. باسمه
. 🎬 #نقد_فیلم سینمایی🎬
. « #سارا_و_آیدا »
✳️عنوان:
«سارا و آیدا» نقطهای تباه در پروندهای سفید
. [نسخه #اصلی]
. ▫️علی ابراهیمپور▫️
💠از «کتاب قانون» گرفته تا «حوض نقاشی»، کارنامهی پر و پیمانی برای #مازیارمیری ساخته و او را در ژانر اجتماعی صاحبسبک کرده؛ «سارا و آیدا» هم گرچه در همان #ژانر اجتماعی است، به هیچ وجه توقع مخاطب را برآورده نمیکند.
💠میری، شبیه همان دو راهیِ اخلاقیای را در «سارا و آیدا» تصویر کرده که مجری طرحش ،همایون اسعدیان، در فیلم اخیرش (یک روز بخصوص) ساخته! این دو راهی برای سارای فیلم (غزل شاکری) ساخته میشود. او باید پول هنگفتی جور کند تا مادر بازنشستهی فرهنگیاش را زندان نیاندازند. دوستش آیدا (پگاه آهنگرانی) اما، میخواهد روحیهی سارا را حفظ کند و یاریاش دهد و برای همین دست به دامن نامزدش سعید (مصطفی زمانی) میشود. او پول را میدهد ولی از سارا میخواهد مدارک یک مناقصه بزرگ را از شرکتش بدزدد و به او بدهد و دوباره برگرداند. این کار را میکند؛ پشیمان میشود؛ آیدا به کمکش میآید و مدارک را میگیرد ولی تصادف میکند و میمیرد و تقصیرها به گردنش میافتد. سارا هم در دقیقه آخر میگوید که کار خودش بوده و تمام!! فیلمنامه در همین حد تباه است!
💠 سناریو از حد یک ایده -که همانا روایتی از یک رفاقتِ عمیقِ دخترانه باشد- جلوتر نرفته. شدیدا چالشهای داستانی دارد. فیلم تقریبا بی تعلیق است! اگر بینندهای فیلم را تا آخر ببیند، از روی مرام خودش است؛ نه درام فیلم. از نیمه فیلم به راحتی آخر داستان را میشود حدس زد. کاراکترها شدیدا تیپیکالاند. سارا دختر مهربان و آرام ؛ آیدا خوشقلب و بازیگوش؛ سعید دو روی قالتاق! با همین چند ویژگی ساده کاملا میتوانید داستان را در ذهنتان خلق کنید و مطمئن باشید داستانی که در ذهنتان ساختهاید، همانی است که روی پرده نمایش داده شده؛ بدون خلاقیت خاصی در پرداخت یا بیان. اصلا سارا و آیدای فیلم آیا واقعا رفاقتی عمیق دارند؟ اگر رفاقتی عمیق دارند چرا سارا مشکلی که سعید برایش ایجاد کرده را اول از همه با آیدا در میان نمیگذارد؟ در رابطه عمیق، چنین برخوردی قابل هضم است؟
💠علاوهبر این، اتفاقاتی در فیلمنامه میافتد که مخاطب حیران میماند! بدون هیچ دلیل مشخصی رابطه سارا با نامزدش (علیرضا) صریح و شفاف نیست یا مثلا آمدن گاهوبیگاه سعید به در خانهی سارا! خصوصا این آخری آنقدر تکرار میشود که شک میکنیم کارگردان واقعا فیلم را برای سینما ساخته یا تلویزیون. نماها ساده و ابتدایی فیلم هم این شک را تقویت میکند. به خاطر تمام این مشکلات است که دوست داریم تصویرمان از مازیار میری، همان تصویری که قبل از «سارا و آیدا»یش داشتیم، باقی بماند.
💠 #ساراوآیدا ارزش دیدن دارد، نه به عنوان یک اثر فاخر سینمایی؛ به عنوان یک فیلم معمولی که بخواهید تفریحانه ببینید و اندکی هم ذهنتان را قلقلک بدهد. همین و فقط همین.
//پایان//
[ #فیلم #نقد #سینما #نقد_فیلم_سینمایی #رزومه #یادداشت #نقدفیلم #نقدسینما]
🌐 @aliebrahimpour_ir
🌷 « #گزارش #یادداشت / #نقد » 🌷
✅موضوع: #نقد_فیلم «سارا و آیدا»، فیلم جدید سینمایی آقای مازیار میری
🏷 عنوان نگارنده: «سارا و آیدا» نقطهای تباه در پروندهای سفید
⛔️عنوان #مجروح : یک فیلم کاملا معمولی از یک فیلمساز معمولی
🖌 علی ابراهیم پور
🗓تاریخ نگارش: 5مهر1396
📇تعداد واژگان متن اصلی: 440
🗒تاریخ انتشار: 6مهر1396
❎نکته: این، نقد قویای نیست. یک گزارش مختصر است. به قدرت نقدهای چاپشدهی قبلی نیست. از لحاظ محتوا خودم اگر به قبلیها 18 بدهم، به این 14 میدهم.
📎توضیح:
▫️مقدمه1و2: اساسا راغب هستم اگر متنی مینویسم، کمککار جریان انقلاب اسلامی باشد. به همین خاطر هم نشریات انقلابی در اولویتم هستند. از طرفی مراودات مختلف با نشریات متفاوت، خودش به تنهایی یک تجربه مفید است و آدم میتواند محکشان بزند.
▫️مقدمه3: قبلترها یکیدوروز را متمرکز گذاشتم و با اکثر روزنامهها تماس گرفتم. لیست خوبی از شمارهها و ایمیلها درست کردم برای ارتباط نویسندهها با روزنامهها. بعدها اگر فرصت شد شاید در اختیارتان قرار دادم.
▫️1⃣: همان موقعها با روزنامه #خراسان تماس گرفته بودم، آیدی تلگرامش را داد و گفت از آن طریق برایش مطلب بفرستم که اگر خوب بود کار کنند. شبی که متن را نوشتم، با برخورد نسبتا نامناسبی گفت اصلا ارتباط اینطوری با مخاطبین ندارن و فرد باید رزومه بفرستد و... . حرف قبلیاش را یادآورش شدم و تقاضا کردم ابتدا متن را ببیند و بعد نظر بدهد. طوری جواب داد انگار خودش نبوده! دغدغهام را نسبت به تقویت نشریات انقلابی گفتم و گفتم جاهای دیگری هستند که متن را کار کنند. گفت بدهید. خداحافظی کردم. این شد تجربه صفحه سینمای روزنامه #خراسان .
▫️2⃣: برای سردبیر فرهنگی روزنامه جوان فرستادم. پیشتر نقد 5عصر را هم برایش فرستاده بودم؛ با اینکه تاکید کرده بودم جواب بدهد، جوابی نداده بود. گفتم قبلی را که جواب ندادید، این یکی را ببینید و باز تاکید کردم که راغبم به تقویت نشریات جریان انقلابی. گفت ساعت5عصر را نقد نمی کنند چون کار مدیری است. گفتم همین حرف شما را #وطن_امروز هم زد (ولی بسیار چابکتر و در عرض یک هفته جواب رسمی داد) ولی #صبح_نو چاپ کرد. گفت اونها نواصولگران! متن را فرستادم. بدون اینکه بخواند گفت کار میکنند. گفتم شما اول بخوانید و بعد نظر بدهید. قرار شد برای پنجشنبه کار کنند.
▫️3⃣: پنجشنبه متن را در روزنامه پیدا کردم. مبهوت شدم. 😳 تیتر و پاراگراف اول کاملا تغییر کرده بود و محتوا شده بود ضد آن چیزی که من نوشته بودم. تغییر تیتر در نشریات مرسوم است؛ ولی تغییر محتوا بدون هماهنگی نویسنده، کاری شدیدا #غیرحرفه_ای است. نمیدانم چرا روزنامهای مثل جوان، باید با شخصی مثل #مازیارمیری لج داشته باشد و خوشش نیاید؟ واقعا تحریفی که روی پاراگراف اول من انجام دادند، بیانصافی است. #حوض_نقاشی مازیارمیری را مگر میشود کسی دیده باشد و تحسین نکند؟ #کتاب_قانونش واقعا یک طنز صرفا معمولی نیست. کاری بد و زشتی کردند. خیلی ناراحت شدم.
▫️جالب اینجاست که در پاراگراف یکیمانده به آخر نوشتهام: «به خاطر تمام این مشکلات است که دوست داریم تصویرمان از مازیار میری، همان تصویری که قبل از «سارا و آیدا»یش داشتیم، باقی بماند.» آن آقای تحریفکننده اینقدر حواسش نبوده وقتی پاراگراف اول را داغان کرده، اینجا را هم باید ویرایش میکرده! خب اگر همهی کارهای میری معمولی است و این کار جدیدش هم معمولی، پس چه معنا دارد تصویرمان از میری قبل و بعد این اثر تغییر کند؟ اضافه شدن عددی مساوی میانگین به یک مجموعه عدد، که میانگین آن را تغییر نمیدهد؛ جاهل!
▫️بعدا با دبیرسرویس فرهنگیاش گفتم جریان را. گفت اتفاقا اینطور تغییرات جزو اصول حرفهایشان است. خوب شد معنای کار #حرفه_ای را هم فهمیدیم! بیچاره بویی از حق نویسنده بر متنش نمیداند. بیچاره ما و بیچاره جریان انقلاب اسلامی. این هم شد تجربه کار ما با روزنامه #جوان ! 😶
💠مطالعهی نسخه #اصلی و مجروح نشده :
🔰 https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/195
💠 لینکهای مربوط به انتشار:
♻️ http://www.javanonline.ir/874079 (سایت #جوان_آنلاین )
🗞 https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/198 (ستون ص6 روزنامه جوان)
📥 https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/200 (دانلود ص6 شماره 5200 )
🌀 https://eitaa.com/aliebrahimpour_ir/197 (تصویرکامل مطلب در سایت)
🔹پ.ن: مثل همیشه، از شنیدن نظرات دوستان همراه، خوشحال خواهم شد.☺️🙏💐
🔹پ.ن2: از دو دوست عزیز و البته گمنامم کمال تشکر را دارم که مهربانانه قبل از انتشار، متن را خواندند و کمک و همراهیام کردند.😌
[ #گزارش_یادداشت #گزارش_نقد_فیلم ]
🌐 @aliebrahimpour_ir
. باسمه
. 🎬 #نقد_فیلم سینمایی🎬
. « #قهرمانان_کوچک »
✳️عنوان:
.«قهرمانان کوچک»؛ جرعهای حالِ خوب برای خانواده
. [نسخه #کامل و #اصلی]
. ▫️علی ابراهیمپور▫️
. ( #بخش_اول از دو)
0⃣ صفر- از میان چند گزینهی موجودِ روی پرده که هم جزوشان یکی از فیلمهای توقیفی است و هم یکی از فیلمهای مورد تحسین منتقدین، پیشنهاد محمد، «قهرمانان کوچک» بود. من اما با اشاره به توقیفی بودن یکی دیگر از گزینهها، پیشنهاد دیگری داشتم. محمد با تاکید بر اینکه این زردبازیها را ول کنم، یادآور شد که سه فیلم آخری که دیدهایم، همگی در ژانر نکبت بودهاند و هرکدام از آن یکی متهوعتر؛ پس برویم فیلمی ببینیم که «حالمان را خوب کند». من در واقع در این یادداشت-گزارش میخواهم بگویم چرا حق با او بود و گزینهی پیشنهادیاش، یک پیشنهاد واقعا «حالخوبکن» محسوب میشود.
1⃣ یک- روی صندلی نشستیم و مقدمه و تیتراژ فیلم که شروع شد، از محمد پرسیدم «آیا از سرمایهگذار فیلم خبر دارد؟ اوج بوده یا حوزه هنری؟» و با جواب «نمیدانم» او، خودم ادامه دادم: اوج که نمیتواند باشد؛ اگر بود گوش فلک را کر میکرد! حوزه هنری هم تازه از بیستویکروزبعدش فارغ شده و خستهتر از آن است که در یک سال، دو بار از این کارها کند! همانجا ایولی به آن کسی گفتم که در این گیرودار نابهسامان گیشه، ریسک و همّت کرده، آمده فیلمی برای کودکونوجوان -حالا با هر معنا و مفهومی- ساخته.
2⃣ دو- «قهرمانان کوچک» فیلمی قابلاعتنا در ژانر خودش است. فیلمنامهای قوی دارد. روایت شفاف، روان و روشن جلو میرود و برخلاف خیلی از فیلمهای موجود، باگ داستانی ندارد. داستان چفتوبست درستی داشته و روابط علّی-معلولی سالمی به داستان چارچوب دادهاند. هرچند نیمساعت آخر، فیلم قدری از ریتمِ رواییاش میافتد، ولی با کارگردانی خوب حسین قناعت جبران شده است.
3⃣ سه- قهرمانان داستان، از جنس خودِ بچهها هستند و این باعث میشود مخاطب کودکونوجوان بهراحتی بتواند با آنها ارتباط بگیرد و همذاتپنداری کند. آنها نهشخصیتهای کارتونی و عروسکیاند و نه کاراکترهای ماورایی. آنها همین بچههایی هستند که هر روز در مدرسه میبیند: ورزش میکنند؛ شوخی و تفریح میکنند؛ اهل فضای مجازیاند. اما در کنار همه اینها هدف و فکر دارند و برای آن تلاش و برنامهریزی میکنند و در نهایت موفق میشوند.
4⃣ چهار- فیلم علاوهبر بچهها، برای خانوادهها هم سرگرمکننده و آموزنده است. خانوادههای شخصیتهای اصلی فیلم، از جنس مردم معمولیاند. خانهی دو برادر قهرمان فیلم، نه خانهی چرک و کثافت ابدویکروزی است و نه از خانههای اکازیون بالاشهری. یک خانهی کاملا معمولی؛ ولی مرتب و زیبا. آشپزخانهی کوچک غیراُپن، حیاط نُقلی با درخت و گل و حوض، و نشیمن با مبلهای معمولی و اتاقهایی فرش شده... همهوهمه، ما را کمک میکند فاصلهای با آنها احساس نکنیم و از خودمان بدانیمشان. انتخاب این لوکیشن از دو جنبه اهمیت دارد: اولا، مدتهاست در پردهی سینما، تصویری از چنین خانهای ندیدهایم و این نکتهی قابل تاملی است: آیا برای فیلم ساختن همیشه باید سراغ چیزهای غیرمعمولی برویم؟ اساسا جایگاه مردم عادی اتفاقات جامعه و به تبع آن، سینما کجاست؟ مگر نه این است که بار اصلی حرکت جامعه و اتفاقات آن بر دوش مردم عادی است؟ پس چرا سینمای بدنه، اینقدر لاغر است؟ ثانیا، استفاده از چنین لوکیشنی به آرامش فکری مخاطب کمک میکند. تماشاچی، بعد از اتمام فیلم هیچگاه به عناصر ظاهری غبطه نخواهد خورد و دقیقا سر سفرهی مضمون و محتوا خواهد نشست؛ یعنی دقیقا اتمسفری که در «درون خانه» جریان دارد.
(ادامه دارد...). باسمه
. 🎬 #نقد_فیلم سینمایی🎬
. « #قهرمانان_کوچک »
✳️عنوان:
.«قهرمانان کوچک»؛ جرعهای حالِ خوب برای خانواده
. [نسخه #کامل و #اصلی]
. ▫️علی ابراهیمپور▫️
. ( #بخش_اول از دو)
0⃣ صفر- از میان چند گزینهی موجودِ روی پرده که هم جزوشان یکی از فیلمهای توقیفی است و هم یکی از فیلمهای مورد تحسین منتقدین، پیشنهاد محمد، «قهرمانان کوچک» بود. من اما با اشاره به توقیفی بودن یکی دیگر از گزینهها، پیشنهاد دیگری داشتم. محمد با تاکید بر اینکه این زردبازیها را ول کنم، یادآور شد که سه فیلم آخری که دیدهایم، همگی در ژانر نکبت بودهاند و هرکدام از آن یکی متهوعتر؛ پس برویم فیلمی ببینیم که «حالمان را خوب کند». من در واقع در این یادداشت-گزارش میخواهم بگویم چرا حق با او بود و گزینهی پیشنهادیاش، یک پیشنهاد واقعا «حالخوبکن» محسوب میشود.
عقل یشمی خالخال پشمی
1⃣ یک- روی صندلی نشستیم و مقدمه و تیتراژ فیلم که شروع شد، از محمد پرسیدم «آیا از سرمایهگذار فیلم خب
. باسمه
. 🎬 #نقد_فیلم سینمایی🎬
. « #قهرمانان_کوچک »
✳️عنوان:
.«قهرمانان کوچک»؛ جرعهای حالِ خوب برای #خانواده
. [نسخه #کامل و #اصلی]
. ▫️علی ابراهیمپور▫️
. ( #بخش_دوم از دو)
5⃣ پنج- رابطهی پدر (بیژن بنفشهخواه) و مادر (آناهیتا همتی) مثالزدنی است؛ از حرفزدنهای معمولی و جشن تولد گرفته تا شرایط بحرانی، تنشی بینشان دیده نمیشود. سختی و ناراحتی هایی هم پیش میآید؛ ولی کار با صمیمیت، محبت و «حال خوب» جلو میرود. همان اواسط فیلم، یواشکی از محمد میپرسم آیا آخرین باری که تصویری از رابطه پرمهر پدرومادر در فیلم دیده باشد را، یادش میآید؟ میگوید نه. من هم نه! این برای پدرومادرها و فرزندانشان پُرپَند است. مهمتریناش اینکه «میشود اینطور هم حرف زد و زندگی کرد!» ما اینها را خوب «میدانیم»، ولی گاهی باید «ببینیم»! همینطور رابطهی دوبرادر با هم و رابطه فرزندان با والدین. اساسا پاشنهی داستان فیلم، روی دغدغهای که بچهها دربارهی خانوادهشان دارد، میچرخد. این یعنی اتمسفر خانه، فضای نشاط و محبت و همگرایی است.
6⃣ شش- «قهرمانان کوچک» پرمضمون و محتواست. این میتوانست نقطهی ضعف فیلم باشد ولی این مضمونهای متعدد به ترتیب اهمیت، بسامد گرفتهاند و اینطور نیست که آشوب محتوایی ایجاد کرده باشند. حرف اصلی فیلم، واضح و روشن است؛ دغدغهی چندسال اخیر مملکت: «استفاده از کالای ایرانی». این مضمون در بستر یک داستان پرتنش و تعقیبوگریز و البته کمدی ارائه میشود. این همه بالاوپایین پریدنهای شخصیتهای داستان برای این هدف، به خوبی میتواند کودکونوجوانِ مخاطب را به جان پدرومادرها بیاندازد که از این به بعد فقطوفقط برایشان تولید داخل بخرند. در کنار اینها به صورت نامحسوس، دغدغهی ورزشکردن را هم -از طریق تکواندوکار بودن کاراکترهای اصلی- به مخاطب منتقل میکند. در سطحهای بعدی هم بحث اهمیت خانواده و نفی تکفرزندی و... .
7⃣ هفت- «قهرمانان کوچک» فیلمی پرهزینه است. هم از بازیگران متعدد کمدی بهره برده و هم از لوکیشنهای مختلف داخلی و خارجی و در کنار همه اینها تعقیبوگریزهای قابلاعتنا. اینها همگی جذابیت فیلم را بالا بردهاند. ازاینرو با توجه به روایت روان و سادهای که فیلم انتخاب کرده، هم برای کودکان 5ساله جذاب است و هم برای نوجوان 12-13 ساله.
هشت- بعدها خواندم سرمایهگذار فیلم (علی عبدی) آدم دغدغهمندی است که از روی درد فرهنگیاش برای نسل آیندهی مملکت اقدام به چنین سرمایهگذاریای کرده. البته حالِخوب فیلم، با تیتراژ تمام نمیشود؛ نصف درآمد فیلم هم قرار است هزینه بیمارستان کودکان اصفهان بشود تا کودکان بیشتری در حال خوب داشتن سهیم بشوند. سینمای کودک نقطهای استراتژیک است که فقط دادش را میزنیم. چه کسی جز ما باید حمایت و تقویتش کند؟ تا حداقل این تکدغدغههای گوشهوکنار، باقی بمانند. 🌸
⬅️☑️ سخن پایانی- اگر پُزهای روشنفکرنمایانه که زیبایی و هنر را در زردی و خفگی معنا میکنند، کنار بگذاریم؛ فطرت آدمها دنبال زندگی و نشاط است. به قول رضا میرکریمی «در شرایط مساوی، مردم گرایششان به امید بیشتر از ناامیدی است». اگر دنبال آن فیلمی هستیم که امیدمان را افزایش داده، جرعهای نشاط به خوردمان دهد؛ فیلمی که پدرومادری دست فرزندشان را بگیرند و به سینما بروند و با دیدنش هم خودشان و هم فرزندشان، «حال خوب» پیدا کنند و لذت ببرند؛ «قهرمانان کوچک» دقیقا مصداقاش است. ☺️🌹
//پایان//
[ #فیلم #نقد #سینما #نقد_فیلم_سینمایی #رزومه #یادداشت #نقدفیلم #نقدسینما]
🌐 @aliebrahimpour_ir