می‌شود؛ حالا خدای متعال، سه شب او را مهمان می‌کند؛ در سرزمین عشق، در سرزمین منا، در سرزمین آمال و آرزوهای بلند معنوی. او سه شب مهمان خداست؛ باید در منا بیتوته کند. آن سه شب هیچ کاری هم ندارد؛ هیچ عملی هم ندارد؛ نه نمازی، نه ذکری، نه دعایی؛ هیچ چیز؛ فقط سه شب بیتوته در منا. یعنی چه؟ یعنی سه شب مهمان منی. عبد من شدی؛ حالا بیا؛ حالا دیگر دوست دارم پیش من باشی. ▫️بعد از این سه شب میهمانی، برای انجام طواف حج و بقیّۀ اعمالی که در پیش دارد، به مکّه برمی‌گردد. حالا که عبد شد، طوافی که این بار می‌کند، با طوافی که بار اوّل کرد، فرق می‌کند. بار اوّل، عمرۀ تمتّع به جا آورد؛ امّا حالا حج به جا می‌آورد. خیلی فاصله است. بار اوّل، خانه را زیارت کرد، حالا می رود صاحبخانه را طواف می‌کند؛ صاحبخانه را زیارت می‌کند. ▫️به هرحال، امیدواریم خدای متعال، به همۀ ما توفیق درک این حقایق را بدهد؛ هم به معنای فهمیدنش، هم به معنای دست یافتنش. چون لغت درک دو معنا دارد. درک، هم به معنای فهمیدن و دستیابی به فهم است؛ هم به معنای دستیابی به خود آن حقیقت. ان شاءالله به هر دو معنا، توفیق درک این حقایقی که در واقع شریعتی است که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم برای ما آوردند و ارمغان بزرگ رسالت نبوی است، بدانیم. ▫️ان‌شاءالله قدر این شریعت را بدانیم. این گوهرهایی که در این دین هست، در هیچ آیینی نیست؛ هیچ آیینی آنها را ندارد. انبیاء الهی حسرت خیلی از اینها را می‌خوردند؛ خیلی از پیامبران حسرت اینهایی که به برکت وجود پیغمبر خاتم صلّی الله علیه و آله و سلّم، این‌گونه به راحتی و سهولت در دسترس ما قرار گرفته و به یُمن پاسداری اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام، سالم و ناب و زلال به دست ما رسیده است، می‌خوردند. ان‌شاءالله قدر اینها را بدانیم و بتوانیم از آموزه‌های بزرگ این مکتب و این شریعت، بهره ببریم. ادامه دارد.... استاد مهدی طیّب ۸۴/۱۰/۲۲ @ahlevela_channel
‍ 💠 جلسۀ هفتگی آقایان اهل ولاء در روز سه‌شنبه ١٤ تیرماه ١٤٠١ در مهدیۀ اهل ولاء با حضور استاد مهدی طیّب برگزار شد - بخش اوّل ▫️پس از تلاوت آیات ١٤ تا ٢١ سورۀ قصص در آغاز جلسه، استاد در مقدّمۀ شرح آیات مزبور نکاتی فرمودند که به اختصار به یکی از آنها اشاره می‌شود. ⚪️ این آیات شریفۀ سورۀ قصص ناظر بر ماجرای حضرت موسی علیه‌السّلام در عصر فرعون است. اجمالاً عرض می‌کنم که آیات قرآن علاوه بر مصادیق آفاقی که دارند، یعنی مصادیقی که در جهان بیرون دارند، تأويل‌های انفسی هم برای آنها امکانپذیر است. هرچه در جهان بیرون هست، نمونه‌ای از آن در جهان درون هم هست. این یکی از پایه‌های جهان‌بینی عرفانی است. از جمله در همین ماجرای حضرت موسی علیه‌السّلام و یاران ایشان و فرعون و فرعونیان، مصادیق باطنی هم وجود دارد. چه خوب است که انسان وقتی این آیات را تلاوت می‌کند، به هر دو جنبه نگاه کند؛ هم به جنبۀ تاریخی واقعه‌ که در جهان خارج رخ داده توجّه کند و هم مصادیق آن در جهان درون خود را جستجو کند. موسی علیه‌السّلام و فرعون و هامان و قارون و خضر علیه السّلام را در درون خود پیدا کند؛ موسویان را در باطن خود و فرعونیان را در درون خود بیابد. ⚪️ موسای باطن ما عقل ماست که در برابر فرعون درون ما که نفس ماست، قرار دارد. همان‌طور که فرمودند: لِكُلِّ فِرْعَوْنٍ موُسیٰ وَ لِكُلِّ موُسیٰ فِرعَوْن: در برابر هر فرعونی موسایی و در برابر هر موسایی فرعونی است، در باطن ما هم این‌گونه است؛ یعنی عقل که گوهر گرانبهای الهی و آسمانی است و انسان را به راه عبودیّت و بندگی حقّ متعال رهنمون می‌شود و معیار سنجش الهی است که خداوند فرمود: بِكَ أُثِيبُ وَ بِكَ أُعَاقِبُ‏، و امام صادق علیه‌السّلام فرمود: اَلْعَقْلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحْمٰنُ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنانُ، در برابر این عقل که خدای متعال در درون انسان گذارده، نفسی قرار دارد که مظهر فرعونیّت است. اوست که دم از أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلىٰ می‌زند! اوست که مدّعی همه‌کاره بودن است. اگر انسان فعل را به خودش نسبت داد، فرعون است؛ اگر امور جهان هستی را به خودش نسبت داد، فرعون است؛ یعنی نفس او مدّعی است که دارد کار می‌کند. امّا اگر خدا را دید و امور را به خدا نسبت داد، موساست. پس هم در باطن ما موسایی وجود دارد، هم در خارج. هم در باطن ما فرعونی وجود دارد، هم در خارج. ⚪️ شخصیّت سومی که در ماجرای موسی علیه‌السّلام شاخص است، خضر علیه‌السّلام است. نماد درونی خضر علیه‌السّلام، قلب و دل است. پس با این تأمّل سه چیز پیدا شد: فرعون که نفس است، موسی که عقل است و خضر که دل و قلب است. موسی و فرعون درون با هم می‌جنگند؛ اگر موسی پیروز شد، فرعون از پا درمی‌آید؛ یعنی فرعون نفس عبد در نیل ولایت خدا و اولیاء خدا غرق می‌شود؛ چون آب مظهر ولایت است. اگر انسان پایمردی کند و پای عقلش بایستد، فرعون غرق می‌شود و قدرتی برای او باقی نمی‌ماند. این یک پلّه از سلوک است که در جهاد اکبر عقل بر نفس پیروز می‌شود. ⚪️ پلّۀ بعدی جهاد اعظم است و جایی است که قلب بر عقل پیروز می‌شود! کار عقل سنجش، سبک و سنگین کردن، و درست و نادرست را تفکیک کردن است. کار عقل این است که سود و زیان را بسنجد تا انسان دچار خسران و زیان نشود و به سود و منفعتی دست یابد. عقل تا جایی می‌تواند عبد را در طریق کمال پیش ببرد؛ از آنجا به بعد، عقل هم راه نمی‌برد. آنجا دیگر وادی سبک و سنگین کردن و سود و زیان را سنجیدن نیست. ادامه دارد…. @ahlevela_channel @OstadMahdiTayyeb eitaa.com/ahlevela_channel instagram.com/ahlevela
‍ ‍ 💠 جلسۀ هفتگی آقایان اهل ولاء در روز سه‌شنبه ١٤ تیرماه ١٤٠١ در مهدیۀ اهل ولاء با حضور استاد مهدی طیّب برگزار شد - بخش دوّم ⚪️ وادی دل، وادی قلب، وادی محبّت و عشق است؛ جایی است که سالک الی‌الله چشم بر سود و زیان می‌بندد و سود و زیانی نمی‌بیند! وادی قربانی و فناست؛ و قربان شدن و تن به فنا دادن، با عقل سوداندیش جور درنمی‌آید. عقل انسان را راهنمایی می‌کند که چگونه رفتار کند تا سود بیشتری به دست آورد؛ در حالی که قربانی شدن یعنی همۀ هستی‌ات را در راه محبوب ببازی. آنجا دیگر کاری از عقل برنمی‌آید. آنجا وادی دل است؛ وادی قلب است. ⚪️ لذا در ماجرای موسی و خضر علیهما‌السّلام، موسی نتوانست ادامه دهد. همان اوّل هم که موسی خدمت خضر علیهما‌السّلام آمد، حضرت خضر علیه‌السّلام این را به او متذکّر شد. موسی درخواست کرد که: هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلیٰ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمّا عُلِّمْتَ رُشْداً: ای خضر! آیا به من اذن می‌دهی که پیرو، تابع و همراه تو باشم تا از علمی که از جانب حقّ متعال آموخته‌ای، بهره ببرم؟ همان علمی که به تصریح قرآن، لدنّی بود؛ فرمود: وَ عَلَّمْناهُ مِن لَّدُنّا عِلْماً. علم اکتسابی نبود که حضرت خضر علیه‌السّلام مطالعه و تحقیق کرده باشد، پیش استادی زانو زده باشد و درسی گرفته و آموخته باشد. علم موهبتی الهی بود. ⚪️ موسی علیه‌السّلام گفت آیا به من اجازه می‌دهی که مرید و پیرو تو شوم تا از علمی که خدا به تو نصیب کرده، بهره‌ای ببرم؟ همان اوّل کار خضر علیه‌السّلام فرمود: إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِیَ صَبْراً: تو طاقت آمدنِ با من را نداری! تو مرد این میدان نیستی! تو عقلی! عقل اهل سوداندیشی است. من دل هستم! دل وادی خود را به فنا دادن است. تو مرد این میدان نیستی! منتها موسی علیه‌السّلام هنوز به این باور نرسیده بود که وادی دل، فراتر از وادی اوست. لذا اصرار کرد و گفت: سَتَجِدُنِی إِنْ شاءَ اللّٰهُ صابِراً: ان‌شاءالله مرا صابر می‌یابی. و دیدیم که در هر سه چشمه‌ای که خضر به موسی علیهما‌السّلام نشان داد، موسی علیه‌السّلام کم آورد؛ هم جایی که حضرت خضر علیه‌السّلام آن کشتی را سوراخ کرد، حضرت موسی علیه‌السّلام اعتراض کرد که حقّ‌النّاس است! چرا کشتی مردم را سوراخ می‌کنی!؟ اصلاً ممکن است همۀ ما غرق شویم و ... پشت پرده را نخوانده بود! هم مورد دوم که خضر علیه‌السّلام آن جوان را سر برید و او را از پای درآورد، موسی علیه‌السّلام فریادش بلند شد که چطور دست به خون یک انسان بیگناه و یک نفس محترمه آلودی!؟ و بار سوم هم وقتی که خسته و کوفته به یک آبادی رسیدند و آب و نانی طلب کردند و کسی به آنها رحم نکرد، و در حالی که با گرسنگی و خستگی، کنار دیوار باغی نشسته بودند، خضر علیه‌السّلام بلند شد، گِل درست کرد و شروع کرد به ترمیم یک دیوار شکسته! اینجا هم فریاد موسی علیه‌السّلام بلند شد که اگر می‌خواستی کاری کنی، لااقل مزدی می‌گرفتی! لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْراً. چون خود موسی علیه‌السّلام قبلاً گفته بود اگر یک‌بار دیگر اعتراض کردم، اجازه نده دنبالت بیایم، حضرت خضر علیه‌السّلام فرمود: هٰذا فِراقُ بَيْنِی وَ بَيْنِكَ: دیگر موقع جدایی ما فرارسید! ولی بگذار بگویم که پشت پرده چه بود. ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی: من از جانب خودم که کاری نکردم! بامرالله این کارها را کردم. سرّ آن کشتی سوراخ کردن این بود؛ سرّ کشتن آن پسر و سرّ ترمیم آن دیوار این بود ... . ⚪️ خدای متعال عنایت کرده و بحث‌های سلوکی فراوانی را دربارۀ آیات ماجرای ملاقات موسی و خضر علیهما‌السّلام در جلسات متعدّد خدمتتان توضیح داده‌ام که در سایت اهل ولاء و سی‌دی‌ها موجود است؛ می‌توانید به آنها مراجعه کنید. اجمالاً خواستم این را عرض کنم که وقتی آیات قرآن را می‌خوانیم، علاوه بر اینکه به معنای آفاقی و ظاهری آیات و درس‌های بزرگ آن توجّه می‌کنیم، به مصادیق باطنی آن هم توجّه کنیم. ⚪️ قرآن در مقام این نبوده که برای ما داستان‌سرایی کند؛ قصّه بگوید و تاریخ نقل کند! عبرت‌های بزرگی در قرآن هست و می‌توانیم در باطن خودمان مصادیق همۀ چیزهایی را که آیات قرآن بیان می‌کند، پیدا کنیم و از آن بهره‌های زیادی ببریم. البتّه تأويلات عرفانی و انفسی از آیات قرآن باید به عدم تعارض با ظواهر قرآن مقیّد باشد. باید به این نکته دقّت کنیم؛ یعنی از خودمان تأویلاتی مغایر با ظواهر آیات نبافیم و تصوّر نکنیم که با تأويلات، ظاهر قرآن رد می‌شود و تأویل قرآن معارض ظاهر آن است! خیر! معانی انفسی قرآن در طول معانی آفاقی آن است؛ در عرض آن نیست. @ahlevela_channel @OstadMahdiTayyeb eitaa.com/ahlevela_channel instagram.com/ahlevela
کانال اهل ولاء
💠#حديث ۲٨٩٤ بنا به نقل، پيامبر اكرم صلّی الله عليه و آله و سلّم فرمودند: هنگامى كه بندگان در پيشگاه
💠 ۲٨٩٥ بنا به نقل، حضرت اميرالمؤمنين علی عليه‌السّلام فرمودند: كم‌گذشتى زشت‌ترين عيب‌هاست و شتاب در انتقام‌گيرى بزرگترين گناهان است. 🔅قِلَّةُ العَفوِ أقبَحُ العُيوبِ، و التَّسَرُّعُ إلَى الانتِقامِ أعظَمُ الذُّنوبِ. غررالحكم، ح ٦٧٦٦ @ahlevela_channel