eitaa logo
رسانه اجتماعی مسجد و محله
369 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.3هزار ویدیو
488 فایل
رسانه اجتماعی و کانال رسمی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها قم، شهرک شهید زین الدین، خیابان شهید پائیزان انتهای خ دکتر حسابی کدپستی3739115659 شناسه ملی 14013514594 حساب حقوقی درآمد وجاری مسجد 5892107047156958 💳 IR050150000003101103064788
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخرین روز دی ماهتون پر برکت و معطر به عطر خوش صلوات بر حضرت محمد ﷺ و خاندان پاک و مطهرش 🌺🍃 اَلّلهُـمَّ 🌸🍃 صَـلِّ 🌺🍃 عَلـىٰ 🌸🍃 مُحَمَّـدٍ 🌺🍃 وَ آلِ 🌸🍃 مُحَمَّـد 🌺🍃وَ عَـجِّل 🌸🍃 فَرَجَهُـم
هدایت شده از سالن مطالعه
🇮🇷🇮🇷 وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷 ✒قسمت چهل و سوم قسمت قبل: https://eitaa.com/salonemotalee/465 فصل چهارم نبرد تا آزادی خرمشهر(۳) برگشتیم انرژی اتمی. شب خوابیدیم و صبح فردا حبیب با پای لنگان با کمک باقر سیلواری شروع به سازماندهی مجدد گردان کرد. جای خالی حدود ۱۲۰ شهید و مجروح با نیروهای تازه نفس پر شد. حبیب اهل سخنرانی نبود ولی با اصرار شهبازی ناچار شد برای کل نیروهایش صحبت کند: "برادران! می‌دانید که ما در مرحله اول تا جاده رفتیم و این یعنی گرفتن یک سر پل بزرگ برای ادامه عملیات... حاج احمد و دیگر مسئولان از عملکرد ما راضی بودند. حتماً خدای متعال هم راضی است... بروید و آماده بشید. زمان حرکت را به مسئولان گروهان‌ها خواهم گفت." صحبت حبیب تمام شد. من رفتم پیشش: "آقا حبیب! ما کجا را باید برای ادامه عملیات شناسایی کنیم؟" حبیب نمک‌خنده‌ای کرد و زد پشت شانه‌ام و گفت: "در این مرحله خبری از شناسایی نیست. حسن باقری به حاج احمد و حاج محمود گفته که باید با اتکا به عکس‌های هوایی از جاده رد بشویم و برویم به سمت دژ سراسری که عراقی‌ها در مرز عمود بر جاده آسفالت ایجاد کرده‌اند." زخم پای مجروح او دلیل و حجت راهم بود. من عاشق او شده بودم پس باید مثل او صبور می‌ماندم. چشمم به چشمهای سرخ او افتاد حیا و شرم مثل باران افکارم را شست. گفتم: "آقا حبیب! چرا چشم‌هایت این‌قدر سرخ شده." گفت: "باید از پشه کوره‌ها پرسید که شب و روز ما را یکی کرده اند." باقر سیلواری صمیمی‌تر و نزدیک‌تر از من به حبیب بود و قبلاً به من گفته بود که این آقا حبیب عجیب چشمه‌های اشکی دارد. این صلابت روز او حاصل گریه‌های نماز شب است. عصر روز ۱۵ اردیبهشت ماه ستون خودروها پر از نیرو به صف شدند. بیشترشان کمپرسی بودند. طرح مانور مرحله دوم این گونه بود که گردان ما و عمار یاسر از سمت راست جاده به سمت کانال گرمدشت حمله می‌کردیم. دم غروب بود و مداح‌ها دم گرفتن: "سوی دیار عاشقان سوی دیار عاشقان رو به خدا می‌رویم رو به خدا می‌رویم بهر ولایت عشق او به کربلا میرویم" به جاده آسفالت رسیدیم و پیاده شدیم. توپخانه دشمن با آتش به ما خیرمقدم گفت برخلاف دو سه روز قبل خبری از تانک‌ها در اطراف جاده نبود افتادیم در دشت به ستون حرکت کردیم چهار گردان دو ساعت زودتر از ما رفته بودند راه آنها برای رسیدن به مرز طولانی تر بود اما این بار سهم ما در افتادن در کانون آتش بر خلاف مرحله اول بیشتر از آنها بود چهار کیلومتر راه رفتیم که باز رعد و برق شد. آنگونه صاعقه می‌زد که صدای انفجارها در دوردست را در خود گم می‌کرد یک دفعه باران گرفت ... ◀️ ادامه دارد ... هر روز با ما باشید با یک قسمت از خاطرات قهرمان ملی "علی خوش‌لفظ" از جانبازان و شهدای همدانی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد"؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
ایمان چیست 🖌 از امام صادق (ع) پرسیدم: آیا دوستی و دشمنی از ایمان است؟ فرمود: مگر اعتقاد قلبی چیزى غیر از دوستی و دشمنی است؟ 🖌 سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ أَ مِنَ الْإِیمَانِ هُوَ فَقَالَ وَ هَلِ الْإِیمَانُ إِلَّا الْحُبُّ وَ الْبُغْضُ ...َ . 📚 اصول کافى جلد ۳ صفحه: ۱۹۰ روایة: ۵ @hadith_daily
🍂هر چند ، شوقِ آمدنت در دعای ماست هر چند ، ردّ پای تو در ربنای ماست ... 🍂اما برای تو قدمی برنداشتیم در جاده‌ی مقابل تو ردّ پای ماست... 🍂چندین و چند مرتبه "آقا نیا نیا" ... در بطنِ استغاثه‌ی "آقا بیا"ی ماست 🍂خوشحال ، در نبودِ تو غافل شدیم که ... هر روزِ بی حضور تو روز عزای ماست 🍂در ندبه‌های جمعه فقط گریه کرده‌ایم شاید که گریه‌های تو از های‌های ماست.... . ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @Golhayebeheshti313 ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
هدایت شده از سالن مطالعه
🇮🇷🇮🇷 وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷 ✒قسمت چهل و چهارم قسمت قبل: https://eitaa.com/salonemotalee/468 فصل چهارم نبرد تا آزادی خرمشهر(۴) چه بارانی!! تمام ابرهای سیاه هرچه داشتند یک‌باره خالی کردند. زیر پای ما که تا قبل از باران، سفت و سخت بود، نرم نرم شد. آنقدر که تبدیل به گل و شل شد یک تکه خیس آب بودیم. عده‌ای کفش‌ کتانی داشتند و همان لحظات اول کفش‌هایشان از پاها جدا شد و چسبید داخل گل و پا برهنه شدند! عده‌ای هم برای اینکه از شر پوتین و آب داخل آن خلاص شوند و به بی‌کفش‌ها روحیه بدهند، پوتین‌ها را از پا کندند بندها را گره زدند و انداختند روی کوله‌پشتی‌های‌شان! دیدن این صحنه در تاریکی، زیر باران و نزدیک عراقی‌ها من را به وجد آورده بود . حتماً خبرهایی بود! از نوع آن الطافی که در مرحله اول با نزول باران حاصل شده بود! همین طور که نشسته بودیم زیر باران به حبیب نزدیک تر شدم.گفتم: "کجا هستیم؟" گفت: "درست آمده‌ایم. تا حالا که خدا کمک کرده است." گفتم: "اینجا که خبری از عراقی‌ها نیست!؟" حبیب، در همان تاریکی، در حالی که باران از سر و رویش می‌ریخت، خندید و گفت: "آنها را دور زده‌ایم! پشت سر ما نزدیک صد تانک عراقی هست!!!" از دور تصویر محو ده‌ها تانک را دیدم. پراکنده بودند و ما ناباورانه از مسیری حرکت کرده بودیم که نه آنها ما را دیدند و نه ما آنها را!!! در این فکر بودم که حتماً باید برگردیم و از عقب با تانک‌ها درگیر شویم. اما شهبازی به حبیب گفته بود؛ هدف گردان مسلم، رسیدن به کانال گرمدشت است. همین که خواستیم راه بیفتیم، شهبازی دوباره با حبیب تماس گرفت؛ - سلمان۵... سلمان - سلمان۵... سلمان - به گوشم حاجی جان! امر بفرما! - برگرد برو سر وقت خرچنگ‌ها! - ولی قرار بود برویم گرمدشت!!! - وضعیت تغییر کرده. ابوذر و مقداد شروع کرده‌اند. اگر آفتاب بزند، خرچنگها برمی‌گردند به سمت گرمدشت و از پشت قیچی می‌شوید. حبیب همانجا نشست. مسئولان گروهان‌ها را جمع کرد. گفت: "برمی‌گردیم به سمت تانک‌های پشت سرمان." تعداد کمی از بچه ها در دشت گم شده بودند. با همان تعداد موجود، تا نزدیک‌ترین جایی که می‌شد، رفتیم. حبیب گفته بود: "اول با ارپی‌جی و بعد با نارنجک، بیفتید به جان تانکها." اولین موشک‌ها به سمت آنها روانه شد و حدود ۳۰ دستگاه آتش گرفت! شعاع آتش‌شان دشت را روشن کرد. آنها فرصت فرار نداشتند. اگر هم داشتند تا خرخره توی گل، گیر کرده بودند. هدفی ایده‌آل و ساکن برای بسیجی‌ها که از سر و کول‌شان بالا بروند و نارنجک بیاندازند داخل برجک‌شان... ◀️ ادامه دارد ... هر روز با ما باشید با یک قسمت از خاطرات قهرمان ملی "علی خوش‌لفظ" از جانبازان و شهدای همدانی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد"؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
ریسمان نجات 🖌 حضرت (ع) : صلى الله علیه و آله باصحابش فرمود:... محکمترین رشته نجات ایمان، دوستى براى خدا و دشمنى براى خدا و دوست داشتن دوستان خدا و بیزارى از دشمنان خداست. 🖌 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِأَصْحَابِهِ ...ْ أَوْثَقُ عُرَى الْإِیمَانِ الْحُبُّ فِى اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِى اللَّهِ وَ تَوَالِى أَوْلِيَاءِ اللَّهِ وَ التَّبَرِّى مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ . 📚 اصول کافى جلد ۳ صفحه: ۱۹۰ روایة: ۶ @hadith_daily
هدایت شده از شاه جعفری
15.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کیست دشمن که دراین معرکه جو لان بدهد. پسر فاطمه کافیست که فرمان بدهد.. بسیاردیدنیست شعرخوانی حماسی و زیبای در حضور رهبر معظم انقلاب 🆘 @Roshangari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزت مبارک،حضرت مادر 🌸🌸🌸 حضرت فاطمه سلام الله علیها رامادر خود بدانیم واین روز را به ایشان تبریک بگوییم.این مساله خودبخود مارا به امام عصر علیه السلام نزدیک میکند وقتی مادرشان را مادر خطاب کنیم وخودرا فرزند حضرت زهرا سلام الله علیها بدانیم.🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خیال روزگار آمدنت دلم را آب می‌کند. روزی که چشمه چشمه کوثر به کام تشنگان بریزی... و مشام عالم را پر کنی از عطر درهم آمیخته‌ی یاس و نرگس. آن روز دنیا بهشتی می‌شود که دلگرم است به آفتاب روی تو. آن وقت تو بهشت را به پای مادرت می‌ریزی و جان می‌گیری از لبخند مادرانه‌اش. چقدر آن روز به کام مادر است! سالروز ولادت بهانه‌ی خلقت، حضرت امّ‌ابیها سلام‌الله‌علیها به پیشگاه فرزند دلبندش مولا صاحب‌الزمان و تمام دوستداران حضرتش تبریک و تهنیت باد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ رهبر معظم انقلاب حفظه الله: روز ولادت فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) را روز زن و روز مادر نام‌گذاری کرده‌اند؛ میشد گفت روز رهبر یا روز والاترین انسان، اشکالی نداشت؛ امّا امروز نیاز جامعه‌ی ما به این است که بداند مادری یعنی چه؟ زنِ خانه بودن و کدبانو بودن یعنی چه؟ فاطمه‌ی زهرا با آن مقام و عظمت، یک خانم خانه‌دار است؛ یکی از شئون همین عظمت عبارت است از همسر بودن یا مادر بودن و خانه‌داری کردن. ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز زن و روز مادر را خدمت شما همراهان گرامی تبریک عرض می نماییم. 🌹🌹🌹 (س)