☑️با اين که انسان مادام که در دنياست زندگى مى خواهد، و بايد آبرومندانه و بدون وابستگى به ديگران حيات مادى خود را اداره کند، ولى در خطبه بالا و بسيارى ديگر از خطبه هاى مولى اميرالمؤمنان(عليه السلام) در نهج البلاغه به زهد در دنيا توصيه شده است، و پى درپى هشدار مى دهد که دنيا فانى و سريع الزّوال است، همه بايد آماده کوچ کردن از دنيا باشند، و خود را براى سفر بزرگى که در پيش دارند آماده کنند،🚶
ولى از آنجا که دنياپرستى سرچشمه تمام گناهان است و جاذبه و زرق و برق دنيا به حدّى است که انسانها را به سوى خود مى کشاند و درست به يک جاده سراشيبى مى ماند که حرکت در آن نياز به توصيه ندارد، بلکه دائماً بايد به رهروان آن هشدار داد که: خود را کنترل کنيد، با سرعت نرويد، مبادا سقوط کنيد و گرفتار مصيبت شويد، بنابراين پيشوايان دين مرتباً هشدار مى دادند.
👈به همين دليل امام در اين خطبه که در شرايط روحانى عيد قربان ايراد شده است مردم را نسبت به بى وفايى دنيا و ناپايدارى آن هشدار مى دهد، و با تعبيرات بسيار حساب شده که درطىّ ده جمله بيان شده است اين حقيقت را گوشزد مى کند که بيش از اندازه تکيه بر دنيا نکنند.⚠️
✅در جمله هاى نخستين مى فرمايد: «آگاه باشيد دنيا به آخر رسيده و پايان يافتن خويش را اعلام کرده است.» (أَلاَ وَ إِنَّ الدُّنْيَا قَدْ تَصَرَّمَتْ، وَآذَنَتْ بِانْقِضَاء).
👈اين سخن ممکن است اشاره به مجموعه جهان باشد که عمرش رو به پايان است، و به همين دليل زمان ما را آخرالزمان مى نامند،
👈 يا اشاره به زندگى هر يک از انسانها در هر عصر و زمان است که بسيار کوتاه و زودگذر مى باشد و احتمال دوم با مجموعه خطبه سازگارتر است،
و در واقع مفهوم اين سخن آن است که عمر هر کس در اين دنيا به اندازه اى کوتاه است که گويى از لحظه تولّد به او مى گويند: «آماده کوچ کردن باش!»
✅سپس در جمله سوم و چهارم مى افزايد: «زيبايى هايش به زشتى گراييده، و روى برگردانده و به سرعت دور مى شود» (وَ تَنَکَّرَ مَعْرُوفُها وَ أَدْبَرَتْ حَذّاءَ).
👈آرى زيبايى هاى جوانى به سرعت جاى خود را به زندگى ملالت بار پيرى مى دهد، و نعمتهايش رو به زوال است، چشمها👀 کم نور، گوشها👂 ناشنوا، اعصاب سست، استخوانها فرسوده و چهره هاى صاف و پرطراوت، پر از چين و چروک پيرى مى شود👴
✅در جمله پنجم و ششم مردم دنيا را به کاروانى از شتران🐪 تشبيه مى کند که ساربان به سرعت آنها را مى راند، مى فرمايد: «دنيا ساکنان خويش را به سوى فنا مى راند، و همسايگانش را با آهنگ مرگ پيش مى برد». (فَهِىَ تَحفِزُ بِالْفَناءِ سُکّانَها وَ تَحْدُوا بِالْمَوْتِ جِيرانَها).
👈«تحفز» از ماده «حَفز» (بر وزن حبس) به معنى راندن و تحريک نمودن و يا کسى را از پشت سر به پيش هل دادن است 😢اين تعبير به خوبى مى رساند که انسانها بخواهند يا نخواهند با گذشت روزگار به پيش رانده مى شوند، و به سوى اجل حرکت مى کنند.📛
👈تعبير به «تَحْدوُ» که از ماده «حُداء» به معنى آواز خواندن براى شتران بمنظور تسريع حرکت آنهاست، تعبير زيبايى براى نشان دادن اين حقيقت است که در اين جهان تمام عوامل تسريع به سوى فنا فراهم است، و انسانها با سرعت هر چه تمام تر به سوى پايان زندگى پيش مى روند.🚷
👈تعبير به جيران (همسايگان) بعد از تعبير به سکّان (ساکنان) ممکن است اشاره به اين نکته باشد که محل سکونت انسان اين جهان نيست، گويى همسايه اين خانه است نه صاحب اين خانه!
✅در جمله هاى بعد با نکته ديگرى درباره دنيا چهره واقعى آن را آشکارتر ساخته، مى فرمايد: «آنچه از دنيا شيرين بوده به تلخى گراييده، و آنچه صاف و زلال بوده تيرگى يافته است». (وَ قَدْ اَمَرَّ مِنها ما کانَ حُلْواً وَ کَدِرَ مِنها ما کانَ صَفْواً).
👈دوران شيرين کودکى و جوانى به سرعت پايان مى گيرد، و دوران طاقت فرسا و پر از مرارت پيرى فرا مى رسد. سلامت جسم و روح جاى خود را به انواع بيماريها مى دهد، و امنيت و آرامش به ناامنى و تشويش و اضطراب مبدّل مى شود.😱
نه شيرينى اش پايدار و نه آرامش و استراحت آن برقرار است. همه چيز به سرعت دگرگون مى شود و نعمت ها رو به زوال مى رود.❌
👈و سرانجام در آخرين جمله ها در نکوهش دنيا و شرح بى اعتبارى آن با تشبيه ديگرى سخن خود را پايان مى دهد و مى فرمايد:
✅«از دنيا چيزى باقى نمانده مگر به اندازه ته مانده ظرف آبى، يا جرعه ناچيزى همچون مقدار آبى که به هنگام کمبود و جيره بندى شديد آب به افراد مى دهند، و به اندازه اى کم است که اگر تشنه اى آن را بنوشد هرگز عطش او فرو نمى نشيند.» (فَلَمْ يَبْقَ مِنْها اِلاّ سَمَلَةٌ کَسَمَلَةِ الاِْداوَةِ اَوْ جُرْعَةٌ کَجُرْعَةِ الْمَقْلَةِ لَوْ تَمَزَّزَها الصَّدْيانُ لَمْ يَنْقَعْ);
👈اين جمله ها در واقع اشاره به زندگى فرد فرد انسانها است که با گذشت زمان به پايان عمر نزديک مى شود، تا خود را براى نوشيدن جرعه هاى سرشار زندگى آماده مى کند مى بيند چيزى در ته
۲۲ دی ۱۴۰۱
ظرف براى نوشيدن باقى نمانده است، تنها به آن اندازه مانده که گلويى تر کند و برود، بى آن که عطش و تشنگى او فرو بنشيند!😢
👈امام(عليه السلام) در جمله هاى پايانى اين بخش از خطبه در يک نتيجه گيرى روشن مى فرمايد:
✅ «حال که وضع دنيا چنين است اى بندگان خدا تصميم بر کوچ کردن از اين سرا بگيريد (و خود را آماده کنيد) که زوال و نيستى بر اهل آن فرض شده است، نکند آرزوها بر شما چيره شود و مبادا گمان بريد که عمرتان طولانى خواهد بود» (بلکه سعى کنيد از فرصتى که در دست داريد براى اندوختن زاد و توشه سفر آخرت بهره بگيريد (فَأَزْمِعُوا عِبادَاللهِ الرَّحيلَ عَنْ هذِهِ الدّارِ الْمَقْدُورِ عَلى اَهْلِها الزَّوالُ وَ لايَغْلِبَنَّکُمْ فيها الاَمَلُ وَلايَطُولَنَّ عَلَيْکُمْ فِيها الأَمَدُ).
👈ناگفته پيداست که انسانها چه بخواهند و چه نخواهند بايد از دنيا کوچ کنند، منظور امام اين است که آگاهانه کوچ کنيد، و از فرصت گرانبهايى که در دست داريد بهره بگيريد، و با اندوختن کوله بارى از معارف الهى و فضائل اخلاقى و اعمال صالح سربلند و پرافتخار اين مسير را طى کنيد، و به زندگى سعادتبخش جاويدان بپيونديد.👌
👈باز تأکيد مى کنيم که اين تعبيرات هرگز به معنى ترک دنيا و رهبانيت و بى اعتنايى به سرنوشت زندگى مادى نيست، بلکه به معنى ترک دلبستگى و وابستگى به زرق و برق دنياست، يا به تعبير ديگر مقصود آن است که دنيا را آنچنان که هست بشناسيم و به کار گيريم، نه آنچه پندارها و خيالات واهى و غفلت و غرور و هوى و هوسها ما را به سوى آن دعوت مى کند.👌
۲۲ دی ۱۴۰۱
#خطبه۵۲(بخش۲)
🔹🔹🔹
🔹🔹
🔹
به خدا سوگند! اگر همانند شترانى که بچه هاى خود را از دست داده اند، ناله سر دهيد و همچون کبوتران نوحه گرى کنيد و بمانند راهبان تارک دنيا، زارى نماييد و دست از اموال و فرزندان بکشيد
تا به قرب الهى و مقامات بالاى نزد او و آمرزش گناهانى که کاتبان الهى آن را ثبت کرده اند و رسولان او آن را نگهدارى مى کنند دست يابيد،
(همه اينها) در برابر ثوابى که من براى شما انتظار دارم و عقوبتى که از آن بر شما بيمناکم بسيار کم و ناچيز است!
🔹
🔹🔹
🔹🔹🔹
۲۹ دی ۱۴۰۱
#شرح_خطبه۵۲(بخش۲)
🔸هر قدر در اين راه بکوشيد کم است!
به دنبال بحثى که در فراز قبل در مورد کوتاهى عمر دنيا و بى اعتبارى آن گذشت و امام (عليه السلام) با تعبيرات بسيار رسا و گويا اين مطلب را تشريح فرمود،
در اين بخش به سراغ اهميت ثواب و عقاب آخرت و سرنوشت انسانها در زندگى ديگر مى رود که هدف نهايى از زندگى دنيا است
و به تعبيرى ديگر، آنچه در بخش قبل گذشت مقدّمه اى بود براى بخش دوم، که به هدف نهايى يعنى نيل به قرب خدا و ثوابهاى فوق العاده و پر اهميت الهى و پرهيز از عقابهاى خوفناک او اشاره مى کند.👌
✅مى فرمايد: «به خدا سوگند اگر همانند شترانى🐪 که بچه خود را از دست داده اند ناله سر دهيد❗️
و همچون کبوتران 🕊نوحه گرى کنيد❗️
و بمانند راهبان تارک دنيا زارى نماييد 😭
و دست از اموال و فرزندان بکشيد تا به قرب الهى و مقامات والا نزد او، و آمرزش گناهانى که کاتبان الهى آن را ثبت کرده و رسولان او، آن را نگهدارى مى کنند، دست يابيد💪
(همه اينها) در برابر ثوابى که من براى شما انتظار دارم و عقوبتى که از آن بر شما بيمناکم بسيار کم و ناچيز است»! (فَوَاللهِ لَوْ حَنَنْتُمْ حَنِينَ الْوُلَّهِ الْعِجَالِ وَ دَعَوْتُمْ بِهَدِيلِ الْحَمَامِ وَ جَأَرْتُمْ جُؤَارَ مُتَبَتِّلِي الرُّهْبَانِ وَ خَرَجْتُمْ إِلَى اللهِ مِنَ الاَْمْوَالِ وَ الاَْوْلاَدِ الْتِمَاسَ الْقُرْبَةِ إِلَيْهِ فِي ارْتِفَاعِ دَرَجَة عِنْدَهُ أو غُفْرَانِ سَيِّئَة أَحْصَتْهَا کُتُبُهُ وَ حَفِظَتْهَا رُسُلُهُ لَکَانَ قَلِيلا فَيَما أَرْجُو لَکُم مِنْ ثَوَابِهِ وَ أَخَافُ عَلَيْکُمْ مِنْ عِقَابِهِ).
👈در اينجا امام (عليه السلام) براى بيان نهايت کوشش در مقام تضرّع و زارى در پيشگاه خدا سه تشبيه را بيان فرموده،
1⃣ناله اى که شتران به هنگام از دست دادن فرزندان خودسر مى دهند که ناله اى است بسيار جانسوز و رقّت بار و هر شنونده اى را تحت تأثير خود قرار مى دهد.😢
2⃣نوحه گرى کبوتران است. ديده ايم کبوتران هنگامى که دور هم جمع مى شوند گويى به صورت دسته جمعى نوحه گرى دارند.😒
👈«ابن منظور» در «لسان العرب» مى نويسد: هديل (که در جمله بالا آمده است) گاه به معنى صداى کبوتر و گاه به معنى جوجه🐣 آن آمده است، سپس از بعضى نقل مى کند که اعراب چنين مى پندارند که هديل جوجه کبوترى در عهد نوح (عليه السلام) بوده که تنها مى ماند و از شدّت تشنگى مى ميرد و از آن روز تمام کبوتران براى او نوحه گرى مى کنند.☹️
3⃣ گريه و زارى راهبان و تارکان دنيا در ديرهايشان است که در مراسم مختلف خود به صورت فردى يا دسته جمعى نوحه گرى مى کنند و چون رابطه خود را از دنيا بريده اند نوحه آنها سوز ديگرى دارد.
👈امام (عليه السلام) تنها به نوحه گرى پرشور و گريه زارى به درگاه خدا قناعت نمى فرمايد بلکه با جمله (خَرَجْتُم اِلَى اَللهِ مِنَ الاَْمْوالِ وَ اْلاَوْلادِ)
👈اشاره به بالاترين ايثار و فداکارى در اين راه کرده و مى فرمايد: اگر از تمام امکانات زندگى نيز در اين راه براى رسيدن به قرب خدا و ثواب و پاداش او و نجات از عذاب الهى، صرف نظر کنيد باز هم کم و ناچيز است⁉️
✴️دليل اين سخن کاملا روشن است، براى اين که تمام عمر دنيا از آغاز تا پايان و تمام نعمتها و ثروتهاى مادى از ازل تا ابد در برابر عمر آخرت و مواهب و نعمتهاى آن جهان، لحظه اى زودگذر و نعمتى ناچيز و قطره اى 💧در برابر دريا 🌊است
و بديهى است تا اين معرفت و شناخت درباره دنيا و آخرت پيدا نشود آن گذشت و ايثار و آن تضرّع و زارى جانسوز حاصل نخواهد شد❌
👈در خطبه «همام» (خطبه 193) درباره پرهيزگاران مى خوانيم: صَبَرُوا اَيّاماً قَصِيْرَةً اَعْقَبَتْهُمْ راحَةً طَوِيْلَةً; «ايام کوتاهى را صبر و شکيبايى کردند (و ايثار و فداکارى نمودند) همين امر راحتى و آرامش طولانى براى آنها به دنبال آورد.👌
۲۹ دی ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذکر کارساز و اجابتکننده توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
۱ بهمن ۱۴۰۱
26.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۳ بهمن ۱۴۰۱
#خطبه۵۲(بخش۳)
#بخش_آخر
🔹🔹🔹
🔹🔹
🔹
به خدا سوگند اگر دلهاى شما به کلّى آب شود و چشمهايتان از شدّت شوق به خدا يا از خوف او خون ببارد سپس تا پايان دنيا زنده بمانيد و تا آنجا که در توان داريد در اطاعت خداوند تلاش و کوشش کنيد
باز اعمال شما پاسخگوى نعمت هاى عظيم الهى بر شما نيست;
به ويژه نعمت هدايت شما به سوى ايمان (بنابراين به اعمال ناچيز خود مغرور نشويد)!
🔹
🔹🔹
🔹🔹🔹
۶ بهمن ۱۴۰۱
#شرح_خطبه۵۲(بخش۳)
#بخش_آخر
🔸عظمت و گستردگى نعمت هاى الهى:
در اين بخش از خطبه امام(عليه السلام) به بيان عظمت نعمت هاى الهى بر انسانها مى پردازد تا حس شکرگزارى و قدردانى از نعمت ها را در وجود همه ما زنده کند🙏
همان شکرى که دريچه اى به سوى تکامل و پيشرفت انسان و کليد قرب الى الله است.
✅براى دومين بار در اين خطبه سوگند ياد مى فرمايد و مى گويد: «به خدا قسم اگر دلهاى❤️ شما به کلّى آب شود و چشمهايتان👀 از شدّت شوق به خدا و يا از خوف او (به جاى قطرات اشک)😢 خون ببارد، سپس تا پايان دنيا زنده بمانيد و تا آنجا که در توان داريد در اطاعت خدا تلاش و کوشش کنيد، باز اعمالتان پاسخگوى نعمت هاى عظيم الهى بر شما نيست⚠️ به ويژه نعمت هدايت شما به سوى ايمان (بنابراين به اعمال ناچيز خود مغرور نشويد و بدانيد همه آنها در برابر نعم الهى همچون قطره اى 💧است در برابر دريايى عظيم و ژرف🌊).
«وَ تَاللهِ لَوِ انْمَاثَتْ قُلوبُکُمُ انْمِيَاثاً، وَ سَالَتْ عُيُونُکُمْ مِنْ رَغْبَة إِلَيْهِ وَرَهْبَة مِنْهُ دَماً، ثُمَّ عُمِّرْتُمْ فِي الدُّنْيَا، مَا الدُّنْيَا بَاقِيَةٌ، مَا جَزَتْ أَعْمَالُکُمْ عَنْکُمْ ـ وَ لَوْ لَمْ تُبْقُوا شَيْئاً مِنْ جُهْدِکُمْ ـ أَنْعُمَهُ عَلَيْکُمُ الْعِظَامَ، وَ هُدَاهُ إِيَّاکُمْ لِلاِْيمَانِ».
👈در واقع امام (عليه السلام) با بيانى عميق و زيبا بالاترين تلاش انسان را از نظر کميت و کيفيت در طريق اطاعت پروردگار تشريح کرده،
👈 از نظر کيفيت تا آن حد که تمام وجود انسان در مسير طاعت ذوب شود و تمام ذرّات جسمش فرياد کشد و روحش در اوج آسمان عبوديت تا آنجا که در توان انسان است به پرواز درآيد😇
و از نظر کميت اين کار در تمام طول عمر دنيا ادامه يابد، باز هم نمى تواند حق شکر نعمتهاى خدا و حتى حق شکر يکى از نعمت هايش را بجا آورد.❌
👈بلکه بنابر مضمون احاديثى که از معصومين (عليه السلام) رسيده توفيق اطاعت و شکرگزارى خود نعمت ديگرى است که انسان بايد شکر آن را هم اضافه بر ساير نعمت ها بجا آورد، و چه زيبا گفته است شاعر:
شُکْرُ الاِْلهِ نِعْمَتَهُ مُوْجِبَةٌ لِشُکْرِهِ *** وَ کَيْفَ شُکْرى بِرَّهُ وَ شُکْرُهُ مِنْ بِرِّهِ
شکر خداوند خود نعمتى است که شکر ديگرى را بر انسان واجب مى کند.👌
چگونه مى توانم شکر نيکى هاى او را بجا آورم در حالى که شکر او نيز از نيکى هاى او است.🤦♂
و همان گونه که در بالا اشاره شد شاعر اين مضمون را از احاديث معصومين (عليه السلام) گرفته است.
در واقع امام (عليه السلام) مى خواهد با اين تعبيرات به نامحدود بودن نعمتهاى الهى اشاره کند. ⬅️
شبيه تعبيرى که درباره علم خداوند در آيه 27 سوره لقمان آمده که مى فرمايد: (وَ لَوْ اَنَّ ما فِى اْلاَرْضِ مِنْ شَجَرَة اَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ اَبْحُر ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللهِ); «اگر همه درختان🌳 روى زمين قلم✏️ شود و دريا 🌊براى آن مرکّب گردد و هفت دريا بر آن افزوده شود همه آنها تمام مى شود، ولى کلمات خدا پايان نمى گيرد.»
👈قابل توجه اين که امام (عليه السلام) در اينجا روى نعمت ايمان تکيه مى کند و مى فرمايد: «وَ هَداهُ اِيّاکُمْ لِلاِْيْمانِ» و اين در واقع از قبيل ذکر خاص بعد از عام است.
👈در جمله قبل اشاره به مجموعه نعمت هاى بزرگ الهى مى کند و در اين جمله اشاره به خصوص نعمت ايمان که برترين آنهاست مى فرمايد، همان گونه که در قرآن مجيد آمده است: (بَلِ اللهُ يَمُّنُّ عَلَيْکُمْ اَنْ هَداکُمْ لِلاِْيْمانِ); بلکه خداوند اين نعمت بزرگ را به شما بخشيده که شما را به ايمان هدايت کرده است.🙏
☑️نعمت ايمان، تنها از اين نظر که کليد سعادت بشر و جواز ورود در بهشت جاويدان است اهميّت ندارد،
بلکه از جهت اين که انگيزه اى براى تمام فضائل و کارهاى نيک، و مانع و رادعى نيک براى کارهاى زشت و رذائل اخلاقى است، اهميت دارد و در واقع زيربناى همه برنامه هاى سازنده دين است.
👈و جالب اين که هدايت را به خدا نسبت مى دهد، هر چند انسان با اختيار خود آن را مى پذيرد; اين به خاطر آن است که تا امداد الهى در اين راه نباشد و معلّمان آسمانى و کتب روشنگر الهى نباشد هيچ کس راهى به جايى نمى برد و به همين دليل هر شب و روز در تمام نمازها از خداوند تقاضاى هدايت مى کنيم.
⬅️در پايان اين خطبه توجه به اين نکته شايسته به نظر مى رسد که بخش اول، جنبه مقدمه اى دارد و دلها را از طريق توجه دادن به ناپايدارى دنيا و گذرا بودن آن آماده مى سازد و در بخش دوم و سوم آنها را متوجّه اطاعت فرمان خدا و کسب فضائل و دفع رذائل مى نمايد. با اين تفاوت که در بخش دوم تکيه بر اهميت قرب الى اللّه شده و هرگونه تلاشى را براى رسيدن به اين هدف شايسته مى داند و در بخش سوم از طريق مسأله شکر منعم و سپاسگزارى به درگاه بخشنده اين همه نعمت ها وارد مى شود. چرا که وجدان همه انسانها گواهى بر لزوم شکر منعم است.
۶ بهمن ۱۴۰۱
#خطبه۵۳
🔹🔹🔹
🔹🔹
🔹
شرایط قربانی:
ز شرايط کمال قربانى، آن است که گوشهايش صاف و برافراشته و چشمانش سالم باشد، بنابراين هر گاه گوش و چشم قربانى سالم باشد قربانى کامل و سالم است، هر چند شاخش شکسته باشد و با پاى لنگ به قربانگاه آيد.
🔹
🔹🔹
🔹🔹🔹
۱۳ بهمن ۱۴۰۱
#شرح_خطبه۵۳
🔸قربانى بايد کامل باشد:
در اين خطبه (يا در اين بخش از خطبه) امام وارد بيان بعضى از جزئيات و ريزه کاريهاى قربانى🐑 شده،
گويى مى خواهد بحثهاى کلّى خطبه گذشته را با بحث در جزئيات، تکميل کند و نشان دهد مردان خدا تنها به کلّيات نمى پردازند، بلکه به تمام دستورهاى شرع، از کوچک و بزرگ توجّه دارند.👌
✅ مى فرمايد: «از شرائط کمال قربانى آن است که گوشهايش صاف و برافراشته و چشمانش سالم باشد، بنابراين هرگاه گوش و چشم قربانى سالم باشد، قربانى کامل و سالم است» (وَ مِنْ تَمَامِ الاُْضحِيَةِ اسْتِشْرَافُ أُذُنِهَا، وَ سَلاَمَةُ عَيْنِهَا، فَإِذَا سَلِمَتِ الاُْذُنُ وَ الْعَيْنُ سَلِمَتِ الاُْضْحِيَةُ وَ تَمَّتْ).
✅سپس در ادامه اين سخن مى فرمايد: «هر چند شاخش شکسته باشد و با پاى لنگ به قربانگاه آيد» (وَلَوْ کَانَتْ عَضْبَاءَ الْقَرْنِ تَجُرُّ رِجْلَهَا إِلَى المَنْسَکِ).
👈اين سخن با آنچه در ميان فقها معروف است و از ساير روايات معصومين استفاده مى شود که قربانى بايد از رأس جهات نيز سالم باشد منافاتى ندارد، چرا که آنچه مضر به سلامت قربانى است آن است که شاخ داخلى آن شکسته باشد و شکسته بودن شاخ بيرونى ضرر ندارد. همچنين مختصر لنگى که مانع از حرکت نبوده باشد مضر نيست.
👈در بعضى از نسخه هاى اين خطبه جمله اى در ذيل عبارت (تَجُرُّ رِجْلَها اِلَى الْمَنْسَکِ) آمده و آن جمله «فَلا تَجْزِى» است. بنابراين مفهوم جمله اين مى شود که اگر شاخ آن شکسته باشد و بر اثر لنگ بودن پايش را روى زمين بکشد براى قربانى کافى نيست.⚠️
👈مرحوم سيدرضى در پايان اين خطبه مى گويد: «وَالْمَنْسَکُ هاهُنا اَلْمَذْبَحُ»; «منظور از منسک در اينجا قربانگاه است».
***
🔸نکته:
❓چرا بايد قربانى بى عيب و نقص باشد؟
با اين که هدف نهايى از قربانى کردن آن است که گروهى از نيازمندان از آن بهره مند شوند همانطور که قرآن مجيد مى فرمايد: «فَاِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَکُلُوا مِنْها وَ اَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ کَذلِکَ سَخَّرْناها لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»; «هنگامى که پهلوهاى قربانى آرام گرفت (و جان داد) از گوشت آنها بخوريد و مستمندان قانع و فقيران معترض را نيز اطعام کنيد، اين گونه ما اين حيوانات را مسخّر شما ساختيم، تا شکر خدا را بجا آوريد». حج /۳۶
👈و مسلّم است سالم بودن و نبودن گوش يا شاخ حيوان کمترين تأثيرى در اين معنى ندارد،
💠 ولى با توجّه به اين که قربانى کردن يک عبادت است، و انتخاب حيوان معيوب و ناسالم مناسب ساحت قدس پروردگار نيست، براى تقديم به درگاه پروردگار، بايد بهترين را برگزيد و اين يک نوع ادب و احترام به ساحت قدس خداوند متعال است.
نماز خواندن زنان با حجاب کامل، پوشيدن لباسهاى تميز به هنگام نماز، خوشبو کردن خويشتن به هنگام عبادت، و حتى غسل و کفن ميت با آب پاک و لباس پاک، همه نوعى اداى احترام به پيشگاه حق است.☑️
۱۴ بهمن ۱۴۰۱
7.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نام علی خلقت آغاز شد
در آسمان بر زمین باز شد
🔰#حاج_حسین_طاهری
#جانم_علی
۱۵ بهمن ۱۴۰۱
12.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شعر_خوانی بسیار زیبای😍سید حمیدرضا برقعی در مدح امام علی علیه السلام
حافظ خبر نداشت جهان وقف مرتضی(ع) است
از کیسه ی خلیفه سمرقند داده است ...
#میلاد_امام_علی
#جانم_علی
#فضایل_امیرالمومنین
#فقط_به_عشق_علی
۱۵ بهمن ۱۴۰۱