eitaa logo
رسانه اجتماعی مسجد و محله
395 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
5.3هزار ویدیو
489 فایل
رسانه اجتماعی و کانال رسمی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها قم، شهرک شهید زین الدین، خیابان شهید پائیزان انتهای خ دکتر حسابی کدپستی3739115659 شناسه ملی 14013514594 حساب حقوقی درآمد وجاری مسجد 5892107047156958 💳 IR050150000003101103064788
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️همه شواهد نشان میدهد و روشن است که این‌ها تولیدات دوسه روز اخیر نیست !!! ♦️ این‌ها را با اقلیت از مدت‌ها قبل آماده کرده و به این مناسبت منتشر می‌کنند که بسیار تاثیر گذار هم هست !!! مدافع روس‌ها نیستیم ولی چرا وبا چه قصدی حقایق را قلب میکنند ؟! بیش از ۷ ساله کودکان باسلاحهای این جانوران انسان نما ودلارهای قتل عام میشوند اما امروز میبینیم برای مظلوم نمایی نوچه های خود ازقبل فیلمهای حرفه ای تولید و منتشر میکنند !!! ؟! ✍بهزادزارع
هدایت شده از سالن مطالعه
✍️ ابوبصير از امام باقر (ع) روايت می‌كند كه فرمودند: ❤️ چون پيامبر اکرم (ص) به‌دنيا آمد مردى [یهودی] از اهل كتاب نزد جمعى از كه در ميان آن‌ها: هشام بن مغيره، وليد بن مغيرة، عاص بن هشام، ابو وجزة بن أبى عمرو بن امية و عتبة بن ربيعة بودند آمده و گفت: آیا ديشب در ميان شما نوزادى به‌دنيا آمده؟ گفتند: نه گفت: پس چنين نوزادى بايد در به‌دنيا آمده باشد و نامش است، و خالى در بدن دارد كه رنگش چون خز خاكسترى است [منظور «مُهر نبوت» است] و نابودى و به‌دست او است، و به‌خدا اى گروه قريش اين مولود نصيب شما نشده است! ❤️ قریشیان (كه اين سخن را شنيدند) از نزد آن مرد پراكنده شده به جست‌وجو پرداختند و اطلاع پيدا كردند كه در خانهٔ بن عبدالمطلب نوزادى به‌دنيا آمده است. پس به‌دنبال آن گشتند و او را ديدند و گفتند: چرا، به‌خدا قسم که در ميان ما پسرى به‌دنيا آمده است. پرسيد: آيا پيش از آن‌كه من به شما بگويم يا بعد از آن به‌دنيا آمده‌؟ گفتند: پيش از آن‌كه آن سخن را به ما بگوئى گفت: مرا پيش او ببريد تا او را ببينم. ❤️ آن‌ها نزد مادر آن حضرت (آمنه) آمدند و گفتند: پسرت را بياور تا ما او را ببينيم آمنه گفت: به‌خدا اين فرزند من وقتى به‌دنيا آمد مانند بچه‌هاى ديگر نبود، او دو دست خود را به زمين نهاد و سر به‌سوى آسمان بلند كرد و بدان نگريست سپس نورى از او ساطع گشت كه من كاخ‌هاى بصرى را [شهرى در سرحد شام] مشاهده كردم و شنيدم هاتفى در هوا می‌گفت: همانا تو سَروَر مردم را زادى، و چون او را بر زمين نهادى بگو: او را از شرّ هر حسودى به خداى يگانه پناه دادم، و نامش را بگذار. ❤️ یهودی گفت: او را بياور، و چون آمنه آن حضرت را آورد آن مرد او را نگريست و برگردانيد و چون آن خال [مهر نبوت] را در ميان دو شانه‌اش ديد بيهوش شده روى زمين افتاد، قريش آن حضرت را گرفته به مادرش دادند و گفتند: خدا اين فرزند را بر تو مبارک سازد. 🔹 همين كه از نزد [س] بيرون رفتند آن مرد به هوش آمد، به او گفتند: واى بر تو! اين چه حالى بود كه به تو دست داد؟ گفت: نبوت تا روز قيامت از بين رفت، به‌خدا اين کودک همان كسى است كه آن‌ها را نابود سازد، قريش از اين سخن خوشحال شدند، آن مرد كه خوشحالى قريش را ديد به آن‌ها گفت: شادمان شديد؟! به‌خدا سوگند چنان حمله و يورشى بر شما بَرَد [و بر شما مسلط شود] كه اهل شرق و غرب زمين از آن یاد كنند! 📚 منابع حدیث: 🔸 الکافی، ج۸، ص۳۰۰ 🔸 الأمالی (للشیخ الطوسی)، ص۱۴۵ 🔸 بحارالأنوار، ج۱۵، صفحات۲۹۴و۲۷۱و۲۶۰ 🔸 الوافی، ج۲۶، ص۳۵۹ 🔸 اثبات الهداة، ج۱، ص۱۹۱ 🔸🌺🔸-------------- 🖋"سالن مطالعه محله زینبیه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی @salonemotalee
هدایت شده از طلبه پیاده🇵🇸
چند سالتون بود فهمیدید جد جاسوس ، حاج ابراهیم خان کلانتر [ آن زاده نمک به حرام ! به تعبیر میرزا عبدالکریم شیرازی ] است؟ همون فردی که به خیانت کرد ، دروازه شیراز رو به روی شاه و سپاهیانش بست ! و کودتا کرد و باعث سقوط زندیه و آغاز حکومت شد ؟! بعضیا میگن اعدام یعنی حذف ژن خراب و معیوب و یک نوع اصلاح ژنتیک جامعه