eitaa logo
اخبار لفور
1.9هزار دنبال‌کننده
24.4هزار عکس
28.3هزار ویدیو
234 فایل
هرچیزی که درباره #لفور بایدبدانید #لفور جایی که بایدرفت ودید اخبار و مطالب ارسالی شما👇 @Ab_Azizi #تبلیغات پذیرفته می‌شود👆 کانال ایتا @akhbarelafoor گروه ایتا eitaa.com/joinchat/131203086C0505ea2121 کانال تلگرام t.me/akhbarelafoor
مشاهده در ایتا
دانلود
اخبار لفور
✳️ منظومه شعری کتاب سرزمین من سوادکوه: اثر : استاد باباتافته ⭐️ قسمت سیزدهم ⭐️ به هر جای ورسک پل
✳️ منظومه شعری کتاب سرزمین من سوادکوه : اثر : استاد باباتافته ⭐️ قسمت چهاردهم ⭐️ برو لاجیم و بنگر برج لاجی به سال پنجم از تاریخ هجری که لاجی ست حاکم سلطان سنجر بسا با تیغ خود بشکست خنجر جهان از ظلم او بیداد دارد هزاران خسته جان درخاک دارد برو دودانگه و رسکت گذر کن بنای عشق آنجا را نظر کن برج است کاو از عشق برخاست غلامی شاهزاده خفته آنجاست چنین بود دختری مالک در آن شهر چو او هرگز ندید زیباتری دهر محجب شهره ای آفاق دارد غلام شاهزاده ای مشتاق دارد که این شهزاده کار کهتری کرد ز عشق یار اسطبل مهتری کرد پی تعلیم اسب یار در تاخت ز زین افتاد آنجا جان خود باخت لاکوم بالاتر از ملک آلاشت است چنین بود نام او لاکوم گذاشته است لاو و کوم شیر مرد آن دیارند ز عشق ماه وَچِه در گیرودارند ماه وچه دخت ایرچ پادشاه است که مادر ماه و دختر بچه ماه است از این رو کوه ماه وچه نام از او یافت که عشق ماه وچه بر لاو و کوم تافت لاو و کوم دو برادر دو قلویند حشم دار امیدین وار کوهند بسان سیب سرخ نیم بریده که نیمی لاوو نیمی کوم خزیده ز چشم و ابرو و پیشانی و مو ز قد و قامت و پهنا و بازو بسان دو ستاره شب در افلاک که سنجش نیست هرکس را دراین خاک نه از کوم،لاو شناسند نی ز لاو،کوم که لاو در کوم و کوم در لاو مختوم پدر اندر سوادکوه نامدار است تبار اندر تبارش شهریار است که او از دوده ی آن دیوبند است کزو هم دیو ودد جانش نژند است لاو وکوم هر دو هم از شهریارند شجاع مردان عصر آن دیارند ز بند عشق لاو،کوم بی خبر بود بر لاو عشق،کوم هم بی اثر بود ماه وَچِه هر دوشان را لاو پنداشت شبی را بهر آن دو وعده بگذاشت خلاصه وقت موعودش رسیده که ماه وچه همان یک را دو دیده بگفتش تو؟بگفت لاو، گفت او کوم بگفت در لاو و کوم گردیده ام گم بگفت ای لاو چه نسبت هست با کوم؟ بگفت از یک پدر هستیم و یک اُم جنابه از تبار دیو بندیم کنون دربندعشق تو به بندیم بگفت ای لاووُکوم ای شهسواران شماتت را سزاوارم یقین دان نه از کوم،لاو شناختم نی ز لاو،کوم منم گمگشته در این عشق محکوم مرا آن عشق کور لاووُکوم گشت قضاوت بِه کند میدان این دشت هر آن مردی که پیروز از نبرد است مرا در خانه شُوی و نیکمرد است نه درآن حد که درکشتن شتابید فقط در حد نیرو آزمائید تعصب در درون شیر مردان چنان ریشه زدی تا قیمت جان 🔰 به کانال بپیوندید 👇👇👇 @akhbarelafoor 📱 رسانه باشید کانال اخبار لفور رو به دوستانتون معرفی کنید 👆👆👆👆👆👆👆