#داستان_تشرف علامه میرجهانی رضوان الله علیه و تصحیح دعای ندبه!
#اماکن_منتسب_به_امام_زمان
🔻ایشان فرمودند: شب جمعه ای، در حرم مطهر عسکریین سلام الله علیهما بسیار دعا کرده و زیارت و تشرف خدمت مولایم حضرت صاحب الامر روحی فداه را خواستار شدم، پس از خواندن نماز صبح به #سرداب_مقدس مشرف شدم و چون هنوز آفتاب نزده و هوا تاریک بود، شمعی در دست گرفته از پله های سرداب پایین میرفتم.
وقتی به عرصه سرداب رسیدم آنجا بدون چراغ روشن بود و آقای بزرگواری نزدیک صفه مخصوص نشسته و مشغول ذکر گفتن بودند، از جلوی ایشان گذشتم، سلام کردم و در جلوی صفّه ایستادم و زیارت آل یاسین را خواندم سپس همانجا ایستاده و نماز زیارت خواندم در حالیکه مقدم بر ایشان بودم؛ پس از نماز شروع به خواندن دعای ندبه کردم و چون رسیدم به جمله: و "عرجت بروحه" الی سمائک آن بزرگوار فرمودند: «این جمله از ما نرسیده»، بگویید:و "عرجت به" الی سمائک، سپس فرمودند: «در نماز تقدم بر امام معصوم جایز نیست.»
دعا را تمام کردم و ناگهان متوجه این آیات و بیانات شدم.
۱. روشن بودن سرداب بدون چراغ.
۲. اصلاح جمله ی دعای ندبه که گفتند از ما نرسیده!
۳. تذکر اینکه چرا در نماز بر امام مقدم شده ای!
فهمیدم به چه توفیقی دست یافتم و به درخواست خود رسیده ام؛ فورا سر از سجده برداشتم که دیدم سرداب تاریک است و هیچ کس در آنجا نیست.
📚 پرواز در ملکوت ص١٣۶
کانال "معارف" امام زمان سلام الله علیه
@alhaghgholjadid
#اماکن_منتسب_به_امام_زمان ارواحنا فداه
🔻امام صادق سلام الله علیه فرمود:
بِالْكُوفَةِ مَسْجِدٌ يُقَالُ لَهُ مَسْجِدُ اَلسَّهْلَةِ لَوْ أَنَّ عَمِّي زَيْداً أَتَاهُ فَصَلَّى فِيهِ وَ اِسْتَجَارَ اَللَّهَ لَأَجَارَهُ عِشْرِينَ سَنَةً فِيهِ مُنَاخُ اَلرَّاكِبِ وَ بَيْتُ إِدْرِيسَ اَلنَّبِيِّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ مَا أَتَاهُ مَكْرُوبٌ قَطُّ فَصَلَّى فِيهِ بَيْنَ اَلْعِشَاءَيْنِ وَ دَعَا اَللَّهَ إِلاَّ فَرَّجَ اَللَّهُ كُرْبَتَهُ
در كوفه مسجدى است كه به آن #مسجد_سهله می گويند. اگر عمويم زيد (شهید) به آن مسجد مىآمد و نماز مىگزارد و از خداوند پناه و امان مىخواست، خداوند او را بيست سال در پناه خود مىگرفت و امان مىداد.
آن مسجد، جاى خوابانيدن شتر آن سوار (خضر سلام الله علیه) و خانۀ ادريس پيامبر عليه السّلام است. هيچ اندوهگينى به آن مسجد نيايد كه بين نماز مغرب و عشا نماز گزارد و خدا را بخواند، مگر آنكه خداوند اندوه او را برطرف سازد.
📚الکافي ج ۳، ص ۴۹۵
کانال "معارف" امام زمان سلام الله علیه
@alhaghgholjadid
#اماکن_منتسب_به_امام_زمان ارواحنا فداه
🔻امام صادق سلام الله علیه فرمود:
إِذَا دَخَلْتَ اَلْكُوفَةَ فَأْتِ مَسْجِدَ اَلسَّهْلَةِ فَصَلِّ فِيهِ وَ اِسْأَلِ اَللَّهَ حَاجَتَكَ لِدِينِكَ وَ دُنْيَاكَ فَإِنَّ مَسْجِدَ اَلسَّهْلَةِ بَيْتُ إِدْرِيسَ اَلنَّبِيِّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اَلَّذِي كَانَ يَخِيطُ فِيهِ وَ يُصَلِّي فِيهِ وَ مَنْ دَعَا اَللَّهَ فِيهِ بِمَا أَحَبَّ قَضَى لَهُ حَوَائِجَهُ وَ رَفَعَهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ مَكَاناً عَلِيّاً إِلَى دَرَجَةِ إِدْرِيسَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أُجِيرَ مِنْ مَكْرُوهِ اَلدُّنْيَا وَ مَكَايِدِ أَعْدَائِهِ
هنگامى كه وارد كوفه شدى در #مسجد_سهله نماز به پادار و از خداوند خواستهى دنيوى و اخروى خويش را بخواه، چرا كه در مسجد سهله ادريس منزل گزيده بود و در آنجا به خياطى و عبادت مىپرداخت.
هركه خداوند را در اين مسجد به آنچه كه دوست دارد بخواند بىگمان خواستهاش برآورده مىشود و در روز رستاخيز همچون ادريس در جايگاهى فراز جاى خواهد داشت و از بلاهاى دنيا و نيرنگ دشمنان در امان خواهد ماند.
📚بحار الأنوار ج ۱۱، ص ۲۸۰
کانال "معارف" امام زمان سلام الله علیه
@alhaghgholjadid
#داستان_تشرف
#اماکن_منتسب_به_امام_زمان
🔻جماعتی از علما، از سید فاضل امیر علّام برای من (علامه مجلسی) حکایت کردند که گفت:
در یکی از شب ها در صحن مطهر حضرت امیر المؤمنین سلام الله علیه بودم. آن موقع قسمت عمده شب گذشته بود. در اثنایی که در صحن گردش می کردم، دیدم شخصی از مقابل من به طرف حرم منور امیرالمؤمنین سلام الله علیه می رود. وقتی نزدیک رفتم، دیدم استاد بزرگوارم ملا احمد اردبیلی (#مقدس_اردبیلی) رضوان الله تعالی علیه است. خود را از وی پنهان نگاه داشتم تا این که به طرف درِ حرم آمد. در بسته بود، ولی به محض رسیدن او، باز شد و او وارد حرم گردید. شنیدم که سخن می گوید؛ مثل این که با کسی درگوشی حرف می زند. آن گاه از حرم بیرون آمد و در بسته شد. من هم پشت سر او رفتم، تا از شهر نجف خارج شد و به سمت #مسجد_کوفه رفت. من دنبال او بودم، ولی او مرا نمی دید.
همین که وارد مسجد کوفه گردید، به سمت محرابی که حضرت امیر المؤمنین سلام الله علیه در آن جا شهید شد رفت و مدتی در آن جا ایستاد و سپس برگشت و از مسجد بیرون آمد و آهنگ نجف کرد. من هم چنان پشت سر او بودم تا این که به نزدیک مسجد حنانه رسیدیم. در آن جا سرفه ام گرفت، به طوری که نتوانستم خودداری کنم. وقتی صدای سرفه مرا شنید، برگشت و نگاهی به من کرد و مرا شناخت.
پرسید: تو میرعلّام هستی؟ گفتم: آری. گفت: این جا چه می کنی؟ گفتم: از موقعی که شما وارد صحن مطهر شدید تاکنون همه جا با شما بوده ام. شما را به صاحب این قبر مطهر قسم می دهم آن چه امشب بر شما گذشت از اول تا آخر به من اطلاع دهید! گفت: می گویم، ولی به این شرط که تا من زنده ام، به کسی نگویی! وقتی به وی اطمینان دادم، فرمود: در پاره ای از مسائل علمی فکر می کردم و حلّ آن برایم مشکل می نمود. به دلم افتاد خدمت امیرالمؤمنین سلام الله علیه بروم و حلّ آن مشکل را از آن حضرت بخواهم. هنگامی که به درِ حرم رسیدم، چنان که دیدی درِ بسته به رویم گشوده شد و داخل حرم شدم و از خداوند خواستم که شاه ولایت جواب سؤالم را بدهد. ناگهان صدایی از قبر منور شنیدم که فرمود: به مسجد کوفه
"برو و از قائم ما سؤال کن،
زیرا او امام زمان توست".
👈من هم به کنار محراب آمدم و آن حضرت را آن جا دیدم.
"مسئله خود را پرسیدم و حضرت جواب آن را مرحمت فرمود"👉
و اینک به منزل برمی گردم.
📚بحار الانوار ج ۵۲، ص ۱۷۴
کانال "معارف" امام زمان سلام الله علیه
@alhaghgholjadid
#داستان_تشرف
#اماکن_منتسب_به_امام_زمان
🔻اهل شهر قنات و قناعت بود.
دلش، یک سقف بالای سر می خواست، که نداشت.
با هزار امید، رفت جمکران.
متوسل شد به آخرین امیدِ همه منتظرها.
امامش را صدا زد و خانه ای خواست.
چشمش به جمال گمشده عالم روشن شد.
سید حسین یزدی، علاوه بر خانه، چند دُرّ نصیحت هم هدیه گرفت.
از امام عصر سلام الله علیه شنید که:
آن جلسه #دعای_ندبه ای که می روی، هیچ وقت ترک نکن! از عمه جانم #زینب_کبری سلام الله علیها یاد کنید! هم در آن جلسه. هم در مجالس دیگر!
📚کتاب مسجد مقدس جمکران تجلی گاه صاحب الزمان سلام الله علیه، به نقل از آیت الله بهجت.
کانال "معارف" امام زمان سلام الله علیه
@alhaghgholjadid
▪️استدلالی زیبا در مورد #امکان_تشرف در دوران غیبت کبری
🔻قال الشيخ الفاضل علي بن فاضل المازندراني : فقلت للسيد شمس الدين محمد و هو العقب السادس من أولاده عليهم السلام يا سيدي قد روينا عن مشايخنا أحاديث رويت عن صاحب الأمر عليه السلام أنه قال لما أمر بالغيبة الكبرى من رآني بعد غيبتي فقد كذب فكيف فيكم من يراه فقال صدقت إنه عليه السلام إنما قال ذلك في ذلك الزمان لكثرة أعدائه من أهل بيته و غيرهم من فراعنة بني العباس حتى أن الشيعة يمنع بعضها بعضا عن التحدث بذكره و في هذا الزمان تطاولت المدة و أيس منه الأعداء و بلادنا نائية عنهم و عن ظلمهم.
شیخ فاضل علی بن فاضل مازندرانی که به جزیره خضراء سفر کرده بود نقل می کند:
خدمت سید شمس الدین محمد که ششمین نسل از اولاد امام زمان ارواحنا فداه بود عرض کردم: ای آقای من، از مشایخ ما احادیثی در مورد رویت صاحب الامر سلام الله علیه روایت شده است که حضرت زمانی که مامور به غیبت کبری شده اند فرموده اند: هر کس بعد از غیبتم ادعا کند که مرا دیده است دروغ می گوید، پس چگونه در بین شما (اهالی #جزیره_خضراء) کسانی هستند که محضر حضرت مشرف شده و ایشان را زیارت می کنند؟
سید شمس الدین فرمود: کلام تو درست است، همانا امام زمان ارواحنا فداه این مطلب را در زمانی که دشمنان زیادی در بین اهل بیت خود و غیر آن ها از فراعنه بنی عباس (لعنهم الله) داشتند فرموده اند، تا جایی که بعضی از شیعیان بعضی دیگر را از ادعای رویت منع نموده اند، اما در عصر حاضر خیلی از آن دوران فاصله گرفته ایم و دشمنان حضرت از ایشان نا امید شده اند و سرزمین های ما نیز از آن دشمنان و ظلمشان دور است.
📚بحار الأنوار ج ۵۳، ص ۳۱۹
#اماکن_منتسب_به_امام_زمان
کانال "معارف" امام زمان سلام الله علیه
@alhaghgholjadid
#بعد_از_ظهور
#اصحاب_و_یاران_امام_زمان
#اماکن_منتسب_به_امام_زمان
#امتحانی_دشوار_در_مسجد_کوفه
🔻امام صادق سلام الله علیه فرمود:
كَأَنِّي بِالْقَائِمِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَلَى مِنْبَرِ اَلْكُوفَةِ عَلَيْهِ قَبَاءٌ فَيُخْرِجُ مِنْ وَرَيَانِ قَبَائِهِ كِتَاباً مَخْتُوماً بِخَاتَمٍ مِنْ ذَهَبٍ فَيَفُكُّهُ فَيَقْرَؤُهُ عَلَى اَلنَّاسِ فَيُجْفِلُونَ عَنْهُ إِجْفَالَ اَلْغَنَمِ فَلَمْ يَبْقَ إِلاَّ اَلنُّقَبَاءُ فَيَتَكَلَّمُ بِكَلاَمٍ فَلاَ يَلْحَقُونَ مَلْجَأً حَتَّى يَرْجِعُوا إِلَيْهِ وَ إِنِّي لَأَعْرِفُ اَلْكَلاَمَ اَلَّذِي يَتَكَلَّمُ بِهِ.
گويا من حضرت قائم سلام الله علیه را بر فراز منبر #مسجد_كوفه مىبينم كه قبایی در بردارد و از جيب قباى خود (يا از زير آن) نامه ای كه با طلا مهر شده را بيرون می آورد و آن مهر را می شكند و نامه را برای مردم قرائت می كند، و در اثر شنيدن مضمون آن، مردم هم چنان كه گله گوسفند رم مي كند از دورش پراكنده می شوند و كسى جز #نقباء به جاى نمی ماند. پس سخن ديگرى به زبان می آرد، و مردم فرارى چون پناهگاهى نمي یابند به سوى آن حضرت بازمی گردند، و به راستى هم اكنون من آن سخنى كه او به زبان می آورد را می دانم.
📚الکافي ج ۸، ص ۱۶۷
#شرح علامه مجلسى رحمة الله علیه: شايد آن نامه مشتمل بر لعن (خلفاء ناحق) و ائمۀ مخالفين باشد و يا مشتمل بر احكامى باشد كه مخالف با عقيدۀ اكثر مردم است.
📚مرآه العقول، ج ۲۶ ص ۳۶
کانال "معارف" امام زمان سلام الله علیه
@alhaghgholjadid
#داستان_تشرف
#اماکن_منتسب_به_امام_زمان
🔻مرحوم فشندی تهرانی نقل می کند:
در #مسجد_جمکران قم اعمال را به جا آورده و با همسرم می آمدم. دیدم آقایی نورانی داخل صحن شده و قصد دارند طرف مسجد بروند. گفتم: این سید در این هوای گرم تابستان از راه رسیده تشنه است. ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد؛ پس از آنکه ظرف آب را پس داد گفتم: آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان را از خدا بخواهید تا امر فرجش نزدیک گردد. فرمود:
"شیعیان ما به اندازه آب خوردنی، ما را نمی خواهند، اگر بخواهند دعا می کنند و فرج ما می رسد".
این را فرمود و تا نگاه کردم آقا را ندیدم. فهمیدم وجود اقدس امام زمان (صلوات الله علیه) را زیارت کردم و حضرتش امر به دعا نموده است.
📚شیفتگان حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه)، ج ١، ص ١۵۵
کانال "معارف" امام زمان سلام الله علیه
@alhaghgholjadid
#داستان_تشرف علامه میرجهانی رضوان الله علیه و تصحیح دعای ندبه!
#اماکن_منتسب_به_امام_زمان
🔻ایشان فرمودند: شب جمعه ای، در حرم مطهر عسکریین سلام الله علیهما بسیار دعا کرده و زیارت و تشرف خدمت مولایم حضرت صاحب الامر روحی فداه را خواستار شدم، پس از خواندن نماز صبح به #سرداب_مقدس مشرف شدم و چون هنوز آفتاب نزده و هوا تاریک بود، شمعی در دست گرفته از پله های سرداب پایین میرفتم.
وقتی به عرصه سرداب رسیدم آنجا بدون چراغ روشن بود و آقای بزرگواری نزدیک صفه مخصوص نشسته و مشغول ذکر گفتن بودند، از جلوی ایشان گذشتم، سلام کردم و در جلوی صفّه ایستادم و زیارت آل یاسین را خواندم سپس همانجا ایستاده و نماز زیارت خواندم در حالیکه مقدم بر ایشان بودم؛ پس از نماز شروع به خواندن دعای ندبه کردم و چون رسیدم به جمله: و "عرجت بروحه" الی سمائک آن بزرگوار فرمودند: «این جمله از ما نرسیده»، بگویید:و "عرجت به" الی سمائک، سپس فرمودند: «در نماز تقدم بر امام معصوم جایز نیست.»
دعا را تمام کردم و ناگهان متوجه این آیات و بیانات شدم.
۱. روشن بودن سرداب بدون چراغ.
۲. اصلاح جمله ی دعای ندبه که گفتند از ما نرسیده!
۳. تذکر اینکه چرا در نماز بر امام مقدم شده ای!
فهمیدم به چه توفیقی دست یافتم و به درخواست خود رسیده ام؛ فورا سر از سجده برداشتم که دیدم سرداب تاریک است و هیچ کس در آنجا نیست.
📚 پرواز در ملکوت ص١٣۶
کانال "معارف" امام زمان سلام الله علیه
@alhaghgholjadid
هدایت شده از خدمت مهدوی
#اماکن_منتسب_به_امام_زمان
#اماکنی_که_مورد_توجه_حضرت_هستند
#حرم_حضرت_عبدالعظیم سلام الله علیه در شهرری
🔻حضرت آیة الله جناب آقای حاج شیخ محمد رازی که از شاگردان درس اخلاق مرحوم حاج شیخ محمد تقی بافقی بودند نقل می فرمودند که:
استادمان مرحوم آقای بافقی به خادمش آقای حاج عباس یزدی دستور داده بود، که شبها در خانه را باز بگذارد و مواظب باشد که اگر ارباب حوائج، مراجعه کردند، به آنها جواب مثبت بدهد و حتی اگر لازم شد در هر موقع شب که باشد او را بیدار کند تا کسی بدون دریافت جواب از در خانه ی او برنگردد. آقای حاج عباس یزدی نقل میکند:
که نیمه ی شبی در اطاق خودم که کنار در حیاط منزل آقای حاج شیخ محمد تقی بافقی بود خوابیده بودم، ناگهان صدای پایی در داخل حیاط مرا از خواب بیدار کرد من فوراً از جا برخاستم، دیدم جوانی وارد منزل شده و در وسط حیاط ایستاده است، نزد او رفتم و گفتم شما که هستید و چه می خواهید؟
مثل آنکه نتوانست فوراً جواب مرا بدهد حالا یا زبانش از ترس گرفته بود و یا متوجه نشد که من به فارسی به او چه می گویم (زیرا بعدها معلوم شد که او اهل بغداد است و عرب است) ولی مرحوم آقای بافقی قبل از آنکه او چیزی بگوید از داخل اطاق صدا زد که حاج عباس، او یونس ارمنی است و با من کار دارد او را راهنمایی کن که نزد من بیاید.
من او را راهنمایی کردم او به اطاق آقای بافقی رفت مرحوم آقای بافقی وقتی چشمش به او افتاد بدون هیچ سوالی به او فرمود، احسنت میخواهی مسلمان شوی، او هم بدون هیچ گفتگویی به ایشان، گفت: بلی برای تشرف به اسلام آمده ام.
مرحوم آقای بافقی بدون معطلی بلافاصله آداب و شرائط تشرف به اسلام را به ایشان عرضه نمود و او هم مشرف به دین مقدس اسلام شد من که همه ی جریانات برایم غیر عادی بود از یونس تازه مسلمان سوال کردم که جریان تو چه بوده و چرا بدون مقدمه به دین مقدس اسلام مشرف گردیدی و چرا این موقع شب را برای این عمل انتخاب نمودی؟
او گفت:
من اهل بغدادم و ماشین باری دارم و غالباً از شهری به شهری بار می برم. یک روز از بغداد به سوی کربلا می رفتم دیدم در کنار جاده پیرمردی افتاده و از تشنگی نزدیک به هلاکت است، فوراً ماشین را نگه داشتم و مقداری آب که در قمقمه داشتم به او دادم، سپس او را سوار ماشین کردم و به طرف کربلا بردم، او نمی دانست که من مسیحی و ارمنی هستم، وقتی پیاده شد گفت:
برو جوان حضرت ابوالفضل العباس (سلام الله علیه) اجر تو را بدهد.
من از او خداحافظی کردم و جدا شدم پس از چند روز باری به من دادند که به تهران بیاورم امشب سر شب به تهران رسیدم و چون خسته بودم خوابیدم، در عالم رویا دیدم در منزلی هستم و شخصی در آن منزل را می زند، پشت در رفتم و در را باز کردم دیدم شخصی سوار اسب است و می گوید:
من ابوالفضل العباس هستم، آمده ام حقی که به ما پیدا کردی به تو بدهم.
گفتم: چه حقی؟
فرمود: حق زحمتی که برای آن پیرمرد کشیدی، سپس اضافه فرمود و گفت: وقتی از خواب بیدار شدی به شهر ری میروی شخصی تو را بدون آنکه تو سوال کنی، به منزل آقای شیخ محمد تقی بافقی می برد. وقتی نزد ایشان رفتی به دین مقدس اسلام مشرف می گردی.
من گفتم: چشم قربان و آن حضرت از من خداحافظی کرد و رفت، من از خواب بیدار شدم و شبانه به طرف حضرت عبدالعظیم سلام الله علیه حرکت کردم، در بین راه آقایی را دیدم که با من تشریف می آورند و بدون آنکه چیزی از ایشان سوال کنم، مرا راهنمایی کردند و به اینجا آوردند و من مسلمان شدم وقتی ما از مرحوم آقای حاج شیخ محمد تقی بافقی سوال کردیم که شما چگونه او را می شناختید و می دانستید که او آمده است که مسلمان بشود؟
فرمود آن کسی که او را به اینجا راهنمایی کرد، یعنی حضرت حجة بن الحسن(سلام الله عليهما) به من هم فرمودند که او می آید و چه نام دارد و چه می خواهد.
📚جنات الفروس، فصل سوم ص ۲۵۲، ملاقات با امام زمان سلام الله علیه، ملاقات پنجاه و چهارم، ص ۱۴۹
📍موقعیت مکانی حرم حضرت عبدالعظیم سلام الله علیه:
https://balad.ir/p/7ltDHDFloYmcCL
خدمت و تبلیغ مهدوی
@khedmatemahdavi
هدایت شده از خدمت مهدوی
#اماکن_منتسب_به_امام_زمان
#اماکنی_که_حضرت_در_آنجا_رویت_شده_اند
#حرم_حضرت_عبدالعظیم سلام الله علیه در شهرری
🔻حضرت حجة الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ مهدی معزی فرمودند:
مرحوم حاج شیخ مرتضی زاهد که از پاکان علمای تهران بود فرمود مرحوم سید عبدالکریم محمودی (کفاش) شبهای جمعه به خدمت حضرت ولی عصر (سلام
الله علیه) می رسید.
او می گفت: شب جمعه ای در صحن مطهر حضرت عبدالعظیم سلام الله عليه خدمت حضرت بقية الله ارواحنا فداه رسیدم به من فرمودند سید کریم بیا با هم به زیارت جدم حضرت علی بن موسی الرضا (سلام الله عليهما) برویم.
گفتم: در خدمتم چند قدمی در خدمت آن حضرت برداشتم دیدم به در صحن حضرت رضا (سلام الله علیه) رسیده ام من با آن حضرت زیارت کردم و باز به همان نحو برگشتیم و به تهران آمدیم.
باز حضرت ولی عصر (سلام الله علیه) فرمودند: بیا با هم به زیارت قبر حاج سید علی مفسر برویم، این قبر در صحن امامزاده عبدالله سلام الله علیه در شهرری است وقتی در خدمتشان به آنجا رفتیم دیدم روح آن مرحوم کنار قبرش ایستاده و اظهار ارادت به آن حضرت میکند. بعد سید علی به من گفت: سید کریم به حاج شیخ مرتضی زاهد سلام مرا برسان و بگو چرا حق رفاقت و دوستی را رعایت نمی کنی و به دیدن ما نمی آیی و ما را فراموش کرده ای؟
حضرت ولی عصر (سلام الله علیه) به سید علی فرمودند: حاج شیخ مرتضی گرفتار و معذور است، من به جای او خواهم آمد.
📚جنات الفردوس، فصل دوم ص ۱۷۹ ، ۱۸۰. ملاقات با امام زمان سلام الله علیه، ملاقات هفدهم، ص ۶۴
📍موقعیت مکانی حرم حضرت عبدالعظیم سلام الله علیه:
https://balad.ir/p/7ltDHDFloYmcCL
خدمت و تبلیغ مهدوی
@khedmatemahdavi
✨صراط المهدی "سلام الله علیه"
تولید محتوای مهدوی [کلیپ های مهدوی، گرافیک و...]
🔴برخی از موضوعات کانال:
#موانع_تقرب_به_امام_زمان
#تقرب_به_امام_زمان
#اماکن_منتسب_به_امام_زمان
#اهمیت_و_آداب_دعا
#نهضت_دعا_برای_فرج
#سلوک_بانوان
#فضیلت_انتظار_و_منتظرین
#مهدویت_و_معنویت
#آموزش_شعر_مهدوی
#تدریس_مهدویت
#سوالات_مهدوی
عضویت در کانال👇👇
┄┅═✧❁🔹️❁✧═┅┄
https://eitaa.com/joinchat/2922905726C5bdfe69692
┄┅═✧❁🔹️❁✧═┅┄