.
|#اسلام_رحمانی🔍|
_بخش_نهم
⭕️ یکی دیگر از مؤلفه های اساسی اسلام رحمانی، «روشنفکری دینی» است.
یکی از اصلی ترین شعارهای روشنفکران دینی، «لیبرالیسم» است که رد پای آن در تفکرات مدعیان اسلام رحمانی نیز به وضوح مشاهده میشود.
📍مبنای لیبرالیسم بر آزادی و بی قید و بندی هواهای نفسانی انسان گذاشته است و معتقد است هیچ چیز نباید آزادی را محدود کند.
حتی در تقابل آزادی انسان و دین و خدا، قطعا ترجیح با آزادی انسان است!
چنین انسانی اگر دلش بخواهد میتواند محدودیت های هر دینی را بپذیرد اما اگر نخواهد هیچ کس نمیتواند آزادی او را محدود کند.
به این جمله از «محمد خاتمی» نگاه کنید:
«اگر دین هم در برابر آزادی قرار بگیرد، این دین است که باید محدود بشود، نه آزادی!»*
✅ این دقیقا نقطه مقابل تفکر اصیل اسلامی و قرآنی است؛ در اسلام مفهومی به نام «ولایت» وجود دارد که در درجه اول اختصاص به خدا و در مراحل بعدی به فرستادگان خداوند و نائبان ایشان تعلق دارد.
«ولی» این حق را دارد که برای هموار کردن مسیر سعادت انسان و زمینه سازی حرکت صحیح فردی و بویژه اجتماعی، آزادی انسان ها را محدود کند.
«النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِم»
پیغمبر اولی و سزاوارتر به مؤمنان است از خود آنها/۶ احزاب
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ»
ای اهل ایمان، فرمان خدا و رسول و فرمانداران (از طرف خدا و رسول) که از خود شما هستند اطاعت کنید./ ۵۹ نساء
🏷 علاوه بر این، باید توجه داشت که هر آزادی خوب نیست و عقل انسان، در بسیاری از موقعیت ها حکم به محدودیت آزادی خود میدهد.
در ادامه به «حقیقت آزادی» بیشتر خواهیم پرداخت.
____________________
*کتاب اسلام رحمانی، حسن علیپور، ص ۱۵۱
#ادامه_دارد
#اسلام_آمریکایی
#غیرِ_گفتمانی_انقلاب
هدایت شده از ضدّ شبهه
6.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها ثوابی بالاتر از هزار رکعت نماز
استاد مسعود #عالی
#ضد_شبهه
🔸 @ZSHOBHE
➡️ Zil.ink/zshobhe
﷽
| سرنوشت شیرین عباس ها
_محمدرضا، میفهمی داری چی کار میکنی؟! تو هنوز بچهای...
بچه ها رو چه به جنگ! بشین درست رو بخون...»
آن سالها وقتی محمدرضا از اولین اعزام جنگ برگشت و با مخالفت عدهای از بستگان مواجه شد، محکم ایستاد و گفت:
«امروز امام به ما نیاز داره باید برم و وظیفه ام رو انجام بدم.»
پاسخ تکان دهنده ای بود اما انگار کافی نبود؛
_پسرجان! امام به تو و مثل تو چه نیازی داره، این حرف ها چیه میزنی؟!
محمدرضا آن روز بی آنکه از کوره در برود برای آنها فلسفه جبهه رفتنش را توضیح داد و با منبری که رفت شرایط سیاسی داخل را هم تحلیل کرد.
از بنی صدر گفت که خائن هست و به امام خیانت میکند و از اینکه اگر در این شرایط به جبهه نرویم، خوزستان به دست دشمن میافتد.
محمدرضا بی توجه به حرف مردم به جبهه رفت و تا آخر جنگ هم ماند؛
یک نوجوان کم سن و سال به جبهه رفت و یک فرمانده پخته نظامی از جبهه برگشت....
📝متن کامل را بخوانید
#آرمان_ما
#شهید_محمدرضا_علیخانی
﷽
| سرنوشت شیرین عباس ها!
🏷یک؛
🔻_محمدرضا، میفهمی داری چی کار میکنی؟! تو هنوز بچهای...
بچه ها رو چه به جنگ! بشین درست رو بخون.»
آن سالها وقتی محمدرضا از اولین اعزام جنگ برگشت و با مخالفت عدهای از بستگان مواجه شد، محکم ایستاد و گفت:
🌿«امروز امام به ما نیاز داره باید برم و وظیفه ام رو انجام بدم.»
پاسخ تکان دهنده ای بود اما انگار کافی نبود؛
_پسرجان! امام به تو و مثل تو چه نیازی داره، این حرف ها چیه میزنی؟!
محمدرضا آن روز بی آنکه از کوره در برود برای آنها فلسفه جبهه رفتنش را توضیح داد و با منبری که رفت شرایط سیاسی داخل را هم تحلیل کرد.
از بنی صدر گفت که خائن هست و به امام خیانت میکند و از اینکه اگر در این شرایط به جبهه نرویم، خوزستان به دست دشمن میافتد.
محمدرضا بی توجه به حرف مردم به جبهه رفت و تا آخر جنگ هم ماند؛
یک نوجوان کم سن و سال به جبهه رفت و یک فرمانده پخته نظامی از جبهه برگشت....
🏷دو؛
ده ها سال گذشت، حالا محمدرضا برای خودش خانواده تشکیل داده بود و یک زندگی راحت و خوب داشت.
خبر پیچیده بود که سوریه شلوغ شده و همین کافی بود برای اینکه محمدرضا دوباره پا به میدان جهاد بگذارد، پا به میدان وظیفه... دیگر ایران یا سوریه اش چه فرقی میکرد.
باز انگار دوباره مردم به حرف آمده بودند:
🔻_اقا محمدرضا! شما زن داری، بچه داری، کجا میخوای بری؟!
اصلا فکر زن و بچه ات رو کردی، اصلا سنی از شما گذشته، شما دِین خودت رو تو تمام این سالها ادا کردی؛ اصلا سوریه به ما چه ربطی داره؟!
بشین زندگی ات رو بکن...»
این حرف ها و پاسخ هایش برای محمدرضا خیلی آشنا بود، یکبار وقتی که هنوز مردِ جبهه ها نشده بود و خون دادن رفقایش را کنار دستش ندیده بود، پاسخش را داده بود...
اینبار مطمئن تر از آن نوجوان کم سن و سال، عازم میدان جنگ شد.
چقدر دلش برای شهادت تنگ شده بود...
🏷سه؛
سوریه، وضعیت خاصی داشت و محمدرضا علیخانی که عمری مشق رزم کرده بود به خوبی میتوانست از پس میدان بر بیاید؛ رفقایش به او لقب «شیر میدان نبرد» را داده بودند.
مأموریتش تمام شده بود و میخواست به خانه برگردد که متوجه شد حدود ۲۰۰ نفر از مجاهدین در محاصره شدید دشمن قرار گرفته اند.
تصمیم گرفت قبل از رفتن، کاری برای بچه ها انجام بدهد...
شاید آنجا هم عدهای شروع کردند به نصیحت که:
🔻_فرمانده! زمان مأموریت شما تموم شده، بقیه نیروها هستن؛ این محاصره خطریه، نرین جلو!»
بله! میشود اینقدر نزدیک بشوی و با یک حرف از شیرین ترین سرنوشت عالم محروم بمانی...
اما محمدرضا، آن راه دیگری را انتخاب کرد.
با چند نفر از همرزمانش تا نزدیکی نیروهای تروریستی رفت و محاصره را شکست، بچه ها از محاصره در آمدند و با حرکت هوشمندانه محمدرضا و رفقایش مقدمات آزادسازی شهر خانطومان هم مهیا شد.
اما دشمن موقعیت مکانی محمدرضا و همرزمانش را شناسایی کرده بود و آن ها را با پرتاب موشک به شهادت رساند...
محمدرضا شهید شد، شبیه علمدار آقا، دست از پیکر جدا و تیر در چشم.
حالا که عباس شده بود حتما مادر بالای سرش آمده بود و برایش دعا کرده بود...
آخر مادر عباس ها را خیلی دوست دارد.
همان ها که هیچ چیز، از مال و مقام و حرف مردم گرفته تا آرزوهای شخصی و سیم خاردار های هوای نفس، از انجام وظیفه در راهِ ولی خدا غافلشان نمیکند.
کاش ما هم برای آقایمان اینگونه باشیم❤️🩹
#آرمان_ما
#شهید_محمدرضا_علیخانی
.
[#قطعات_نور✨]
[ یک روز، روشنی اندکی که توانسته بود از همه تیرگیها و غبارهای بالای روزنه سلول بگذرد و به داخل سلول نفوذ کند، توجهم را جلب کرد. از شادی نتوانستم خودم را کنترل کنم. فریاد زدم: آهای ... مژده... آفتاب ... آفتاب ...!
چشمهای ما به این نور که ما را با گستره فضای آزاد و رها پیوند میداد، دوخته شد. به مدت نیم ساعت یا کمتر، همچنان با خوشحالی به آن نگاه میکردیم تا اینکه ناپدید شد. روز بعد این شعاع نور بیشتر شد و مدت بیشتری دوام آورد.
تا آنکه خورشید در زاویهای قرار گرفت که دیگر این عطیه ناچیزش به ما نمیرسید!💔
•از کتاب:
[خون دلی که لعل شد📚]
____________________________
💌~
آقاجان!
در روزگاری که مدرنیته جهان را تیره و تار کرده بود و چشمان ناامید جهانیان به دنبال کورسوی امیدی میگشت...❤️🩹
امام و فرزندان با وفایشان، مژده آفتاب را به دنیا دادند و نگاهشان را از کنج زندان خوف انگیز تمدن غربی به گرمای خورشید حکومت اسلامی روشن کردند✨
و شما آقاجان، از همان سالها تا به امروز در صف مقدم این مبارزه بزرگ برای نجات جهان بودید؛
سایه شما از سر مردم جهان کم نشود!
_____________________________
دعا میکنیم برای سلامتی آقا امام زمان ارواحنافداه و نائب برحقشون:
#روز_بیستونهم
[ متن کامل ← دعا برای امام زمان ارواحنافداه💚 ]
+ به نیت پیروزی های روزافزون جبهه مقاومت
#یادگاری_امامرضا
#دعا_برای_سلامتی_نائب_الامام
#دعا_برای_نصرت_مقاومت
.
✊| #منطق_قرآنی_مقاومت:
إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُنْزَلِينَ(۱۲۴ آل عمران)
آنگاه که به مؤمنین میگفتی: آیا این شما را کفایت نمیکند که خدا سه هزار فرشته به یاری شما فرو فرستد؟!
🍃يكى از وظايف رهبرى، اميدوار كردن و توجّه دادن مردم به امدادهاى غيبى است. «إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ»
🍃اميد به لطف خداوند براى يك رزمنده ضرورى است. «أَ لَنْ يَكْفِيَكُمْ»
🍃ملائكه به فرمان خداوند در خدمت مؤمنان قرار مىگيرند. «يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ»
🍃 در جهان بينى الهى، زندگى انسانها با جهان فرشتگان مرتبط است. «يُمِدَّكُمْ ...»
🍃امدادهاى الهى، براساس ربوبيّت اوست. «يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ»
🍃يكى از اسباب امدادهاى الهى در جبههها، نزول فرشتگان است. «يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلِينَ»
#منطق_قرآنی_مقاومت
#آیات_مقاومت
18.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ضمن عرض پوزش از اعضای محترم
برخلاف روال، مجبورم این فيلم را به اشتراک بگذارم
گفته میشود مجموعه میکامال که تبدیل به یک رقاصخانه رسمی در جمهوری اسلامی شده، متعلق به مهدی جهانگیری است
سوال؛
عدم ورود دادستان به این هنجار شکنی آشکار و شکستن حدود الهی از چه نشات میگیرد؟!
✍ #م_طالبی_دارستانی
کانال #بانوی_تمدن_ساز🔻
🆔 https://eitaa.com/joinchat/3589996566C30f040f3b9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هشدار بسیار مهم رهبر عزیز انقلاب:
تسلط بر «مغزها» برای دشمن؛ خیلی با ارزش تر است از تسلط بر «سرزمین ها»
اگر مغز یک ملت را تصرف کردند؛ آن ملت؛ دو دستی سرزمین خود را تقدیم می کند!