لاتاری
🌲آنهایی که دلشان برای #قیصر تنگ شده وقتش است بیایند و یک بار دیگه مزه غیرت و مردانگی را بچشند. اما این بار نه به روایت #مسعود_کیمیایی دهه چهل بلکه این بار با رشدی که این حقیقت طلایی در ایران کرده است آنهم بعد از نیم قرن. رشدی که هم تا اعماق وجود انسان امروز ایران ریشه دوانده و هم توسعه نگاهی که طعم دیگری به آن داده.
🌲 دستمریزاد به #مهدویان. از وقتی ساخته او را دیدم مدهوش این واژه پر رمز و راز شده ام. #غیرت. مفهومی که کرور کرور پول خرج میکنند که در این کشور نابودش کنند و باز چشم تیز بین جوان فیلم ساز دهه نود آن را رصد میکند. در بچگی و سادگی امیرعلی در دل بی قرار موسی و در همه نگاههای مردانه ای که جواد عزتی با آن بازی متفاوتش بروز میدهد.
🌲مهدویان غیرت را نشان میدهد غیرتی که از دوران قیصر تا امروز عمق گرفته است دیگر یک حس طبیعی مردانه نیست باید موسی را ببینیم تا عمق این تفاوت را بفهمیم. اما دقت کنید که عمق این غیرت پیش فرض مهدویان است ولی مساله او نیست.
🌲مساله مهدویان همان چیزی است که باعث میشود پدر امیرعلی دنبال چاه توالت خانه اش باشد و پدر نوشین خانواده اش را نابود کند. مساله مهدویان همان چیزی است که امیرعلی آن را با عشق میفهمد ولی درک روشنی از آن ندارد. مساله مهدویان همان چیزی است که موسی از آن توبه میکند و به خاطر آن درد میکشد. یعنی
پیدا کردن نگاه کلان به پیرامونمان و شکستن پیله کوچک زندگی شخصی. آنانکه خیال میکنند غیرت را ولو با همه عمقش میتوانند کلید رهایی از مشکلاتمان کنند خطا میکنند. بالهای غیرت ایرانی باید گسترده شود. سیاسی باید بود. غیرتی که موسی داشت عمق داشت ولی گسترده نبود. و او از همین بی توجهی که به هزار دلیل شرعی برای خودش درست کرده بود در رنج بود.
🌲هر چند صدای این غیرت ایرانی که امام به مهدویان آموخته است گوشنواز است اما مهدویان خوب میداند هنوز روش موسی ناپخته است و برای همین رفیق پخته تری را معرفی میکند که عقلانیت مبارزه را هم دارد. من این نقد لطیف مهدویان را به موسی میپسندم ولی درک میکنم که حرف او چیز دیگری بود. لذا قطعا مساله او را با حاج کاظم در آژانس شیشه ای اشتباه نمیگیرم این حرف دیگری است.
🌲آنچه باعث میشود مبارزه جهانی که با شیطان راه انداخته ایم با طعم غیرت مزه مزه اش کنیم و مشکلات داخل پیله هایمان ما را از غیرت نسبت به هویت مان غافل نکند. و این همه دارایی ما است. چقدر خوب و به موقع و چه دوست داشتنی حرف خودش را زد به طعم غیرت.
@ali_mahdiyan
به بهانه نقد #میلاد_دخانچی
به فیلم #رد_خون
🔸 در گفتگوی #میلاد_دخانچی با #بهروز_افخمی اشکالاتی به فیلم #رد_خون #مهدویان مطرح شد که به نظرم مساله های مهمی برای اندیشیدن را طرح میکند.
🔸دخانچی میگوید این فیلم توجه به تقابل اندیشه اسلام ناب امام با اسلام التقاطی ندارد. مثل همه فیلمهایی که یک جریان خرابکار با دولت مرکزی درگیر میشود این فیلم صرفا یک داستان امنیتی صرف است. چه بسا اگر دو تا کارتل با هم درگیر میشدند نیز همین سبک فیلم ساخته میشد. چه بسا اگر انقلاب اسلامی ما جای آن جریان خرابکار بود و دولت مرکزی آنها بودند نیز همین فیلم با همین سبک ساخته میشد. لذا فیلم، اصل تقابل را که تقابل دو دستگاه معرفتی است رها کرده است. اگر مجاهدین خلق کف خیابان با ما مباحثه میکردند و دست به اسلحه نمیبردند ما باز هم با آنها بحث میکردیم. مشکل ما معرفتی است.
🔸به نظرم خارج از نقدهای درست یا غلط ایشان به فیلم مهدویان اشکالاتی به اندیشه دخانچی وارد است که نمیتوان از کنار آن به آسانی عبور کرد.
🔺اول اینکه آیا واقعا سبک انقلاب اسلامی در تقابل با حکومت مرکزی شبیه سبک منافقین است؟
این همان اشتباهی است که پیش از انقلاب باعث شده بود خیلی ها نماد مبارزات انقلابی را رفتارهای مجاهدین بدانند. یعنی سبک امنیتی و نظامی. حال آنکه روش امام در انقلاب خیزش عمومی مردم است. و تا این واقعه کلان رخ نمیدهد روش امام همان است که در انتهای کتاب "حکومت اسلامی" خود میگوید یعنی تبلیغات و تعلیمات_ به تعبیر خودش_.
🔺مساله دوم این که آیا اساسا مبارزه و اختلاف ما با جریان مجاهدین در ساحت اندیشه است؟ قطعا اینطور نیست. اگر این حرف را بپذیریم باید همان تعامل را با جریانهای لیبرال داخلی هم داشته باشیم. جریانهای التقاطی وقتی کار فکری و حتی وقتی تلاش برای دستیابی به قدرت دارند در داخل تحمل میشوند. بسیاری از دولتهای پس از انقلاب توسط کسانی اداره شده که اندیشه های آنها تمایز آشکار با اندیشه انقلاب و رهبران آن داشته. مساله ما با این جریانات وقتی است که قاعده بازی را به هم میزنند و تلاش میکنند استبدادگرایانه اندیشه قبیله ای خود را به زور حاکم کنند و دست به اسلحه میبرند یا قانون و نظام را با روشی خارج از قانون به چالش میکشند. رفتاری که در خوارج وقتی شکل گرفت باعث تقابل با آنها شد. روح این سبک اقدام استبداد است. درست ترین اندیشه ها نیز حق استبداد ندارند.
🔺بی توجهی جناب دخانچی به این نکته باعث شده که ایشان امروز گاهی جریانهای ساختارشکن و در تقابل با قانون را با همه وجود تایید کند. این سبک مبارزه خاصی را در داخل باعث میشود که در برخی از جریانهای آرمانجوی عدالتخواه میبینیم.
🔺اساسا جدا کردن ساحت اندیشه از سبک اقدام همان بیماری است که اسلام مارکسیستی مجاهدین خلق را باعث شده. وقتی میگویید ممکن است ما جای آنها باشیم معنای حرفتان این است که متوجه نیستید اندیشه ناب سبک تعاملش با حکومتهای مرکزی کاملا متفاوت است و این یعنی نمیدانید چطور اندیشه خود را در سبک مبارزه جاری میکند و این همان مسلخی است که مجاهدین خلق هم اندیشه ناب انقلاب را در آنجا سر بریدند.
🔺به نظرم خوب است یک بار برای همیشه این پرسش را رفقای عزیز ما برای خود حل کنند که بروز اسلام ناب در ساحت مبارزه و جامعه سازی و همینطور تصفیه حکومتها و ویرایش قانون چگونه است. این سوال مهم اگر پاسخی در خور پیدا نکند سخنان مقدس خواهیم گفت لکن در عمل به سبک مجاهدین خلق نسخه خواهیم پیچید.
@ali_mahdiyan