eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
242 دنبال‌کننده
744 عکس
40 ویدیو
75 فایل
☑️ کسی که حرفای این کانال را جدی بگیره، خره. 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 «اوک‌نیو آن‌ها و بانوی‌عمارت ما!» 📌[نقد و مقایسه‌ای تطبیقی میان دو سریال سیما] 🖌 علی ابراهیم پور – 1397.10.18 (قسمت دوم) (...ادامه) 👸اما بانوی‌عمارت، تم اصلی نخ‌نما و تکراری و عشق‌وعاشقی را بازتولید می‌کند. هنوز چندروزی از اتمام سریال «بازی نقاب‌ها» در شبکه‌دو نگذشته بود که بانوی‌عمارت در شبکه سه متولد شد! بازی نقاب‌ها هم داستان دو جوان است که هرکدام عاشق فردی دیگر هستند و چالش داستانی آنجا شکل می‌گیرد که باید عشق‌شان را فراموش و زیر یک سقف زندگی کنند. بانوی‌عمارت نیز دقیقاً همان تم را دارد؛ اما به مراتب شدیدتر و غلیظ‌تر. فخرالزمان دختر شخص شناخته شده‌ای است که پدر خود را از دست داده، و پسرِ دوستِ پدرش خواستگار اوست که فخرالزمان مایل به این ازدواج نیست. از طرفی برادر وی اصرار به این ازدواج دارد، اما دل این دختر پیش خواستگار دیگری گیر است که شاهزاده قجری نیز هست که قبلاً ازدواج نموده و صاحب فرزند نیز شده است. هرچند برادرش مخالف است، ولی این ازدواج رخ می‌دهد و اینجاست که روابط چندگانه عشق و عاشقی و شک‌وشبهه‌های روابط میان افراد شکل می‌گیرد. فیلم تا پایان سریال، هر رابطه و شک را به عنوان یک گره ایجاد می‌کند و با حل آن، فراز و فرودهای فیلم ساخته می‌شود. اوک نیو، فراز و فرودهای داستانی را در کنش‌وواکنش‌های عدالت‌طلبانه و مبارزه تعریف می‌کند و بانوی عمارت، در روابط خاله‌زنکی. و این می‌شود فرق اوک‌نیوی آن‌ها و بانوی عمارت ما! 👸 واقعیت آن است که سریال‌های کره‌ای، از طراحی صحنه، کارگردانی و پرداخت‌های بسیار نازلی برخوردارند؛ گاهی روابط و کنش‌های متقابل بین‌فردی و دیالوگ‌های افراد به شدت و حتی گاهی به‌ذهن می‌رسند و عموماً نمایشی سیاه و سفید از عناصر خیر و شر را به صورت دو بعدی به تصویر می‌کشد؛ اما با این حال، حتی همین کنش‌های متقابل احمقانه، چون در بافت و ساختاری پر چالش و افت‌وخیر قرار می‌گیرند، مخاطب را با خود همراه می‌کنند. 👸 «در دفاع از فرهنگ، هویت و جامعه‌ی ایرانی-اسلامی، باید میدان‌دار باشد و در میان هنر نیز، جایگاه فیلم و سریال بسیار برجسته است.» تراز ، هم در جذب مخاطب قوی است و هم با تمی مناسب، محتوای مطلوب را ارائه می‌دهد. سخن در نفی و بی‌توجهی به روابط عشق و عاشقی در سریال نیست؛ کلام در رد مرجعیت و محوریت این تم است که ذاتاً عاری از محتواست. در سریال تراز، باید از ایرانی اسلامی، انگیزه‌های ایمانی ملت و مظاهر آن، از ، و و روحیه‌ی خستگی‌ناپذیر ملت سخن گفته شود. «پرداخت درست و هنرمندانه‌ی این موضوعات بسی جذّاب و پُرمخاطب است، هم در داخل کشور و هم در دیگر کشورها و ملّت‌ها».[2] این امری شدنی است و « » نمونه‌ای از آن است. چنان‌که بانوی عمارت ما در رقابت با اوک‌نیوی آن‌ها، کم‌مایه است، اساساً اوک‌نیو خود را قابل رقابت با بیژن ایرانی (نقش اصلی سریال در چشم باد) ما نمی‌بیند! اگر بخواهیم؛ می‌شود. باید بخواهیم، تا بشود! //پایان// [2] بیانات مقام‌معظم‌رهبری در دیدار جمعی از تهیه‌کنندگان سیما، 24/8/1397 📇 انتشار در: پیج اینستا سوره سینما: www.instagram.com/p/BslGmqDlK5O سایت خبری سوره سینما: www.sourehcinema.ir/?p=113411 خبرگزاری رسا: www.rasanews.ir/fa/news/593110 1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/464 [بخش اول] 2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/465 [بخش دوم] 🌐 @aliebrahimpour_ir
🌷 / 🌷 [ ] 🏷عنوان: «اوک‌نیو آن‌ها و بانوی‌عمارت ما!» 🔑 نقد و مقایسه‌ای تطبیقی میان دو 🖌علی ابراهیم‌پور 📇تعداد واژگان: 951 🗓تاریخ نگارش: 97.10.18 🗒تاریخ انتشار: 97.10.23 🔻مطالعه متن کامل: 1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/464 [بخش اول] 2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/465 [بخش دوم] 🔻مطالعه در خبرگزاری : 📱 http://www.rasanews.ir/002UII 💻 http://www.rasanews.ir/fa/news/593110 🔻مطالعه در : 📮 http://www.sourehcinema.ir/?p=113411 📲 https://www.instagram.com/p/BslGmqDlK5O/ 🌐 @aliebrahimpour_ir
🌷 / 🌷 [ ] 🏷عنوان: «اوک‌نیو آن‌ها و بانوی‌عمارت ما!» 🔑 نقد و مقایسه‌ای تطبیقی میان دو 🖌علی ابراهیم‌پور 📇تعداد واژگان: 951 🗓تاریخ نگارش: 97.10.18 🗒تاریخ انتشار: 97.10.23 🔻مطالعه متن کامل: 1⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/464 [بخش اول] 2⃣ eitaa.com/aliebrahimpour_ir/465 [بخش دوم] 🔻مطالعه در خبرگزاری : 📱 http://www.rasanews.ir/002UII 💻 http://www.rasanews.ir/fa/news/593110 🔻مطالعه در : 📮 http://www.sourehcinema.ir/?p=113411 📲 https://www.instagram.com/p/BslGmqDlK5O/ 🌐 @aliebrahimpour_ir
فقط و فقط #خدا و رسول‌خدا می‌توانند باعث شوند انسان علیه واضح‌ترین اصول فطری اخلاقی و انسانی‌اش بایستد و حتی علیه آن قیام کند!! زمانی که خدا آنقدر کم‌طاقت و کوچک می‌شود... و #تکفیر و ما ادراک ما التکفیر . #وقتی_که_ماه_گم_شد ۱۳۹۷/۱۱/۱۹ 🌐 @aliebrahimpour_ir
#توییت - #حرف_درست 💠 - #زندگی خیلی مهم‌تر از اونه که بخواییم درباره‌اش جدی حرف بزنیم. 💠 - ما زندگی رو زیادی -به غلط- جدی می‌گیریم... 🌐 @aliebrahimpour_ir
#رویداد 📌نشست سالانه نویسندگان حوزوی #رسا 🗓 دوشنبه، ۲۰اسفند۹۷ 🌐 @aliebrahimpour_ir #روزمه #تقدیر
#رویداد 📌نشست سالانه نویسندگان حوزوی #رسا 🗓 دوشنبه، ۲۰اسفند۹۷ 🌐 @aliebrahimpour_ir #روزمه #تقدیر
متن جلسه استیضاح مهاجرانی سال 78.doc
حجم: 1.23M
#دانلود #ورد متن جلسه #استیضاح عطاءالله #مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی - سال78 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌نقدی بر یادداشت «سیاست‌زدگی در مسئله حجاب» 🔖ضرورت تفکیک مسئله «حجاب اجباری» از «حجاب قانونی» 🖌 علی‌ابراهیم‌پور - 98.2.15 🍀 دوست صاحب‌قلم‌ام -جناب آقای بانیانی- در یادداشت اخیر خود در متنی -که بیش از هر چیز، رنگ و بوی یادداشت‌های دلسوزانه جناب حجت‌الاسلام زائری را می‌دهد و احتمالا از عوارض مطالعه «گاف فرهنگی» باشد- به مسئله «سیاست‌زدگی در مسئله » پرداخته‌اند. [https://t.me/shathyat/372] 🍀 درباره‌ی یادداشت ایشان،‌ملاحظاتی به ذهنم می‌رسد: 1.تا تقریر درستی از مسئله صورت نگیرد، نمی‌توان حکم مناسبی درباره‌ی آن داد. به نظر بنده ایشان تقریر کاملی از اصل مسئله ندارند: بنده با جنبه نمادین پیداکردن چادر موافقم؛ اما موافق نیستم که اصل حجاب به عنوان نماد هواداری نظام تثبیت شده است. این مغالطه در بند اول فرمایش ایشان سبب سستی استدلالشان شده است. آیا حاکمیت به حجاب، رنگ سیاسی پاشیده است که توصیه می‌شود رنگ سیاسی نپاشیم؟ پوشش، قانونی از قوانین کشوری است، چنانکه ممنوعیت رشوه و ردشدن از چراغ قرمز، قانون است. چه کسی آن را سیاسی کرده است؟ حاکمیت؟! منظور ایشان از مراکز تصمیم‌ساز کجاست؟ قوه مقننه و شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا جای دیگر؟ و منظور ایشان از حل مشکل چیست؟ تغییر قانون حد پوشش یا حذف آن؟ 🍀 2.مهم‌تر از همه این نکات، من خطای اساسی را در خط اول این یادداشت می‌دانم: « ». کل یادداشت ایشان حول این مفهوم می‌چرخد و ازاین‌رو آن را به قهقرا برده است. مفهوم حجاب اجباری، اساسا مفهومی نادرست و استفاده از آن، بازی در زمین رقیب است. مفهوم درست مسئله « » است نه « ». به نظر بنده، همین نقطه شروع، منشاء اختلاف اساسی و حل‌ناپذیری مسئله شده است. این دو مفهوم را بایستی به کمک اصل هم‌نشینی معنا کرد. 🍀 حجاب اجباری در مقابل حجاب اختیاری است. اما حجاب قانونی در مقابل حجاب غیرقانونی. به حکم فطرت، آدمی میل به دارد و از هرگونه بی‌زار است؛ بنابراین با استفاده از اصطلاح حجاب اجباری، پیشاپیش مخالف فطرت و وجدان بودن مسئله را پذیرفته‌ایم! در حالی که پوشش، یکی از عناصر فرهنگی اجتماعی هر جامعه است و هر جامعه دارای فرهنگ، به حکم آنکه دارد، چارچوب‌هایی برای پوشش افراد معین می‌کند که به‌صورت نانوشته در جامعه جریان پیدا می‌کند. همچنین هرجامعه‌ای برای پاسداری و حراست از فرهنگ خویش، اصول مهم فرهنگی خود را به صورت قانون در می‌آورد تا بتواند از بی‌نظمی‌های احتمالی و اختلال در نظام اجتماعی جلوگیری کند. بنابراین اصل «پوشش و حجاب قانونی» اصلی وجدانی است؛ هرچند هر فرهنگ پویا، درباره‌ی حدود آن بستر گفت‌وگو را فراهم می‌کند. چنان‌که بسیاری از کشورها حد و مرزهای مشخصی برای پوشش شهروندان معین کرده و می‌کنند. (مثلا قانون می‌کنند که کسی نباید حجاب داشته باشد!) 🍀 به نظر می‌رسد این مواجه با مسائل فرهنگی، در نهایت به نوعی وادادگی فرهنگی می‌انجامد که رقیب شما برای تحمیل فرهنگ خود، با استفاده از ابزارهای رسانه‌ای دست روی هر مسئله فرهنگی گذاشت، تحت قالب زیبا و فریبنده‌ی گفت‌وگو، از موضع خود عقب نشینی کنیم. 🍀 اما، بله! دو نکته مهم در مسئله حجاب قانونی در جامعه امروز ما وجود دارد: اولا قانون‌های برآمده از فرهنگ، باید خود را حفظ کنند؛ مگرنه از درون تهی می‌شوند. جامعه‌ای که یک روز پوشش موی سر خانم را مساوق حیای زن تعریف می‌کرد، امروز به‌راحتی بین حیا و پوشش مو، تفکیک قائل می‌شود. بنابراین فرهنگ پشتیبان تغییر کرده. لذا مطالعه این فرهنگ جدید برای پاسداری از فرهنگ اصیل، ضروری است. (همچنین مطالعه این فرهنگ، به معنای تایید آن نیست. چراکه فرهنگ را قابل مهندسی می‌دانیم. چنانکه رقیب شما بدون آنکه اعلام کند، فرهنگ شما را به سمت مورد علاقه خویش هدایت می‌کند، شما نیز بایستی طبق مصلحت مطابق با واقع، بکوشی فرهنگ را به سمتی که می‌خواهی مهندسی کنی.) 🍀 ثانیا مخالفت با قانون پوشش، در ایران جنبه‌ای نمادین پیدا کرده است. در واقع مخالفت با این قانون، مخالفت با حجاب نیست؛ واکنش خلاقانه‌ای است بدین معنا که «من می‌اندیشم و من تصمیم می‌گیرم». بنابراین نباید ساده‌اندیشانه تصور کنیم هر کسی که از مخالفت با این قانون دم می‌زند، رهیافتی سیاسی دارد! باید مطالعه کنیم و ببینیم آیا بستر مناسبی برای ابراز وجود و ابراز استقلال عمل به نسل جدید خود داده‌ایم؟ یا ببینیم آیا کاری کرده‌ایم که باعث شود نسل جوان همچون فرزندی که از پدر خود دلخور است، بهانه‌ای پیدا می‌کند تا لج کند؟ این مطالعات فرهنگی برای حل مسئله حجاب قانونی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر دارد؛ در حالی که تقریر مسئله به‌عنوان مسئله‌ای سیاسی، خود پاشیدن رنگ سیاسی به مسئله است. 🌐 @aliebrahimpour_ir
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🌺نوشتن باید جزئی از زیست ما باشد. روزگاری بود که به مثابه بود؛ کسی می‌نوشت که می‌دانست. برای همین هم معمولا علما موقعی دست به قلم می‌شدند و توصیه به نوشتن می‌کردند که به حدی از پختگی علمی می‌رسیدند. امروز نویسندگی به‌مثابه است. قلم ابزاری برای فکر است. پس . 🌺مشغولیت‌های زندگی و ایجاد نقطه (بلکه نقاط) عطف در آن، باعث شد مدتی این مثنوی تعطیل شود. گمشده‌ای که هرچه زودتر باید احیا شود. راهکار آن، تمام‌کردن هرچه سریعتر پرونده‌های عقب افتاده است که به امیدخدا ان‌شاءالله این ماه مبارک رمضان را به آن اختصاص داده ام. راهکار ، احیای هرچه سریعتر اینجا و پیج اینستاگرام است. 🌺درباره‌ی ، من هنوز با چالش نظری مواجهم. در واقع کانال تلگرامی را جایی برای آرشیو مطالب اینستاگرام تاسیس کردم؛ اما به مرور خودش اصالی شد و شد هووی اینستا. این نمودی از چالش نظری است. اینستا نوعی است که هرچه بیشتر خود را در اعماق زندگی شخصی ما فرو می‌کند و می‌خواهد هرچه بیشتر اطلاعات ریز شخصی ما را ببلعد. و من چرا باید با او همراهی کنم؟ از هر مکانی عکس بگیرم؛ از هر خوراکی؛ از هر لحظه لذت‌بخشی؛ از هر خبری؟! خب این چالش هنوز با من همراه است. گاهی عامدا عکسی می‌گیرم یا متنی می‌نویسم، ولی منتشر نمی‌کنم. مثلا تقریبا خبری از نقدهای سینمایی من در پیج اینستا نیست! در هر صورت ذهنم با این چالش همراه است. شاید بعدا بیشتر در این باره گفتم و نوشتم. 🌺 در طول یک‌سال اخیر، بیشتر یادداشت‌های من در همکاری با خبرگزاری بوده‌اند؛ چنانکه مشهود است. سعی می‌کنم وقایع و نوشته‌های را در اینجا و جمع‌بندی کنم. همینطور لازم است که یادداشت‌های قدیمی که در اینستا نیامده‌اند را هم قرار بدهم. 🌺 الیه توکلت و الیه انیب 🌐 @aliebrahimpour_ir
. باسمه . 🎬 سینمایی🎬 . « » ✳️عنوان: «تنگه ابو‌قریب» نسخه‌ی ایرانی اما ناقص «ستیغ‌اره‌ای» ✳️بررسی مقایسه‌ای تنگه‌ابوقریب بهرام‌توکلی و Hacksaw Ridge مل‌گیبسون . ▫️علی ابراهیم‌پور▫️ . ( از دو) 💠 «تنگه ابوقریب» با نامزدی در 11رشته و کسب 6 سیمرغ همچون بهترین فیلم و بهترین کارگردانی، پرافتخارترین فیلم سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر، یکی‌از سه‌فیلم سازمان اوج در این دوره از جشنواره،‌ دومین تجربه‌ی سعید ملکان در تهیه‌کنندگی فیلم ژانر دفاع مقدس و اولین تجربه بهرام‌توکلی در کارگردانی این ژانر است. 💠 «تنگه ابوقریب» بنابر گفته‌ی توکلی، برداشتی آزاد و دراماتیزه‌شده‌ای است از داستان واقعی فداکاری، جان‌فشانی و ایثار بچه‌های لب‌تشنه گردان عمار لشکر ۲۷ محمد‌رسول‌الله در 21تیرماه1367؛ یعنی دقیقا یک‌هفته‌مانده به تصویب قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران. در خلاصه‌داستانی که از سوی تیم سازنده‌ی فیلم منتشر شده است، می‌خوانیم: «در ۲۱ تیرماه ۱۳۶۷، حمله وسیعی سراسر جبهه جنوب را درگیر می‌کند، یکی از نقاط حساسی که دشمن قصد عبور از آن و رسیدن به شهرها و جاده‌های کلیدی ایران را دارد تنگه ابوقریب است، تنگه‌ای که نام و خاطره‌اش در میانه‌ی تاریخ رسمی روزهای پایانی جنگ گم شده... تنگه‌ای که محل مقاومت افراد گردان عمار بود...» 💠 اساسا فیلم سینمایی، چیزی غیر از مستند است. سینما یعنی روایت و روایت یعنی داستان و تنگه ابوقریب -برخلاف چیزی که پیش از این از توکلی توقع داشتیم- فاقد داستان است. بنابراین مقدمه ندارد؛ چالش ندارد؛ نقطه اوج ندارد؛ پایان‌بندی ندارد. صرفا یک نمایش خشک‌وخالی است. نمایشی که البته به برکت جلوه‌های ویژه‌ی میدانی گاهی صحنه‌های زیبا و احساس برانگیزی خلق می‌کند. اما چون خشک و بی‌چالش است، بدون روح است و درام واقعی شکل نمی‌گیرد. فیلم می‌کوشد درام را در همان خلق صحنه‌های احساس‌برانگیز تامین کند. سکانس مقدمه فیلم، البته ما را آماده می‌کند برای نمایش یک داستان؛ چهارشخصیت دور یک میز مشغول خوردن آب‌هویج با داشتن هدفی خاص و مشخص (پول قرض‌دادن به حسن) نشسته‌اند. این مقدمه ما را آماده می‌کند که داستانی را با این 4شخصیت ادامه دهیم و پول قرض‌دادن به حسن به عنوان یک کد، تاثیری در نقطه اوج و فرود داستان داشته باشد و در ادامه دی‌کُد شود. اما این توقعی کور است. هنگامی که می‌بینیم فیلم از نیمه گذشته، دیگر ناامید می‌شویم و بی‌خیال آن مقدمه‌ی ده‌دقیقه‌ای طولانی. 💠 تنگه‌ابوقریب، شباهت‌های عجیبی دارد به فیلم «ستیغ اره‌ای (Hacksaw Ridge)» اثر مل‌گیبسون که نامزد بهترین فیلم و بهترین کارگردانی اسکار نیز بود. این شباهت به قدری است که می‌توانیم با تقریب خوبی مطمئن شویم یکی از فیلم‌هایی که زیر دست توکلی بوده و از روی آن‌ها برای تنگه‌ابوقریب قلم زده، حتما ستیغ‌اره‌ای است. مجیدِ تنگه‌ابوقریب (با بازی زیبای جواد عزتی) که دکتر گروهان است با درصد بالایی، همان «دزموند داس» امدادگرِ ستیغ‌اره‌ای است. خیلی از روحیات او را هم دارد. هر دو مهربان و دلسوزند. دزموند، روحیه‌ای فردی داشت و بنابه وظیفه‌ی ملی به جنگ آمده بود. مجید هم درجای‌جای دیالوگ‌هایش توجه به فردیت خودش را بروز می‌دهد. نمونه‌اش آنجا که وقتی علی کوچولو (با بازی مهدی قربانی) -که برای اولین بار می‌خواهد خط مقدم را تجربه کند- انبوهی از رزمندگان را می‌بیند، می‌پرسد چرا این‌ها نمانده‌اند خط و دارند بر می‌گردند؟ جوابی که از مجید می‌شنود این است که «کلاه خودت را بچسب باد نبرد.» این شباهت حتی در رفتار و دیالوگ‌ها هم هست. دزموند بارها تاکید می‌کرد حتی یک زخمی هم روی زمین نماند و سعی می‌کند همه را برگرداند. این دیالوگ را در میانه‌ی میدان از هم مجید می‌شنویم. او هم می‌کوشد حتی یک زخمی هم از قلم نیفتد. 💠 غیر از شباهت شخصیت، شباهت در صحنه‌ها نیز دیده می‌شود. سکانس حرکت گردان عمار، که پشت کامیون نشسته‌اند و به سمت خط می‌رود و در این حال صحنه‌های دلخراش مجروحین را می‌بینند که از کنار جاده به عقب بر می‌گردند، رونوشتی از سکانس مشابه‌اش در ستیغ‌اره‌ای است. با این تفاوت که تکلیف بسیاری از این صحنه‌ها در تنگه‌ابوقریب با کلیّت ساختار فیلم روشن نیست. یک‌ربع-بیست دقیقه‌ای که بچه‌ها پشت کامیون نشسته‌اند، جاده بسته شده، پایین می‌آیند و به مردم کمک می‌کنند، چه نقشی در تنگه ابوقریب دارد؟! هیچ! دقایقی فیلم‌پُر‌کن اند که البته خودش می‌توانست یک فیلم کوتاه جذاب باشد. (ادامه...) 🗓📝 تاریخ انتشار: 97/11/1 [ ] 🌐 @aliebrahimpour_ir