Kashani-13980226-Sahare 10 Ramazan-Barname Mahe Man-Thaqalain_IR.mp3
19.01M
شب دهم
موضوع: عظمت و غربت حضرت خدیجه
استاد #حامد_کاشانی
#سی_شب_با_فضائل_امیرالمومنین
Kashani-13980224-Sahare 08 Ramazan-Barname Mahe Man-Thaqalain_IR.mp3
16.3M
شب هشتم
موضوع: امام رضا(ع) و زمینه سازی برای غدیر
استاد #حامد_کاشانی
#سی_شب_با_فضائل_امیرالمومنین
Kashani-13980225-Sahare 09 Ramazan-Barname Mahe Man-Thaqalain_IR.mp3
17.97M
شب نهم
موضوع: عبادت امیرالمؤمنین
استاد #حامد_کاشانی
#سی_شب_با_فضائل_امیرالمومنین
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
برنامه مطالعه امروز:
ترجمه نامه ۱۳ رو مطالعه بفرمایید.
یاعلی
#نامه۱۳
🔹🔹🔹
🔹🔹
🔹
📃و من كتاب له (علیه السلام) إلى أميرَين من أمراء جَيشه:
وَ قَدْ أَمَّرْتُ عَلَيْكُمَا وَ عَلَى مَنْ فِي حَيِّزِكُمَا مَالِكَ بْنَ الْحَارِثِ الْأَشْتَرَ، فَاسْمَعَا لَهُ وَ أَطِيعَا وَ اجْعَلَاهُ دِرْعاً وَ مِجَنّاً، فَإِنَّهُ مِمَّنْ لَا يُخَافُ وَهْنُهُ وَ لَا سَقْطَتُهُ، وَ لَا بُطْؤُهُ عَمَّا الْإِسْرَاعُ إِلَيْهِ أَحْزَمُ، وَ لَا إِسْرَاعُهُ إِلَى مَا الْبُطْءُ عَنْهُ أَمْثَلُ.
📜از نامه آن حضرت (ع) به دو تن از اميران لشكرش:
من، مالك بن الحارث الاشتر را بر شما و همه سپاهيانى كه در فرمان شماست امير كردم. به سخنش گوش دهيد و فرمانش بريد. او را زره و سپر خود قرار دهيد. زيرا مالك كسى است كه نه در كار سستى مى كند و نه خطا و نه آنجا كه بايد درنگ كند، شتاب مى ورزد و نه آنجا كه بايد شتاب ورزد، درنگ مى كند.
🔹
🔹🔹
🔹🔹🔹
#شرح-نامه۱۳
📨از نامه هاى امام(عليه السلام) است که به دو نفر از سران سپاهش نگاشته.
📚درتاريخ طبرى چنين آمده که امام(عليه السلام) اين نامه را براى زياد بن نضر و شريح بن هانى که دو فرمانده مقدمه سپاه امير مؤمنان على(عليه السلام) به سوى صفين بودند، نگاشته است.
هنگامى که آنها به نيروهاى معاويه نزديک شدند با يکى از فرماندهان لشکر او که نامش ابو الاعور سلمى بود برخورد کردند و او را به اطاعت از امير مؤمنان(عليه السلام) دعوت نمودند ولى او نپذيرفت. جريان را به وسيله نامه اى به امام(عليه السلام) گزارش کردند. امام(عليه السلام) مالک اشتر را به عنوان فرمانده همراه با اين نامه نزد آنان فرستاد .
📜نامه در یک نگاه:
این نامه در واقع بیانگر دو چیز است; نخست دستورى است به آن دو فرمانده لشکر که از مالک اشتر پیروى کنند و زیر نظر او قرار گیرند و دیگر اینکه اوصافى از مالک اشتر را بیان کرده که شایستگى او را براى هر فرماندهى نشان مى دهد.
🔸مالک فرماندهى لايق:
امام(عليه السلام) در اين نامه که به زياد بن نضر و شريح بن هانى نوشته است
1⃣نخست به مأموريت مهم مالک اشتر اشاره کرده و مى فرمايد: «من مالک بن حارث اشتر را بر شما و بر آنان که تحت فرمان شما هستند، امير ساختم گوش به فرمانش دهيد و از او اطاعت کنيد»; (وَقَدْ أَمَّرْتُ عَلَيْکُمَا وَعَلَى مَنْ فِي حَيِّزِکُمَا مَالِکَ بْنَ الْحَارِثِ الاَْشْتَرَ، فَاسْمَعَا لَهُ وَ أَطِيعَا).
2⃣سپس مى افزايد: «او را زره و سپر محکم خويش سازيد، زيرا او کسى است که بيم سستى در او راه ندارد و لغزش پيدا نمى کند. در جايى که سرعت لازم است کندى نخواهد کرد و در آنجا که کندى و آرامش لازم است سرعت و شتاب به خرج نمى دهد»; (وَاجْعَلاَهُ دِرْعاً وَ مِجَنّاً، فَإِنَّهُ مِمَّنْ لاَ يُخَافُ وَهْنُهُ وَ لاَ سَقْطَتُهُ وَلاَ بُطْؤُهُ عَمَّا الاِْسْرَاعُ إِلَيْهِ أَحْزَمُ وَلاَ إِسْرَاعُهُ إِلَى مَا الْبُطْءُ عَنْهُ أَمْثَلُ).
👈از تعبير امام(عليه السلام) استفاده مى شود که فرمانده لشکر بايد کاملاً از نفرات خود حفاظت کند همچون زره و سپر براى افراد، آن گونه برنامه ريزى کند که ضايعات به حدّاقل برسد و کشته و مجروح کمتر باشد.
👈نکته ديگرى که امام(عليه السلام) در اين چند جمله بيان فرموده ويژگى هاى چهار گانه اى است که براى اشتر برشمرده که اگر در فرمانده اى جمع شود، آن فرمانده از هر نظر لايق و شايسته است.
1. سستى به خرج ندهد و در برابر فشارهاى دشمن و سنگينى برنامه هاى جنگى مانند کوه 🗻استوار باشد.
2. در محاسبات 🔢خود کمتر دچار اشتباه شود، موقعيت نيروهاى خودى و دشمن را به طور کامل ارزيابى کند و مطابق آن برنامه ريزى نمايد.
3. در ميدان جنگ مسائلى پيش مى آيد که دقيقه ها و ثانيه ها در آن سرنوشت ساز است و بايد با سرعت هرچه تمام تر عمل کرد. فرمانده لايق بايد اين دقيقه ها و ثانيه ها را بشناسد و بر طبق آن موضع گيرى کند.
4. به هنگام مبارزه لحظاتى پيش مى آيد که در آن خونسردى و ترک شتاب لازم است; مثلا در جايى که دشمن تدريجاً به دام مى افتد، اگر کار عجولانه اى شود از دام بيرون خواهد رفت. در اين گونه موارد بايد خونسرد بود.❗
⬅به يقين فرماندهى که اين چهار وصف در او باشد فرمانده بسيار با ارزشى است💯 و اين همان چيزى است که در مالک اشتر به اضافه صفات ديگر جمع بود.
🔸اشتر مردى شجاع، مدير و مدبر:
درباره مالک اشتر و شرح حال او به خواست خدا در ذيل بحث از نامه 53 عهدنامه معروف مالک اشتر سخن خواهيم گفت. در اينجا تنها اشاره اى به بعضى از ويژگى هاى او مى شود.
👳ابن ابى الحديد در پايان همين نامه تحت عنوان «نَبْذٌ مِنَ الأقْوالِ الْحَکيمَةِ» سخنانى درباره مسائل مربوط به مديريت و تدبير امر جامعه بيان کرده و از افراد مختلفى سخنان کوتاهى در اين زمينه بيان مى کند سپس در پايان آن مى گويد: امير مؤمنان(عليه السلام) همه آنچه را اين گروه بيان کرده اند در يک جمله خلاصه کرده و درباره مالک اشتر بيان فرموده، آنجا که مى گويد: «لا يخاف... وَلاَ بُطْؤُهُ عَمَّا الاِْسْرَاعُ إِلَيْهِ أَحْزَمُ، وَلاَ إِسْرَاعُهُ إِلَى مَا الْبُطْءُ عَنْهُ أَمْثَلُ; در آنجا که سرعت لازم است کندى نمى کند و در آنجا که کندى و خونسردى سزاوارتر است شتاب نمى گيرد».
✅در ذيل همين نامه مى گويد: ارباب حديث روايتى نقل کرده اند که دلالت بر فضيلت مهمى درباره اشتر مى کند و گواهى قاطع پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) را نسبت به ايمان او نشان مى دهد و آن اينکه هنگامى که ابوذر در ربذه در آستانه مرگ قرار گرفت (و همسرش بسيار بى تابى مى کرد که بعد از مرگ وى چگونه وسائل غسل و کفن و دفن او را فراهم کند در حالى که در آن بيابان تنهاست) به همسرش گفت: بى تابى نکن که از پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) شنيدم مى فرمود: يکى از شما در بيابانى از دنيا خواهيد رفت و گروهى از مؤمنان بر جنازه او حاضر مى شوند و يقين دارم آن فرد منم،
بنابراين مراقب و منتظر باش که مؤمنانى از راه مى رسند و امر کفن و دفن مرا بر عهده خواهند گرفت.
📚آن گاه از ابن عبدالبر در کتاب الاستيعاب نقل مى کند، آن گروه که بعد از مرگ ابوذر ناگهان حاضر شدند، جماعتى بودند از جمله «حجر بن عدى» و «مالک اشتر» و اين همان حجر بن عدى است که معاويه او را شهيد کرد و از بزرگان و شخصيت هاى شيعه بود.
همسر ابوذر مى گويد: هنگامى که ابوذر از دنيا رفت ناگهان گروهى از سواران را ديدم که همچون عقاب به سرعت در کنار جنازه او حاضر شدند رو به من کردند گفتند: اى زن چه مشکلى دارى؟ گفتم: مردى از مسلمانان از دنيا رفته او را کفن کنيد. سؤال کردند: او کيست؟ گفتم: ابوذر. گفتند: همان يار رسول خدا(صلى الله عليه وآله)؟ گفتم: آرى، گفتند: پدران و مادران ما به فداى او. سپس با سرعت مراسم کفن و دفن او را انجام دادند.
اين حديث هم دليل روشنى بر عظمت ابوذر است و هم مالک اشتر. 👌
شرح بيشتر را درباره اين شخصيت والا مقام و بى نظير اسلامى که از وفادارترين دوستان امير مؤمنان(عليه السلام) بود، امام(عليه السلام) در چهار موضع ديگر نهج البلاغه بيان فرموده است; از جمله در نامه 34 و 38 و کلمات قصار 443 و ذيل نامه 53 (فرمان مالک اشتر) که شرح آن را به خواست خدا خواهيم آورد.