🦋دیــــ👀ـــدی بعضی وقتا دلت_گرفته😔 خودتم نمیدونی چته؟؟
🦋یا گاهی دلت یه چیزی میخواد ولی نمیدونی چی؟🤷♀
🦋انگار ک گم کرده داری و نمیدونی کجا دنبالش بگردی
بیش از ۹۰درصد این حال و هوا ها مال وقتیه ک یادمون رفته یکی هست همیشه هواسش به ماعه
یکی ک هیچوقت تنهامون نمیزاره 😍
ولی ما همیشه یادمون میره و تنهاش میزاریم🥀
اگ میخوای حالت همیشه خوب باشه و همراه و همیار همیشگیتو با فراموشی تنها نزاری بیا اینجا👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
#خدایا خودت بساز تو بسازی قشنگ تره.......
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
#رمان
#سجده_بر_غرور_مردانه_ام
#پارتنودپنجم
بهراد از وقتی که بابا شده بود کمتر می تونست به کاراش رسیدگی کنه بیشتر وقتش با آرمان و پریماه می گذشت....... اون روزا بود که یه دختری رو توی شرکتش استخدام کرد...... دختر خوبی بود و تنها کسی بود که همیشه هوامو داشت...... چند وقتی از همکاریمون گذشت که کم کم حس کردم دارم به تمام کارای دختر حساس می شم...... می دونستم با وضعیت و قیافه و تیپ بهراد دختر بدجوری عاشقش شده و می خواد هرجوری شده بهش نزدیک بشه...... دلم نمی خواست اینطوری بشه من اون دختر رو دوسش داشتم ..... نمی خواستم این رو هم مثل خیلی چیزای دیگه بهراد ازم بگیره...... خوشبختانه خود بهراد هم زیاد دل خوشی از دختر نداشت و چندین بار دست رد به سیـ ـنه اش زده بود....... وقتی اینو متوجه شدم از خوشحالی می خواستم بال دربیارم...... بهش پیشنهاد ازدواج دادم و اونم قبول کرد....... وقتی جواب مثبتو ازش شنیدم روی ابرا سیر می کردم...... اما بعدها فهمیدم که بخاطر لج و انتقام از بهراد این کار رو کرده ...... اولش خیلی ناراحت شدم ..... تنفرم از بهراد شدیدتر شد....... اما خودمم بدم نمی اومد انتقام تمام روزای خوبی که بهم زهر کرد رو ازش بگیرم...... وقتی شنید دارم با دختر ازدواج می کنم باهام دعوا کرد....... اون روز حرفای سرد بهراد توی وجودم کینه شد برام...... برای همین تصمیم گرفتم بدجوری انتقام رفتاراش رو ازش بگیرم...... بهراد بیش از حد خودش رو بزرگ می دونست می خواستم خوردش کنم .....لهش کنم..... تحقیرش کنم ..... به خاک سیاه بشونمش.......کاری کنم که روزی صدبار مرگش رو از خدا بخواد...... ....... بدبختی و کوچیک شدنشو ببینم ، دلم میخواست همونطوری که کوچیکم کرد و همین کار رو هم کردم.......مهرنوش هم بعد از برخوردای بهراد ازش کینه ی سختی به دل گرفته بود...... به پیشنهاد مهرنوش توی حساب کتاب های شرکت دست بردم ...... همه ی محاسبات رو ریختم بهم...... بعدش چون احتمال می دیدم همون روزا سرو کله ی طلبکارا پیدا بشه و ازمون شکایت کنند..... نقشه ای ترتیب دادیم تا بهراد مهرنوش رو از شرکت بیرون کنه..... می دونستم بهراد منتظر بهانه ای هستش که مهرنوش رو بیرون کنه..... برای همین بهانه ای به وجود اوردم که بهراد این کار رو بکنه ...... بعد از اینکه مهرنوش اخراج شد منم به بهانه ی اون از شرکت زدم بیرون و کاری گردم که بهراد منم اخراج کنه......
🔻🔻🔻🔻🔹🔻🔻🔻🔻
#رمان
#سجدهبرغرورمردانهام
#خانوادگی
#عکسنوشتهایتا
#منمحمدرادوستدارم
http://eitaa.com/joinchat/2141257747Cf0d228eefd
مگر لایق #تکیه دادن نبودم؟؟؟؟
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
هدایت شده از گسترده عصرانه +۱ کا ملــکـــ👑ـــــه
[معرفت الله بالاترین کمال انسان است]
اینجا یه کانالیه که توهرچی به فکرررت برسه اشتراک میزارن 😇👍
💎کانالی #باهدف گسترش معارف قرآنی
💎 #مهدوی و #اخلاقی
💎 #تفسیر و #تمثیل آیات
💎 #داستان های زیبا و آموزنده
من که یه نگاه به کانال انداختم آروم شدم🙃
🌸تو این اوضاع میتونیم با این کانالایاد
#امام_مهدی_عجل_الله رو برا بچه هامون زنده کنیم
لینک زیرو لمس کن متوجه میشی چی میگم✅
http://eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
هدایت شده از گسترده عصرانه +۱ کا ملــکـــ👑ـــــه
یه کانال بهت معرفتی میکنم توپِ توپ[🌻🌹
#کانالیهدفمند[🌺🌹]
#پرازداستانهایواقعیبابیانیشیرین[💐🌺]
#کلیپهایتاثیرگذار[❤️🌸]
#سخنرانیومداحیهایناب[🌻🌹💐]
فقط یه لحظه دعوت امام زمان عج الله و شهداء رو بپذیر و با ذکر صلوات وارد کانال شو[🦋🌺] اینم لینکش 👇👇👇
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
ممنونم از این که دعوت ما رو پذیرفتید 🎁🎁🎁هدیه ای ناب برای شما
خدا جونم
همین که دغدغه از دست دادنت رو ندارم یعنی خوده خوده آرامشی...
💠🦋
╭━━━⊰ 💠 ⊱━━━╮
@Aksneveshteheitaa
╰━━━⊰ 💠 ⊱━━━╯
شب🌙
فرصتی ست تا
به رویاهایتان فکر کنید✨
شاید صبحِ فردا
محال ترین آرزویتان💥
برآورده شود
#شبتون_بخیر
🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙