eitaa logo
اخبار لفور
1.6هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
17.2هزار ویدیو
220 فایل
هرچیزی که درباره #لفور بایدبدانید #لفور جایی که بایدرفت ودید اخبار و مطالب ارسالی شما👇 @Ab_Azizi #تبلیغات پذیرفته می‌شود👆 کانال ایتا @akhbarelafoor گروه ایتا eitaa.com/joinchat/131203086C0505ea2121 کانال تلگرام t.me/akhbarelafoor
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 بازگشت همه بسوی اوست 🏴 مرا آن روز شادی بود در سر که سر می‌بود بر زانوی مادر چراغ خانه‌ی ما گشته خاموش که مادر نیست اندر خانه دیگر با نهایت تأثر و تألم چهلمین روز درگذشت مرحومه مغفوره (کربلایی ساره بازاری کالی) را به اطلاع دوستان و آشنایان میرساند. به همین مناسبت مراسم چهلم مرحومه در روز پنجشنبه مورخه ۱۴۰۲/۰۴/۰۱ از ساعت ۱۴:۰۰ الی ۱۶:۰۰ بعدازظهر همراه با قرائت کلام‌الله مجید و استماع سخنراتی و مداحی اهل‌بیت عصمت و طهارت در سوادکوه شمالی،روستای کالیکلا لفور،مسجد حضرت امیرالمومنین (ع) برگزار میشود. ممتنی تشریف فرمائی عالیجنابان باعث شادی روح آن مرحومه و تسلی قلوب بازماندگان خواهد شد. از طرف خانواده آن مرحومه ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
اخبار لفور
🏴 بازگشت همه بسوی اوست 🏴 مرا آن روز شادی بود در سر که سر می‌بود بر زانوی مادر چراغ خانه‌ی ما گشته
✳️ مویه زبانحال دختر درباره مادر : مه دل از داغ ته چه نَوُنه پاره خسته تن بمردی من ته بلاره ته زحمتها مره یاد نشونه یاد بکشی اَمِسِّه زحمتِ زیاد گت هاکردی مِرِه چه زار و خواری مِوِسِّه بکشی شب زنده داری تن داشتی تب دار و مِن تِه بِلاره بی می  پرستار و من تِه بلاره جانِ ماره خنه سو بیّه خاموش بمیرم ته صدا نِنِه مِنِه گوش ته دسّ پینه دارْنِه ، مه جه حرفا گنه که بدی تِه زحمتِ دنیا ته واری مهربون نبونه پیدا بمیرم خنه خالی بیّه ته جا زمستون در شونه اَیْ انه بهار مسّه بلبل زار خوندنه سرِ دار بنالم از دسِّ چرخِ روزگار مه دسّ جه بیته مه خاره غمخوار شوکه بونه مه دل گیرنه بهونه تا یاد نیاره تره خو نشونه دل خوانه خو بوینم جانِ مار ره خش هادم من ونه دیمِ کنار ره (عادل) ته که دوندی سخته بی ماری شوی برمه اون دل بی قراری ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ ماه ذی‌الحجه : چہ باعظمٺ است موسي بہ ميرود فاطمہ بہ خانہ ابراهيم با پسرش بہ محمد با علي بہ مهدۍ زهرا بہ و حسين با هستي اش بہ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ای که یادت باعثِ تلطیفِ خاطر می‌شود می‌برم نامِ تو را، این قلب شاعر می‌شود نامِ زیبای تو کافر را مسلمان می‌کند بی‌محبت بر شما دیندار، کافر می‌شود فتحِ قلبِ سنگِ من، تنها فقط کارِ شماست سنگ در دستانِ‌پرمهرت، جواهر می‌شود ای نگاهِ منتظر، اینقدر دلواپس نباش آن نگارِ مه‌جبین، یک روز حاضر می‌شود چشم میدوزم به سوی جاده‌های انتظار شک ندارم قلبِ من، روزی مسافر می‌شود : ما فکـر گناهیم و تو فکـر غـم مـایی ای کاش که ما نیز کمی یاد تو بودیم ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنرانی ای که باعث ترور جان اف کندی رئیس جمهور آمریکا شد! ▪️او به صورت آشکار در مورد سلطه و بر و جهان افشاگری کرد. ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اخبار لفور
🎙 #قسمت_بیستم از #کتاب_دکل 📚 #کتاب_صوتی_دکل 🔊 اولین مستند داستانی گام دوم انقلاب به قلم روح الله
21.mp3
4.46M
🎙 از 📚 🔊 اولین مستند داستانی گام دوم انقلاب به قلم روح الله ولی ابرقوئی ناشر : انتشارات شهید کاظمی «حتماً کتاب رو خوب بشنوید» 🕒 مدت: ۹ دقیقه ۱۷ ثانیه 💾 حجم: ۳ مگابایت میکس و مسترینگ: حسین سنچولی گویندگان : علیرضا سمیع زاده سید علی حسینی زاده تولید شده در واحد هنر و رسانه مسجد امیرالمومنین با همکاری اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان استان قم ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ عنایت شهید مرتضی دادگر اهل مازندران و از شهدای شلمچه : 🌹 شهید مرتضی دادگر متولد سال 1345 از مازندران محل شهادت شلمچه 1365 🥀شهید مرتضی دادگر شهیدی هستند که به یکی از خادمین شهدا عنایت داشتند این داستان از زبان خادم الشهدا منصور حسینی نقل شده. به خاطر ارادتم به شهدا در گروه تفحص شهدا خدمت گزاری میکردم وتقریبا تمام وقت مرا به خود اختصاص داده بود با علاقه به منطقه میرفتم یک روز قرار بود منطقه را جستجو کنیم و مقر مورد نظر رو حفاری کنیم به امید خدا شروع کردیم تقریبا منطقه را جستجو کردیم که به پیکر پاک یک شهید بر خوردیم با سلام وصلوات شهید را از زیر خروارها خاک بیرون کشیدیم وطبق قرار به سمت چادر معراج شهدا بردیم خیلی خوشحال بودیم که خدا عنایت کرد و عزیزی را به خانواده چشم انتظارش میرسانیم وقتی شهید رو به چادر انتقال دادیم برای احراز هویت شهید به ستاد اطلاع رسانی کردیم بین وسایل شهید یک قطعه عکس نظرم را جلب کرد به عکس نگاه کردم عکس یک جوان رشید و زیبا بود اما نمیدانستیم متعلق به خود شهید است یا عکس برادری یا دوست صمیمی از رفقای جبهه از شهید، به فکر فرو رفتم که صدام کردند آقا منصور" تلفن با شماست ،عکس رو ناخواسته تو جیبم گذاشتم رفتم پشت خط همسرم بود 🌱 احوالپرسی کردم که همسرم با صدای گریانی گفت امروز مهمان داریم اما هیچ چیزی نداریم تدارک ببینم به مغازه مشتی رفتم بهم گفت : حسابتون چوب خطش پر شده شرمنده دیگه جنس نسیه نمیدم بیا خونه زودتر ببینیم چکار میشه کرد آبرومون میره مهمونا برسن . 🔵 ادامه دارد... ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ عنایت شهید مرتضی دادگر اهل مازندران : ⭐️ قسمت دوم ⭐️ 🌹 خیلی بهم ریختم بادست خالی چکارکنم مشتی هم حق داشت،برگشتم پیش بچه ها دستم به کارنمیرفت حال خوبی نداشتم فکرم مشغول بودخدا هیچ مردی شرمنده زن وبچه نکنه،رفقا ازحالم فهمیدن؛بهم گفتن اگرمشکلی داری بگو برادر،خنده زورکی کردم وگفتم نه برادرحالم خوب نیست" فرمانده مقر گفت،برو خونه ماهستیم.منم تشکرکردم امدم سمت معراج شهدا رفتم داخل چادر،چشمم به پیکر شهیدافتادباگِلِه گفتم حالا چه خاکی به سرم کنم تمام عمرم گذاشتم تو این خاک،پی گشتن یه تکه نشونه از شماها اما حالا چی،نه سرمایه ای نه آینده ای همیشه بدهکار مردمم با دلخوری زدم بیرون،نمیدونم چطور رسیدم خونه حالا با چه رویی برم تو خونه با جیب خالی،حق داشت همسرم اینم زندگی بود براش ساختم همیشه بی پولی،بدهکاری به خاطر عشق خودم باید کنارش کار دیگه هم دست وپا میکردم که نکردم،کلید انداختم رفتم تو دیدم همسرم تو آشپزخونه بودرفتم دیدم داره غذادرست میکنه باتعجب نگاه کردم دیدم همه چیز بود ازشیرمرغ تاجون آدمیزاد تعجب کردم پرسیدم اینارو ازکجا آوردی؟برگشت سمتم گفت سلام آمدی بعد تلفن زدنم به تونیم ساعت نشده بودکه درزدن رفتم دربازکردم دیدم مشتی بودبا کلی اقلام وجنس،گفت دخترم اینا برای شماست ازاین به بعدم پیش خودم بیاییدوبعدرفت نمیدونم فکرکنم دلش سوخت برامون این بارم آقایی کرد،حالابرو تامهمانها نیومدن باهاش حساب کتاب کن ببین چقدر شده پولشون،رفتم سمت مغازه مشتی باشرمندگی واردشدم سلام کردم مشتی پشت دخل بودمنتظر بودم هرلحظه یقه ام بچسبه دیدم خیلی گرم جوابم داد گفتم مشتی شرمنده میدونم حسابم پرشده ممنونم که امروزهم مردونگی کردیدخدا عوضتون بده اماحساب دفتری تون بیار بدونم جنس های امروزچقدرشده چقدربدهکارم حلال کن تواولین فرصت دستم بازبشه تسویه می‌کنم،دیدم ازپشت دخل امدبیرون دفترم دستش بودآمدسمتم نزدیک شد دفتر ناغافل ازدستش افتاد زمین،خم شدم برش دارم که عکس شهیداز جیبم افتادزمین عکس شهیدبادفتر برداشتم مشتی نگاهی کردوگفت:چه حسابی شما حسابی نداریدمومن همش امروز تسویه شدگفتم مشتی حالم خوب نیست تعارف کناربگذاریدلطفا بگیدچقدر بدهکاریم شده،خندید گفت:گفتم بدهکارم نیستی اینم دفتربیاببین نگاه کردم دیدم تمام حسابم خط زده گفتم مشتی میگی داستان چیه؟من که پولی ندادم به شماهمسرم هم که نداده قوم خویشم که بعید میدونم؟مشتی سربه سرم نزار،عکس تو دستم گرفت گفت:نگفته بودی پسرعموی به این گلی وآقایی داری چقدرمودب مومن اهل دل واقعاخدا حفظش کنه لذت بردم ازهم کلامی باهاش همین چنددقیقه یه دنیامحبت بودکه حس میکردم ازاین جوان باخدا بهم میرسه واقعا خدا دادحفظش کنه دوباره نگاه عکس کرد گیج شدم گفتم:مشتی ازکی حرف میزنی من نمیفهمم واضح تربگیدلطفا،من آمدم از قرضم میگم شماازپسرعموی من؟من که پسرعمو ندارم میگیدداستان چیه مشتی نگاهم کردوگفت امروز یه جوان خوش سیرت وصورت آمد دم مغازه سلام کرد وگفت من پسرعموی فلانیم بهش بدهکارم آمدم بدهیشو بدم بعدم کل حسابتو تسویه کردوسفارش اقلام دادوگفت بیارم دم خونت گفت ازاین به بعدهوای پسرعموی مارو بیشترداشته باش حالاشما میگی پسرعمو ندارم،چه فرقی داره پسردایی یا هرکی ولی قدراین این جوان رعنا رو بدون،من که واقعا ازهم کلامی باهاش لذت بردم معلومه چقدر آقاست،پسرم دیدیش سلام منم برسون بگو آمدیه سری به منم بزنه مهرش به دلم نشست،داشتم دیونه میشدم گفتم مشتی کدوم قوم وخویش چی میگی؟گفت پسرم درسته پیرشدم ولی حافظه ام کارمیکنه مثل ساعت،همین که عکسشو بهت دادم مگه قوم وخویشت نیست که عکسشو داری همرات؟بعد میگی من کسی نمیشناسم برو پسرم به زندگیت برس،وقتی چشم بازکردم دیدم همه دورم جمع شده بودندیکی بهم آب قند میداد مشتی گفت چی شد پسرم یهو بیهوش شدی،تندبلند شدم دوباره پرسیدم مشتی جون بچه هات این عکس خوب نگاه کن همین بود آمد مغازه؟گفت:پسرم من چه دروغی دارم بگم بهت خودش بودچطور مگه؟بلندشدم یادگِلِه صبحم افتادم که از شهیدکردم شرمنده شدم از خودم،سریع رفتم سمت مقرتابرسم دعادعا میکردم که هنوز پیکرش ستاد نبرده باشن،وقتی رسیدم رفتم توچادر،افتادم روپیکرش به پهنایی صورت اشک میریختم وبلندبلند گریه میکردم مدام میگفتم شرمنده حلال کن،من ببخشید،من خاک پای شمام،ماتا آخرعمر خادم شمام،شفاعتم کنید،همه دوستان ریختن تو چادرمعراج شهدا باتعجب نگاهم میکردند داستان چیه؟بعد این داستان نه تنهاازتفحص دست برنداشتم بلکه ارادتم بیشتربیشتر شدبه شهداودیگه به مشکل مالی نخوردم یااگر ایجادمیشدبا عنایت شهیدحل میشدوراهی برام بازمیکرد وقتی نتیجه احرازهویت شهیدرسیدفهمیدم ایشون معلم شهیدمرتضی دادگر اعزامی از مازندران بودندومن باتمام وجود باورکردم معنی آیه شریف ولاتحسبن الذین قتلوافی سبیل الله امواتابل احیاء عندربهم یرزقون یعنی شهدا🌹🌹 🔵پایان ⭐️ به کانال اخبارلفوربپیوندید https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ این خاطره در مراسم تشییع این شهید بزرگوار، توسط آقای سید منصور حسینی برای حضار بیان شد. . قبر مطهر این شهید، طبق وصیت خودش در دل جنگلهای اطراف شهر ساری، در کنار بقعه ی کوچک و ساده ی امامزاده جبار، قرار دارد. *دوستانی که مایلند از نزدیک این شهید بزرگوار را زیارت کنند، آدرس مزار این شهید: کیلومتر۵ جاده ساری نکا،بعد از بیمارستان سوانح و سوختگی، قبل از روستای خارکش ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 عروس و داماد کارت دعوت فرستادن برای امام رضا(علیه السلام) و ایشون رو دعوت کردن به عروسیشون، حالا ببینید امام رضا براشون چی کارکرده! این‌ کلیپ‌ حال‌ دل آدمو دگرگون می کنه السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی 😭✋ برای سلامتی همه خادم های امام رضا علیه السلام هم یه صلوات بفرستیم🌹 ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | صبح امروز؛ قرائت خطبه عقد خواهر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی توسط رهبر انقلاب ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هدایت شده از 🌹دهکلانی🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 نطق طوفانی سارا فلاح نماینده ایلام در مجلس که حرف دل بسیاری از مردم را زد @taqavi57
اخبار لفور
✳️ #دعای_روز_سه‌شنبه : بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُلِله وَالْحَمْدُ حَقُّهُ كَمَ
✳️ : بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ 🤲 الْحَمْدُلِله الَّذِى جَعَلَ اللَّيْلَ لِباساً، وَالنَّوْمَ سُباتاً، وَجَعَلَ النَّهارَ نُشُوراً، لَكَ الْحَمْدُ أَنْ بَعَثْتَنِى مِنْ مَرْقَدِى وَلَوْ شِئْتَ جَعَلْتَهُ سَرْمَداً، حَمْداً دائِماً لَايَنْقِطعُ أَبَداً، وَلَا يُحْصِى لَهُ الْخَلائِقُ عَدَداً. 🤲 اللّٰهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ أَنْ خَلَقْتَ فَسَوَّيْتَ، وَقَدَّرْتَ وَقَضَيْتَ، وَ أَمَتَّ وَ أَحْيَيْتَ، وَأَمْرَضْتَ وَشَفَيْتَ، وَعافَيْتَ وَ أَبْلَيْتَ، وَعَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَيْتَ، وَعَلَى الْمُلْكِ احْتَوَيْتَ؛ أَدْعُوكَ دُعَاءَ مَنْ ضَعُفَتْ وَسِيلَتُهُ، وَانْقَطَعَتْ حِيلَتُهُ، وَاقْتَرَبَ أَجَلُهُ، وَتَدَانَىٰ فِى الدُّنْيَا أَمَلُهُ، واشْتَدَّتْ إِلَىٰ رَحْمَتِكَ فاقَتُهُ، وَعَظُمَتْ لِتَفْرِيطِهِ حَسْرَتُهُ، وَكَثُرَتْ زَلَّتُهُ وَعَثْرَتُهُ، وَخَلُصَتْ لِوَجْهِكَ تَوْبَتُهُ، فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيِّينَ، وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، وَارْزُقْنِى شَفاعَةَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَلَا تَحْرِمْنِى صُحْبَتَهُ، إِنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ. 🤲 اللّٰهُمَّ اقْضِ لِى فِى الْأَرْبَعاءِ أَرْبَعاً: اجْعَلْ قُوَّتِى فِى طَاعَتِكَ، وَنَشَاطِى فِى عِبَادَتِكَ، وَرَغْبَتِى فِى ثَوَابِكَ، وَزُهْدِى فِيَما يُوجِبُ لِى أَلِيمَ عِقَابِكَ، إِنَّكَ لَطِيفٌ لِمَا تَشَاءُ. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است 🤲 ستایش خدا را که شب را پوشش و خواب را مایه آرامش و روز را زمینه تکاپو قرار داده، ستایش فقط شایسته توست که مرا از خوابگاهم برانگیختی و اگر می‌خواستی خوابم را جاودان می‌ساختی، ستایش دائم که هرگز پایان نیابد و سپاس بیکران ‌که آفریدگان از شمارش آن ناتوان‌اند. 🤲 خدایا! ستایش تنها شایسته توست که آفریدی و سامان دادی و اندازه مقرر نمودی و فرمان دادی و میراندی و زنده کردی و بیمار نمودی و درمان کردی و بهبودی عنایت فرمودی و فرسوده ساختی و بر عرش هستی استیلا یافتی و بر فرمانروایی جهان چیره گشتی؛ تو را می‌خوانم همچون کسی که وسیله‌اش ناکارا گشته و رشته‌ی چاره‌اش گسسته و مرگش نزدیک شده و آرزویش در دنیا کاستی یافته و سخت بر رحمت تو نیازمند گشته و حیرتش بر اثر کوتاهی فزونی یافته و لغزش و افتادنش فزونی یافته و بازگشتش به‌سوی تو خالص شده است، پس بر محمّد خاتم پیامبران و بر خاندان پاکیزه و پاک‌نهاد او درود فرست و شفاعت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش باد) را روزی‌ام فرما و از هم‌نشینی با او محرومم مساز، همانا تویی مهربان‌ترین مهربانان. 🤲 خدایا! در چهارشنبه چهار حاجت مرا روا ساز: نیرویم را در طاعت خود و نشاطم را در بندگی خویش و رغبتم را در پاداشت و بی‌رغبتی‌ام را در آنچه موجب عذاب دردناک توست قرار ده، همانا تو به هر که بخواهی مهربانی. 🤲 آمین یا رب العالمین 🤲 ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 Https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اخبار لفور
✳️ #زیارت_روز_سه‌شنبه: 🌹 زیارت روز سه‌شنبه اختصاص دارد به سه امام معصوم ( امام سجاد ، امام باقر ،
✳️ : زیارت روز چهارشنبه اختصاص دارد به امامان معصوم ،امام موسی بن جعفر و امام رضا و امام جواد و امام هادی (ع) در زیارت آن بزرگواران بگو: بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلِيَاءَاللّٰهِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا حُجَجَ اللّٰهِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا نُورَ اللّٰهِ فِى ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، بِأَبِى أَنْتُمْ وَأُمِّى، لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللّٰهَ مُخْلِصِينَ، وَجَاهَدْتُمْ فِى اللّٰهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّىٰ أَتاكُمُ الْيَقِينُ، فَلَعَنَ اللّٰهُ أَعْداءَكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَجْمَعِينَ، وَأَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللّٰهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ. يَا مَوْلاىَ يَا أَبا إِبْراهِيمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ يَا مَوْلاىَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ يَا مَوْلاىَ يَا أبا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ يَا مَوْلاىَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَنَا مَوْلىً لَكُمْ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَجَهْرِكُمْ، مُتَضَيِّفٌ بِكُمْ فِى يَوْمِكُمْ هٰذَا وَهُوَ يَوْمُ الْأَرْبَعاءِ، وَمُسْتَجِيرٌ بِكُمْ، فَأَضِيفُونِى وَأَجِيرُونِى بِآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 به نام خداوند بخشنده و مهربان سلام بر شما ای دوستان خدا سلام بر شما ای حجت‌های خدا سلام بر شما ای نور خدا در تاریکی‌های زمین سلام بر شما، درودهای خدا بر شما و بر خاندان پاکیزه و پاکتان، پدر و مادرم فدایتان، به‌راستی خدا را خالصانه پرستیدید و در راه خدا آن‌چنان‌که شایسته بود جهاد کردید تا آن‌که مرگ به سویتان آمد، لعنت خدا بر دشمنانتان از تمام پریان و آدمیان، من به‌سوی خدا و به‌سوی شما از دشمنانتان بیزاری می‌جویم. ای سرور من، ای ابا ابراهیم موسی بن جعفر ای سرور من، ای ابا الحسن علی بن موسی ای سرور من، ای ابا جعفر محمّد بن علی ای سرور من، ای ابا الحسن علی بن محمّد، من دل‌بسته شما هستم، ایمان دارم به نهان و آشکار شما، در این روز شما که روز چهارشنبه است از شما درخواست پذیرایی دارم و به بارگاه شما پناه می‌جویم، پس مرا پذیرا باشید و پناهم دهید، به حقّ خاندان پاکیزه و پاکتان. 🤲 آمين يا رب العالمین 🤲 ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 Https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اخبار لفور
✳️ #دعای_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_در_روز_سه_شنبه درباره محیط ها و موضع گیری ها : بسم الله الرحمن
✳️ در مورد حفاظت و پوشش : 🤲 اللّهُمَّ احرُسنا بِعَینِک الَّتی لا تَنامُ و رُکنِک الَّذی لا یُرامُ و بِأَسمائِک العِظامِ، وصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وَاحفَظ عَلَینا ما لَو حَفِظَهُ غَیرُک ضاعَ، وَاستُر عَلَینا ما لَو سَتَرهُ غَیرُک شاعَ، وَاجعَل کلَّ ذلِک لَنا مِطواعاً، إنَّک سَمیعُ الدُّعاءِ قَریبٌ مُجیبٌ . 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🤲 خداوندا! ما را با دیدگانت که خواب بر آن مسلط نمی شود، و ستون محکمت که خم نمی گردد، و به نام های بزرگ و با عظمتت محافظت کن و بر محمّد و آل او صلوات فرست و برای ما حفظ کن آنچه را که اگر دیگران بخواهندحفظ کنند، از میان می رود، و بر ما بپوشان آنچه را که اگر جز تو بپوشاند ، بر ملا می شود و همه اینها را برای ما مایه فرمانبرداری خودت قرار ده، که تو شنوای دعا و از هرکس به من نزدیک تر و اجابت کننده درخواست ها هستی. بحار الأنوار : ج ۹۰ ص ۳۳۹ ح ۴۸ ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 Https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ع ⭐️ ذکر روز چهارشنبه : 🌹 یا حی یا قیوم 🌹 🙏 صبح چهارشنبه مون رو با صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می کنیم و صلوات امروزمون رو به پیشگاه مولامون امام موسی بن جعفر ع ( امام کاظم )و علی بن موسی ع (امام رضا )و محمد بن علی ع امام جواد )و علی بن محمد ع ( امام هادی ) هدیه می کنیم. ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 Https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹 مزین می کنیم کانال اخبار لفور به یاد شهدای لفور 🌹 🌹 هر روز یک شهید 🌹 🌹 شهید امروزمون هجدهمین شهید منطقه لفور 🌹 🌹 شهید جمعلی اکبری🌹 🌹 نام شهید : جمعلی اکبری 🌹 نام پدر : محمدعلی 🌹 تاریخ تولد : سال ۱۳۳۷/۱۰/۱۷ 🌹 محل تولد : روستای عالمکلا 🌹 تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۷/۲۲ 🌹 محل شهادت : صالح آباد غرب 🌹 مزار شهید : گلزار شهدای عالمکلا 🌹 شهدا را یاد کنید با ذکر یک صلوات 🌹 ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ به مناسبت هفته بسیج صورت گرفت؛ برگزاری مراسم آبروی محله در سوادکوه شمالی به مناسبت هفته بسیج، مراسم معنوی آبروی محله گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان «نادر محمودی»، «جمعلی اکبری» و «حیدر امینی» در گلزار شهدای امامزاده حیدر (ع) روستای عالمکلای سوادکوه شمالی برگزار شد. به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، به مناسبت هفته بسیج، مراسم معنوی آبروی محله گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان «نادر محمودی»، «جمعلی اکبری» و «حیدر امینی» به همت پایگاه مائده عالمکلا حوزه حضرت زینب (س) و پایگاه عالمکلای شهرستان سوادکوه شمالی در گلزار شهدا و حیاط امامزاده حیدر (ع) این روستا با حضور بسیجیان و خانواده‌های شهدا برگزار شد. خلیلی از راویان دفاع مقدس در این مراسم اظهار داشت: رشادت‌ها و جانفشانی شهدا و ایثارگران مایه سربلندی خانواده و ملت ایران است. شهدا مایه عزت ایرانند و جوانان ما باید از شهدا و راه ورسم آنان الگوبرداری کنند. وی افزود: زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا وظیفه تمامی آحاد مردم و مسئولان است و ان‌شاءلله بتوانیم راه و رسم شهدا را پیروی کرده و مورد شفاعت آنان قرار بگیریم. در ادامه مراسم مداحی، شعرخوانی و سرود حماسی اجرا شد و در پایان از تمامی خواهران بسیجی فعال و پابه کار روستا نیز تقدیر بعمل آمد. 🔵 منبع : خبرگزاری دفاع مقدس ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ ۳۱خرداد ماه، سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران، معاون نخست‌وزیر دولت موقت، وزیر دفاع، نماینده مجلس اول، نماینده امام در شورای عالی دفاع و فرمانده ستاد جنگ‌های نامنظم است. ♦️آقا مصطفی چمران در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ در مسیر دهلاویه به سوسنگرد در حالیکه از مناطق عملیاتی بازدید می‌کرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. ♦️حضرت امام خمینی در پیامی فرمودند: «... چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیر وابسته به دستجات و گروههای سیاسی و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و با آن ختم کرد. او در حیات با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید. هنر آن است که بی هیاهوهای سیاسی و خودنمایی های شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی ، و این هنر مردان خداست. و در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر....» 🌹چمران به روایت رهبر معظم انقلاب : ♦️هم عشق،هم عقل! ♦️«اینجوری بود چمران.دنیا و مقام برایش مهم نبود؛نان و نام برایش مهم نبود؛ به نام کی تمام بشود، برایش اهمیتی نداشت. باانصاف بود، بی‌رودربایستی بود، شجاع بود، سرسخت بود. در عین لطافت و رقت و نازکمزاجی شاعرانه و عارفانه، در مقام جنگ یک سرباز سختکوش بود... دانشمند بسیجی این است. در وجود یک چنین آدمی،دیگر تضاد بین سنت و مدرنیته حرف مفت است؛تضاد بین ایمان و علم خنده‌آور است هم علم هست،هم ایمان؛هم سنت هست،هم تجدد؛هم نظر هست،هم عمل؛هم عشق هست،هم عقل.» https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ نیایش های دکتر چمران: ⭐️ قسمت اول ⭐️ بسم ‏الله الرحمن الرحیم این‌ها را به نیت آن ننوشته‏ام که کسی بخواند، و بر من رحمت آورد، بلکه نوشته‏ام که قلب آتشینم را تسکین دهم، و آتشفشان درونم را آرام کنم. هنگامی که شدت درد و رنج طاقت‏فرسا می‏شد، و آتشی سوزان از درونم زبانه می‏کشید و دیگر نمی‏توانستم آتشفشان وجود را کنترل کنم، آنگاه قلم به دست می‏گرفتم و شراره‏های شکنجه و درد را، ذره‏ذره از وجودم می‏کندم و بر کاغذ سرازیر می‏کردم… و آرام‏آرام به سکون و آرامش می‏رسیدم. آنچه در دل داشتم، بر روی کاغذ می‏نوشتم و در مقابلم می‏گذاشتم، و در اوج تنهایی، خود با قلب خود راز و نیاز می‏کردم، آنچه را داشتم به کاغذ می‏دادم و انعکاس وجود خود را از صفحه مقابلم دریافت می‏کردم، و از تنهایی به در می‏آمدم… اینها را ننوشته‏ام که بر کسی منت بگذارم، بلکه کاغذ نوشته‏ها بر من منت گذاشته‏اند و درد و شکنجه درونم را تقبل کرده‏اند… اینجا، قلب می‏سوزد، اشک می‏جوشد، وجود خاکستر می‏شود، و احساس سخن می‏گوید. اینجا، کسی چیزی نمی‏خواهد، انتظاری ندارد، ادعایی نمی‏کند… فریاد ضجه‏ای است که از سینه‏ای پر درد به آسمان طنین‏ انداخته و سایه‏ای کم‏رنگ از آن فریادها بر این صفحات نقش بسته است. چه زیباست؛ راز و نیازهای درویشی دل‏سوخته و ناامید در نیمه‏شب، فریاد خروشان یک انقلابی از جان گذشته در دهان اژدهای مرگ، اعتراض خشونت‏بار مظلومی، زیر شمشیر ستمگر، اشک سرد یأس و شکست بر رخساره زرد دل‏شکسته‏ای در میان برادران به خاک و خون غلتیده، فریاد پرشکوه حق، از حلقوم از جان گذشته‏ای علیه ستم‏گران روزگار. چه خوش است؛ دست از جان شستن و دنیا را سه‏طلاقه کردن، از همه قید و بند اسارت حیات آزادشدن، بدون بیم و امید علیه ستم‏گران جنگیدن، پرچم حق را در صحنه خطر و مرگ برافراشتن، به همه طاغوت‏ها نه گفتن، با سرور و غرور به استقبال شهادت رفتن. جایی که دیگر انسان مصلحتی ندارد تا حقیقت را برای آن فدا کند، دیگر از کسی واهمه نمی‏کند تاحق را کتمان نماید… آنجا، حق و عدل، همچون خورشید می‏تابد و همه قدرت‏ها، و حتی قداست‏ها فرو می‏ریزند، و هیچ‏کس جز خدا -فقط خدا- سلطنت نخواهد داشت. من آن آزادی را دوست دارم، و از این‌که در دوره‏های سخت حیات آن را تجربه کرده‏ام خوشحالم، و به آن اخلاص و سبکی و ایثار، و لذت روحی و معراج که در آن تجربه‏ها به آدمی دست می‏دهد حسرت می‏خورم. 🔵 ادامه دارد... ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ نیایش های دکتر چمران: ⭐️ قسمت دوم ⭐️ خوش دارم که کوله‏بار هستی خود را که از غم و درد انباشته است بر دوش بگیرم، و عصازنان به سوی صحرای عدم رهسپار شوم. خوش دارم از همه‏چیز و همه‏کس ببرم و جز خدا انیسی و همراهی نداشته باشم. خوش دارم که زمین زیراندازم و آسمان بلند رواندازم باشد و از همه زندگی و تعلقات آن آزاد گردم. خوش دارم که مجهول و گمنام، به سوی زجردیدگان دنیا بروم، در رنج و شکنجه آنها شرکت کنم، همچون سربازی خاکی در میان انقلابیون آفریقا بجنگم تا به درجه شهادت نایل آیم. خوش دارم که مرا بسوزانند و خاکسترم را به باد بسپارند تا حتی قبری را از این زمین اشغال نکنم. خوش دارم هیچ‏کس را نشناسد، هیچ‏کس از غم‏ها و دردهایم آگاهی نداشته باشد، هیچ‏کس از راز و نیازهای شبانه‏ام نفهمد، هیچ‏کس اشک‏های سوزانم را در نیمه‏های شب نبیند، هیچ‏کس به من محبت نکند، هیچ‏کس به من توجه نکند، جز خدا کسی را نداشته باشم، جز خدا با کسی راز و نیاز نکنم، جز خدا انیسی نداشته باشم، جز خدا به کسی پناه نبرم. خوش دارم آزاد از قید و بندها، در غروب آفتاب، بر بلندی کوهی بنشینم و فرو رفتن خورشید را در دریای وجود مشاهده کنم، و همه حیات خود را به این زیبایی خدایی بسپارم، و این زیبایی سحرانگیز با پنجه‏‎های هنرمندش، با تاروپود وجودم بازی کند، قلب سوزانم را بگشاید، آتشفشان درونم را آزاد کند، اشک را که عصاره حیات من است، آزادانه سرازیر نماید، عقده‏ها و فشارهایی را که بر قلبم و بر روحم سنگینی می‏کنند بگشاید، غم‏های خفه‏کننده را که حلقومم را می‏فشرند، و دردهای کشنده‏ای را که قلبم را سوراخ‏سوراخ می‏کنند، با قدرت معجزه‏آسای زیبایی تغییر شکل دهد، و غم را به عرفان و درد را، به فداکاری مبدل کند و آنگاه حیاتم را بگیرد، و من، دیوانه‏وار، همه وجودم را تسلیم زیبایی کنم، و روحم به سوی ابدیتی که از نورهای "زیبایی " می‏گذرد، پرواز کند و در عالم آرامش و طمأنینه، از کهکشان‏ها بگذرم و برای ابقاء پروردگار به معراج روم، و از درد هستی و غم وجود بیاسایم و ساعت‏ها و ساعت‏ها در همان حال باقی بمانم و از این سیر ملکوتی لذت ببرم. خوش دارم که در نیمه ‏های شب، در سکوت مرموز آسمان و زمین به مناجات برخیزم، با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم، آرام‏آرام به عمق کهکشان‏ها صعود نمایم، محو عالم بی‏نهایت شوم، از مرزهای عالم وجود درگذرم، و در وادی فنا غوطه‏ور شوم، و جز خدا چیزی را احساس نکنم. 🔵 ادامه دارد... ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ نیایش های دکتر چمران: ⭐️ قسمت سوم ⭐️ خدایا! ما را ببخش، گناهانی که ما را احاطه کرده و خود از آن آگاهی نداریم، گناهانی را که می‏کنیم و با هزار قدرت عقل توجیه می‏کنیم و خود از بدی آن آگاهی نداریم. خدایا! تو آنقدر به من رحمت کرده، و آن‏چنان مرا مورد عنایت خود قرار داده‏ای که، من از وجود خود شرم می‏کنم، خجالت می‏کشم که در مقابلت بایستم، و خود را کوچکتر از آن می‏دانم که در جواب این همه بزرگواری و پروردگاری، تو را تشکر می‏کنم و تشکر را نیز تقصیری و اهانتی به ساحت مقدست می‏دانم. خدایا! مردم آنقدر به من محبت کرده‏اند، و آن‏چنان مرا از باران لطف و محبت خود سرشار کرده‏اند که راستی خجلم، و آنقدر خود را کوچک می‏بینم که نمی‏توانم از عهده به درآیم. خدایا! تو به من فرصت ده، توانایی ده، تا بتوانم از عهده برآیم، و شایسته این همه مهر و محبت باشم. خدایا! سال‏ها دربه‏در بودم، به خاطر مستضعفین دنیا مبارزه می‏کردم، از همه چیز خود چشم پوشیده بودم، و آرزو می‏کردم که روزی به ایران عزیز برگردم و همه استعدادهای خود را به کار اندازم. خدایا! به انقلابی‏های مصر و الجزایر و کشورهای دیگر توجه می‏کردم که رهبران انقلاب بعد از پیروزی به جان هم می‏افتند، همدیگر را می‏کوبند، دشمنان را خوشحال می‏کنند و عدم رشدانقلابی و انسانی خود را نشان می‏دهند، و من آرزو می‏کردم که در روزگاران آینده، انقلاب مقدس ایران بوجود بیاید که، رهبرانش باهم متحد باشند، خود را فراموش کنند، منیت‏ها را کنار بگذارند، وحدت کلمه خود را حفظ کنند و به انقلابیون دنیا نشان دهند که انقلاب اسلامی ایران، آن‏چنان انقلابی است که برخلاف همه انقلاب‏ها و همه مکتب‏ها و همه کشورها، خدا و مکتب و هدف، بر خودخواهی‏ها و غرورها غلبه دارد و نمونه‏ای بی‏نظیر در سلسله تکاملی انسان‏ها به شمار می‏آید. خدایا! آرزو می‏کردم که کشورم آزاد گردد و من بتوانم بی‏خیال از زور و تزویر و دروغ و تهمت و دشمنی و خباثت، در فضای آن به سازندگی پردازم و هرچه بیشتر به تو تقرب بجویم. خدایا! تو می‏دانی که تار و پود وجودم با مهر تو سرشته شده است. از لحظه‏ای که به دنیا آمده‏ام، نام تو را در گوشم خوانده‏اید، و یاد تو را بر قلبم گره زده‏اند. تو می‏دانی که در سراسر عمرم، هیچ‏گاه تو را فراموش نکرده‏ام، در سرزمین‏های دوردست، فقط تو در کنارم بودی، در شب‏های تار، فقط تو انیس دردها و غم‏هایم بودی، در صحنه‏های خطر، فقط تو مرا محافظت می‏کردی، اشک‏های ریزانم را فقط تو مشاهده می‏نمودی، بر قلب مجروحم، فقط یاد تو و ذکر مرهم می‏گذاشت. خدایا! تو می‏دانی که من در زندگی پرتلاطم خود، لحظه‏ای تو را فراموش نکرده‏ام. همه‏جا به طرفداری حق قیام کرده‏ام، حق را گفته‏ام، از مکتب مقدس تو از هر شرایطی دفاع کرده‏ام، کمال و جمال و جلال تو را بر همة مخالفان و منکران وجودت عرضه کردم، و از تهمت و بدگویی‏ها و ناسزاهای آنها ابا نکردم. در آن روزگاری که طرفداری از اسلام، به ارتجاع و قهقراگری، تعبیر می‏شد، و کمتر کسی جرأت می‏کرد که از مکتب مقدس تو دفاع کند، من در همه‏جا، حتی در سرزمین‏های کفر، علم اسلام را برمی‏افراشتم، و با تبلیغ منطقی و قلبی خود، همه مخالفین را وادار به احترام می‏کردم، و تو! ای خدای بزرگ! خوب می‏دانی که این، فقط براساس اعتقاد و ایمان قلبی من بود، و هیچ محرک دیگری جز تو نمی‏توانست داشته باشد. خدایا! از آنچه کرده‏ام اجر نمی‏خواهم، و به خاطر فداکاری‏های خود بر تو فخر نمی‏فروشم، آنچه داشته‏ام تو داده‏ای، و آنچه کرده‏ام تو میسر نموده‏ای، همه استعدادهای من، همه قدرت‏های من، همه وجود من زاده اراده تو است، من از خود چیزی ندارم که ارائه دهم، از خود کاری نکرده‏ام که پاداشی بخواهم. خدایا! عذر می‏خواهم از این که، به خود اجازه می‏دهم که با تو راز و نیاز کنم، عذر می‏خوهم که ادعاهای زیاد دارم، در مقابل تو اظهار وجود می‏کنم، درحالی که خوب می‏دانم وجود من زاییده ارادة من نیست، و بدون خواسته تو هیچ و پوچم. عجیب آن‌که از خود می‏گویم، منم می‏زنم، خواهش دارم و آرزو می‏کنم. 🔵 ادامه دارد... ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ نیایش های دکتر چمران: ⭐️ قسمت چهارم ⭐️ خدایا! تو مرا عشق کردی که در قلب عشاق بسوزم. تو مرا اشک کردی که در چشم یتیمان بجوشم. تو مرا آه کردی، که از سینه بیوه‏زنان و درمندان به آسمان صعود کنم. تو مرا فریاد کردی، که کلمه حق را هرچه رساتر برابر جباران اعلام نمایم. تو مرا حجت قراردادی، تا کسی نتواند خود را فریب دهد. تو مرا مقیاس سنجش قراردادی تا مظهر ارزش‏های خدایی باشم. تا صدق و اخلاص و عشق و فداکاری را بنمایانم. تو تاروپود وجود مرا با غم و درد سرشتی، تو مرا به آتش عشق سوختی. تو مرا در طوفان حوادث پرداختی، در کوره درد و غم گداختی، تو مرا در دریای مصیبت و بلا غرق کردی، و در کویر فقر و حرمان و تنهایی سوزاندی. خدایا! تو به من، پوچی لذات زودگذر را نمودی، ناپایداری روزگار را نشان دادی، لذت مبارزه را چشاندی، ارزش شهادت را آموختی. خدایا! تو را شکر می‏کنم که از پوچی‏ها و ناپایداری‏ها و خوشی‏ها و قید و بندها آزادم نمودی، و مرا در طوفان‏های خطرناک حوادث رها کردی، و در غوغای حیات، در مبارزه با ظلم و کفر، غرقم نمودی و مفهوم واقعی حیات را به من فهماندی، فهمیدم که سعادت حیات، در خوشی و آرامش و آسایش نیست، بلکه در درد و رنج و مصیبت و مبارزه با کفر و ظلم، و بالاخره شهادت است. خدایا! تو را شکر می‏کنم که اشک را آفریدی، که عصاره حیات انسان است، آنگاه که در آتش عشق می‏سوزم، یا در شدت درد می‏گدازم، یا در شوق زیبایی و ذوق عرفانی آب می‏شوم، و سروپای وجودم روح می‏شود، لطف می‏شود، عشق می‏شود، سوز می‏شود، و عصاره وجود بصورت اشک، آب می‏شود و به عنوان زیباترین محصول حیات، که وجهی به عشق و ذوق دارد، و وجهی دیگر به غم و درد، بر دامان وجود فرو می‏چکد. اگر خدای بزرگ از من سندی بطلبد، قلبم را ارائه خواهم داد، و اگر محصول عمرم را بطلبد، اشک را تقدیم خواهم کرد. خدایا! تو مرا اشک کردی که همچون باران بر نمک‏زار انسان ببارم، تو مرا فریاد کردی که همچون رعد، در میان طوفان حوادث بغرم. تو مرا درد و غم کردی، تا هم‏نشین محرومین و دل‏شکسته‏گان باشم، تو مرا عشق کردی تا در قلب‏های عشاق بسوزم. تو مرا برق کردی تا در آسمان ظلمت‏زده بتازم، و سیاهی این شب ظلمانی را بدرم. تو مرا زهد کردی، که هنگام درد و غم و شکست و فشار و ناراحتی، وجود داشته باشم، و هنگام پیروزی و جشن و تقسیم غنائم، دامن خود برگیرم و در کویر تنهایی با خدای خود تنها بمانم. 🔵 درباره غم و درد : خدایا! تو را شکر می‏کنم که غم و دردهای شخصی مرا که کثیف و کشنده بود از من گرفتی، و غم‏ها و دردهای خدایی دادی، که زیبا و متعال بود. خدایا! تو تاروپود وجود مرا با غم و درد سرشتی، تو مرا به آتش عشق سوختی، در کوره غم گداختی، در طوفان حوادث ساختی و پرداختی، تو مرا در دریای مصیبت و بلا غرق کردی، و در کویر فقر و حرمان و تنهایی سوزاندی. خدایا! تو را شکر می‏کنم که مرا سنگ زیرین آسیا کردی، و به من قدرت تحمل دادی که این همه درد و فشار را، که در تصورم نمی‏گنجید، بر قلب و روحم حمل کنم، از مجالس جشن و شادی بگریزم و به مراکز خطر و بلا و درد و رنج پناه برم. خدایا! تو را شکر می‏کنم که غم را آفریدی، و بندگان مخلص خود را به آتش آن گداختی و مرا از این نعمت بزرگ توانگر کردی. خدایا! در غم و درد شخصی می‏سوختم، تو آن‏چنان در دردها و غم‏های زجردیدگان و محرومان و دل‏شکسته‏گان غرقم کردی، که دردها و غم‏های شخصی را فراموش کردم. تو مرا با زجر و شکنجه همه محرومین و مظلومین تاریخ آشنا کردی، از این راه تو علی را به من شناساندی، تو مرا با حسین آشنا کردی، تو دردها و غم‏های زینب را بر دلم گذاشتی، تو مرا با تاریخ درآمیختی، و من خود را در تاریخ فراموش کردم، با ازلیت و ابدیت یکی شدم، و از این نعمت بزرگ، تو را شکر می‏کنم. خدایا! تو را شکر می‏کنم که به من درد دادی و نعمت درک درد عطا فرمودی، تو را شکر می‏کنم که جانم را به آتش غم سوزاندی، و قلب مجروحم را برای همیشه داغدار کردی، دلم را سوختی و شکستی، تا فقط جایگاه تو باشد. خدایا! همه‏چیز بر من ارزانی داشتی و بر همه‏اش شکر کردم. جسمی سالم و زیبا دادی، پایی قوی و تند و چالاک عطا کردی، بازوانی توانا و پنجه‏ای هنرمند بخشیدی، فکری عمیق و ذهنی شدید دادی، از تمام موهبات علمی به اعلا درجه برخوردارم کردی، موفقیت‏های فراوان به من دادی از همه‏چیز، و از همه زیبایی‏ها، و از همه کمالات به حد نهایت به من اعطا کردی و بر همه‏اش شکر می‏گذارم. اما ای خدای بزرگ! یک چیز بیش از همه‏چیز به من ارزانی داشتی که نمی‏توانم شکرش کنم، و آن درد و غم بود. درد و غم، از وجود اکسیری ساخت که جز حقیقت چیزی نجوید، جز فداکاری راهی برنگزیند، و جز عشق چیزی از آن ترشح نکند. 🔵 ادامه دارد... ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ نیایش های دکتر چمران: ⭐️ قسمت پنجم و پایانی ⭐️ خدایا! نمی توانم بر این نعمت تو را شکر کنم ولی به خود جرأت می دهم از تو بخواهم که این اکسیر مقدس را تباه نکنی. خدایا! تو را شکر می کنم که مرا بی نیاز کردی ، تا از هیچ کس و از هيچ چيز انتظاری نداشته باشم. خدایا! عذر می‏خواهم از این که در مقابل تو می‏ایستم و از خود سخن می‏گویم و خود را چیزی به حساب می‏آورم که تو را شکر کند و در مقابل تو بایستد و خود را طرف مقابل به حساب آورد! خدایا! آنچه می‏گویم از قلبم می‏جوشد و از روحم لبریز می‏شود. خدایا! دل‏شکسته‏ام، زجرکشیده‏ام، ظلم‏زده‏ام، از همه‏چیز ناامید و از بازی سرنوشت مأیوسم، در مقابل آینده‏ای تیره و مبهم و تاریک قرار گرفته‏ام، تنها تو را می‏شناسم، تنها به سوی تو می‏آیم، تنها با تو راز و نیاز می‏کنم. خدایا! دل‏شکسته‏ای با تو راز و نیاز می‏کند، زجرکشیده‏ای که وارث هزارها سال مصیبت و شکنجه است، ظلم‏زده‏ای که تا اعماق استخوان‏هایش از شدت درد و رنج می‏سوزد، ناامیدی که در افق سرنوشت، جز ظلم و حرمان و تاریکی نمی‏بیند، و جز آینده‏ای مبهم و تاریک سراغ ندارد. خدایا! هنگامی که غرش رعدآسای من، در بحبوحه حوادث می‏شد و به کسی نمی‏رسید، هنگامی که فریاد استغاثه من در میان فحش‏ها و دروغ‏ها و تهمت‏ها ناپدید می‏شد، تو! ای خدای من!، ناله ضعیف شبانگاه مرا می‏شنیدی، و بر قلب سوخته‏ام نور می‏تافتی و به استثغاثه‏ام جواب می‏گفتی. تو در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتی، تو در کویر تنهایی، انیس شب‏های تار من شدی، تو در ظلمت ناامیدی، دست مرا گرفتی و کمک کردی، در ایامی که هیچ عقل و منطقی قادر به محاسبه و پیش‏بینی نبود، تو بر دلم الهام کردی و به رضا و توکل مرا مسلح نمودی، . در میان ابرهای ابهام، در مسیر تاریک و مجهول و وحشتناک، مرا هدایت کردی. خدایا! خسته و دل‏شکسته‏ام، مظلوم از ظلم تاریخ، پژمرده از جهل و اجتماع ناتوان در مقابل طوفان حوادث، ناامید در برابر افق مبهم و مجهول، تنها، بی‏کس، فقیر در کویر سوزان زندگی، محبوس در زندان آهنین حیات. دل غم‎زده و دردمندم آرزوی آزادی می‏کند، وروح پژمرده‏ام خواهش پرواز دارد، تا از این غربت‏کده سیاه، ردای خود را به وادی عدم بکشاند و از بار هستی برهد، ودر عالم نیستی فقط با خدای خود به وحدت برسد. ای خدای بزرگ! تو را شکر می‏کنم که راه شهادت را بر من گشودی، دریچه‏ای پرافتخار از این دنیای خاکی به سوی آسمان‏ها باز کردی، و لذت‏بخش‏ترین امید حیاتم را دراختیارم گذاشتی، و به امید استخلاص، تحمل همه دردها و غم‏ها و شکنجه‏ها را میسر کردی. 🔵 پایان 🔵 ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اخبار لفور
🎵 حدیث کساء با نوای اباذر حلواجی 🌺🌸🌼🌺🌸🌼 بس عقده‌ی دل‌هاست که وا می‌شود اینجا هر درد که داریم دوا م
سیدولید مزیدی عربی.mp3
2.09M
🎵 حدیث کساء با نوای سیدولید مزیدی 🌺🌸🌼🌺🌸🌼 بس عقده‌ی دل‌هاست که وا می‌شود اینجا هر درد که داریم دوا می‌شــود اینجـــا ما حاجتی از اهل کساء جُز تو نداریم گرچه همه حاجات روا می‌شـود اینجا 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 شما دعوت شده از طرف خانم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هستید نیت کنید و با ما همراه شوید💌😌 💯پیامبر (صلوات الله علیها) قسم خورده است💯 این خبر حدیث کساء در محفلی که دوستان ما و شیعیان ما هستند تلاوت نمیشه الا و نزلت علیهم و الرحمة... +رحمت نازل می‌شود در آن محفل🌱❣ ملائکه می آیند برای مردم استغفار میکنند تا وقتی که محفل تمام شود. ⭐️ جهت دسترسی به متن عربی و فارسی حدیث کساء به شروع چله مراجعه نمائید 2⃣3⃣ روزشمار چله حدیث کساء روز سی‌ و دوم ⭐️ به کانال اخبار لفور بپیوندید 👇👇👇 https://eitaa.com/akhbarelafoor 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹