یعقوبی در داستان جدید چگونه استدلال میکند؟
ادعا: واژه «تدخرون» با «داخرون» یک ریشه دارد و به همین دلیل، تدخرون به معنای ذخیره کردن در جایی با حالت پستی است، یعنی مکانی که بدترین جا برای ذخیرهسازی به شمار میآید.
پاسخ: مولفههای معنایی «تدخرون» طبق ادعای یعقوبی شامل ذخیره کردن و خواری است.
اما اشکال در این است که او «تدخرون» را از «دخر» و «دخور» مشتق دانسته و در این فرایند، تنها مولفه خواری را مد نظر قرار داده است. در حالی که «ذخیره کردن» به عنوان قید اضافی در اینجا مشخص نیست که چگونه در این معنا جا میگیرد. اگر بخواهید این مشکل را حل کنید، باید بگویید «تدخرون» مشتق از «ذخیره» است که در این صورت صفت خواری و پستی بیمعنا خواهد بود و اضافی تلقی میشود. تنها راه برای ادغام این دو معنا، این است که بگویید «تدخرون» هم از «ذخر» و هم از «دخر» مشتق شده است، که منطقی به نظر نمیرسد.
@ali_m_hoshyar
بررسی تحلیلی ادعای جدید یعقوبی
اولاً واژه «تَدَّخِرُون» از مادّه ذُخْر و در اصل از اذتخار بوده است که تاءِ افتعال بدل به دال و دال در دال ادغام شده و ادّخار گشته و به معنای ذخیره کردن است.
ثانیاً واژه «داخرون و داخرین» از مادّه دَخر و دخور که در سیاق معنا می شوند و در دو آیه از قرآن به تواضع انسان در برابر خدا (مانند: سُجَّدٗا لِّلَّهِ وَهُم دَٰخِرُونَ) و در دو آیه دیگر به ذلت و زبونی انسان های مجرم ترجمه می شود. پس همیشه نمی توان آن را به یک معنا و به معنای زبونی دانست.
🔸تا اینجا به تفاوت این دو واژه در ماده و معنا متوجه شدیم.
اکنون به این سخن علی یعقوبی که میگوید: تدّخرون هم ماده و هم معنا با داخرین است و باید آیه را اینگونه ترجمه کنیم که: «من میدانم چه چیزی را به زبونی در خانه خود اندوختید یا بگوییم من می دانم چه چیزی را در بدترین جای خانه اندوخته اید» پاسخ میدهیم.
اول اینکه علی یعقوبی دو واژه متفاوت را با دو معنای متفاوت خلط کرده و معنای سومی خلق کرده است: (ذخیره ی پست).
در حالیکه اگر این دو واژه را از یک ماده میداند، یا باید معنای ذخیره را برای آن برگزیند و یا معنای تواضع و زبونی را به تفاوت سیاق.
گذشته از آن؛ بر فرض محال که این دو واژه هم ماده و هم معنا باشند، باید برای فرض اول، تدّخرون را به صورت حال و در فرض دوم نیز تدّخرون را به صورتی می آورد که به محل ذخیرهسازی اشاره شود نه به عمل ذخیرهسازی توسط افراد. مانند «مَا تُدَّخَرُ فِیه».
علاوه بر آن امام باقر علیه السلام معنای «ما تدّخرون» را به معنای لغوی آن بیان فرموده است:
قَالَ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَخْبَرْتُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ یَقُولُ مَا أَکَلْتُمْ فِی بُیُوتِکُمْ قَبْلَ أَنْ تَخْرُجُوا وَ مَا ادَّخَرْتُمْ إِلَی اللَّیْلِ تَعْلَمُونَ أَنِّی صَادِقٌ قَالُوا نَعَمْ فَکَانَ یَقُولُ لِلرَّجُلِ أَکَلْتَ کَذَا وَ کَذَا وَ شَرِبْتَ کَذَا وَ کَذَا وَ رَفَعْتَ کَذَا وَ کَذَا فَمِنْهُمْ مَنْ یَقْبَلُ مِنْهُ فَیُؤْمِنُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَکْفُرُ وَ کَانَ لَهُمْ فِی ذَلِکَ آیَهًٌْ إِنْ کَانُوا مُؤْمِنِینَ؛ عیسی(ع) فرمود: اگر به شما خبر بدهم که چه میخورید و چه چیزی در خانههایتان ذخیره میکنید، آنگاه چه میگویید؟ یعنی اگر به شما بگویم قبل از اینکه از خانههایتان خارج بشوید، چه خوردید و چه چیزی برای شب ذخیره کردهاید، میفهمید که من راستگو هستم؟ گفتند: بلی! بنابراین به مردم میگفت: این چیزها را خوردی و این چیزها را هم نوشیدی و اینها را هم نگهداشتی. بعضی از آنها قبول میکردند و ایمان میآوردند و بعضی از آنها هم انکار میکردند و کافر میشدند و در این موضوع، برای آنهایی که ایمان آورده بودند، نشانههایی نهفته بود.
📜تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۵۸۰ بحارالأنوار، ج۱۴، ص۲۴۶/ القمی، ج۱، ص۱۰۲.
@ali_m_hoshyar
جریان شناسی؛ علم گمشده در حوزه های علمیه
✍علی محمدی هوشیار
عالِم باید جریان شناس باشد، وگرنه گرفتار امواج جریان ها شده و او را بدین سو و آن سو خواهند برد. اگر چنین شود؛ نظام حساسیت و نظام اولویتهای زمان خود را فراموش خواهد کرد و لالایی روزگار، او را به خوابی عمیق خواهد خواند.
بسان رِفاعَة بن شَدّاد که «هم دینی» را بر سایر مصالح سیاسی مسلمین ترجیح داد و با همین معیار در کنج خانه و سپس در سپاه دشمن نشست.
عالم جریان شناس میداند که برای چه بنویسد و برای که سیاه پوش شود و این «چه» و «که» موضوع انشای ما بود.
@ali_m_hoshyar
درباره درگذشت دکتر افتخارزاده...
بگو در دشمنی با یهود و کفار چگونه بود تا برایت بنویسم، او با ما دوست بود یا بیگانه.
«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا...»
من برای کسی تسلیت مینویسم که مرگ او موجب شادی یهود باشد و روحت شاد قاسم سلیمانی...
✍علی محمدی هوشیار
ملاک پیوند؛ معیار دوستی
✍علی محمدی هوشیار
در زمان امیرالمومنین علی علیهالسلام، #ملاک پیوندها؛ پیروی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود اما #معیار دوستی، پذیرش ولایت و امامت امیرالمومنین علیه السلام بود.
در زمان امام حسن مجتبی و در زمان ائمه بعدی(علیهمالسلام) ملاک پیوندها؛ پذیرش ولایت امیرالمومنین علیه السلام بود اما معیار دوستی، پذیرش ولایت و امامت تمامی ائمه علیهم السلام بود.
در زمان #غیبت امام زمان علیه السلام، ملاک پیوندها؛ پذیرش ولایت و امامت اهل بیت علیهم السلام است، اما معیار دوستی، پذیرش ولایت فقیه است.
امروز؛ نقطه اشتراک ما با هر شیعه دیگری در مسأله ولایت فقیه تعریف می شود.
معیارها در هر زمانی تعیین کننده جبهه دوست از دشمن بودند و امروز ولی فقیه، سر جنگ با اسرائیل دارد.
جبهه مشخص است و معیار نیز مشخص است؛ دوست و دشمن را خودت تشخیص بده...
@ali_m_hoshyar
واژهشناسی روایات مهدویت
✍علی محمدی هوشیار
بررسی روایت «تَمَامُ الْأَمْرِ بِقَائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ(ص)».(الأمالي، ص325)
یکی از پرسشهای مطرح درباره این روایت، استفاده از واژه «تمام» به جای «کمال» است. برای درک بهتر این انتخاب، ابتدا باید تفاوت معنایی این دو واژه را بررسی کنیم:
واژه «تمام»:
این واژه در برابر «ناقص» به کار میرود و به معنای به پایان رسیدن یک فرایند یا تکمیل شدن چیزی است. نکته مهم این است که «تمام» به نقصهای موجود در یک ساختار اشاره دارد، اما این نقصها به معنای نفی کلیت آن ساختار نیست. بهعنوان مثال، اگر ساختمانی ساخته شود اما درب ورودی آن ناقص بماند، نمیتوان گفت که ساخت ساختمان تمام شده است. با این حال، این نقص به معنای نادرست بودن کل فرایند ساخت نیست و نیازی به تخریب یا بازسازی کامل ساختمان وجود ندارد.
واژه «کمال»:
این واژه بیشتر به شأن و جایگاه یک موجود اشاره دارد و لزوماً به پایان یافتن یا ناقص بودن یک فرایند ارتباطی ندارد. بهعنوان مثال، اگر میزی زیبا و کاربردی ساخته شود اما بهجای استفاده، در انبار نگهداری شود، میتوان گفت که این میز به کمال خود نرسیده است. کمال این میز در استفاده بهینه از آن است، نه صرفاً در تمام شدن ساخت آن.
تحلیل روایت:
با توجه به این تفاوتها، استفاده از واژه «تمام» در این روایت بسیار دقیق و معنادار است. عبارت «تمامُ الأمر» نشان میدهد که ساختار اجتماعی، فرهنگی و دینی پیش از ظهور امام قائم(عج) مشروع و قابل قبول است، اما همچنان دارای نقصهایی است که با ظهور ایشان برطرف میشود. به عبارت دیگر، ظهور امام زمان(عج) نقطه تکمیل و اتمام این ساختارهاست، نه نفی یا بازسازی کامل آنها.
بنابراین، انتخاب واژه «تمام» بهجای «کمال» در این روایت، بهخوبی نشاندهنده نقش امام قائم(عج) در رفع نقصها و تکمیل فرایندهای موجود است، در حالی که شأن و جایگاه این ساختارها پیش از ظهور نیز محفوظ میماند.
#تمام
#کمال
@ali_m_hoshyar
مقاله جدید
عنوان: روشمندی جریان شناسی انحراف در عرصه مهدویت
✍علی محمدی هوشیار
https://mashreqmag.sinaweb.net/article_213607.html
فصلنامه علمی پژوهشی مشرق موعود
@ali_m_hoshyar
مقالات چاپ شده در ۱۴۰۳ به قلم علی محمدی هوشیار
عنوان مقاله: صورتبندی نظام دانش مواجهه با فرقه ها بمثابه دانشی بینارشته ای
https://eitaa.com/ali_m_hoshyar/3573
عنوان مقاله: هم سنجی روش مواجهه اندیشه ای تبلیغ در معنویت های نوظهور با اسلام، با تکیه بر مفهوم هویت
https://eitaa.com/ali_m_hoshyar/3606
عنوان مقاله: روش شناسی مطالعه تاریخ انگاره ها در مهدویت
https://eitaa.com/ali_m_hoshyar/3640
عنوان مقاله: بررسی مناسبات عدالت و قدرت در دوران حکومت امام مهدی علیه السلام با تکیه بر مفهوم تعالی
https://eitaa.com/ali_m_hoshyar/3918
عنوان مقاله: الگوی هفت وجهی تغییر اندیشه در فرایند تبلیغی جریان های انحرافی مهدویت با تاکید بر جریان احمد اسماعیل بصری
https://eitaa.com/ali_m_hoshyar/4005
عنوان مقاله: بازخوانی نقش صالحان و مصلحان در تشکیل جامعه عصر ظهور
https://eitaa.com/ali_m_hoshyar/4210
عنوان مقاله: روش شناسی مطالعه زیست جهان آسیب دیدگان فرقه ها و جریان ها
https://eitaa.com/ali_m_hoshyar/4286
عنوان مقاله: روش مندی جریان شناسی انحراف در عرصه مهدویت
https://eitaa.com/ali_m_hoshyar/4527
➖➖➖➖➖
@ali_m_hoshyar
11.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مقدس سازی
یکی از روش های جذب و حفظ افراد در فرقه های انحرافی، قدیس یا قدیسه سازی رهبران فرقه است که نمونه بارز این روش را در سازمان مجاهدین(منافقین) می توانید ببینید.
#یعقوبی
@ali_m_hoshyar
کلام پویا
✍علی محمدی هوشیار
اگر علم کلام پویا نباشد، فهم حدیث و قواعد کلامی محصور در اقتضاءات گذشته شده و اجازه تفریع و اجتهاد در مسائل جدید کلامی را صادر نخواهد کرد. از این رو در امور اعتقادی و دستورهای دینی در حوزه رفتار، بسان اخباری ها رفتار خواهیم کرد.
@ali_m_hoshyar