. وقتِ اذانِ مغرب و افطار و ربنا... من آرزو کنم تو برآورده می شوی؟! . @alef_laam_mim

. روز سوم شد بدانید ای رقیه منسبان تشنگی امروز حتما بد اذیت میکند ... . @alef_laam_mim

. به بهانه دلتنگی نوشته: اواخرِ اسفند ماهِ نود و هفت . . پارک کوچک را که رد کنی ، وارد کوچه خامنه ای می شوی. سرِ کوچه کنار دیوار پیرزن توی خودش فرو رفته، کلاه مشهدی سرش هست و با دستکش نشسته . چادر رنگ و رو رفته ای هم سر کرده . روبرویش مقوایی روی زمین است و رویش پر از فرفره. به خیابان میرسی . دست راست دویست متری که بِرَوی باب الجواد است. باغچه های باب الجواد پر از گل است. پیرِ مردِ پالتو پوش با آرم آستان قدس ایستاده ، شال سبزی هم گردنش است . سلامی می گویم و جوابی با لبخند می گیرم. همه چیزش با صفاست اینجا! . داخل حرم می روم و سلامی به آقا می دهم ، السلام علیک یا سلطان ! اذن دخول را که می خوانم هنوز نیم ساعتی به اذان ظهر مانده. پنج شنبه است ، روزِ سه ساله. . از طرف باب الهادی ، از صحن خارج می شوم . بیرون که میرَوی آن بالا سمت چپ را اگر نگاه کنی ، تابلوی مسجد را می بینی. «مسجدِ صدیقی ها» وارد شدم ، مسجد خلوت است ، فقط چند خادم هستند. حاج محمود هم بین آن هاست ، سلامی می کنم. . حاجی خادمِ محفلِ اشک امام رضاست! همه را تحویل می گیرد، چه آشنا چه غریبه! همه چیزش با صفاست اینجا! . #اول #دنباله_دار . @alef_laam_mim

. قسم خوردی که می‌آیی سه موطن بعد جان دادن دریغ از بخت! عزراییل هم پس می‌زند جان را . @alef_laam_mim

. آخر! . نشر آزاد ! . @alef_laam_mim

. روزِ پنجم آمد و روزِ کریم ابن کریم روزه ی امروز ما احلی عسل گردیده است! . @alef_laam_mim

. بوَد اولین بوَد آخرین ، شَهِ مسلمین شَهِ مومنین برو در صفاتِ خدا ببین، نه علی خدا که خدا علیست... . @alef_laam_mim