eitaa logo
امامت و امارت
182 دنبال‌کننده
83.8هزار عکس
46.6هزار ویدیو
4.1هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۶۷ 🔰 تعریف ناسیونالیسم: بیشتر مترجمان ناسیونالیسم را به ملی گرایی ترجمه می کنند؛ ولی دقت در معنای اصطلاحی آن نشان می دهد که ناسیونالیسم، جریانی قوم گرا و ملت ستیزانه است. ملت در معنای قرآنی، راه و روشی است که انسان را به سیر تکاملی انسانی می کشاند و ناسیونالیسم با شعار قوم و قبیله گرایی به دنبال کشاندن انسانها به سوی تفرقه حیوانی است. بنابراین ناسیونالیسم یا ملی گرایی یکی از جریانهای ضد فرهنگ در جوامع بشری به ویژه جوامع اسلامی است که به بهانه رواج فرهنگ ملی همچون: ایرانی، ترکی، عربی و غیره وحدت میان ملت ها و نهادهای اجتماعی یک ملت و استعمارزدگی آنها را هدف قرار داده است. ♦️«ناسیو» در زبان فرانسه به معنای قبیله عقب مانده و به معنای«زادن» بوده است. این واژه در فارسی و یا عربی، لغت های مشابهی دارد که از پیوند و نسبت خونی و نژادی افراد حکایت می کند. لفظ (nation) مشتمل و یا مستلزم اقتدار و حق سیاسی خاص نیست، پس در ترجمه لفظ nation استفاده از کلمه قوم، شعب و نظایر آن بی مناسبت نیست و استفاده از لفظ ملت کاملا بی وجه است. اما یکی از حوادث شگفتی که پس از مشروطه در تاریخ ادبیات ما رخ داد، ترجمه لفظ (nation) به ملت و ناسیونالیسم به ملت پرستی، ملت گرایی، ملت آیینی، ملی گری، مسلک اصالت ملی، مکتب ملیت و نظایر آن است. نظیر این ترجمه در کشور ترکیه نیز واقع شد؛ یعنی آنها برای ترجمه ناسیونالیسم از لفظ ملت استفاده کردند. این خلط در کشورهای عربی کمتر واقع شده و بیشتر از لفظ «قوم» برای ترجمه استفاده کرده اند. 🔹قوم پرستی و ناسیونالیسم در قالب یک ایدئولوژی برای قوم و (nation) مفهومی فراتر از معنای اولیه آن در نظر می گیرد. همان گونه که گذشت در معنای اولیه این واژه، اثری از حاکمیت سیاسی نیست و زادن و رابطه خونی و نژادی عنصر اصلی آن است، اما در معنای جدید، قوم در واقع همان «خود اجتماعی» انسان است، و این «خود» آن حقیقت الهی انسان در ادیان نیست تا آیت و نشانه خداوند باشد، بلکه بخشی از واقعیت است که آن را در تعاطی و تعامل اجتماعی با دیگران شکل می دهد. شایان ذکر است که باید میان میهن دوستی(پاتریاتیسم) و ملی گرایی یا قوم گرایی(ناسیونالیسم) تفاوت قائل شد. 🔸دانشنامه ویکی پدیا در تبیین و تعریف ناسیونالیسم می نویسد: «ملی گرایی»، ملت باوری، یا ناسیونالیسم نوعی آگاهی جمعی است، یعنی آگاهی به تعلق به ملت که آن را «آگاهی ملی» می خوانند. آگاهی ملی، اغلب پدید آورنده حس وفاداری، شور، و دل بستگی افراد به عناصر تشکیل دهنده ملت( نژاد، زبان، سنت ها و عادت ها، ارزش های اجتماعی، اخلاقی، و به طور کلی فرهنگ) است و گاه موجب بزرگداشت مبالغه آمیز از آنها و اعتقاد به برتری این مظاهر بر مظاهر ملی دیگر ملت ها می شود. به صورت کلی به جریان اجتماعی- سیاسی راست گرایی گفته می شود که می کوشد با نفوذ در ارکان سیاسی کشور و در راه اعتلا و ارتقای اساسی باورها، آرمان ها، تاریخ، هویت، حقوق و منافع ملت گام بر دارد. 📌ناسیونالیسم، در تضاد با باور نوینی است که جهان میهنی(انترناسیونالیسم) نام دارد و طرفدار یکی شدن همه مرزها و از میان رفتن مفهوم امروز «کشور» است. ناسیونالیسم با ارائه و بنیان مفاهیمی مانند «عشق به میهن» و یا «ملت پرستی» به جنگ با باورهای انترناسیونالیستی رفته و می کوشد کاستی های پدید آمده از کارشکنی های سیستم ها و اشخاص «جهان میهن» را برطرف سازد. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت سیزدهم 🔰 دوران حکومت موقت مجلس دومای روسیه، در ۱۵ مارس ۱۹۱۷ میلادی، یک حکومت موقت را به رهبری شاهزاده گئورگی لووف و وزارت الکساندر کرنسکی سوسیال دموکرات مسئول اداره امور کشور ساخت. هم‌زمان با به قدرت رسیدن حکومت موقت، تزار نیکلای دوم و اعضای خانواده‌اش به سیبری انتقال یافتند. ♦️حکومت موقت سوسیال دموکرات‌ها عملاً کاری در کاهش نارضایتی‌های عمومی انجام نداد. دولتمردان امپراتوری آلمان نیز با هدف کارشکنی و خرابکاری در امپراتوری روسیه، از سوسیال دموکرات‌های تندروی بلشویک حمایت کردند و لنین را با قطار از سوئیس به سوئد و از آنجا به پتروگراد رساندند. لئون تروتسکی نیز از آمریکا وارد پتروگراد شد، او گرچه بلشویک نیست اما با لنین هم آواز شد که حکومت موقت هم، یک حکومت بورژوایی است. استالین قبلاً در داخل روسیه در تدارک قیام فعال بود؛ بلشویک‌ها با شعارهای «به جنگ خاتمه دهید»، «تمام زمین‌ها برای دهقان‌ها» و «تمام قدرت در دست شوراها» به میان مردم آمدند. نخستین کنگره شوراها با حضور نمایندگان سربازها، کارگران و دهقان‌ها برگزار شد. در شورای پتروگراد، منشویک‌ها و سوسیالیست‌ها در اکثریت بودند. از میان بیش از ۶۰۰ نماینده ابتدا فقط ۱۰۵ نفر از آن‌ها بلشویک بودند اما کم‌کم به تعداد بلشویک‌ها افزوده شد. به تدریج بلشویک‌ها به صورت رقیبی برای حکومت موقت درآمدند. 🔹حکومت موقت همچنان در پی ادامه جنگ جهانی اول بود. از سوی دیگر شکست‌های متوالی باعث فرار سربازان از جبهه و بیشتر شدن نارضایتی‌ها شد. اوضاع وخیم‌تر شد و درگیری‌های داخلی به اوج رسید، قیام بلشویک‌ها نیز شعله‌ور تر شد. گئورگی لووف در تاریخ ۲۱ ژوئیه استعفا داد و الکساندر کرنسکی را جانشین خود خواند. آشفتگی‌ها و نارضایتی‌های عمومی در ژوئیه ۱۹۱۷ به اوج خود رسید. این آشفتگی‌ها و نارضایتی‌ها باعث شد که بلشویک‌ها برای تسریع مقاصدشان به دنبال قیام باشند. اما حکومت موقت لووف-کرنسکی، اقدام به مقابله کرد و لنین مجبور شد به مرزهای فنلاند فرار کند. حکومت موقت همچنین تندروهای بلشویک را به اتهام جاسوسی برای امپراتوری آلمان مقصر شناخت و دستگیر و زندانی کرد. 🔸همزمان محافظه‌کاران و طرفداران نیکلای دوم، پشت ژنرال کورنیلوف جمع شدند تا با حکومت موقت مبارزه کنند. کرنسکی برای دفاع از حکومت خود، بلشویک‌های تندرو را که حالا از زندان آزاد شده‌اند به یاری فرا خواند. ارتش کورنیلوف شکست خورد. حالا بلشویک‌ها هم در شورای پتروگراد و هم در شورای مسکو اکثریت دارند. دهقانان قیام می‌کنند و زمین‌ها را از دست اشراف درمی‌آورند. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۶۸ 🔰 پیشینه ناسیونالیسم روسو و منتسکیو از نخستین بنیان گذاران ناسیونالیسم بودند. ناپلئون، رشد این ایده را سرعت بخشید تا آنجاکه ناسیونالیسم حتی از اندیشه دموکراسی و آزادی خواهی هم زودتر در مشرق زمین توسعه یافت. قرن ۱۹ را باید عصر طلایی ملی گرایی نامید؛ زیرا جفرسون و پین، ناسیونالیسم آمریکایی را پایه گذاری کردند. در انگلیس بنتام و گلادستون ناسیونالیسم انگلیسی را به اوج رساندند. در ایتالیا گریبالدی و مزینی که از بزرگترین تئوریسین های مکتب ناسیونالیسم بودند، قد علم کردند. ویکتورهوگو در فرانسه و بیسمارک در آلمان از پرچمداران به نام ملی گرایی بودند. ♦️استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران بیان می کند که: «در قرن نوزدهم، سه واکنش یا گرایش اساسی در برابر شعارهای انقلاب فرانسه ظهور کرد: ۱) واکنش ناسیونالیستی ۲) واکنش محافظه کاری ۳) واکنش سوسیالیسم. دو گرایش نخستین را فلاسفه سیاسی منحرف از اصول یا ضد انقلابی و گرایش سومین را، عدالت طلبانه خوانده اند. ناسیونالیسم پس از فیخته، متفکرانی چون شارل موراس و بارس را داشت که روی هم افکار و عقاید ناسیونالیستی، کشورهای گوناگون اروپا را تدوین و تنظیم کردند. موراس، فکر «واحد ملی تفکیک ناپذیر» را تا آنجا پیش برد که برای مجموعه ملت یک شخصیت واقعی حاکم بر شخصیت و اراده فرد قائل شد و تبلور این شخصیت را در وجود دولت می دانست. همین فکر بود که منشاء پیدایش رژیم های توتالیتر، و مرام نازی در آلمان و فاشیسم در ایتالیا گردید. از آن پس، سراسر قرن نوزدهم تا نیمه اول قرن بیستم، دوران ظهور و بروز و تکامل افکار ناسیونالیستی در جوامع اروپایی گردید. 🔹گرایش های سوسیالیستی یا محافظه کاری در اروپا، گرچه در زمینه های اجتماعی و سیاسی روی افکار روشنفکران آثار فراوانی گذاشت با این حال، رنگ ناسیونالیستی دولت های اروپایی آنچنان شدید بود که هرگونه رنگ دیگر را، اعم از رنگ لیبرال، رنگ کنسرواتیسم یا رنگ سوسیالیستی مارکس را تحت الشعاع قرار می داد. همین ناسیونالیسم اروپایی بود که در شکل افراطی خود، به صورت نژاد پرستی و راسیسم جلوه کرد و دو جنگ جهانی را به وجود آورد. بالاتر از آن، همین اندیشه بود که علی رغم همه شعارهای آزادی و برابری نوع انسان، استعمار ملل شرق و آفریقا و آمریکای جنوبی را توجیه و تصدیق کرد. قرن نوزدهم و نیمه قرن بیستم با دوران شدت وحدت استعمار اروپا در آسیا و آفریقا مرادف و همزمان با تجلی و توسعه افکار ناسیونالیستی بود. 🔸ملی گرایی در قرن نوزدهم در کشورهای اسلامی نیز ظهور کرد و در این میان، مصر و ترکیه پیشتاز بودند. ناپلئون شخصا موسسه ای با نام بنیاد مصر، تاسیس کرد که هدفش تقویت مصری گرایی بود. در همین راستا باستان شناسانی مانند: کلو، سریزی، لینان و روسه به مصر اعزام شدند. سیلوستر دوساسی و برخی دیگر از پژوهشگران فرانسوی نیز درباره عظمت تمدن فراعنه کتابها نوشتند. در پی آن، دسته ای از روشنفکران به وجود آمد که به پرچمداری قوم گرایی مصری تاکید داشتند. رفافه طهطاوی (۱۸۷۳-۱۸۰۱)، ناسیونالیسم مصری را مطرح کرد. پیشتاز دیگر در ناسیونالیسم مصری یعقوب یصنوع بود. طه حسین و لطفی السید نیز به سرکردگی حزب وفد در سیاست مصر نفوذ فراوان یافتند. نحاس پاشا و بسیاری دیگر از سیاستمداران نیز ملی گرا بودند. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت چهاردهم 🔰 سقوط حکومت موقت و روی کار آمدن بلشویک‌ها بلشویک‌ها با مدیریت تروتسکی در شورای پتروگراد، ملوانان کرونشتات و سربازان ناراضی را سازماندهی و منظم کردند. لنین به پتروگراد(سن پترزبورگ) رفت و از اقدامات تروتسکی در سازماندهی قیام حمایت کرد. در (اکتبر) نوامبر ۱۹۱۷ کمیته انقلابی شورای پتروگراد به رهبری تروتسکی، شبانه پل‌ها، راه‌آهن، خطوط تلفن و ساختمان‌های دولتی را تصرف کردند و با یک یورش نظامی، کاخ زمستانی تزار را در شب هفتم نوامبر ۱۹۱۷ به اشغال خود درآوردند. الکساندر کرنسکی گریخت ولی اکثر اعضای حکومت موقت دستگیر شدند. بدین ترتیب بعد از نه ماه حکومت موقت سوسیال دموکرات ناشی از انقلاب فوریه سرنگون شد. ♦️تشکیل شورای کمیسرهای خلق بر اثر انقلاب اکتبر، بلشویک‌ها شورای کمیسرهای خلق را به‌وجود آوردند. لنین رهبر شورا، تروتسکی کمیسر امور خارجه و استالین کمیسر داخلی شد. مسکو به تصرف بلشویک‌ها درآمد و پایتخت از سن پترزبورگ به مسکو منتقل شد. سپس دومین کنگره شوراها برگزار شد. بلشویک‌ها بلافاصله صلح را پذیرفتند و پیمان برست-لیتوفسک را در مارس ۱۹۱۸ با امپراتوری آلمان امضا کردند. این پیمان بسیار به ضرر روسیه بود و اراضی زیادی از کنترل روسیه خارج شد. از سوی دیگر، مالکیت خصوصی لغو شد و تمام امور به شوراهای روستایی واگذار شد. تمام زمین‌های مالکان نیز میان دهقانان تقسیم شد. در ۱۹۱۸ میلادی، بلشویک‌ها رسماً نام خود را به حزب کمونیست اتحاد شوروی تغییر دادند. 🔹جنگ داخلی روسیه در اواخر سال ۱۹۱۷ یعنی از ماه نوامبر ۱۹۱۷ تا اکتبر ۱۹۲۲ میلادی، سرزمین روسیه درگیر یک جنگ داخلی شد. گروههای متخاصم شامل ارتش سرخ که در جهت آرمانهای دولت بلشویک لنین به رهبری تروتسکی با ارتش سفید که متشکل از ائتلاف بزرگ ناپایداری از نیروهای سلطنت طلب، سرمایه دار و حامیان سوسیال دموکراسی بودند، می‌جنگیدند. نظامیان و سلطنت‌طلبان تزاری با حمایت بریتانیا و فرانسه، گروهی موسوم به ارتش سفید را سازماندهی کرده بودند و در چهارگوشه روسیه به مخالفت با دولت بلشویک لنین می پرداختند؛ 🔸سرانجام شورش‌های ارتش سفید به تدریج تا سال ۱۹۲۲ میلادی سرکوب شد و نهایتاً با تسلط ارتش سرخ بر شهر ساحلی شرقی ولادی‌ وستوک در اکتبر ۱۹۲۲ میلادی، نیروهای ارتش سرخ عملاً بر اکثر نقاط روسیه مسلط شدند. در ۱۶ جولای ۱۹۱۸ تزار و خانواده اش (رومانوف‌ها) که در یکاترینبورگ حصر خانگی بودند، توسط بلشویک‌ها تیرباران و کشته شدند. و جنگ داخلی روسیه در ۱۹۲۳ با پیروزی ارتش سرخ لنین و تاسیس جماهیر شوروی پایان یافت.ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت پانزدهم 🔰 آغاز رهبری لنین لنین اعتقادی به دموکراسی نداشت. او بر این باور بود که بلشویکها نماینده «پرولتاریا» (طبقه کارگر) بوده و بایستی از زیر سلطه سرمایه داران خارج شوند. لنین یک حکومت «استبداد پرولتاریا» اعلام کرد که در واقع به معنی حکومت استبدادی بلشویک بود. (در سال ۱۹۱۸، حزب بلشویک به حزب کمونیست تغییر نام داد.) بعد از انقلاب زندگی در روسیه بعد از انقلاب بسیار دشوار گردید. از سال ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ جنگ شدید داخلی باعث ویرانی کشور گردید. اقتصاد کشور از هم پاشید و مردم برای یافتن غذا شهرها را رها کرده و به روستاها پناه بردند. میلیونها نفر در اثر قحطی جان سپردند. با این همه، بلشویکها به حکومت خود ادامه دادند. ♦️در اوایل سال ۱۹۱۸ و در ماه‌های پایانی جنگ جهانی اول، دولت بلشویکی روسیه به رهبری لنین، گفتگوهای صلح با امپراتوری آلمان و عقب کشیدن نیروهای از نفس افتاده روسیه از جنگ را آغاز کرد. اما امپراتوری بریتانیا از این کار، خشنود نبود. زیرا با صلح بین آلمان و روسیه، آلمان می‌توانست بر جنگ در جبهه باختر اروپا متمرکز شود؛ بنابراین یک اسکاتلندی به نام رابرت بروس لاکهارت را به عنوان نماینده خود به مسکو فرستادند. در آغاز، گفتگوهای لاکهارت و روسیه پیشرفت خوبی داشت. اما با امضای عهدنامه برست - لیتوفسک در مارس ۱۹۱۸ این گفتگوها بی‌نتیجه شدند. 🔹بنابراین لاکهارت تلاش خود را به سرنگونی حکومت بلشویکی و جایگزین کردن آن با دولتی گذاشت که مایل باشد علیه آلمان وارد جنگ شود؛ بنابراین در ژوئن ۱۹۱۸ برای کمک مالی به سازمان‌های ضد بلشویکی مسکو، از دولت بریتانیا درخواست پول کرد. در اواخر مه ۱۹۱۸ بریتانیا به بهانه جلوگیری از دسترسی آلمان به کمک‌های نظامی بریتانیا به روسیه، پنج هزار نیروی نظامی را به آرخانگلسک در شمال روسیه فرستاد. اما هدف، کمک به بیست هزار نیروی ویژه لتونیایی بود که مأمور حفاظت از کاخ کرملین بودند و گمان می‌رفت به نیروی ضد بلشویک بپیوندند. 🔸در تابستان ۱۹۱۸ لاکهارت پس از دیدار با یکی از مخالفان محلی بلشویک‌ها به نام ساوینکوف، در تلگرافی به لندن نوشت: «پیشنهاد ساوینکوف، "انقلاب در انقلاب" است. یعنی به دنبال حمله متفقین، سران بلشویک‌ها کشته شوند و دیکتاتوری نظامی شکل بگیرد. روش‌های ساوینکوف خشن هستند البته در صورت موفقیت، احتمالاً کارایی خوبی خواهند داشت؛ ولی تا زمانی که تصمیم قطعی در مورد اقدام نظامی گرفته نشود ما نمی‌توانیم حرفی بزنیم یا حرکتی بکنیم." لاکهارت همزمان همکاری با یک تبعه روسیه را آغاز کرده بود که پیشتر نام خود را از «روزن بلوم» به «سیدنی رایلی» تغییر داده بود. سیدنی رایلی یک صاحب کسب‌وکار ثروتمند بود که به تازگی همکاری با سازمان‌های اطلاعاتی بریتانیا را شروع کرده بود. او بعدها به «سردسته جاسوس‌ها» معروف شد.ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۷۰ 🔰در ادامه بحث سه گونه ناسیونالیسم را بررسی می نمائیم: ۱) یکی از این گونه ها ناسیونالیسم مدنی- ملی است. آموزه هایی که این گونه ناسیونالیسم درباره ی ملت ترویج می کند عبارت است از اینکه ملت از مردمی برابر تشکیل شده که برای ایجاد نظم در میان خود، دولت تشکیل داده اند؛ اگرچه این مردم ممکن است از ویژگی های متفاوت زبانی، قومی، مذهبی، طبقاتی و جنسیتی برخوردار باشند، ولی همه در برابر قانون، دولت و امکانات عمومی برابرند؛ دستگاه دولت توسط مردم ایجاد شده و در برابر آنها پاسخگوست. از اینرو ناسیونالیسم مدنی تناسب اخلاقی دارد. بدین معنی که از جنبه ی داخلی، همه ی آحاد مردم را در مقابل دولت، برابر و آزاد تلقی می کند و از جنبه ی خارجی نیز اعتقاد به برابری ملتها دارد و هر ملتی، اصل حق آزادی و حق تعیین سرنوشت خود را دارد. در این سبك، ناسیونالیسم مدنی سازوکاری است که هم برای تأمین نظم داخلی و هم نظم جهانی به صورت صلح آمیز به کار می رود. ♦️۲) گونه دوم ناسیونالیسم فرهنگی- ملی است. این گونه از ناسیونالیسم مروج اعتقادی است که ملت را در درجه اول مبتنی بر تجدید حیات ملت به منزله ی تمدنی متمایز و نه یك اجتماع سیاسی در میان اجتماعات سیاسی جهانی و یك هویت فرهنگی ریشه دار و عظیم تاریخی در نظر می گیرد. اگر در گونه ی ناسیونالیسم مدنی بر سازوکار عمل عقلانی و اخلاقی مردم و دولت تأکید می شود، در ملت گرایی به معنای فرهنگی - ملی آن، تأکید بر یك محتوای فرهنگی رازآلود است. ناسیونالیسم فرهنگی، بر پایه ی باورهای رمانتیك به ملت به منزله ی کل یگانه، تاریخی و ارگانیك می نگرد که از روح خاص خود جان می گیرد.ناسیونالیسم فرهنگی/ملی به نوعی، شکلی از پایین به بالای ناسیونالیسم است که بیشتر بر مراسم، سنتها و افسانه ها اتکاء دارد نه بر فرهنگ نخبگان یا فرهنگ عالیتر. اگرچه ناسیونالیسم فرهنگی در حقیقت، مخالف نوگرائی است، اما ممکن است بتواند با توانمند ساختن مردم برای بازآفرینی خود به صورت عامل مدرن سازی نیز عمل کند. مصداقی از این دیدگاه را می توان در ناسیونالیسم عظمت طلب و باستان گرای دوره ی پهلوی دید. 🔹۳) گونه ی سوم، ناسیونالیسم قومی است. این ملت گرایی برخلاف ملت گرایی مدنی، محتوائی فرهنگی دارد و به جای تأکید بر یك تمدن رازآلود بزرگ تاریخی، بر اهمیت نیا و محتوای یك گروه قومی تأکید می کند. بدین معنی که این ناسیونالیسم بر احساس وفاداری به مردم، گروه خاص فرهنگی و سرزمینی تأکید می کند. معمولا طرفداران این ناسیونالیسم معتقدند که حقوق قومی و فرهنگی آنها، از سوی گروههای اکثریت قومی که در دولت- ملتها موقعیت برتر دارند نادیده گرفته می شود. از این رو در ملت- دولت هایی که گرایش مسلط در آنها ناسیونالیسم فرهنگی- ملی است و نسبت به حقوق اقلیت های قومی بی توجه اند و یا درصدد محو آن هستند، پتانسیل پیوستن افراد به طرفداران ناسیونالیسم قومی افزایش می یابد. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۶۹ 🔰 ادامه بحث پیشینه ناسیونالیسم ترکیه از کشورهایی است که از ملی گرایی متاثر شد. برنارد لوییس معترف است که سه نفر الهام بخش ناسیونالیسم ترکی بودند. آرترلملی داوید(۱۸۱۱-۱۸۳۲) با کتابی به نام «بررسی های مقدماتی» که پیرامون برتری نژاد ترک بر عرب و سایر ملل شرقی نوشته شده بود، شدیدا احساسات ناسیونالیستی ترک ها را شعله ور ساخت. داوید لئون کهن در سال ۱۸۹۹ کتابی به نام دیباچه ای بر تاریخ آسیا منتشر کرد و در ملی گرایی ترک سهم به سزایی داشت. ولی کسی که بیش از دیگران در ایجاد ناسیونالیسم ترکی و عربی نقش داشت، ارمنوس ومبری(۱۹۱۸- ۱۸۳۲) بود که درباره احیای ملت ترک کتابهای بسیاری منتشر کرد. در نتیجه نهضت ناسیونالیستی «ترکان جوان» ایجاد گردید که به توران بزرگ و اعتقاد به برتری نژادی ترک معتقد بودند و انقلاب ۱۹۰۸ و عزل سلطان عبدالحمید را باعث گردیدند. ♦️پس از مصر، لبنان و سوریه پیشتاز عربیگری بودند. پایگاه عمده ی پان عربیسم، مسیحیان عرب بودند. یکی از بارزترین نمونه ها نجیب عازوری است که در سال ۱۹۰۴ کتابی به نام بیداری ملت عرب منتشر کرد. وی در پاریس ماهنامه ای به نام استقلال عرب منتشر می ساخت که با همکاری اروژن یونگ صورت می گرفت. یونگ در کتابی با نام قیام عرب قومگرایی، عرب را مورد ستایش قرار داد. غیر از عازوری مسیحیانی مانند: پطرس بستانی، ناصف الیزحی، ابراهیم الیزحی، نوفل نوفل، سلیم نوفل، میخائیل شمحاده، سمعان کلهون، جرجیس فیاض، رسلان و مشیقه، که وابستگان استعمار بودند، تلاشی گسترده در احیای ملی گرایی عربی داشتند. سرانجام شریف حسین، قیام ملی عربی را آغاز کرد و امپراتوری عثمانی تجزیه شد. 🔹ایران نیز از جمله کشورهای اسلامی بود که ضربات قابل توجهی را از ناسیونالیسم متحمل شد. یکی از جریاناتی که در حکومت قاجار و پهلوی مهره های ملی گرا را در سیاست و فرهنگ ایران وارد کرد، جریان فراماسونری بود. فراماسونری جهانی گرچه معتقد به نوعی جهان وطنی (انترناسیونالیسم) بوده است، اما در کشورهای اسلامی و برای تضعیف وحدت امت اسلام و مقابله با همگرایی و همنوایی مسلمانان، منادی ناسیونالیسم و ملی گرایی بوده است. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت شانزدهم 🔰 ترور لنین در اواخر تابستان سال ۱۹۱۸ در مسکو، یک زن جوان از فاصله نزدیک دو گلوله به لنین شلیک کرد. چند ساعت بعد، پلیس مخفی دولت بلشویک (چکا) بروس لاکهارت را دستگیر و او را برای بازجویی به کاخ کرملین برد. بر پایه اسناد بازجویی و پرونده ترور، لاکهارت به دست داشتن در توطئه قتل لنین و سرنگونی دولت بلشویکی اعتراف کرده بود. اما این نماینده بریتانیا به جای محاکمه شدن، در اوایل اکتبر ۱۹۱۸ با همتای روسی خود در لندن مبادله شد. سیدنی رایلی توانست از چنگ چکا فرار کند. اما چند سال بعد با فریب به روسیه کشانده شد و با شلیک گلوله به قتل رسید. ♦️ اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۹۲۰، اتحاد شوروی کشوری تک حزبی گردید. تمام قدرت در دست حزب کمونیست بود و رهبر حزب، کشور را اداره می کرد، و به هیچگونه جریان مخالف اجازه فعالیت داده نمی شد. با این همه، زندگی برای اکثر روسها قابل تحمل بود‌. به کشاورزان حق داشتن زمین و فروش محصولات کشاورزی اعطاء شده بود. مشاغل سرمایه داری نیز به طور جزئی در جریان بودند. و بالاخره در ۳۰ دسامبر ۱۹۲۲، کشور اتحاد جماهیر شوروی، از اتحاد روسیه و ۱۳ کشور دیگر امپراتوری سابق تزاری تشکیل شد. 🔹مرگ لنین ناخوشی شدید ولادیمیر اولیانوف(لنین) از سال ۱۹۲۱ آغاز شد. او که در یک تلاش برای ترور در سال ۱۹۱۸ به سختی زخمی شده بود در سه سال آخر زندگی، حالش به صورت فزاینده ای بدتر می شد و عملا از هدایت حزب و کشور ناتوان مانده بود و رهبری حزب به دست دوتن از یاران نزدیک او( لئون تروتسکی و ژوزف استالین) افتاد که با هم دشمنی دیرینه داشتند. لنین در دو سال پیش از مرگ، سه سکته ناتوان کننده مغزی را تجربه کرد که به فلج شدن سمت راست بدنش انجامید و توان سخن گفتن را از وی گرفت. و در نهایت در ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴ تنها ۷ سال بعد از انقلاب در گورکی (نیژنی نووگورود کنونی) درگذشت. علت رسمی مرگ او ابتلا به یک بیماری بی‌درمان از عروق خونی گزارش شده‌است. جسد لنین را پس از مرگ مومیائی کردند و در آرامگاه لنین در زیر گنبد «قبر سرخ» در بیرون کاخ کرملین در مسکو گذاشتند. نقش صورت ولادمیر اولیانوف به ضمیمه نقش صورت مارکس و انگلس بر روی پرچم‌های بسیار به عنوان «یک سه‌گانه غیرقابل اعتراض نوین رستگاری» درآمده بود. 🔸بعد از مرگ لنین در ۱۹۲۴، میان شاگردان او بر سر جانشینی جنگ قدرت در گرفت. مهم‌ترین رقبا هم جوزف استالین، سازمان‌دهنده اصلی حزب کمونیست و لئون تروتسکی، تئوریسین و فرمانده ارتش سرخ شوروی بودند. هر دوی آنها شاگرد و دست پرورده شخص لنین محسوب می‌شدند، لیکن با وجود جذابیت و کاریزمای آشکار تروتسکی، استالین به لحاظ کار تشکیلاتی بسیار سیاس و مکار بود. استالین در یک سال پایان عمر لنین، چنان شرایط را مهیا کرده بود که سرنخ همه تصمیم‌ها به او ختم می‌شد، در نهایت، جوزف استالین، با غلبه بر رقبای خود، به ویژه لئون تروتسکی و فراری دادن یا کشتن آنها، رهبر حزب کمونیست شوروی شد. دوران استالین، مهم‌ترین و در عین حال مخوف‌ترین دوره از حیات اتحاد جماهیر شوروی بود. او با توطئه های زیرکانه و رشته ای از تصفیه های خونین، تروتسکی و دیگر رقبا را از سر راه خود برداشت و در سالهای پس از آن، نظامی بر افراشت که یکی از ترسناک‌ ترین رژیم های تاریخ شناخته شد. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
خبر انلابن به نقل از روزنامه جوان: 🔴 در کل جهان 300 ماهواره تلويزيوني فعال است که از اين تعداد 116 ماهواره فضاي ايران را پوشش مي‌دهند. شبکه‌هاي فارسي‌زبان که فقط براي فارسي‌زبانان و خصوصاً ايراني‌ها برنامه توليد و پخش مي‌کنند، هم‌اينک به بيش از 160 کانال رسيده است. 🔹اما ماهواره‌هايي که در فضاي ايران فعالند، امکان دريافت حدود 18 هزار شبکه تلويزيوني را فراهم کرده‌اند و از اين تعداد حدود 2 هزار شبکه را با ديش‌هاي معمولي مي‌توان با کيفيت بالا دريافت کرد. 🔸بررسي‌ها نشان مي‌دهد، در بين اين شبکه‌ها، 380 کانال به صورت شبانه روز در حال پخش موسيقي، کليپ، رقص، آهنگ‌هاي درخواستي و کنسرت هستند. حدود هزار و 200 شبکه در خلال برنامه‌هاي خود، کليپ‌ها و شوهاي موزيکال پخش مي‌کنند. حدود 80 شبکه به نمايش مد و لباس اختصاص دارند. 🔹در يک تحليل محتوايي،‌ عمده آنچه اين شبکه‌ها پخش مي‌کنند و روي مخاطب اثر مي‌گذارند، با سنت و فرهنگ اسلامي-ايراني در تضاد بوده و آثار بسيار مخرب روحي و رواني دارند. شبکه‌هاي فارسي‌زبان در ابتداي راه‌اندازي، بيشتر موضوعات سياسي را دنبال مي‌کردند، لکن هم‌اکنون وارد حوزه فرهنگ شده، تغيير و تحولات فرهنگي را به صورت هدفمند در ايران دنبال مي‌کنند. 🔸برخي از اين شبکه‌ها مانند BBC فارسي، VOA، من و تو و فارسي وان، در ميان مخاطبين شهرت بيشتري يافته‌ و توانسته‌اند بخشي از جامعه ايراني را تحت تأثير خود قرار دهند. در ميان اين شبکه‌ها،‌شبکه فارسي شبکه فارسي وان بيشتر از ديگر شبکه‌ها، کانون خانواده را مورد توجه قرار داده است. 🆔 @Jarianshenasi
🔴 جنگ های هیبریدی چیست ؟ 🔹جنگ های هیبریدی یا ترکیبی تنها به میدان نبرد محدودنیستند بلکه دیپلماسی ، جنگ اقتصادی ، جنگ اطلاعاتی و حمله های سایبری نیز از جمله مولفه های آن هستند. در دکترین جنگ هیبریدی هدف این است که قوه عاقله ی یک کشور به صورت همزمان به بیش از ۵ نقطه متمرکز بشود تا قوه تصمیم گیری و اراده اش دچار خدشه شود. 🔸فشار اقتصادی برای گرفتن امتیاز در دیپلماسی، از روش های مرسوم این جنگ است . امروزه شیوه های جنگ شیوه هایی نوین شده است.ایران از جمله کشورهایی است که چندین سال است درگیر جنگ های هیبریدی یا ترکیبی است که یکی از مهم ترین موارد آن جنگ اقتصادی است. 🔹دشمن برای آنکه بتواند ما را در جنگ اقتصادی شکست بدهد علاوه بر تحریم از حربه ی دیپلماسی و اطلاعاتی و سایبری نیز استفاده میکند و با ترکیب این ها می خواهد به هدفش برسد.مسئولین ما باید بدانند که برای پیروزی علاوه بر افزایش توان اقتصادی باید به افزایش قدرت در حیطه ی دیپلماسی و اطلاعاتی و سایبری نیز دست یابند. 🆔 @Jarianshenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ببینید؛ روح‌الله زم مبارز شهید؟! دعوت به جنگ خیابانی و مبارزه مسلحانه! 🔹محمدعلی زم گفته: پسرم با استخاره و اذن خدا قدم در این راه گذاشته است! ◀️‌ نگاهی ‌متفاوت ‌به‌ شبکه‌های ماهواره‌ای ‌و ‌اپوزیسیون! 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۷۱ 🔰 اسلام و ناسیونالیسم دین اسلام، آخرین شریعت هدایت بخش و کامل ترین راهنماى بشر، سال ها پیش از ظهور این مکتب، مبانى و ریشه هاى آن را که در آن دوران به شکل ابتدایى در بین مردم گسترش داشت، ارزیابى و نقد کرده است. دیدگاه اسلام نسبت به ملی گرایی به قرار زیر است: وجود ملتهاى گوناگون، هماهنگ با خواست خداوند است. علت این گوناگونى نیز شناسایى شدن افراد بشر براى یکدیگر است؛ وابستگى به هر یك از ملت هاى جهان، نمی تواند عامل تفاخر و برترى باشد؛ در عین حال که حمایت و یارى نزدیکان و هم میهنان، امرى پسندیده است، نباید به تعصب کورکورانه و یارى بر ستم و گناه بیانجامد. ♦️زمین براى همه بندگان خدا آفریده شده است و همه با احترام به قوانین مالکیت، می توانند از آن استفاده کنند؛ هیچ کس برترى و امتیازى بدون دلیل عقلى و شرعى بر دیگران ندارد؛ زیرا مالك هستى، خدا و حق حاکمیت و قانونگذارى نیز از آن او است و به هرکس که اذن دهد، حاکمیتش مشروع و قانونش واجب الاطاعه است. اسلام، نظریه امت واحده را در برابر دیدگاه ملی گرایى پیشنهاد می کند؛ چون این نظریه، به جاى تأکید بر وابستگى و وفادارى به ملت ویژه، بر عقیده و آرمان انسان ها تأکید می ورزد که مى تواند با داشتن اصولى مانند برادرى، مساوات، دوستى و دشمنى در راه خدا، برترى بر اساس تقوا، جامعه اى دور از اختلاف و تبعیض و بى عدالتى را بنیان گذارد تا رشد و پیشرفت همه انسانها را به ارمغان آورد. 🔹بنابراین، ملی گرایی و به تعبیر عربی (الوطنیه) یعنی میهن دوستی و یا حب الوطن یا دوستی فامیل و خویشان و خانواده، نه تنها در اسلام مذموم نیست، بلکه مورد سفارش نیز واقع شده است. اما ملی گرایی، گاه به معنی (القومیة) یعنی گرایش شدید به نژادپرستی است. در این مورد، دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند که وطن دوستی با وطن پرستی متفاوت است. وطن پرستی بیراهه است، ولی وطن دوستی محرك و زمینه ساز و مشوق توسعه یافتگی است. یك قاعده ثابت در میان کشورهای توسعه یافته این است که در این ممالك عموم مردم، علاقه شدیدی به تاریخ، آداب و رسوم و محدوده جغرافیایی خود دارند و اساساً در جامعه ای که وطن دوستی نباشد، انگیزه ای برای خدمت، رشد، توسعه یافتگی وجود نخواهد داشت. پس؛ اسلام نه تنها ملت های کنونی را نفی نمی کند، بلکه آنان را مورد شناسایی قرارمی دهد و بر همین اساس نیز نظریه خود را بنا می نهد. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌حتما 🔰 نظرات شخصیت‌هایی مثل رهبری و سید حسن نصرالله و زیباکلام و... پیرامون یک کتاب مهم 💠 پیشنهادی ویژه برای ♨️ باتوجه به ضرورت تبیین دست‌آوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران، جهت تقویت روحیه خودباوری و افزایش امید در میان مردم اندیشکده راهبری سعداء، کتاب « » را تدوین کرده است. 🔷 از ویژگی‌های بارز این پژوهش، مقایسه وضعیت کشور با دوران قبل از انقلاب و سایر کشورها، با استفاده از می‌باشد. 🔸 حجت‌الاسلام سیدمصطفی‌ درباره کتاب «صعود 40 ساله» فرمودند: «قلب آقا را شاد کردید و نظر بر این است که تمام کشور پای‌کار شما بیایند که این دستاوردها به گوش همه برسد». 🔴 با توجه به فرا رسیدن ایام‌الله دهه فجر اندیشکده سعداء قصد دارد این کتاب را با 40 درصد به قیمت 33000 تومان جهت توزیع در اختیار نهاد و ارگان‌ها قرار دهد. 🔻 زمان ثبت سفارش: اول تا هفتم بهمن‌ماه۹۹ 🔻 زمان تحویل سفارش: ۱۲ تا ۱۵ بهمن ماه۹۹ ☎️ شماره تماس جهت هماهنگی:  09356350723
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت هفدهم 🔰 استالین: مظهر جنون قدرت از سال ۱۹۲۹ به بعد، استالین کشور را در جهت آشوب و ناآرامی سوق داد. او به محض مسلط شدن بر اوضاع، هزاران جوان مسلح کمونیست را از شهرها به روستاها فرستاد تا دهقانان را مهیای دوران جدید کنند و اگر آنها همراهی نمی‌کردند، بی‌درنگ نابود می‌شدند. او قصد داشت در عرض چند سال شوروی را نیم قرن به لحاظ صنعتی پیش ببرد. برنامه استالین این بود که مهر پایانی بر تزاریسم، ارباب-رعیتی، کولاک‌ها (خرده مالکان)، کلیسای ارتدوکس و خلاصه هر چیز مربوط به روسیه قدیم بزند. ♦️در دوره استالین، کولاک‌ها(خرده مالکان) مقصر اصلی کمبود غذا و قحطی شناخته شدند و به اتهام پنهان کردن غلات، یا درجا توسط جوانان انقلابی اعدام می‌شدند یا به سفر بی‌بازگشت به اردوگاههای مخوف کار اجباری در سیبری فرستاده می‌شدند. طبق قانون استالین، یافتن بیش از حد معینی از غلات نزد دهقانان و کولاک‌ها مساوی با اعدام فوری بود. به این ترتیب، یک نوع جنگ یکطرفه میان شهرها و روستاها به وجود آمد و جوانان مشتاق کمونیست شهری، به هوای برپایی هر چه سریع‌تر بهشت کارگری از هیچ قساوتی فروگذار نمی‌کردند. 🔹صدها هزار دهقان در این دوره در سرمای جانفرسا و تحت شدیدترین فشار کاری و گرسنگی همیشگی تلف شدند.  بنا بر برخی تخمین‌ها در فاصله ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳ حدود پنج میلیون نفر از اهالی اتحاد شوروی جان سپردند. به بیان دیگر، مزارع اشتراکی مورد نظر استالین به گورهای اشتراکی تبدیل شد. 🔸رفتار استالین به تدریج ترسناک‌تر می‌شد و حتی همسرش، نادژدا، از هراس رفتار او دچار مشکلات روانی شده بود. پسر استالین از همسر اولش در گرجستان (استالین در واقع گرجی بود)، از ترس پدرش دست به خودکشی زد که ناموفق بود. استالین در واکنش، تنها پسرش را تحقیر کرد که حتی عرضه شلیک درست و حسابی به خود را نداشت! همسرش نادژدا که که مرتبا اخبار جنایات استالین را می‌شنید و از سویی مورد توهین و تحقیر مستقیم او بود، دچار فروپاشی روانی شد و به زندگی خود خاتمه داد. مردم اولین و آخرین بار اشک‌های استالین را بر سر تابوت همسرش دیدند. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
🔴 شهرت طلبی در مقام مرجعیت! شما [روحانیت] هادى مردم هستيد. شما بايد چراغ باشيد. شما بايد نور باشيد. تهذيب كنيد نفوس خودتان را. حب دنيا را از نفستان بيرون كنيد، رأس كل خطيئه است. همه خطاها از حب دنياست، از حب شهرت است. 📚صحیفه امام، ج6، ص284 ♻️ یکی از سنت‌های حسنۀ رایج در حوزه های علمیه، احترام به ساحت مرجعیت است. با توجه به جایگاه رفیعی که نهاد مرجعیت دارد، بسیاری از کسانی که مرجعیتشان مسلم بود؛ به دلیل احترام به آن جایگاه رفیع و دوری از شهرت‌طلبی، از پذیرش مقام مرجعیت ممانعت می‌کردند. ♦️به عنوان نمونه مرحوم آیت‌الله بروجردی تا زمانی که آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی در قید حیات بودند؛ از انتشار رساله_عملیه خودداری ‌نموند. 🔹آخوند همدانی نیز همواره از پذیرش منصب مرجعیت سرباز می‌زد و مکرر می‌فرمود به رساله‌های عملیه مراجع موجود عمل کنید. 🔸این سنت حسنه در زندگی دیگر بزرگانی چون آیت‌الله سید احمد زنجانی، آیت‌الله سید محمد محقق داماد، آیت‌الله مشکینی، آیت‌الله یزدی و ... کاملاً مشهود است. 🔹با این‌ وجود مشاهده می‌شود که برخی افراد، در زمان حیات تقلید، سفرۀ مرجعیت خود را پهن کرده‌اند. ♦️افرادی همانند علاوه بر بیت‎سازی و انتشار رساله، اخیراً پا را فراتر از این مسائل گذاشته و در استان‌های مختلف وکلایی را منصوب کرده‌!! ♻️ به‌ راستی کدامیک از نهادهای حوزوی باید از چنین اقدامات شهرت‌طلبانه و معناداری جلوگیری نمایند؟ آیا در قبال این مسائل هیچ مسئولیتی ندارد؟ 🖋 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریان‌های مارکسیستی ✍🏼 قسمت هجدهم 🔰 نزدیک‌ترین دوست استالین در این دوره، فردی به نام «سرگئی کروف»، از اعضای برجسته حزب کمونیست بود. وقتی زمزمه‌هایی مبنی بر شایستگی کروف برای رهبری حزب کمونیست مطرح شد، یک روز به ناگهان او را در لنینگراد (سن پترز بورگ) ترور کردند. استالین به محض شنیدن این خبر به همراه دادستان‌های خود به لنینگراد رفت و شخصا کار محاکمه مظنونین را به عهده گرفت. چندین نفر از جمله دو چهره کلیدی حزب، زینوویف و کامنوف، از یاران اولیه لنین، به این ترور متهم شدند. ♦️زینوویف و کامنوف  آن دو از رقبای بالقوه استالین هم بودند. در نهایت با وجود قول استالین مبنی بر گذشت از جان آن‌ها در ازای اعتراف، هم این دو عضو ارشد حزب و هم چند نفر دیگر، بعضا به همراه خانواده خود اعدام شدند! بعدها گزارش‌هایی منتشر شد که قتل کروف به دستور خود استالین انجام گرفته بود تا هم از شر کروف خلاص شود و هم زینوویف و کامنوف. استالین بعد از تسویه حساب با زینوویف و کامنوف بر سر ماجرای ترور کروف، به جان کلیساهای روسیه افتاد و دستور ویرانی آنها را در سرتاسر روسیه صادر کرد. دستگاه کشتار و سرکوب او قصد توقف نداشت. احکام مرگ معمولا توسط یک هیات سه نفره صادر می‌شد که به صورت سیار آماده بودند در هر لحظه حکم مرگ هر کسی را صادر کنند. 🔹در سال ۱۹۳۶ دولت استالین بلشویک ها را به خیانت و فعالیت های ضد انقلابی متهم کرده و در مسکو به دادگاه برد. در نتیجه آن طی یک سری اعدام های گسترده، ۲۲ تن از رهبران انقلاب اکتبر بین سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۸ اعدام شدند. استالین شخصا پای حدود ۲۰۰ فهرست مرگ را امضاء کرد که نام حدود ۴۰ هزار نفر را در خود داشت. در دوران «وحشت استالینی»، ۷۰۰ هزار مرد و زن حکم مرگ دریافت کردند. این جدای از آمار کسانی است که بر اثر کار طاقت فرسا، گرسنگی و سرمای سبیری جان خود را از دست دادند که سر به میلیون ها می زد. احکام مرگ معمولا به اتهام «خیانت بزرگ» و تحت ماده ۲۸ قانون اساسی اتحاد صادر می شد. 🔸استالین تقریبا همه انقلابیون قدیمی و یاران لنین در انقلاب اکتبر را از بین برد. برای مثال، نیکلای بوخارین، نظریه‌پرداز بزرگ کمونیسم و چهره محبوب حزب در دوره لنین، وقتی به دستور دوست قدیمی‌اش به زندان افتاد، در نامه‌ای به استالین از او خواست که به حرمت رفاقت قدیمی، اگر دستور مرگش را می‌دهد، او را با تیر اعدام نکنند، بلکه به او زهر بخورانند. البته بدیهی است که همین خواسته او هم اجابت نشد. راسکو لنیکوف، وزیر خارجه وقت در شرایط مشکوکی از دنیا رفت. روایت رایج این است که وی با پریدن از پنجره خودکشی کرد.اما برخی معتقدند که مرگ وی قتل عمد بوده است. همسر منشی مخصوص استالین، الکساندر پوسکریبیشوف، که گویی معشوقه استالین هم بود، یک روز به ناگهان غیب شد.! بریا رییس یکی از پلیس مخفی‌های استالین، به الکساندر خبر داد که همسرش به اتهام گرایش به اندیشه تروتسکی به خیانت محکوم شده است. همسر الکساندر و معشوقه استالین بعد از دو سال زندان، اعدام شد. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت نوزدهم 🔰 ادامه بحث... حلقه کشتار استالین در نهایت به اعضای خانواده خودش رسید. مثلا برادر و خواهر همسر اول او در گرجستان به زندان افتادند و اعدام شدند. نکته عبرت آموز اما اعدام «نیکلای یزوف»، رییس دستگاه مخفی استالین بود، که تا روز قبل مسوول اصلی اجرای حکم مرگ برای استالین بود و در عرض یک شب ستاره بختش افول کرد و خود به مرگ محکوم شد. لاورنتی بریا، پلیس مخفی مورد اعتماد استالین مسوولیت اجرای حکم را بر عهده داشت. با ردگیری لئون تروتسکی در مکزیک(۱۹۳۹) توسط ماموران استالین، و ترور او به وسیله یک یخ خرد کن نوک تیز، عملا همه رقبای بالقوه استالین از بین رفتند و استالین از این بابت نفس راحتی کشید. ♦️استالین که برنامه خود برای صنعتی‌ کردن اتحاد شوروی را محقق‌شده می‌دید، در سال ۱۹۴۰ با آلمان نازی پیمان عدم تجاوز امضاء کرد. نکته این جاست که تا روز قبل از امضای این قرارداد، نازیسم در کنار تروتسکیسم دو دشمن اصلی ایدئولوژیک شوروی محسوب می‌شدند و تبلیغات حزب پیوسته در کار هیولاسازی از هیتلر بود. با امضای قرارداد، به ناگهان همه این تبلیغات متوقف شد و آلمان نازی به عنوان یک کشور دوست مطرح گردید. استالین معتقد بود که اتحاد شوروی باید سرعت صنایع خود را رشد داده و انقلابی در صنعت کشاورزی بوجود آورد. او علیه کشاورزان اعلان جنگ کرد و زمینهایی که آنها در زمان انقلاب گرفته بودند را پس گرفت و مجبورشان کرد که در مزارع اشتراکی کار کنند. این اقدام استالین نتایج دهشتناکی به بار آورد. تولید محصولات بدتر از سایر نقاط بود. با این همه، برنامه صنعتی کردن روسیه یک موفقیت بزرگی به شمار می آمد. اتحاد شوروی به سرعت به یک قدرت صنعتی مهم مبدل گشت و خصوصا در جنگ جهانی دوم نشان داد که تبدیل به یکی از ابرقدرت های جهانی شده است. استالین در نهایت در سال ۱۹۵۳ در کلبه شخصی اش در نزدیکی مسکو جان سپرد. 🔹پیامدهای انقلاب روسیه انقلاب روسیه راه را برای ظهور کمونیسم به‌عنوان یک نظام سیاسی تأثیرگذار در جهان هموار کرد؛ به‌علاوه عرصه‌ای را برای اتحاد جماهیر شوروی مهیا ساخت تا در دوران جنگ سرد به‌عنوان یک قدرت جهانی پابه‌پای ایالات‌متحده به رقابت بپردازد. دیکتاتوری بزرگ شوروی به وسیله ژوزف استالین ادامه یافت و در عین حال این کشور با پیشرفت چشمگیر اقتصادی به ابرقدرتی در سطح جهان بدل شد. به ویژه پس از پیروزی در جنگ جهانی دوم و علی‌رغم تلفات انسانی بسیار سنگین در طول جنگ، شوروی به یکی از دو قطب جهان معاصر تبدیل شد.ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۷۳ 🔰 ادامه بحث اسلام و ناسیونالیسم... به نظر می رسد از زمانی که بیشتر مسائل در جهان تحت تأثیر عوامل سیاسی قرار گرفتند مشکل ساز شده است. به گونه ای که ملّی گرایی به عنوان ایدئولوژی مطرح می شود که در آن ملّت دیگر نه به مفهوم ساده خود، بلکه به واژه ای در ارتباط با دولت- ملت، که اصطلاحی سیاسی شده است، اطلاق می گردد. همچنین اسلام گرایی به گونه ای به اسلام سیاسی تعبیر شده است. در حالی که ملّی گرایی به تنهایی با دین و مذهب تقابلی نمی یابد؛ بلکه با تأکید اسلام گرایی بر وحدت تمام ملل و جهان شمولی آن دچار تضاد می شود. به نظر می رسد چون اسلام، دینی برای همه بشریت است و رسالت خود را هدایت جهانی تمام ملل میداند با آموزه های ملّی گرایی، آن هم ملّی گرایی ضد لیبرالی دچار تضاد می شود. ♦️در حالی که اگر اسلام تنها دینی برای یك ملیت خاص بود در این صورت دیگر با ناسیونالیسم و یا ملّی گرایی تقابل نمی یافت؛ زیرا از نظر اسلام، ناسیونالیسم با وجود داشتن جنبه مثبت در آغاز راه خود؛ یعنی علاقه به گذشته و پیشینه ملّی، با رشد خود در مراحل بعدی، این جنبه مثبت خود را از دست داده و به عاملی ضدلیبرالی و استعماری تبدیل می شود. بنابراین ممکن است این جریان فکری به تنهایی برای هر کشوری مفید باشد، ولی در کشوری که دینی مانند اسلام که آموزه های آن معتقد به محدود نشدن در یك ملّیت است، نمی تواند مفید باشد. 🔹ملت، قومیت گرایی و دین استاد مطهری در بیان چیستی ملت و ترابط معناشناختی آن با دین می نویسد: «کلمه (ملت) کلمه ای عربی است و به معنی راه و روش است. در قرآن کریم نیز این کلمه به همین معنی آمده است. این کلمه هفده بار در ۱۵ آیه در قرآن کریم آمده است. ولی مفهومی که این کلمه در قرآن کریم دارد با مفهومی که امروز مصطلح فارسی زبانان است و از آن، کلمه «ملیت» را مشتق کرده اند منفاوت است. ملت در اصطلاح قرآن به معنی راه و روش و طریقه ای است که از طرف یک رهبر الهی بر مردم عرضه شده است. مثلا می فرماید: «مله ابیکم ابراهیم» یعنی راه و روش پدر شما ابراهیم. یا می فرماید: «مله ابراهیم حنیفا». راغب اصفهانی در کتاب مفردات القرآن می گوید: «ملت و املال که همان املاء است از یک ریشه است، «فلیملل ولیه بالعدل» یعنی ولی او از روی عدالت املاء کند. راغب می گوید: «علت اینکه یک طریقه الهی «ملت» نامیده شده، این است که از طرف خداوند املاء و دیکته شده است». پس، از نظر قرآن یک مجموعه فکری و علمی و یک روشی که مردم باید طبق آن عمل کنند، ملت نامیده می شود. 🔸بنابراین با دین یک معنا دارد، با این تفاوت که یک چیز به اعتباری دین، و به اعتبار دیگری ملت نامیده می شود، به آن اعتبار ملت نامیده می شود که آن چیز از طرف خدا به پیامبری املاء می شود. حال باید به تعبیر استاد مطهری دید که آیا بین واحدهای اجتماعی بشر تمایز و مرزی قائل شدن، اصالت و حقیقتی مطابق با واقع دارد یا نه. واگر دارد آیا معیارهای مرزبندی همان است که ناسیونالیسم غربی به ما می آموزد؟ ویژگی اساسی نگاه دینی در این است که طبیعت را تمام حقیقت نمی داند، بلکه برای حقیقت ساحت و بعدی فراتر از طبیعت نیز قائل است و آن بعد را باطن، غیب و دارای احاطه و تسلط بر طبیعت می شمارد. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۷۴ 🔰 ادامه بحث اسلام و ناسیونالیسم استاد مطهری معتقد است که زندگانی اجتماعی دنیا برای شما آمیخته و معجونی از تکامل و تجاوز است. برای آنکه ظلم و تجاوز، فرصت رشد و توسعه نیابد، راه چاره و داوری درد شما این است که با ایمان کامل، وحدت، حکومت حق، با گذشت و جانبازی، مخالفت با حاکمیت مال و خودپرستی ها زندگی کنید. «یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم، تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم، ذلکم خیر لکم ان کنتم تعملون». وبدین ترتیب، بنای ملیت شما و عامل سازنده وجدان مشترک در شما، ایمان به خدا (داعیه) و جهاد شما (درد مشترکی که اثر عملی یافته و به مرحله قیام و فدای نفس رسیده است)، خواهد بود. ♦️"والذین آمنوا من بعد و هاجروا و جاهدوا معکم فاولئک منکم". شما به سرگذشت امت ها و ملت های گذشته و حال مراجعه کنید، آن ها هرچه بودند و شدند حاصل کار و مکتسبات فردی و اجتماعی آنان بوده و شما نیز ای مسلمانان مشمول همین قانون هستید. «تلک امه قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم». و بالاخره سرنوشت شما انسان ها در گرو تلاش و کوششی است که برای تعالی به سوی پروردگارتان که مظهر اعلای حق و عدالت و خلاق نیکی ها و زیبایی هاست، می کنید و مسلما پس از تلاش است که به دیدار او نائل می شوید. «یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه». ملت های اسلامی گوناگونی که این همه از هم جدایند، به لحاظ داعیه و جهان بینی تحت تعلیم و تلقین چنین آموزش هایی هستند. و این خود فرهنگ مشترک این مردم را می سازد و همین فرهنگ اسلامی و توحیدی برای آنها قهرمانان و شهدایی تربیت کرده و خاطره ها و حماسه هایی بجا گزارده است که مجموعا در بافت وجدان مشترک و اسلامی آنها نقشی مهم دارد. 🔹علامه اقبال لاهوری، ملت مسلمان را بهترین ملت ها و اقوام دانسته و شاخص اشتراک آنها را نه رنگ و نژاد و کشور و منطقه، بلکه اشتراک در عقیده و اتحاد در هدف به صورت یک ملت معرفی می کند. وی، ارکان ملت اسلامی را دو حقیقت یعنی: توحید الهی و رسالت محمدی می داند. توحید الهی، مبنای فکر وحدت امت و جوامع اسلامی و رسالت محمدی، اساس آزادی و برابری و برادری جهانی با مرکزیت کعبه و قانون اسلام است. به اعتقاد او، مرکز ثقل و نقطه پرگار عشق و محبت وجود مقدس پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) است. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت بیستم 🔰 ادامه بحث پیامدهای انقلاب روسیه حکومت کمونیستی شوروی بالاخره موفق به نوسازی روسیه گشت، اما این کار در خفقان و سرکوب شدید و به قیمت جان افراد بیشماری تمام شد. در این حکومت، اقتصاد و دولت تنها توسط یک حزب اداره می شدند. بسیاری از کشورهای جهان، در زمان هایی، از این شیوه برای اصلاح کشور خود بهره گرفتند. یعنی بصورت متمرکز و برنامه ریزی شده، نابسامانی ها را تشخیص داده، به درمانش می پرداختند.اما این شیوه ایرادات و کاستی های خاص خودش را داشت. انقلابِ صلح-نان-زمین امروز به فصلی پیچیده و جنجالی از تاریخ روسیه بدل شده‌است. نمادهای بی‌شمار و مجسمه‌های عظیم لنین و انقلابیون در جای‌جای شهرهای بزرگ و کوچک کشور پراکنده‌اند، اما هیچ تعطیلی رسمی برای به یادآوردن سقوط سلطنت و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی در تقویم روسیه وجود ندارد و صحبت از رخدادهای انقلابی سالهاست که در گفتار عمومی غایب است. ♦️اگر از مردم روسیه، به خصوص نسلی که زندگی در شوروی سابق را تجربه کرده‌اند، درباره انقلاب سال ۱۹۱۷ سوال کنید، اولین پاسخی که می‌شنوید این است که «کدام انقلاب را می‌گویی؟». انقلاب فوریه، تظاهرات‌های سراسری و خلع سلطنت تزاری که به شکل گیری دولت موقت توسط حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه انجامید؟ و یا انقلاب اکتبر که به رهبری لنین و توسط حزب بلشویک که شاخه‌ای رادیکال از حزب سوسیال دموکرات کارگری بود پیش رفت و با یورش به کاخ زمستانی سن پترزبورگ قدرت را از دست دولت موقت گرفته و به تدریج اتحاد شوروی را پایه‌گذاری کرد. برای نسل جوانتر انگار هردو رویداد در عبارت «انقلاب روسیه» ادغام شده‌اند. 🔹اولین انقلاب کمونیستی جهان به روند سریع صنعتی شدن روسیه، اصلاحات اساسی در حقوق کارگران و حقوق زنان، و فراگیر شدن آموزش همگانی انجامید. از سویی دیگر سالهای تلخ جنگ داخلی، نابودی کلیسای ارتودوکس، و دوران سرد و تاریک سرکوب‌ بعد از جنگ نیز از نتایج انقلابی هستند که امروز، صد سال بعد از وقوع آن، به سختی بتوان گفت که مردم جامعه چندپاره روسیه درباره آن چه فکر می‌کنند. 🔸در اولین روز سال ۱۹۸۹ میلادی ـ ۱۱ دی ۱۳۶۷ ـ نامه معروف و تاریخی امام خمینی(ره) خطاب به میخائیل گورباچف آخرین رئیس جمهور شوروی در زمینه مرگ کمونیسم و ضرورت پرهیز روسیه از اتکا به غرب انتشار یافت. امام خمینی(ره) در شرایطی از صدای شکسته شدن استخوانهای مارکسیسم سخن به میان آورد که اتحاد جماهیر شوروی هنوز به عنوان یک مجموعه و یکی از قدرتهای برتر جهان برقرار بود، جنگ سرد خاتمه نیافته بود، دیوار برلین به عنوان نماد جدائی شرق و غرب، فرو نریخته و حاکمیت کمونیسم بر قانون اساسی شوروی و مقدرات مردم در جمهوری های این کشور، هنوز برقرار بود. نامه تاریخی امام خمینی (س) توسط هیأت منتخب ایشان مرکب از آیت الله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و خانم مرضیه حدیده چی دباغ، ۱۳ دی ۱۳۶۷ در مسکو به گورباچف تحویل داده شد. این حکومت یک سال بعد طبق پیش بینی امام راحل(ره) در اوایل دهه (۱۹۹۰میلادی) و پس از یک سری اصلاحات که توسط  میخائیل گورباچف، واپسین رهبر شوروی، انجام شده بود از هم فروپاشید. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۷۵ 🔰 ادامه بحث اسلام و ناسیونالیسم... پرسش مهم این است که آیا می توان از یک جریانی به نام ملی گرایی دینی دفاع کرد یا اینکه مفهوم ملی گرایی دینی، مفهومی متنافر الاجزاء است ؟ پاسخ کوتاه این پرسش کلیدی این است که اگر ناسیونالیسم و قومیت گرایی را یک منظومه ی فکری- فرهنگی بدانیم که عنصر مرکزی و اصلی آن، قومیت و نژاد است و دین را نیز یک منظومه فکری-فرهنگی بدانیم که عنصر مرکزی و اصلی آن، ایمان به خدا و توحید است؛ بی شک نمی توان از ملی گرایی دینی سخن گفت که هم قومیت و هم توحید، عنصر اصلی آن باشد . ♦️قومیت در منظومه دین، تابعی از توحید است؛ به همین جهت، ما از حقیقتی به نام ملت دینی و اسلامی سخن می گوییم و از آن دفاع می کنیم، ولی دین ملی را نمی پذیریم. اندیشه های ناسیونالیستی می کوشد تا علقه های سرزمینی و زبانی و ملی و بازگشت به فرهنگ و آداب باستانی را جایگزین و جانشین تعلقات دینی و اندیشه های مذهبی کند. این اندیشه در جهان اسلام برای اولین بار توسط اعراب مسیحی مانند: ابراهیم الیزیدی و تحصیل کردگان فرنگ رواج یافت و زمینه ای برای افتراق بیشتر امت اسلامی و چند پاره شده جهان اسلام و اختلافات و مخاصمات مرزی شد . بعد ها که حاکمانی ناسیونالیست چون: آتاتورک، رضاخان، امان الله خان و محمد مصدق در کشورهای اسلامی روی کار آمدند کوشیدند که به سرکوب موج اسلام خواهی و شریعت گروی بپردازند و یا آنکه با عملکردی آرام و خزنده بنیان های دنیای سکولار را در جهان اسلام رواج دهند. 🔹خوانندگان گرامی نباید ناسیونالیسم را تنها یک جنبش اجتماعی بدانند، این مکتب یک ایدئولوژی است که در صدد مقابله با وحدت دینی قرار دارد. این گونه داوری درباره ناسیونالیسم به معنای نفی ارزش های ملی و ناکید انحصاری بر ارزش های دینی نیست، بلکه همانگونه که گفته شد باید ارزش های ملی در کنار عنصر اصلی دینداری، یعنی توحید الهی، معنا یابند و ارزش خود را پیدا کنند. توجه به ارزش های ملی در یک جامعه می تواند مایه ی رشد یک ملت گردد و از گسترش استعمار جلوگیری کند، در سربازان ایجاد انگیزه کند و سرمایه ها را برای توسعه کشور جذب کند و در یک جمله باعث بالندگی و توسعه ی یک ملت شود. 🔸پس کشورهای اسلامی می توانند با محوریت توحید به دفاع از از ملت واحد اسلامی بپردازند و در راستای اسلامگرایی از ارزش های ملی خود دفاع کنند و ارزش های عربی، ایرانی، ترکی، پاکستانی، هندی و غیره را در منظومه اسلامی، معنا دهند که در این صورت با به دست آمدن مزایای ملی گرایی و کنار زدن ضررهای آن، اتحاد اسلامی نیز محفوظ می ماند. کشورهای اسلامی و روشنفکران مسلمان باید بدانند که ناسیونالیسم در کنار دموکراسی و سکولاریسم، سه محور سیاست استعماری غرب برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان است که توسط میسیونرها، وابستگان غرب و اقلیت های مسیحی و یهودی، گسترش یافت. بحث مهم و پیچیده دیگر، مساله ی تعارض منافع ملی با منافع جهان اسلام است. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 روزهای شروع برای بزرگترین شبکه اجتماعی در اینترنت 🔹مستند معمای فیسبوک شامل چند مصاحبه ی دیده نشده و منحصر به فرد است و تاثیر قدرتمند بستر شبکه های اجتماعی را بر حریم خصوصی و دموکراسی در ایالات متحده آمریکا و سراسر دنیا بررسی می کند. 🔰 🔰 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۲۱ نتیجه گیری و خلاصه مارکسیسیم: مراد از جریان چپ اعتقادی همانا احزاب و تشکل هایی است که مرام و فلسفه الحادی(بی خدایی) سوسیالیسم (مارکسیسم) را سرلوحه خود قرار داده بودند. سوسیالیسم از ریشه لاتین Socilare اخذ شده است که به معنای متعهد شدن، به هم پیوستن و با هم شریک شدن بوده است. سوسیالیسم از مبانی زیر تشکیل شده است: اومانیسم، اعتقاد به اصل پیشرفت، اعتقاد به مفهوم مدرن کار- سرمایه، اصالت نسبی یا مطلق به اراده جمعی، اعتقاد به اصالت اراده مردم در قانون گذاری و اجرا. ♦️از جمله ویژگی های دیگر ایدئولوژی سوسیالیستی می توان به موارد زیر اشاره کرد: الف) اعتقاد به محدود کردن مالکیت های خصوصی بزرگ و در مواردی امحاء هر نوع مالکیت خصوصی. ب) تاکید بر نقش نظارتی دولت و یا کمونها بر پروسه ی تولید یا توزیع یا هردو. ج) توجه نسبی به تامین حداقل رفاه و حمایت نسبی از اقشار و گروههای مردم و آسیب پذیر. پیدایش مارکسیسم در نیمه قرن نوزدهم، نقطه تحول بسیار بزرگی در اندیشه های سوسیالیستی است، زیرا از آن پس تقریبا همه ی جنبش های سوسیالیست به نحوی از انحاء و به درجات مختلف زیر نفوذ و تاثیر مارکسیسم بوده اند. و مارکسیسم عنوان«سوسیالیسم علمی» به خود می دهد. 🔹ظهور بلشویک ها در روسیه و پیروزی آنها در ۱۹۱۷ میلادی یک مرحله اساسی دیگر در تاریخ تحول سوسیالیسم است. چرا که پس از آن (۱۹۲۰ م) نهضت سوسیالیستی به دو شاخه اصلی کمونیست و سوسیالیست تقسیم شد. البته از لحاظ تاریخی، استعمال عنوان کمونیسم خیلی بیش از پیدایش مارکسیسم سابقه دارد. دایره المعارف بزرگ شوروی، کمونیسم را «عالی ترین شکل جامعه که جانشین سرمایه داری می شود» تعریف کرده است. 🔸مهمترین بخش جامعه شناسی مارکسیسم تحلیل آن از پیدایش طبقه بورژوا و مکانیزم عمل آن در جامعه ی سرمایه داری است. به عقیده مارکس بورژوازی در متن جامعه فئودال رشد کرده و با جانشین کرده تجارت و صنعت به جای کشاورزی، زیربنای جامعه را تغییر داده و با انقلاب ها، قدرت سیاسی را نیز به دست گرفته و بصورت طبقه حاکم درآمده استبا این مقدمه باید گفت مارکسیسم، لنینیسم، سوسیالیسم و کمونیسم که همه صور مختلف جریان چپ اعتقادی هستند، نقش مهمی در تاریخ ایران ایفا کرده است که حزب توده و سازمان چریک های فدایی خلق دو نماد مهم آن هستند که به بررسی آنها می پردازیم. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۷۶ 🔰 ادامه بحث اسلام و ناسیونالیسم ♦️پاسخ به یک پرسش مهم ! آیا کشور اسلامی ایران در وهله نخست، باید به منافع جهان اسلام و کشورهایی چون فلسطین و لبنان و سوریه و عراق بیاندیشد یا اینکه منافع ملی خود را بر منافع دیگران ترجیح دهد؟ پاسخ این پرسش را نمی توان بدون توجه به مسائل فرعی آن، جواب داد. گاهی یک کشور اسلامی با دغدغه های دینی در جهان وجود دارد که هنوز استقرار پیدا نکرده و منافع ملی او تامین نشده است و اگر منافع دیگران را اولویت دهد، خود متلاشی می شود، در این صورت، منافع ملی بر منافع جهان اسلام ترجیح دارد. همان گونه که امام در پاسخ به کسانی که جنگ عراق بر ضد ایران را فراموش کرده و به فکر آزادی قدس بودند، فرمود: راه قدس از کربلا می گذرد. 🔹ولی اگر منافع ملی در گرو مدد رسانی به کشورهای اسلامی همچون: فلسطین، لبنان، سوریه و عراق باشد و شکست این کشورها مستلزم شکست خاورمیانه و شکست جهان اسلام و شکست ایران باشد در این صورت، منافع ملی در گرو تامین منافع جهان اسلام است و منافع جهان اسلام، مقدم بر منافع ایران است. تشخیص این گونه امور پیچیده و کارشناسانه به عهده ی متخصصان و کارشناسان مسائل بین المللی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و دینی است. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi