eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.2هزار دنبال‌کننده
352 عکس
365 ویدیو
24 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴دین و حکومت ✍️احمدحسین شریفی 🔻کسی را دیدم که با ژستی روشنفکرانه می‌گفت: «ادیان برای حکومت کردن و تمدن ساختن نیامده‌اند. ادیان آمده‌اند که انسان بسازند». 🔸بنده خدا نمی‌دانست یا توجه نداشت که برای «انسان‌سازی» راهی جز «حکومت کردن» و «جامعه‌پردازی» و «تمدن‌سازی» نیست. مگر جز اینست که انسان موجودی سیاسی و مدنی و اجتماعی است؟! پس ادیان چطور می‌توانند بدون توجه به حکومت و جامعه و تمدن، انسان‌سازی کنند؟! و به همین دلیل همه پیامبران و صاحبان ادیان دنبال برقراری حکومتی بودند که در خدمت انسان‌سازی باشد. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴امام خمینی و فلسفه حکومت اسلامی 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻درباره هدف غایی از نظم اجتماعی و شکل‌گیری حاکمیت سیاسی دیدگاه‌های مختلفی مطرح شده است: تأمین رفاه؛ محافظت از ؛ برقراری اجتماعی؛ تأمین امنیت اجتماعی؛ ایجاد نظم و انضباط اجتماعی از جمله مهم‌ترین دیدگاه‌هایی است که در میان فیلسوفان سیاسی به عنوان هدف غایی جامعه سیاسی مطرح شده است. 🔻(ره) هر چند همه اینها را مهم و لازم و ضروری می‌داند؛ اما هیچکدام را غایت نظم سیاسی و هدف اصلی نمی‌داند. فی المثل، هر چند «عدالت» را هدفی مهم و اساسی در تحقق حکومت اسلامی می‌داند؛ اما آن را از اهداف میانی و ابزاری می‌داند و نه هدف غایی. بر اساس امام خمینی(ره)، هدف غايی حکومت و سياست اسلامی عبارت است از «تأمين سعادت» و «فراهم‌سازی اسباب وصول انسان‌ها به توحيد». بنیانگذار جمهوری اسلامی و نظریه‌پرداز بزرگ ولایت فقیه و مردم‌سالاری دینی، در این باره می‌فرماید: «اگر فرض کنيم يک فردی هم پيدا بشود که سياست صحيح را اجرا کند ... اين سياست يک بُعد از سياستی است که برای انبيا بوده است و برای اوليا و حالا برای علمای اسلام. انسان يک بعد ندارد، جامعه هم يک بعد ندارد. انسان فقط يک حيوانی نيست که خوردن و خوراک همه‌ی شئون او باشد. سياست‌های شيطانی و سياست‌های صحيح اگر هم باشد، امت را در يک بعد هدايت می‌کند و راه می‌برد و آن بعد حيوانی است. بعد اجتماع مادی است و اين سياست، يک جزء ناقصی از سياستی است که در اسلام برای انبيا و برای اوليا ثابت است. آنها می‌خواهند ملت را، ملت‌ها را، اجتماع را، افراد را هدايت کنند راه ببرند در همه‌ی مصالحی که از برای انسان متصور است، از برای جامعه متصور است.» (صحيفه، ج13، ص431-432) 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🔴«پایه‌ی پیشرفت» از نگاه امام خمینی 🔸امام خمینی ره: «اساس پیشرفت شما ملت عزیز «تعهد به اسلام» و «وحدت کلمه» است» 🔻تاریخ جمهوری اسلامی گویاترین گواه درستی این سخن است. بدون تردید، همه پیشرفت‌های پزشکی، دفاعی، نظامی، اقتصادی، صنعتی و امنیتی مرهون فعالیت‌های جهادی و مخلصانه نیروهای «متعهد به اسلام و انقلاب و ارزش‌های الهی» بوده که در سایه «امنیت و وحدت و انسجام ملی» شکل گرفته است. 🔻در مقابل همه راهبردهای دشمنان در مقابله با انقلاب اسلامی را می‌توان در مبارزه با همین دو حقیقت خلاصه کرد. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🔴بی‌حجابی و سلامت روان اجتماع! 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻چند روزی است که کلیپی از سخنرانی جناب دکتر خدایاری‌فرد، در دفاع روان‌شناسانه از بی‌حجابی در حال پخش است. همه سخن وی این است: «تا زمانی که کسی با چادر و روسری می‌آید، این خودش است و کسی که بدون چادر و بدون حجاب می‌آید این هم «خودش» است و این، برای سلامت روان اجتماع بیشتر به نفع جامعه است تا اینکه یک چیز دیگری از خودمان به نمایش بگذاریم.» روح استدلال این استاد محترم این است که حکومت باید اجازه دهد مردم آنگونه که هستند در انظار عمومی ظاهر شوند و الا اگر آنها را بر غیر خواسته‌شان اجبار کند، نه تنها هرگز موفق نخواهد شد، سلامت روان اجتماع را نیز به خطر خواهد انداخت! 🔸در این رابطه چند سؤال از این استاد محترم می‌پرسم: 1⃣به چه دلیل اگر هر کس آنگونه که شخصاً دوست دارد، در انظار عمومی ظاهر شود، سلامت روان «جامعه» تأمین می‌شود؟ آیا اگر کسی صرفاً بر اساس خواسته‌های شخصی خود در جامعه ظاهر شود و هیچ احترامی برای دیگران و هنجارهای آنان قائل نباشد، اساساً‌ جامعه‌ای باقی می‌ماند که شما از سلامت روان آن سخن بگویید؟ 2⃣انسان‌ها را تا کجا مجاز می‌دانید «همانگونه که هستند» در اجتماع ظاهر شوند؟ آیا جنابعالی به عنوان یک روان‌شناس، برای این خودگرایی و فردگرایی در عرصه زیست اجتماعی حد و مرزی قائل هستید؟ آیا در همه عرصه‌ها، توصیه روان‌شناختی جنابعالی این است که برای تأمین سلامت روان جامعه، افراد لازم است آنگونه که هستند ظاهر شوند؟ مثلا در رانندگی، در عمل به مقررات اجتماعی، قوانین مدنی، جزایی، کیفری و امثال آنها نیز همین توصیه را دارید؟ اگر خیر، چرا؟ چه تفاوتی میان آن قوانین و هنجارها با قانون حجاب وجود دارد؟ 3⃣این مبنای روان‌شناختی جنابعالی چه نسبتی با توصیه‌های اخلاقی و هنجارهای اجتماعی اسلام دارد؟ 4⃣آیا اگر هر کسی همانگونه که هست و همانگونه که دوست دارد در اجتماع ظاهر شود، نظم و انضباط و حقوق اجتماعی تأمین می‌شود؟ اگر خواست کسی با خواست شما در تعارض بود، حق تقدم با کدامیک است؟ اگر کسی دوست داشت که به هنگام رانندگی مرتب بوق ماشین خود را آن هم با صدایی گوش‌خراش به صدا درآورد، آیا دیگران حق دارند که جلوی او را بگیرند یا خیر؟ آیا اگر جلوی او گرفته شود، سلامت روان او به خطر نمی‌افتد؟ اگر فی المثل دانشجوی شما دوست داشت با رکابی و شلوارک و قلیان در کلاس شما حاضر شود، آیا شما به او اجازه می‌دهید؟ 5⃣آیا از منظر روان‌شناسی جنابعالی، انسان‌ها هیچ وظیفه‌ای نسبت به دیگران و نسبت به جامعه ندارند؟ فقط و فقط باید «آنگونه که هستند» ظاهر شوند؛ حتی اگر به قیمت ایجاد بی‌ثباتی خانوادگی دیگران تمام شود؟ آیا آدمیان نسبت به هنجارهای اجتماعی هیچ مسئولیتی ندارند؟ 6⃣اگر خواسته‌های فردی کسی، نه تنها هیچ سود و منفعتی برای جامعه نداشته باشد؛ بلکه آسیب‌های جنسی و جسمی هم بر جامعه وارد کند باز هم سلامت روان اجتماع را در آن می‌بینید که هر کس خودش باشد؟ 🔹و ده‌ها پرسش دیگری که «این زمان بگذار تا وقت دگر.» 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🔴پیشفرض‌های اثبات‌ناپذیر دفاع روان‌شناسانه از بی‌حجابی! 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻جناب دکتر خدایاری‌فرد، رئیس پیشین دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، در توجیه روان‌شناختی بی‌حجابی گفته است: آزادی در پوشش موجب می‌شود هر کس هر طور دوست دارد و آنگونه که در واقع هست، در انظار عمومی ظاهر شود، و این برای سلامت روان اجتماع نافع‌تر است. پیشتر (https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi/2154) چندین پرسش بنیادین را در این خصوص با ایشان در میان گذاشتم و امیدوارم که باب گفتگویی عالمانه را در این زمینه فراهم کنند و به آنها پاسخ دهند. 🔷در ادامه نکته‌ای دیگر را در این خصوص بیان می‌کنم: چنین توجیهی مبتنی بر پیش‌فرض‌هایی است که لازم است جناب دکتر خدایاری‌فرد، تکلیف خود و مخاطبان خود را با آنها روشن کند: پیشفرض اول. «عمل تک‌تک «افراد» بر اساس میل و خواست درونی خود، ملازم با تأمین سلامت روان «اجتماع» است.» پیشفرض دوم. «انسان سالم از نظر روان‌شناسی، کسی است که آنگونه که شخصاً دوست دارد، بدون ملاحظه هیچ امر دیگری، در انظار عمومی ظاهر شود.» پیشفرض سوم. «انسان‌ها ذاتاً مدافع حقوق دیگران هستند و اگر آنها را به اختیار خود واگذاریم، هیچ تعرض و تجاوزی به حقوق دیگران نخواهند کرد و در نتیجه خواست شخصی هیچ کسی در تعارض یا تضاد با خواست شخصی سایر افراد نیست.» و الا اگر این پیشفرض پذیرفته نشود، طبیعتاً نباید انتظار داشت، اگر هر کس آنگونه که دوست دارد در جامعه عمل کند، سلامت روانی اجتماع تأمین شود. پیشفرض چهارم. «آزادی در پوشش با سایر آزادی‌های اجتماعی مثل آزادی در تولید و توزیع و مصرف مواد مخدر، آزادی در روابط جنسی خارج از چارچوب و ضوابط قانونی و شرعی؛ آزادی در حمل اسلحه؛ آزادی در عمل به قوانین راهنمایی و رانندگی و ...؛ متفاوت است و نباید با هم مقایسه شوند.» اگر این پیشفرض را نپذیرند، علی‌القاعده جامعه‌ای باقی نمی‌ماند که سخن از سلامت روان آن به میان آید! 🔻روشن است که این پیشفرض‌ها نه تنها بدیهی نیستند؛ اساساً معقول و پذیرفتنی هم نیستند و دلایل مختلفی در رد هر کدام از آنها می‌توان اقامه کرد. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🔴«التزام اجتماعی به ارزش‌ها» و «بازی با اعصاب مسلمین»! 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 یکی را دیدم که با بیان داستان‌هایی درباره روش تبلیغی پیامبر اکرم(ص) در صدر اسلام و اینکه آن حضرت در طول دوران مکه شراب را حرام نکرده بود و حتی در مدینه در چند مرحله و آرام‌آرام ذهن‌ها را برای بیان حکم حرمت آن آماده کرد. و همچنین با ذکر داستان‌هایی درباره روش مواجهه عالمان بزرگ شیعی مثل علامه شرف‌الدین عاملی با نومسلمانان و مسیحیانی که می‌خواستند مسلمان شوند و با بیان روش تدریجی آنان در جذب غیرمسلمانان، چنین القاء می‌کرد که اساساً‌ در دین اسلام اصراری به انجام مرتب و منظم و کامل شعائر دینی (یعنی نماز و روزه و حج و زکات و امثال آن) برای همه مسلمانان نیست! و این تفکر خوارج‌گونه است که گمان می‌کند شرط مسلمانی این است که هر مسلمانی لزوماً روزانه هفده رکعت نماز بخواند! و در ماه رمضان به مدت یک ماه روزه بگیرد! و زکات پرداخت کند و امثال آن! اسلام ساده‌تر و سهل‌تر از اینها است! به طور خلاصه چنین ادعا می‌کرد که «تأکید بر شعائر» و «التزام اجتماعی به ارزش‌های دینی» نوعی «تنگ‌نظری» و «سخت‌گیری بر جامعه» و «بازی با اعصاب و روان مردم مسلمان»‌ بر اساس «تفسیری غلط و خوارج‌گونه از اسلام» است! 🔻در این خصوص چند نکته را بیان می‌کنم: نکته اول: در مواجهه با نومسلمانان یا به هنگام دعوت دیگران به اسلام مراعات «عقلانیت تبلیغی» و «عقلانیت تربیتی» از دستورات صریح اسلام است. خود پیامبر اکرم(ص) هنگامی که صحابه خود را برای دعوت برخی از قبایل مشرک، می‌فرستاد، به آنان توصیه می‌کرد که «مدارا در دعوت» و «تدریج در تربیت» را مد نظر قرار دهند. نکته دوم: «سهل‌انگاری» غیر از «آسان‌گیری» است. اسلام به تصریح قرآن و روایات معصومان علیهم السلام، دینی «آسان» و «سبک» است: «يُرِیدُ اللّه‌ُ بِکمُ الْيُسْرَ؛ خدا درباره شما آسانی و سبکی را اراده کرده است»(بقره، 185). اما آسانی دین و آموزه‌های دینی هرگز به معنای «سهل‌انگاری در عمل به ارزش‌ها و احکام دینی» نیست. بلکه بدان معناست که عمل به احکام و آموزه‌ها و شعائر اسلامی نه تنها موجب اختلال در امور زندگی نمی‌شود؛ که نظم و انضباط و سلامت زندگی دنیوی را نیز تضمین می‌کند. اما اسلام عزیز، به هیچ‌وجه سهل‌انگاری و بی‌اعتنایی به احکام و آموزه‌های خود را نمی‌پسندد و برنمی‌تابد. به همین دلیل، بر کسی که عامدانه و به قصد بی‌اعتنایی به حکم الهی، در ملأ عام روزه‌خواری کند، حد جاری می‌کند. بر کسی که حتی یک قطره شراب بنوشد، حد جاری می‌کند. درباره سبک تعلیمی پیامبر اکرم(ص) گفته‌اند: «فاذا تُعوطِىَ الحقَّ لم یعرفه أحدُ، و لم یَقُم لِغَضَبِه شَىء حتى یَنتَصرَ له» اگر هنجاری شکسته یا قانونی نادیده گرفته می‌شد، خشم چنان وجود او را فرامی‌گرفت که چهره پر از مهربانی و رأفت او کاملاً‌ دگرگون می‌شد؛ و هیچ چیزی نمی‌توانست خشم او را فرونشاند مگر آنکه حق را بر جای خود برگرداند و با آن هنجارشکنی برخورد کند. نکته سوم: منظور از آیاتی که می‌فرماید «وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ» این نیست که اصراری بر انجام تکالیف الهی نیست. اگر دوست داشتید و باب میلتان بود انجام دهید و اگر احساس حرج کردید انجام ندهید! به عنوان مثال، قرآن خطاب به مسلمانان نمی‌فرماید اگر حجاب باب میلتان نبود، مجازید که از سر برگیرید؛ یا اگر حجاب مانع تفریحات‌ و گردش‌هایتان بود، می‌توانید آن را بردارید! هرگز! بلکه بدان معناست که در شرایط عسر و حرج، نوع وظیفه و تکلیف یا کیفیت آن تغییر می‌کند. نکته چهارم: آن روش و رویه تدریجی و مرحله‌ای پیامبر اکرم(ص) در تحریم اموری چون ربا و شراب و قمار و امثال آن، مربوط به ابتدای پیدایش اسلام است و نه دوران استقرار اسلام و حکومت اسلامی. به عنوان مثال، در دوران حکومت امیرمؤمنان(ع) چنین نبود که حضرت تا مدتی با حرمت یا حلیت شراب‌خواری کاری نداشته باشد و صرفاً به تحکیم بنیان‌های اعتقادی و الهیاتی بپردازد و بعد از چند سال کار معرفتی، سپس در چهار مرحله و گام به گام به بیان حرمت شراب و قمار و ... بپردازد! خیر. اساساً‌ فلسفه حکومت اسلامی، پاس‌داشتن ارزش‌ها و احکام و شعائر اسلامی است که در سایه عمل به آنها سعادت دنیوی و اخروی جامعه تأمین خواهد شد. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🔴گلایه شیخ ابوبکر واسطی از سبک زندگی مردمان قرن چهارم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شیخ ابوبکر واسطی از فرزانگان نیمه اول قرن چهارم هجری در توصیف سبک زندگی مردمان روزگار خویش می‌گفت: «ما مبتلا شدیم به روزگاری که نیست اندرو آدابِ اسلام و نه اخلاقِ جاهلیّت و نه احکامِ خداوندانِ مروّت.» 🔻(وی اصالتا اهل واسط،یکی از شهرهای ایران بزرگ، واقع در میان بصره و کوفه، بود. اما بعدها به مرو هجرت کرد و تا پایان عمر خویش در دیار مرو زیست و در همانجا نیز از دنیا رفت.) @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴ایمان‌ستیزی و امیدسوزی؛ دو هنر اصلی مدعیان روشنفکری 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻در تعطیلات ۱۴ و ۱۵ خرداد فرصتی شد، مطالب نوشتاری یک ماه گذشته پاره‌ای از مدعیان روشنفکری و «غربزدگان وطنی» را مرور کردم. مع الاسف، حتی یک تحلیل امیدآفرین و یک خبر مثبت از موفقیت‌های کم‌نظیر ملی و بین‌المللی جمهوری اسلامی در ماه‌های اخیر، در نوشته‌ها و مطالبی که به صورت روزانه منعکس می‌کنند، دیده نشد! 🔻دو نقطه مشترک همه نوشته‌ها و گفته‌های آنان عبارت بود از: «ایمان‌ستیزی» و «امیدسوزی». 🔷توضیح آنکه: مهم‌ترین مفاهیم و محورهایی که در منابع خبری و کانال‌های اطلاع‌رسانی این دسته از تحصیل‌کردگان کشور مشاهده شد را می‌توان در مفاهیم و محورهای زیر خلاصه کرد: یک. القای «یأس» و «ناامیدی» و حتی «ناتوانی» به مخاطبان با ترفندهای مختلف؛ تا جایی که بعضاً با صراحت مردم ایران را مردمی «ریاکار»، «بی‌دین»، «دچار فقر روحی و معنوی» معرفی می‌کنند. دو. القای «بن‌بست» سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و «بحرانی دانستن» شرایط کشور؛ سه. تأکید بر ضرورت «ارتباط با آمریکا» به عنوان تنها راه خروج کشور از بحران! چهار. تخطئه هر گونه توانایی و پیشرفت و تمسخر تلاش دولت در برقراری روابط تجاری و اقتصادی و فرهنگی با کشورهای همسایه و غیرغربی؛ پنج. ارائه «تفاسیر لیبرالیستی و تساهلی از دین و ارزش‌های دینی»: و تخطئه التزام به ارزش‌های اجتماعی اسلام؛ شش. «نفرت‌پراکنی» علیه مدافعان انقلاب و معتقدان به ارزش‌های اسلامی؛ هفت. دفاع روشن‌فکرانه از اغتشاش‌گران و قاتلان نیروهای امنیتی؛ هشت. قلم‌فرسایی علیه حکم قصاص و مواجهه قانونی با هنجارشکنان؛ نه. تشویق دختران و زنان به «برهنگی» و «تن‌نمایی» و «هنجارشکنی عمومی»؛ ده. دعوت به «رقص‌» و «موسیقی‌ در ملأ عام» و سایر رفتارهای هنجارشکنانه؛ یازده. توصیه به زوجین برای دوری از خانه و خانواده و اصالت دادن به آزادی‌های فردی؛ دوازده. تبلیغ و تئوریزه کردن «آنارشیسم سیاسی» و سخن گفتن در مزایای «بی‌دولتی» و «نافرمانی مدنی». 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴قرآن و «داستان‌های کوتاه» ✍️احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از میان قالب‌های مختلف ادبی در ادبیات منثور قالب «داستان کوتاه» را می‌توان از جمله‌ی بهترین قالب‌ها برای انتقال مفاهیم ارزشی، اعتقادی و دینی دانست. شاید به همین دلیل بوده است که قرآن کریم نیز در بسیاری از موارد برای انتقال معارف الهی از قالب «داستان کوتاه» استفاده کرده است. در قرآن کریم یکصد قصه عبرت‌آموز و تأثیرگذار مربوط به پیامبران و اولیای الهی و ملت‌ها ذکر شده است. «۱۸۰۰ آیه» از آیات قرآن مربوط به «آیات القصص» است. «۱۴۰۰ آیه» آن از آیات مکی است. یعنی آیاتی که محور اصلی آنها تبیین باورها و ارزش‌های اسلامی و تشریح جهان‌بینی و انسان‌شناسی الهی بوده است. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان زینب‌گونه و تکان‌دهنده مادر شهید لطف الله شکری از شهرستان آمل، بر بالین پیکر پاک فرزند شهیدش. سال۱۳۶۱. شادی ارواح مطهر شهدا صلوات 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴روش تربیتی تغییر موقعیت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✔️«تغییر موقعیت» از مهم‌ترین روش‌های تربیتی است که در قرآن و روایات اسلامی فراوان بر آن تأکید شده است. 🔶گاهی برای اصلاح حال خود، کافیست اندکی «موقعیت مکانی» یا «زاویه نگاه» خویش را تغییر دهیم. 🔷کسانی که مدیریت تغییرات را به دست نگیرند: 🔻اولاً، همواره در رنج‌اند؛ 🔻و ثانیاً، هر چند دیرهنگام، اما نهایتاً شرایط زمانی و مکانی آنها را منفعلانه تغییر خواهد داد. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴رابطه «حجاب» و «عفاف» 🖊احمدحسين شريفي (باز نشر مطلبی که اوایل سال ۱۳۹۹ در همین کانال منتشر شده بود) 🔸برخي از مخالفان حجاب می‌گویند آنچه که مهم است «عفت» است؛ و «حجاب» غیر از عفت است. این حرف که عفت و حجاب دو مفهوم‌ متفاوتند، سخني درست است؛ ولی این بدان معنا نیست که کسی که بی‌حجاب است، داراي عفت است؛ بلکه پوشش خاص و حجاب داشتن حالت ظاهری است که مرتبۀ بالاتر آن و صعودیافتۀ آن، «عفت درونی» است و صعودیافتۀ عفت، «حیای حضور» در محضر حق است. 🔸به تعبيري عام‌تر سبک زندگی (از جملة مقولة پوشش) عبارت است از «رفتارهای نهادینه شده و سازمان‌یافته»‌اي که متأثر از اخلاقیات و ملکات نفسانی و صفات درونی و بلکه تحقق يافته و حالت نمادين و بيروني آنهایند. بنابراين، نمي‌توان اين ادعا را پذيرفت که فلان فرد، هر چند در ظاهر رفتارهاي ناهنجار و ساختارشکنانه‌اي دارد، اما داراي باطني عفيف است! مگر نه آنکه «از کوزه همان برون تراود که در اوست»؟ 🆔https://eitaa.com/joinchat/1153171503C4349780964
🔴نام‌های فلسفه در کلام ابن‌سینا 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ابن‌سینا بحث از عنوان «فلسفه» یا نام آن را که فی‌الواقع از مبادی تصوریه فلسفه به شمار می‌رود، به عنوان یکی از رؤوس ثمانیه مورد بحث قرار می‌دهد. ابن سینا می‌گوید یکی از نام‌های این علم عبارت است از «مابعدالطبیعه». مراد از «طبیعت» در این ترکیب مجموعه سه امر است: (۱) جسمی که از ماده پدیده آمده و متحرک است؛ (۲) قوه‌ای که منشأ حرکت است و (۳) اعراضی که عارض بر جسم می‌شوند. خلاصه آنکه منظور از طبیعت در این ترکیب عبارت است از «مجموعه موجودات عالم اجسام». و مقصود از «بعدیت»، بعدیت نسبت به ادراک ما است. توضیح آنکه مسائل فلسفه از سنخ مسائلی‌اند که بعد از ادراک طبیعیات درک می‌شوند. یعنی شناخت ما آدمیان از طبیعت و امور طبیعی مقدم بر شناخت ما از امور غیرطبیعی و مجرد است. به همین دلیل، ابن‌سینا این نکته را متذکر می‌شود که اگر بنا باشد فلسفه را فی‌ذاته و بدون لحاظ مراتب ادراک، در نظر بگیریم نام شایسته آن «ماقبل الطبیعه» بود. زیرا مسائل فلسفی هم ذاتاً مقدم بر طبیعت‌اند و هم مفهوماً‌ اعم از طبیعت. نام دیگر این علم، «فلسفه اولی» است. فلسفه را از این جهت «فلسفه اولی» می‌نامد که درباره واجب‌الوجود بحث می‌کند که اولین امر از حیث وجود است و همچنین از وجود و وحدت بحث می‌کند که از حیث عمومیت، اولین امورند. نام دیگر این علم، «حکمت» است. فلسفه را از این جهت حکمت می‌نامند که «برترین علم» یعنی «یقین نسبت به برترین معلوم» یعنی خدای متعال و اسباب بعد از خداست. و بالاخره اینکه نام دیگری که بر این علم نهاده‌اند، عبارت است از «علم الهی». دلیل این نام‌گذاری آن است که از اموری بحث می‌کند که هیچ تعلقی به ماده ندارند. یعنی هم در «وجود خارجی» خود و هم در «ظرف ذهن» مفارق از ماده‌اند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔷مواجهه «محترم المجالس‌ها» با نقد 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔶عده‌ای هستند که «محبوب القلوب» و «محترم المجالس» شدن برایشان اصالت دارد. 🔹روان‌شناسی چنین افرادی به این شکل است که اولاً، انتظار دارند، گفتار، رفتار، افکار و نوشتار آنان همواره مورد تحسین همگان قرار گیرد! (که البته این آرزویی محال است) ثانیاً، در برابر کوچکترین نقدی بر گفتار، رفتار، افکار یا نوشتارشان، افسرده می‌شوند و غمگین! و ثالثاً، توان و ظرفیت کتمان غم و اندوه درونی خود را هم ندارند. به همین دلیل، در مواجهه با کمترین نقدها چنان رفتار می‌کنند که انگار به کیان اسلام و مسلمین و همه مقدسات تجاوز شده است! زمین و زمان را بر خود تنگ می‌یابند. به جای مواجهه عالمانه با «نقد»، «ناقد» را مورد لعن و نفرین قرار می‌دهند! او را به قیامت و روز رستاخیر حواله می‌دهند! 🔻اینان متوجه نیستند که همین تنگی و فشار روحی و این بی‌ظرفیتی، ممکن است نشانه‌ای برای درستی آن نقد باشد. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴«اخلاق پیری» در داستان «پیرمرد و طبیب»! در دفتر دوم مثنوی حکایتی زیبا از آثار و پیامدهای پیری بیان می‌کند. هر چند همچون سایر حکایات مثنوی، بهره‌های معنوی و عرفانی خود را از آن نیز می‌گیرد: گفت پیری مر طبیبی را که من در زحیرم از دماغ خویشتن گفت بر چشمم ز ظلمت هست داغ گفت از پیریست آن ضعف دماغ گفت پشتم درد می‌آید عظیم گفت از پیریست ای شیخ قدیم گفت هر چه می‌خورم نبود گوار گفت از پیریست ای شیخ نزار گفت وقت دم مرا دمگیریست گفت ضعف معده هم از پیریست گفت آری انقطاع دم بود چون رسد پیری دو صد علت شود گفت ای احمق برین بر دوختی از طبیبی تو همین آموختی ای مدمغ عقلت این دانش نداد که خدا هر رنج را درمان نهاد تو خر احمق ز اندک‌مایگی بر زمین ماندی ز کوته‌پایگی پس طبیبش گفت ای عمر تو شصت این غضب وین خشم هم از پیریست چون همه اوصاف و اجزا شد نحیف خویشتن‌داری و صبرت شد ضعیف بر نتابد دو سخن زو هی کند تاب یک جرعه ندارد قی کند جز مگر پیری که از حقست مست در درون او حیات طیبه‌ست از برون پیرست و در باطن صبی خود چه چیزست آن ولی و آن نبی 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴اندر آسیب سکوت! ✍احمدحسین شریفی 🔻عده‌ای از خوبان چنین می‌پندارند که فقط در قبال گفته‌هایشان مسؤول‌اند! در حالی که در قبال سکوت‌ها نیز به همان اندازه مسؤولیت داریم. 🔻از مهمترین دغدغه‌ها در موضوع «اخلاق سازمانی»، «سکوت سازمانی» است که هر چند در مواردی می‌تواند فضیلتی اخلاقی باشد؛ اما بعضاً، بلکه در اغلب موارد، منشأ شکل‌گیری فسادهای بزرگ است. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🔴هتاکی علیه داوری! 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چند روز پیش (۶ و ۷ خرداد) در اقدامی بسیار ارزشمند، «پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی»، به ابتکار رئیس فرهیخته این پژوهشگاه جناب دکتر موسی نجفی و با مشارکت «فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی» همایش بزرگداشتی برای جناب دکتر با عنوان «داوری در ترازوی داوری» برپا کرد. اندیشمندان و سخنرانان مختلفی در این همایش دو روزه در اطراف اندیشه‌ها و خدمات علمی و فلسفی دکتر داوری سخن گفتند و هر کدام کوشیدند از دریچه نگاه خود به کارنامه علمی و فلسفی دکتر داوری نظری افکنده و مطالبی را بیان کنند. این بنده به عنوان یک طلبه فلسفه و دغدغه‌مند مسائل فرهنگی و فلسفی هر چند توفیق حضور در این همایش را نداشتم؛ اما چنین کوششی را قدر می‌نهم و به برگزارکنندگان آن تبریک می‌گویم. هر چند انتظار داشتم نگاه انتقادی به اندیشه و عملکرد دکتر داوری، به عنوان یکی از سرمایه‌های بزرگ فلسفی و علمی کشور، قدری پررنگ‌تر می‌بود. خود این بنده نیز علیرغم همه احترامی که برای جایگاه علمی این فیلسوف بزرگ قائلم، مثل بسیاری دیگر از محققان، نقدهای فراوانی به اندیشه و عملکرد ایشان هم دارم. چند سال‌ قبل نیز در ضمن چند جلسه اندیشه‌های دکتر داوری و اقدامات ایشان در حوزه «علم» و «تحول در » و «» را نقد کرده بودم. 🔻اما آنچه مایه تأسف برای جامعه علمی و فلسفی کشور ما است، بیانیه‌ای است که اخیرا یکی از مدعیان فحاش و هتاک روشنفکری (جناب دکتر عبدالکریم ) علیه دکتر داوری و به این بهانه علیه ولایت و جمهوری اسلامی صادر کردند! بیانیه‌ای که مشحون از فحاشی و بدگویی و ناسزاگویی علیه این فیلسوف کهن‌سال است. نویسنده این فحش‌نامه در این بیانیه حدود سه صفحه‌ای خود آنقدر فحش و ناسزا را با قلمی ادیبانه! در کنار هم چیده است که شمارش آنها دشوار است. با اعتذار از ساحت مخاطبان عزیز، و فقط محض نمونه و به منظور شناخت روحیه مدعیان روشنفکری، برخی از فحاشی‌های ایشان علیه دکتر داوری را ذکر می‌کنم: «بی‌آبرو»، «سفله»، «مزدور»، «بی‌حرّیت»، «ذلیل»، «متفکرنما»، «مقلد»، «بی‌حیا»، «متکبر»، «جاهل»، «دروغگو»، «فحاش»، «چاپلوس»، «دریوزه»، «سیاه‌سابقه»، «مزدور به حد اعلا»، «ناجوانمرد»، «خدمتگزار ظلم»، «فرومایه»، «رونده‌ی راه رذالت»، «کارنامه‌سیاه»، «متملق»، «تبهکار» و «هتاک». 🔻پرسش این است که: واقعاً چرا؟ آیا رواج چنین ناسزاهایی در فضای علمی و فلسفی کشور، خدمت به پیشبرد علم و اخلاق و فلسفه است؟ آیا با این فحاشی‌ها، اندیشه‌های خطا و احیاناً عملکردهای نادرست جناب دکتر داوری اصلاح می‌شود؟ آیا با این بدگویی‌ها انتظار داریم که مخاطبان متوجه خطاهای معرفتی و فلسفی ایشان می‌شوند؟ آیا با چنین هتاکی‌هایی، اخلاق علمی در جامعه دانشگاهی ما رواج می‌یابد؟ باز هم می‌پرسم: واقعاً چرا؟! 🔶به امید روزی که به جای «نقد انگیزه»، «نقد انگیخته»؛ و به جای «نقد شخص»، «نقد اندیشه» و به جای «ناسزاگویی و هتاکی»، «اخلاق علمی» در جامعه ما حاکم شود. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
این یادنامه حاوی بیست سخنرانی علمی همراه با پرسش و پاسخ درباره ابعاد گوناگون اندیشه‌های یزدی است که مطالعه آن را به همه مخاطبان گرامی توصیه می‌کنم. بحثی از این بنده با عنوان «دیدگاه آیت الله مصباح درباره علوم انسانی اسلامی» نیز در این مجموعه به چاپ رسیده است که مطالعه آن می‌تواند نگاهی جامع به فعالیت‌های علمی و عملی علامه مصباح را در مقوله علم دینی و ترسیم کند. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
جلسه پایانی فلسفه اسلامی خدایا این دوستان عزیز مرا از افسران ارشد فرهنگی «حرم مطهر جمهوری اسلامی» و از یاوران علمی و عملی حضرت صاحب الامر (عج) قرار بده. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🔴«عفت» و «شرافت» در کلام شهید مطهری «شرافت زن اقتضا می‌‏كند هنگامى كه از خانه بيرون می‌‏رود متين و سنگين و باوقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشيدنش هيچگونه عمدى كه باعث تحريك و تهييج شود به كار نبرد، عملًا مرد را به سوى خود دعوت نكند، زباندار لباس نپوشد، زباندار راه نرود، زباندار و معنى‌‏دار به سخن خود آهنگ ندهد، چه آنكه گاهى اوقات ژست‌ها سخن مى‏‌گويند، راه رفتن انسان سخن مى‏‌گويد، طرز حرف زدنش يك حرف ديگرى مى‌‏زند.» (مجموعه آثار استاد شهيد مطهری، ج۱۹، ص۴۴۷) 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴«وحدت شهود» در شعر حافظ در خراباتِ مُغان نورِ خدا می‌بینم این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم جلوه بر من مفروش ای مَلَکُ الْحاج که تو خانه می‌بینی و من خانه خدا می‌بینم خواهم از زلفِ بُتان نافه گشایی کردن فکرِ دور است همانا که خطا می‌بینم سوزِ دل، اشکِ روان، آهِ سحر، نالهٔ شب این همه از نظرِ لطفِ شما می‌بینم هر دَم از رویِ تو نقشی زَنَدَم راهِ خیال با که گویم که در این پرده چه‌ها می‌بینم کس ندیده‌ست ز مُشکِ خُتَن و نافهٔ چین آن چه من هر سَحَر از بادِ صبا می‌بینم دوستان عیبِ نظربازیِ حافظ مکنید که من او را ز مُحِبّانِ شما می‌بینم @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔹دشواری تغییر 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تغییر (حتی تغییرات کوچک و عادات فردی روزمره)، هرگز کار ساده‌ای نیست؛ بلکه کاری معجزه‌گون است تا جایی که الگوی شجاعت و غیرت و خدای اراده و همت، امیرمؤمنان علی علیه السلام می‌فرماید: «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ غَلَبَةُ الْعَادَة؛ برترین عبادت، چیره شدن بر عادت است.» به همین نسبت، تغییرات بزرگ و جراحی‌های عمده بسیار دشوارتر و جانکاه‌ترند؛ در چنین تغییراتی نه تنها نیازمند شجاعت و دلیری و مجاهدت هستیم که نیازمند توانایی روبه رو شدن با مقاومت‌های غیرمنطقی افراد و ذی‌نفعان آشکار و نهانی هستیم که هویت و شخصیت خود را به عدم تغییر گره زده‌اند! گفته شده است تصویر فوق مربوط به سال ۱۹۶۷ و نخستین روزی است که در کشور سوئد قانون جهت رانندگی از سمت چپ به سمت راست تغییر کرد. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🔴از «تاریخْ‌نادانی» تا «نابردباری اخلاقی» ما 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ محمد قزوینی (۱۲۹۴-۱۳۶۸ق)،‌ از دوستان و همراهان و همفکران سیدحسن تقی‌زاده و بدیع‌الزمان فرزوانفر بود. وی مدتی به تحصیلات حوزوی مشغول بود و سپس از سلک روحانیت خارج شد و برای ادامه تحصیل به اروپا رفت. و مدت‌ها در موضوع آثار تاریخی و ادبی ایران تحقیق کرد. تصحیح دیوان حافظ با همکاری قاسم غنی از جمله کارهای ماندگار اوست. استاد در کتاب درویش ستیهنده، (ص۱۰۳–۱۰۴) به مناسبتی در ذیل مطلبی با عنوان «تاریخْ‌نادانی ما» نقل می‌کند که بعد از بازگشت قزوینی به ایران، دوستان و ارادتمندان وی خواستند «برای او ممرّ‌ِ معیشتی فراهم سازند که او پیرانه‌سر از گرسنگی نمیرد. مصلحت در آن دیدند که ایشان را به استادی دانشگاه تهران دعوت کنند. مجلسی برای همین امر در دانشگاه تهران تشکیل شد که در آن تقی‌زاده و فروزانفر و همه‌ی بزرگان عصر در آن جمع بودند. از علّامه‌ی قزوینی نیز خواهش کرده بودند که به آن مجلس درآید. سرانجام مسأله‌ی استادی ایشان را مطرح کردند و قرار شد که شورای دانشگاه این موضوع را تصویب کند. هریک از بزرگان دقایقی چند در فضایل علمی ایشان و جایگاه جهانی ایشان در حوزه‌ی پژوهش‌های ایرانی و اسلامی، سخن گفت و همگی به دانشگاه تهران تبریک گفتند که علّامه‌ی قزوینی چنین افتخاری را به دانشگاه داده و استادی آنجا را قبول کرده است. کار در آستانه‌ی تمام شدن بود که یکی از استادان دانشکده‌ی الاهیات، که در معارفِ طلبگی مرد فاضلی بود، و معلم صرف و نحو عربی بود، پرسید: «ایشان استاد چه رشته‌ای خواهند بود؟» پاسخ دادند که «استاد تاریخ»‌. آن استاد ساده‌لوح دانشکده‌ی الاهیات گفت: «تاریخ را که بچّه خودش می‌خواند، استاد لازم ندارد!» مرحوم قزوینی با شنیدن این سخن برخاست و گفت: «آری، تاریخ استاد لازم ندارد.» و مجلس را ترک گفت و برای همیشه دانشگاه تهران را از وجودِ بی‌مانند خویش محروم کرد. هرچه تقی‌زاده و فروزانفر و دیگر بزرگان عجز و لابه کردند، به هیچ روی حاضر نشد استادی دانشگاه تهران را قبول کند.» 🔻در اینجا هر چند آن استاد محترمی که گفته بود «تاریخ استاد لازم ندارد» اشتباه کرده بود؛ اما به اعتقاد این بنده اشتباه بزرگ‌تر را خود استاد محمد قزوینی کردند که گویا انتظار داشتند تک‌تک افراد (از کارکنان تا استادان) دانشگاه تهران بدون چون و چرا به بزرگی او اذعان کنند و او را در صدر بنشانند! او می‌توانست با متانت و منطق علمی و همچنین با صبوری و بردباری، عملاً اهمیت دانش تاریخ و ضرورت تعلیم و تعلم تاریخ در بالاترین سطوح را به آن استاد و دیگران بنمایاند. نه آنکه بدون هیچ توضیحی فقط آن یک نقد را ببیند و اهمیتی به آن همه تجلیل و تمجید بزرگان دانشگاه تهران ندهد و سخن غیراخلاقی کسی را با عملی غیراخلاقی‌تر تلافی کند و به تعبیر استاد شفیعی کدکنی «برای همیشه دانشگاه تهران را از وجود خود محروم کند.» 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴راه وصول به مقام رضوان در کلام امام جواد(ع) 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از جمله‌ی بالاترین و ارزشمندترین مقالات تعالی و پیشرفت معنوی یک انسان، وصول به مقام «رضوان» است. خدای متعال چنین مقامی را به «فوز عظیم» توصیف می‌کند: وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيم‏ (توبه، ۷۲) اما چطور و از چه راهی می‌توان به چنین مقامی رسید؟ امام جواد علیه السلام در سخنی کوتاه، سه وسیله وصول به چنین مقامی را بیان می‌کند: ثَلَاثٌ يَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوَانَ اللَّهِ كَثْرَةُ الِاسْتِغْفَارِ وَ خَفْضُ الْجَانِبِ وَ كَثْرَةُ الصَّدَقَة؛ (كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏2، ص349) سه چیز است که آدمی را به مقام رضوان و خشنودی الهی می‌رسانند: 1.زیاد استغفار کردن 2.فروتن و نرم‌خو بودن 3.زیاد صدقه دادن 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای کاش مدیریت محترم حوزه علمیه قویم و قوی خراسان بزرگ، نظارت بیشتری بر فعالیت‌های تبلیغی و ترویجی حوزه‌های علمیه تابعه خود داشته باشد. آیا این شیوه تبلیغ برای جذب افراد شایسته و مستعد به حوزه‌های علمیه درست است؟ آیا افرادی که با چنین انگیزه‌هایی وارد حوزه‌های علمیه شوند، می‌توانند میراث‌دار اصالت‌های علوم اسلامی و حوزوی باشند؟ اصولاً رسالت‌های اصلی حوزه و حوزویان در اینگونه تبلیغاتی در کجا قرار دارد؟ 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹