#مینیمال
کلمه ها گنگ شده اند
قلم را که با نیت داستان بر میدارم سنگین می شود و زود دستم خسته .
موقع جزوه نویسی و یادداشت برداری درس ها خوب خوش رقصی می کند.
ذهن کند شده . ذهن شده دهلیز چپ و راست و بطن چپ و راست و رگ ها .
قلب قلب است . عقل عقل است . دل نیست.
شاید اشتباه می کنم . ادامه این راه اشتباه است .
نویسنده ها زیست نمی خوانند . نویسنده ها منطق نمی خوانند .
نویسنده ها کتاب درسی نمی نویسند.
نویسنده ها زور نمی زنند . نویسنده ها بالا نمی آورند.
یا علی می گوید و می خواهد شروع کند.
کاغذ را بر می دارد و روی میز میگذارد . موهایش موج میزند و دستش از بینشان در می آید .
قلم روی کاغذ می لغزد. طرح شیری خسته نقش می بندد . شیر لاغر و خسته و تکیده قلم در دهان دمر خوابیده.
دردل هایش را به شیر می گوید . خسته شیر را مچاله می کند و می اندازد توی سطل .
شیر مرد خسته خودش را مچاله می کند. ولی داخل سطل سیاه اتاقش جا نمی شود.🍃
@alef_laam_mim