eitaa logo
سید احمد وحیدی | آقای اجرا
25.7هزار دنبال‌کننده
639 عکس
260 ویدیو
24 فایل
🙋سیداحمدوحیدی هستم (قاری،مداح،مجری) قراره این موارد رو خیلی ساده بهت اموزش بدم آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی اینجام 👇 (آی دی ادمین پاسخگو) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
بہ زخم زخم تنٺ گریہ مےڪنم هر شب براے پیرهنٺ گریہ مےڪنم هر شب بہ پیکری که سه‌شب روی ریگ صحرا ماند بہ‌ جسم بے کفنٺ گریہ مےڪنم هر شب 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با درد مانوسم ، کجایی ای طبیبم بی تو گرفتار غم و آهی عجیبم دیگر کسی من را نمی خواهد عزیزم آقا بیا بی تو در این دنیا غریبم آهِ قنوتم از فراق تو در آمد خسته شده از اشک ها ، اَمن یجیبم دنبال یارم هر نفس ، امّا چرا تو؟ صحرا به صحرا می روی تنها حبیبم ترسم بمیرم در غم چشم انتظاری کی می شود بوسیدن رویت نصیبم؟ کرب و بلا می خواهد این نوکر ، کمک کن دلتنگ‌شب های حرم با بوی سیبم مولا وساطت کن مرا در پیش زهرا من گریه کن در ماتمِ شیب الخضیبم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
آقا اگرچه نیستم از وصل ناامید دارم به سینه غم که چرا نیستم شهید؟ یاری نکرده حرف مودّت زدن خطاست باید شود برای شما مدّعی، مفید گاهی به خیمه ی تو رسیدن میسر است اما تعلقات به دنیا شود پدید دیدار گرچه شرط تقرب نمی شود اما بده ز موسم دیدار هم امید آن قوم دیده بود حسین زمان خویش اما سر امام خودش را چه شد برید؟ تاریخ دیده که در روز امتحان در اوج ادعا ره تردید برگزید من از تبار جابر و مختار نیستم کار دل غریب مدینه کجا رسید می خواهم از تبار شما باشم الی الابد آن گونه که روز ازل داده ای نوید اصلا نبوده ام که تو دستم گرفته ای آقای من چقدر شما ذرّه پرورید دیدی مرا به جرم و خطا بارها ولی انگار دیده ی تو گناه مرا ندید شرمنده ام که این همه زحمت کشیده ای تا کار من به قافله ی کربلا کشید جدّت حسین نیز غلام سیاه داشت این روسیاه را تو کنی باز رو سفید 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
این روزها دیگر کسی یاد شما نیست دیگر کسی با نام‌هایت آشنا نیست مثل گذشته نیست دیگر کارهامان شبهای جمعه روی لبهامان دعا نیست حق با شما بوده اگر خیمه‌نشینی این جا میان ما برای تو که جا نیست تفریح بعضی‌ها مهم‌تر از نماز است یک عده‌ای هم کارشان غیر از ریا نیست دیگر گذشت آن هفته‌های جمکرانی دیگر سه‌شنبه‌های هفته با صفا نیست در بند نفس خود گرفتاریم از بس... که لحظه‌هامان از گرفتاری جدا نیست بیچارگی یعنی همین، روزی بفهمیم در دفتر چشم انتظاران نام ما نیست چیزی که از ما دیده‌ای تو بی‌وفائی‌ست چیزی که ما دیدیم از تو مهربانی‌ست اصلاً چه کاری بهتر از روضه گرفتن؟ حالا که روزیِ گدایان کربلا نیست 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
خوشا ساعتی روبرویت نشستن به لطف تو در گفتگویت نشستن سخن با تو گفتن هم از تو شنیدن ز لفظ کلامت دو صد خوشه چیدن  زلعل لبت جام کوثر بریزد به چشمان ما دُرّ و گوهر بریزد به قرآن ز عترت ز احمد بگویی ز هم نامی ات با محمد بگویی بگویی سخن از مقامات طاها ز اوصاف زهرا کرامات مولا بفرمائی از درس عبرت ز دوران کمی از حسن جان، کمی از حسین جان فدای کلامت فدای بیانت فدای تو و رازهای نهانت امان ای امام زمان از فراقت امان از دل پر غم و درد و داغت چه شد راستی آب گِل‎ها عوض شد؟ پس از شصت و یکسال دل‎ها عوض شد چرا هر چه فرمود جدّ غریبت نکردند یاری آن بی حبیبت  به او مردمان پاسخی سرد دادند به زینب هزاران غم و درد دادند همانان که نامه نوشتند او را چه شد که به شمشیر کشتند او را چو می‎گفت من زاده‎ی مصطفایم گل فاطمه خوشه‎ی مرتضایم تمسخر نمودند و شد سنگباران خیام حرم طعمه‎ی نیزه داران شنیدم دلیل جنایات آنها ز مال حرام است و شبهه، دریغا چو جدّ تو فرمود ای مردم پست شکم‎هایتان پر ز مال حرام است نیارد خدا روز بد بر سر کس امان از هجوم شغالان کرکس  نه سر ماند از بهر آقا نه پیکر نه انگشت و انگشتری زیر خنجر تنش را کشیدند این سو و آن سو به زیر سمّ اسب پهلو به پهلو 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
آمدم تا رشته‌ام را بر درت محکـم کنی زنـدگی‌ام را به ذکر دائمت، تــوأم کنی با تضرع، زیر لب دارم صدایت می‌زنم تا که قدری از حجابِ بینمان را کم کنی شرمسار و سر به زیرم که سبب شد نامه‌ام باز هم گـریه برای معـصـیت‌هایم کـنی خسته‌ام از خُدعه‌های نفس، از طول امل آمدم یابن الحـسـن، دیگـر مرا آدم کـنی صاحب من، خیرخـواهم، سایۀ بالاسرم می‌شود قلب مرا خالی ز نامحرم کنی؟ از تو بر می‌آید آقا معـجـزاتی این‌چـنین التماست می‌کـنم، چـشم مرا زمـزم کنی دوری از کـربـبلا دارد مرا دق می‌دهد کربلایی کن مرا تا راحت از این غم کنی دوست دارم یاورت باشم به اشک بر "حسین" ساعتی که گریه بر آن ماتم اعـظم کنی جان فدای پلک مجروحت که دائم صبح و شب گوشۀ مقتل، نظر بر پیکری درهم کنی 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
آقا مرا به خاکِ روی چادرِ زنی که راهِ اهل‌بیتِ تو را می‌رود ببخش https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
چه جمعه‌ها که یک به یک غروب شد نیامدی چه بغـض‌ها که در گـلـو رسـوب شد نیـامدی خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن خـدای ما دوبـاره سنگ و چـوب شد نیـامدی تـمـام طـول هـفـتـه را به انـتـظـار جـمـعـه‌ام دوبـاره صبـح، ظهـر نه غـروب شد نیـامـدی 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
سلامـ اربابــ✋ نشود صبح اگر عرضِ ارادتــ نڪنمـ نامِـ زیباے تو را صُبح تلاوتــ نڪنمـ السَّلامُ عَلی الحُسٓين وَ عَلی عٓلی اِبن الحُسٓين وَعَلی اولادِ الحُسٓين وعلی اصحاب الحسین 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
تو برای همه ی مردم دنیا هستی تو حسین همه ای انقدر آقا هستی همه ی خلق اگر پشت به من کرد ، کند جای مردم چقدر فکر غم ما هستی موقع گریه شنیدم که تو هم پیش منی اشک میریزم و تو گرم تماشا هستی من بریدم ز همه تو همه ام باش حسین تو امید دل غمدیده ی تنها هستی کار دنیای من و آخرتم پای خودت مدد هر دم امروزم و فردا هستی از سر نیزه و از شاخه و از طشت و تنور تو دعایم بکن ای شاه ز هر جا هستی نازپرورده ی زینب تو کجا ؟ دیر کجا ؟ نازپرورده ی ما از چه کلیسا هستی ؟ ای تنت مانده رها در دل شن های روان تن مصلوب شده در دل صحرا هستی من بمیرم که تو اینقدر بهم ریخته ای میهِمانِ سحرِ دیر مسیحا هستی ای که از قلب تنور آمده ای ، سوخته ای من بمیرم چقدر در دل گرما هستی سر تو سوخته و قلب همه عالم سوخت ای سر سوخته مانند معما هستی چشم زینب به تو حالا بخورد می‌میرد تو همه زندگیِ زینب کبری هستی فاطمه آمده با هودجی نوری ز بهشت ثمر سینه ی غمدیده ی زهرا هستی پیش هر کس بروی … پیش رقیه نروی زهره اش میترکد چون که تو بابا هستی 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
گنهکارا مپنداری برای من ضرر داری خب عِصیان کن اگر از لحظه ی بعدت خبر داری زمانی مرگ می آید که غافل بوده ای از آن چرا وقت خطا کردن تو اینگونه جگر داری به امواتت بزن یک سر، کمی سر در گریبان کن چرا سرگرم دنیایی، سری پر شور و شر داری علیرغم شلوغی ها، کسی دورت نمی ماند اگر سنگ لحد آمد، تو دیگر دردسر داری برای قبر تاریکت چراغی را مهیّا کن پس از بیراهه رفتن ها، تو راهی پر خطر داری بجای اینهمه طغیان، کمی با خویش خلوت کن چقدر این وقت ها بنده! خدا را در نظر داری اگر دست تهی داری خریدارم، بزن در را گدا باش و تصور کن، علی را پشت در داری اگر که مطمئن هستی عقب ماندی ضرر کردی نباشی ناامید اصلاً، مُحرّم تا صفر داری توئی که باز هم اسم حسین آتش به جانت زد ..‌. برو آتش نمی بینی، اگر این یک نفر داری کنارش مادری با آه سوزان گفت عزیز من چرا می سوزی عطشانم! چرا درد کمر داری من از هُرمی که زخم سینه دارد سوختم ای شمر من اینجایم که پایت را ز روی سینه برداری حسینِ بین خورجین از تنوری سر در آورده روی آتش سیاه! آنجا لگدها زد به سرداری 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e