عطاء الله اسدزاده
📗فرازی از #خطبه_اول نهج البلاغه كه در آن ابتداى آفرينش آسمان و زمين و آدم و برنامه حج ذكر شده است:
📗فرازی از #خطبه_اول نهج البلاغه كه در آن ابتداى آفرينش آسمان و زمين و آدم و برنامه حج ذكر شده است:
🔺#فراز_دوم | ... أَوَّلُ اَلدِّينِ مَعْرِفَتُهُ وَ كَمَالُ مَعْرِفَتِهِ اَلتَّصْدِيقُ بِهِ وَ كَمَالُ اَلتَّصْدِيقِ بِهِ تَوْحِيدُهُ وَ كَمَالُ تَوْحِيدِهِ اَلْإِخْلاَصُ لَهُ وَ كَمَالُ اَلْإِخْلاَصِ لَهُ نَفْيُ اَلصِّفَاتِ عَنْهُ لِشَهَادَةِ كُلِّ صِفَةٍ أَنَّهَا غَيْرُ اَلْمَوْصُوفِ وَ شَهَادَةِ كُلِّ مَوْصُوفٍ أَنَّهُ غَيْرُ اَلصِّفَةِ ...
▪️... آغاز دين، شناخت اوست و كمال شناختش، باور كردن او و نهايتِ باور كردنش، يگانه دانستن او و غايت يگانه دانستنش، اخلاص به او و حدّ اعلاى اخلاص به او، نفى صفات (زائد بر ذات) از اوست؛ چراكه هر صفتى گواه اين است كه غيرِموصوف است و هر موصوفى شاهد بر اين است كه غيرِصفت است ...
🔷 #نهج_آموز باشیم...
🔴 به اولین و کاملترین کانال تخصصی آموزش مجازی ترجمه و مفاهیم نهج البلاغه در ایتا، سروش و تلگرام بپیوندید
https://eitaa.com/joinchat/1950810126Cf835700f3e
🆔 @nahjamouz
#نهج_البلاغه | #خطبه1
عطاء الله اسدزاده
📗فرازی از #خطبه_اول نهج البلاغه كه در آن ابتداى آفرينش آسمان و زمين و آدم و برنامه حج ذكر شده است:
📗فرازی از #خطبه_اول #نهج_البلاغه كه در آن ابتداى آفرينش آسمان و زمين و آدم و برنامه حج ذكر شده است:
🔺#فراز_سوم | ... فَمَنْ وَصَفَ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ وَ مَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ وَ مَنْ جَهِلَهُ فَقَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ وَ مَنْ أَشَارَ إِلَيْهِ فَقَدْ حَدَّهُ وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ وَ مَنْ قَالَ فِيمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ وَ مَنْ قَالَ عَلاَ مَ فَقَدْ أَخْلَى مِنْهُِ ...
▪️.... پس هر كس خداى سبحان را (با صفتى) وصف كند، او را (با آن صفت) همراه کرده و هر كس او را (با صفتی) همراه کند، پس او را دو تا انگاشته و هر كس او را دو تا انگارد، پس او را جزءجزء دانسته و هر كس او را داراى اجزاء بداند، (حقيقتِ) او را نشناخته و هر كس (حقيقتِ) او را نشناسد، (براي او جهت قائل شده و) به او اشاره کرده است و هر كس به او اشاره کند، محدودش به حساب آورده و هر كس محدودش پندارد، او را (مانندِ معدودات) به شماره آورده و كسى كه بگويد: «در چيست؟» او را درون چيزى پنداشته و هر کس که بگوید: «بر فراز چيست؟» آن (مکان) را از او خالی تصوّر كرده ...
#نهج_البلاغه | #خطبه1
📲 @NahjAmouz | نهج آموز
عطاء الله اسدزاده
📗فرازی از #خطبه_اول #نهج_البلاغه كه در آن ابتداى آفرينش آسمان و زمين و آدم و برنامه حج ذكر شده است:
#شرح_مکتوب | توضیح عبارت "َمَنْ وَصَفَ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ وَ مَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ" از #خطبه_اول #نهج_البلاغه
▪️ترجمه: پس هر كس خداى سبحان را (با صفتى) وصف كند، او را (با آن صفت) همراه کرده و هر كس او را (با صفتی) همراه کند، پس او را دو تا انگاشته و هر كس او را دو تا انگارد، پس او را جزءجزء دانسته و هر كس او را داراى اجزاء بداند، (حقيقتِ) او را نشناخته...
📝 اوصاف انسان غیر از خودش است؛ انسانی که از مادر متولد میشود، نه علم دارد و نه قدرت و... سپس صاحب علم و قدرت و... میشود؛ ولی درباره خداوند این گونه نیست؛ بلکه صفات خدا عینِ ذات اوست و همیشه در ذات او وجود داشتهاند و دارند...
🔺منظور از "َمَنْ وَصَفَ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ" این است که مانند مخلوقات، صفت را غیر از خدا و خارج از ذات خدا بداند که در این صورت، از اعتقاد به وحدانیتِ خدا خارج و گرفتار شرک میشود؛ چرا که وقتی اوصاف را خارج از ذات او دانست، خدا را موجودی پنداشته است که دارای جزء است و موجودی که دارای جزء باشد، به اجزای خود نیازمند است؛ در حالی که خداوند (واجب الوجود) باید صمد و بینیاز باشد؛ پس چنین شخصی در شناخت خدا به جهل گرفتار شده است: "مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ وَ مَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ"
🔺چنین کسی، خدا را در مکانی تصور می کند و به او اشاره میکند و با این کار خدا را محدود و قابل شمارش میپندارد "مَنْ جَهِلَهُ فَقَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ وَ مَنْ أَشَارَ إِلَيْهِ فَقَدْ حَدَّهُ وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ" و به چنین سوالاتی مبتلا میشود که خدا کجا اقامت دارد و روی چه چیزی ساکن است؟ "مَنْ قَالَ فِيمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ وَ مَنْ قَالَ عَلاَ مَ فَقَدْ أَخْلَى مِنْهُِ "در حالی که خدا وجودی بسیط و بینهایت است که نه ترکیب در وجود او تصور دارد و نه جسمانیت و نه احتیاج به مکان.
📲 @NahjAmouz | نهج آموز
✅ #بخوانید| فرازهای کوتاهی از #خطبه_اول #نهج_البلاغه
فراز اول | فراز دوم | فراز سوم
📲 @NahjAmouz | نهج آموز
عطاء الله اسدزاده
📗فرازی از #خطبه_اول نهج البلاغه كه در آن ابتداى آفرينش آسمان و زمين و آدم و برنامه حج ذكر شده است:
✏️ #شرح_مکتوب| بخشی از #خطبه_اول #نهج_البلاغه
🔺الْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي لاَ يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ اَلْقَائِلُونَ وَ لاَ يُحْصِي نَعْمَاءَهُ اَلْعَادُّونَ وَ لاَ يُؤَدِّي حَقَّهُ اَلْمُجْتَهِدُونَ
▪️خداوندی را سپاس كه گويندگان به عرصۀ ستايشش نرسند و شماره گران از عهدۀ شمردن نعمت هايش برنیايند و كوشندگان حقّش را ادا نكنند
🔻امیرمومنان علیه السلام در آغاز خطبه از عجز انسان در توصیف خداوند متعال سخن میگوید:
🔸برترین سخنوران نمی توانند آن طور که باید مدح او را بگویند (لاَ يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ اَلْقَائِلُونَ) زیرا مدح کامل، نیاز به شناخت کامل دارد و هیچ موجودی قادر به شناخت کامل خدا نیست؛ چرا که هر موجودی غیر از خدا، مخلوق خداست و نمی تواند بر وجود او اشراف و اطلاع کامل داشته باشد
🔹برترین حسابگران با مجهزترین دستگاههای شمارش، قارد نیستند تعداد نعمتهای خدا را بشمارند (لاَ يُحْصِي نَعْمَاءَهُ اَلْعَادُّونَ) زیرا هم نعمتهای خدا بی شمار است و هم بسیاری از نعمتهای الهی در گستره علم محدود انسان نیستند تا از آنها اطلاع داشته باشد
🔸 برترین تلاشگران که در اطاعت و شکر خدا می کوشند، نمی توانند حق اطاعت او را ادا کنند و نمی توانند شکر نعمتهایش را به جا آورند (لاَ يُؤَدِّي حَقَّهُ اَلْمُجْتَهِدُونَ) زیرا هر شکر از انسان به عنایت و لطف خدا و به قدرتی که او در اختیار انسان قرار داده، اتفاق می افتد که باز نیاز به شکر دارد؛ «هر نَفَسی که فرو میرود، مُمِدّ حیات است و چون بر می آید مُفَرِّح ذات» (سعدی)
📲 @NahjAmouz | نهج آموز
عطاء الله اسدزاده
📗فرازی از #خطبه_اول نهج البلاغه كه در آن ابتداى آفرينش آسمان و زمين و آدم و برنامه حج ذكر شده است:
✏️#شرح_واژگان | معنای حمد و مدح و شکر
▪️در #فراز_اول از #خطبه_اول #نهج_البلاغه میخوانیم: "الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ"؛ خداوندی را سپاس كه گويندگان به عرصۀ ستايشش نرسند
🔺حضرت آیت الله مکارم شیرازی در شرح این خطبه میفرماید: در ارتباط با معناى "حمد" و "مدح" و "شكر" لغت شناسان و مفسّران قرآن و نهج البلاغه نظرات مختلفی را مطرح کرده اند؛ اما مشهور در ميان آنها اين است كه #حمد هر گونه ستايش در برابر كارهاى خوب اختيارى است، در حالى كه #مدح مفهوم وسيعترى دارد و ستايش در برابر خوبى هاى اختيارى و غير اختيارى را شامل مى شود، ولى #شكر منحصرا در جايى گفته مى شود كه نعمتى از كسى به ديگرى برسد و او را در برابر آن سپاس گويد.
🔺البته بعضى از مفسّران قرآن و نهج البلاغه، حمد و مدح را يكسان شمرده اند و تفاوتى ميان آن دو قائل نيستند ولى توضیح اوّل صحيحتر به نظر مى رسد.
📚پیام امام، ج1، ص73
👈شرح این جمله از خطبه اول را اینجا بخوانید
📲 @NahjAmouz | نهج آموز
عطاء الله اسدزاده
✏️#شرح_واژگان | معنای حمد و مدح و شکر ▪️در #فراز_اول از #خطبه_اول #نهج_البلاغه میخوانیم: "الْحَمْدُ
✏️#شرح_واژگان | معنای (هِمَم) و (غَوص) و (فِطَن) و (نَعت) و (أجَل)
▪️در بخشی از #خطبه_اول #نهج_البلاغه میخوانیم: الَّذِي لاَ يُدْرِكُهُ بُعْدُ اَلْهِمَمِ وَ لاَ يَنَالُهُ غَوْصُ اَلْفِطَنِ اَلَّذِي لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ لاَ نَعْتٌ مَوْجُودٌ وَ لاَ وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لاَ أَجَلٌ مَمْدُودٌ...
🔸«هِمَم»: جمع «همّت» در اصل به معناى ذوب شدن و جريان يافتن و حركت كردن است و اندوه را از اين جهت «هَمّ» مى گويند كه سبب ذوب شدن جسم و جان انسان است. سپس به هر امرى كه داراى اهميّت است يا فكر و هوش انسان را به خود مشغول مى سازد و مايۀ حركت مى باشد، همّ و همّت اطلاق شده است
🔹«غَوص»: در اصل به معناى فرو رفتن در آب است، سپس به ورود در هر كار مهمّى نيز اطلاق شده است.
🔸«فِطَن»: جمع «فطنة» (بر وزن فتنه) به معناى فهم و هوش و ذكاوت است.
🔹«نَعت»: به معناى توصيف چيزى با صفات نيك است؛ بنا بر اين با وصف كه در خوب و بد مى آيد تفاوت دارد
🔸«أجَل»: به معناى سرآمد و سررسيد هر چيزى است، خواه در مورد عمر انسان باشد يا اشياى ديگر، يا سررسيد قراردادها و بدهى ها.
📚پیام امام؛ ص76-77
📲 @NahjAmouz | نهج آموز
عطاء الله اسدزاده
✏️#شرح_واژگان | معنای (هِمَم) و (غَوص) و (فِطَن) و (نَعت) و (أجَل) ▪️در بخشی از #خطبه_اول #نهج_البل
✏️ #شرح_مکتوب| بخشی از #خطبه_اول #نهج_البلاغه
🔺... اَلَّذِي لاَ يُدْرِكُهُ بُعْدُ اَلْهِمَمِ وَ لاَ يَنَالُهُ غَوْصُ اَلْفِطَنِ اَلَّذِي لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ لاَ نَعْتٌ مَوْجُودٌ وَ لاَ وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لاَ أَجَلٌ مَمْدُودٌ...
▪️خدايى كه انديشه هاى بلند او را درك ننمايند و هوش هاى ژرف به حقيقتش دست نيابند؛ خدايى كه اوصافش در چهار چوب حدود نگنجد و به ظرف وصف در نيايد و در مدار وقت معدود و مدّت محدود قرار نگيرد.
🔻امیرمومنان علیه السلام در این بخش از خطبه بر عجز انسان در توصیف خداوند متعال اشاره و دلایل آن را بیان می کند:
🔸آری! هر چه همت ها عالی، تلاشها گسترده و ذهن ها تیز و دقیق هم باشند، باز نمی توانند به وجود خداوند معرفت کامل پیدا کنند؛ زیرا:
🔺 برای وصف او حدودی تعیین نشده است؛ چرا که اوصاف نامحدود دارد؛ همه اتفاقات و پدیده ها به او منتهی می شوند و از هر یک از آنها وصفی برای خدا شناخته می شود؛ اما نه پدیده های عالم قابل شمارش هستند و نه اوصاف او؛
🔺برای وصف او تعریف کاملی ارائه نشده و هر چه گفته شده، به میزان فهم محدود انسان است؛ چرا که درک مخلوقِ ضعیف و محدود، از خالق پرقدرت و نامحدود، فقط در حدّ شناختی محدود خواهد بود؛
🔺برای وصف او نمی توان از زمان استفاده کرد؛ اگر چه بسیاری از توصیفات ما از اشیاء و اشخاصِ پیرامون ما با زمان صورت می گیرد، اما خدا را نمی توانیم با زمان توصیف کنیم؛ چرا که زمان مخلوق خودِ او است و برای اوصاف خدا نه زمانی مشخص است و نه پایانی می توان تصور کرد.
📲 @NahjAmouz | نهج آموز
🔺 همراهان گرامي! براي مرور مطالب مربوط به خطبه اول #نهج_البلاغه روي هشتگ زير، ضربه بزنيد
#️⃣ #خطبه_اول
عطاء الله اسدزاده
✏️#شرح_واژگان | معنای (هِمَم) و (غَوص) و (فِطَن) و (نَعت) و (أجَل) ▪️در بخشی از #خطبه_اول #نهج_البل
✏️#شرح_واژگان | معنای (وَتَّدَ)
▪️در بخشی از #خطبه_اول #نهج_البلاغه میخوانیم: فَطَرَ الْخَلَائِقَ بِقُدْرَتِهِ وَ نَشَرَ الرِّيَاحَ بِرَحْمَتِهِ وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَيَدَانَ أَرْضِهِ...
🔺وتَّدَ و أوتَدَ هر دو به معنای: میخ را محکم کوبید
🔸میخ زدن، موجب سکون و آرامش و رفع اضطراب از یک شیء می شود
🔹زمین با سرعت زیادی دور خود و به دور خورشید در حال چرخش است و لازمه این حرکت سریع، اضطراب و عدم تعادل است؛ ولی خداوند کوهها را موجب آرامش و تعادل زمین در حرکات چرخشی قرار داده است؛ از این رو کوهها در قرآن و در فرمایشات معصومان علیهم السلام به میخ تشبیه شده اند
👈 پس (وَتَّدَ بِالصُّخُورِ) یعنی با کوهها مهار کرد...
📚درسنامه نهج البلاغه، ج5
📲 @NahjAmouz | نهج آموز
عطاء الله اسدزاده
✏️#شرح_واژگان | معنای (وَتَّدَ) ▪️در بخشی از #خطبه_اول #نهج_البلاغه میخوانیم: فَطَرَ الْخَلَائِقَ ب
✏️ #شرح_مکتوب| بخشی از #خطبه_اول #نهج_البلاغه
🔺 ... فَطَرَ الْخَلَائِقَ بِقُدْرَتِهِ وَ نَشَرَ الرِّيَاحَ بِرَحْمَتِهِ وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَيَدَانَ أَرْضِهِ ...
▪️با قدرتش خلايق را آفريد و با رحمتش بادها را وزيدن داد و اضطراب زمينش را با كوهها مهار نمود
🔻امیرمؤمنان سلام الله علیه بعد از سخن درباره عجز انسان در توصیف دقیق و کامل خداوند، برای متوجه ساختن به این نکته که ناتوانی انسان از وصف خدا به معنای تعطیلیِ توصیف خدا نیست؛ در جملات بالا به توصیف خدا می پردازد و اشاره میفرماید که برای توصیف خدا باید از جلوه های ربوبی او در عالم هستی استفاده کرد
🔸مخلوقات، بهترین نشانه بر وجود خدا هستند؛ تنوع مخلوقات، پیچیدگی مخلوقات و انسجام آنها با یکدیگر نشان می دهد که خالقی قدرتمند آنها را پدید آورده است.
🔹گذشته از خلقت مخلوقات، مدیریت و ربوبیت آنها نیز نشانه وجود خدا است؛ اوست که بادها را با رحمت واسعه خویش به حرکت درآورده و نظام حیات را در عالم هستی ثبات می بخشد
📚درسنامه نهج البلاغه، ج5
📲 @NahjAmouz | نهج آموز
🔺 همراهان گرامي! براي مرور مطالب مربوط به خطبه اول #نهج_البلاغه روي هشتگ زير، ضربه بزنيد
#️⃣ #خطبه_اول