eitaa logo
رسانه اجتماعی مسجد و محله
369 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.3هزار ویدیو
488 فایل
رسانه اجتماعی و کانال رسمی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها قم، شهرک شهید زین الدین، خیابان شهید پائیزان انتهای خ دکتر حسابی کدپستی3739115659 شناسه ملی 14013514594 حساب حقوقی درآمد وجاری مسجد 5892107047156958 💳 IR050150000003101103064788
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
سلام به اهل کتاب 🖌 حضرت (ع) فرمود: صلوات الله علیه فرموده: به أهل کتاب آغاز بسلام نکنید، و هرگاه بشما سلام کردند شما در جواب بگوئید: «و علیکم». 🖌 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ صلوات الله علیه لَا تَبْدَءُوا أَهْلَ الْكِتَابِ بِالتَّسْلِیمِ وَ إِذَا سَلَّمُوا عَلَيْكُمْ فَقُولُوا وَ عَلَيْكُمْ‏. 📚 اصول کافى جلد 4 صفحه: 465 روایة: 2
هدایت شده از سالن مطالعه
✡ نقش‌ یهود در تحریف غدیر خم (١) 🔹 حادثهٔ و ، به‌ اعتراف‌ بزرگان‌ علمای اهل‌سنت‌، حدیثی‌ است‌ متواتر كه‌ شكّی‌ در صدور آن‌ نیست‌. 🔹 به‌ لحاظ‌ دلالت‌ نیز، هر شخص‌ منصفی‌، دلالت‌ این‌ حدیث‌ را بر ولایت‌ و امامت‌ حضرت‌ علی (ع) بعد از پیامبر (ص) كاملاً روشن‌ می‌یابد. 🔹 اما مهم‌ترین‌ مسأله در ارتباط‌ با حدیث‌ غدیر این‌ است‌ كه‌ پس‌ چرا به‌ این‌ حدیث‌ عمل‌ نشد و تاریخ‌ اسلام‌ بر‌خلاف‌ جهت‌ حدیث‌ غدیر رقم‌ خورد؟! 🔹 از عوامل‌ بسیار مهم‌ در عملكرد یک قوم‌، آن‌ قوم‌ می‌باشند كه‌ مستقیماً نقش خود را در گزینش‌ها و تعیین‌ رفتار قوم‌، ایفا می‌نمایند. 🔹 در این‌ میان‌ نقش‌ مرجعیت‌ فكری كه‌ پیش‌ از ظهور اسلام‌ در حضور داشتند بسیار حائز اهمیت‌ است‌. حضوری‌ كه‌ تأثیر آن‌ بر اعراب‌ از مرجعیت‌ نوپای‌ اسلام‌ بسیار ریشه‌دارتر بود. 🔹 بی‌تردید نسبت‌ به‌ اعراب‌ در سطح‌ فكری و فرهنگی‌ بالاتری‌ قرار داشتند و با داشتن‌ كتاب‌ و عالمان‌ دینی‌ از چنان‌ هیبتی‌ برخوردار بودند كه‌ عرب جاهلی در برابر آنان‌ احساس‌ حقارت‌ می‌نمود. 🔹 در عربستان‌، و مدرسه‌ و تمام‌ را داشت‌. بدین‌جهت‌ خود را از اعراب امّی برتر می‌دانست. اعراب نیز آنها را به‌ همین‌ سِمَت‌ ملاحظه می‌كردند و به‌ علمای‌ آنها گوش‌ می‌دادند. 🔹 علامه‌ طباطبایی‌‌ در تأیید این مطلب می‌نویسد: یهود در دنیای‌ قبل‌ از اسلام‌ خود را اشرف‌ ملل‌ می‌دانست‌ و سیادت‌ و تقدم‌ بر سایر اقوام را حق‌ مسلّم‌ خود می‌پنداشت‌، و خود را نامیده‌ به‌ داشتن‌ ربانیّین و احبار مباهات می‌نمود. به‌ علم‌ و حكمت‌ خود می‌بالید و سایر مردم‌ را بی‌سواد می‌نامید. 🔹 هیمنهٔ فكری ، در طول‌ چند قرن‌ بر اعرابی‌ كه‌ از‌ علوم‌ و معارف‌ تهی‌ بودند، باعث‌ شده‌ بود كه‌ آنان‌ در مسائل‌ معرفتی‌ همچون‌ شناخت‌ انبیاء، تاریخ‌ پیامبران‌ و امم‌ گذشته‌، به‌ رجوع‌ نموده‌ و اعتمادشان‌ بر آنان‌ باشد. 🔹 برای‌ اثبات‌‌ در بین‌ اعراب‌، كافی‌ است‌ بدانیم‌ كم‌ نبودند كسانی‌ كه‌ وقتی‌ مواجه‌ با دعوت‌ به‌ اسلام‌ می‌شدند، به‌ حبر یا راهبی‌ مراجعه‌ نموده‌، صدق چنین‌ دعوتی‌ را جویا می‌گشتند.‌ 🔹 و مهم‌تر از همه‌، اسلام‌ِ اهل‌ است‌ كه‌ زمینهٔ ایمان‌ آنان‌، همان‌ اعتمادی‌ است‌ كه‌ اوس‌ و خزرج‌ به‌ سخنان‌ به‌‌عنوان‌ مراجع‌ فكری‌ خود داشتند. 🔹 زمانی‌ كه‌ پیامبر (ص) با گروهی‌ از قبیلهٔ خزرج‌ ملاقات‌ كرد و آنان‌ را دعوت‌ به‌ اسلام نمود، آنان‌ با توجه‌ به‌ آن‌چه‌ از دربارهٔ ظهور قریب‌الوقوع‌ پیامبری‌ در این‌ سرزمین شنیده‌ بودند، به‌ یكدیگر گفتند: بخدا قسم‌ این‌ همان‌ پیامبری‌ است‌ كه‌ به‌ آمدنش‌ ما را وعده‌ می‌داد، بیایید در ایمان‌ بر آنها سبقت‌ بگیریم‌. ادامه دارد ... -------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی متن کامل مقاله + مستندات: https://eitaa.com/salonemotalee/2217
هدایت شده از سالن مطالعه
✍️ ابوبصير از امام باقر (ع) روايت می‌كند كه فرمودند: ❤️ چون پيامبر اکرم (ص) به‌دنيا آمد مردى [یهودی] از اهل كتاب نزد جمعى از كه در ميان آن‌ها: هشام بن مغيره، وليد بن مغيرة، عاص بن هشام، ابو وجزة بن أبى عمرو بن امية و عتبة بن ربيعة بودند آمده و گفت: آیا ديشب در ميان شما نوزادى به‌دنيا آمده؟ گفتند: نه گفت: پس چنين نوزادى بايد در به‌دنيا آمده باشد و نامش است، و خالى در بدن دارد كه رنگش چون خز خاكسترى است [منظور «مُهر نبوت» است] و نابودى و به‌دست او است، و به‌خدا اى گروه قريش اين مولود نصيب شما نشده است! ❤️ قریشیان (كه اين سخن را شنيدند) از نزد آن مرد پراكنده شده به جست‌وجو پرداختند و اطلاع پيدا كردند كه در خانهٔ بن عبدالمطلب نوزادى به‌دنيا آمده است. پس به‌دنبال آن گشتند و او را ديدند و گفتند: چرا، به‌خدا قسم که در ميان ما پسرى به‌دنيا آمده است. پرسيد: آيا پيش از آن‌كه من به شما بگويم يا بعد از آن به‌دنيا آمده‌؟ گفتند: پيش از آن‌كه آن سخن را به ما بگوئى گفت: مرا پيش او ببريد تا او را ببينم. ❤️ آن‌ها نزد مادر آن حضرت (آمنه) آمدند و گفتند: پسرت را بياور تا ما او را ببينيم آمنه گفت: به‌خدا اين فرزند من وقتى به‌دنيا آمد مانند بچه‌هاى ديگر نبود، او دو دست خود را به زمين نهاد و سر به‌سوى آسمان بلند كرد و بدان نگريست سپس نورى از او ساطع گشت كه من كاخ‌هاى بصرى را [شهرى در سرحد شام] مشاهده كردم و شنيدم هاتفى در هوا می‌گفت: همانا تو سَروَر مردم را زادى، و چون او را بر زمين نهادى بگو: او را از شرّ هر حسودى به خداى يگانه پناه دادم، و نامش را بگذار. ❤️ یهودی گفت: او را بياور، و چون آمنه آن حضرت را آورد آن مرد او را نگريست و برگردانيد و چون آن خال [مهر نبوت] را در ميان دو شانه‌اش ديد بيهوش شده روى زمين افتاد، قريش آن حضرت را گرفته به مادرش دادند و گفتند: خدا اين فرزند را بر تو مبارک سازد. 🔹 همين كه از نزد [س] بيرون رفتند آن مرد به هوش آمد، به او گفتند: واى بر تو! اين چه حالى بود كه به تو دست داد؟ گفت: نبوت تا روز قيامت از بين رفت، به‌خدا اين کودک همان كسى است كه آن‌ها را نابود سازد، قريش از اين سخن خوشحال شدند، آن مرد كه خوشحالى قريش را ديد به آن‌ها گفت: شادمان شديد؟! به‌خدا سوگند چنان حمله و يورشى بر شما بَرَد [و بر شما مسلط شود] كه اهل شرق و غرب زمين از آن یاد كنند! 📚 منابع حدیث: 🔸 الکافی، ج۸، ص۳۰۰ 🔸 الأمالی (للشیخ الطوسی)، ص۱۴۵ 🔸 بحارالأنوار، ج۱۵، صفحات۲۹۴و۲۷۱و۲۶۰ 🔸 الوافی، ج۲۶، ص۳۵۹ 🔸 اثبات الهداة، ج۱، ص۱۹۱ 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee