✅ سلسله جلسات #تحلیلفهرستی حضرت استاد آیت الله مددی(زیدعزه) بر محور بررسی و نقادی کتاب #میراثمکتوبشیعه اثر دکترمدرسی طباطبائی شکل گرفته است.
🔸 سید حسین مدرسی طباطبایی پژوهنده، مجتهد، فقیه، استاد دانشگاه و نویسنده دینی ایرانی معاصر است. وی از ۱۹۸۳ تاکنون استاد کرسی Bayard Dodge در دانشکده مطالعات خاور نزدیک و حقوق اسلامی در دانشکده حقوق دانشگاه پرینستون است. او عضو پیوسته گلستانه در کالج سینت انتونی دانشگاه آکسفورد است و استاد مدعو کرسی خادم حرمین شریفین در دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد بوده است. او عضو هیئت ویراستاری ژورنال حقوق اسلامی و خاور نزدیک یو سی ال ای است.
https://fa.wikipedia.org/wiki/
🔸به دلیلی از بارگذاری صوت جلسات معذورم، اما تقریر جلسات ان شاءالله ارائه خواهد شد. این جلسات بسیار پربار است و مطالعه آنها برای انجام تحقیقات بلند مدت راه گشا خواهد بود.
@alfigh_alosul
#تقریر_جلسه_هشتم
#مباحثتحلیلفهرستی
🔸استاد سیداحمد مددی(زیدعزه)
✅ وجود عقلانی و فرهنگی امیرالمؤمنین(سلام الله علیه)
🔹 نویسنده کتاب درباره #مصحفعلی خوب کار کرده است و انصافاً در برخی موارد تتبعات خوبی دارد. درباره این مصحف یک احتمال قوی وجود دارد که اینها اوراق پراکندهای بود که آنها را به هم متصل کردهاند و به نظر ما هم ترتیب قرآن همین است که در اختیار است و حضرت به همین شیوه جمع کردهاند. و احتمال بسیار قوی وجود دارد که، علت اینکه قرآن ایشان را قبول نکردند، به خاطر این باشد که، دستگاه خلافت نمیخواسته است که، قرآن منسوب به حضرت امیر باشد، نه اینکه با اصل کیان قرآن مخالفت بورزند که اگر چنین بود حضرت در مقابلشان میایستاد.
🔹 ابن قیم جوزی در کتاب «اعلام المحققین»، بخش معظم این کتاب را به شرح نامه عمر به شریح قاضی اختصاص میدهد. من احتمال میدهم که این نامه، نامه حضرت امیر باشد، زیرا شبیه آن نامه در منابع ما موجود است. در الغارات هم نقلی است که، معاویه نامه ای را که منسوب به امیرالمؤمنین بود، به خاطر علمی بودن آن گفت این نامه را به خلفا نسبت دهید تا به نام علیبنابیطالب نخورد.
🔹 حضرت نظرشان بر این بود که، مصحف رمز اسلام است و باید حفظ شود و به همین خاطر به #جمعالقرآن اهتمام ورزیدند. اینکه گفته میشود که، قرآن قانون اساسی است درست نیست. قرآن هم اساس قانون است، هم اساس اخلاق هم اساس اعتقادات هم اساس تاریخ است. آن روح کلی انبیاء و قیام های ایشان که اساس تاریخ است یعنی محکمات تاریخی است در قرآن آمده است.
🔹 آنچه درباره حضرت امیر در این بخش باید توجه داشته باشیم این است که، این نوشتارها و کتب یکی از آثار #وجودعقلانیوفرهنگی ایشان است نه تمام شخصیت ایشان. دیگران هم کتابت بلد بودند؛ عمر حتی عبری هم بلد بود و احتمالاً ابوبکر هم کتابت بلد بوده باشد، یا معاویه از کتاب وحی بود لیکن اینها شخصیت فرهنگی نداشتند، در تمام دوران بنی امیه یک مدرسه علمیه ساخته نشد. اما حضرت امیر شخصیت فرهنگی، هنری داشتند. منظومههایی که به ایشان منتسب است یا استنادات خود ایشان در خطبه ها به اشعار هم نشان از شخصیت هنری ایشان دارد.
🔹 در کتاب «المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام» یک بحث مفصلی درباره این دارد که، خطابهخوانی یکی از مقومات عشیرهای عرب در زمان جاهلیت بود. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، خطبهای از مشهورترین خطبای عرب به نام ابننباته را در کنار خطب حضرت امیر نقل میکند و میگوید اصلاً اینها با خطب علی بن ابی طالب قابل مقایسه نیستند. در حالیکه هیچ کدام از خلفا چنین شخصیتی نداشت، حتی نقل است که عثمان در آغاز خلافت بیش از چند کلمه نتوانست صحبت کند. همیشه خط اهل بیت در مواجهه با دین، یک #خطعقلانی بود. همین الآن هم اگر نگاه کنید، شیعیان در مواجهه با فرهنگ و تمدن غرب، عقلانی تر برخورد می کنند.
ادامه دارد....
@alfigh_alosul
#تقریر_جلسه_هشتم
#مباحثتحلیلفهرستی
🔸استاد سیداحمد مددی(زیدعزه)
✅مصحف فاطمه
🔹 در مجموعه نوشتارهای حضرت امیر چند عنوان داریم؛ صحیفه علی، کتاب علی و مصحف فاطمه. درباره #مصحففاطمه دو معنا داریم؛ یکی املائات حضرت فاطمه است که حضرت امیر نگاشتهاند و یگی دیگری هم املاء رسول الله است به خط حضرت امیر لیکن به نام مصحف فاطمه است. روایت معنای دومی در بصائرالدرجات است و معنای اول هم در کافی. روایت بصائرالدرجات چند سند دارد لیکن یک گیری در اسناد است. چون املاء رسول الله به خط حضرت امیر، چه ربطی به حضرت فاطمه دارد تا نام آن مصحف فاطمه باشد؟ به نظرم در استنساخ مشکلاتی وجود داشته است.
🔹 یکی از شخصیتهای فرهنگی عبداللهبنعمروبنالعاص بود که بالکل از سیاست بیرون بود، لیکن شخصیت فرهنگی او هم محدود به نوشتار بود. اسم کتاب او الصحیفة الصادقة است و امام صادق(سلام الله علیه) کتابی را به حضرت امیر نسبت میدهند با عنوان #الصحیفةالجامعة که به الجامعة معروف بود. لذا بنده اعتقاد دارم که روایات بصائر الدرجات تحریف شده است، یا در مرحله استنساخ یا در مرحله روایت.
در عهدنامهای که حضرت رضا(سلام الله علیه) مرقوم فرمودند که، اربلی در کشف الغمه میگوید: من به خط حضرت آن را دیدهام و همانجا نقل میکند. حضرت می فرمایند: مأمون مرا به ولیعهدی می خواند در حالیکه جفر و جامعه خلاف آن را می گویند. این خیلی عجیب است که، جفر و جامعه در دنیای اسلام آن روز شهرت داشته است. این روایت در آن روز که هارون بزرگترین حکومت اسلامی را تشکیل داده بود که تابحال چنین حکومتی تشکیل نشده است، چنین عهدنامهای نوشته شود و در خطب جمعه خوانده شود و جفر و جامعه هم در آن ذکر شود خیلی عجیب است.
🔹 یک نقلی است که، نشان میدهد که شهرت کتاب حضرت امیر از زمان خلافت ایشان است که در سنن نسائی همه چنین روایتی آورده شده است.
🔹 کتاب #القضایاوالسننوالاحکام که زیدیها به حضرت امیر نسبت میدهند نکتهای که ماداریم این است که، ائمه از آن کتاب زیاد نقل نکرده اند. از شواهدی که جمع میکنیم به دست می آید که این کتاب، کتاب معروف حضرت امیر در کوفه بوده است و احتمال قوی این است که، قضایای محمد بن غیث بخشی از آن است که، حضرت باقر(سلام الله علیه) به محمد بن غیث نقل کرده اند. این کتاب به احتمال زیاد تا زمان کلینی وجود داشته است، قاضی نعمان که میان کلینی و صدوق است از این کتاب نقل دارد و البته اسم آن کتاب را کتاب القضایا گذاشته است لیکن سند آن عین سند نجاشی به القضایا و السنن و الاحکام است. با این وضعیت، خیلی عجیب است که چرا این کتاب میان شیعه جا نیافتاد؟ به نظر میرسد که ائمه از این کتاب استفاده نکردهاند، و از کتاب صحیفة الجامعه استفاده کردهاند که کتاب سری بود و آن کتاب هم عمومی بود و در اختیار عموم قرار داشت و احتمال هم دارد که حضرت امیر در کتاب القضایا در پوشش تقیه حرف زدهاند.
خلاصه آن چیزی که ما میتوانیم بگوییم این است که، نوشتارهای حضرت یکی جفر است و دیگری جامعه، و کتاب علی یا صحیفه علی هم روشن نیست.
@alfigh_alosul
🌺 أَیهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیکمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ🌺
🔹به لطف خداوند متعال امیدداریم و آرزوی مغفرت و بخشش در این ماه مبارک را داریم. برای همگان دعا کنیم و در رأس همه ادعیه و دعای واجب بر اهل ولایت، دعا به وجود نازنین حضرت حجة(ارواحناله الفداء) است.
🔹ان شاءالله در این ماه مبارک، تقریرات بحث استادمددی(زیدعزه) ادامه پیدا خواهد کرد. در کنار این تقریرات، بهتر است به #سیره_عبادی (قول، فعل) علمای امامیه نیز پرداخته شود تا انگیزههای خودیابی و خودسازی در درون ما زنده گردد. بمنه و کرمه تبارک و تعالی.
@alfigh_alosul
#سیره_عبادی
#علمایامامیه_1
حضرت آیت الله بهجت(رضواناللهتعالیعلیه):
🔹 به یاد دارم در کربلا آقا شیخِ نابینایی در بالاسر سیدالشهدا علیهالسلام و درحالیکه مرا نمیدید، به پسرش که کوچک بود و هنوز بالغ نشده بود، میگفت: پسرم! نماز بخوان. وقتی پسر به نماز ایستاد، در وقت نیت، وقتی که میخواست به او یاد دهد که چگونه نیت کند، میگفت: پسرم! #درنماز دلت را به خدا ببند! یک کلمه است، گوش کردن و نکردن، گفتن و نگفتن، ولی فرقش از زمین تا آسمان است. اگر میل داری به جایی برسی که #سیدرضی، #سیدمرتضی، و #شیخمفید رحمهمالله رسیدند، کاری بکن که آنها میکردند، تا به مقامات آنها برسی.
🔹آری، با حرف تنها نمیتوان به جایی که آنها رسیدهاند، رسید. علمیات آنان شرق و غرب را فرا گرفته، و عملیات آنها هم قابل انکار نیست، و کرامات عجیب و غریب هم از آنها نقل شده که قابل انکار نیست.
🔹بنابراین، فرق ما و آنها این است که آنها #اهلعلموعمل و صاحب مقامات و کرامات بودهاند و ما نیستیم. به نظر بنده تفاوت میان ما و آنها فقط در این است که آنها به آنچه میدانستند، عمل میکردند، ولی ما حتی آنچه را که میبینیم، عمل نمیکنیم! و حتی أَلأهَم فَالأهَم و أَلأوْجَب فَالأوْجَب را رعایت نمیکنیم!
🔹 آنها در مقام عمل حتی در عمل به مستحبات، منتظر حالی بودند که آن را خوب انجام دهند! تنها مشابهت ما با آنها این است که آنها در ایمان و یقین قوی بودند و صلابت داشتند، و ایمان و یقین ما ضعیف است!
🔸ر.ک. در محضر بهجت، ج٣، ص٢۴٢
@alfigh_alosul
#تقریر_جلسه_نهم
#مباحثتحلیلفهرستی
استاد سیداحمد مددی(زیدعزه)
✳ مستندات برخی مطالب گذشته
🔹بهتر است در این جلسه، مستندات برخی مطالب گذشته را نقل کنیم. یکی از مصادر قدیمی که به موضوع نوشتارهای حضرت امیر پرداخته است و روایات متعددی را نقل کرده است کتاب #بصائرالدرجات است. در جزء سوم این کتاب از اجزاء عشره روایاتی موجود است. عنوان باب چنین است:
«12 باب في الأئمة أن عندهم الصحيفة الجامعة التي هي إملاء رسول الله و خط علي ع بيده و هي سبعون ذراعا»
فقط به نقل یک روایت بسنده می کنیم:
«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْجَامِعَةِ قَالَ تِلْكَ صَحِيفَةٌ [طُولُهَا] سَبْعُونَ ذِرَاعاً فِي عريض [عَرْضِ] الْأَدِيمِ مِثْلُ فَخِذِ الْفَالِجِ فِيهَا كُلُّ مَا يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْهِ وَ لَيْسَ مِنْ قَضِيَّةٍ إِلَّا وَ هِيَ فِيهَا حَتَّى أَرْشُ الْخَدْشِ.»
براساس این روایت، اندازه صحیفه جامعه اینگونه است که؛ طولش 70 ذراع است و عرض آن عرض پوست حیوان است و وقتی هم پیچیده می شود مثل یک ران حیوان می شود.
🔹درباره #جفرابیضواحمر نیز روایاتی در این کتاب وارد شده است:
«14 باب في الأئمة ع أنهم أعطوا الجفر و الجامعة و مصحف فاطمة ع»
البته در کافی هم نقل روایت شده است:
« عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ عِنْدِي الْجَفْرَ الْأَبْيَضَ قَالَ قُلْتُ فَأَيُّ شَيْءٍ فِيهِ قَالَ زَبُورُ دَاوُدَ وَ تَوْرَاةُ مُوسَى وَ إِنْجِيلُ عِيسَى وَ صُحُفُ إِبْرَاهِيمَ ع وَ الْحَلَالُ وَ الْحَرَامُ وَ مُصْحَفُ فَاطِمَةَ .....»(الکافی، الاسلامیة، ج1 ص 241)
🔹روایتی از ابی بصیر است که، در آن به تفصیل درباره جامعه، مصحف فاطمه و جفر صحبت شده است:
....ثمَّ قَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ وَ إِنَّ عِنْدَنَا #الْجَامِعَةَ وَ مَا يُدْرِيهِمْ مَا الْجَامِعَةُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا الْجَامِعَةُ قَالَ صَحِيفَةٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً بِذِرَاعِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ إِمْلَاءٍ مِنْ فَلْقِ فِيهِ وَ خَطَّ عَلِيٌّ بِيَمِينِهِ فِيهَا كُلُّ حَلَالٍ وَ حَرَامٍ وَ كُلُّ شَيْءٍ يَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَيْهِ حَتَّى الْأَرْشُ فِي الْخَدْش....ثُمَّ قَالَ إِنَّ عِنْدَنَا #الْجَفْرَ وَ مَا يُدْرِيهِمْ مَا الْجَفْرُ مِسْكُ شَاةٍ أَوْ جِلْدُ بَعِيرٍ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا الْجَفْرُ قَالَ وِعَاءٌ أَحْمَرُ أَوْ أدم [أَدِيمٌ] أَحْمَرُ فِيهِ عِلْمُ النَّبِيِّينَ وَ الْوَصِيِّين....ثُمَّ قَالَ وَ إِنَّ عِنْدَنَا #لَمُصْحَفَفَاطِمَةَ ع وَ مَا يُدْرِيهِمْ مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ قَالَ مُصْحَفٌ فِيهِ مِثْلُ قُرْآنِكُمْ هَذَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ اللَّهِ مَا فِيهِ مِنْ قُرْآنِكُمْ حَرْفٌ وَاحِدٌ إِنَّمَا هُوَ شَيْءٌ أَمْلَاهَا اللَّهُ وَ أَوْحَى إِلَيْهَا....
🔹درباره مصحف فاطمه مشکلاتی وجود دارد که منتهی به تعارض در میان روایات می شود. از سویی برخی روایات می گویند، مصحف فاطمه املاء رسول الله و به خط حضرت امیر است، و در مقابل روایات دیگری هست که مصحف فاطمه بعد از رحلت حضرت رسول است. اضافه اینکه، اگر به املاء رسول الله است و خط حضرت امیر، چرا باید اسم آن مصحف فاطمه باشد؟ به نظر می رسد راه حلی که می توان ارائه داد این باشد که مقصود از «رسول» نفس نبی اکرم نیست بلکه ملک و فرشته مقصود است که املاء می کرده است و حضرت امیر می نگاشته است. این احتمال در مرآة العقول هم آمده است.
ادامه دارد.....
@alfigh_alosul
#تقریر_جلسه_نهم
#مباحثتحلیلفهرستی
🔸 استاد سیداحمد مددی(زیدعزه)
✅عبدالله بن الحسن المثنی
🔺عبداللهبنالحسن اولین نوه حضرت زهرا و حضرت امیر(سلام الله علیهما) است که #ذوالشرفین است یعنی هم از جهت مادر و هم جهت پدر علوی است، و به همین خاطر او را #عبداللهمحض میگفتند، شبیه امام باقر(سلام الله علیه). لیکن حضرت بعد از عبدالله به دنیا آمدند و عبدالله نوه اول بود. عبدالله بزرگ زیدیها بود و پسرش #محمدنفسزکیه بود که قیام به سیف کرد و به دست منصور دوانیقی کشته شد.
🔺با ضعف دولت بنی امیه، ایده بازگشت خلافت به خاندان رسول مطرح شد که سه خاندان در میان بودند؛ خاندان عباسیها که ابراهیمِامام بزرگ آنها بود که در زندان کشته شد و سپس برادرش سفاح، خاندان حسنیها که بزرگ آنها همین عبدالله محض بود و خاندان حسینیها که امام باقر و امام صادق (سلام الله علیهما) بودند. خاندان عباسیها حکومت را به دست گرفتند، لیکن از جهت شجاعت و جرأت و جسارت خاندان حسنی ها شهرت داشتند. امام صادق، بیشترین اصحاب را در کوفه داشتند و در مدینه با بنی الحسن محشور بودند.
🔺عبدالله بن الحسن خود را در مقابل امام صادق به عنوان امام معرفی میکرد. حضرت در روایتی میفرمایند؛ او همان علم عندالناس را دارد. به نظر میرسد مقصود از عندالناس، عندالعامة نباشد بلکه همان کتاب #القضایاوالسننوالاحکام باشد که معروف به کتابِعلی بود. عرض کردم که ائمه این کتاب را قبول نداشتند و این کتاب در دسترس عموم بود و لیکن ایشان صحیفه جامعه را به عنوان عندنا مطرح می کردند که کتاب سری بود. کتاب القضایا و السنن و الاحکام، کتاب مرجع زیدیها است و عبدالله هم بزرگ زیدیها. به این کتاب سه طریق وجود دارد؛ طریق ابورافع که نجاشی طرح میکند، طریقی که به ابورافع نمیرسد و منتهی به عمربن علی بن ابیطالب میرسد که بزرگ سادات علوی عمری بود. و طریق سوم هم از حارث همدانی است که به حضرت امیر میرسد.
@alfigh_alosul
#سیره_عبادی
#علمایامامیه_2
حضرت آیت الله بهجت (رضوان الله تعالی علیه):
♻نماز علمای بزرگ
🔹نمازهایی که ما میخوانیم به نماز علمای بزرگ شباهت ندارد، نماز آنها و کیفیت نیت و خلوص و حال و حضور آنها گفتنی و توصیف کردنی نیست. در صورتی که آنان در علوم متوغل بودند، و شبانهروز غرق در مباحث فقه و اصول بودند، به گونهای که گویی وقت آنها مستغرق در درس و بحث و مطالعه است، و خیال میشد که برای عبادت و نماز حال و وقت ندارند، ولی با این حال در نماز عجایب و غرایب بودند و نماز آنها، نماز بود.
خدا کند طریقه سلف صالح خود را عالماً و عامداً در علم و عمل ترک نکنیم.
ر.ک. در محضر بهجت، ج3 ص 52
@alfigh_alosul