در روزگاران پیشین پیشه ای به نام #خوشهچینی وجود داشت . آنها که دست شان تنگ بود و خرمن و مزرعه ای نداشتند می رفتند و پشت سر دروگران راه می رفتند و خوشه های جامانده را از زمین بر می داشتند . حافظ می فرماید :
ثوابت باشد ای دارای خرمن اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
در رمان #سووشون اثر #سیمین_دانشور هم اشاره زیبایی به خوشه چینان شده است :
زری به کنار مزرعه آخری میرسد . مردها هنوز در حال درو کردن هستند و زنهای خوشه چین ، به قطار کنار مزرعه نشستهاند و سرشان به طرف مزرعه است . همه شان چارقد سیاه بر سر دارند . میدانند که یوسف همیشه به مردها میگوید :
«شلخته درو کنید تا چیزی گیر خوشه چینها بیاید» و به همین جهت است که زنهای خوشه چین دو تا جوال با خود میآورند .
فکر می کنم بسیاری از دستفروشان «خوشه چین» های روزگار ما هستند .
آنها که در این هوای سرد چشم دارند به اینکه از جیب ما «خوشه اسکناسی» بیرون بیاید و چیزی از بساط مختصرشان بخریم .
گاهی شلخته درو کنیم . شلخته خرج کنیم ... امید کسی را ناامید نکنیم .
@ahlghalam