eitaa logo
🥀عکس نوشته ایتا🥀
3.4هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
5هزار ویدیو
47 فایل
😘همه چی تواین کانال هست😘 ⬅تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران➡ 💪تأسیس:1398/05/3💪 مدیر⤵️⤵️ @yazahra1084 @kamali220👈شنوای حرفاتونیم🎶🎶🎶 ادمین تبادلات⤵️⤵️ @Yare_mahdii313 تعرفه های کانالمون⤵️⤵️ https://eitaa.com/joinchat/4183359543C72fc8331a5
مشاهده در ایتا
دانلود
صدای باز شدن در فرصت فکر کردن رو ازم گرفت...... شنیدم که مشتی قربون گفت :دستت درد نکنه بابا....چه آشی....چه بوی خوبی هم داره... فکر کنم آقا خوابش برده.... .یه لطفی کن دخترم چند دقیقه دیگه بیدارش کن و کمکش کن یکم از این آش بخوره براش خوبه...... من باید برم بابا والا خودم بهشون می دادم ....اختر تنهاست .... صدایی از دختر در نیامد که مشتی قربون گفت:من رفتم بابا ...شب دوباره برمی گردم ....اگه چیزی لازم داشتی زنگ بزنم می خرم..... صدای آروم دختر را شنیدم که گفت :چشم خیالت راحت باشه مشتی .... چشمام رو بستم و سرم رو بیشتر توی بالشت فرو بردم..... صدای کشیده شدن صندلی روی سرامیک های کف اتاق اعصابم را بهم می ریخت..... اخم هایم بی اختیار در هم رفت..... حس کردم سینی رو روی شکمم گذاشت.... چشمام رو عصبی باز کردم..... سرش پایین بود و بی خیال داشت قاشق رو توی ظرف آش می زد...... قاشق را به سمت دهانش برد و آروم فوتش کرد..... سرش رو بالا آورد...... نگاهم توی چشماش قفل شد.....‌ حس کردم خشکش زده و همانطور قاشق به دست مات به من مانده بود..... نگاهم را با اخم از چشماش جدا کردم و به قاشق توی دستش نگاه کردم..... همان لحظه بود که به خودش اومد و با گفتن ببخشیدی قاشق را به سمت دهانم آورد.... نگاه قاشق کردم..... بوی آش بدجوری اشتهام رو تحریک کرده بود...... چشمام رو بستم و بوی خوش آش را با لذت به درون ریه هام فرستادم..... قاشق را به لـ ـبم زد..... با این که خیلی دلم می خواست کمی از ان آش مزه کنم اما چشمام رو باز کردم..... عصبی دستش را پس زدم و گفتم: نمی خورم ....انتظار داری که این غذای پر از میکروب رو با این قلب مریضم بخورم.....؟ یک تای ابروم رو بالا بردم و گفتم: نکنه اینجوری می خوای من و به کشتن بدی و خودت صاحب این خونه بشی؟ یا شایدم نقشه ی دیگه ای توی اون مغز خرابت می گذره؟ توی این غذا هزار تا سم و کوفت و زهرمار ریختی آره؟که منو بکشی؟ ولی کور خوندی خانم.....زیاد دلت رو به موندن توی این خونه و زندگی خوش نکن .... چون همین روزا باید جال و پلاستو جمع کنی و از اینجا بری..... اخمی کردم و با تحکم گفتم:شیرفهم شد؟ حالا هم زود این غذای آلوده رو از جلوی چشمم ببر اونور ..... با حرص نگاهم کرد ..... دسته های سینی رو توی مشتش فشرد و گفت:کسی هم مجبورتون نکرده بخورید..... سینی غذا را محکم روی میز کوبید ...... از شدت ضربه ی سینی یکمی از آش روی پاتخـ ـتی ریخت..... قدم هاش رو به سمت در تند کرد.....اما قبل از اینکه دستش به دستگیره ی در برسه گفتم: کجا؟ بیا این سینی و تشکیلاتت ببر من احتیاجی به این ندارم.. در ضمن داری می ری یه دستمال مرطوبم با خودت بیار این گندی که زدی رو جمع کن...... متوجه خشم توی نگاهش شدم اما برام اهمیتی نداشت..... برعکس حس می کردم که از اذیت کردن و حرص خوردنش بیش از حد لذت می برم..... با صدای قدم های عصبیش که هرلحظه بهم نزدیک تر می شدند به خودم اومدم..... سینی را عصبی از کنارم برداشت و همانطور که به سمت در اتاق می رفت زیر لب با خودش غرغر می کرد...... میکروب داره ....میکروب داره....به درک که نمی خوری..... والا فکر کرده منم جمال آقا رو خوش دیدم و بیکارم که هردقیقه ساعت براش آشپزی کنم.... ای خدا نسل این جور مردا از روی زمین بردار که حداقل من یکی راحت شم.....الهی آمین..... 💖💖💖💖🌻💖💖💖💖 http://eitaa.com/joinchat/2141257747Cf0d228eefd
هدایت شده از گسترده عصرانه +۱ کا ملــکـــ👑ـــــه
💐💐💐💐💐 یه کانالی بی نظیر ناب ناب ناب👌👌👌 تا هرچی که دلت بخواد مهم نیست چند سالته ،برای هر سن و سلیقه ای مطلب داریم من تعریف نمیکنم🧕 خودت بیا🚶‍♂🚶‍♀ ببین خدائی تعریفی هست یا نه اینم لینکش👇👇 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از گسترده عصرانه +۱ کا ملــکـــ👑ـــــه
اینم آخرین باری که لینک این کانال رو میذارم کانالی متفاوت پاتوق بچه مذهبی ها❤️ یه سر به کانالمون بزن مطمئنم بدت نمیاد❤️ از اینکه دعوت خادم های اهل بیت رو پذیرفتید ممنونم🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 این👆گلا هدیه ای به شماست بزن روش وارد شو
╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯
🍂 ‏يا حبيبي بارد من دونك البيت كثيرا محبوبِ من! خانه بدونِ تو بسیار سرد است... ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯
╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯
شبتون بخیر التماس دعای فرج 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙
جستجوی کانالهای ایتا در. اینجا 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3954245648C6c38cad02f لیست کانالهای مذهبی را در کانالهای مذهبی پیدا کنید ،،
☀️چہ زیباست هر صبح☀️ قبل از خورشید بہ خدا سلام ڪنیم نام خدا را نجوا ڪنیم و آرام بگیریم... 💕بسم اللہ الرحمن الرحیم💕 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
خدای من ، خدای وفور برکت ونعمت است، فراوانی در اختیار منست. خدای من ،خدای  زیباییهاست ومن زیبا وفوق العاده ام. خدای من، خدای عشق وموهبت هاست و من عشقی عالی وبی نظیر دارم. خدای من، خدای موفقیت وپیروزی است ومن موفق وپیروزم.... معبودم،  باتو زندگی ام پر برکت میشود و با تو رویاهایم به واقعیت تبدیل میشود.شکرت. ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❣ 🌱سلام بر شما ای 🌼که درب ورود به سوی خدا هستید 🌱و جز از این درب 🌼نتوان راه به یافت 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯
✍ «باران زده و خاطرها تر شده است» ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯
انسانها هرچه . ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به دوستان عزیزم ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯
درگذشت . ╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮ @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سکانسی از بازیگری مرحوم در نقش میثم تمار ╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮ @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنازم به غیرتشون🌸❤️ ╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮ @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
خنده ام گرفته بود... خودش می گفت و خودش هم هی به خودش غر می زد...... با بسته شدن در به ضرب لبخندم پررنگ تر شد.... نگاهی به در بسته ی اتاق کردم و با پوزخند گفتم: خوشم می یاد هربار که می خوای یه کاری انجام بدی خوب کنف میشی و ضدحال می خوری..... اما این تازه اولشه خانم...... حالا حالاها خیلی کار دارم باهات ..... مونده تا اذیت بشی..... کاری می کنم که از زنده بودن خودت هم پشیمون بشی.... نگاهم به عکس پریماه روی دیوار افتاد..... دندان هام عصبی روی هم کلید شد..... نگاهم به قاب عکس بود...... عصبی از بین دندان های کلید شده ام گفتم :آره....با شما زنا باید اینطوری برخورد کرد.....همتون مثل هم هستید.... از همتون متنفرم ..... مخصوص از تو لعنتی .....کاش هیچوقت باهات ازدواج نمی کردم..... می دونی چرا؟ چون ازت متنفرم..... چون پست ترین آدمی هستی که تا بحال توی عمرم دیدم.... حیف وقت و عمری که برای تو لعنتی صرف کردم..... تو هیچ وقت لیاقت و ارزش زندگی و وقت گذاشتن رو نداشتی.... نه تو و نه هیچ زن دیگه ای لیاقت زندگی با بهراد رو نداره..... یه بار به تو لامصب ....به تو لعنتی دل دادم ..... اما .....اما ....دیگه اجازه نمی دم هیچ احدی پاش رو به دنیای من بگذاره.... اون بهراد لعنتی که یه روز خام خودت کردیش و با یه مشت مزخرفات به بازیش دادی مرد و الان به جاش یه مرد کامل متولد شد..... آره من همون مردم.....من همون مردم با احساساتی یخ زده و قلبی سنگینی که زندگی براش تموم شده است..... من یه زخمیم....زخمی تقدیر.....مثل شمشیر تیز و برنده ام......... چشمام رو بستم و چند باری توی جام غلت زدم..... فایده نداشت هرچه از این شانه به آن شانه می چرخیدم خواب به چشمانم نمی اومد..... معده ام درد گرفته بود..... از صبح چیزی نخورده بودم و احساس ضعف می کردم..... پتو را عصبی کنار زدم و از جام بلند شدم.... آباژور کنار تخـ ـت را روشن کردم و به راه افتادم.... همه جا تاریک بود و فقط نور کمی از داخل آشپزخانه بیرون می زد..... صدای خش خش دمپایی هام باعث شد که قدم هام را پاورچین پاورچین به سمت آشپزخانه بردارم.‌ نمی خواستم دخترک بیدار بشه و من رو توی اون وضع ببینه...... به سمت یخچال رفتم و اروم درش رو باز کردم.... نگاهم بین تخم مرغ و ظرف آش به گردش در آمد..... آش توی ظرف بدجور چشمک می زد...... دلم لک زده بود برای یه غذای خونگی درست و حسابی..... این چند سال غذای اون خراب شده باعث شده بود مزه ی اصلی غذاها رو از یاد ببرم...... اش را توی ظرف ریختم و رو گاز گذاشتم...... لبخندی زدم ..... بوی آش بدجوری وسوسه برانگیز بود..... بی اعتنا به درد سیـ ـنه ام قاشقی آش پرکردم و به سمت دهانم بردم..... با لذت عطر خوشش رو می بلعیدم.... هنوز قاشق دوم رو نزده بودم که صدای خش خش پایی من رو به خودم اورد..... خاک بر سر بی عرضه ت کنن بهراد..... الان اگه اون دختره باشه و بیاد ببینه که داری چه غلطی می کنی کلی توی دلش به ریشت می خنده...... خاک بر سر احمقت که حتی عرضه ی انجام دادن یه کارم درست و حسابی نداری..... دستم همانطور روی هوا خشک مانده بود.... قدرت انجام دادن هیچ عکس العملی را نداشتم..... توی همین احوال بودم که کلید برق زده شد و نور شدیدی همه جا را پرکرد...... قلـ ـبم مثل تیک تاک ساعت محکم می زد و درد قفسه سیـ ـنه ام هرلحظه بیشتر می شد..... دندان هام از خشم روی هم کلید شد...... لعنتی ....لعنتی....یه کارم بلد نیستی مثل ادم انجام بدی..... حالا باید همینطوری مثل احمق ها اینجا وایسی و ببینی اون دختر از خود راضی بهت ریشخند بزنه و مسخره ت کنه ......لعنتی.....لعنتی....واقعا که خیلی احمق و بی عرضه ای بهراد..... 💖💖💖💖🌻💖💖💖💖 http://eitaa.com/joinchat/2141257747Cf0d228eefd
هدایت شده از شهداءومهدویت
_فقـط‌ ڪسۍ‌ڪه‌تجـربـه‌ڪرده‌میفهمـه _ داشـتـن‌یـعنـۍ‌چـۍ‌‌♥ اگـه‌رفیـق‌شـھـیـد‌دارۍ‌✌️🏿 یـا‌ایـنکه‌دلـت‌میـخوا‌د داشته باشۍ👌🏿 اینـجـارو‌ از دسـت‌نـده🌿:-) ʝσɨŋ👇🏿✨ http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f ،فرصـت‌ڪمه💯
هدایت شده از شهداءومهدویت
⏳وقتـش‌رسیـده یـه‌قـدم‌بـراۍ‌شـھـدا‌بـرداریـم ۆ بیـایـم‌توۍ‌مسیـر‌شُـھَـدا.... اگـه‌دلـ♥ـت‌میخـواد تـوی‌مجمـوعـه‌هـاۍ‌مجازی‌شُـھَـدایۍ فعالیـت‌ڪنۍ... مجموعه ایـن‌فرصت‌ر‌‌ا بـراتون‌فراهـم‌ڪرده😍 _جذب‌خادم‌برای‌ _جذب‌خادم‌برای برای‌کسب‌اطلاع‌بیشتر‌ازشرایط و ثبـت‌نام بــه‌آیـدی‌زیـر‌مراجـعـه‌ڪنیـد. 📌@shahidhadi_delha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🎼📹 کلیپ زیبایی از منظره خونه باغی روستایی و آوایی محلی و آرامبخش ؛ تقدیم‌نگاه خوبِ شما عزیزان 🍃❤️روزتون دلنشین و دورهمی‌های کوچیک‌ِ‌خونواده تون شاد و پر شور و نشاط... ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯
4_5902088940847892523.mp3
4.99M
💢 موزیک ویدیو جدید اجرای زنده 🌸 رضا بهرام بنام شب های بعد از تو ╭━━━⊰     💠      ⊱━━━╮    @Aksneveshteheitaa ╰━━━⊰     💠      ⊱━━━╯