eitaa logo
چله نشین ظهورامام زمان عج الله
309 دنبال‌کننده
775 عکس
299 ویدیو
59 فایل
#تبادل_نداریم↔🚫 #شرح_نامه_های_حضرت_علی_علیه_السلام سلامتی و فرج آقا صاحب الزمان صلوات🔶️ کانالهای دیگر #سلامتکده_بانو_عضو_شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3348693003Cc0c8f29263 @namebepedar @bazybay
مشاهده در ایتا
دانلود
۸۰ 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 اى مردم! زنان از نظر ايمان و بهره اقتصادى و موهبتِ عقل، کاستى هايى دارند; امّا کاستى ايمانِ آنها، به دليل آن است که از نماز و روزه در ايّام عادت باز مى مانند، و گواهِ کاستى عقول آنان اين است که شهادت دو نفر از آنان همچون شهادت يک مرد است، و امّا کاستى بهره اقتصادى آنها دليلش اين است که سهم ارث آنان، نصف سهم مردان است. حال که چنين است از زنان بد بپرهيزيد و مراقب نيکان آنها باشيد و در اعمال نيک (به صورت اطاعت بى قيد و شرط) از آنان اطاعت نکنيد، تا در اعمال بد، از شما انتظار پيروى نداشته باشند. 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آهنگ جدید آقای آهنگران که ماشاءالله سنگ تموم گذاشته جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم حاج قاسم دلش اینجاست بیا تا برویم هفته دفاع مقدس گرامی باد
۸۰ 🔅يكى از خطبه هاى امام است كه پس از جنگ «جمل» در نكوهش (بعضى از) زنان ايراد فرموده است. 🔸خطبه در يك نگاه: على عليه السلام اين خطبه را بعد از جنگ «جمل» و شكست سپاه «عايشه» در «بصره» ايراد فرمود و در آن به مذمّت زنان پرداخته كه به يقين، منظور زنانى است همانند آتش افروز جنگ جمل و كسانى كه از گفته هاى آنها پيروى مى كنند.  امام عليه السلام اين گونه افراد را به سبب كمبودهايى كه دارند و به خاطر همان كمبودها دست به كارهاى خلافى مى زنند، نكوهش مى كند و مؤمنان را از القائات سوء آنان برحذر مى دارد.⚠️ ✴️موقعيّت زنان در جوامع بشرى: در تفسير اين خطبه، ميان شارحان نهج البلاغه به ويژه شارحان معاصر گفتگو بسيار است; به همين، دليل لازم مى دانيم مقدّمه اى براى روشن شدن بحث هاى اين خطبه ذکر کنيم. در طول تاريخ در مورد شخصيّت زن بسيار گفتگو شده و افراط و تفريط هايى در نحوه قضاوت پيرامون آنها صورت گرفته، گاه او را از مقام انسان پايين کشيده و يا در شخصيّت انسانى او ترديد کردند! 😳 و گاه او را به اوج برده و به عنوان جنس برتر معرّفى نمودند و زن سالارى را در جامعه بشريت پيشنهاد کرده اند! 😏مى توان گفت اين افراط و تفريط ها عکس العمل يکديگر است.❌ در جوامع امروز، به ويژه جوامع غربى يا آنها که راه غرب را در دموکراسى مى پيمايند نيز، سخن در اين زمينه بسيار است; سياستمداران خود را نيازمند آراى زنان مى دانند، چرا که زن و مرد درانتخابات يکسان عمل مى کنند و سرمايه داران خود را نيازمند به کار زنان مى بينند به خصوص اينکه غالباً توقّع آنها از نظر دستمزد و امتيازات ديگر از مردان کمتر است. دستگاههاى عظيم تبليغاتى نيز که بخش مهمى ازسياستهاى تبليغاتى و اقتصادى را تشکيل مى دهد، خود را به زنان نيازمند مى بينند.🤦‍♀ 👈اين جهات سبب شده که در سخن، دفاع زيادى از حقوق آنها شود و شخصيّت آنها را تا آنجا که مى توانند بالا ببرند; ولى در عمل خبرى نيست و زنان امروز گرفتار انواع محروميت ها هستند که در گذشته نيز با آن دست به گريبان بودند.😢 همين امر در تفسير متون مذهبى نيز مؤثّر واقع شده است و گروهى که از حقوق زن به صورت شعار گونه و رياکارانه دفاع مى کنند، اين متون را طورى تفسير مى کنند که باب طبع اکثريت زنان باشد و تمايلات آنها را -هر چند به صورت کاذب- اشباع کند❗️ 👈خطبه بالا و جملات معدود ديگرى که در «نهج البلاغه» شبيه آن است، از اين گفتگوها و تفسيرهاى مختلف بر کنار نمانده، گاه در سند آن ترديد شده و گاه در تفسير متن آن بحث کرده اند که مبادا کمترين گرد و غبار نقص، بر دامان زنان بنشيند 😏و بعضى نيز راه تفريط را پيموده و زنان را مجموعه اى از نقص و کاستى نشان داده اند.😡 ولى در اين ميان، دو چيز را نمى توان انکار کرد: 1⃣اين خطبه بعد از جنگ «جمل» وارد شده و مى دانيم ميدان دارِ اصلى آن جنگ، همسر پيامبر(صلى الله عليه وآله) به نام «عايشه» بود که به تحريک «طلحه» و «زبير» به شکل بى سابقه اى در ميدان جنگ وارد شد و خون هاى زيادى از بى گناهان و يا ناآگاهان به زمين ريخت که بعضى عدد کشته شدگان را بالغ بر هفده هزار نفر مى دانند.😱 درست است که بعد از شکست لشکريانِ «عايشه» و «طلحه» و «زبير»، آن زن، اظهار ندامت کرد و اميرمؤمنان على(عليه السلام) نيز به خاطر احترام پيامبر(صلى الله عليه وآله) او را به مدينه باز گرداند، ولى آثار نامطلوب اين جنگ براى هميشه در تاريخ اسلام باقى ماند.🚫 2⃣ ما در بسيارى از آيات قرآن حتى مذمّتى از نوع بشر مى بينيم: 🔅«إِنَّ الاِْنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً* إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً* وَ إِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً; به يقين انسان حريص و کم طاقت آفريده شده! هنگامى که بدى به او رسد، بى تابى مى کند و هنگامى که خوبى به او رسد بخل مى ورزد و مانع ديگران مى شود.» 🔅و در جاى ديگر مى خوانيم: «إِنَّهُ کَانَ ظَلُوماً جَهُولاً; انسان به يقين بسيار ظالم و جاهل بود» 🔅و در جاى ديگر او را، «کفور مبين» (کفران کننده آشکار) ناميده است: (إِنَّ الاِْنْسَانَ لَکَفُورٌ مُبِينٌ). 🔅و در جاى ديگر از انسان به عنوان موجودى که هرگاه به نعمت مى رسد طغيان مى کند، ياد شده: (إِنَّ الاِْنْسَانَ لَيَطْغَى* أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى) و مانند آن.... 👈بى شک، انسان در طبيعتش نه «کفور مبين» است نه «ظلوم و جهول» و نه طغيانگر❌ ، بلکه ظاهر اين است که اين بحثها درباره انسانهايى است که تحت تربيت رهبران الهى قرار نگرفته اند و به صورت گياهان خودرو، در آمده اند. نه راهنمايى و نه بيدارگرى دارند و در ميان هوس ها غوطه ورند.👌 👈به همين دليل در قرآن از مقام انسانِ با تقوا و مطيع فرمان الهى، مدح و تمجيد فراوان شده و اصولاً بنى آدم به عنوان گل سرسبد جهان آفرينش معرّفى گرديده است: (وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَات
ِ وَ فَضَّلْنَاهُم عَلَى کَثِير مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً) 👈در مورد جنس زن نيز مطلب همين گونه است، در ميان زنان افراد شايسته اى داريم که حتّى در ميان مردان مانند آنها کم است 👏 و به عکس، زنان بسيار منحرفى داريم که سرچشمه بسيارى از نابسامانى هاى جامعه بشرى هستند.🤦‍♀ با توجّه به اين مقدّمه، به شرح و تفسير خطبه مى پردازيم
❇️همانگونه که در بالا اشاره شد امام(عليه السلام) اين خطبه را در جنگ «جمل» به عنوان هشدار به همه مسلمانان بيان مى کند تا در آينده گرفتار چنين حوادث دردناکى نشوند.🚫 ✅نخست مى فرمايد: «اى مردم! زنان از نظر ايمان و بهره (اقتصادى) و موهبت عقل کاستى هايى دارند» (مَعَاشِرَ النَّاسِ! إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الاِْيمَانِ، نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ، نَوَاقِصُ الْعُقُولِ) ✅سپس به ذکر دليل براى اين سه کاستى پرداخته، چنين ادامه مى دهد: «امّا کاستى ايمان آنها، به دليل آن است که از نماز و روزه در ايّام عادت باز مى مانند، و گواه کاستى عقول آنها اين است که شهادت دو نفر از آنان، همچون شهادت يک مرد است، و امّا کاستى بهره (اقتصادى) آنها دليلش اين است که سهم ارث آنان، نصف سهم مردان است» (وَ أَمَّا نُقْصَانُ إِيمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاَةِ وَ الصِّيَامِ فِي أيَّامِ حَيْضِهِنَّ، وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَأَتَيْنِ کَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ، وَ أَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِيثُهُنَّ عَلَى الاَْنْصَافِ مِنْ مَوَارِيثِ الرِّجَالِ). 👈شک نيست که اين کاستى هاى سه گانه هر کدام دليلى دارد ✨ اگر خداوند نماز و روزه را در حالت عادت ماهانه از زنان برداشته به دليل اين است که اوّلاً: زمان عادت، حالت بيمارگونه اى براى زنان پيدا مى شود، که نياز به استراحت بيشتر دارد. ثانياً: وضع آنها متناسب عبادت و نيايش نيست. ✨ و اگر شهادت دو زن برابر شهادت يک مرد است به خاطر آن است که عواطف بر آنان غلبه دارد، و اى بسا تحت تأثير عواطف واقع شوند و به نفع کسى و به زيان ديگرى شهادت دهند و اگر سهم ارث آنها نيمى از سهم مردان است، اوّلاً: اين تنها در مورد فرزندان و همسرها است، در حالى که در مورد پدر و مادر در بسيارى از موارد ارث آنها يکى است و همچنين در مورد خواهران و برادران و فرزندان آنها در بعضى از موارد ارث. به تعبير ديگر: زن به عنوان مادر يا خواهر در بسيارى از موارد سهم مساوى با مردان دارد. ثانياً: نفقات زندگى همه بر دوش مردان است و زن نه تنها نفقه فرزندان را نمى پردازد، بلکه شوهر بايد نفقه او را بپردازد، هر چند از طريق ارث يا طرق ديگرى، مال فراوانى به دست آورد.👌 ⬅️بنابراين، تمام اين تفاوت ها که در اسلام وارد شده حساب شده مى باشد; امّا يک نکته را نمى توان انکار کرد که به هر حال زن و مرد از تمام جهات يکسان نيستند و آنهايى که شعار مساوات يا احياناً شعار برترى زن را بر مرد سر مى دهند، خودشان در عمل طور ديگرى رفتار مى کنند. هيچ رئيس جمهورى را - که شعار مساوات مى دهد- پيدا نمى کنيم که وزيران خود را به طور مساوى از ميان زنان و مردان انتخاب کند و همچنين مديران کلّ در تقسيم پست هاى معاونت، معمولاً چنين برنامه اى را ندارند، حتّى در کشورهاى غربى و کشورهاى لائيک و غير مذهبى!😉 👈آنچه به حق وبه صداقت و و اقع بينى نزديکتر است و از رياکارى و تظاهر دور، اين است که: ما اين دو جنس را با تمام شايستگى هاى خدادادشان، به خوبى بشناسيم و عدالت را در ميان آنها برقرار سازيم تا هر يک از آن دو، بتوانند استعداد خدادادشان را شکوفا کنند و از نيروهاى خلاّقى که بالقوّه در وجود آنها است هم خودشان و هم جامعه بهره بگيرند. ابن بهترين تعبيرى است که مى توان در اين زمينه داشت در پايان اين خطبه امام(عليه السلام) در يک نتيجه گيرى کوتاه مى فرمايد: ✅ «حال که چنين است از زنان بد بپرهيزيد، و مراقب نيکان آنها نيز باشيد!» (فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ، وَ کُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَر). ✅سپس مى افزايد: «در اعمال نيک (به صورت اطاعت و تسليم بى قيد و شرط) از آنان اطاعت نکنيد تا در اعمال بد انتظار پيروى از شما نداشته باشند!» (وَلاَ تُطِيعُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ حَتَّى لاَ يَطْمَعْنَ فِي الْمُنْکَرِ). 👈بديهى است عدم اطاعت از آنها در معروف (کار نيک) به اين معنا نيست که اگر آنها دعوت به امور معروفى، همچون نماز و روزه و عدالت و احسان کردند شما با آنها مخالفت کنيد; بلکه منظور اين است که قبول پيشنهاد آنها نبايد به صورت تسليم بى قيد و شرط در برابر آنان باشد و به تعبير ديگر: «معروف» را به خاطر معروف بودنش انجام دهيد، نه به خاطر تسليم بى قيد و شرط در برابر همسرتان. مبادا آنها جسور شوند و احياناً انتظار داشته باشند، تسليم خواسته هاى ناپسند آنها شويد.🤐 👈گرچه عبارت «نهج البلاغه» در اينجا مخصوص همسران نيست و زنان را به صورت مطلق عنوان مى کند، ولى پيدا است که اين گونه مسايل معمولاً در بين همسران اتفاق مى افتد. بنابراين، آنچه در اين خطبه آمده، با آيات وجوب امر به معروف و نهى از منکر و لزوم پذيرش آن که شامل هر مرد و زن مى شود، منافات ندارد; چرا که منظور خطبه اين نيست که معروف را ترک گوييد❌، بلکه منظور اين است که عمل شما شکل اطاعت بى قيد و شرط نداشته باشد; مثل اينکه به
او بگويد: من هم اين کار را در نظر داشته ام که انجام دهم (در صورتى که در واقع چنين نيّتى را داشته است) و يا اينکه اگر کارى است که تأخيرش مانعى ندارد کمى تأخير بيندازد و فاصله شود تا همسرش احساس نکند که شوهرش تابع بى قيد و شرط او است.🚫 👈ولى به هر حال، زنان باايمان و آگاه و هوشيار و متعهّد، به يقين از اين حکم مستثنا هستند; زنانى که رضاى آنها رضاى خدا و سخط آنها سخط خداست، همچون فاطمه زهرا(عليها السلام) که فرمان او جز خير و صلاح و تحصيل رضا و قرب پروردگار نخواهد بود. ✴️اين نکته نيز روشن است که مى گويد: «از خوبان آنها بر حذر باشيد!» خوب نسبى است، نه خوب مطلق; چرا که خوبان مطلق، نه تنها نبايد از آنها بر حذر بود، بلکه بايد از پيشنهادهاى آنها استقبال کرد و صحبت آنها را غنيمت شمرد. 👈به همين دليل در تاريخ اسلام مردان برجسته اى را مى بينيم که به پيشنهادهاى همسران شايسته خود اهميت مى دادند. 👈به همين دليل، در بعضى از آيات قرآن مى بينيم که براى مشورت با زنان، بها قايل شده و آن را کار پسنديده اى معرفى مى کند. 👌در مورد باز گرفتن کودک از شير در سوره بقره مى خوانيم: «فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَنْ تَرَاض مِنْهُمَا وَ تَشَاوُر فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا; هرگاه پدر و مادر، بخواهند با رضايت هر دو و مشورت و توافق، کودک را قبل از دو سال از شير باز گيرند، گناهى بر آنها نيست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣❣آقا مبارک است رَدای امامتت ❣❣ای غایب از نظر به فدای امامتت.. ⚜⚜آغاز امامت و ولایت قطب عالم امکان، فخرزمان، امان مردمان، اعلی حضرت دوران، صاحب العصر والزمان مبارک باد❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۸۱ 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 اى مردم! «زهد» همان کوتاهى آرزو، و شکر و سپاس در برابر نعمت، و پارسايى در برابرِ گناه است. و اگر نتوانستيد همه اين صفات را فراهم سازيد، لااقل مراقب باشيد حرام بر اراده و صبر شما چيره نگردد، و در برابر نعمت هاى الهى شکر خدا را به فراموشى مسپاريد، چه اينکه خداوند با دلائل روشن و آشکار و کتب آسمانى واضح، اتمام حجّت کرده است! (و آنچه درباره زهد و شکر لازم بوده، به شما تعليم داده است).  🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹
۸۱ 💠حقيقت زهد: در اين سخن کوتاه و فشرده و در عين حال، پرمحتوا، امام(عليه السلام) به تعريف حقيقت زهد مى پردازد ✅و مى فرمايد: «اى مردم! زهد همان کوتاهى آرزو، و شکر و سپاس در برابر نعمت، و پارسايى در مقابل گناه است» (أَيُّهَا النَّاسُ! الزَّهَادَةُ قِصَرُ الاَْمَلِ، وَ الشُّکْرُ عِنْدَ النِّعِمَ، وَ التَّورُّعُ عِنْدَ الْمَحَارِمِ). 👈توضيحى که امام(عليه السلام) با اين سه جمله درباره زهد مى فرمايد، در برابر تفسيرهاى غلطى است که از زهد مى شود👌 و چه بسيارند کسانى که هرگز معناى زهد را نفهميده اند و خود را «زاهد» مى پندارند! تصوّر مى کنند «زهد» تنها پوشيدن لباس هاى ساده، يا عدم ورود در مسايل مهمّ اجتماعى و گوشه گيرى و جدايى از جامعه انسانى و بيگانگى نسبت به فعّاليّتهاى اقتصادى است; در حالى که هيچ يک از اينها دليل بر زهد نيست.❌ حقيقت «زهد» که در برابر «رغبت» قرار دارد، همان بى اعتنايى نسبت به مواهب مادّى است و يا به تعبير ديگر: «عدم وابستگى نسبت به دنيا و مظاهر دنيا مى باشد، هر چند امکانات وسيعى در اختيار داشته باشد.» 👈کسى که نسبت به امور مادّى بى اعتنا است، هرگز دنبال آرزوهاى دور و دراز نيست (آرزوهاى دور و دراز مخصوص دنياپرستان است) و کسى که چنين است در برابر نعمت ها سپاسگزار و در برابر گناهان خويشتن دار است، زيرا نعمت ها، او را به خود مشغول نمى دارد و از ياد خدا غافل نمى کند و گناهان، دل و دين او را نمى ربايند. ✨در کلمات قصار مولا(عليه السلام) نيز، تفسير ديگرى از زهد شده که هر چند در ظاهر با اين تفسير متفاوت است، ولى در واقع به يک معنا باز مى گردند; مى فرمايد: «الزُّهْدُ کُلُّهُ بَيْنَ کَلَمَتَيْنِ مِنَ الْقُرآنِ: قَالَ اللّهُ سُبْحَانَهُ: «لِکَيْلاَ تَأْسَوْا عَلَى مَافَاتَکُمْ وَ لاَتَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ» وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالاْتِي فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ; تمام زهد در ميان دو جمله از قرآن است; خداوند متعال مى فرمايد: «تا بر گذشته تأسّف نخوريد و نسبت به آينده شاد و دلبسته نباشيد.» بنابراين آن کس که غم گذشته (و آنچه را از دست داده) نمى خورد و نسبت به آينده (و آنچه در دست دارد) شاد و دلبسته نيست، هر دو جانب زهد را در اختيار گرفته است»حکمت۴۳۹ 👈اين تعبير اشاره است به اينکه حقيقت زهد، ترک وابستگى ها و گسستن زنجيرهاى⛓ اسارت مربوط به گذشته و آينده است. 👈تعبير به «وَ الشُّکْرُ عِنْدَ النِّعَمِ» که به عنوان دومين رکن، از ارکان سه گانه زهد شمرده شده، اشاره به اين است که همواره نعمت ها را از سوى خدا بداند، نه از سوى خود; تا همين سبب دلبستگى اش به خدا گردد، نه دلبستگى به خويشتن! 👈تعبير به «التَّوَرُّعُ عِنْدَ الْمَحَارِمِ» اشاره به اين است که ريشه اصلى گناه، دنياپرستى است ✨همانگونه که در حديث معروف مى خوانيم: «حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ کُلِّ خَطِيئَة; علاقه و عشق به دنيا، ريشه و سرآغاز هر گناهى است» ✅سپس امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: «اگر نتوانستيد همه اين صفات را فراهم سازيد، لااقل مراقب باشيد حرام، بر اراده و صبر شما چيره نگردد و در برابر نعمت هاى الهى شکر خدا را به فراموشى مسپاريد، چه اينکه خداوند با دلائل روشن و آشکار و کتب آسمانى بارز و واضح اتمام حجّت کرده است» (فَإِنْ عَزَبَ ذلِکَ عَنْکُمْ، فَلاَ يَغْلِبِ الْحَرَامُ صَبْرَکُمْ، وَ لاَتَنْسَوْا عِنْدَ النِّعَمِ شُکْرَکُمْ، فَقَدْ أَعْذَرَ اللّهُ إِلَيْکُمْ بِحُجَج مُسْفِرَة ظَاهِرَة، وَ کُتُب بَارِزَةِ الْعُذْرِ وَاضِحَة). 👈با اينکه امام(عليه السلام) در قسمت اخير، بر دو قسمت از ارکان سه گانه زهد تأکيد مى ورزد (پرهيز از گناه و شکرگزارى در برابر نعمت) ولى تعبيراتى که در اين چند جمله به کار رفته، نشان مى دهد که منظور امام(عليه السلام) اين است که اگر شکر نعمت را به طور کامل انجام نمى دهيد، لااقل شکرگزارى را به فراموشى نسپاريد و اگر ورع و پرهيز از گناه را در حدّ اعلا -که پرهيز از مشتبهات را هم شامل مى شود- نداريد، لااقل حرام، بر صبر شما غلبه نکند و اين حدّ از تقوا را رعايت کنيد.😢 ♻️جمله هايى که مولا(عليه السلام) در بيان علّت زهد ذکر فرموده، اشاره بر اين است که اين حدّ از زهد و تقوا، بر همه کس لازم است; چرا که خداوند اتمام حجّت کرده، از اين رو هيچ کس در مخالفت با آن معذور نيست! ✴️کوتاه سخن اينکه، پرهيز از گناه و شکر نعمت، داراى دو مرحله است: يک مرحله آن وظيفه همه مسلمانان و در واقع شرط ايمان است. و يک مرحله عالى دارد که آميخته با پرهيز از مشتبهات و کوتاهى آروزها است و اين درخور زاهدان و شايسته پيشگامان از اهل ايمان است.
۸۲ 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 من چگونه توصيف کنم سرايى را که آغاز آن سختى و مشقّت است و پايانش نيستى و فناست. در حلالش حساب و در حرامش عقاب است! آن کس که در آن ثروتمند شود با انواع آزمايشها روبرو مى شود و آن کس که فقير گردد، محزون مى شود. کسى که به سرعت به دنبال آن برود به آن نمى رسد و کسى که آن را رها سازد، به او روى مى آورد. آن کس که با دنيا بنگرد به او بصيرت و بينايى مى بخشد و آن کس که به دنيا بنگرد نابينايش مى کند. 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹
۸۲ 💠خطبه در يك نگاه: «مبرّد» در كتاب «كامل» مى گويد: «اين خطبه را امام عليه السلام زمانى بيان فرمود كه مشغول خواندن خطبه اى بود، مردى از ميان جمعيّت عرض كرد: «اى اميرمؤمنان! دنيا را براى ما توصيف كن.» امام عليه السلام فرمود: «بدون مقدّمه بگويم، درباره سرايى كه ابتداى آن سختى و مشقّت است و پايانِ آن فناست» و به همين صورت اين خطبه كوتاه را تا پايان بيان فرمود كه ترسيم بسيار دقيق و روشنى از زندگى دنيا و مشكلات و گرفتارى ها و نابسامانى هاى آن است و به راستى دقّت در همين چند جمله كوتاهى كه در اين خطبه آمده است، مى تواند انسان را به حقايق مهمّى درباره دنيا و زندگى آن آشنا سازد، به گونه اى كه مى توان گفت: «چيزى درباره وصف دنيا باقى نمانده، مگر اينكه امام عليه السلام در اين ده جمله كوتاه بيان فرموده است».👌 🔰دنيا وسيله است، نه هدف! امام(عليه السلام) در اين سخن فصيح و بليغ خود، در بيان اوصاف دنيا ده جمله ذکر فرموده است. ✅در نخستين جمله مى فرمايد: «من چگونه توصيف کنم سرايى را که آغاز آن سختى و مشقّت است» (مَا أَصِفُ مِنْ دَار أَوَّلُهَا عَنَاءٌ). ✅در دوّمين جمله مى افزايد: «و پايانش نيستى و فناست» (وَ آخِرُهَا فَنَاءٌ). 👈يک نگاهِ اجمالى، به سراسر زندگى انسان در اين جهان نشان مى دهد که همه آن آميخته با رنج و مشقّت است; سر آغاز آن که ولادت انسان است، نه تنها درد و رنج عظيمى براى مادر دارد، بلکه براى خود او رنج آورتر است; چرا که از محيط بسته اى به محيط بازى که بسيار با آن متفاوت است، وارد مى شود و همه چيز دگرگون مى گردد. در آغاز کودکى چنان ضعيف و ناتوان است که نه تنها نمى تواند پشه اى را از خود دور کند، بلکه قدرت حفظ آب دهان را، در دهان ندارد و اگر از او به دقّت پرستارى نشود، هر لحظه با خطرى روبروست. دوران شيرخوارگى را، با تمام مشکلاتش پشت سر مى گذارد و با درد و رنج از شيرى که شيره جان او بود، جدا مى شود و کم کم به راه مى افتد در حالى که هيچ تجربه اى در زندگى ندارد و خطرات عظيمى از هر سو، زندگى او را تهديد مى کند; کم کم بر سر عقل مى آيد و هوش او کامل مى شود و تازه دردسرهاى او آغاز مى گردد، چرا که از حجم مشکلات زندگى و گرفتارى هاو محروميّت ها باخبر مى شود; با چه زحمتى در ميان جمعى که به همه چيز چسبيده اند، جاى پايى براى خود باز مى کند و خانه و لانه و همسرى - با هزاران مشکل - براى خود برمى گزيند: مشکلاتى که تا پايان عمر همراه اوست. دوران پيرى که نيروها از کف مى رود و انواع ضعف ها و بيمارى ها، در چشم و گوش و دست و پا و قلب و عروق و استخوانش ظاهر مى شود، مشکلات مضاعفى براى او مى آفريند. آرى سراى دنيا سرايى است که با درد و رنج آغاز مى شود و با انواع گرفتاريها ادامه مى يابد!😔 🔅قرآن مجيد مى گويد: «لَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنْسَانَ فِي کَبَد; به يقين ما انسان را در رنج آفريديم». 👈«کبد» در اصل به معناى شدّت است و يا دردى است که به کبِد انسان عارض مى شود، سپس به هرگونه رنج و مشقّت اطلاق شده است و اينکه قرآن مى گويد: «ما انسان را در درد و رنج آفريديم.» گويى درد و رنج، همچون خانه و لانه انسان است که آدمى از روز اوّل در آن جاى مى گيرد!😏 👈حتّى مرفّه ترين زندگى ها، از انواع درد و رنج ها خالى نيست و به هر حال، هر کسى به نوعى گرفتار است. ✅سپس در بيان سومين و چهارمين وصف مى فرمايد: «در حلال آن حساب، و در حرامش عقاب است». (فِي حَلاَلِهَا حِسَابٌ، وَ فِي حَرَامِهَا عِقَابٌ)😱. 👈اشاره به اينکه حتّى انسان در آخرت گرفتار پيامدهاى دنياى خويش است; زيرا از دو حال خارج نيست: يا در طلب حلال بوده و يا در طلب حرام. اگر به سراغ حلال رفته بايد حساب همه آنها را در قيامت پس بدهد و اگر در طلب حرام بوده، بايد کيفر آن را بچشد!📛 👈 به همين دليل در حديثى از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «يَدْخُلُ الْفُقَرَاءُ الْجَنَّةَ قَبْلَ الاَْغْنِيَاءِ بِخَمْسِ مِائَةِ عَام; فقرا پانصد سال قبل از اغنيا وارد بهشت مى شوند (زيرا اغنيا بايد حساب اموال خود را باز پس دهند).»⚠️ ✅سپس در بيان پنجمين و ششمين وصف مى افزايد: «کسى که در دنيا ثروتمند شود، مورد انواع آزمايش ها و فتنه ها قرار مى گيرد و کسى که فقير گردد محزون مى شود» (مَنِ اسْتَغْنَى فِيهَا فُتِنَ، وَ مَنِ افْتَقَرَ فِيهَا حَزِنَ).