علامه مصباح و مخالفانش
از نهضت آزادی و سازمان مجاهدین و باند مهدی هاشمی تا شریعتی و فرقان!
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹جریان #انقلابی_نمایان در تاریخ معاصر ایران، همواره با #مجتهدان_مجاهد در ستیز بودهاند؛ چه اینکه وقتی جنس اصل در بازار اندیشه و سیاست وجود داشته باشد، مردم بصیر ایران سراغ #جنس_بدلی نمی روند.
ریشه بسیاری از دشمنیهای دیروز و امروز با اندیشه و شخصیت آیتالله مصباح را در همین مسئله باید جست.
🔹نهضت آزادی که بعد از افول جبهه ملی در اردیبهشت ۴۰ با اعلام وفاداری به آرمانهای ملیگراها و مصدق، تاسیس شد، در سالهای بعد همواره به عنوان آلترناتیو یا جنس بدلی دو جریان در کشور شناخته میشد؛
۱. جریان مذهبی وابسته به روحانیت اصیل.
۲.جریان ملی گرایی که مورد اعتماد آمریکاییها بود و خود آلترناتیو هیئت حاکمه تلقی میشد و درباره همواره از آنان به همین جهت هراس داشت.
🔹نهضتی ها در یک انشعاب متصل با جبهه ملی تشکیل شدند؛ اما با ظاهری مذهبی و ژست مبارزه با دربار! صدالبته تحرکات سیاسی آنان در دهه چهل را نمیتوان نادیده گرفت اما این اقدامات تماما در چارچوب مبارزات پارلمانتاریستی بود؛ یعنی تلاش برای رفرم های سیاسی، در چارچوب حفظ اصل نظام فاسد پهلوی.
🔹نهضتی ها از ابتدای دهه چهل تلاش داشتند در صفوف روحانیت #نفوذ کنند؛ در بدو تاسیس تلاش کردند با امام خمینی (که بعد از ارتحال آیتالله بروجردی در زمره مراجع طراز اول قم شناخته می شد) دیدار داشته باشند؛ امام به احزاب سیاسی #بدبین بود آنان را نپذیرفت؛ آقای خسروشاهی را واسطه کردند اما بی نتیجه ماند. بار دیگر به علامه طباطبایی متوسل شدند اما بازهم نتیجه مطلوب را نگرفتند.
🔹از دل نهضت از حدود ۴۴ تا ۴۹ سازمان مجاهدین خلق درآمد؛ بازهم با انشعاب متصل! بنیانگذاران اولیه سازمان، شاخه دانشجویی نهضت بودند.
مجاهدینی ها مرید فکری #بازرگان بودند اما مشی سیاسی نهضت را برای مبارزه نمی پسندیدند و به مرام مسلحانه روی آوردند.
روشی که امام از ابتدای نهضت مخالف آن بود؛ چه از سوی جریانهای اصیل مانند موتلفه باشد، یا از سوی تشکلهای التقاطی مانند مجاهدین.
🔹اعضای سازمان مجاهدین در ایران اعتماد برخی از روحانیان مبارز موجه را به دست آوردند. حمایت مالی از وجوهات شرعیه و استفاده از اعتبار معنوی روحانیت، موجب شد در کوتاه مدت به قدرتی بزرگ تبدیل شوند.
فقط یک مانع بر سر راه داشتند و آن شخص امام بود. آنان دوبار برای مذاکره با امام و جلب اعتماد و حمایت ایشان به نجف رفتند ولی هر دوبار دست خالی برگشتند.
در نجف #سیدمحمود_دعایی عضو سازمان شده بود و تمام تلاشش را کرد برای جلب نظر امام اما بی نتیجه ماند و در نهایت چندین ماه با امام قهر کرد!
سازمانی ها تاییدیه مکتوب از آقای طالقانی داشتند، تاییدیه هاشمی هم به دست ساواک افتاد و همین موجب زندانی شدنش شد. منتظری هم سال ۵۱ در نامه به امام، سازمان را تایید کرد. امام اما به این نامه ها توجهی نکرد؛ چون انحراف سازمان برایش واضح بود.
🔹شریعتی اما ابتدا در دهه سی، جزو جنبش سوسیالیستهای خداپرست بود. بعد از سفر به اروپا، در کنار ابراهیم یزدی و محمد نخشب، جزو جمع پنج نفره شاخه دانشجویی نهضت آزادی بود.
بعد از ورود به ایران، قرائتی سوسیالیستی از اسلام ارائه داد که برای محافل سیاسی و مبارزاتی بسیار جذاب بود؛ از جمله مشتری های ثابت شریعتی، اعضای سازمان مجاهدین بودند.
🔹خروجی و نتیجه آثار شریعتی بعدا منجر به تشکیل گروهک مسلح #فرقان شد! آنان مرحوم آیتالله شهید قاسم اسلامی را صرفا بخاطر نقد آثار شریعتی ترور کردند!
فرقانیسم اسلامی که این روزها اعتدالیها برچسبش را نثار طیفی از انقلابیها میکنند، از دل آثار بازرگان و شریعتی درآمده است!
🔹باند مخوف مهدی هاشمی با عنوان #هدفی_ها از نظر فکری به نحله های انحرافی مثل #غروی مرتبط بود که فرزندش هم اکنون نیز از طرفداران نهضت آزادی است.
آنان برخی چهره های روحانی مثل آیتالله شمس آبادی را صرفا بخاطر مخالفت با کتاب #شهید_جاوید، به قتل رساندند.
امام برخی روحانیان مبارز که قصد شرکت در تحصن کلیسای سن مری(در حمایت از مهدی هاشمی) داشتند را منع کرده و از تعبیر #سیدمهدی_قاتل استفاده کرده بود.
منتظری اما نه پیش از انقلاب که حتی هنگام محاکمه مهدی هاشمی، بازهم او را یک انقلابی درجه یک می دانست!
⭕️آیتالله مصباح از ابتدا با افکار التقاطی میانه ای نداشت؛ هرگز گروه های مبارز مسلحانه منحرف را تایید نکرد. از دهه۴۰ تا کنون همواره مورد غیض و غضب نحله های التقاطی بوده است.
🔻شبهات و شایعات و نارواگویی های بعد از ارتحال علامه مصباح را اگر ردیابی کنید، در اغلب موارد به همین کانونهای فکری و سیاسی می رسید؛ از نهضتی ها و نوشریعتی ها تا نوفرقانی ها و وابستگان جریان منتظری.
انقلابی نماها همواره آدرس غلط می دهند! مراقب باشیم...
✍روزنه
@howzehenghelabi
علامه مصباح و مخالفانش
از نهضت آزادی و سازمان مجاهدین و باند مهدی هاشمی تا شریعتی و فرقان!
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹جریان #انقلابی_نمایان در تاریخ معاصر ایران، همواره با #مجتهدان_مجاهد در ستیز بودهاند؛ چه اینکه وقتی جنس اصل در بازار اندیشه و سیاست وجود داشته باشد، مردم بصیر ایران سراغ #جنس_بدلی نمی روند.
ریشه بسیاری از دشمنیهای دیروز و امروز با اندیشه و شخصیت آیتالله مصباح را در همین مسئله باید جست.
🔹نهضت آزادی که بعد از افول جبهه ملی در اردیبهشت ۴۰ با اعلام وفاداری به آرمانهای ملیگراها و مصدق، تاسیس شد، در سالهای بعد همواره به عنوان آلترناتیو یا جنس بدلی دو جریان در کشور شناخته میشد؛
۱. جریان مذهبی وابسته به روحانیت اصیل.
۲.جریان ملی گرایی که مورد اعتماد آمریکاییها بود و خود آلترناتیو هیئت حاکمه تلقی میشد و درباره همواره از آنان به همین جهت هراس داشت.
🔹نهضتی ها در یک انشعاب متصل با جبهه ملی تشکیل شدند؛ اما با ظاهری مذهبی و ژست مبارزه با دربار! صدالبته تحرکات سیاسی آنان در دهه چهل را نمیتوان نادیده گرفت اما این اقدامات تماما در چارچوب مبارزات پارلمانتاریستی بود؛ یعنی تلاش برای رفرم های سیاسی، در چارچوب حفظ اصل نظام فاسد پهلوی.
🔹نهضتی ها از ابتدای دهه چهل تلاش داشتند در صفوف روحانیت #نفوذ کنند؛ در بدو تاسیس تلاش کردند با امام خمینی (که بعد از ارتحال آیتالله بروجردی در زمره مراجع طراز اول قم شناخته می شد) دیدار داشته باشند؛ امام به احزاب سیاسی #بدبین بود آنان را نپذیرفت؛ آقای خسروشاهی را واسطه کردند اما بی نتیجه ماند. بار دیگر به علامه طباطبایی متوسل شدند اما بازهم نتیجه مطلوب را نگرفتند.
🔹از دل نهضت از حدود ۴۴ تا ۴۹ سازمان مجاهدین خلق درآمد؛ بازهم با انشعاب متصل! بنیانگذاران اولیه سازمان، شاخه دانشجویی نهضت بودند.
مجاهدینی ها مرید فکری #بازرگان بودند اما مشی سیاسی نهضت را برای مبارزه نمی پسندیدند و به مرام مسلحانه روی آوردند.
روشی که امام از ابتدای نهضت مخالف آن بود؛ چه از سوی جریانهای اصیل مانند موتلفه باشد، یا از سوی تشکلهای التقاطی مانند مجاهدین.
🔹اعضای سازمان مجاهدین در ایران اعتماد برخی از روحانیان مبارز موجه را به دست آوردند. حمایت مالی از وجوهات شرعیه و استفاده از اعتبار معنوی روحانیت، موجب شد در کوتاه مدت به قدرتی بزرگ تبدیل شوند.
فقط یک مانع بر سر راه داشتند و آن شخص امام بود. آنان دوبار برای مذاکره با امام و جلب اعتماد و حمایت ایشان به نجف رفتند ولی هر دوبار دست خالی برگشتند.
در نجف #سیدمحمود_دعایی عضو سازمان شده بود و تمام تلاشش را کرد برای جلب نظر امام اما بی نتیجه ماند و در نهایت چندین ماه با امام قهر کرد!
سازمانی ها تاییدیه مکتوب از آقای طالقانی داشتند، تاییدیه هاشمی هم به دست ساواک افتاد و همین موجب زندانی شدنش شد. منتظری هم سال ۵۱ در نامه به امام، سازمان را تایید کرد. امام اما به این نامه ها توجهی نکرد؛ چون انحراف سازمان برایش واضح بود.
🔹شریعتی اما ابتدا در دهه سی، جزو جنبش سوسیالیستهای خداپرست بود. بعد از سفر به اروپا، در کنار ابراهیم یزدی و محمد نخشب، جزو جمع پنج نفره شاخه دانشجویی نهضت آزادی بود.
بعد از ورود به ایران، قرائتی سوسیالیستی از اسلام ارائه داد که برای محافل سیاسی و مبارزاتی بسیار جذاب بود؛ از جمله مشتری های ثابت شریعتی، اعضای سازمان مجاهدین بودند.
🔹خروجی و نتیجه آثار شریعتی بعدا منجر به تشکیل گروهک مسلح #فرقان شد! آنان مرحوم آیتالله شهید قاسم اسلامی را صرفا بخاطر نقد آثار شریعتی ترور کردند!
فرقانیسم اسلامی که این روزها اعتدالیها برچسبش را نثار طیفی از انقلابیها میکنند، از دل آثار بازرگان و شریعتی درآمده است!
🔹باند مخوف مهدی هاشمی با عنوان #هدفی_ها از نظر فکری به نحله های انحرافی مثل #غروی مرتبط بود که فرزندش هم اکنون نیز از طرفداران نهضت آزادی است.
آنان برخی چهره های روحانی مثل آیتالله شمس آبادی را صرفا بخاطر مخالفت با کتاب #شهید_جاوید، به قتل رساندند.
امام برخی روحانیان مبارز که قصد شرکت در تحصن کلیسای سن مری(در حمایت از مهدی هاشمی) داشتند را منع کرده و از تعبیر #سیدمهدی_قاتل استفاده کرده بود.
منتظری اما نه پیش از انقلاب که حتی هنگام محاکمه مهدی هاشمی، بازهم او را یک انقلابی درجه یک می دانست!
⭕️آیتالله مصباح از ابتدا با افکار التقاطی میانه ای نداشت؛ هرگز گروه های مبارز مسلحانه منحرف را تایید نکرد. از دهه۴۰ تا کنون همواره مورد غیض و غضب نحله های التقاطی بوده است.
🔻شبهات و شایعات و نارواگویی های بعد از ارتحال علامه مصباح را اگر ردیابی کنید، در اغلب موارد به همین کانونهای فکری و سیاسی می رسید؛ از نهضتی ها و نوشریعتی ها تا نوفرقانی ها و وابستگان جریان منتظری.
انقلابی نماها همواره آدرس غلط می دهند! مراقب باشیم...
✍روزنه
@howzehenghelabi
علامه مصباح و مخالفانش
از نهضت آزادی و سازمان مجاهدین و باند مهدی هاشمی تا شریعتی و فرقان!
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹جریان #انقلابی_نمایان در تاریخ معاصر ایران، همواره با #مجتهدان_مجاهد در ستیز بودهاند؛ چه اینکه وقتی جنس اصل در بازار اندیشه و سیاست وجود داشته باشد، مردم بصیر ایران سراغ #جنس_بدلی نمی روند.
ریشه بسیاری از دشمنیهای دیروز و امروز با اندیشه و شخصیت آیتالله مصباح را در همین مسئله باید جست.
🔹نهضت آزادی که بعد از افول جبهه ملی در اردیبهشت ۴۰ با اعلام وفاداری به آرمانهای ملیگراها و مصدق، تاسیس شد، در سالهای بعد همواره به عنوان آلترناتیو یا جنس بدلی دو جریان در کشور شناخته میشد؛
۱. جریان مذهبی وابسته به روحانیت اصیل.
۲.جریان ملی گرایی که مورد اعتماد آمریکاییها بود و خود آلترناتیو هیئت حاکمه تلقی میشد و درباره همواره از آنان به همین جهت هراس داشت.
🔹نهضتی ها در یک انشعاب متصل با جبهه ملی تشکیل شدند؛ اما با ظاهری مذهبی و ژست مبارزه با دربار! صدالبته تحرکات سیاسی آنان در دهه چهل را نمیتوان نادیده گرفت اما این اقدامات تماما در چارچوب مبارزات پارلمانتاریستی بود؛ یعنی تلاش برای رفرم های سیاسی، در چارچوب حفظ اصل نظام فاسد پهلوی.
🔹نهضتی ها از ابتدای دهه چهل تلاش داشتند در صفوف روحانیت #نفوذ کنند؛ در بدو تاسیس تلاش کردند با امام خمینی (که بعد از ارتحال آیتالله بروجردی در زمره مراجع طراز اول قم شناخته می شد) دیدار داشته باشند؛ امام به احزاب سیاسی #بدبین بود آنان را نپذیرفت؛ آقای خسروشاهی را واسطه کردند اما بی نتیجه ماند. بار دیگر به علامه طباطبایی متوسل شدند اما بازهم نتیجه مطلوب را نگرفتند.
🔹از دل نهضت از حدود ۴۴ تا ۴۹ سازمان مجاهدین خلق درآمد؛ بازهم با انشعاب متصل! بنیانگذاران اولیه سازمان، شاخه دانشجویی نهضت بودند.
مجاهدینی ها مرید فکری #بازرگان بودند اما مشی سیاسی نهضت را برای مبارزه نمی پسندیدند و به مرام مسلحانه روی آوردند.
روشی که امام از ابتدای نهضت مخالف آن بود؛ چه از سوی جریانهای اصیل مانند موتلفه باشد، یا از سوی تشکلهای التقاطی مانند مجاهدین.
🔹اعضای سازمان مجاهدین در ایران اعتماد برخی از روحانیان مبارز موجه را به دست آوردند. حمایت مالی از وجوهات شرعیه و استفاده از اعتبار معنوی روحانیت، موجب شد در کوتاه مدت به قدرتی بزرگ تبدیل شوند.
فقط یک مانع بر سر راه داشتند و آن شخص امام بود. آنان دوبار برای مذاکره با امام و جلب اعتماد و حمایت ایشان به نجف رفتند ولی هر دوبار دست خالی برگشتند.
در نجف #سیدمحمود_دعایی عضو سازمان شده بود و تمام تلاشش را کرد برای جلب نظر امام اما بی نتیجه ماند و در نهایت چندین ماه با امام قهر کرد!
سازمانی ها تاییدیه مکتوب از آقای طالقانی داشتند، تاییدیه هاشمی هم به دست ساواک افتاد و همین موجب زندانی شدنش شد. منتظری هم سال ۵۱ در نامه به امام، سازمان را تایید کرد. امام اما به این نامه ها توجهی نکرد؛ چون انحراف سازمان برایش واضح بود.
🔹شریعتی اما ابتدا در دهه سی، جزو جنبش سوسیالیستهای خداپرست بود. بعد از سفر به اروپا، در کنار ابراهیم یزدی و محمد نخشب، جزو جمع پنج نفره شاخه دانشجویی نهضت آزادی بود.
بعد از ورود به ایران، قرائتی سوسیالیستی از اسلام ارائه داد که برای محافل سیاسی و مبارزاتی بسیار جذاب بود؛ از جمله مشتری های ثابت شریعتی، اعضای سازمان مجاهدین بودند.
🔹خروجی و نتیجه آثار شریعتی بعدا منجر به تشکیل گروهک مسلح #فرقان شد! آنان مرحوم آیتالله شهید قاسم اسلامی را صرفا بخاطر نقد آثار شریعتی ترور کردند!
فرقانیسم اسلامی که این روزها اعتدالیها برچسبش را نثار طیفی از انقلابیها میکنند، از دل آثار بازرگان و شریعتی درآمده است!
🔹باند مخوف مهدی هاشمی با عنوان #هدفی_ها از نظر فکری به نحله های انحرافی مثل #غروی مرتبط بود که فرزندش هم اکنون نیز از طرفداران نهضت آزادی است.
آنان برخی چهره های روحانی مثل آیتالله شمس آبادی را صرفا بخاطر مخالفت با کتاب #شهید_جاوید، به قتل رساندند.
امام برخی روحانیان مبارز که قصد شرکت در تحصن کلیسای سن مری(در حمایت از مهدی هاشمی) داشتند را منع کرده و از تعبیر #سیدمهدی_قاتل استفاده کرده بود.
منتظری اما نه پیش از انقلاب که حتی هنگام محاکمه مهدی هاشمی، بازهم او را یک انقلابی درجه یک می دانست!
⭕️آیتالله مصباح از ابتدا با افکار التقاطی میانه ای نداشت؛ هرگز گروه های مبارز مسلحانه منحرف را تایید نکرد. از دهه۴۰ تا کنون همواره مورد غیض و غضب نحله های التقاطی بوده است.
🔻شبهات و شایعات و نارواگویی های بعد از ارتحال علامه مصباح را اگر ردیابی کنید، در اغلب موارد به همین کانونهای فکری و سیاسی می رسید؛ از نهضتی ها و نوشریعتی ها تا نوفرقانی ها و وابستگان جریان منتظری.
انقلابی نماها همواره آدرس غلط می دهند! مراقب باشیم...
✍روزنه
@howzehenghelabi
علامه مصباح و مخالفانش
از نهضت آزادی و سازمان مجاهدین و باند مهدی هاشمی تا شریعتی و فرقان!
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔹جریان #انقلابی_نمایان در تاریخ معاصر ایران، همواره با #مجتهدان_مجاهد در ستیز بودهاند؛ چه اینکه وقتی جنس اصل در بازار اندیشه و سیاست وجود داشته باشد، مردم بصیر ایران سراغ #جنس_بدلی نمی روند.
ریشه بسیاری از دشمنیهای دیروز و امروز با اندیشه و شخصیت آیتالله مصباح را در همین مسئله باید جست.
🔹نهضت آزادی که بعد از افول جبهه ملی در اردیبهشت ۴۰ با اعلام وفاداری به آرمانهای ملیگراها و مصدق، تاسیس شد، در سالهای بعد همواره به عنوان آلترناتیو یا جنس بدلی دو جریان در کشور شناخته میشد؛
۱. جریان مذهبی وابسته به روحانیت اصیل.
۲.جریان ملی گرایی که مورد اعتماد آمریکاییها بود و خود آلترناتیو هیئت حاکمه تلقی میشد و درباره همواره از آنان به همین جهت هراس داشت.
🔹نهضتی ها در یک انشعاب متصل با جبهه ملی تشکیل شدند؛ اما با ظاهری مذهبی و ژست مبارزه با دربار! صدالبته تحرکات سیاسی آنان در دهه چهل را نمیتوان نادیده گرفت اما این اقدامات تماما در چارچوب مبارزات پارلمانتاریستی بود؛ یعنی تلاش برای رفرم های سیاسی، در چارچوب حفظ اصل نظام فاسد پهلوی.
🔹نهضتی ها از ابتدای دهه چهل تلاش داشتند در صفوف روحانیت #نفوذ کنند؛ در بدو تاسیس تلاش کردند با امام خمینی (که بعد از ارتحال آیتالله بروجردی در زمره مراجع طراز اول قم شناخته می شد) دیدار داشته باشند؛ امام به احزاب سیاسی #بدبین بود آنان را نپذیرفت؛ آقای خسروشاهی را واسطه کردند اما بی نتیجه ماند. بار دیگر به علامه طباطبایی متوسل شدند اما بازهم نتیجه مطلوب را نگرفتند.
🔹از دل نهضت از حدود ۴۴ تا ۴۹ سازمان مجاهدین خلق درآمد؛ بازهم با انشعاب متصل! بنیانگذاران اولیه سازمان، شاخه دانشجویی نهضت بودند.
مجاهدینی ها مرید فکری #بازرگان بودند اما مشی سیاسی نهضت را برای مبارزه نمی پسندیدند و به مرام مسلحانه روی آوردند.
روشی که امام از ابتدای نهضت مخالف آن بود؛ چه از سوی جریانهای اصیل مانند موتلفه باشد، یا از سوی تشکلهای التقاطی مانند مجاهدین.
🔹اعضای سازمان مجاهدین در ایران اعتماد برخی از روحانیان مبارز موجه را به دست آوردند. حمایت مالی از وجوهات شرعیه و استفاده از اعتبار معنوی روحانیت، موجب شد در کوتاه مدت به قدرتی بزرگ تبدیل شوند.
فقط یک مانع بر سر راه داشتند و آن شخص امام بود. آنان دوبار برای مذاکره با امام و جلب اعتماد و حمایت ایشان به نجف رفتند ولی هر دوبار دست خالی برگشتند.
در نجف #سیدمحمود_دعایی عضو سازمان شده بود و تمام تلاشش را کرد برای جلب نظر امام اما بی نتیجه ماند و در نهایت چندین ماه با امام قهر کرد!
سازمانی ها تاییدیه مکتوب از آقای طالقانی داشتند، تاییدیه هاشمی هم به دست ساواک افتاد و همین موجب زندانی شدنش شد. منتظری هم سال ۵۱ در نامه به امام، سازمان را تایید کرد. امام اما به این نامه ها توجهی نکرد؛ چون انحراف سازمان برایش واضح بود.
🔹شریعتی اما ابتدا در دهه سی، جزو جنبش سوسیالیستهای خداپرست بود. بعد از سفر به اروپا، در کنار ابراهیم یزدی و محمد نخشب، جزو جمع پنج نفره شاخه دانشجویی نهضت آزادی بود.
بعد از ورود به ایران، قرائتی سوسیالیستی از اسلام ارائه داد که برای محافل سیاسی و مبارزاتی بسیار جذاب بود؛ از جمله مشتری های ثابت شریعتی، اعضای سازمان مجاهدین بودند.
🔹خروجی و نتیجه آثار شریعتی بعدا منجر به تشکیل گروهک مسلح #فرقان شد! آنان مرحوم آیتالله شهید قاسم اسلامی را صرفا بخاطر نقد آثار شریعتی ترور کردند!
فرقانیسم اسلامی که این روزها اعتدالیها برچسبش را نثار طیفی از انقلابیها میکنند، از دل آثار بازرگان و شریعتی درآمده است!
🔹باند مخوف مهدی هاشمی با عنوان #هدفی_ها از نظر فکری به نحله های انحرافی مثل #غروی مرتبط بود که فرزندش هم اکنون نیز از طرفداران نهضت آزادی است.
آنان برخی چهره های روحانی مثل آیتالله شمس آبادی را صرفا بخاطر مخالفت با کتاب #شهید_جاوید، به قتل رساندند.
امام برخی روحانیان مبارز که قصد شرکت در تحصن کلیسای سن مری(در حمایت از مهدی هاشمی) داشتند را منع کرده و از تعبیر #سیدمهدی_قاتل استفاده کرده بود.
منتظری اما نه پیش از انقلاب که حتی هنگام محاکمه مهدی هاشمی، بازهم او را یک انقلابی درجه یک می دانست!
⭕️آیتالله مصباح از ابتدا با افکار التقاطی میانه ای نداشت؛ هرگز گروه های مبارز مسلحانه منحرف را تایید نکرد. از دهه۴۰ تا کنون همواره مورد غیض و غضب نحله های التقاطی بوده است.
🔻شبهات و شایعات و نارواگویی های بعد از ارتحال علامه مصباح را اگر ردیابی کنید، در اغلب موارد به همین کانونهای فکری و سیاسی می رسید؛ از نهضتی ها و نوشریعتی ها تا نوفرقانی ها و وابستگان جریان منتظری.
انقلابی نماها همواره آدرس غلط می دهند! مراقب باشیم...
@rozaneebefarda
⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️
☄
⭕️ #سخن_چينی با چه انگيزه هايی صورت می گيرد؟
🔷اين #رذيله_اخلاقی مانند سایر هم نوعانش پيوند ناگسستنى با بسيارى از رذائل اخلاقى دارد، از جمله #حسد، زيرا #شخص_حسود نمى تواند #آرامش_زندگى_ديگران را تحمل كند و از اين كه دوستان دست به دست هم داده و كارهاى خود را به سرعت پيش مى برند، و يا از محبت و پیوند قوی در بین خانواده ها و همسران، رنج مى برد، سعى مى كند از طريق #سخن_چينى آنها را نسبت به يكديگر #بدبين کرده و به جان هم بيندازد. #دنياپرستى، از انگيزه های ديگر سخن چينى است، چرا كه #شخص_دنياپرست مى خواهد با #ایجاد_اختلاف در بين ديگران، کار و كسب آنها را به ركود و ورشكستگى بكشاند تا زمینه بهره برداری خودش را فراهم نماید.
🔷 #نفاق عامل مهم ديگرى در سخن چينى است. قرآن مجيد درباره منافقان مى گويد: «اَلا اِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لايَشْعُرُونَ؛ آنها [منافقان] #فساد_كنندگان_واقعى هستند، و لكن نمى فهمند». [بقره، ۱۲] براستی كار آنها #ايجاد_فساد، به هر طريق ممكن است، امام صادق(ع) در حديثى مى فرمایند: «يكى از نشانه هاى نفاق اصرار بر سخن چينى است». [۱] #فرد_سخن_چین نزد اين طرف مى آيد و به عنوان خيرخواهى، از طرف مقابل #بدگويى مى كند، و سخنان زهرآلودى از وى نقل مى نمايد، و نزد طرف مقابل نيز همين عمل را تكرار مى كند. اين شخص #دو_چهره و #منافق، هدفش #ايجاد_اختلاف، و كشمكش هاى اجتماعى است تا در آن ميان نفس راحتی بكشد.
🔷 #عامل_ديگر #سخن_چينى، همان چيزى است كه امروزه به عنوان #بيمارى_اخلاقى_آزاردهى يا #ساديسم معروف است، بعضى هستند كه بر اثر عقده حقارت، #انتقام_جويى و يا انحرافات ديگر روانى، از اذيت و آزار ديگران لذت مى برند، و از خوشى آنها ناراحتند اين گونه افراد به سخن چينى و سعايت پرداخته، تا مردم را به هم بريزند و خود در گوشه اى بنشينند و از جنگ و دعواى آنها لذت ببرند. از بعضى از روايات استفاده مى شود #ناپاكى_نطفه نيز از عوامل گرايش به سعايت و سخن چينى است (البته زمينه ساز است نه اين كه افراد را مجبور به اين كار كند)، پيامبر اكرم (ص) در حديثى می فرمایند: «اَلسّاعى بِالنّاسِ اِلَى النّاسِ لِغَيْرِ رُشْدِهِ؛ كسى كه نزد مردم بر ضد ديگرى #سعايت (سخن چینی) مى كند در مسير صحيح نيست. [بعضى در تفسير جمله لغير رشده گفته اند يعنى لَيْسَ بِوَلَدِ حَلال؛ چنين كسى حلال زداده نيست]». [۲]
🔷 #عادت_به_دروغگویی یکی دیگر از #عوامل_سخن_چينى است. #شخص_دروغگو اصرار دارد كه سخن اين شخص را به شخص دیگر برساند و ميان آنها #فساد كند هر چند سخنانش دروغ باشد. #پيامبر_اكرم (ص) در حديث مفصّلى درباره نشانه هاى صفات خوب و بد می فرماید: «اَمّا عَلامَةُ الْكَذَّابِ فَاَرْبَعَةٌ...اِنْ قالَ لَمْ يَصْدُقْ وَ اِنْ قِيلَ لَهُ لَمْ يُصَدِّقْ وَ الَنميمةُ وَ الْبُهْتُ؛ #نشانه_دروغگو چهار چيز است: هرگاه سخنى بگويد راست نمى گويد، و اگر سخنى به او بگويند تصديق نمى كند، و سخن چينى و بهتان». [۳] يعنى هرگاه #صفت_رذيله_دروغگويى در #درون_جان_انسان متمركز شود اين چهار عمل از او آشكار مى شود.
پی نوشت:
[۱] بحارالأنوار، مجلسى، جمعى از محققان، دار إحياء التراث العربي، بيروت، ۱۴۰۳ ق، چ دوم، ج ۶۹، ص ۲۰۷، باب ۱۰۶، ح ۸
[۲] إحياء علوم الدين، الغزالي، دارالمعرفة، بيروت، بی تا، ج ۹، ص ۷۵؛ المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، فيض كاشانى، ملا محسن، تصحيح و تعليق: غفارى، على اكبر، مؤسسه انتشارات اسلامى جامعه مدرسين، قم، ۱۴۱۷ ق، چ چهارم، ج ۵، ص ۲۷۹
[۳] بحارالأنوار، همان، ج ۱، ص ۱۲۲، باب ۴ (علامات العقل و جنوده).
📕اخلاق در قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ ش، چ اول، ج ۳، ص ۳۰۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#سخن_چينی #سعایت #سخن_چین #نمام #فساد #فسادكنندگان #منافق #نفاق #بیماری #بیماری_اخلاقی #دروغگو #رذیله #رذيله_اخلاقی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد