🔴دروغهاي متراکم ديدهبانهاي شفافيت و عدالت!
🖊احمدحسين شريفي
🔸جناب احمد توکلي، که مدتي است با تأسيس سازماني مردمنهاد با عنوان «ديدهبان شفافيت و عدالت»دوربين شفافسازي و عدالتطلبي را بر چشمان خود زده است، با مشارکت معاون آموزشيشان جناب حسين رجائي در مطلبي با عنوان «ثروتمندان ناشناس، خطری برای زمامداران و روحانیون سرشناس!»، نکاتي دربارة آيتالله مصباح نوشتند که نشان ميدهد ديدهبانان محترم اين سازمان يا با دوربيني عوضي ميبينند و يا اينکه اساساً چشمان سالمي پشت آن دوربين ندارند تا حقايق را ببيند.
🔸اين دو بزرگوار در نوشتة خود ضمن توصيه همه علما و امراء به دوري از ثروتمندان (کلمة حقٍ) ارادهاي سراسر باطل و دروغين و افتراهايي بزرگ بر #علامه_مصباح وارد کردهاند (يراد بها الباطل). چنين نوشتند که آي مردم! کشفي تازه کردهايم و آن اينکه حتي آيتالله مصباح هم با کساني که ابهاماتي دربارة فعاليتهاي اقتصاديشان مطرح است(!) دست در يک کاسه داشتهاند! چرا که در ديدهباني خود ديديم که غسال او يکي از کساني بوده که ابهامات مالي در پروندهاش است! و جنازه ايشان هم در منزل چنان فردي غسل داده شده است!
🔸در حالي که
اولاً، غسال ايشان چنين فردي نبوده است؛ ثانياً، بدن مطهر ايشان در منزل چنين فردي غسل داده نشده است؛ ثالثاً، آيتالله مصباح در طول عمرشان با چنين فردي ارتباط نداشتهاند و بعيد ميدانم که حتي يکبار ايشان را ديده باشند. رابعاً، آيتالله مصباح اساساً دفتر و بيتي به معناي مصطلح نداشتند که وجوهاتي دريافت کنند يا چنين افرادي با قصدهاي سوء بخواهند در آن نفوذ کنند و از ايشان سوء استفاده کنند؛ خامساً، زندگي شخصي آيتالله مصباح و فرزندانش که از زاهدانهترين و کممؤنهترين زندگيهاي ممکن در اين عصر بوده و هست؛ در مرأي و منظر همگان است؛ و سادساً، همه مسائل مالي مؤسسه امام خميني(ره) نيز با شفافترين شکل ممکن، سالانه توسط مسؤولان ذيصلاح رسمي کشور بررسي ميشده و ميشود و در تمام اين سالها حتي يک ريال، تأکيد ميکنم حتي يک ريال، تخلف مالي در اين مؤسسه وجود نداشته است.
🔸حال سؤال ما از اين ديدهبانان محترم شفافيت و عدالت(!) اين است که گمان نميکنيد يک جاي کار ايراد پيدا کرده است؟ گمان نميکنيد که يا چشماني که پشت آن دوربينهاي ديدهباني است کمسو و کجبين شده است و يا دوربينتان از کار افتاده و به جاي آب، به شما سراب نشان ميدهد؟ عزيزان من، شما نيت خوبي داريد، شعار قشنگي هم ميدهيد؛ سازماني بسيار لازم و ضروري هم تأسيس کردهايد، اما گويا توجه به الزامات و اقتضائات ديدهباني شفافيت و عدالت نداريد. و در نتيجه نه تنها از حق و عدل و شفافيت ديدهباني نميکنيد، که با دروغها و افتراهاي متراکم خود، تيرگي بر تيرگي ميافزاييد: «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ» و خوف آن دارم که زماني چشم باز کنيد و به کارنامه خود نگاه کنيد که متوجه شويد نه تنها از ديدهبانيتان هيچ حقيقتي آشکار نشده است که چنان حجابهايي بر ديده و دلتان زده شده باشد که آشکارترين حقايق و نزديکترين مسائل را هم نبينيد: «إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُور» (نور، 40)
🔸شما اگر حقيقتاً دنبال کشف حقيقت بوديد که نيازي به رفتارهاي کارآگاه پوآرويي نبود! خيلي راه آساني داشت؛ با فرزندان آيتالله مصباح يا با مؤسسه امام خميني(ره) يا با داماد مکرمشان جناب آيتالله محمدي عراقي تماس ميگرفتيد و حقيقت ماجرا را جويا ميشديد و چنين در صف تروريستهاي فکر و فلسفة «عقبة تئوريک نظام» (علامه مصباح) قرار نميگرفتيد! دوستان عزيز باور کنيد دوربينهاي ديدهبانيتان ايراد دارد؛ فکري کنيد، و الا دير يا زود متوجه خواهيد شد که اين راهي که در پيش گرفتهايد به ترکستان است. شک نکنيد اين راه، همان راهي است که خوارج نهروان و داعشيها طي کردهاند. اما شما با قلمي روان و در ادبياتي امروزين و با هالهاي از قداست و مردمفريبي آن را ميپيماييد. خواهش ميکنم قدري فکر و تأمل در روش و روية خود داشته باشيد.
🔸ضمناً بنده اولين بار است که به واسطة نوشته شما نام رضا مطلبي کاشاني را ميشنوم؛ اما در اينجا گفتهايد که ايشان «ابهاماتي» در پرونده ماليشان مطرح است. راستي اين کدام عدالتطلبي است که به شما اجازه ميدهد آبرو و حيثيت فردي را صرفاً به اين دليل که ابهاماتي دربارهاش مطرح است،به حراج بگذاريد؟! اين کدام مکتب اخلاقي و ديني است که به شما چنين حقي داده است؟ معيار شفافيت و عدالتتان چيست يا کيست؟! آيا همين که عنوان مقدس شفافيت و عدالت بر سازمان خود نهادهايد کافي است که با اين الفاظ مقدس آبروي هر کسي را که نميپسنديد به صرف وجود ابهاماتي در پرونده مالياش حراج کنيد؟! «ترسم نرسي به کعبه اي اعرابي/ کاين ره که تو ميروي به ترکستان است»
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس هفدهم: هدفداري
🖊احمدحسين شريفي
🔸متأسفانه بسياري از اهل علم (دانشگاهيان و حوزويان) داراي پروژة فکري مشخص و منسجمي نيستند؛ تابع جو مراکز علمي و يا شرايط اتفاقي و تصادفياند. در اين ميان برخي از بزرگان علم را ميتوان نام آورد که واقعاً داراي يک پروژة فکري مشخص و مدوني بوده و همه فعاليتهاي آموزشي و تعليمي و پژوهشي خود را در راستاي همان پروژه سامان دادهاند: #علامه_طباطبائی و #شهيد_مطهری و آيتالله مصباح را ميتوان از اين سنخ به شمار آورد.
🔸آيتالله مصباح يزدي از معدود انديشمندان و عالماني است که پروژهاي مشخص و هدفمند براي خود تعريف کرده بود و ميتوان گفت از نخستين سالهاي طلبگي آن را با طرح و برنامهاي منسجم دنبال ميکرد. ايشان به ندرت از سر تصادف کاري را انجام ميدادند. چنين نبود که مثلاً کسي به ايشان پيشنهاد دهند که درس تفسير قرآن بگوييد، و ايشان هم بدون برنامة از پيشطراحي شده، آن را بپذيرد و در مسير تفسير قرآن بيفتد؛ خير. ايشان واقعاً براي زندگي علمي و تعليمي خود برنامه داشت؛ دقيقاً ميدانست چه بايد بکند و چه کاري را نبايد بکند. کاري را که وظيفه خود تشخيص داده بود، با تمام توان دنبال ميکرد و آن را به هر گونهاي که بود انجام ميداد و کاري که وظيفه خود نميدانست، حتي اگر دهها نفر به او اصرار ميکردند، نميپذيرفت.
🔸اگر به مقدمه بسياري از کتابهاي مهم اخلاقي و حديثي و تفسيري مراجعه کنيم ميبينيم نويسندگان آنها متذکر شدهاند که مثلاً اين کتاب را به سفارش فلان فرد يا به درخواست فلان گروه نوشتم؛ اما آيتالله مصباح چنين نبود. بنده سراغ ندارم که به سفارش فرد يا گروهي کاري را که در راستاي اهداف علمي و عملي از پيش طراحيشده و فکرشدة ايشان نباشد، انجام داده باشد؛ يا برنامه زندگي خود را تغيير داده باشد؛ او راه خود را انتخاب کرده بود و لحظهاي از حرکت در آن مسير باز نايستاد يا در درستي و ضرورت آن دچار شک و ترديد نشد و بلکه با جديت تمام و بياعتنا به همه موانعي که سر راه او قرار ميگرفت، تا واپسين روزهاي عمر پربرکتش در آن گام برداشت.
🔸او از همان ابتداي طلبگي راه و رسالت خود را فهميده بود؛ همه درسها و مطالعات و تحقيقات خود را هدفمند انتخاب ميکرد. از همان ابتداي طلبگي وقت زيادي را صرف يادگيري علوم جديد کرد. خود ايشان ميگفت: «در طول مدتي که مشغول تحصيل علوم طلبگي بودم ... وقت زيادي صرف فراگيري زبان انگليسي، رياضيات، فيزيک، شيمي، فيزيولوژي، بيولوژي، جامعهشناسي، روانشناسي و ساير علومي که در دانشگاهها مطرح بود، ميکردم. در انگليسي، رياضيات، فيزيک، شيمي و حتي اقتصاد، استاداني داشتم که بعضي از آنان، بعد از انقلاب به مقام وزارت رسيدند. ... به اين دروس هم علاقه داشتم و هم احساس ميکردم يک روحاني که بخواهد مؤثر باشد، لازم است با اين علوم آشنا گردد. گاه در گرماي ماههاي تير و مرداد از قم به تهران ميرفتم تا در يک جلسة رياضي شرکت کنم» (مصباح دوستان، ص33)
🔸در جايي ميفرمود حتي وقتي در مدرسه حقاني مشغول فعاليت شدم، هدف اصلي من محدود ماندن در يک مدرسه نبود؛ بلکه به دنبال آن بودم که اهداف و برنامههاي آموزشي و تعليمياي که در نظر دارم، در فضايي گستردهتر به گونهاي که طلاب مستعد ساير مدارس را هم شامل شود، دنبال کنم و به همين دليل در نخستين فرصتي که پيش آمد، از هيئت مديرة مدرسه حقاني استعفا داد و به بخش آموزش مؤسسه در راه حق آمد و فعاليت خود را آنگونه که معتقد بود بهتر و درستتر است، دنبال کرد.
#علامه_مصباح
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
علامه 3 ژ.mp3
32.01M
🎤احمدحسين شريفي
🔴سلسله نشستهاي علمي «تحول در علوم انساني» در جمع تعدادي از اساتيد دانشگاه علامه طباطبائي
🔴جلسه سوم:
🔸پرسشها و پاسخهاي جلسه 3
🔸تاريخ: 9/ آذر 1399
#علوم_انسانی_اسلامی
#تحول_در_علوم_انسانی
#دانشگاه_علامه_طباطبائی
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🌹
27.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺🌺شعری بسیار زیبا و پرمعنی در وصف و رثای حضرت آیت الله #علامه_مصباح یزدی رضوان الله تعالی
🌹تقدیم به همه رهروان راهش.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس هجدهم: توسل به اهل بيت(ع)
🖊احمدحسين شريفي
🔸يکي ديگر از برجستگيهاي سبک زندگي آيتالله مصباح توجه و توسل فراوان او به اهل بيت عليهم السلام بود. هيچ سخنراني رسمي و غيررسمي خود را جز با دعاي فرج شروع نميکرد! بسيار ملتزم بود که خود و اطرافيان و مخاطبان خود را به حضور و نظارت دائمي امام زمان(عج) توجه دهد. حتي در وصيتنامه خود نيز به عزاداري امام حسين و زنده نگهداشتن نام و ياد امام زمان تأکيد کرده است: «و اوصیه بالتهجد و قراءة القرآن و التوسّل باولیائه الکرام لا سیما اباعبدالله الحسین (ع) و بقیّة الله فی ارضه (عج)؛ فرزندم را به تهجد و قرائت قرآن و توسل به اولیای کرام به ویژه اباعبدالله الحسین(ع) و بقیةالله فی ارضه(عج) توصیه میکنم.»
🔸به صورت منظم و هفتگي به زيارت حضرت معصومه عليها السلام ميشتافت. نسبت به زيارت امام رضا عليه السلام التزامي جدي داشت. وقتي در مشهد بود روزانه دو نوبت و هر نوبت حدود يک ساعت و چهل و پنجدقيقه زيارت ايشان طول ميکشيد. غالباً در زيارت ائمه، «جامعه کبيره» ميخواند. آن هم با تأمل و تفکر در تکتک کلمات و جملات اين زيارتنامه عميق. بعضاً شاهد بوديم که در يک ساعت و نيمي که زيارت جامعه کبيره را در دست داشت و در کنار ضريح امام رضا(ع) مينشست، فقط بر يک صفحه آن متمرکز ميشد.
#علامه_مصباح
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🛑متني جالب درباره مقايسه وضعيت رفاهي مردم قبل از انقلاب و بعد از انقلاب که یکی از دوستان برایم ارسال کرده است:👇👇👇
🔹روزگاری فروش نفت ما روزی ۶ میلیون بشکه بود و جمعیت ایران حدود ۳۵ میلون نفر یعنی درآمد نفتی ایران به ازای هر ایرانی ۶ برابر درآمد فعلی بود.
❗️آن روز ها با وجود آن درآمد بالای نفتی، زندگی مردم آنطور نبود که خانواده ها بتوانند هزینه تحصیل فرزندان را تا پایان دانشگاه به عهده بگیرند برای همین اکثر پسران از حدود ۱۵ سالگی باید برای تامین مخارج خودشان مشغول به کاری می شدند و دختران هم زود شوهر داده میشدند و خرج شان جدا می شد.
🔺آن روز ها اکثر مردم دوچرخه و موتور سیکلت داشتند و مثل امروز ،نه اینقدر همه جا اتوبان داشتیم و نه اینقدر ماشین!!
❌در خانه ها هم اینقدر زندگی ماشینی نبود و کسی ماشین لباسشویی ، جاروبرقی ، اجاق گاز چند شعله و یخچال فریزر و چرخ گوشت و ال سی دی و مبلمان و از این چیزها نداشت و زندگی ها ساده و بسیار کم خرج بود .
🔸مثل امروز نبود که درکنار همه ی هزینه ها بخواهی هزینه قبض برق و گاز و تلفن و شارژ اینترنت و بنزین و ... را بدهی.
❌آن روز ها اینقدر میوه فروشی و فروشگاه مواد غذایی در محله ها نبود و هر محل معمولا یک فروشگاه داشت، چون مردم مثل امروز اهل بخور بخور نبودند و مجبور بودند فقط نیاز های اصلی را تامین کنند.
🚌مردم شاید هر ۱۰ سال یک سفر تفریحی یا زیارتی میرفتند و مثل امروز نبود که گاهی هر سال دو سه مسافرت می روند.
💢آن روزها شهرها اینقدر رنگارنگ نبودند و هر شهر چند خیابان اصلی داشت و همه ی کوچه های خاکی بودند.
❌لباس ها اینقدر رنگارنگ نبود و مردم سالی یک دست لباس می خریدند که البته عده زیادی، همان سالی یک بار را هم نمی توانستند بخرند و دو سه سال را با یک لباس سر می کردند.
❗️بسیاری از مردم در خانه هایی زندگی می کردند که در آن چند خانوار مستقر بودند و هر خانواده یک اتاق داشت.
🎭بچه ها معولا اسباب بازی آنچنانی نداشتند، گاهی یک عروسک که مادر با پارچه درست کرده بود یا یک ماشین پلاستیکی ساده... کسی فکرش را نمیکرد که روزگاری هم بیاید که در هر خانه یک کمد پر از اسباب بازی های رنگارنگ باشد.
🌀خلاصه زندگی ها در نهایت قناعت و سادگی بود چون به غیر از این روش نمیشد گذران امور کرد.
♻️امروز همه چیز عوض شده ولی عده ای هستند که میگویند یادش بخیر زمان شاه!!!
⭕️بلی یادش بخیر چون آن روزها تحریم نبودیم و شاه روزی ۶ میلیون بشکه نفت می فروخت و به مردم هم هیچ نمی داد و مردم روز به روز فقیرتر می شدند.
🔵آن روزها مردم از جایی جز سفره های خودشان خبر نداشتند و مثل امروز نبود که وقتی اختلاسی میشود، خبرش در سرتا سر کشور بپیچد.
📢اصلا مملکت شاه داشت و این فضولی ها به مردم ربطی نداشت. مردم باید از همه چیز بی خبر باشند.کسی هم دنبال این نبود که بداند مثلا آن درآمد هنگفت نفتی چه می شود؟!
⚠️آن روزها مردم از همه جا بی خبر بودند و آرامش داشتند.
‼️امروز است که مردم فهمیده اند با روزی دو سه میلیون بشکه نفت آن هم با ۸۰ میلیون جمعیت و در شرایط تحریم، می شود کشور را گلستان کرد و ریشه فقر را به یکباره خشکاند و برای همین است که مدام دنبال دزد میگردند تا بدانند این درآمد نفتی را چه کسی میدزدد ؟!
🔃اما اگر آن خدا نیامرز بود، نمی گذاشت اصلا آب در دل مردم تکان بخورد و فکرشان به این چیزها مشغول شود و از دزدی های شاه خبردار شوند.
👌 پیشرفت همیشه هم خوب نیست بخصوص برای آنها که عقب ماندگی را برتری می دانند !
خوب است بدانیم که این همه خیابان ها و جاده های چند بانده داخل و بیرون شهرها ؛شبکه گاز کشی منازل؛ساخت پارک ها و وسایل بازی بچه ها در پارک ها در همه محله ها ؛شبکه خطوط مترو؛شبکه تلفن و موبایل؛پیشرفت های علمی پزشکی؛نانو؛هسته ای؛نظامی و دفاعی؛ماهواره؛هوا فضا؛ ساختمان های مجلل؛فروشگاههاو مجتمع های تجاری بسیار بزرگ و مجلل؛شبکه برق ؛سدسازی؛سیلوسازی و...باوجود ۸سال جنگ تحمیلی و تحریم ها در جمهوری اسلامی بوجود آمده است.
همین.
📌گله مندیم از کسانی که وقتی با مفسدین و قاتلان برخورد کنند اسمشان را جلاد میگذارند و جای جلاد و شهید را عوض می کنند و اگر هم برخورد کمتری شود زبانشان دراز است و میگویند اصلا برخورد نمیشود مملکت اسلامی نیست!
📌گله مندیم از کسانی که هم نوا با دشمن و انگلیسی ها دائم پیام های نا امید کننده می فرستند نسبت به سیاه نمایی کشورشان میفرستند و تا الان یکبار از این همه خوبی و بزرگی انقلاب و شهدا دم نزده اند و فقط در این مملکت میخورند و ادعا می کنند.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
الهیات کاربردی در اندیشه علامه مصباح یزدی (Trimmed).mp3
41.87M
🎤احمدحسين شريفي
🔴نشست علمي "الهيات کاربردي در انديشه علامه مصباح يزدي"
🔶علامه مصباح يزدي نه تنها بنيانگذار فلسفههاي مضاف اسلامی بود؛ بلکه او را را ميتوان "پدر الهيات کاربردي در تفکر شيعي دانست»
🔸تاريخ 8 بهمن 1399
🔸با حضور محققان و دانشپژوهان «مرکز تخصصی کلام اسلامی و تفسیر؛ واحد کرمانشاه»
🔹با عرض پوزش از دوستان عزيز، چند ثانيه از ابتداي بحث ضبط نشده است؛ هر چند اخلالي در اصل بحث ايجاد نکرده است.
#علامه_مصباح
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس نوزدهم: اخلاص و کار براي خدا
🖊احمدحسين شريفي
🔸او که در انديشه اخلاقي خود معيار فضيلت را تقرب به خدا ميدانست در عمل نيز همينگونه بود؛ از جمله پربسامدترين توصيههاي آيتالله مصباح به شاگردان و دوستان و همکاران خود، اخلاص در عمل بود. خود او نيز در زندگي علمي و عمليشان همينگونه بود؛ هيچ کاري را براي سود مادي يا جلب توجه ديگران يا خوشايند زيد و بکر انجام نميداد.
🔸خشم و غضبش براي خدا و اسلام بود؛ مهر و عطوفتش براي خدا و اسلام بود؛ درس گفتنش براي خدا بود؛ نشست و برخاستش براي خدا بود. در همه رفتارهاي فردي و اجتماعي و علمي و مديريتي خود فقط و فقط رضايت خدا را جستجو ميکرد.
🔸همگان ميدانيم که آيتالله مصباح يک فقيه طراز اول بود؛ هشت سال درس فقه آيتالله بروجردي؛ هشت سال درس فقه و اصول امام خميني و پانزده سال درس فقه آيتالله بهجت، از او يک فقيه برجسته و مجتهد طراز اول ساخته بود. اما هيچ گاه حاضر نشد درس خارج فقه يا اصول ارائه دهد.
🔸حتي چند سال قبل وقتي عدهاي از دوستان خيلي اصرار کردند که درس خارج فقه يا اصولي را ارائه دهند، ايشان نپذيرفت و ميفرمود هيچ حجت شرعياي براي اين کار ندارم؛ درسهاي فقه و اصول به اندازه کفايت و بلکه بيش از اندازه کفايت داير است؛ از آن طرف کارهاي زمينمانده ديگري هست که نياز حياتي جامعه اسلامي و جمهوري اسلامي است اما کمتر مورد اهتمام ديگران هستند؛ و عندالله هيچ حجتي براي تمرکز بر مباحث فقهي، آن هم به شکل مرسوم (فقه طهارات و نجاسات و فقه عبادات و معاملات و ...) ندارم.
🔸او دقيقاً ميدانست که برخي از فعاليتهاي اجتماعي و فرهنگي و سياسياش، او را مبغوض پارهاي از گروهها ميکند و او را آماج تيرهاي زهرآلود تروريستهاي روشنفکرمآب و تيرهبختان و تيرهروزان شفافيتخواه ميکند، اما چيزي که براي او مطرح نبود و به محاسبه نميآورد همين اعتبارات اجتماعي و امثال آنها بود. او به تنها چيزي که ميانديشيد خدا و دين خدا و انقلاب اسلامي و خدمت علمي و فرهنگي به جامعه اسلامي بود. جان و مال و آبرو و حيثيت و اعتبار اجتماعي خود را مخلصانه و بدون هيچ چشمداشتي هزينة اسلام و انقلاب و ولايت و خدمات فرهنگي و معرفتي به جامعه کرد.
🔸البته گفتن و نوشتن از اخلاص آسان است؛ اما حقيقت آن بسيار دشوار است؛ اينکه يک انديشمند و فيلسوف نوآور، نظريهپرداز و ساختارساز؛ و يک عالم و فقيه و مفسر کمنظير، همه اعتبار علمي و اجتماعي خود را کف دست بگيرد و تنها و تنها به خشنودي و رضايت الهي بيانديشد و هيچ پروايي از چنين مسائلي نداشته باشد، کاري به غايت دشوار است؛ همين است که ايشان را حقيقتاً مصباحي فروزان و فزاينده براي حقخواهان و حقجويان و خداخواهان کرده است.
#علامه_مصباح
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس بيستم: پرهيز از خودنمايي
🖊احمدحسين شريفي
🔸يکي از بارزترين سجاياي اخلاقي آيتالله مصباح که با معاشرتي اندک و کوتاه به چشم ميآمد، اين بود که ايشان مطلقا اهل خودنمايي نبودند. به تعبير مرحوم سيدهادي خسروشاهي در مقدمه کتاب انتقام، «ايشان در هيچ زمينهاي (زمينههاي علمي، فلسفي، سياسي و ...) مايل نبود «خودي» نشان بدهد.» مهمترين استراتژي رفتاري ايشان «کار براي خدا» و «در راه خدا» و «براساس تکاليف الهي» بود. بنده به خاطر ندارم علامه مصباح در مباحث علمي يا مديريتي و يا فرهنگي و اجتماعي تعبير «من» را به کار گرفته باشد. يعني مثلاً بگويد «نظر من اين است» يا «من اين کار را کردم» يا «من کسيام که در مقابل انحرافات ايستادم» يا «من کسيام که در راه انقلاب هر تهمت و افترايي را تحمل کردم» ... او حقيقتاً اهل خودنمايي نبود. و اين تواضع و فروتني را هرگز تصنعي به کار نميگرفت؛ باور قلبي او بود. او روحي بزرگ داشت.
🔸در جلسات عمومي و مهم که خبرنگاران و ارباب جرايد حضور داشتند، وقتي به هر دليلي مجبور ميشد در جايگاهي بنشيند که در معرض دوربينها و در لنز عکاسان است، سعي ميکرد جوري بنشيند که بوي خودنمايي نداشته باشد.
🔸ديدارشان با #شهيد_سلیمانی را تا قبل از رحلتشان اجازه پخش ندادند. برخوردي که ايشان با شهيد سليماني و متقابلاً شهيد سليماني با ايشان داشت (بوسيدن پيشاني يکديگر) کمنظير بود؛ اما آيتالله مصباح هرگز نخواست از شهرت و نام آن مرد بزرگ، و از محبوبيت آن سردار رشيد اسلام، براي خودش قبايي بدوزد. تا پيش از رحلت ايشان، حتي برخي از صميميترين شاگردان علامه نميدانستند که ايشان ارتباطات صميمانه و تنگاتنگي با شهيد سليماني و نيروي قدس داشتهاند.
نردبان خلق اين ما و مني است
عاقبت زين نردبان افتادني است
هر که بالاتر رود ابلهتر است
کاستخوان او بتر خواهد شکست
اين فروعست و اصولش آن بود
کاين ترفع شرکت يزدان بود
#علامه_مصباح
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
علامه 4 (Trimmed).mp3
41.69M
🎤احمدحسين شريفي
🔴سلسله نشستهاي علمي «تحول در علوم انساني» در جمع تعدادي از اساتيد دانشگاه علامه طباطبائي
🔴جلسه چهارم: بیان دیدگاه مورد قبول؛
چیستی شناسی علوم انسانی
🔸تاريخ 16 آذر 1399
#علوم_انسانی
#تحول_در_علوم_انسانی
#دانشگاه_علامه_طباطبائی
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🌹
🔴درسهايي که بايد از علامه مصباح آموخت
🔸درس بيست و يکم: صفا و محبت
🖊احمدحسين شريفي
🔸رهبر معظم انقلاب در توصيفي از آيتالله مصباح فرمودند: «سه جهت در ایشان جمع است: هم «علم»، هم «بصیرت» به معنای حقیقی کلمه، هم «صفا». این سه تا با هم در وجود ایشان خیلی ارزشمند است.» (رهبر انقلاب در دیدار آیتالله مصباح و خانوادهشان در منزل ایشان، 20 بهمن، 1389)
🔸يکي از ويژگيهاي سلوک عملي آيتالله مصباح اين بود که محضر او مجلس صفا و صداقت و پاکي بود. براي نشستن در محضرش، لازم نبود دغدغه آداب و ترتيب خاصي داشته باشي. او چنان با گشودگي چهره با مراجعهکنندگان برخورد ميکرد که هر کسي او را بهترين و صميميترين دوست و همراز خود به شمار ميآورد.
🔸هرگز کسي را براي لغزش در سخن سرزنش نميکرد؛ هرگز در غياب کسي، دربارة او سخن نميگفت يا اجازة بدگويي از کسي را نميداد؛ از کوچکترين کاري که براي او صورت گرفته بود، بيشترين سپاسگزاريها را ميکرد؛ او يکي از جلوههاي اسم «شکور» خداوند بود.
🔸 او حتي براي هدايت و عاقبت به خيري ناسزاگويان به خود نيز دعا ميکرد. هيچ آثاري از خشم و نفرت و کينه نسبت به آنها در وجود اين مرد نبود. بلکه حتي الامکان رفتار آنها را حمل بر صحت ميکرد.
🔸در سال 84 که موج سوم حملات بسيار سهمگين تروریستهای فکر و فرهنگ عليه ايشان شروع شده بود، در ايامي که آيتالله مصباح حدود ده روز ايران نبود، بعد از بازگشت، در جلسهاي شاهد بودم که وقتي يک از دوستان، گزارشي از تهمتهاي بسيار ناروايي که توسط برخي از به اصطلاح مدعيان پيروي از خط امام(!) عليه ايشان زده شده بود، بيان کرد، ايشان البته از اينکه آن دوستِ ما، نام افراد را در جمع ذکر کرد، ناراحت شد و فرمودند من کراراً گفتهام که با افراد و اشخاص کاري نداشته باشيد؛ نام آنها را ذکر نکنيد! و سپس خيلي آرام و با طمأنينهاي مثالزدني فرمودند: «من شکي در اخلاص و نيت خوب اين آقايان ندارم، آنها گمان ميکنند من براي انقلاب و اسلام ضرر دارم و خود را موظف به مقابله با من ميدانند؛ مهم اين است که ما تلاش کنيم وظيفة ديني و اسلامي و انقلابي خود را بفهميم و در عمل به آن از هيچ کوششي کوتاهي نکنيم. و اهميتي به چنين سخناني ندهيد.»
نيم ذره تيرگي و خشم نه
غير مهر و رحم و آبِ چشم نه
🔸هرگز اجازه نداد حقايق و واقعيتها دربارة پارهاي از شاگردان قديمي او که بعد از جداشدن از موسسه نادرستترين و ناجوانمردانهترين تهمتها و دروغها را به ايشان و موسسه امام خميني زدند، بيان شود. هيچگاه هيچ سخن بدي دربارة آنها يا حتي گلايهاي کوچک از آنها هم بيان نکرد. حتي از شنيدن پارهاي از مشکلات خانوادگي و بيماريهايي که براي آنها و بستگانشان پيش آمده بود، به شدت غمگين ميشد و براي سلامتي آنها دعا ميکرد. او حقيقتاً روحي بزرگ داشت. درود و سلام پاکان الهي بر روح پاک و مطهرش باد.
#علامه_مصباح
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
8.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴دیدگاه فرانسیس فوکویاما، نظریه پرداز "پایان تاریخ"! درباره سرنوشت "لیبرال دموکراسی" و "مدل زیست آمریکائی"
@Ahmadhoseinsharifi
🌹