#ازبامتاآسمان 🪴
#قسمتشانزدهم♻️
🌿﷽🌿
دوستش دارم. بگذار عرق کردنش را ببینم. لبخندی را که می آید روی لبم بنشیند به ھر
مکافاتی است جمع می کنم. دلم می خواھد مغزم را بشکافم تا بدانم دارد چه جوابی آماده
می کند. خودش را دوباره با کباب ھا مشغول می کند.
-حق با توئه. حرف حساب جواب نداره.
جا می خورم. نمی دانم این مرد را خداوند با چه زبانی نوشته که نمی توانم ترجمه اش
کنم. مثل آدم خرفت و کودن با دھانی باز و دستی گیر موھایم به او زل زده ام. زیر چشمی
مرا می پاید و می بینم حالا اوست که به سختی تلاش می کند لبخندش را مھار کند.
-شغل شما چیه؟!
- مجتمع فنی دارم. حالا ھم دارم شعبه دومشو می زنم که برای ھر دپارتمانش نیاز به
سوپروایزر دارم.
ھستی دوباره پیش ما می آید و بازوھای کوچکش را دور پای دایی اش می پیچید.
-بیست تا نشد دایی جون؟!.
لبخند می زنم. امیریل مشغول پشت و رو کردن کباب ھاست.
-نه ھنوز عزیز دایی.
لب ھای سرخ ھستی آویزان می شود.
-بیستا رو چطور شمردی ھستی خوشگله؟!.
نگاھم می کند و دست ھایش را جلو می آورد. انگشتانش را از ھم باز می کند و با ھر
شمارش یک انگشت را خم می کند.
-یک... دو.. سه... چھار...ده... نه... ھشت...ده... بیست.
راضی و با چشمانی درخشان به من نگاه می کند. از این شمارش با صدای بلند می خندم.
امیر یل ھم لبخند به لب دارد. ھستی به ھر دوی ما نگاه می کند و بی دلیل شروع به
خندیدن می کند. شیرین و خواستنی است. کاش من ھم خواھری داشتم که حالا مامان
مجبور نباشد تنھایی مرا با خانواده ای غریبه پر کنند. خنده مان که ته می کشد، می گویم:
-ده تای دیگه صبر کنی آماده میشه. خب؟.
می گوید: خب.
به سراغ پنکه خاموش می رود. از امیریل می پرسم.
-مجنمع فنی چه ربطی به زبان داره؟!.
مشغول کارش جواب می دھد.
-ھر آدم حسابگری این روزا می دونه که یکی از رشته ھای پردرامد زبانه. ازبچه ھا کوچولو
بگیر تا مدیرا افتادن دنبال زبان یاد گرفتن. حالا چه فرقی می کنه این رشته فنی باشه یا نه.
مھمه درآمد زاییشه.
پس اھل آمار و ارقام است! و سرش توی حساب و کتاب. ھستی پنکه را روشن کرده و بالا و
پایین می پرد تا دھانش را جلوی آن بگیرد و چیزی بگوید. منقل را دور می زنم و بغلش می
گیرم. لبخند می زند. سرش را جلوی پنکه می گیرد و می گوید:آآآآآآآآآآآ.
تمام "آ" ھایش لرزانند. کیف می کند. گوشه لبش را می بوسم. بوی "بیسکوئیت مادر" می
دھد. یاد کودکی ھایم می افتم. یاد زمانی که مثل حالا ملاحظه گر نبودم و معنای خوشی را
می فھمیدم. از این بو حسی از امنیت درونم شره می کند. دستم را دورش محکمتر می
کنم. من ھم دھانم را جلوی پنکه می برم و می گویم :آآآآآآآآآآآ.
و ھر دو با صدای بلند می خندیم. ھستی دستش را دور گردنم می اندازد و من دل قنج می
رود. تا حالا کودکی به این شکل به من ابراز احساسات نکرده. حالا ھر دو ھمان کار را تکرار
می کنیم و غرق شادی می شویم. حس غریبی است بازی صدا و پنکه. انگار لرزه بر دل من
می اندازد این بازیگوشی کودکانه. سال ھاست بزرگ شده ام و شور و شعف کودکانه در من
خوابیده. صدای غرغر امیریل بلند می شود.
-خانمای محترم بنده اینجا دارم کباب درست می کنم. باد پنکه مزاحمه.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🦋
🌹🦋
🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🌹🦋
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
#یا_صاحب_الزمان_عج
دست مرا گرفتیـد تا یادتان بمانم
از روی خاکــ بردید تا اوج آسـمانم
گویند امام هر عصر "بابای مهربان" استـــ
روز پـدر مبارکـــ بابای مهربانم...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#طرح_پروفایل
@hedye110
#ولادت_شاه_مردان_مبارک
نازد بہ خودش خدا ڪه حیدر دارد💚
دریـاے فضــائـلـے مــــطهر دارد💚
همتاےعلــےنخواهد آمد والله💚
صــد بار اگر ڪـ🕋ـعبہ ترڪ بردارد💚
#فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌹🌻🌹
مداحی آنلاین - یا علی مولا مولا علی جانم - حاج سلیم موذن زاده.mp3
1.22M
🌸 #میلاد_امام_علی(ع)
یا علی مولا مولا علی جانم
فاتح دلها مولا مولا علی جانم
🎤زنده یاد حاج #سلیم_موذن_زاده
#میلاد_امام_علی(ع)💖
#روز_پدر_مبارک_باد🎊🎉
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌹🌻🌹
مداحی آنلاین - علی کیه ساقی کوثر - کریمی.mp3
11.81M
🌸 #میلاد_امام_علی(ع)
علی کیه ساقی کوثر
علی کیه فاتح خیبر
🎤 #محمود_کریمی
#میلاد_امام_علی(ع)💖
#روز_پدر_مبارک_باد🎊🎉
@hedye110
YEKNET.IR - sorood 2 - milad imam ali 1400 - hosein taheri.mp3
4.19M
🌸 #میلاد_امام_علی(ع)
علی علی ذکر لب سلمان
علی علی عشق همه ایران
🎤 #حسین_طاهری
#میلاد_امام_علی(ع)💖
#روز_پدر_مبارک_باد🎊🎉
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
مداحی_آنلاین_امیرالمومنین_ع_مولود.mp3
2.18M
🌸 #میلاد_امام_علی(ع)
♨️امیرالمومنین (ع) مولود کعبه
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #احمدنژاد
#میلاد_امام_علی(ع)💖
#روز_پدر_مبارک_باد🎊🎉
@hedye110
Ali Ghelich - Sobh-e Ghadir.mp3
10.92M
#موزیک 🎼
🎤با صدای #علیاکبر_قلیچ
تا صورت و پیوند جهان بود؛ علی بود،
تا نقش زمین بود و زمان بود؛ علی بود!
چیزی که عیان است، چه حاجت به بیان است،
بی سنگ ترازوی علی، سود، زیان است!
#میلاد_امام_علی(ع)💖
#روز_پدر_مبارک_باد🎊🎉
@delneveshte_hadis110
#علی_ولی_الله💚
مــا زنــده ز لا اِلهَ اِلّا اللّٰــــہ ایم
شیعہ و مسلمانِ رسول الله ایم
در وادے انتظارِ صاحب الزّمان
تـحتِ لـواے عـلے ولـے الله ایم
#میلاد_امام_علی(ع)💖
#روز_پدر_مبارک_باد🎊🎉
@hedye110
#علی_ولی_الله💚
مــا زنــده ز لا اِلهَ اِلّا اللّٰــــہ ایم
شیعہ و مسلمانِ رسول الله ایم
در وادے انتظارِ صاحب الزّمان
تـحتِ لـواے عـلے ولـے الله ایم
#میلاد_امام_علی(ع)💖
#روز_پدر_مبارک_باد🎊🎉
@delneveshte_hadis110
هدایت شده از 🌷دلنوشته و حدیث🌷
دوستان عزيز سلام طبق قرارمون شب جمعه تا جمعه غروب ختم صلوات داریم بعضی از عزیزان یادشون رفته که😊😊
به نیت سلامتی و ظهور امام زمان عجل الله و پیروزی رزمندگان غزه نجات همه ي مظلومان عالم و شفای مریض ها هدایت و عاقبت بخیری همه جوان ها و همه ی اعضای کانال و حاجت روائی همه ي اعضای کانال و ثواب صلوات ها هدیه ب امام رضا علیهالسلام و امیرالمؤمنین علیه السلام و تمام پدرانی که از دنیا رفتن 🌸🌸🌸
عیدتون مبارک 🌹🌹🌹🌹
تعداد صلوات هاتون رو به آیدی زیر ارسال کنید بسم الله ⤵️⤵️
@Yare_mahdii313
هدایت شده از عاشقانِ امام رضا علیه السلام
کعبه ترک خورد دلم وا شده/
روی زمین این همه غوغا شده/
تا علی اومد همه کف زدن/
آئینه خود خدا پیدا شده💐💐💐💐
عیدتون مبارک
با اجازه مادران گرامی.
خواهشاتا اخرمتن بخونید؛ الحق که خیلی قشنگه
ﺑﺎﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ !
ﺑﺎﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ !
ﺑﺎﺑﺎ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ !
ﺑﺎﺑﺎ ﻣﻮﺗﻮﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ !
ﺑﺎﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ !
ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﻡ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ، ﭘﻮﻝ ﺑﺪﻩ !
ﺑﺎﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻬﺮﯾﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ!
ﺑﺎﺑﺎ برای من کار پیدا کن!
ﺑﺎﺑﺎ برای من سرمایه بده!
ﺑﺎﺑﺎ من ....................
*ﻭﻟﯽ ﯾﮏ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﻫﻢ ﻧﮕﻔﺘﻢ*:
ﺑﺎﺑﺎ! ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﭘﯿﺸﻢ ﻫﺴﺘﯽ ﺑﺮﺍﻡ ﮐﺎﻓﯿﻪ...
ﺑﺎﺑﺎ! ﺑﻮﺩﻥ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ !
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﻡ ﻭ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ داشته باشم ﺑﻬﺶ (به بابام) ﻧﻖ ﺯﺩﻡ!
ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺍﺯ بابام ﻧﭙﺮﺳﯿﺪﻡ:
ﺑﺎﺑﺎ! ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﭼﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ؟؟؟
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩیم ﺍَﺯِمون ﻣﯿﭙــﺮﺳﯿﺪﻥ :
ﺑــﺎﺑــﺎﺗﻮ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭست ﺩﺍﺭﯼ ﯾﺎ ﻣـﺎﻣــﺎﻧﺘﻮ؟ !
می گفتیم : ﻫﺮ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺷﻮﻧﻮ !!
ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ ﻧﻪ!
ﯾﮑﯽ ﺭﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ !!!
ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ ﮐﺪﻭﻣﻪ؟؟؟
ما ﻫﻢ ﺑﺎ ﺷﺮﻡ ﻭ ﺯﯾﺮ ﻟﺒﯽ می گفتیم :
ﻣﺎﻣﺎﻧــﻮ !!!
ﺑﯿــﭽﺎﺭﻩ ﭘﺪﺭ! ﻟﺒــﺨﻨﺪ تلخی ﻣﯿﺰﺩ ﻭ ...
ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﻴﻜﺸﻴﺪ ﺟﻠــﻮﯼ ﻫﻤﻪ !!!
ﺍﻣﺎ ﺍﻻﻥ ﻣﯿﻔﻬــﻤﯿﻢ ﭘــﺪﺭ ﭼﻘﺪﺭ ﺯﺣﻤﺖ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﻴﺸﺪ ﺗــﺎ ﺯﻥ ﻭ بچه ش ﺯﻧﺪﮔــﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷــﻦ ...
ﮔﺎﻫﯽ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﺑﮕﻮﯾﻢ:
ﺑﺎﺵ! ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺒﺎﺷﻢ.
ﭘﺴﺮﯼ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ شام ﺑﻪ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍنی ﺑﺮﺩ ...
ﭘﺪﺭ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ،
ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺮ رﻭﯼﻟﺒﺎﺳﺶ ﻣﯿﺮﯾﺨﺖ..
ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺍﺭﻥ ﺑﺎ ديده ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﻣﯿ ﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ،
ﻭ ﭘﺴﺮ ﻫﻢ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺑﻮﺩ و درعوض غذا را به دهان پدر میگذاشت ...
ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ پدر ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺑﺮﺩ،
ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺷﺎﻧﻪ ﺯﺩ ﻭ ﻋﯿﻨﮏﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ تميز و ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ...
ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺑﺎ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺑﺴﻮﯼ ﻫﺮ ﺩﻭی آنان ﻣﯿ ﻨﮕﺮﯾﺴﺘﻨﺪ!!
ﭘﺴﺮ ﭘﻮﻝ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺪﺭ ﺭﺍﻫﯽ
ﺩﺭب ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺷﺪ.
ﺩﺭ این هنگام ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺯ ﺟﻤﻊ
ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ بلند شد و ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩ:
ﭘﺴﺮ... ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ نمیکنی ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ باقی ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ؟!
ﭘﺴﺮ ﭘﺎﺳﺦ داﺩ؛ خیر ﺟﻨﺎﺏ... فكر نميكنم ﭼﯿﺰﯼ باقی گذاشته باشم!
ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﭘﯿﺮ ﮔﻔﺖ :
خیر ﭘﺴﺮم. اشتباه میکنی. ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﯼ!
پسر با تعجب پرسید: چه چیزی را؟!
آن مرد پیر گفت: تو ﺩﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﭘﺴﺮﺍﻥ ... ﻭ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺪﺭﺍﻥ باقی گذاشته ای...
و ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﻣﻄﻠﻖ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ
ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ..!!
کاش سوره ای به نام "پدر" بود که این گونه آغاز میشد:
قسم بر پینه ی دستانت، که بوی نان میدهد
و قسم بر چشمان همیشه نگرانت...
قسم بر بغض فرو خورده ات که شانه ی کوه را لرزاند
و قسم بر غربتت، .....
وقتی هیچ بهشتی زیر پایت نیست ...😔
به ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺳﺎﻻﺭﻩ، ﻫﺮ ﭼﯽ ﻓﺮﺷﺘﻪ، ﺑﻨﺎم ﭘـــــــﺪﺭ
زنده باد همه ی پدران در قید حیات و شاد باد روح تمامی پدران عزیز سفر کرده..
من به افتخار پدرم پخش کردم...
شما هم؛ اگه دوست داری به افتخار⚘ ( مقام پدر)⚘ چه در قید حیات باشند برای سلامتی پدران و چه به رحمت خدا رفته اند برای علو درجاتشان پخش کن💙⚘💙
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کمالبندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
□■□■□
┄┅─✵💖✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
@hedye110
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
خداوندا اگر داری
بنای دادن عیدی
جهانی را منور کن
به نور حضرت مهدی 😍
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ولادت_مولا_امیرالمومنین_ع
#روز_پدر
@emame_mehraban
🕊🕊🕊🕊
#ازبامتاآسمان 🪴
#قسمتهفدهم♻️
🌿﷽🌿
ھستی را زمین می گذارم. شروع می کند به دویدن با پاھای پرھنه اش. او احتیاط نمی
فھمد. برایش مھم نیست زمین سرد است. کودک است دیگر. می گوید:
-نمی تونی منو بگیری؟!.
دلش بازی می خواھد. به ھستی محل نمی گذارم. به طرف در می روم. ھیچ کس چیزی
نمی گوید که ناگھان کفش ھایم را می کنم و روی پنجه پاھام می ایستم. انگشتان دستانم
را خم می کنم و صدایم را کلفت. به طرف ھستی برمی گردم.
-خودتو نجات بده و گرنه می خورمت.
ھستی جیغی از ته دل می کشد و طوری می خندد که الھه پشت پنجره می آید. او می دود
و مرتب به پشت سرش نگاه می کند.
-منو نخور. نخور. دایی نجاتم بده.
خوش به حالش. دایی را جایگزین باباش کرده. ولی وقتی بابای من رفت، خودم را وقف دختر
خوب مامان بودن کردم. ھیچ جایگزینی نبود. در حالیکه در چھره امیریل شادی را می شود دید
مرتب می گوید:
-لیدی ھا مواظب باشید.
-خانما نخورید به منقل.
- اینوری نیاید.
و من پر از حس کودکانه ام امشب در کنار ھستی. بعد از مدتھا از ته دل می خندم. چیزی که
در زندگی من و مامان کم پیش می آید. یا بھتر است بگویم ھیچ وقت پیش نمی آید. حالا که
فکرش را می کنم می بینم راستی راستی دلم یک خواھر کوچکتر می خواھد یا یک بچه از
وجود خودم. درد شدیدی در دلم می پیچید. باز معده درد لعنتی. روی دو زانو می نشینم. اخم
می کنم. نفسم بند می رود. ھستی که فکر می کند این ھم قسمتی از بازی است خودش
را روی من می اندازد که ھر دو روی زمین می افتیم. صورتم را غرق بوسه ھای خیسش می
کند. نگاه دردآلودم با نگاه متعجب امیریل یکی می شود. کباب ھا را رھا می کند و به طرف ما
می آید.
****
سبک سنگین می کنم. میان اتاقم راه می روم و راه می روم و فکر می کنم. افکارم را از این
کاسه به آن کاسه می ریزم. مامان صبح قبل از رفتنش به آلمان دوباره از من خواست جدی تر
به ازدواج آنھا فکر کنم. خوب راستش را بخواھی حالا که عمیق تر به آن فکر می کنم به این
نتیجه می رسم که مامان دارد شانه خالی می کند از مسئولیتش. می خواھد با سپردن من
به خانواده استاد راسخی خیال خودش را راحت کند. انگار شده ام گوشت اضافه. دلگیرم از
مامان.
پشت میز کارم می نشینم. لپ تاپ را روشن می کنم و سی دی را داخلش می گذارم. دو
ماه دیگر در مشھد باید مقاله ام را ارائه بدھم. چند ماه می شود که خودم را در اتاقم حبس
کرده ام و روی مقاله ام کار می کنم. ھم کلاسی ھایم به طعنه می گویند که به خاطر مامان
صندلی دکترای من از قبل رزرو شده است ولی کسی نمی بیند چند ساعت از روزم را صرف
نوشتن و تحقیق می کنم. مرتب کتاب ھا را چک می کنم و مشخصاتشان را یادداشت می
کنم.
موقع شام ھستی قسمتی از کبابش را به من داده بود. الھه با تعجب گفته بود که دخترش
آنقدر خسیس است که از اموالش چیزی به کسی نمی دھد حتی غذایش. می دانم کار
ھمان پنکه بازی است. امیریل گفته بود با من تماس می گیرد. اسم مترجمان زن را از روی
سی دی روی کاغذ منتقل می کنم. تلفن ھمراھم زنگ می خورد. جواب می دھم.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
🦋
🌹🦋
🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🦋
🌹🌹🌹🌹🦋
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌻❤️🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#story
چقدر زیبا
یک حنجره میتونه 🥺
دلتنگی و بغض رو به تصور بکشه...
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌹🌻🌹
Khani Boori - Morteza Esmaeilzadeh.mp3
3.93M
خٰانیٖ بُوری ، تِنِه مٰانع نَبُومِه 😔
دیٖگِه هَرچیٖ بَوی قٰانِع نَبُومِه 💔
🎙 #مرتضی_اسمعیلزاده
🎶 نوای دلی و اصیل مازندرانی
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌹🌻🌹
صبح که میشود
قلبم را از نو ♥️
برای کنار تو تپیدن
کوک میکنم ... ⏰
و این یعنی
خودِ خودِ زندگی...🌹
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌹🌻🌹
با اصالت بودن
خیلی زیباست
فقط کافیه رفتارت
با حرفات یکی باشه 🌼🍃
#کانالعکسنوشتهایتا
@Aksneveshteheitaa
🌹🌻🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما ببینید ❤️
زن که نه شیر زن
#پیشنهاددانلود
فقط_حیدرامیرالمومنین_است
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کمالبندگی
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
□■□■□
AUD-20210305-WA0095.m4a
3.38M
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
به سفارش اقاصاحب الزمان ارواحنا له الفداء🌸
هرعملی رودرعصر جمعه ترک کردی این صلوات رو ترک مکن.
التماس دعای فرج.🌹
🦋🌹💖
@hedye110