eitaa logo
الحرکة
388 دنبال‌کننده
38 عکس
39 ویدیو
0 فایل
اطلاع‌رسانی کاروان جوانان ايرانی حامی طوفان الاقصی کانال در تلگرام https://t.me/al_harkah
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محمد مهدی فاطمی صدر
می‌گوید: در درگیری‌های گوهردشت و فردیس و محمدآباد و مشکین‌آباد و ستارخان بوده‌ام. می‌گویم: آن طرف، به ما سنگ می‌زدی؟ می‌گوید: سنگ می‌زدم. و اکنون یک سال از غائله‌ی ژینا گذشته و نگذشته پشت مرز اردن پی درگیری با اسرائیل آمده است...
هدایت شده از محمد مهدی فاطمی صدر
عراقی‌ها خاموشی زده‌اند و‌ حمید در تاریکی خیمه برای جمعی که تازه از ایران به عراق و بغ‌داد و طربیل رسیده‌اند یک دوره‌ی فشرده‌‌ی شناخت اردن را می‌گوید؛ زیرساخت هر حرکت در حلقه‌های میانی واقعی رسیدن به حجت است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محمد با اسمو و گوشی که از تهران بهم داده بود، شروع به فیلمبرداری کرد. زیاد هم فیلم گرفت...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راهپیمایی جوانان عراقی جلوی منفذ الحدودی طریبیل مرز عراق و اردن ۲۲ اکتبر ۲۰۲۳ ۲۹ مهر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به آن سن می‌گویند: مِنصَه. راهپیمایی جوانان عراقی جلوی منفذ الحدودی طریبیل مرز عراق و اردن ۲۲ اکتبر ۲۰۲۳ ۲۹ مهر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با هماهنگی قبلی از چادرهایشان آمدند بیرون و از حدود پانصد متر عقب‌تر شروع کردند به راهپیمایی به سمت همان منصه که جلوی منفذ الحدودی بود راهپیمایی جوانان عراقی جلوی منفذ الحدودی طریبیل مرز عراق و اردن ۲۲ اکتبر ۲۰۲۳ ۲۹ مهر ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محمد با دوربین با آن یکی گوشی که دوربین با کیفیت‌‌تری داشت، برای شبکه خبر ٢ فیلم می‌گرفت. من هم بعد از دقایقی با همین گوشی رفتم برای شبکه خبر. آن وسط‌ها جوان‌ها به سمت منفذ حمله کردند اما خود نیروهای حشد مانع‌شان شدند. نگذاشتند با پلیس درگیر شوند. یک‌بار هم جلوی یکی از تریلی‌ها را گرفتند ک تا جاده به سمت عراق بسته شود‌؛ مسئول برنامه که سید جوانی است فریاد می‌زد بروید کنار این کار شرعی نیست.
بعد از گزارش ، رفتیم برای وضو و نماز. به نماز جماعت عراقی‌ها نرسیدم. دست دست می‌کردم که چه کنم، که یکی از عراقی‌ها به اجبار تعارف‌مان کرد برای شام. رفتیم داخل خیمه‌های که تابلوی موکب امام موسی بن جعفر الکاظم بالایش بود؛ تنها خیمه این‌جا که اسم موکب دارد. روی صندلی‌های پلاستیکی که چیده بدن نشستیم و جلویمان میرهای کوچکی گذاشتند. کنارم یک مرد عراقی نشست که دانشجوی زیست‌شناسی بود در یکی از دانشگاه‌های تهران. در کنار درس لاجرم آموزش فارسی می‌دید و حالا سعی داشت که فارسی‌اش تقویت شود. همت به خرج می‌داد و با ما عربی صحبت نمی‌کرد و چه بهتر برای من. غذا را آوردند و آب و میوه و بعدش نوشابه و بعد هم چایی، دیگر قهوه بعدش را رد کردم. در این حین شیخ مهدی واکنش‌های راهپیمایی را نشانم می‌داد. راهپیمایی کار خودش را کرده بود. یک اکانت مشکوکی که به نظر می‌رسد فیک است اصلا ما خود صهیونیست‌ها باشد گزارش داد که هواپیمای جاسوسی اردنی بالای سر مراسم بوده. مرد عراقی دانشجوی ایران هم تایید کرد و گفت خودش یا چشمهایش دیده و مسئولان امنیت را خبر کرده. تا آخر شب هم از یکی دو تا از برادران ایرانی شنیدم که آن‌ها هم دیده اند... https://eitaa.com/al_harkah
واکنش‌ها به این‌جا ختم نشد. یکی از علمای عراق فتوا داده که تجمع جلوی مرز و بستن راه‌ها حرام است. نخستین فشارها، ولو محدود وارد شده و تجمع اثر نخستین خودش را گذاشته، باز باید گفت ولو محدود. تا خدا چه بخواهد... رفقای عراقی هم امیدوارتر شده اند و حالاحالاها می‌خواهند این‌جا بمانند. داشتند یک چادر جدا برای ما می‌زدند که موفق نشدند. حین کار و برپای چادری، که شبیه چادرهای کوچک هلال احمر است، بهم گفت امشب را هم تحمل کنید تا فردا. گفتم بله همین امشب است و فردا برمی‌گردیم. با تعجب گفت کجا؟! حالاحالاها باید بمانید. نمی‌دانم از سر مهمان‌نوازی گفت یا واقعا حضورمان مهم است. https://eitaa.com/al_harkah
چیزی که مهم باز شدن جبهه جدیدی علیه صهیونیست‌ها است. اگر قرار باشد برای فلسطین کار جدی کنیم، غیر از فعالیت رسانه‌ای و فرهنگی و مستندنگاری و تاریخ‌پژوهی و کنفرانس و همایش و نشست و تجمع و راهپیمایی در تهران و بغداد و قاهره، باید دید چه فشار سیاسی واقعی می‌توان ایجاد کرد. ما که با اسرائیل مرز نداریم. اما می‌توانیم در عراق حاضر شویم. عراق هم با اردن مرز دارد. و اردن کشور حائل است و مثل یک کمربند محافظ عمل می‌کند. غیر از این برای صهیونیست‌ها هم خوب است تا بتوانند فلسطینی‌ها، خصوصا ساکنان شرق سرزمین را، به آن‌جا کوچ دهند. به همین دلیل در اردن یک جامعه مهمی از آوارگان فلسطینی تشکیل شده که اتفاقا برخی‌شان موقعیت ممتازی دارند. سوال این است که آیا می‌توان میان مقاومت عراق و این جامعه فلسطینی اردن‌نشین یک ارتباط موثر که منجر به رابطه مستمر با مقاومت درون فلسطین برقرار کرد. این رابطه صهیونیست‌ها را خیلی می‌ترساند. تجمع عراقی‌ها از این‌جهت خیلی استراتژیک است و ترس تولید کرده. از آن طرف حمایت و حضور ایرانی‌ها بسیار مهم تا جوانان عراقی در هدف‌شان مستحکم بمانند. لازم نیست همه سلاح بردارند و یا همه کار فرهنگی کنند. می‌توان با بدنه مردمی یک فشار سیاسی واقعی تولید کرد. البته همه این‌ها محاسبه بشری است. ما شاء الله و لا قوة الا بالله. https://eitaa.com/al_harkah
و اردن و اردن و اردن که پایگاه کلاسیک بریتانیاست... https://eitaa.com/al_harkah
روایت زنده‌ی حضور نیروهای جبهه‌ی مقاومت در مرز عراق و اردن در نقطه‌ی چاووش طربیل؛ یک‌شنبه، ۳۰ مهر ۱۴۰۲، حوالی ساعت ۱۰:۱۵ صبح؛ برنامه‌ی نقش‌جهان، شبکه‌ی افق سیما...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله حمید برای صبحانه بیدارم می‌کند. پیرجوان‌های مازندرانی سفره مرتبی انداخته اند و بگو بخند می‌کنند و دعوت به صبحانه. نان و پنیر چای عراقی. انصافا مرتب‌ترین روز این سفر طربیل است به همت این پیرجوان‌های خوش‌سلیقه. هم راحت خوابیدیم، هم صبح پیرجوان‌ها بعد اذان نماز جماعت خواندند. یک‌وقت‌هایی که همه‌چیز مرتب می‌شود یعنی وقت رفتن است. باد شدیدی می‌آید و همه جا را خاک گرفته... https://eitaa.com/al_harkah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آن‌قدر باد شدید است که چادر را انگار می‌خواهد بکند پیرجوان‌ها خیلی فرز از جا بلند می‌شوند تا چادر را محکم کنند. مازندرانی‌ها ماشاءالله خیلی روحیه دارند و حاضر به ترک طریبیل نیستند... https://eitaa.com/al_harkah
سید خودش آمد دم چادر. صحت خبر سنجار را ازش پرسیدم. تایید کرد. آمده بود بگوید باید بروید و دل‌داری‌مان بدهد. خیلی زحمت کشیده بود تا بتوانیم بیاییم این‌جا و حالا او بود که احساس شرمندگی می‌کرد. می‌گفت المیادین خبر حضور شما را در اینجا کار کرده و حالا که آمریکایی‌ها دارند عملیات می‌کنند و تهدید کرده اند صلاح نیست بمانید. اصرار فایده نداشت. پیرجوان‌های شجاع رفتند با رییس‌اش صحبت کنند تا مگر راضی‌اش کنند بمانیم. نشد. او هم تاکید کرد برگردید بغداد. مرز اردن برای نخستین بار تهدید شده و آغاز واکنش‌هاست... https://eitaa.com/al_harkah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از طریبیل به سوی بغداد از این تقاطع می‌گذریم. تقاطع ۱۳۵ جایی که مقاومت عراق شهدای زیادی را تقدیم جهاد با داعش کرده است. بله داعش؛ یعنی یک شکل تکفیری از اعتقاد که رابطه‌اش با واقعیت منقطع است و در بهترین حالت لبریز از استدلال‌های صلب و پیچیده عقیدتی است. آن‌قدر از واقعیت بریده که به سادگی ابزار دست این و آن می‌شود اگر محصول مصنوعی آن‌ها نباشد. مقاومت عراق شر داعش را کند. و حالا این منطقه امنیت دارد، زمانی نمی‌شد این‌جا سرعت ماشین را از ١۴٠ به ١٣٠ رساند، از ترس تعقیب تکفیری‌ها. حالا اما امنیت طوری است که ماشین ما کناری می‌زند تا بنزینی به رگ باکش بزند و مسافرانش خستگی‌ای در کنند. بله مقاومت برای عراق زندگی آورد. به سوی بغداد بر می‌گردیم از فلوجه می‌گذریم و انتظار حوادث می‌کشیم... https://eitaa.com/al_harkah
توی راه عراقی‌های همراهمان مسابقه‌ای راه انداختند. برای این که ملال از تن و سر ایرانی‌ها برود. یکی‌شان که بلاگری است شروع می‌کند به پرسیدن سوالات عمومی از زندگی نورانی امام زمان علیه السلام. هر کس جواب درست بیشتری به سوالات بدهد برنده می‌شود. می‌خندند و سر به سر ایرانی‌ها می‌گذارند تا سر حال بیایند؛ ضیافت توی خون‌شان است. فکر کنم امیر برنده شد. کار به مداحی و سینه‌زنی هم رسید. عراقی و ایرانی. از نجف تا مشهد. جاهایی هم سوز و گداز و حسرت و دل‌تنگی و تمنا. عجیب است؛ بی‌هیچ تصمیم و برنامه‌ای فضا می‌شود شبیه دورهمی‌های رزمندگان دفاع مقدس. چیست این فرهنگ شهادت که خمینی کبیر احیایش کرده؟ چیست این شعاع نور صاحب الزمان علیه السلام که شمال و جنوب و شرق و غرب را گرفته و عرب و عجم و ترک و فارس و کرد را متحد می‌کند؟ و چطور چشم‌ها خود را به کوری زده اند و گوش‌ها به کری؟ ای با همه در حدیث و گوش هم کر ای با همه در حضور و چشم همه کور... https://eitaa.com/al_harkah
بسم الله عزیز برادری است، مدت‌هاست توفیق دیدارش دست نداده... راه تماس تلفنی با ایشان ندارم از سر شفقت و خیرخواهی فرموده حتما دعایش می‌گویم و عرض می‌کنیم: اگر در چاله‌ای افتاده اید به جای توقف کردن، آن‌قدر بکَنید تا به آب برسید!
چرا باید ادامه داد؟ و چگونه؟ صبح زنگ زدم تهران به علی‌رضا. جسارت کردم به ایشان عتاب گفتم باید دیگر چه بشود که بلند شوی و بیایی بغداد؟! گفت تو بگو برنامه چیست؟ گفتم مگر معلوم نیست؟! فشار سیاسی به اردن از طریق بدنه مردمی عربی و عراقی. تا حالا که جواب داده و جبهه استکبار هم واکنش نشان داده. ولو این که جمعیت خیلی هم نبوده اند. این بار باید با جمعیت بسیار انبوه‌تری حرکت کنیم. گفت از من چه کاری ساخته است؟ گفتم با اعتبار و روابط ات بتوانی خرد و کلان را راضی کنی. گفتم الان شرایط بسیار خطرناک است. ممکن است همه چیز خفه شود. ممکن است کلک حماس را بکنند. ممکن است تا مدت‌ها دیگر نشود کاری کرد. با فراست همیشگی اش گفت به همین دلیل نمی‌شود کاری کرد. چطور؟ ایران می‌خواهد اسرائیل از درون بپاشد بی‌آن‌که جنگ گسترش یابد. آمریکا، که دیگر الان مطمئنیم صحنه‌گردان اصلی است، می‌خواهد اسرائیل را نگه دارد، حماس را نابود کند و جنگ گسترش نیابد. به همین دلیل است که در موقعیت موازنه وحشت هستیم. بازی شدیدا حساس و ظریف است. حرکت‌ها باید بسی ماهرانه و دقیق باشند. از این رو است که بسیاری از بازیگران موثر وارد بازی نمی‌شوند، از خوف این که حرکت نابه‌جایی کنند. و پس شاید چنان فعالیت‌های اجتماعی نادرست باشند. عرض می‌کنم قبول الان شرایط موازنه وحشت است. و قبول که حرکت‌ها باید بسیار ظریف باشند. ولی آیا دلیل این وضعیت، پیش‌بینی‌پذیری حرکت‌ طرفین نیست؟ آیا وقت آن نرسیده تا نیرویی وارد صحنه شود که رویش حساب نمی‌شده؟ تا مگر سرنوشت نبرد به نفع مقاومت پایان یابد و صلح مخرب و مرگ‌آور آمریکایی نباشد؟ قبول می‌کند. حتی بغداد آمدن را. از صبح احساس نگرانی می‌کنم. هنوز کاری نکرده ایم و نبرد در وضعیت خاصی قرار دارد. نه پیروزی بزرگی در نزدیکی دیده می‌شود و نه مغلوب‌ایم. راهبرد همان قبلی است‌، پنج کلمه است: مشارکت سیاسی مردم در جنگ این چیزی فراتر از فعالیت رسانه‌ای و فرهنگی و حتی حمایت مالی است که همه آن‌ها سرجای خود. به یک جمعیت انبوه مردمی نیاز است. آنقدر انبوه که دولت‌ها را منفعل کند. دقیقا چیزی که قابل پیش‌بینی نیست. برای این جمعیت انبوه همه گروه‌های مختلف با اراده مستقل سیاسی‌شان باید مشارکت کنند و منابع را پای کار بیاورند. سهم ایرانی‌ها محدود باید باشد، اما ایرانی‌ها پیشتاز و الهام‌بخش اند؛ به قول یکی از برادران عراقی در ساعات پایانی حضور در طربیل، قدوه. برنامه‌‌ریزی برای حضور منسجم در بغداد آغاز شده. تجربه قبلی پیش روست و درس باید گرفت تا اشتباهات تکرار نشوند. مذاکره با طرف‌های عراقی و عربی هم آغاز شده. مجموعا کار بسیار دشواری پیش رو داریم؛ اما تنها راه است تنها راه. برای فراخوان آماده می‌شویم. ماشاءالله و لاحول و لا قوة الا بالله. https://eitaa.com/al_harkah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله... نوای تکبیر می‌آید از مأذنه‌های مساجد اهل سنت این اطراف... الان بغداد در جامع امام علی بن ابی طالب ایم. https://eitaa.com/al_harkah
هنوز تجاوز صهیونیست‌ها جدی و قطعی نشده... ولی نبض امت مضطرب است.
ایرانی‌های همراه ما، نگهبان نظامی مسجد را بیدار کردند تا بلندگو و تشکیلاتش را راه بیندازد تا از گلوی جامع امام علی بن ابی‌طالب صوت نصرت مظلوم برخیزد بلند شود... این‌جا را بارها وهابیون القاعده زده بودند، اما الان به حکم مساجد سنگر اند، شده قرارگاه تجمع ایرانی‌های بی‌قرار فلسطین.
مغناطیس بازگشت ۱. توی احوالات چه‌کنم چه‌کنمِ گام بعدی، یک سری زدم به اینستاگرام. خیلی اهلش نیستم و صفحه هم غیرفعال است. رفته بودم صفحه تجمع العالمي لدعم خیار المقاومة را ببنیم. سید زکریا گفته بود ویدئوی پخش اذان روبروی منفذ الحدودی طربیل کلی بازدید داشته. اینستاگرام را که باز کردم، دیدم دایرکت پیام جدید دارم. یک رفیق قدیمی بود. بعد از مدت‌ها ردم را زده بود و گفته بود الان ایتالیام و خبرم کن و الخ. جوابش را دادم. در آنْ پاسخ داد و اصرار که تماس تصویری. حرمت رفاقت اجازه نداد بگویم موقعیت خیلی هم مناسب نیست. البته کار مشخصی هم نداشتم اما گفت و گو با رفیق فلسفه خوانده دل و دماغ می‌خواهد. رفتیم روی لینک گوگل میت که فرستاده بود. تا دیدمش گرم شدیم. گفتم از اوضاع چه خبر. خیلی غمگین بود از وضع غزه. می‌گفت فلسطینی‌های این‌جا همه می‌خواهند برگردند. می‌گفت از زندگی سیر شده اند و می‌گویند می‌خواهیم برویم زیر بمباران بمیریم. می‌گفت به‌‌شان می‌گویم اسرائیل جانی است، قبول؛ کودک‌کش است قبول؛ ولی چه فایده دارد خودتان را به کشتن بدهید، باید راهی پیدا کنید برای توقف جنگ. شما مسئول آینده اید. بهش گفتم دکتر این یک خشم انباشته نسلی است از ۷۵ سال ظلم و جنایت و تبعیض و خیانت. برای جوان فلسطینی دیگر صلح معنا ندارد. یا برگردد و شهید شود یا برگردد و سرزمینش را پس‌‌بگیرد. ٢. امروز به لطف بعضی مجاهدین ایرانی و عراقی رفتم معراج الشهدا. تنها معراج الشهدای عراق توی جاده ترانزیتی کرکوک. به یاد آزادسازی آمرلی یادمانی زده اند. حال و هوای جنوب خودمان دارد و اردوهای راهیان نور. فرهنگ شهادت است می‌رود تا نزدیک اقلیم و شباهت می‌سازد. کنار جایگاهی که روی مصلای نماز صبح حاج قاسم ساخته اند، یک تابلو زده اند من هنا بدا تحریر آمرلی و سینطلق نحو القدس. به فرمانده گفتم از غزه بگو. گفت خون این ۵۰۰۰ شهید غزه نامش را بلند کرده، دنیا را گرفتار خودش کرده، پیروزی از آن مقاومت است ان شاء الله. ولی چیزی بیش از این است. فقط نام غزه بلند نشده که شده، خون بی‌گناهان یک مغناطیسی تولید کرده یک میدان جاذبه‌ای که همه را به سوی خودش دعوت می‌کند. میدانی که خون‌ها را به جوش می‌آورد و و تن را به حرکت. اما چه حرکتی. ٣. دیروز با حمید بگومگو داشتیم. راست می‌گفت راهبرد من النهر الی البحر رهبر انقلاب فقط نابودی اسرائیل نیست، که بازگشت فلسطینی‌ها هم هست. این دومی اتفاقا بیشتر کمر استکبار را می‌شکند و اصلا خشم قدرت‌های غربی از تکرار همین شعار است در راه‌پیمایی‌های آزاده‌های فرنگ. مساله حرکت روی امواج بازگشت است. وگرنه زخم زدن به اسرائیل را ابطال حماس و حزب الله هم مشغولش هستند و جا تنگ است برای خیل مردمی که خون‌خواه مظلومان غزه اند. حمله زمینی شده باشد یا نشده باشد، مساله این است که چطور ملت فلسطینی از سراسر دنیا برگردند سر مرزهای سرزمین‌شان. این کار نیروی سیاسی‌ای می‌خواهد که باید از درون همین کوچه و خیابان‌های عراق و اردن و سوریه و مصر برخیزد ما عراق مانده ایم تا جریان خیزش قوت بگیرد به استقبال اردنی‌ها وصل شود و جامعه فلسطینی ساکن اردن نیرو پیدا کنند. امشب که برگشتم مسجد، امیر می‌گفت عدد متحصنین طریبیل به ۶٠٠٠ رسیده... https://eitaa.com/al_harkah