11.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 ببینید| ماه رمضان سرآغاز سال جدید سلوکی است؛ خود را برای سال نو آماده کنیم!
استاد فیاضبخش
چله نشین ظهورامام زمان عج الله
بسم الله الرحمن الرحیم برنامه مطالعه امروز: ترجمه نامه ۱۰(بخش اول) رو مطالعه بفرمایید. یاعلی #نامه۱۰
#شرح-نامه۱۰(بخش۱)
📨از نامه هاى امام(عليه السلام) به معاویه.
📜نامه در یک نگاه:
این نامه در حقیقت از چهار بخش تشکیل یافته است:
1⃣در بخش اوّل امام(علیه السلام) معاویه را نصیحت مى کند و نسبت به سرنوشتش در قیامت و عواقب کارهایش هشدار مى دهد، هر چند او را اسیر شیطان مى داند و امید چندانى به هدایت او ندارد.
2⃣در بخش دوم این نکته را به معاویه گوشزد مى کند که چگونه مى خواهد زمامدارى امّت اسلامى را بر عهده بگیرد درحالى که نه سابقه درخشانى در اسلام دارد و نه از خانواده شریف و با تقوایى است.
3⃣در بخش سوم این نکته را گوشزد مى فرماید که چرا دعوت به جنگ کرده اى مردم را رها کن و تنها به میدان بیا و با من نبرد تن به تن کن تا تکلیف مسلمانان روشن گردد و گذشته تاریخ اسلام را که طعم شمشیر را بر جد و برادر و دایى ات نشاندم به یاد تو آورد.
4⃣بالاخره در بخش چهارم بهانه خونخواهى عثمان را مطرح مى فرماید و مى گوید: تو به خوبى مى دانى چه کسى قاتل عثمان بوده است چرا به سراغ او نمى روى؟ در پایان مى فرماید: مى بینم که در میدان جنگ، ضجه و ناله لشکرت بلند مى شود و شکست بعد از شکست دامنت را مى گیرد و سرانجام به کتاب خدا پناه مى برى در حالى که به آن ایمان ندارى.😏
🔸نگاهى به آينده تاريک:
اين نامه آغازى دارد که مرحوم سيّد رضى آن را در نهج البلاغه نياورده است. امام(عليه السلام) در آغاز اين نامه بعد از حمد و ثناى الهى و اشاره به زودگذر بودن دنيا و زندگى آن، خطاب به معاويه مى فرمايد: اى معاويه تو ادعاى چيزى مى کنى که اهلش نيستى; نه در گذشته و نه در حال. نه دليل بر مدعاى خود (لياقت حکومت بر مسلمانان) دارى و نه شاهدى از قرآن مجيد و نه سخنى از پيغمبر اسلام (صلى الله عليه وآله).
👈 آنگاه دست او را گرفته و به عواقب زندگى دنيا برده و وقوف او را در قيامت در پيشگاه خدا در نظرش مجسم مى کند شايد از خطاهاى خود باز گردد و در صراط مستقيم گام نهد; مى فرمايد: «چه خواهى کرد آن گاه که لباسهاى (پر زرق و برق)👕👑 اين دنيا را که در آن فرو رفته اى از تنت برگيرند، دنيايى که با زينت هايش خود را جلوه داده و با لذت هايش (تو را) فريب داده است»; (وَکَيْفَ أَنْتَ صَانِعٌ إِذَا تَکَشَّفَتْ عَنْکَ جَلاَبِيبُ مَا أَنْتَ فِيهِ مِنْ دُنْيَا قَدْ تَبَهَّجَتْ بِزِينَتِهَا وَ خَدَعَتْ بِلَذَّتِهَا).
سپس مى افزايد: «اين دنيا تو را فرا خواند و اجابتش نمودى و زمامت را به دست گرفت و به دنبالش رفتى، فرمانت داد اطاعتش کردى»; (دَعَتْکَ فَأَجَبْتَهَا، قَادَتْکَ فَاتَّبَعْتَهَا، وَأَمَرَتْکَ فَأَطَعْتَهَا).
امام(عليه السلام) در اين عبارات تشبيهات جالبى براى دنيا فرموده، زرق و برق دنيا را به لباسهاى رنگارنگى تشبيه کرده که در تن مى پوشند و يا چادرى که به سر مى کشند. زينت هاى دنيا را فريبنده و لذت هايش را مايه جلب و جذب به سوى آن شمرده. هوس بازان و کسانى که از ماهيّت دنيا بى خبرند به زودى به سوى آن جلب مى شوند و براى اينکه بتوانند به اين زينت ها و لذات ادامه دهند سر بر فرمان دنيا مى نهند و اوامرش را اطاعت مى کنند.
⬅آن گاه امام(عليه السلام) به عاقبت اين ماجرا اشاره کرده مى فرمايد: «بدان اين دنياى فريبنده به زودى تو را وارد ميدان نبردى مى کند که هيچ سپرى در آنجا تو را نجات نخواهد داد حال که چنين است از اين امر (حکومت) کناره گير و آماده حساب الهى شو و دامن را در برابر حوادثى که بر تو نازل ميشود در هم پيچ و به حاشيه نشينان فرومايه گوش فرا نده»; (وَإِنَّهُ يُوشِکُ أَنْ يَقِفَکَ وَاقِفٌ عَلَى مَا لاَ يُنْجِيکَ مِنْهُ مِجَنٌّ، فَاقْعَسْ عَنْ هَذَا الاَْمْرِ، وَ خُذْ أُهْبَةَ الْحِسَابِ، وَ شَمِّرْ لِمَا قَدْ نَزَلَ بِکَ، وَلاَ تُمَکِّنِ الْغُوَاةَ مِنْ سَمْعِکَ).
امام(عليه السلام) در اين عبارات، هم ريشه انحرافات را براى معاويه بازگو مى کند و هم راه درمان اين درد را نشان مى دهد👌; مى فرمايد: بهترين راه اين است که از حکومت شام کنار بروى و آماده حساب الهى شوى.
✅جمله «شَمِّرْ لِمَا قَدْ نَزَلَ بِکَ» يا اشاره به حوادث دردناکى است که در همين دنيا دامان معاويه و طرفدارانش را مى گرفت و يا اشاره به حوادث روز قيامت است (احتمال دوم مناسب تر به نظر مى رسد) و در هر حال چون اين حوادث قطعى الوقوع بوده به صورت فعل ماضى بيان شده است.
#نامه۱۰(بخش۲)
🔹🔹🔹
🔹🔹
🔹
ادامه نامه ی امام به معاویه:
تو مرا به جنگ دعوت کردى (اگر راست مى گويى) مردم را کنار بگذار و خودت تنها به ميدان بيا و هر دو لشکر را از جنگ معاف کن تا بدانى چه کسى گناهان بر قلبش زنگار نهاده و چه کسى پرده بر ديده او افتاده است؟! من ابوالحسن هستم، قاتل جد و برادر و دايى تو در روز بدر، و بر مغز آنها کوبيدم و همان شمشير اکنون با من است و با همان قلب (و همان جرأت و شهامت) با دشمنم روبه رو مى شوم من نه بدعتى در دين گذاشته ام نه پيامبر جديدى انتخاب کرده ام من بر همان طريقى هستم که شما پس از آنکه با اکراه آن را پذيرفتيد با ميل خود ترکش کرديد!
🔹
🔹🔹
🔹🔹🔹
#شرح-نامه۱۰(بخش۲)
🔸همواره بر طريق هدايت گام بر مى دارم:
امام(عليه السلام) در اين بخش از نامه به پاسخ بخش ديگرى از نامه معاويه مى پردازد; معاويه با کلمات زننده و جسورانه و بى ادبانه امام(عليه السلام) را تهديد به جنگ مى کند 😠و حضرت را به عنوان کسى که بر چشمش پرده افکنده شده و قلبش زنگار گرفته نام مى برد. 😳
راستى عجيب است کسى که از بازماندگان عصر جاهليّت و فرزند سرسخت ترين دشمنان اسلام است به کسى که تمام وجودش از کودکى تا پايان عمر در خدمت اسلام بوده و شجاع ترين مرد عرب شمرده مى شود اين گونه جسورانه سخن بگويد.😏
✅به هر حال مى فرمايد: «تو مرا به جنگ دعوت کردى (اگر راست مى گويى) مردم را کنار بگذار و خودت تنها به ميدان بيا و هر دو لشکر را از جنگ معاف کن تا بدانى چه کسى گناهان بر قلبش زنگار نهاده و چه کسى پرده بر ديده او افتاده است»; (وَقَدْ دَعَوْتَ إِلَى الْحَرْبِ، فَدَعِ النَّاسَ جَانِباً وَ اخْرُجْ إِلَيَّ، وَ أَعْفِ الْفَرِيقَيْنِ مِنَ الْقِتَالِ، لِتَعْلَمَ أَيُّنَا الْمَرِينُ عَلَى قَلْبِهِ، وَالْمُغَطَّى عَلَى بَصَرِهِ).
امام(عليه السلام) بى آنکه معاويه را صريحاً به تعبيراتى که خودش داشته خطاب نمايد، پاسخ دندان شکنى به معاويه مى دهد که اگر در تهديد به جنگ صادق است، به جاى اينکه خون هاى مسلمانان از دو طرف ريخته شود تک و تنها به ميدان بيايد و در برابر امام(عليه السلام) قرار گيرد💪 و به يقين معاويه پاسخى براى اين پيشنهاد نداشت، زيرا هرگز خود را مرد چنين ميدانى نمى دانست.
📚مرحوم مغنيه از کتاب الامامة والسياسة نکته جالبى در اينجا نقل کرده که هنگامى که اين پيام به معاويه رسيد عمرو بن عاص به معاويه گفت: آيا تو مى ترسى به ميدان على بروى؟ والله من مى روم، هرچند هزار بار کشته شوم; لذا در ايام صفين عمرو بن عاص در برابر على(عليه السلام) به ميدان آمد و امام(عليه السلام) نيزه اى بر او زد و او به زمين افتاد در اينجا عمرو براى نجات خود چاره اى جز اين نديد که لباس خود را بالا بزند و عورتش را آشکار سازد،🙈 زيرا مى دانست امام(عليه السلام) حيا مى کند و باز مى گردد و از کشته شدن نجات مى يابد. به همين دليل بعد از آن معاويه به عمرو بن عاص مى گفت: دو چيز تو را از مرگ نجات داد: اوّل عورتت و دوم حياى على بن ابى طالب.😊
✅سپس امام(عليه السلام) در تأييد اين سخن مى فرمايد: «من ابوالحسن هستم، قاتل جد و برادر و دايى تو در روز بدر، من بر مغز آنها کوبيدم و همان شمشير اکنون با من است و با همان قلب (و همان جرأت و شهامت) با دشمنم روبه رو مى شوم»; (فَأَنَا أَبُوحَسَن قَاتِلُ جَدِّکَ وَأَخِيکَ وَخَالِکَ شَدْخاً يَوْمَ بَدْر، وَذَلِکَ السَّيْفُ مَعِي، وَبِذَلِکَ الْقَلْبِ أَلْقَى عَدُوِّي).
مى دانيم که «عتبة بن ربيعة» پدر هند که مادر معاويه بود روز جنگ بدر در برابر «عبيدة بن حارث» (پسر عموى على(عليه السلام)) قرار گرفت، امام(عليه السلام) به کمک عبيده شتافت و او را به قتل رساند، برادر معاويه به نام «شيبة بن ابوسفيان» در برابر حمزه قرار گرفت و امام(عليه السلام) به کمک حمزه او را به خاک افکند و دايى معاويه که «وليد بن عتبه» نام داشت به تنهايى در برابر امام(عليه السلام) قرار گرفت و امام(عليه السلام) او را بر خاک افکند.
👈با توجّه به اينکه «شدخ» به معناى شکستن چيز تو خالى است، اين تعبير امام(عليه السلام) بيانگر اين حقيقت است که جد و برادر و دايى معاويه که در روز جنگ بدر کشته شدند جمجمه هايى توخالى داشتند که خالى از مغز متفکّر بود.
در حالى که معاويه در نامه اش الفاظ تند و داغ ولى تو خالى به کار مى برد، على(عليه السلام) تعبيراتى ملايم تر و آميخته با قوت و قدرت واقعى ذکر مى کند. 👌معاويه دعوت به جنگ گروه ها مى کند، على(عليه السلام) او را به جنگ تن به تن; يعنى معاويه را فرا مى خواند.
معاويه بى آنکه ادعاى خود را با مدرکى تاريخى تأييد کند، سخن مى گويد و على(عليه السلام) دست او را گرفته به سوابق تاريخى روشن و آشکار از جنگ بدر مى برد و به او گوشزد مى کند که من همان على بن ابى طالبم و شمشيرم همان شمشير و قلب نيرومندم همان قلب است و شجاعتم همان شجاعت.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
برنامه مطالعه امروز:
ترجمه نامه ۱۱رو مطالعه بفرمایید.
یاعلی
#نامه۱۱
🔹🔹🔹
🔹🔹
🔹
📃سفارشى از آن حضرت (ع) هنگامى كه سپاهى بر سر دشمن مى فرستاد:
چون بر دشمن فرود آمديد يا دشمن بر شما فرود آمد، بايد كه لشكرگاهتان بر فراز بلنديها يا دامنه كوهها يا در بين رودخانه ها باشد تا شما را پناهگاه بود و دشمن را مانع. و بايد كه جنگتان در يك سو باشد يا دو سو. و ديده بانها بر سر كوهها و تپه ها بگماريد تا مباد، كه دشمن از جايى كه مى ترسيد يا خود را در امان مى دانيد، بناگاه، بر شما تاخت آورد. بدانيد كه مقدمه لشكر، همان چشمان لشكر است، و چشمان مقدمه، طلايه داران هستند.
از پراكندگى بپرهيزيد. چون فرود مى آييد همه فرود آييد، و چون كوچ مى كنيد همه كوچ كنيد. هنگامى كه شب در رسيد، نيزه ها را گرداگرد خود قرار دهيد. به خواب مرويد يا اندك اندك بخوابيد.
🔹
🔹🔹
🔹🔹🔹
#شرح-نامه۱۱
از وصايا و سفارشهاى امام(عليه السلام) است به سپاهى که آنها را به سوى دشمن فرستاد.
📜نامه در یک نگاه:
این نامه بخشى از نامه اى است که امام(علیه السلام) براى دو نفر از فرماندهان لشکر هنگام حرکت به سوى صفین مرقوم داشت و گفته شده که امام(علیه السلام)، مالک اشتر را امیر بر هر دو فرمانده قرار داد.
امام(علیه السلام) در این نامه تمام امور مهمّى را که مربوط به روش هاى لشکرکشى و موضع گیرى در برابر دشمن است و چگونگى استفاده از فرصت ها و پرهیز از کمین دشمن و چگونگى حمایت از لشکر در شب ها به هنگام استراحت و مسائل دقیق دیگرى از این قبیل را بیان فرموده است.
به راستى دقت نظر امام(علیه السلام) به قدرى عمیق است که برنامه تنظیمى حضرتش در هر عصر و زمان براى لشکریان اسلام قابل استفاده است.👌💯
🔸آرايش صحيح لشکر:
امام(عليه السلام) در اين نامه و دستورالعمل، هفت فرمان مهمّ جنگى را براى آرايش صحيح لشکر و پيروزى بر دشمن بيان فرموده که دقت نظر آن حضرت را در مسائل مربوط به فرماندهى لشکر نشان مى دهد.
1⃣نخست مى فرمايد: «هنگامى که به دشمن رسيديد يا او به سراغ شما آمد، لشکرگاه خود را در جلوى تپه ها يا دامنه کوه ها يا کنار نهرها قرار دهيد تا سبب حفاظت و ايمنى شما گردد و بهتر بتوانيد از پيش رو به دفاع بپردازيد»; (فَإِذَا نَزَلْتُمْ بِعَدُوّ أَوْ نَزَلَ بِکُمْ فَلْيَکُنْ مُعَسْکَرُکُمْ فِي قُبُلِ الاَْشْرَافِ أَوْ سِفَاحِ الْجِبَالِ، أَوْ أَثْنَاءِ الاَْنْهَارِ، کَيْمَا يَکُونَ لَکُمْ رِدْءاً وَ دُونَکُمْ مَرَدّاً.
امام(عليه السلام) در بيان دليل اين دستور به دو نکته اشاره مى کند; ▫نخست اينکه اين گونه موضع گيرى به شما کمک مى کند
▫ و ديگر اينکه مانع حمله دشمن است.
2⃣سپس امام(عليه السلام) به دستور دوم اشاره کرده مى فرمايد: «و بايد همواره پيکار شما با دشمن از يک سو يا دو سو باشد (نه بيشتر، زيرا تعدّد جهات باعث تجزيه لشکر و تشتّت قوا و آسيب پذيرى آن مى شود)»; (وَلْتَکُنْ مُقَاتَلَتُکُمْ مِنْ وَجْه وَاحِد أَوِ اثْنَيْنِ).
👈به همين دليل يکى از دام هاى دشمنان در گذشته و امروز اين بوده که براى در هم شکستن مخالفين خود جبهه هاى متعدّدى در جنگ هاى نظامى يا سياسى بگشايند تا نيروى مخالف را تجزيه و متشتّت کنند. ممکن است منظور از دو جبهه، دو جبهه مختلف مثلاً شرقى و غربى نباشد، بلکه دو جبهه باشد که به اصطلاح امروز به صورت دايره⭕ و گاز انبرى🔧 پيش مى رود و نتيجه اش ممکن است به محاصره کامل دشمن بينجامد.
3⃣آن گاه در سومين دستور مى فرمايد: «مراقبان و ديدبان هايى بر قلّه کوه ها و روى تپه ها و بلندى ها قرار دهيد مبادا دشمن از جايى که محل خطر يا مورد اطمينان شماست ناگهان به شما حمله کند»; (وَاجْعَلُوا لَکُمْ رُقَبَاءَ فِي صَيَاصِي الْجِبَالِ، وَمَنَاکِبِ الْهِضَابِ، لِئَلاَّ يَأْتِيَکُمُ الْعَدُوُّ مِنْ مَکَانِ مَخَافَة أَوْ أَمْن).
امام(عليه السلام) در اين دستور دو نقطه حساس را مورد توجّه قرار داده است; يکى قلّه کوه ها 🌄و ديگر فراز تپه ها 🗻و بلندى ها، چرا که اشراف بر تمام اطراف دارند و قرار دادن ديده بان در آنجا جلوى حمله هاى غافلگيرانه را مى گيرد.
👈تعبير به «مَکَانِ مَخَافَة أَوْ أَمْن» ناظر به اين است که حمله غافلگيرانه دشمن ممکن است از محلى باشد که انتظار آن نمى رود يا محلى که انتظار آن مى رود، بنابراين بايد ديده بان ها تمام اين نقاط را زير نظر داشته باشند.
4⃣در چهارمين دستور اشاره به يکى از تقسيمات مهم لشکر کرده مى فرمايد: «و بدانيد مقدمه لشکر چشم هاى لشکرند، و چشم هاى مقدّمه، پيشگامان و نيروى اطلاعاتى لشکرند»; (وَاعْلَمُوا أَنَّ مُقَدِّمَةَ الْقَوْمِ عُيُونُهُمْ، وَعُيُونَ الْمُقَدِّمَةِ طَلاَئِعُهُمْ).
✅در گذشته چنين معمول بود که هرگز انبوه لشکر همه با هم حرکت نمى کردند بلکه گروهى از زبده ها را به عنوان مقدمه به فاصله اى جلوتر مى فرستادند و در ميان اين گروه افراد زبده ترى بودند که پيشاهنگان و طلايه داران بودند که در واقع به عنوان نيروهاى اطلاعاتى زبردست لشکر عمل مى کردند و به محض آگاهى از وضع دشمن، فرمانده اصلى لشکر را با خبر مى ساختند تا بتوانند موضع گيرى صحيحى داشته باشند.
5⃣در دستور پنجم آنها را به شدت از تفرقه برحذر مى دارد مى فرمايد: «از پراکندگى و تفرقه سخت بپرهيزيد، بنابراين هنگامى که توقف کرديد و پياده شديد، همه با هم پياده شويد و هرگاه کوچ کرديد همه با هم کوچ کنيد»; (وَإِيَّاکُمْ وَالتَّفَرُّقَ: فَإِذَا نَزَلْتُمْ فَانْزِلُوا جَمِيعاً، وَإِذَا ارْتَحَلْتُمْ فَارْتَحِلُوا جَمِيعاً).
با توجّه به اينکه امام(عليه السلام) اين دستورات را به «زياد بن نضر حارثى» و «شريح بن هانى» که سرکرده مقدمه لشکر بودند بيان مى کند منظور اين است که👈 مقدمه لشکر به
صورت پراکنده عمل نکنند و همه با هم باشند تا ضعف و فتور به آنها دست ندهد.
6⃣حضرت در ششمين دستور شيوه
آسايش شبانه لشکر را بيان کرده و مى فرمايد: «و هنگامى که پرده هاى تاريکى شب شما را پوشاند، نيزه داران را با نيزه به صورت دايره اى در اطراف لشکر قرار دهيد (و لشکر در وسط آن استراحت کند)»; (وَإِذَا غَشِيَکُمُ اللَّيْلُ فَاجْعَلُوا الرِّمَاحَ کِفَّةً.)
اين همان چيزى است که در دنياى امروز نيز چه در ميدان جنگ و چه در غير آن افرادى را مى گمارند که به اصطلاح کشيک 💂دهند و از لشکر يا اماکن حساس در داخل شهرها و پادگان ها مراقبت به عمل آورند و به محض اينکه احساس خطرى کنند، زنگ هاى بيدار باش را به صدا در بياورند و امروز به عنوان نيروى حفاظت از آن ياد مى شود.
7⃣در هفتمين و آخرين دستور به بدنه لشکر نيز توصيه مى کند که هنگام استراحت شبانه به سراغ خواب عميق نروند همانند کسانى که آسوده در خانه هايشان در بستر مى خوابند. مى فرمايد: «ولى خوابتان بايد بسيار سبک و کوتاه باشد 😴همچون شخصى که آب را جرعه جرعه مى نوشد و يا مضمضه مى کند»; (وَلاَ تَذُوقُوا النَّوْمَ إِلاَّ غِرَاراً أَوْ مَضْمَضَةً).
✅درست شبيه کسى که در انتظار مسافر يا ميهمان يا فرد عزيز ديگرى است که شب وارد مى شود اندکى مى خوابد و بيدار مى شود سپس مى خوابد و باز بيدار مى شود. لشکر اسلام نيز در مقابل دشمن بايد اين گونه استراحت کنند مبادا دشمن با شبيخون ضايعات فراوانى به بار آورد. اين معنا تشبيه به جرعه جرعه نوشيدن يا مضمضه آب در دهان است.👌👌
👈البتّه اين نکات دقيق هفتگانه در بيان امام(عليه السلام)، دستوراتى درباره مقدمات لشکر و مسير راه است; امّا تاکتيک هاى مربوط به ميدان جنگ را در بعضى از خطبه ها بيان فرموده است. (به خطبه 11 در جلد اوّل صفحه 487 و خطبه 66 در جلد سوم صفحه 91 به بعد و خطبه 124 جلد پنجم صفحه 258 به بعد مراجعه شود).
سوال امشب:
❓❓❓اینکه مولا در ابتدای نامه می فرمایند:لشکریان را در تپه ها یا دامنه کوه ها و ... مستقر کنید ، اینکار چه فایده ای برای لشکریان دارد؟
4_5951907782637659292.mp3
13.49M
شب دوم
موضوع: شجاعت امیرالمؤمنین
استاد #حامد_کاشانی
#سی_شب_با_فضائل_امیرالمومنین