eitaa logo
بر پا
6.8هزار دنبال‌کننده
643 عکس
375 ویدیو
74 فایل
یادداشتهای علی مهدیان طلبه عصر انقلاب قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی.... https://zil.ink/alimahdiyan ارتباط با ادمین @admin_barpa
مشاهده در ایتا
دانلود
دینداری چهل ساله بخش دوم 🌷ولایت یک عقیده و یک محبت صرف نیست که اگر این بود دشمنان اهل بیت هم ولایت داشتند. نقل شده معاویه و یزید و عمرو عاص با هم جلسه مدح حضرت علی میگرفتند. یا فلان حاکم ظالم وقتی دستور کشتن امام را میداده خودش هم برای آن امام گریه میکرده. ولایت یعنی پیاده شده اراده خدا در زمین. و نهاد اراده حاکمیت است. و اگر حاکمیت ذیل الله تعریف نشود هیچ چیز ذیل او تعریف نشده است. 🌷 حالا چهل سال است که انقلاب ما ولایت را در خود نهادیه کرده است. مرادم صرفا آن میثاق ملی که قانون است نیست. بلکه نسبتی است که امت با این میثاق گرفته است. میثاق ملی ما دو عنصر ولایت امت و ولایت امام را در خود تعبیه کرده است و صورتبندی ولایت الله در زمین در همین دو بستر ترسیم میشود. توضیح اینکه چرا و در کنار هم ساختار ولایت را سامان میدهند بحث دیگری است. اما این طرح ولایی چهل سال است در جامعه ایران پیاده میشود. 🌷 ملیونها نفر از مردم حاضرند برای این طرح و ساختار جان بدهند. خوب دقت کنید ملیونها نفر جان میدهند. فقط عدد کسانی که وارد نبرد با دشمن شدند را محاسبه کنید عددشان ملیونی است اگر ضربدر تعداد خانواده های آنها شود خواهیم دید جمعیت ملیونی از ایران حاضرند برای این حقیقت جان بدهند. قریب به اتفاق وصیت نامه های شهدا به این نظام ولایی توجه داده اند و بیان کرده اند که این حقیقت باید حفظ شود. 🌷 اما با نگاه حداقلی حتی کسانی که رهبری را یا کشور را یا حتی نظام را قبول هم ندارند به این نظام اعتماد دارند. این نشان میدهد که با یک نگاه حداقلی هم که به مردم نگاه کنیم جمعیت بالای هفتاد تا هشتاد درصدی داریم که به این نظام اعتماد دارند و حاضرند با این نظام تغییرات خود را در کشور انجام دهند. این ها عدد و رقمهای روشنی است که در همه دنیا برای فهم نسبت مردم و نظام به رسمیت شناخته میشود. 🌷 با این حساب باید گفت چهل سال است ایران با نظام ولایت در حال تمشی است. و این یعنی توانسته ایم چهل سال ساختار زندگی انسانها را با این حقیقت ویرایش کنیم. تاثیر کلان آن شده است محوریت و رهبری تقابل با و ظالمین عالم در دنیای امروز که دیگر برای هیچ کس قابل کتمان نیست. و تاثیر خرد آن نیز اثری است که در فرهنگ این امت شکل گرفته و این امت که در سال 57 شکل گرفته بود چهل سال با همین ساختار حفظ شده است. چهل ساله ما قطعا بدون ساختار ولایت شدنی نبود. 🌷 اساسی ترین کارکرد نظام اسلامی و ساختار ولایت همین است و حفظ انقلاب یعنی حفظ بیداری کشور . بدون حفظ بیداری مردم قطعا امکان هیچ تغییر کلان و الهی و نه دنیایی حتی در کشور وجود نخواهد داشت. کشورهایی که انقلاب کرده اند اساسی ترین علت فروکش کردن انقلابهایشان _یعنی بیداریشان _نبودن ساختار ولایت یعنی ولایت مردم و ولایت فقیه(یعنی حاکم عادل مسیر شناس) است. این ساختار مهمترین کارکردش حفظ انقلاب بوده است و این دستاورد را با هیچ دارایی نمیتوان مقایسه کرد. 🌷روایت داریم کسی نزد امام معصوم آمد و گفت من فقیرم امام فرمود ولایت تو را میخرم طرفگفت نمیفروشم. امام گفت پس پولداری. او میدانست ارزش اقتصادی ولایت قابل تعیین نیست چون با همین حقیقت همه خیرات دنیوی و اخروی قابل کسب است. تمام شد. https://eitaa.com/ali_mahdiyan
فهم غربی از ترجمه اصطلاحات ❄️ میگوید معادل مفهوم نیست. او مدعی است دموکراسی دو بخش دارد یکی دمو و دیگری کراسی. کراسی در زبان یونانی از «آرخین» گرفته نشده که به معنای «با تحکم فرمان راندن» است. بلکه از «کراتین» گرفته شده که به معنای«بی تحکم فرمان راندن» است. از سوی دیگر ارسطو توضیح میدهد که حکومت دموکراسی در واقع «حکومت قانون» است نه خواست عموم مردم. سیدجواد توضیح میدهد که اساسا نقیض دموکراسی است. حکومت با تحکم مردم معنای مردمسالاری است و حکومت بی تحکم قانون معنای دموکراسی است. ❄️اما چند نکته در این باره : 💧اولا قانون در ساختار دموکراسی از خود مردم گرفته شده است. در حاکم کردن مردم بر خودشان میتوان عواطف مردم را مبنا قرار داد و میتوان اندیشه آنها را ملاک گذاشت. هر دو هم حکومت مردم است ولی دومی حکومت عقل است. لذا امثال که پیش از رنسانس حاکمیت مردم را در فضای کلیسا به تبع از اندیشه ارسطو مطرح کردند اشاره به همین ویژگی کرده بودند. 💧حقیقت آن است که بین دموکراسی دنیای مدرن که بر محور آزادی حیوانیت انسان سامان گرفته با دموکراسی ارسطویی که درش توجه به حاکمیت عقل و قانون است فرسنگها فاصله است و طبیعتا این اشکال به غربیها اولا وارد است. 💧دوم اینکه حکومت مردم «بر چه کسی؟» مراد است اگر بر خودشان مراد است این دیگر تحکم و غیر تحکم درش فرقی ندارد. به قول چون حکومت بر خود واقع میشود عین آزادی است. 💧سیدجواد طباطبایی معتقد است تغییر و ترجمه لفظ اساسا خطا است و لفظ باید عینا وارد زبان دیگر شود تا درست فهمیده شود این مبنا غلط است و باعث تاثیر و بلکه تحمیل ساختار مفاهیم یک جهان اجتماعی بر جهان و هویت فرهنگی دیگر میشود. تغییر ظاهر لفظ بر اساس ساخت و بافت گویش یک فرهنگ و همینطور معادل سازی های- ولو ضعیف- معنایی باعث میشود یک لغت بتواند در بافت فرهنگی و بستر مفاهیمی که وارد آن شده است، تغییر کند و معنای متناسبی با آن فرهنگ پیدا کند. 💧اما اساسا اشتباه سیدجواد طباطبایی این است که خیال میکند طرح مفهوم مردمسالاری از ترجمه تحت اللفظی آریان پور صرفا اخذ شده حال آنکه اینطور نیست. این ترجمه توسط اندیشمندان انقلاب اسلامی برگزیده و«انتخاب» شد و دلیل برگزیده شدنش صرفا یک ترجمه و معادل سازی ذهنی نبود بلکه ابتدا نگاه به حقیقتی شده که این مفهوم در پی آن بوده سپس از دریچه «نظام اندیشه دینی» همان عینیت نگاه شده و رسا ترین مفهوم برای بیان آن حقیقت، انتخاب شده است. این یک ترجمه نیست بلکه تعبیر بومی از یک واقعیت است. لذا در بستر این نظام فکری ارتقای مفهوم غربی هم رخ داده. اساسا مردمسالاری از بستر مفاهیم دینی اخذ شده نه فرهنگ و تمدن غربی. 💧در نظام مردمسالاری دینی مردم حتی عقل را هم حاکم نمیکنند بلکه فراتر از عقل یعنی شرع را در راس مینشانند لذا در واقع حکومت قانون شرع را انتخاب میکنند و این عین حکومت خودشان بر خودشان است چون این عین انتخاب عقل آنها است. 💧سالار بودن هم اشاره به برتری و تسلط و علو هویت واحد آنها دارد چون من برتر و الهی مردم بر من حیوانی و نفسانی و متکثرشان شان حاکم میشود. 💧با این حساب اگر چه دلایل سیدجواد وارد نیست ولی حقیقت این است که اساسا ترکیب اشاره به ساختاری برتر و پیشرفته تر از دارد. تعبیر مردمسالاری دینی قطعا اشاره به هویتی دارد که با طرحهای آریستوکراسی و دموکراسی و الیگارشی و امثالهم قابل مقایسه نیست. @ali_mahdiyan
چند صدایی ⚡️یکی از محورهای مهم و سرنوشت ساز در مقوله اندیشه اداره مبتنی بر دین، این پرسش است که رابطه آزادی و سعادت در مدل مدیریتی درست چگونه است؟ آیا ما حق داریم به دلیل سعادت، جلوی آزادی ها و تکثرات اجتماعی را بگیریم؟ این بحث در اندیشه سیاسی مادی یکی از بنیادهای چالش نسبت عدالت و آزادی است. ⚡️در دهه هفتاد اندیشه تساهل و تسامح توسط مدیریت فرهنگی آن دوران بر پایه همین نگرش شکل گرفت که اصل بر تکثرگرایی و آزادی فرهنگی است. همین اندیشه در فضای اقتصادی و در تبیین نسبت خصوصی سازی و واگذاری منابع به مردم با ارزشهای مدیریت مقاومتی هم نمود میکند. در فضای سیاسی هم در نسبت دموکراسی با قانون الهی و رهبری دینی خود را نشان میدهد و در فضای علم نیز در نسبت آزاد اندیشی با مدیریت علم. ⚡️واقعیت آن است که اندیشه ناب مبتنی بر دین خاتم، معتقد است سعادت بدون آزادی ارزش ندارد. لذا بالاجبار بنا نیست افراد و جامعه به سعادت برسند. اما سوال این است که برای حفظ آزادی افراد برای میل به سعادت چه قانونی لازم است؟ دین میگوید اگر سوگیری مدیریت و قانون به سمت سعادت نباشد اساسا آزادی فراهم نمیشود. یعنی مردم را بالاجبار از تحت آزادی خارج خواهیم کرد و در واقع مردم را بالاجبار به جهنم دنیایی و آخرتی سوق میدهیم. دنیا و رفاه دنیا و آزادی و امنیت در سایه قانونی محقق میشود که به سوی سعادت طراحی شده. به غیر از این هر شیوه دیگری عملا به فساد واستبداد میکشد. ریشه این بحث در فهم نسبت دنیا و آخرت نهفته. لذا اگر سوی قانون سعادت نباشد عملا یعنی مردم رابالاجبار به جهنم ببریم ⚡️لذا ملاک در سبک اداره دینی مفهوم است نه تساهل و تسامح. تساهل درش هیچ سوگیری نیست ولی مراعات هم آزادی را ملاحظه میکند هم سوگیری. ⚡️اندیشه ای که ملاک را صرفا آزادی بگذارد با اندیشه غربی هیچ فرقی ندارد و عملا نیز به نفی آزادی و ایجاد استبداد میانجامد. در نهج البلاغه امیرالمومنین محور اصلی جامعه دینی را دارای دو سوی میداند؛ مدیریت و راهبری امام از یک سوی و حرکت و خیزش آزادانه مردمی از سوی دیگر. و این دو هر یک دیگری را تکمیل میکند. ⚡️جامعه چندصدایی بدون رهبری و مدیریت و جهت دهی درست ذیل رهبری و ولایت عملا به بلند شدن صدای دنیاداران و توانمندهای دنیاطلب میانجامد همانطور که در غرب نیز همین محقق شده. صحنه بی وجود ولی نمیماند و رها کردن بعد ولایت الله در مدیریت به اسم تکثر و آزادی یعنی دادن مردم به دست ولایت طاغوت که قدرتی پنهانی و مزورانه است. ⚡️همانقدر که استبداد و تک صدایی انحراف از دین ناب است چندصدایی و تساهل و تسامح محض نیز انحراف است. دین ناب طرحش در اداره و مدیریت مبتنی بر است. که هم جنبه تکثر را ملاحظه میکند و هم وحدت و این دو را در نسبت با یکدیگر و تقویت کننده نسبت به یکدیگر به کار میگیرد. هر مدیری باید دو سوال را جواب بدهد؛ اولا برای ایجاد حرکت مردمی امت چه کرده و ثانیا برای اتصال با ولایت و سویه راهبردی او چه کرده. اگر دومی را به اولی یا اولی را به دومی برگرداند مدیریت انحرافی است. @ali_mahdiyan